سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
دلایل سردی پاها چیست؟
وجود مشکل در سیستم گردش خون یکی از دلایل سردی پاها است
گاهی اوقات پوشیدن چند جفت جوراب هم موجب نمیشود تا سردی پاها از بین برود که این حالت میتواند نشانهای از وجود بیماریهای جدی در بدن باشد. در صورتی که از وضعیت سلامت جسم خود مطمئن هستید، سرد بودن پاها و حس سرما در آنها نگران کننده نیست اما در برخی موارد وجود مشکلات جسمی، علت سرد بودن همیشگی پاهاست.
ساده ترین دلیل سرد بودن پاها از وضعیت هوا ناشی میشود. همچنین علت رایج دیگر آن وجود مشکل در سیستم گردش خون است به گونهای که خون کافی برای گرم نگه داشتن پاها در آن جریان ندارد. این وضعیت از سبک زندگی کم تحرک و نشستنهای طولانی مدت پشت میز به وجود میآید که میتوان با افزایش تحرک و جابهجایی در طول روز آن را برطرف کرد. هرچند باید توجه کرد مشکلات مربوط به گردش خون میتواند نشانهای از یک عارضه جسمی نهفته باشد.
در این مطلب به برخی از دلایل جدی سرد بودن همیشگی پاها پرداختهایم که به شرح زیر است:
بیماری رینود: این بیماری به طور معمول موجب میشود انگشتها و پاها احساس سردی و بیحسی داشته باشند. این وضعیت زمانی رخ میدهد که فرد در معرض سرما قرار دارد یا تحت استرس است. این بیماری باعث میشود رگهای کوچک که خون را به پوست میرسانند باریک شده و در نتیجه گردش خون در برخی بخشها محدود شود. بیماری رینود بیشتر در زنان و افراد ساکن در مناطق سرد شایع است.
در این بیماری علاوه بر سرد شدن پاها معمولا پوست تغییر رنگ میدهد. بخشهای آسیب دیده ابتدا سفید رنگ شده، بعد رنگ آبی گرفته و پس از گرم شدن به رنگ قرمز در میآیند. همچنین با گرم شدن پوست، فرد احساس درد و سوزش خواهد داشت. در موارد خفیفتر بیماری میتوان با گرم نگه داشتن پاها این عارضه را برطرف کرد. در برخی موارد پزشک داروهایی را تجویز میکند تا به گردش خون کمک کند.
کم کاری تیروئید: در این بیماری غده تیروئید میزان کافی هورمون ترشح نمیکند و در نتیجه بسیاری از سیستمهای بدن عملکرد طبیعی خود را از دست میدهند. علائم این بیماری خفیف هستند و به آهستگی ظاهر میشوند و در نتیجه احتمال دارد با استرس یا فرآیند افزایش سن اشتباه گرفته شود. از جمله علائم کم کاری تیروئید احساس سرما، خستگی، بالا رفتن وزن و مشکلات حافظه است. همچنین فرد در پوست خود احساس سرما، خشکی و حساسیت دارد. پزشکان این بیماری را با انجام تست خون تشخیص میدهند و با مصرف روزانه هورمون مصنوعی تیروئید درمان میشود.
کم خونی (آنمی): این بیماری زمانی در بدن ظاهر میشود که میزان کافی گلبول قرمز سالم در خون برای رساندن اکسیژن به تمام نقاط بدن وجود ندارد. شایعترین نشانه کم خونی احساس خستگی و ضعف در بدن است اما علائم دیگر آن شامل سردی پاها و دستها، احساس گیجی، تنگی نفس، سردرد و رنگ پریدگی پوست هستند.
درمان این بیماری به نوع آن، علت و شدت کم خونی بستگی دارد اما در اغلب موارد میتوان با تغییر در رژیم غذایی و مصرف مکملهایی همچون آهن، اسیدفولیک، ویتامین C و ویتامین B12 آن را برطرف کرد.
بیماری عروق محیطی: سفت شدن رگها یا بیماری عروق محیطی زمانی اتفاق میافتد که کلسترول، چربی یا مواد دیگر در جداره رگها انباشته میشوند. وجود این پلاکها در جداره رگها به باریک شدن آنها میانجامد. چندین سال طول میکشد تا جداره رگها سفت شوند و بروز علائم آن نیز زمانبر است. معمولا اولین علائم آن شامل احساس ناراحتی در پاها، درد و گرفتگی میشود. علائم دیگر آن سردی پوست در پاها، درد و قرمز شدن آنهاست. درمان این بیماری به میزان پیشرفت بیماری بستگی دارد و میتواند تغییر در سبک زندگی و مصرف دارو را شامل شود.
هیپرهیدروز: این بیماری با عنوان تعرق غیر طبیعی شناخته میشود که به طور معمول در دستها و پاها اتفاق میافتد. به نظر تعرق زیاد نمیتواند با سرد شدن پاها ارتباط داشته باشد اما هیپرهیدروز فعالیت بیش از حد دستگاه عصبی سمپاتیک است. این عارضه تنگ شدن رگها را به همراه دارد بنابراین در حالیکه دستها و پاها عرق میکنند خون در آنها کمتر جریان دارد و موجب سرد شدن آنها میشود. اغلب برای درمان این عارضه دارو تجویز میشود.
آسیب عصب دیابتی: نوروپاتی محیطی دیابتی نوعی از آسیب دیدگی عصب است که در افراد مبتلا به بیماری دیابت بروز مییابد. علائم این بیماری شامل بیحسی، گزگز شدن، سوزش، درد و احساس سرما در پاها و دستها میشود. همچنین شدت این نشانهها در شب بیشتر است. پزشکان به افراد توصیه میکنند از قرار دادن پاهای خود در آب داغ برای گرم کردن آنها خودداری کنند. به جای این کار استفاده از پتوهای برقی یا پوشیدن جورابهای گرم توصیه میشود. همچنین انجام مرتب حرکات بدنی و تکان دادن انگشتها و پاها برای کمک به گردش خون ضروری است.
دیگر آسیبهای عصبی: علاوه بر آسیبهای عصبی ناشی از دیابت، صدمه دیدن یا دیگر مشکلات پزشکی نهفته نیز میتواند نوروپاتی محیطی را به دنبال داشته باشد. این درد عصبی که احساس سردی در پاها را به دنبال دارد، میتواند در نتیجه کمبود ویتامین، بیماریهای کبدی یا کلیوی، عفونت، مشکلات متابولیک یا قرار گرفتن در معرض برخی انواع مواد سمی به وجود آید. همچنین عامل ژنتیکی در این زمینه موثر است و در برخی موارد دلیل بروز آن هیچگاه مشخص نمیشود.
استعمال سیگار: مشکلات گردش خون که از استعمال سیگار به وجود میآید سردی پاها را به همراه دارد. در یک مورد نادر اما جدی که بیماری بورگر یا ترومبوآنژئیت انسدادی نام دارد، رگهای خون در دستها و پاها تحت تاثیر قرار میگیرند. رگهای خون متورم میشود در نتیجه جریان خون مسدود شده و به لختگی خون منجر میشود. نشانههای اولیه شامل سرد شدن دستها و پاها میشود اما میتواند به آسیبدیدگی بافت، درد و زخم نیز منجر شود.
منبع:isna.ir
ویدیو مرتبط :
سردی عواطف در مردها (2)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
دلایل سردی روابط همسران بعد از ازدواج
یکی از مشکلاتی که در زندگی مشترک زن و شوهرهای جوان امروزی بسیار دیده میشود، این است که پس از مدتی که از ازدواجشان میگذرد، آن عشق و علاقه آتشین، آن مهرورزیهای دلبرانه، آن روابط رمانتیک خلاقانه، آن هیجانات جذبکننده و در کل آن رابطه صمیمانهای که ابتدای زندگی، در قلبشان نهادینه و جاگیر شده بود بتدریج کمرنگ میشود و نکته قابل توجه آنکه اغلب همسران هم نمیدانند علت این سردی رابطه چیست و چه شد که آن تعلقات خاطری که در زمان آشنایی، نامزدی، عقد و حتی تا مدتی پس از ازدواج در زندگی مشترکشان جاری و ساری بود، محو و نابود شد؟
شریعتپناهی، کارشناس ارشد روانشناسی و عضو انجمن روانشناسان در این خصوص میگوید: اینکه چه عللی میتواند موجب سردی روابط همسران شود بسیار متفاوت است، ولی مهمترینش این است که در فرهنگ ما با تولد فرزندان، زن و شوهری جای خود را به پدر و مادری کردن میدهد. بسیاری از زن و شوهرها با آمدن بچه، جایگاه خود را عوض میکنند و سعی میکنند پدر و مادر خوبی باشند تا همسری خوب! بنابراین تمام مهرورزیها و محبتهایی که تا قبل از تولد کودک نثار همسر میشد ناگهان تغییر جهت داده و معطوف به فرزند یا فرزندان میشود.
این در حالی است که زن و شوهرهای امروزی با نتایج تربیتی فرزندان خود نشان دادهاند آنان نسبت به والدین خود ضعیفترعمل کرده و نهتنها همسر خوبی نیستند، بلکه فرزندان آنان نسبت به کودکان نسل پیشین بیادبتر، شکنندهتر، حرف ناشنواتر، وابستهتر و ناسازگارتر شدهاند و با این همه توجه که والدین جدید نسبت به فرزندان دارند، بازهم بدهکار میشوند.
به آنها پدر و مادر خوب نمیگویند !
شریعتپناهی بیان میکند: پدر و مادرهای امروزی به اشتباه تصور میکنند اگر از زندگی و روابط همسری خود بزنند و تمام توجه را معطوف فرزندان کنند و حتی کوچکترین مسائل فرزند را مدنظر قرار دهند و نسبت به آن حساس باشند، به آنها میگویند پدر و مادر خوب! ولی آنان کلید تربیت را گم کردهاند و این مسیر تربیت، پایانی جز والدین بدهکار و فرزندان طلبکار ندارد و اگر والدین قسمتی از این تلاش و توجه را صرف خود نکنند، دیگر سهمی از انرژی برای انجام وظایف زناشویی به آنان تعلق نمیگیرد و همه انرژی روی فرزندان متمرکز میشود.
او ادامه میدهد: تمرکز روی کودک باعث بالا رفتن سطح توقع فرزند شده و وقتی کودک بفهمد در مرکز توجه قرار دارد، خودخواه بار میآید و این امر، فرصت پویایی شخصیت را از فرزند میگیرد و این موضوع در خانوادههای تکفرزند بیشتر دیده میشود.
این روانشناس میافزاید: اگر در برهه خاصی روی شخصیت کودک کار نشود به شخصیتی ایستا و منفعل تبدیل میشود؛ شخصیتی که تحمل آن برای خود فرزند و حتی والدین قابل قبول نیست!
شریعتپناهی تصریح میکند: زن و شوهری که فرزند را حلقه اتصال خود بدانند و یکدیگر را به خاطر فرزند تحمل کنند یا حتی به زبان بیاورند که فقط به خاطر بچه با تو ماندهام درروزگار ما بسیار زیادند. این نوع زن و شوهرها بیشتر از آنکه در پی خوشبختی خود باشند، به دنبال بدبختیهای خود میگردند و از اینکه برای خود نمیتوانند کاری کنند، خوشبختی گمشده خود را در فرزندان جستجو کرده و بیش از حد روی درس خواندن و موفقیت تحصیلی و شغلی فرزندان تاکید میکنند که این هم برای زن و شوهر و هم فرزندان اضطرابزاست.
زن و شوهر خوب بودن، عامل پایداری خانواده
شریعتپناهی در پاسخ به این پرسش که با تمام این تفاسیر زن و شوهر خوب بودن بهتر است یا پدر و مادر خوب، میگوید: اگر هر دوی این وظایف با هم اعمال شود بسیار ایدهآل است، ولی اغلب، یکی از این وظایف نادیده گرفته میشود.
او تصریح میکند: زن و شوهر خوب و صمیمی بودن ملاک اولیه برای داشتن آرامش و تربیت خوب فرزندان و محور اصلی زندگی خانوادگی است و نباید از یاد برد که تامین نیازهای عاطفی و جنسی و دستیابی به آرامش ازجمله مواردی است که موجب میشود فرد با تلاش و همت بسیار، دوره تجرد را رها و وارد دوران تاهل شود تا بتواند این قبیل نیازهایش را به حداقل برساند و تامین کند. پس اگر زن و شوهر نتوانند در زندگی مشترک به نیازهای شخصیشان دست یابند حتی با خوشبختی فرزندان هم اقناع نخواهند شد و همواره ناخشنودند.
این روانشناس با تاکید بر اینکه زندگی یک موهبت تکرارنشدنی است، میگوید: هر انسان فقط یکبار فرصت زندگی کردن دارد. اگر پدر و مادر در کنار توجه به آرزوی فرزندان، در برآوردن آرزوها و اقناع نیازهای زن و شوهری خود بکوشند، این منفعت را دارد که هم والدین از زندگی صمیمانه و عاشقانه خود لذت بیشتری میبرند و هم فرزندان در سایه صلح و سازش پدر و مادر به آرامش میرسند و این از ارکان یک زندگی سالم و پویاست. در این نوع زندگی، شرایط به گونهای است که فرزندان از روابط محبتآمیز و صمیمانه والدین الگوبرداری کرده و همین ارتباط سالم را با همسر آینده خود برقرار میکنند.
پس اندکی از پدر و مادر خوب بودن فارغ شوید و به زن و شوهر خوب بودن بیندیشید و به دنبال آن باشید که چگونه و از چه راههایی میتوانید یکدیگر را به کام رسانده و خوشبختی را برای خود نهادینه کنید و در استحکام آن بکوشید و در صورت پیشی گرفتن از جایگاه زن و شوهری یا جابهجا شدن این نقش، آن را به جای واقعی و اصلی خود برگردانید و بدانید زن و شوهر خوب به احتمال زیاد پدر و مادر خوبی خواهند بود، ولی هر پدر و مادر خوبی لزوما زن و شوهر خوبی نیستند!
منبع:سلامت نیوز