سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
خواص پونه از زبان ابوعلی سینا
خواص پونه از دیدگاه ابوعلی سینا
خواص پونه از زبان ابوعلی سینا
حكیم ابوعلی سینا در خواص پونه بر تاثیر آن بر مزاج و دردهای شكم و معده تاكید میكند و آن را دوركننده حشرات نیز میداند.
سایت پژوهشگران طب گیاهی :ابوعلیسینا و به استناد مطالب جلد دوم کتاب قانون، حكیم بزرگ ایرانی با برشمردن انواع پونه میگوید كه پونه گوهری است لطیف و پونۀ کوهی از پونۀ جویباری قویتر است.
به گفته او تندی و تلخی که پونه دارد بسیار نرمکننده است و بویژه پونه کوهی در نرمش دادن موثرتر از جویباری است . خون را به سوی پوست میکشد و قرحهآور است . پونه را تنها خورندف عرق ریز است و بسیار گرمیبخش . مواد را از ژرفای تن جذب می کند . تکهکننده و خشکاننده و گرمکننده است .
پونه، بویژه پونۀ سبز را همچنین با شرابی بپزند و بر پوست نهند تا لکههای سیاه و خونی را که زیر پلکها پیدا میشود از بین ببرد .
خواص پونه در درمان دردهای بدن
برای درمان درد مفاصل آبپزش را بخورند. کوفتگی ماهیچه و پیرامون ماهیچه را برطرف میکند . ضماد پونه که پوست را میسوزاند هم داروی عرقالنساء است . ضماد پونه مزاج اندام را تغییر میدهد و جاذبی است که از ژرفا جذب میکند . همچنین پونه را بخورند و به دنبالش آب پنیر سر کشند و چندین روز پی در پی تکرار کنند كه در علاج پاغر و واریس مفید است . پونهای که ( غلیجن ) نام دارد نیز خوردنش داروی ترنجیدگی و مالیدنش بر پوست که خون را بسوی پوست میکشد علاج نقرس است .
چون پونه هم تحلیلبرنده و هم تکهکننده و نرمیبخش است خوردنش در علاج جذام هم مفید است.
افشرهاش کرم گوش را از بین میبرد و پونه کوهی داروی زخم دهان است و ریختنیها را از سوراخ بینی بیرون سازد. سوختۀ غلیجن هم لثه را استوار سازد .
آبپز پونه علاج بلند نفسی ( انتصاب النفس ) است . پونه تنها و بویژه اگر با انجیر خورند سینه را از خلطهای غلیظ و لزج پاک می نماید. درمان درد دنده است و کوهی از جویباری در این باره موثر تر و غلیجن همه این کارها را میکند. سرکه را بر پونه پاشند یا پونهای که تازه در سرکه ریختهاند به بینی غشکرده نزدیک کنند تا از بوی آن به هوش آید . پونۀ شاک هم در علاج تپش قلب مفید است .
هر پونهای و بویژه پونۀ کوهی بیاشتهایی و ضعف معده را هم از بین میبرد و سکسکه را تسکین میدهد . پونه که زداینده و باز کننده و نرمکننده مواد صفرایی و سودایی است ، خودش و آبپزش در علاج یرقان مفید است. اگر بیمار یرقانی خود را با آب پز و پونۀ کوهی شستشو دهد عرق کند و سود بیند و اگر پونه را با انجیر خورند داروی استسقا است .
آب پز پونه برای پیچش و درد روده و قی و اسهال شدید مفید است . پونۀ بیابانی هم مسهلی ملایم است ، بنفع زهدان است ، کرم و بویژه کرمهای ریز را میکشد.
بیمار تب و لرز اگر هم آبپز پونه خورد ، یا پونه را در روغن بپزد و از آن روغن بر تن مالد بسیار نفع بیند .
خواص پونه در درمان بیماریها
خوردن و ضماد گذاشتن پونه پادزهر حشرات است . ضمادش تقریباً کار داغگذاری را انجام میدهد . کسی که سم خورده اگر پونه را با شراب بخورد سم را از کار بیندازد . دودکردن برگ پونه هم حشرات را میگریزاند . گستردن برگش نیز دشمن حشرات موذی است . پونۀ بیابانی داروی نیش کژدم است و اگر در آب جوشیدۀ پونۀ کوهی را بخورند پادزهر دندان درندگان است .
منبع:shafaf.ir
ویدیو مرتبط :
زندگی نامه جنجالی ابوعلی سینا از زبان دانشمند
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
زندگینامه ابوعلی سینا
زندگینامه:
ابو علی سینا حکیم، فیلسوف، طبیب و دانشمند بزرگ ایرانی که در جهان غرب به نام(Avicenna) و با لقب "امیر پزشکان" شناخته شده است، در ماه صفر از سال 370 هجری قمری در شهر بخارا به دنیا آمد.
این حکیم بزرگ که بعدها موثرترین چهره در علم و فلسفه جهان اسلامی شد و القابی مانند شیخ الرئیس، حجة الحق و شرف الملک به او دادند، از آغاز کودکی استعداد و شایستگی عجیبی در فرا گرفتن علوم مختلف داشت.
و از آنجا که پدرش عبدالله سخت در تعلیم و تربیت او می کوشید و خانه او محل ملاقات دانشمندان دور و نزدیک بود، ابن سینا تا ده سالگی تمام قرآن و صرف و نحو را آموخت و آنگاه به فرا گرفتن منطق و ریاضیات پرداخت. استاد وی در علم ریاضیات "ابو عبدالله ناتلی" بود.
پس از آن نزد "ابو سهیل مسیحی" به یادگیری طبیعیات و مابعدالطبیعه و علم طب مشغول شد.
در شانزده سالگی در همه علوم زمان خود استاد بود؛ جز در مابعدالطبیعه؛ آن هم به صورتی که در متافیزیک ارسطو آمده بود و با آنکه چهل بار تمام این کتاب را مطالعه کرده بود، نمی توانست آن را بفهمد.
تا این که به شرح فارابی بر این کتاب دست یافت و توانست مسائل دشوار آن را درک کند.
هنگامی که ابن سینا به هجده سالگی رسید، دیگر احتیاج به خواندن و فراگیری هیچ علمی نداشت؛ چرا که همه علوم را فرا گرفته بود و تنها لازم بود تا فهم خود را لحاظ عمق افزایش دهد تا آموخته های خود را بهتر درک کند.
در اواخر عمر خود یکبار به شاگرد مورد توجه خویش، جوزانی گفت که در تمام مدت عمر، چیزی بیش از آنچه که در هجده سالگی می دانسته، نیاموخته است.
مهارت ابن سینا در علم پزشکی و توانایی وی در معالجه حاکم آن زمان، موجب شد تا مورد محبت حاکم واقع شده و در دربار، موقعیت بسیار خوبی داشته باشد.
ولی به سبب آشفتگی اوضاع سیاسی در ماوراء النهر ، زندگی بر ابن سینا در زادگاهش دشوار شد و او ناچار بخارا را به مقصد جرجانیه و سپس گرگان ترک گفت.
در سال 403هجری قمری، پس از پشت سر گذاشتن سختیها و مشکلات بزرگی که در این سفر با آن ها مواجه شد و حتی چند تن از دوستانش را در میان راه از دست داد، از کویر شمال خراسان عبور کرد.
بنا به گفته منابع معتبر، ابن سینا در این سفر با عارف و شاعر مشهور "ابو سعید ابوالخیر" ملاقات کرد.
وی آرزو داشت که "قابوس بن وشمگیر" را که حامی نامدار علم و ادب بود، در جرجان ببیند؛ ولی هنگامی که به جرجان رسید، قابوس بن وشمگیر از دنیا رفته بود.
چون از این حادثه دلشکسته شد، مدت چندین سال در دهکده ای عزلت گزید. سپس در فاصله سال 405و 406 هجری قمری به ری رفت.
در این هنگام آل بویه بر ایران فرمانروایی داشتند و افرادی از این خاندان در ایالات مختلف حکومت می کردند. ابن سینا مدتی در دربار فخرالدوله در ری درنگ کرد و سپس از آنجا برای دیدار یکی دیگر از فرمانروایان این خاندان، شمس الدوله به جانب همدان به راه اقتاد.
این سفر برای ابن سینا بخت بلندی داشت؛ چرا که پس از رسیدن وی به همدان، او را برای درمان امیر شمس الدوله که بیمار شده بود و تمامی پزشکان از معالجه وی ناتوان بودند، دعوت کردند.
بوعلی توانست شمس الدوله را معالجه کند و به همین دلیل چنان تقربی نزد وی پیدا کرد که عهده دار منصب وزارت گردید و مدت چند سال؛ تا هنگام مرگ امیر، عهده دار این وظیفه سنگین بود.
پس از مرگ شمس الدوله بخت از وی روی گردانید و چون از ادامه خدمت در منصب وزارت خودداری کرد، او را به زندان افکندند. در زندان کتاب مشهورش "شفا" را به رشته تحریر درآورد.
پس از مدتی توانست از زندان فرار کند و با لباس درویشی از همدان گریخت.
ابن سینا از همدان به اصفهان رفت که مرکز بزرگی از علم به شمار می رفت و سال ها بود که آرزوی دیدار آنجا را داشت. در این شهر مورد توجه علاءالدوله قرار گرفت و مدت پانزده سال با آسایش خاطر در آن شهر زندگی کرد.
او در این مدت، چندین کتاب مهم نیز نوشت و حتی به ساختن رصدخانه پرداخت. اما این آسایش یرای وی دائمی نبود؛ چرا که یک بار اصفهان در معرض حمله مسعود غزنوی یعنی فرزند سلطان محمود غزنوی قرار گرفت و در این حمله بعضی از آثار مهم این حکیم بزرگ از میان رفت.
این امر ضربه بزرگی برای وی بود و علاوه بر آن، بیماری قولنج نیز آزارش می داد. به همین دلیل، دوباره به همدان بازگشت و به سال 428 هجری قمری و در سن پنجاه و هفت سالگی در این شهر از دنیا رفت و در همان جا به خاک سپرده شد.
شخصیت علمی
با وجود این که زندگی ابن سینا پر از فراز و نشیب بود و در عین حال عمری طولانی نیز نداشت، اما زندگی عقلانی و حکیمانه بسیار پرباری داشت. گواه بر این مطلب، تعداد و نوع آثاری است که او تالیف کرده است و نیز خصوصیات شاگردانی که در نزد او درس خوانده اند؛ مانند بهمنیار و جوزانی.
نیروی تمرکز فکری او عالی بود؛ تا جایی که گاهی در آن حین که سوار بر اسب در رکاب پادشاه عازم جنگ بود، بعضی از آثار خود را املا می کرد تا نویسنده ای که در خدمت داشت، آن ها را بنویسد.
او با مهارت عجیبی که در تمامی شاخه های دانش آن زمان داشت، توانست در زمینه فلسفه، اساس مکتب مشاء در سنت فکری اسلامی و نیز اساس فلسفه قرون وسطی را بریزد.
در بستر طب و پزشکی نیز میراث بقراطی و جالینوسی را ترکیب کند و در علم و ادب اسلامی چنان تاثیر نماید که هیج کس پیش یا پس از وی نتوانسته باشد آنگونه تاثیر کند.
تاثیر وی در این زمینه ها تا به امروز، در شرق و غرب جهان باقی است و بسیاری از پیشرفت ها در شاخه های عمده دانش، بر پایه نظرات و آراء وی صورت گرفته است.