سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

با مردهای وابسته به مادر چه باید کرد؟!



با مردهای وابسته به مادر چه باید کرد

برای داشتن یک زندگی زناشویی سالم،نسبت به خانواده خود وابسته نباشید

 

امروز می‌خواهم در مورد یک موضوع خیلی جالب با شما صحبت کنم. می‌دانم عده زیادی از مخاطبان چنین دغدغه ذهنی دارند. پس بدون مقدمه‌چینی و حرف‌های دیگر می‌رویم سر اصل موضوع این یادداشت و مشکل خیلی از خانواده‌های ایرانی:

 

با مردهای وابسته به مادر چه باید کرد؟!
قبل از این‌که خانم‌های محترم آهی از ته دل بکشند و بگویند: هیچ چاره‌ای جز سوختن و ساختن نیست! و آقایان محترم هم خم به ابرو بیاورند که: بازهم شروع شد، این‌جا هم از دعوای مادر شوهر و عروس در امان نیستیم، می‌خواهم بگویم که عینک‌های پیش‌داوری‌تان را کنار بگذارید و یک‌بار برای همیشه این موضوع را خارج از نقشی که در آن دارید، نگاه کنید.
قرار نیست در این این یادداشت راهکاری به خانم‌ها ارایه کنیم که شوهرشان را از مادر خود دور کنند، بلکه می‌خواهیم به یک رفتار متعادل برسیم. لطفاً مرا محکوم ‌به این نکنید که یک‌طرفه به قاضی می‌روم و چرا برای مادرشوهرها هیچ پیشنهادی جهت تغییر رفتار و نگرش ندارم.

در مطلبی جداگانه به چم‌وخم‌های یک مادر شوهر نمونه می‌پردازیم، اما چیزی که واضح است، حضور بیش‌تر شما عروس‌خانم‌ها در اینترنت و خواندن مقالات است. علاوه بر این تغییر نگرش در سن بالاتر، سخت‌تر بوده و شاید نتوان کسی را که شصت سال از عمر او می‌گذرد، تغییر داد، اما می‌شود با کمی متفاوت‌نگریستن و به‌گونه‌ای دیگر رفتارکردن، همان شخص شصت ساله را با خود همراه کرد.

فرهنگ ما و وابستگی به مادر
بهتر است فیلم‌های خارجی را فراموش کنید و نگویید: هیچ‌ کجای دنیا این‌طوری نیست که پسر این‌قدر به مادرش وابسته باشد. بله! این ‌یک واقعیت فرهنگی است. خیلی مواقع هم ما وابستگی را با دل‌بستگی اشتباه می‌گیریم؛ یعنی پسری وابسته نیست و به توانایی تصمیم‌گیری رسیده است، اما نسبت به مادرش دل‌بستگی زیادی دارد و ما به‌عنوان عروس خانواده این موضوع را نمی‌توانیم تحمل کنیم و می‌گوییم او وابسته است. اگر می‌گویید چه فرقی دارد، بهتراست با هم کمی مفهوم وابستگی و دل‌بستگی را بررسی کنیم.


وابستگی یعنی کسی را می‌خواهی به خاطر این‌که از او منفعتی به تو برسد، بدون او نمی‌توانی زندگی عادی خود را داشته باشی و نوعی مکانیسم مرضی است. احساس تملک ایجاد می‌کند و آزادی را از فرد می‌گیرد. نوعی دوست داشتن مشروط است و در آن خودخواهی به چشم می‌خورد. دل‌بستگی یعنی کسی را بخواهی با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش. به دنبال کسب منفعت از این رابطه نباشی و در تصمیم‌گیری و زندگی‌ات خلل ایجاد نکند.


همسر شما اگر به بلوغ عاطفی رسیده باشد، می‌تواند در عین حال که یک پسر خوب و مهربان است و به مادرش توجه می‌کند، برای شما هم چیزی کم نگذارد و احساس منفی در شما ایجاد نکند. البته اگر زیاده‌خواه نباشید و بپذیرید که توجه او به مادرش منافاتی با علاقه‌اش به شما ندارد

چیزی که باید برای داشتن یک زندگی زناشویی سالم به دست بیاوریم، این است که دختر و پسر نسبت به خانواده خود وابستگی نداشته باشند، اما دل‌بستگی نه تنها ایرادی ندارد، بلکه نشانه سلامت عاطفی آن خانواده است. پس زمانی‌که می‌خواهید در رفتارهای شوهرتان اعتدال را ایجاد کنید، حواس‌تان باشد که حسادت زنانه باعث نشود که شما نسبت به محبت و دل‌بستگی مادر و فرزندی هم حساس شده و بخواهید کم‌رنگ شود.

وابستگی به مادر,عروس و مادر شوهر

مادر همسرتان را دوست بدارید و ارتباط خوبی با او برقرار کنید

 

ما فرض می‌کنیم که همسرتان به بلوغ عاطفی لازم برای تشکیل زندگی نرسیده و آن‌قدر به مادرش وابسته است که بدون او نمی‌تواند آب بخورد، حال باید چه‌کار کنید؟
در قدم اول سعی نکنید با دعوا و ناراحتی و خشونت او را وادار کنید که بین شما و مادرش یکی را انتخاب کند؛ زیرا بهتر است بدانید که در این بازی از قبل باخته‌اید. این روش فقط تنش و اختلاف را در خانه‌تان ایجاد می‌کند و نتیجه‌ای هم نمی‌دهد.


اگر بخواهید با محبت و روش‌های زنانه هم همسرتان را به سمت خود بکشید و به اصطلاح از مادرش دور کنید، بازهم موفق نمی‌شوید و در ضمن ابراز علاقه‌هایتان مصنوعی بوده و نمی‌تواند تأثیر مثبت‌ خود را در زندگی بگذارد.
شما باید اول علت را بررسی کنید. همسر شما اگر به بلوغ عاطفی رسیده باشد، می‌تواند در عین حال که یک پسر خوب و مهربان است و به مادرش توجه می‌کند، برای شما هم چیزی کم نگذارد و احساس منفی در شما ایجاد نکند. (البته اگر زیاده‌خواه نباشید و بپذیرید که توجه او به مادرش منافاتی با علاقه‌اش به شما ندارد.)


پس شما باید به همسرتان کمک کنید تا به بلوغ عاطفی رسیده و بتواند بین علایق‌اش در زندگی توازن ایجاد کند. این کار در یک ماه و دو ماه انجام نخواهد شد. اگر وابستگی بیش از حد است و روال زندگی فردی شوهرتان و همچنین خانوادگی شما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، می‌توانید از یک مشاور به صورت حضوری کمک بگیرید. البته صورت‌مسئله رفتن به نزد مشاور، وابستگی او به مادرش نباشد؛ چون در این صورت ممکن است اصلاً همراه شما نیاید. بهتر است بهانه‌ای چون اختلافات روزمره و نارضایتی‌های پنهان را پیدا کنید و بگویید برای بهترشدن رابطه‌تان دوست دارید مشاوری به شما کمک کند. در این مدت هم اصلاً شمشیرتان را از رو نبندید و نگذارید همسرتان متوجه حساسیت شما بر روی مادرش بشود.


برای آن‌که آرامش داشته باشید و حس نکنید وسط یک میدان مبارزه قرار گرفته‌اید، بهتر است مادر همسرتان را دوست بدارید و ارتباط خوبی با او برقرار کنید. بعد از ازدواج مادرشوهرتان، چون مادر خودتان است؛ نه از جهت عمق دوست داشتن که شاید یک شعار اشتباه باشد، بلکه از جهت نوع‌دوست داشتن و جنس رابطه.


این‌که شوهر شما بیش از حد به مادرش وابسته است، دلیل بر بد بودن مادرشوهرتان نیست. فرهنگ ما به‌گونه‌ای ‌است که زنان بعد از مادرشدن تمام روابط عاطفی‌شان را در فرزندشان خلاصه می‌کنند و به همین جهت گاهی بعد از ازدواج فرزندشان، هم دختر و هم پسر تحمل دوری از آن‌ها را نداشته و گاهی توقع سرزدن و دیدار آن‌ها را بیش از حد متعارف دارند. شرایط روحی«مادرها» را درک کنید و بگذارید فرزندشان را یک‌ دل سیر ببینند؛ هرچند وقتی خودتان مادر شوید، متوجه خواهید شد که دل سیر وجود ندارد و یک مادر همیشه بی‌تاب دیدار فرزندش است.


سعی کنید شما هم با مادر همسرتان ارتباط خوبی داشته باشید و به‌جای آن‌که نسبت به رابطه شوهرتان با او حساس بوده و حسادت کنید، در کنار همسرتان قرار بگیرید. محبت قلب مادران را جذب می‌کند. امتحانش ضرری ندارد. البته اگر وابستگی بیش از حدی وجود داشت، می‌توانید به‌مرور زمان کاری کنید که تبدیل به یک دل‌بستگی بالنده شود، اما فراموش نکنید او به زن دیگری علاقه‌مند نیست؛ مادر او مادر هر دوی شماست، نه یک زن غریبه که هووی عشق شما در قلب همسرتان باشد.
منبع:مهرخانه


ویدیو مرتبط :
کودک ده ماهه که وابسته به مادر است و اعتیاد به پستونک دارد_ دکتر هلاکویی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

«شوهر وابسته» گرفتار در دو راهی مادر و همسر



بعد ازدواج ,مادر همسر

 

«شوهر وابسته» گرفتار در دو راهی مادر و همسر

گاه در کشاکش بحث ها و جدال ها در زندگی مشترک، یکی از والدین سعی می کند فرزندان را به سمت خود بکشد تا جبهه قوی تری علیه والد دیگر تشکیل دهد. این جبهه گیری یا به اصطلاح گروکشی، باعث سردرگمی احساسی فرزندان نسبت به والدین می شود.

 

 معمولاً این والد علت ادامه زندگی را وجود بچه ها می داند و به این وسیله نوعی احساس عذاب وجدان در فرزند ایجاد می کند که اگر او نبود، والدش مجبور به تحمل چنین شرایطی نبود. از طرفی نوعی احساس ترس از دست دادن در فرزند ایجاد می شود که این امر وابستگی به والدین را در پی دارد. این وابستگی گاه تا بزرگسالی نیز ادامه پیدا می کند.

 

وابسته کردن کودک، ترفند برخی والدین برای پنهان کردن ترس خود

اصولاً وابسته کردن فرزندان، ترفندی است که گاه یک والد برای پنهان کردن ترس خود از تنهایی و تنها ماندن استفاده می کند. کودکی که در چنین شرایطی بزرگ می شود، همیشه نسبت به والدین (معمولاً یکی از والدین) احساس دین می کند و ناراحتی یا نارضایتی آن والد او را به شدت آشفته می سازد. معمولاً این افراد بعد ازدواج زمانی به مشاور مراجعه می کنند که همسرشان از وابستگی زیاد آنان به والدین به ستوه آمده است. گلایه این همسران معمولاً این است که شوهر یا خانم ما زمان زیادی را در کنار والدینش می گذراند، والدین وی برای همه امور زندگی شان تصمیم گیری می کنند یا همسر، توانایی مقابله یا مخالفت با خواسته های غیرمنطقی خانواده اش را ندارد.

 

رقابت با مادر همسر

اگر با چنین فردی ازدواج کرده اید یا قصد ازدواج دارید باید بدانید که والد (معمولاً مادر) همسر شما، ممکن است رقیبی جدی برای شما باشد. معمولاً تلاش برای بر هم زدن این وابستگی دو سویه و افراطی راه به جایی نمی برد؛ زیرا از طرفی والد هیچ گاه حاضر به ترک این وابستگی نیست و از طرف دیگر فرزند توانایی رها شدن از بار احساس دین نسبت به والدش را ندارد. اگرچه معمولاً خود این والدین همسری برای فرزندشان انتخاب می کنند، یعنی برای مثال عروس همیشه انتخاب مادر شوهر است، ولی ترس از تنهایی و تنها شدن گاه چنان قوی است که استقلال فرزندان باعث اضطراب تنهایی والدین می شود.

 

والدین وابسته و فرزندانشان به کمک نیاز دارند

در برخورد با والدین وابسته، هر نوع رفتاری که حاکی از تلاش برای کاهش این وابستگی باشد، والد را به واکنش وامی دارد تا ارتباط خود را با فرزندش قوی تر کند؛ بنابراین سعی نکنید در ابتدای کار در مقابل والد همسرتان جبهه گیری شدیدی کنید. از لحاظ روان شناختی، هم این دسته از والدین و هم فرزندانشان نیاز به کمک دارند. کمک به والد برای پذیرفتن استقلال فرزند و درک این واقعیت که باید به فرزند اجازه بدهد تا از زیر چتر حمایتی او خارج شود و از طرف دیگر، کمک به فرزند برای رها شدن از احساس دینی که سال هاست انرژی روانی او را به خود مشغول کرده است. اما رسیدن به این نقطه، زمان زیادی می طلبد و برای رسیدن به آن باید حوصله داشت و صبر کرد.

 

یک راهکار موثر

در چنین شرایطی، به عنوان یک همسر بهترین کاری که می توانید انجام دهید نزدیک شدن به والد همسرتان است. اگر رابطه شما با والد همسرتان خوب باشد، او شما را رقیب خود نمی بیند و کم کم استقلال فرزند خود را می پذیرد.

 

اگر همسرتان نیز دریابد که شما مورد تأیید والدش هستید، به شما اطمینان بیشتری پیدا می کند و به مرور زمان وابستگی اش را به شما منتقل می کند. از آن جا که این وابستگی برای وی لذت بخش تر است، چون احساس دینی در آن وجود ندارد، به سرعت افزایش می یابد و فرزند را از وابستگی شدید به والدش رها می کند.نکته مهم دیگر این است که اغلب این افراد معمولاً همیشه وابسته هستند، چه به والدین و چه به همسر و اعتماد به نفس زیادی ندارند حتی اگر خلاف آن را وانمود کنند.

منبع: بهار