سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
شما هم عاشقید؟
وقتی بچه بودیم، عشقها کمی افسانهایتر بودند. یعنی یا کسی عاشق نمیشد یا اگر عاشق میشد، گویی در آسمانها زندگی میکرد و خیلی زود زبانزد همگان میشد. عاشق شدن، موضوع پیش پا افتاده و عادی نبود و اگر عشقی بین دو نفر شکل میگرفت مقدس و رویایی بود. نمیدانم چه اتفاقی افتاد که آن عشقهای افسانهای در زمانه ما رنگ باختند و شکلهای دیگری به خود گرفتند، اما در روزگار ما، موضوع عاشق شدن، دیگر موضوع آسمانی و نادری تلقی نمیشود. نه از آن جهت که خود عشق، نادر و آسمانی نیست، بلکه از این نظر که عشقهای کاذب و غیر اصیل، به سادگی با عشق حقیقی مشتبه گرفته میشوند.
در زمانه ما، تعداد نسبتا زیادی از دختر و پسرها خود را گول میزنند که عاشقاند یا طرف مقابل عاشق آنهاست و متاسفانه هر روز آمار طلاق و متارکه زوجها بیشتر میشود. حتی روابط دوستانه و فامیلی، عمر طولانی ندارد و افراد به راحتی همدیگر را به امید یافتن افراد با محبتتر و موثرتر از زندگی خود حذف میکنند ! گویی اکثر افراد در جایگاه حقیقی که در دل دیگران باید داشته باشند، قرار ندارند. یا این که جایگاه آنها، سست است و خیلی زود با هر کس یا هر چیز دیگری معاوضه میشوند و البته طبیعی است که چنین وضعیتی، برای دختر و پسرهای امروز ناکام کننده باشد. شاید به همین دلیل است که عشق و محبت هم نیاز به محک خوردن دارند تا عیار آنها معلوم شود.
در واقع، ما دیگر نمیتوانیم هر ابراز محبتی را بدون محک خوردن باور کنیم و بدون محک زدن عشق خود و عشق طرف مقابل وارد رابطهای شویم که یک عمر دوام بیاورد. به عنوان یک مشاور و روانشناس، وقتی دختر و پسرهای جوان برای مشاوره ازدواج نزد من میآیند و ادعا میکنند که عاشق هم هستند ابزار محک عشق را به آنها میدهم و تاکید میکنم که بدون محک، ادعای عشق را نپذیرند. این محک هم کار سختی نیست. هر دو طرف، هم دختر و هم پسر، اگر واقعا ادعای عاشقی دارد، قبل از ازدواج باید برای طرف مقابل قربانی بدهد! یعنی باید اقلا یک مرتبه کاری را که انجامش برای آنها سخت است، به خاطر طرف مقابل انجام دهند. بدیهی است که این کار سخت برای همه یکسان نیست، چون افراد متفاوتاند. اما برای هر کسی بالاخره کاری سخت، وجود دارد. ممکن است ترک کردن سیگار برای کسی کار سخت محسوب شود. برای یک نفر کنار گذاشتن دوست نامناسبش سخت باشد، برای دیگری تغییر نوع لباس پوشیدن، ترک برخی عادات یا … کار سختی باشد و همین طور الی آخر. در هر حال هر یک از طرفین باید کاری سخت را که البته حق و حقوق شخص ثالثی در آن، از بین نرود، برای طرف مقابلش انجام بدهد و اگر نمیخواهد این کار را انجام دهد دیگر ادعای عاشق و شیفته و واله بودن معنا ندارد و حقیقی نیست.
نشانههای محبت حقیقی
علاوه بر محک محبت، نشانههایی هم وجود دارد که نشان از عشق و محبت دارند. بد نیست به این نشانهها هم توجه کنیم.
عشق، تواضع میآورد
وقتی دو نفر همدیگر را دوست دارند، نسبت به همدیگر تواضع و فروتنی دارند. اگر دو نفر یا یکی از آنها اغلب اوقات با غرور و خودخواهی و فخر فروشی با دیگری برخورد میکنند، بهتر است ادعای عشق و محبت آنها را نادیده بگیریم. عاشق در برابر محبوب خود با گذشت و بیغرور است.
عشق، احترام میآورد
ممکن است احساسات در طول یک رابطه، گاهی کم و زیاد شوند، اما احترام متقابل از بین نمیرود، مگر این که فرد خود را مهمتر از طرف مقابل بداند که در این صورت، ادعای عشق او نیز، فریبی بیش نیست. طبیعی است که عقاید، سلیقهها و نظرات دو نفر متفاوت باشد، اما احترام بین آنها با این تفاوت عقیده یا سلیقه نباید از بین برود. اگر یکی از طرفین مدام به طرف مقابل توهین میکند یا نمیتواند برای او و تفاوتهایشان احترام قائل شود، بعید است عشقی در کار باشد.
سختگیری در عشق حقیقی راهی ندارد
بهتر است ادعای افرادی که به بهانه عشق و محبت میخواهند به همدیگر سخت بگیرند و طرف مقابل را تغییر بدهند یا تحقیر کنند، نپذیریم. چنین حالتی درخواست اسارت است نه بروز عشق.
عشق، محبت عملی یا کلامی به دنبال دارد
اگر کسی ادعای عاشق بودن میکند اما نمیتواند در کلام یا عمل ابراز محبت کند و محبتش را بالاخره به شکلی نشان دهد، ادعای عشق او را چندان جدی تلقی نکنید. وقتی عشق در میان هست طرفین برای خوشحال کردن همدیگر، تلاش میکنند. آنها همدیگر را تحسین میکنند و در جهت رشد و بهتر شدن، به همدیگر بازخورد میدهند.
عشق، با بد خلقی دائمی با معشوق، سازگار نیست
اگر کسی واقعا شما را دوست دارد نمیتواند مدام با شما بداخلاقی و بدرفتاری کند. ممکن است گاهی خسته یا کمی غمگین باشد اما نه همیشه. پس اگر کسی همیشه با شما بد رفتاری کرد، ادعای عشق او مقبول نیست.
عشق حقیقی در سکوت هم بارز است
عشق و محبت قلبی، را حتی در سکوت هم میتوان حس کرد. اگر کسی هر روز قربان صدقه شما میرود اما نمیتوانید عشق و احساس عاشقانه او را در نگاه و رفتارش حس کنید، لازم است بیشتر دقت کنید.
عشق با توقعات بیجا سازگار نیست
راز عشق دراین است که از یکدیگر انتظارات بیجا نداشته باشید، به هر حال هر انسانی نقصها و کاستیهای خود را دارد. اما وقتی محبت در میان است لازم است به جای کاستیها بر ارزشها و نقاط قوت همدیگر متمرکز شوید. حسنهای همدیگر را بزرگ کنید و عیبها را کوچک بشمرید.
عشق را با تملک اشتباه نگیرید!
اگر عاشقید حس تملک را از خود دور کنید. در حقیقت هیچ کس نمیتواند مال کسی شود و در زمره اموال شخص دیگری به حساب بیاید. شریک زندگیتان را با طناب نیاز به خود نبندید. توجه داشته باشید که حتی گیاهان نیز هنگامی رشد میکنند که آزادانه از هوا و نور آفتاب استفاده کنند. در پایان باید بگویم، بسیاری از افرادی که فریب عشقهای کاذب را میخورند اعتراف میکنند که از همان ابتدا، میدانستهاند که عشق و محبت طرف مقابل حقیقی نیست اما به دلایلی خود را فریب میدادند و به حقیقت توجه نمیکردند. گویی گاهی انسانها دوست دارند به زور به خود بقبولانند که کسی هست که آنها را دوست دارد، حتی اگر چنین نباشد. با کمی دقت و محک زدن میتوانید از تخریب زندگی و جریحهدار شدن احساسات خود پیشگیری کنید. خداوند برای هر یک از ما جفت آفریده و همیشه افرادی هستند که اگر با شما آشنا شوند، میتوانند شما را دوست بدارند. پس هرگز خود را فریب ندهید.
عشق را به زنجیر بدل نکن!
شما همراه زادهاید و همراهید تا ابد.
همراهید تا آنگاه که بالهای سپید مرگ
توالی روزهاتان پریشان کند.
آری همراهید
حتی در سکوت و صلابت خیال خداوند،
اما در میانة این همراهی، جدایی باید
هان! به شمیم عطرآگین ملکوت اجازه دهید
تا در میان شما به رقص آید
و دوست بدارید!
اما عشق را به زنجیر بدل نکنید
جانهای شما چون دو سرزمین باید و دریایش در میان
جام یکدیگر پر کنید اما از یک جام ننوشید.
از نان خود به هم بدهید اما هر دو از یک نان مخورید،
همگام با هم نغمه بسازید، پای بکوبید و شادمان باشید،
اما امان دهید تا هر یک در حریم خلوت خویش آسوده باشد و تنها.
همانند تارهای چنگ که هر کدام تنهایند
اما به کار یک ترانة واحد در ارتعاش.
دل سپردن حکایتی است دلپذیر
اما دل را شاید به اسارت دادن
که تنها دستهای زندگی خانة دل است و بس
در کنار هم بایستید اما نه بسیار نزدیک
که ستونهای معبد به جدایی استوارند.
و بلوط و سرو در سایة هم سر به آسمان نکشند.
جبران خلیل جبران
منبع:زیبــاشــو دات کام
ویدیو مرتبط :
فارسی شاد (آهنگ آهای شما که عاشقید)4-Masoud 14
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
چقدر عاشقید؟ چه تیپ شخصیتی دارید؟
آیا حس عاشقی شما را كور كرده یا اینكه هنوز هم منطقی و اهل حساب و كتابید؟ این تستها (با سوالات عجیب) میزان عشق در شما را میسنجند!
صبح بخیر: چقدر عاشق هستید؟ اصلا چطور عاشقی میكنید؟ این حس شما را كور كرده یا اینكه هنوز هم منطقی و اهل حساب و كتابید؟ برای سنجش عشق و علاقه در شما تستها و آزمونهای زیادی وجود دارد كه تمام این تستها با سوالات عجیبی میزان عشق در شما را میسنجند! اما حقیقت این است كه آیا میشود با این سوالات، میزان عشق در هر كس را سنجید؟ یا اینكه پی برد كه شخص با جواب دادن به این سوالات، چه نوع شخصیت عشقی و احساسی دارد؟
قبل از وارد شدن به این بحث، یكی از این تستها را به شما داده و بعد از آن سعی میكنیم اشكالات آن را بیان كرده و تستی درست در این زمینه به شما ارائه دهیم. پس سعی كنید با صداقت پاسخ دهید!
شاید بزرگترین اشكال این تست، قضاوت كردن و جواب دادن به سوالات و پیشگویی چگونگی شخصیت باشد، بدون اینكه در نظر بگیرد كه انگیزه هر فرد از انتخاب یك گزینه چیست؟ در تستهایی كه داستان و موضوعی را شرح میدهند و از آزمودنی میخواهند كه یكی از راهها یا جوابها را انتخاب كند، حتما باید بعد از آن از آزمودنی درباره دلیل و انگیزه او از این انتخاب، پرسیده شود. مثلا در اول و آخر كه انتخاب مسیر كوتاه یا طولانی است، چطور با انتخاب یك مسیر میتوان فهمید كسی در عشق ثابت قدم هست یا خیر؟ ممكن است كسی بسیار در عشق ثابت قدم باشد ولی راه كوتاه را انتخاب كند، بهدلیل اینكه وقت ندارد یا كار دیگری را هم باید انجام دهد. تقریبا در تمامی سوالات همین طور است، دلیلی كه برای انتخاب هر قسمت میآورد هیچ ربطی به توصیف شخصیتی كه میكند ندارد كه به چه دلیل این انتخاب، این توصیفات را در بر دارد به هیچ عنوان منطقی و درست نیست و هیچ اعتباری ندارد. در ادامه تستی به شما داده میشود كه میتواند عقاید و احساسات شما را در مورد كسی كه او را دوست دارید، بسنجد. این تست شامل ۲۰ سوال است. در صورتی كه نظر قطعی در مورد عبارت ندارید، گزینه نمیدانم را انتخاب كنید.
در یك رابطه عاشقانه 2 جنبه بیشتر از سایر جوانب مورد توجه است؛ امنیت نداشتن و وابستگی كه در این 2 تست همین 2 جنبه مورد بررسی قرار گرفته است. از سوال یك تا ۱۲ مقیاس وابستگی عاشقانه را میسنجد و از سوال ۱۳ تا آخر مقیاس امنیت نداشتن را. به هر پاسخ موافق 2 امتیاز، به هر پاسخ نمیدانم یك امتیاز و به پاسخهای مخالف امتیازی ندهید. از سوال یك تا ۱۲ كه میزان وابستگی شما را به فرد مورد علاقهتان نشان میدهد، بالاترین امتیاز ۲۴ است.
هر چه امتیاز شما بالاتر باشد میزان وابستگی بیشتر شما را نشان میدهد؛ یعنی شما به فرد مورد علاقهتان بسیار وابستهاید و بدون او نمیتوانید زندگی كنید. امتیازهای پایینتر بیانكننده وابستگی نداشتن شماست.
از سوال ۱۳ تا ۲۰ میزان احساس امنیت یا امنیت نداشتن شما را میسنجد؛ بالاترین امتیاز ۱۶ است كه امتیاز بالاتر بیانكننده بیشتر بودن احساس ناامنی شما از یك رابطه عاشقانه است؛ یعنی شما خیلی هم به عشق و علاقه طرف مقابل خود اطمینان ندارید و فكر میكنید بیشتر از اینكه گیرنده عشق باشید، دهنده آن هستید. امتیاز كمتر بیانكننده احساس امنیت بیشتر شما نسبت به طرف مقابل است و بیانكننده اینكه شما فكر میكنید یك رابطه پایدار و بادوام دارید.
اگر شما نمره وابستگی بیشتر به دست آوردهاید ممكن است چند دلیل داشته باشد؛ معمولا آنهایی كه عاشقند، نمره بالایی در وابستگی به دست میآورند، اصولا وابستگی جزو ضروری روابط عاشقانه است. مهمتر از همه اینكه ماهیت یك رابطه عاشقانه باعث میشود، از فعالیتهایتان، درصورت سهیم بودنشان با فردی كه دوستش دارید، لذت ببرید. احساس عشق شما را وا میدارد تا آنجایی كه ممكن است، وقت بیشتری را با زوجتان سپری كنید. هنگامی كه عاشق هستید فكر میكنید كه وجودتان به حضور در كنار آن فرد بهخصوص وابسته است. ضروری است كه بدانید این موضوع وابستگی ذهنی است كه مخصوص رابطه عاشقانه است و نه وابستگی وسیعتر كه تمام رابطهها را در بر میگیرد. افراد بسیار مستقل كه عموما تا حد زیادی بینیاز از دیگران هستند، اگر رابطه عاشقانهشان تیره شود، ممكن است بتوانند با حداقل مشكل به راه خود ادامه دهند اما با وجود این افراد هم وقتی گرفتار عشق میشوند دچار اشتیاق و وابستگی به زوجشان میشوند. نمره شما در مقیاس وابستگی، بیانكننده جایگاهتان در رابطه تان است. یعنی اینكه میزان وابستگی شما تا چه حد است؛ اگر شما متاهل باشید، اصولا نمره بالاتری در وابستگی نسبت به آنهایی كه رابطه دوستانه دارند به دست میآورید. امنیت نداشتن هم به چند عامل بستگی دارد؛ اگر شما نمره بالایی در مقیاس ناامنی به دست آوردهاید، ممكن 3 مفهوم داشته باشد: ابتدا میتواند به این معنا باشد كه در حال شروع رابطه نسبتا جدیدی هستید. در این مرحله ناامنی احساسی كاملا طبیعی است، احساسی كه اصولا هر فرد هنگام پیدا كردن كسی كه به آن علاقه دارد، پیدا میكند زیرا اطمینان ندارد كه این احساسات دو طرفه باشد. دوما ممكن است احساس امنیت نداشتن شما، نشاندهنده تردید زوج شما در رابطهتان باشد. درمان سادهای برای این موضوع وجود ندارد. اما میتوانید با صحبت رودررو با زوجتان از این موضوع اطمینان پیدا كنید. به یاد داشته باشید كه همیشه حقیقت بهترین یاور شماست، بنابراین بدون اشك، تهدید یا تهمتزنی (كه بههیچعنوان، شانس بهبود رابطه شما را بیشتر نمیكند)، احساس زوجتان را از او بپرسید. سومین احتمال این است كه امنیت نداشتن شما، بازتاب تجربیاتی است كه در گذشته داشتهاید. اگر اكثر اوقات این احساس ناامنی با شماست دلیل آن میتواند همین موضوع باشد. درصورت در میان گذاشتن احساستان با زوج خود، احساس بهتری پیدا میكنید. همچنین ممكن است برایتان مفید باشد، نگرانیهای خود را به مشاور بگویید.