سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

دختر بی خواستگار !



خواستگاری,تعداد خواستگار, در شرف ازدواج

 

دختر بی خواستگار !

دختر برای اینکه از شر حرف های اطرافیان خلاص شود، شروع به دعا کردن، دخیل بستن، دعا گرفتن و حتی رو به کارهایی مانند عمل جراحی و دست بردن به قیافه ی خود می برد. شاید در فامیل به کسانی برخورده باشیم که بنا به دلایلی خواستگاری ندارند، تنها چیزی که به ذهنمان می آید این است که "دختر بیچاره! حتما بختش را بسته اند، حتما مشکلی دارد، حتما ..."

 

این سوال همیشه مطرح است که: " چرا برخی دختران اصلا خواستگار ندارند و برخی دیگر مدام در حال رد کردن خواستگارهایشان هستند؟"

 

متاسفانه در جامعه ما قانون نانوشته ای در میان مردم باب شده که خوبی دختر را می توان از تعداد خواستگارانش فهمید. یعنی هر دختری که تعداد خواستگاران زیاد باشد معلوم می شود که دختر خوبیست و اصل و نسب دار است اما اگر دختری در زمان متعارف جامعه ازدواج نکند یا خواستگار زیادی نداشته باشد این طور تعبیر می شود که حتماً مشکلی دارد که کسی سراغش نمی رود!

 

آن وقت است که دختران و خانواده هایشان روز به روز ناامیدتر، نگران تر و دستپاچه تر می شوند و اعتماد به نفس خود را در زمینه ازدواج از دست می دهند.

معمولاً افراد در مقابل این مشكل (نداشتن خواستگار) به دو نحو برخورد می كنند. برخی با آن كنار آمده و منتظر فراهم شدن شرایط خوب می شوند ولی برخی دیگر مدام در تلاشند تا از طرق مختلفی چون برقراری آشنایی های نادرست، دعانویسی و... خود را از این مهلکه نجات دهند.

 

اما به واقع علت اصلی نداشتن خواستگار چیست؟

 

به طور کلی علل و عوامل نداشتن خواستگار را می توان در دو دسته تقسیم كرد:

1- عوامل فردی: عللی كه خود فرد باعث ایجاد آنها شده است.

2- عوامل بیرونی: عللی كه عامل ایجاد آن ها خود فرد نبوده است.

 

1. عوامل فردی

-گاهی دختر دچار خطا یا انحراف اجتماعی، اخلاقی و... شده که تمام اهل محل آن را می دانند. این امر از سویی باعث سلب اعتماد مردم محل و از سوی دیگر باعث مردود شدن وی در تحقیقات محلی افراد غریبه می شود. به همین دلیل کسی به خواستگاری ایشان نمی رود که البته باید تا حدودی در این رابطه به مردم حق داد. تنها راه رهایی از این مشکل توبه حقیقی دختر به درگاه خداوند و کمک خواستن از او برای تغییر و اصلاح است. اگر فرد واقعاً توبه کرده و درستكار شود، مردم با دیدن رفتار تغییر یافته اش، به مرور زمان دوباره به وی اعتماد می كنند.

 

- گاه برخی از دختر خانم ها به علل مختلفی چون خجالتی بودن، کمرویی و... از حاضر شدن در جمع های خانوادگی یا دوستان سر باز می زند و به قولی انزواجو می شود. در این حالت نیز اولاً به دلیل این مشکل شخصیتی شان و ثانیاً به خاطر دیده نشدن توسط واسطه ها دچار تاخیر در ازدواج می شوند. راه چاره این مشکل، توسعه روابط اجتماعی دختر و خانواده او است. شرکت در جمع های جدید به شما فرصت دیده شدن می دهد و در محیط های جدید می توانید عقاید خود، شخصیت و ظرفیت اداره یک زندگی را به دیگران نشان دهید. به عبارتی، پختگی شما تا زمانی که پشت پرده باشد، کسی را به سوی شما جلب نمی کند. شما باید در محیط های اجتماعی سالم رفت و آمد داشته باشید و قابلیت های خود را نشان دهید. حتما منظورمان را از قابلیت متوجه می شوید. یعنی آن چه که احترام دیگران را نسبت به شما برمی انگیزد و نشان می دهد شما یک سر و گردن از دیگران دختران بالاترید و آمادگی یک زندگی واقعی را دارید.

 

-مشکل دیگر برخی از دختران ایراد گرفتن های زیاد از خواستگاران است. البته هیچ دختری در خودآگاهش خود را یک آدم سخت گیر نمی داند. پای صحبت بیشتر این دخترها که بنشینید می شنوید: «مگر من چه توقعی دارم؟ من که خانه و ویلا و مهریه و شیربها نخواستم. همین قدر که پسری مرد زندگی باشد برای من کافی است.» اما خیلی از همین دختران پای انتخاب که می رسد، دچار وسواس های بیهوده می شوند: «نکند تک پسر بودنش باعث لوس شدن او شده باشد؟ نکند پرجمعیت بودن خانواده او بعدها برایم مشکل تراشی کند؟ این خواستگار را نمی پسندم چون چاق است... این یکی پدرش را از دست داده و باید سرپرست خانواده خودش هم باشد... مگر می شود با پسری که دانشجو است ازدواج کرد؟ و...» همین وسواس هایی که به نظر خیلی از خانواده ها منطقی به نظر می رسد، باعث بالا رفتن سن دخترها و در نهایت نبود خواستگار می شود.

خواستگاری,تعداد خواستگار, در شرف ازدواج

2. عوامل بیرونی

- اما همه انتقادها به دختر خانم ها مربوط نمی شود. خیلی وقت ها این پسران و خانواده آنها هستند که این مشکلات را دامن می زنند. مثلا با عرض تاسف یکی از مهمترین ملاک های انتخاب همسر در این روزها چه از سوی پسر و چه از سوی خانواده او داشتن زیبایی بسیار دختر است. یک دختر همه چیز تمام دختری است که زیبا، خوش ظاهر، مقید باشد و خانواده داری او با تمکن مالی خانواده تعبیر می شود. همین امر باعث شده که دخترانی که از زیبایی کمتری برخوردارند یا متمکن نیستند با مشکل عدم خواستگار مواجه باشند.

 

- گاهی مشاهده می شود که برخی از دخترها به دلیل وجود نقض عضو یا مشکل جسمی با این مشکل درگیر می شوند که یقیناً این امر نوعی آزمایش از جانب خداوند برای محک فرد می باشد. البته افراد این دو دسته می توانند با گسترش استعدادها و توانمندی های خود در زمینه های متفاوت علمی، هنری و... نواقص خود را جبران و توانمندی هایشان را به رخ دیگران نکشانند.

 

- مشکل دیگر برخی از دخترهای جوان بزهکاری و شرایط نامساعد اخلاقی پدر، مادر، برادر و دیگر افراد خانواده شان است. والدین باید بدانند که اشتباه هریک از اعضا و بدنامی خانواده ابتدا به پای جوانان در شرف ازدواج آن خانواده به خصوص دخترهایشان نوشته می شود. به همین دلیل باید تمام سعی خود را برای اجتناب خود و اعضای خانواده از مشکلات اجتماعی و اخلاقی بکنند.

 

-نداشتن هم کفو و همتا معضل دیگر برخی از دختران است. مثلاً دختری تحصیل کرده که در محیطی کوچک و روستایی زندگی می کند و همتایی برایش وجود ندارد.

 

-گاه دیده می شود که خانواده ای محترم در محله ای که معروف به فساد است زندگی می کنند. یقیناً دختر این خانواده با مشکل نبود خواستگار مواجه می شود. زیرا هر کسی که قصد ازدواج با وی را داشته باشد ابتدا وارد محله می شود تا از همسایه ها تحقیق کند و اگر ببیند که محل سکونت دختر در محله ای بدنام می باشد گمان می کند که خانواده یا خود دختر نیز مشکل دارند. راهکار مقابله با این مشکل ترک محل است. هجرت حرکتی مقدسی است که شاید یکی از مصادیقش همین جا باشد.

 

-فرهنگ های اشتباه و کوته نظرانه، عامل بیرونی دیگری است در ایجاد نبود خواستگار برای برخی از دختران. فرهنگ هایی چون «دختر کوچک ازدواج کرده و دختر بزرگتر مانده. حتماً ایراد و اشکالی دارد که کسی دختر اول را نگرفته است.»، «سطح مالی پایین خانواده دختر و عدم تامین جهیزیه از طرف آنها» و... همه و همه فرهنگ هایی غلطی هستند که متاسفانه مثل قارچ های سمی در جامعه ما رشد یافته اند و کسی به بیهودگی شان نمی اندیشد.

منبع: پرداد


ویدیو مرتبط :
دختر زشت و خواستگار

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

خواستگار برادر و نامزد دختر را کشت



 

 

خواستگار کینه جو وقتی فهمید دختر مورد علاقه اش به زودی به عقد پسرخاله خود درخواهد آمد، سناریویی خونین را طراحی کرد و برادر و نامزد دختر را به قتل رساند.


این جنایت آبان ماه در اصفهان به وقوع پیوست و در این مدت کارآگاهان و بازپرس ویژه قتل برای دستگیری متهم تحقیقات گسترده یی انجام دادند و سرانجام موفق شدند از این جنایت هولناک رازگشایی کنند.


● پیامک های تهدیدآمیز

 

روز دوم آبان ماه اعضای خانواده پسری ۲۲ ساله به نام ابوالفضل در پی چند تلفن و پیامک تهدیدآمیز نگران جان فرزند خود و پسر خاله ۲۰ ساله او شدند و تصمیم گرفتند پلیس را در جریان واقعه قرار بدهند.

 

آنان به کارآگاهان توضیح دادند پسری به نام جمشید که زمانی خواستگار دخترشان بود آنها را تهدید کرده و گفته است پسرشان سعید و پسرخاله او را به نام ابوالفضل به قتل خواهد رساند.

 

آنچه بر نگرانی این خانواده دامن می زد ناپدید شدن ناگهانی سعید و ابوالفضل بود. در این بین یک پیامک دیگر به دست خانواده سعید رسید که جمشید در آن ادعا کرده بود این پسر را کشته و جسدش را در اطراف کانال کباب انداخته است.

 

ماموران زمانی که با این خبر مواجه شدند به دستور بازپرس شاه محمدی بازپرس ویژه قتل اصفهان به محل اعلام شده رفتند و به جست و جو در محدوده کانال آبی که در چهار کیلومتری نصرآباد جرقویه قرار دارد، پرداختند. این عملیات پس از پنج ساعت افسران جنایی را در برابر یک جنازه قرار داد.

 

جسد متعلق به سعید بود و قاتل با یک سلاح کلاشینکف گلوله یی را به سر وی شلیک کرده بود. با کشف این جسد بازپرس شاه محمدی در برابر یک دوراهی قرار گرفت. او اکنون به سرنوشت مبهم پسرخاله مقتول فکر می کرد. آیا ابوالفضل هم به قتل رسیده یا هنوز زنده بود و می شد برای نجات وی کاری انجام داد. کارآگاهان مامور شدند درباره هر دو احتمال تحقیق کنند.

 

آنان به این نتیجه رسیدند که اگر جمشید، ابوالفضل را کشته باشد باید جسد او را نیز در همان حوالی کانال رها کرده باشد اما تاریکی هوا مانع ادامه یافتن عملیات جست و جو شد.

 

● دومین جنازه

 

روز بعد بار دیگر گروه تجسس به محدوده جرم رفت و بعد از چند ساعت جست و جو جنازه ابوالفضل را در فاصله پیکر نخستین قربانی پیدا کرد. ابوالفضل نیز مانند پسرخاله اش با کلاشینکف از ناحیه سر هدف گلوله قرار گرفته بود.

 

در ادامه مادر سعید تحت بازجویی قرار گرفت و سرنخ هایی را در اختیار کارآگاهان قرار داد. او گفت؛ «مدت ها پیش جمشید که پسری چوپان است به خواستگاری دخترم آمد اما شوهرم با این وصلت مخالفت کرد.

 

پس از این ماجرا تهدیدهای جمشید علیه خانواده من آغاز شد تا اینکه روز گذشته (روز حادثه) او طی چندین مورد تماس تلفنی ما را تهدید کرد و در یک پیامک نوشت؛ «بروید و جسد فرزندتان را در کانال آب کباب ببینید.» مادر مقتول ادامه داد؛ «ما اول ادعاهای جمشید را باور نکردیم اما وقتی پیامک ها تکرار شد و ما نتوانستیم اثری از سعید و ابوالفضل پیدا کنیم به ماجرا شک کردیم و از پلیس کمک خواستیم.»


● دستگیری

 

پس از آنکه جزییاتی از این جنایت به دست آمد، بازپرس شاه محمدی به تیمی ویژه ماموریت داد هرچه زودتر جمشید را بازداشت کند. کارآگاهان در گام نخست نتوانستند ردی از جوان فراری به دست بیاورند اما با پیشرفت تحقیقات به قرائنی دست یافتند که نشان می داد جمشید در این جنایت از یکی از دوستان خود کمک گرفته است. این پسر وقتی تحت بازجویی قرار گرفت اعتراف کرد در جریان کشتارها قرار داشته و اکنون نیز هرازگاهی با جمشید در تماس است.

 

اطلاعاتی که این فرد در اختیار پلیس قرار داد افسران جنایی را به یک قدمی متهم رساند و آنان فهمیدند جمشید پس از ارتکاب جنایت به شهرکرد گریخته است. بالاخره ماموران با شناسایی مسیر تردد متهم در کمین او نشستند و توانستند پسر انتقام جو را بازداشت کنند.

 

جمشید که سوابقی مانند حمل سلاح غیرمجاز، ورود به عنف و سابقه شرارت دارد هنگامی که تحت بازجویی قرار گرفت به کشتن ابوالفضل و سعید اقرار کرد و گفت؛ «چند سال قبل به خواستگاری خواهر سعید رفتم اما پدر دختر با این امر مخالفت کرد و همین موضوع باعث شد از این خانواده کینه به دل بگیرم.

 

من از مدت ها پیش دنبال انتقام بودم و وقتی فهمیدم ابوالفضل، پسرخاله دختر مورد علاقه من به خواستگاری وی رفته و ازدواجش قطعی شده است نقشه قتل او را هم طراحی کردم و بالاخره در روز دوم آبان ماه نقشه ام را به اجرا درآوردم.»

 

متهم ادامه داد؛ «با توجه به رابطه دوستانه یی که با سعید داشتم او را سوار موتورسیکلتم کردم و با بهانه واهی او را به محل کانال بردم و بعد از چند دقیقه هنگامی که پشت به من قرار گرفته بود با سلاحی که خریداری کرده بودم یک گلوله به سرش شلیک کردم.

 

بعد طی تماس با دوستم از وی خواستم ابوالفضل را به نقطه دیگری ببرد. خودم نیز در آن محل مستقر شدم. حدود نیم ساعت بعد دوستم به همراه ابوالفضل به محل قرار آمد.

 

در حالی که او کنار آتش نشسته بود و خودش را گرم می کرد به بحث و مجادله با وی پرداختم و در یک فرصت مناسب همان اسلحه را به سمت سرش هدف گرفتم و شلیک کردم. سپس با مخفی کردن سلاح، سوار بر موتور از جاده های فرعی و بیابانی منطقه را ترک کردم.»

 

پایگاه اطلاع رسانی عبرت درباره این پرونده خبر داد با اقاریر صریح جمشید و بازسازی دقیق صحنه جنایات در حضور بازپرس ویژه قتل اصفهان او با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد تا پرونده برای رسیدن به تصمیم قطعی و مجازات وی به دست قضات دادگاه کیفری استان سپرده شود.