سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

اول بخونید بعد ازدواج کنید



 

اول بخونید بعد ازدواج کنید

 

علت برخی رفتارهای متفاوت مردان و زنان ساختار متفاوت مغز آنهاست .حتما گاهی از خود پرسیده‌اید كه چه چیز باعث می‌شود تا زنان بخواهند مرتب درباره وقایع زندگی روزمره‌شان با همه صحبت كنند، در حالی كه مردان عمدتا در این مورد درون‌گرا هستند و حال و حوصله صحبت در مورد اتفاقات زندگی روزمره‌شان را ندارند؟ چرا مردان عمدتا وقت آزاد خود را صرف كار كردن با كامپیوتر و یا خواندن مجلات ورزشی می‌كنند در حالی كه زنان بیشتر ترجیح می‌دهند به اخبار رسیده از این و آن بپردازند و یا سعی كنند روابطشان با دیگران برازنده و معقول به‌نظر برسد؟ چرا مردان و زنان از روابطشان با یكدیگر چیزهای متفاوتی را طلب می‌كنند؟ شاید علت، تفاوت‌های بنیادین در مغز مردان و زنان باشد.

 

در بررسی نمونه‌ای از تفاوت‌های رفتاری، محققان دانشگاه باث‌ متوجه شدند احساس درد در زنان و مردان متفاوت است. مردان در مواجهه با درد بیشتر به این فكر می‌كنند كه چگونه از شر آن در كوتاه‌ترین زمان ممكن خلاص شوند اما در مقابل، زنان بیشتر درگیر پاسخ احساسی‌شان نسبت به آسیب هستند كه این خود ممكن است باعث شود تا آنها درد را شدیدتر احساس كنند.

 

مردان در مواجهه با درد بیشتر به این فكر می‌كنند كه چگونه از شر آن در كوتاه‌ترین زمان ممكن خلاص شوند اما در مقابل، زنان بیشتر درگیر پاسخ احساسی‌شان نسبت به آسیب هستند كه این خود ممكن است باعث شود تا آنها درد را شدیدتر احساس كنند.

 

برای مقابله با ناراحتی ناشی از طلاق نیز تفاوت دو جنس به خوبی مشهود است. زنان توانایی بیشتری برای تطابق با موضوع دارند. در سیر تكاملی، زنان بیشتر اهل معاشرت و رفتارهای اجتماعی هستند، آنها دارای مهارت‌های برقراری ارتباط‌اجتماعی هستند كه مردان فاقد آن هستند و این در حالی كه مردان كمتر قادر به برقراری رابطه اجتماعی مناسب حتی با دوستانشان هستند و در هنگام ناراحتی‌های احساسی، به‌جای مواجهه با مورد ناراحت‌كننده، بیشتر سعی می‌كنند آن را از هر طریق ممكن و لو اینكه در درون خود بریزند، به حداقل برسانند.

 

شاید یك دلیل علمی برای این موضوع این باشد كه مغز مردان طوری تنظیم شده كه به‌صورت سیستماتیك و تحلیلی عمل كند، در حالی كه مغز زنان بیشتر در مورد احساسات تنظیم شده است. در طی چند سال اول پس از طلاق، زنان روابط بیشتری با دوستانشان برقرار و وقت بیشتری صرف خانواده‌‌شان كردند و به‌دنبال مشاوره‌ها و درمان ناراحتی‌هایشان بودند در حالی كه مردان غالبا به‌دنبال لذت‌های موقتی بودند. عمدتا پس از به هم خوردن یك رابطه زناشویی، مردان برای حفظ اعتماد به نفسشان به‌دنبال رابطه جدید هستند به‌جای آنكه فكر كنند چرا ازدواجشان با شكست مواجه شده است.

 

اول بخونید بعد ازدواج کنید


ابراز احساسات

 

علاوه بر این، برخلاف عقیده عمومی، در یك رابطه دوطرفه، مردان بیشتر از زنان درگیر عشق می‌شوند از طرف دیگر، زنان بیشتر از طریق برنامه‌ریزی‌شده‌تری عاشق می‌شوند كه تحت تاثیر سیر تكاملی‌شان است. آنها بیشتر به‌دنبال شریكی هستند كه مراقب آنها بوده و قادر باشد آنها را هم ازنظر مالی و هم ازنظر عاطفی تامین كند. زنان در رابطه‌شان با طرف مقابل علاوه بر جذابیت‌های فیزیكی، به‌دنبال مهربانی و سخاوت نیز هستند. البته دكتر تایس خاطر نشان می‌كند فشارهایی نیز در اجتماع وجود دارند كه باعث می‌شوند مردان و زنان به سوی شیوه‌های رفتاری برنامه‌ریزی‌شده‌شان هل داده شوند. در اجتماع، مردان بیشتر تشویق می‌شوند تا احساسات خود را كنترل كرده و تابع آن نباشند. شاید كنترل‌ احساسات در قرون گذشته و به‌ویژه در جنگ‌ها برای مردان خوب بوده باشد، اما در كل كنترل كردن احساسات برای شكل‌دهی یك رابطه زناشویی كار جالب و مفیدی نیست.

 

در سمت مقابل، زنان در اجتماع غالبا به سوی شیوه رفتاری ترغیب می‌شوند كه در طی آن از زنان بیشتر انتظار می‌رود ملایم‌‌تر و مهربان‌تر باشند كه این خود موجب می‌شود برقراری ارتباط با سایر افراد جامعه برایشان آسان‌تر باشد. البته باید توجه داشت هیچ زن و مردی تمام خصوصیاتی كه محققان در مورد مغز زن و مرد می‌گویند را ندارد. اغلب مردم مغزهای متعادلی دارند كه دارای مقادیر مساوی از خصوصیات مردانه و زنانه است. اما باید گفت که برخی خصوصیات در مردان بیشتر است و برخی در زنان.حتی برخی از افراد دارای مغزهایی هستند كه رفتاری خلاف جنس آنها دارد. به‌عنوان مثال، ممكن است در اختلاف زناشویی، مرد آرام و ساكت باشد ولی این بدان معنا نیست كه وی عصبانی شده است، بلكه معنای عمده آن این است كه مغز آن مرد بهتر می‌تواند مسئله را درون خود و با آرامش حل و فصل كند. به‌طور مشابه، چنانچه زنی برای صحبت‌كردن و مباحثه پافشاری می‌كند، نباید فكر كرد علت آن بهره‌برداری از نق‌زدن‌های مداوم است، بلكه این غریزه وی است كه از او می‌خواهد تا برای برقراری ارتباط و نشان دادن احساسش صحبت كند.

 

هیچ زن و مردی تمام خصوصیاتی كه محققان در مورد مغز زن و مرد می‌گویند را ندارد. اغلب مردم مغزهای متعادلی دارند كه دارای مقادیر مساوی از خصوصیات مردانه و زنانه است. اما باید گفت که برخی خصوصیات در مردان بیشتر است و برخی در زنان.

 

اگر شما این تفاوت‌ها را قبل از اینكه موردی پیش بیاید درنظر بگیرید، حتما رابطه راحت‌تر و درك بهتری از طرف مقابل خواهید داشت و متوجه خواهید شد كه كار مغزهای متفاوت زن و مرد به كمك یكدیگر كامل می‌شود. اگر شناخت نیاز ها و ویژگی های جنس مخالف را پیش از ازدواج تسریع بخشیده و بدانیم که طبیعت رفتاری این جنس در عموم مواقع مشابه چگونه است می توان از بسیاری از انتظارات و توقعات بی مورد جلو گیری نمود و افراد را در جهت چرایی رفتار ها توجیه کرد . به علاوه زوجین با داشتن این اطلاعات حتی می توانند نیاز های خود را تعدیل کنند و در قبال برخی بی توجهی ها سطح انطباق خود را افزایش دهند.

منبع:سایت علمی دانشجویان


ویدیو مرتبط :
حتما بخونید ! نقد کامل هلسا در فروزن ! حتماحتما بخونید!

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

حتما ازدواج کنید!



 

 

حتما ازدواج کنید

 

می خواهم یک توصیه جدی و اساسی به همه شما داشته باشم؛ اینکه حتما ازدواج کنید! شاید تعجب کنید و بگویید ازدواج که کار بی حساب و کتابی نیست که فقط با یک توصیه بتوان آن را انجام داد. بله درست است اما هر ازدواجی هم لزوما آن ازدواجی که شما فکر می کنید، نیست!

 

ازدواج یعنی پیوند با فرد دیگر و شروع زندگی مشترک با او. کسی که بین او و ما نوعی همدلی، تفاهم و علاقه عمیق وجود داشته باشد و بتوانیم برای یکدیگر و به خاطر هم، گذشت و فداکاری کرده و در فراز و نشیب های زندگی از خودخواهی ها و منیت خود بگذریم. اما ازدواج، محدود به این نوع ازدواج کردن نیست! غیر از یافتن جفتی ایده ال که بتوانیم زندگی مشترک خود را با او آغاز کنیم و ادامه دهیم، همه ما نیاز به پیوند ها و مزدوج شدن های دیگری هم داریم! پیوندهایی که برای رشد ما ضروری هستند و بدون آنها نمی توانیم زندگی موفقی داشته باشیم.

 

 

با «شعور» ازدواج کنید!

 

همه ما برای حل مسائل زندگی و روبه روشدن با سختی ها و مشکلات آن و همچنین در برخورد و برقراری رابطه با دیگران، نیازمند خرد و شعور هستیم. گرچه برای واژه شعور معانی زیادی قید شده است، اما در این مقاله ما شعور را توانایی به کار انداختن قوه عقل و خرد معنا می کنیم؛ قدرتی که به وسیله آن می توان به هر موضوعی، نگاه کامل تر و همه جانبه تری داشت و ابعاد بیشتری از موضوعات را دید و فهمید. با آنکه گوهر شعور به همه انسان ها داده شده، اما متاسفانه این گوهر در همه انسان ها به اندازه کافی آشکار نمی شود و مورد استفاده قرار نمی گیرد. در واقع ما ترجیح می دهیم به جای فکر کردن، سنجیدن شرایط و عواقب و تبعات کار و بررسی ابعاد مختلف موضوعات، واکنش های آنی و هیجانی نشان دهیم و مسائل را به جای عقل و تدبیر با برخوردهای احساسی زودگذر حل کنیم؛ در حالی که نقش شعور در زندگی ما خیلی بیش از اینهاست. شعور به ما کمک می کند تا دریافت های ما عمیق تر باشد و به عمل تبدیل شود. به ما کمک می کند تا مسائل خود و اطرافیان مان را به بهترین نحو، بدون ترس و اضطراب و ناکامی و بدون شکست حل کنیم. متاسفانه ما از این گوهر درونی و نهائی دور مانده ایم و به همین دلیل لازم است هر چه زودتر پیوند و ازدواج مان را به شعور و خرد خود برقرار کنیم.

 

 

با «بخشایش» ازدواج کنید!

 

تنفر تبدیل به بیماری می شود و نبخشیدن دیگران مانند زنجیری از وجود آنها به گردن ما می افتد؛ زنجیری که مدام کشیده می شود و اگر به این نبخشیدن ادامه دهیم ممکن است ما را خفه کند. بسیاری از ما اطرافیان و نزدیکان خود را نمی بخشیم و کینه به دل می گیریم و این کینه را همچنان در قلب و وجود خود پرورش می دهیم . ما دلایل نبخشیدن دیگران که برگرفته از نتایج یک پژوهش در همین زمینه است، عبارتند از:

 

آسیب روانی جدی که فرد هنوز نتوانسته آن را فراموش کند یا آثار آن همچنان باقی است.باور به اینکه با بخشیدن او ممکن است نتایج عمل منفی و مکافات برای او از بین برود و به جزای عمل خود نرسد!

 

قربانی، دلیلی برای بخشیدن و ادامه رابطه با چنین شخصی ندارد.قربانی، براین باور است که افراد تغییرپذیر نیستند و شخصی که او را آزار داده همچنان دیگران را هم آزار می دهد و هنوز ادب نشده است و دلایل دیگر.

 

در آستانه سال جدید با حس بخشایندگی درونی خود پیوند برقرار کنید. با قوه شعور خود دلیل نبخشیدن خود را پیدا و هر چه زودتر زنجیرهای نامرئی را از دست و پا وگردن خود باز کنید.

 

 

با «محبت» ازدواج کنید!

 

گرچه اکثر انسان ها محبت کردن و دوست داشتن را تجربه کرده اند، اما خیلی از آنها قادر نیستند این محبت را جز افراد خانواده و نزدیکان به همه دنیا و همه انسان ها تعمیم دهند. رحیم و مهربان بودن از صفات الهی است. کسی که با این صفت پیوند بخورد و ازدواج کند به سطح بالاتری از ارتباط با هستی و کائنات و خداوند دست خواهد یافت. در این سطح او همه انسان ها را دوست خواهد داشت و به همه به عنوان اعضای خانواده و عزیزان خود خواهد نگریست. بدین ترتیب او نوعی از وحدت را درک می کند، وحدتی که او را به یگانگی درونی خواهد رساند. محبت در هر سطح و با هر کس معنا و مفهوم خود را دارد. دقت در این نکته مهم است که محبت به معنای لوس کردن و فراهم آوردن تجمل و امکانات زیاده از حد برای دیگری نیست. معنای اصیل وحقیقی محبت این است که اسباب رشد روحی و روانی و ارتقای فهم و آگاهی را برای کسی که دوستش داریم فراهم آوریم و این همان محبتی است که لازم است روح خود را با آن پیوند دهیم.

 


با «انعطاف» ازدواج کنید!

 

نرمی و انعطاف کلید موفقیت است. همه ما با استفاده از نرمی و انعطاف می توانیم بر نزدیکان مان تأثیر بگذاریم و خود و آنها را از نظر روانی و حتی روحی ارتقا دهیم. در غیر این صورت روش های خشن و سخت هر یک از ما می تواند منجر به انباشت خشم، کینه و ترس در دیگران شود و در نهایت هم به روابط بین فردی ما آسیب وارد کند و هم به سلامت روانی هر یک از ما. هیچ چیزی در این دنیا ثابت و بدون تغییر نیست. همه چیز در حال حرکت و پویایی و تحول است. اگر انسان با حرکت جهان و با روند تکامل و پویایی آن حرکت کند، می تواند زنده بماند و همچون همه موجوداتی که با سازگاری خود در جهان ماندگار شدند، در نظام هستی ماندگار شود. اما اگر بی انعطاف و سرسخت باشد، مانند موجوداتی که نسل آنها منقرض شد، نابود خواهد شد و این قانون درباره تک تک ما صادق است. بدون نرمی و پذیرش ، طرد شده و یکه و تنها می مانیم و محکوم به نابودی روانی و حتی جسمی می شویم؛ چون انسان بدون محبت و حمایت نزدیکان نمی تواند چندان به زندگی خود ادامه دهد. انعطاف، کلید سازگاری و موفقیت است. هستی خود را با انعطاف پیوند دهید و با هستی کل پیوند حاصل کنید.



با «ایمان» ازدواج کنید!

 

به گمانم وقت آن رسیده که در سال جدید، دوگانگی ها و چند پارچگی را به طور کامل کنار بگذاریم و برای هر کاری به خدای خود و تنها و تنها به او مراجعه کنیم، چرا که منبع برکت و رحمت، تنها و تنها خداوند است.گرچه از دوران بت پرستی قرن ها می گذرد، اما متاسفانه هنوز بسیاری از ما برای رفع حاجات و آرزوها و خواسته ها و نیازهای مان به جای خداوند به دیگران مراجعه می کنیم؛ کسانی که بدبختانه در ذهن ما موثرتر از خداوندند و گمان می کنیم بیشتر منشأ اثرند! البته من منکر این نیستم که گاهی خداوند بندگان خود را اسباب انجام کاری برای بندگان دیگر می کند، اما این بدین معنا نیست که آنها منشأ و منبع برکت اند، بلکه تنها وسیله ای هستند در دست خدا که به خواست خدا و تحت سیطره او فعال می شوند و عمل می کنند.

 

ایمان خود را قدرت ببخشید و گسترش دهید. همیشه فقط به یکی، همو که یگانه است و تنها یگانه و بی همتاست، پناه ببرید . او را بخوانید و او شما را اجابت خواهد کرد. تا اینجا از چیزهایی گفتیم که باید با آنها ازدواج کنیم؛ اما راستش برای داشتن یک ازدواج موفق هم همه این ویژگی ها به کار می آید و حتی لازم و ضروری است. پس اگر خواستید ازدواج کنید، باز هم این نکات را در نظر داشته باشید.

منبع: دنیای سلامت 54