سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

ایرانیانی با ترس از ازدواج، نفرت از کار و ...



دنیای جوانی,نسل سومی ها,نسل تردید

سال های پایانی دهه 70، زمانی که تب و تاب دومین انتخابات ریاست جمهوری خاتمی بالا بود، در آن هیاهوی «ایستاده ام چو شمع، مترسان ز آتشم» نسلی متولد شد که از نظر سیاسی، اجتماعی هدف خاصی داشت و هدفش حضور واقعی در عرصه بود. اتفاقی که با نمودارهای انفجار جمعیت در کشور هم مطابقت داشت و خبر از حضور پرتعداد نوجوان هایی می داد که به دنیای جوانی نزدیک شده اند. مفهوم نسل سوم نیز از همان لحظه ها فراگیر شد و نقشی مهم در مباحث نظری و رسانه ای و آکادمیک و حتی سینما و تئاتر ایران بازی کرد.

نسل تردید
آن روزها، آن نسل سومی های سرخوش، قرار بود به دانشگاه ها وارد شوند، قرار بود کمتر از چهار سال بعد به بازار کار ایران برسند و قرار بود تصمیم های مهمی برای زندگی شان بگیرند اما زمان گذشت و ساعت بیشتر از چهار بار نواخت.

آن نسل با خودش مدام و مدام زمزمه کرد: «حرف تردید یه نسله میون رفتن و موندن/ بین خوابیدن تا ظهر یا دم سحر پریدن/ یکی باید بگه آخر من و تو کجای کاریم/ وسط یه راه روشن یا هنوزم توی غاریم/ یکی باید بگه آخر چرا رنگ ما پریده/ چرا با این همه عینک هیچ کسی ما رو ندیده.

در آن روزها نه آنقدر تلاش کرده بودی برای موفقیت و نه چندان مقصر شکست هایت بودی، هنوز مرحله ای بود که تو همیشه در آن برنده ای. نه مسئولیت سنگینی متوجهت بود و نه کسی انتظار فراوانی از تو داشت. اما شاد بودی که برخلاف دیگرانی که در سال های ابتدایی دهه 70 وارد اجتماع شده اند، تو و هم نسل هایت دقیقا می دانید که نمی خواهید خانه نشین باشید و تفریح هایتان را پنهان کنید یا درس خواندن هایتان پوست از سرتان بکند. حرف های بزرگترها هم شبیه به باد هوا بود وقتی درباره جمع کردن پول حرف می زدند یا از پس فردای ازدواج داستان می گفتند.

انگار هر چه این جمله ها با قاطعیت بیشتری به زبان می آمد، احتمال تاثیرشان کم و کمتر می شد. به این ترتیب شد که به جای آنکه ما همپای زندگی جدی تر و جدی تر شویم، تبدیل به موجودات خوش خنده ای شدیم که از جدی بودن زندگی فراری اند تا وقتی که زندگی یقه مان را گرفت که اینطورها هم نیست.

عادت نکردیم به برنامه ریزی برای آینده مان یا حتی باورمان نشد آینده می تواند سخت تر از تصور خوش خیالانه ما باشد.

از آن روزها گذشت و رسیدیم به امروز و برهه تصمیم های حساس زمانه ای که دیگر تغییر شغل را به «هنوز راهش را پیدا نکرده» نسبت نمی دهند و اسمش را می گذارند «بی برنامگی». زمانه ای که برای شما نسل چهارمی های عزیز نیز نزدیک است، دوره ای که باید تصمیم بگیرید از آن آدم های ساده گیر هستید یا از آنهایی که زندگی را جدی می گیرند.

مخصوصا وقتی که دوره یلخی بودن تمام می شود و می رسید به روزهای تردید؛ به روزهایی که مطمئن هستید ثروتی از آسمان به دست شما نمی رسد و با این سوال روبرو می شوید که آیا باید تمام پول هایمان را خرج تفریح کنیم یا می بایست وام بگیریم و قسط بدهیم و پول جمع کنیم؟ آیا باید از زیر ساعت کاری ثابت فرار کنیم و از خدایمان باشد کاری پیدا کنیم که ساعت زدن نداشته باشد یا تصمیم می گیریم خودمان را با ساعت کاری مشخص تطبیق دهیم و به صورت منظم به زندگی ادامه دهیم؟

دو راهی موجود بر سر راه، دو راه انتخاب میان عقل و احساس است. دو راهی سختی که شما را تا روزهای پایانی عمرتان همراهی می کند و مثل ازدواج است که به هر حالتی که نگاهش کنید؛ بله یا خیر آن، روی روزهای آینده زندگی تان تاثیر می گذارد.

حالا اما اگر این تردیدها را زودتر از سال های آینده کنار بگذارید و همین امروز به آن پاسخ بله یا خیر فکر کنید، اتفاق بهتری برایتان خواهدافتاد. فرصت های بسیاری را از دست نمی دهید و لحظه های غم انگیزی را در اشتباه نمی گذرانید.

ساده ترینش آنکه به جای خرج کردن نخستین حقوق هایتان برای سال ها، از همین روزهای نزدیک دست به جمع کردن پول می زنید. برعکسش هم صادق است؛ شاید به این نتیجه برسید که از آنهایش نیستید که می خواهند پول روی  پول بیاورند  که در آن صورت با خیال راحت تری پول هایتان را خرج می کنید و عذاب وجدان بیهوده ای را هم تجربه نمی کنید.

اما این دوراهی تنها در صورتی ختم به خیر می شود که آگاهانه از آن گذر کنید. نشوید شبیه به نسل پیش از خودتان که در سن 30 سالگی از ازدواج زودهنگام می ترسند یا شبیه به نسل پیش از خودتان که برای ازدواج در 20 سالگی سر و دست می شکستند. حواستان باشد که این دو راهی به هر حال روزی یقه شما را می گیرد و شما را مجبور به انتخاب می کند.

منبع:هفته نامه چلچراغ

 


ویدیو مرتبط :
شبکه امید ایران؛ آیا ایرانیانی که در بی بی سی کار می کنند وجدان ندارند؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ترس های شایع در ازدواج



 

 

 

ترس های شایع در ازدواج

 

در دوره و زمانه ما جوان های زیادی هستند که ته دلشان آرزوی ازدواج را دارند اما هربار به هزار و یک دلیل از زیر بار آن فرار می کنند. یکی از این دلایل، ترس های غیر منطقی ای است که پیش از ازدواج سراغشان می آید و آنها را از مشکلات مادی، رابطه ای و مسائل حول و حوش ازدواج می ترساند. بنابراین بهتر است با این ترس ها آشنا شوید و به جای کناره گیری از آنها، یک بار برای همیشه خود را با آنها رو در رو کنید.

 

سابقه شکست

 

- اگر در گذشته تان شکستی مربوط به ازدواج داشته اید منفی بافی را کنار بگذارید و بدانید تمام افراد بد نیستند و قرار نیست سرنوشتتان دوباره تکرار شود. روش مثبت نگاه کردن به این قضیه آن است که با عبرت گرفتن از تجربه ناموفق گذشته سعی کنید آینده خوبی را بسازید.

 

- برای بالا بردن روحیه و اعتماد به نفس از دست رفته تان تلاش کنید، سرگرمی های سالمی را پی بگیرید تا از فکر و خیال در امان باشید در عین حال اتفاق پیش آمده را آسیب شناسی کنید و سهم اشتباهات خود را در این زمینه تعیین کنید ، ملاک و معیارهای تان را بازبینی کنید شاید اصل مشکل همین جا باشد و شما معیارهای صحیح و معقولی جهت ازدواج نداشته اید.

 

- برای تقویت روحیه کسی که سابقه ازدواج ناموفق داشته است ایجاد ارتباط و توکّل او به خدا و اهل بیت و ذکر مثال از ازدواج های دوم موفق بسیار مؤثر است.

 

- کسی که ازدواج ناموفقی داشته است نباید این مسأله را مشکل جدی ببیند زیرا این کار روی اطرافیان هم تأثیر می گذارد و سبب می شود آن ها نیز ازدواج ناموفق او را مانع بزرگی در سر راه ازدواج بعدی اش ببینند.

 

ترس از تجربیات ناموفق دیگران

 

- اکثر افرادی که پیرامون ازدواج شکستی داشته اند، ناخودآگاه دید منفی نسبت به ازدواج دارند، لذا اگر فرد بسیار تأثیرپذیری هستید پای درد دل این افراد ننشینید و اگر قدرت تمیز بین بد و خوب را دارید از تجربیات شان جهت عدم تکرار آن اشتباهات استفاده نمایید. این توصیه را به والدین تان نیز بکنید.

 

- قرار نیست اگر یک نفر در ازدواجش شکست خورده همه در این امر دچار شکست شوند لذا جهت رهایی از این ترس به کسانی فکر کنید که انتخاب و زندگی بسیار شاداب و موفق داشته اند.

 

- طبیعی است که پدر و مادر نگران آینده شما باشند اما باید مراقب باشید که ترس شان از عدم موفقیت شما در انتخاب و زندگی، مانع ازدواج موفق تان نشود.

 

بدبینی و عدم اعتماد به جنس مخالف

 

- به شعارهای مردستیزانه یا زن ستیزانه توجه نکنید. بگذارید بدون پیش داوری های کورکورانه نسبت به جنس مخالف وارد زندگی شوید. مردان خوب زیادند همان طور که زنان خوب. بهتر است بجای منفی باقی در مورد جنس مخالف، شناخت و آگاهی های خود را در این مورد بالا ببرید و بدانید که چطور باید با جنس مخالف برخورد کنید.

 

وقتی ازدواج می کنید شریک دنیای همدیگر می شوید. بهتر است که طرح تازه ای برای روابط با دوستان، تفریحات و... بریزید تا ضمن برخورداری از فضایی جدید از روابط دوره مجردی نیز در حد تعادل بهره برید

 

ترس از دست دادن آزادی های دوره مجردی

 

- هنگام انتخاب همسر خوب است نظر او را در مورد آزادی هایی که در دوره مجردی داشتید و حفظ مواردی که برایتان مهم است بپرسید و با پرداختن به این موضوع نگرانی تان را کم کنید.

 

- وقتی ازدواج می کنید شریک دنیای همدیگر می شوید. بهتر است که طرح تازه ای برای روابط با دوستان، تفریحات و... بریزید تا ضمن برخورداری از فضایی جدید از روابط دوره مجردی نیز در حد تعادل بهره برید.

 

از دست دادن روال عادی زندگی

 

- از آنجا که انجام هر تغییری با کمی تزلزل همراه است مسلما که ورود به دنیای ازدواج که خود بزرگترین تغییر است روزمرگی ها و روال عادی زندگیتان را متحول می کند، از این تغییرات نترسید و با علم به ایجاد ثبات در آینده ای نه چندان دور به استقبال این تحول بزرگ بروید.

 

- آنچه می تواند ترس و استرس را هنگام مواجهه با تغییرات کاهش دهد این است که پیش از رسیدن به مرحله تغییر خودتان را آماده کنید و بدانید که این تغییرات مثبت هستند و به رشد شما کمک می کنند.

 

- هر فردی ممکن است پیش از ازدواج برنامه هایی برای آینده داشته باشد که با ازدواج در ان ها تغییر ایجاد شود.

 

در این هنگام بهتر است فرد بار دیگر به مرور برنامه هایش بپردازد و آن ها را با توجه به موقعیت جدید (ازدواج) بسنجد و اولویت بندی کند.


ترس از مشکلات و سختی ها

 

- به خودتان بقبولانید که از عهده مشکلات و سختی ها بر خواهید آمد ضمن آنکه پس از ازدواج برای حل مشکلات، همراهی به نام همسر خواهید داشت. بهتر است برای کاهش ترس از مواجهه با مشکلات زندگی مشترک خود را آماده رویارویی با آن ها کنید، در ضمن می توانید با افرادی که تجربه ازدواج موفق داشته اند مشورت نمایید.

 

- در انتخاب شریک زندگی به خصلت حل مسأله و تلاش وی برای مبارزه با مشکلات دقت نمایید و ضمن توکل به خداوند متعال، سابقه پیروزی های تان علیه مشکلات را به خود یادآور شوید تا اعتماد به نفس تان بالا رود.

 

ترس از محدود شدن پیشرفت

 

یک همدل و همراه خوب نه تنها باری به دوش شما نیست، بله یار لحظه های غم و شادی تان است. پس آگاه باشید که اختیار نمودن همسری که واقف به مسیرهای پیشرفت و ترقی خود و شما باشد می تواند به رشد شما کمک کند ضمن آنکه در سایه ازدواج با شکوفایی استعدادها، مسیرهای جدید برای رشد و ترقی شما ایجاد می شود.

 

ترس از مخالفت همسر با اشتغال زن

 

- اگر برای شما (دختران جوان) کار کردن در خارج از خانه و داشتن شغل، بسیار مهم است فردی را برای ازدواج انتخاب کنید که در این زمینه مشکلی نداشته باشد و با مطرح کردن این قضیه در جلسات خواستگاری خود را از این ترس رها سازید.

 

- بهتر است بدانید پس از ازدواج، موظف به انجام وظایف همسری به نحو احسن هستید بنابراین برای انتخاب شغل خود کمی بیشتر تأمل کنید تا کار خارج از خانه شما را از وظایف تان باز ندارد.

مجموعه کتاب های آیینه و شمعدان، ساج