سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
درد عشقی کشیده ام ، اما بپرس!
نمی دانم بالا رفتن سن ازداوج باعث شده است یا روابط آزادی که از واقعی تا مجازی پایش به زندگی مان باز شده است، در هر صورت وقتی اسم شکست عشقی می آید ، خیلی از جوان ها نفس عمیقی از ته دل می کشند و زیر لب می گویند:درد عشقی کشیده ام که مپرس ، زجرهجری کشیده ام که مپرس .........مپرس اما بالاخره زمانی می رسد که در این موارد سوال خواهد شد.
بحث امروز ما در مورد شکست عشقی نیست و راهکار های مقابله با آن. البته در این مورد هم مفصل صحبت خواهیم کرد اما موضوعی که به دلیل زیاد شدن عاشقان دل خسته این روزها پایش به جلسات خواستگاری باز شده ، روابط قبلی و یا شکست های عشقی عروس خانم و آقای داماد است. هر قدر هم که در دهکده ی جهانی زندگی کنیم ، بازهم ما ایرانی هستیم و علاوه بر تاثیر دین مان در رفتارها و نگرش های مان ، فرهنگ ایرانی و شرقی هم در نگاه ما به موضوعات تاثیر دارد.
ما هر قدر هم که فینگیلیش بنویسیم و هر قدر هم که بخواهیم خود را مدرن نشان دهیم ، ارزش هایمان همان ارزش های گذشته است حال کمی با رنگ ولعاب ملایم تر. برای مثال دوست داریم اولین زن و مرد زندگی کسی باشیم که پا به زندگی مان می گذارد. دل مان می خواهد وقتی پا به قلب او می گذاریم ، مانند افرادی که جایی را افتتاح می کنند ،رمان در ورودی را با قیچی باز کنیم و به سر سرای روح و جسم همسر آینده مان وارد شویم. این حس خودخواهی نیست البته در صورتی که خودمان هم قلب و جسم مان را دست نخورده برای کسی نگه داریم که قراراست یک عمر شریک زندگی مان باشد.
اما گاهی در شلوغی دنیا ، دلمان برای کسی می لرزد ، اصلا به خواستگاری می رویم و علاقه مند می شویم یا در دانشگاه و محل کاری کسی را می بینیم که گمان می کنیم برای زندگی مناسب است ، من نوع مثبت این قضیه را مطرح می کنم. دختر و پسری که به هم علاقه مند می شوند و تمام تلاش شان را برای ازدواج باهم می کنند اما نمی شود که نمی شود! خانواده ها مخالف هستند ، مشکل خونی و ژنتیک وجود دارد ، باهم دچار اختلاف می شوند و....در هر صورت در عین اینکه علاقه ای وجود دارد نمی توانند با هم ازدواج کنند.مدتی افسرده و پریشان حال می شوند وبعد تصمیم می گیرند نقطه بگذارند و سر خط بروند و برای زندگی خود شریک خوبی انتخاب کنند اما ممکن است به مشکلی بربخورند.
خیلی از دختر و پسر ها در مراسم خواستگاری از طرف مقابل می پرسند که شما به کسی علاقه مند بوده اید و با او رابطه داشته اید یانه!البته اینکه همسر آینده ی ما اهل ارتباط با جنس مخالف هست یا خیر موضوع مهم ی است .اما اینکه ایا کسی را دوست داشته یا نه هم باید بررسی شود؟ مثلا پسری به ازدواج با دختر عموی خود علاقه داشته اما ارتباطی بین شان نبوده ، به خواستگاری رفتند و بخاطر هم خونی نتوانستند ازدواج کنند آیا این یک نکته ی منفی خواهد بود؟
واقعیت این است که بررسی گذشته ی افراد در جلسه ی خواستگاری با سوالاتی که پرسیده می شود و در تحقیقاتی که انجام می شود ، مهم است اما با ید به این موضوع هم توجه کنیم که بالاخره ممکن است فرد به کسی علاقه مند شده باشد و قصد ازدواج داشته است اما به هزار و یک دلیل نتوانسته. در این شرایط نباید فکر کنید شما همیشه در سایه ی محبت شخص دیگری هستید و نمی توانید نفر اول قلب همسرتان باشید. جوانی با این مخلفات همراه است و خیلی زود یک همسر مهربان و شایسته می تواند رویاهای محقق نشده را به فراموش بسپارد.
اما اگر کسی که به خواستگاری شما آمد و یا شما به خواستگاری اش رفتید ، پیش از این ها با کسی رابطه دوستی داشت و ارتباطی بیشتر از علاقه مندی و بررسی جهت ازدواج ، آنوقت باید دقت تان را بیشتر کنید. افرادی که به روابط آزاد عادت کرده اند ، مگر اینکه در نگاه شان به مفهوم زندگی و ارتباط تغییری ایجاد شود تا برخوردشان هم تغییر کند وگرنه بعد از ازدواج و گذشت چند ماه بازهم آش همان آش هست و کاسه همان کاسه. پس بررسی اینکه اولین فاتح قلب شریک آینده تان هستید ، در صورتی لازم است که طرف مقابل اهل ارتباط آزاد با دیگران بوده است نه اینکه یک بله بران بهم خورده داشته و یا قصد ازدواج با کسی را داشته اما محقق نشده. اما در مورد دوم که همان عادت به دوستی با جنس مخالف است کمال دقت را داشته باشید .اگر در بین حرف ها و سوالات متوجه شدید چنین روابطی بوده و یا در تحقیق ها به این نتیجه رسیدید ، فقط در صورتی قبول کنید که مطمین باشید اوبه اشتباهش پی برده و دیگر تکرار نخواهد کرد.
منبع:تبیان
ویدیو مرتبط :
درد عشقی کشیده ام که مپرس
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
مصاحبه با مرد شیشه ای که رقیب عشقی اش را به آتش کشیده است
به گزارش ایران ؛همزمان با اقدامهای درمانی، مأموران کلانتری 113 بازار در محل حاضر شدند و تحقیقات آغاز شد. این مرد شعلهور که امانالله نام داشت با وجود تلاش پزشکان جان باخت و از آنجا که او همسایهاش را عامل آتشافروزی معرفی کرده بود، مرد همسایه تحت تعقیب قرار گرفت و بعد از مدتها در میان بند مرتبط با زندانیان موادمخدر شناسایی شد.
گفتوگو با مرد آتشافروز
پیمان که ٢٦ سال دارد ادعا میکــــند فکر نمی کرده یک شیشه بنزین باعث مرگ مرد همسایه شود.
اعتیاد داری؟
شیشه میکشم.
سابقه داری؟
سابقه مواد مخدر دارم.
چرا امان الله را کشتی؟
قصد کشتن نداشتم.
آتشش زدی؟
اعصابم را خرد کرده بود و میخواستم به شوخی به مزاحمتهایش پایان دهم.
شوخی؟
دیوانه بود. داخل کفشم آب میریخت یا شیلنگ را تا جلو اتاقم میکشید و خانهام را آب میگرفت.
علتش را میدانی؟
حسادت.
به چه کسی حسادت می کرد؟
من با دختری که ٤٠ سال دارد دوستی داشتم و برایش شیشه و پایپ تهیه می کردم که امان الله به رابطه من و او حسادت کرد.
چند سال است که با مرجان در ارتباطی؟
حدود ٢ سال است که در خانهشان مستأجرم.
بنزین از کجا آوردی؟
از پمپ بنزین خریدم.
فکر نمی کردی مرد همسایه کشته شود؟
نه.
برای نجاتش کمک نکردی؟
رفتم شیر آب را باز کنم که فشار آب کم بود. بعد رفتم داخل اتاق که پتو بیاورم اما دیدم آتش خاموش شده و من نیز پا به فرار گذاشتم.
بعد از فرار کجا رفتی؟
یک شب خانه دوستم بودم بعد رفتم ورامین خانه پدر و مادرم.
چطور دستگیر شدی؟
به خاطر فروش ١٢٠ پایپ دستگیر شدم.
پایپها را از کجا آوردی؟
خودم درست میکنم.
چرا در زندان اسمت را دروغ گفتی؟
چون میدانستم به خاطر مرگ امان الله پلیس در تعقیبم است.
چطور متوجه مرگ مرد همسایه شدی؟
در تماس تلفنی از همسایهها فهمیدم.
در این مدت عذاب وجدان نداشتی؟
داشتم! اما چکار میکردم؟!
خودت را معرفی میکردی.
میترسیدم.
بنا بر این گزارش تحقیقات ویژه به دستور بازپرس ایلخانی از شعبه هشتم دادسرای امورجنایی در اداره ١٠ پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.