سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
افزایش حس مسئولیت پذیری با تقویت وجدان
چنان که می دانید خانواده اولین مدرسه کودکان است و والدین، اولین معلمان آن ها، شاید این جمله به نظر تکراری بیاید اما واقعیت این است که هر قدر در زمینه مهارت های فرزندپروری بیشتر بدانیم، بیشتر متوجه نقش اساسی و مهم والدین در پرورش و تربیت کودک می شویم. والدینی که آگاهانه، مسئولانه و هوشمندانه اقدام به فرزندآوری و تربیت فرزند خود می کنند، آگاهند که پرورش فضیلت های اخلاقی به ویژه بنیادی ترین آن ها یعنی همدلی، وجدان و خویشتن داری از همان سال های اولیه کودکی آغاز می شود و هر قدر خود والدین این مهارت ها را بیشتر بدانند، در آموزش به کودکان موفق تر عمل می کنند.
باید گفت رفتار پسندیده، کردار مناسب، خدمت به همنوع که به صورت ارادی و اختیاری انجام می گیرد، حاصل پرورش وجدان انسانی است و این امر درهای کمال و رشد را به روی انسان می گشاید. وجدان آدمی همه حالات و رفتارش را زیرنظر قرار می دهد و آن را با معیار فضیلت های انسانی می سنجد. در این مطلب قصد داریم به موضوع پرورش وجدان کودکان بپردازیم. وجدان به عنوان سنگ بنای فضیلت های اخلاقی باعث می شود کودک مسئولیت پذیر بار بیاید، بتواند درستی یا نادرستی کارهایش را در ذهن خود بررسی کند و در صورت انجام کار اشتباه آن را اصلاح کند.
● وجدان یعنی چه؟
وجدان یا همان ندای درونی، بنیان رفتارهای انسان دوستانه است و نشانه آن در رفتارهایی مانند اعتراف به اشتباه، عذرخواهی، اقدام به جبران اشتباه، نسبت ندادن اشتباه خود به دیگران و خودداری از آسیب رساندن به دیگران آشکار می شود. انسان باوجدان انسانی است که آگاهانه مسئولیت پذیر است و همواره نیت و رفتار خود را با ملاک های اخلاقی که فراگرفته است می سنجد. مسعود هنربخش کارشناس ارشد روان شناسی بالینی با بیان این مقدمه به خراسان تاکید می کند: تمام فضایل اخلاقی آموختنی است. این سوءتفاهم بزرگ را که «بچه ها این چیزها را نمی فهمند» باید از ذهن والدین پاک کرد. کودکان تمام رفتارهای والدین را از همان دوران کودکی رصد می کنند و بیشترین تاثیر را از افرادی می گیرند که شدیدترین احساسات را نسبت به آن ها دارند. والدین همواره باید از خود بپرسند اگر تنهاترین افرادی باشند که در معرض دید کودک قرار دارند، وی بیشتر به انجام چه اعمالی گرایش پیدا خواهد کرد، درست یا نادرست؟ پس این تصور را که کودکان نمی فهمند یا توان درک همدلی، وجدان یا خویشتن داری را ندارند، کنار بگذارید و والدگری آگاهانه را از همین امروز در پیش بگیرید.
● مراحل پرورش وجدان
طبیعی است که کودک باید در شرایط مناسبی قرار بگیرد تا پرورش وجدان امکان پذیر باشد. بنابراین فراهم کردن شرایط و محیطی که در آن صداقت، عشق، محبت و صمیمیت جاری است وظیفه اصلی والدین است. پس از آن والدین باید خود الگوی مناسبی برای کودک باشند تا کودک بتواند درس های بزرگی از قابلیت های روانی و فضایل اخلاقی والدین بیاموزد. واکنش والدین نسبت به اتفاقات روزمره اغلب به تعارض هایی منجر می شود که کودک بلافاصله آن را به عنوان الگو به ذهن می سپارد. بنابراین در گام اول والدین باید خودشان رفتارهای اخلاقی داشته باشند و شفاف و واضح رفتار کنند قوانین مناسب و ضروری در منزل داشته باشند، با صداقت و احترام متقابل با یکدیگر رفتار کنند و به حریم خصوصی یکدیگر احترام بگذارند. این رفتارها را باید از کودک خواست و به صورت عملی به وی نشان داد که رفتار اخلاقی چگونه رفتاری است.در گام دوم لازم است والدین درباره رفتار غیراخلاقی یا نادرستی که از کودک سرزده است از وی سوالاتی بپرسند. در این مرحله باید والدین بدون ذهن خوانی و پیش فرض با کودک روبه رو شوند و سعی کنند جواب را از کودک بگیرند، نه این که بر مبنای ذهنیتی که از کودک دارند، قضاوت کنند. هنربخش با اشاره به این که بچه ها خیلی خوب می دانند چه کار کرده اند و جواب سوالات را دارند، تصریح می کند: ما در واقع با طرح سوال و درخواست پاسخ کودک را وادار می کنیم تا به بازبینی مجدد رفتار خود بپردازد. طرح سوال به کودک کمک می کند تا قوه استدلالش تقویت شود پیامد رفتار و عمل نادرست و غیراخلاقی خود را بفهمد و سعی کند قابلیت ها و ظرفیت های روانی خود را افزایش دهد. در واقع با این روش والدین به کودک فرصت می دهند که درباره کارش فکر کند، تصور کنید کودکی در مدرسه تقلب کرده است و آن را برای مادرش شرح می دهد. اگر مادر سکوت کند، کودک به این نتیجه می رسد که کارش درست بوده است و می تواند آن را تکرار کند. اگر مادر سوال کند «چرا تقلب کردی» در واقع می خواهد انگیزه کودک را از تقلب کردن بفهمد. او باید صبور باشد تا کودک خودش بگوید چرا تقلب کرده است. این کار باعث می شود کودک به بازبینی رفتار نادرستش بپردازد. والدین باید از او بپرسند «فکرمی کنی اگر همه بچه ها در امتحان تقلب کنند چه می شود؟ به تو چه احساسی دست می دهد؟ اگر تمام درس هایت را با تقلب نمره بگیری چه اتفاقی می افتد؟» این سوالات باعث تقویت قدرت استدلال کودک می شود و کودک خود به این نتیجه می رسد که نتیجه رفتار نادرستش چه خواهد بود.
والدین باید صبر کنند تا کودک دیدگاهش را مطرح کند و اگر هم دلیل رفتار کودک را می دانند، اجازه بدهند خودش بگوید.
در مرحله چهارم لازم است کودک رفتار اصلاح گرانه و ترمیمی را بلد باشد. به عبارتی کودک باید پس از رفتار نادرست خود، فرصت جبران داشته باشد و باید این کار را بکند. این کار باعث می شود کودک روی رفتارهای نادرست خود بیشتر بیندیشد و بداند باید پاسخگوی رفتارهای خود باشد.
● نکات کلیدی
هنربخش در ادامه صحبت های خود با بیان این که چند نکته کلیدی در پرورش فضایل اخلاقی وجود دارد که والدین باید مدنظر قرار دهند، می گوید: اولین نکته این است که والدین باید همواره در مقابل رفتارهای نادرست کودک خونسرد و منطقی باشند و از واکنش تند و شدید نسبت به وی خودداری کنند، زیرا این کار باعث می شود کودک از آن ها فاصله بگیرد.
درست زمانی که کودک با مشکل مواجه شد، نیاز به حمایت والدین دارد و والدین نباید در این شرایط حمایت خود را از کودک دریغ کنند. والدین باید «چرایی» کار نادرست کودک را از زبان وی بشنوند و کار نادرست را بزرگ نکنند. تاکید بر «چرایی» کار نادرست در فرآیند پرورش وجدان بسیار مهم است. زیرا از این لحظه است که کودک درباره کارش فکر می کند و به تاثیر رفتار خود روی دیگران می اندیشد. بیشتر والدین تنبیه را برای کارهای نادرست کودک در نظر می گیرند و تصور می کنند تنبیه به تنهایی مانع از تکرار رفتار نادرست می شود، در صورتی که تاکید باید بر «چرایی» انجام کار نادرست باشد تا به پرورش وجدان کودک بینجامد.
منبع:روزنامه خراسان
ویدیو مرتبط :
حس مسئولیت پذیری
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
تقسیم وظایف و تقویت مسئولیت پذیری فرزندان
مسئولش کنید تا بزرگ شود:هیچ کاری نمیکند. حتی تختش را هم مرتب نمیکند؛ تمام اسباببازیهایش به هم ریختهاند؛ همه کارها را خودم باید انجام دهم...
مسئله تقسیم کارهای منزل از جمله مسائلی است که جایگاه مهمی را در زندگی خانوادگی به خود اختصاص داده و در اغلب موارد، به ویژه در میان زوجها، باعث بروز تنش میشود. جالب است بدانید که مادران در بسیاری از موارد، همکاری فرزندان را رد میکنند. چون معتقدند هماهنگ شدن با فرزند انرژی زیادی میگیرد و بهتر است خودشان به جای فرزندانشان کارهای خانه را انجام دهند.
اما وقتی خستگی عارض میشود به ناچار وظایف به فرزند سپرده میشود. البته به این موضوع توجه داشته باشید که بهطور حتم، سپردن وظایف به دیگری در هر خانواده، متفاوت و عوامل فرهنگی در آن بسیار موثر است. این عقیده شاید در بسیاری از خانوادهها نیز جا افتاده باشد که کارهای خانه و مراقبت از فرزندان کوچکتر وظیفه دختر بزرگ است. اما به طور کل سپردن وظایف به فرزند، به معنی «بردگی کشیدن» از کودکان نیست.
کودکان و نوجوانان نیاز به امنیت دارند. اگر آنها حس کنند که مادر در کنار آنها نیست و خودشان مسول انجام تمامی وظایفاند، رابطه مادر و فرزند تخریب خواهد شد.
بین کم و زیاد، مطمئناً باید حد اعتدال را انتخاب و رعایت کرد. کودکان و نوجوانان نیاز به امنیت دارند. اگر آنها حس کنند که مادر در کنار آنها نیست و خودشان مسئول انجام تمامی وظایفاند، رابطه مادر و فرزند تخریب خواهد شد ؛ اما این موضوع که مادر تمامی وظایف را نیز بر عهده بگیرد کار صحیحی نیست. کودکان بر حسب سن و سالی که دارند، میتوانند مسولیتپذیر باشند. بدون ترس باید از آنها بخواهیم کارهایی را انجام دهند.
به این ترتیب آنها را نیز در زندگی خانوادگی دخیل میکنیم. این موضوع سبب میشود آنها خستگی مادر و پدر را درک و در عین حال خود را جزیی از خانه و خانواده محسوب کنند. فراموش نکنید هرگز کار در منزل را نباید به عنوان تنبیه به کودکان تحمیل کرد. از سنین پایین، کارهای لذتبخش مثل شیرینی پختن را به فرزندانتان بسپارید و در عین حال در کنارشان باشید. اجازه دهید آنها این موضوع را در ذهنشان بپرورانند که به لطف آنها، خانواده شیرینی میخورند.
آموختن وظایف شهروندی یعنی مسئول بودن در قبال خود و دیگران، از خانواده آغاز میشود. جایگاه فرزند در خانواده و وظایفی که بر عهده میگیرد، در آیندهاش تاثیر میگذارد. جالب است بدانید بسیاری از والدینی که وظایف را بر دوش کودکان و نوجوانان نمیگذارند و ترجیح میدهند خود به جای آنها کار کنند، به طور ناخودآگاه تمایل دارند فرزندان را وابسته به خود نگاه دارند.
دخالت دادن آنها باعث می شود خستگی مادر و پدر را درک و در عین حال خود را جزیی از خانه و خانواده محسوب کنند.
تقسیم وظایف و نقشها، همیشه ساده نیست. ممکن است باعث بروز تنش میان خواهر و برادرها شود و حتی حسادت برانگیزد. بهطور معمول وظایف بیشتر به دختران و فرزندان اول سپرده میشود. مثلا در نوجوانی، فرزندتان انجام کارها را رد میکند. حقیقت این است که نوجوان نمیداند باید از کجا شروع کند، پس بهتر است وظایف را به او یادآوری کنید.
تقسیم وظایف خانوادگی، نوعی گفت و گو میباشد. گفتوگویی که به جایگاه و نحوه رفتار هر فرد با دیگری بستگی دارد.
بهترین روش آن است که هر گاه وظیفهای را به فرزندانتان میسپارید سوالی را نیز از خود بپرسید. بهطور مثال: «اگر به او بگویم جورابهای کثیفت را بشور، به من چه خواهد گفت؟ اگر من (مادرش) در 25 سالگی او مجبور باشم همچنان جورابهایش را بشویم، او به من چه خواهد گفت؟ »
منبع:ماهنامه کودک