سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

آیا طلاق بگیرم؟



آمار طلاق در دوران عقد

طلاق در دوران عقد می تواند آسیب های ذهنی را برای هر کسی به وجود بیاورد

 

مشکلاتی مانند مسکن، شاغل نشدن مرد، توانایی نداشتن خانواده در تهیه جهیزیه و بسیاری مسائل دیگر، از اصلی ترین دلایل طلاق در این دوران هست اما چگونه می شود از این مسئله پیشگیری کرد و اگر پیش آمد چه کار کنیم که کمتر ضربه بخوریم؟!

در این سال ها با افزایش شوک آور آمار طلاق روبرو شدیم. در غالب اوقات، طلاق های دوران عقد به این دلیل روی می دهند که انتخاب افراد اشتباه بوده است؛ آنقدر اشتباه که لازم شده همسران در مدت کوتاهی از هم جدا شوند.

مشکلاتی مانند مسکن، شاغل نشدن مرد، توانایی نداشتن خانواده در تهیه جهیزیه و بسیاری مسائل دیگر، از اصلی ترین دلایل طلاق در این دوران هست اما چگونه می شود از این مسئله پیشگیری کرد و اگر پیش آمد چه کار کنیم که کمتر ضربه بخوریم؟!

«اگه دقیقا از حال این روزام بخوام بگم، بیشتر بین حس تنفر و عشق درگیرم. یه روز اون رو می بخشم، چون حس دوست داشتن و دلتنگی میاد سراغم، یه روزم که یاد خاطرات تلخ می افتم ازش متنفر می شم و بدم میاد ولی چیزی که بیشتر از همه داره تو این روزا اذیتم می کنه، کمبود اعتماد به نفسه. ان روزا که اون سر هر چیزی ازم ایراد گرفت و تحقیرم کرد، باعث شده الان تصمیم گیری برام خیلی سخت بشه.

به روی خودم نمی یارم ولی خودم رو تو هر چیزی از یک آدم معمولی هم کمتر می بینم. وقتی می خوام یه چیز بخرم به خودم می گم اگه الان او اینجا بود به خاطر این خریدم مسخره ام می کرد یا وقتی می خوام جایی حرف بزنم، حس می کنم خیلی چرت و پرت حرف می زنم، فقط بقیه از روی ناچاری دارن حرفم رو گوش می دن. حس می کنم کلا برخوردم، حرفام، قیافم یه مشکلی داره که تا حالا کسی روش نشده چیزی بهم بگه. تازه بعضی روزا دچار عذاب وجدان شدید می شم، از اینکه چرا یه سری رازهای زندگی شخصی خودم رو برا دیگران گفتم. همش این حس رو دارم که من توی زندگیم، همیشه دچار شکست خواهم شد. با خودم روزا فکر می کنم که من چقد خلقیاتم بد بوده که یه پسر بیشتر از یک ماه نتونسته منو تحمل کنه.»

این یک روایت واقعی از ذهن دختری است که در دوران عقد جدا شده است. طلاق در دوران عقد آنقدر پیچیده است که می تواند این آسیب های ذهنی را برای هر کسی به وجود بیاورد.

البته طلاق در دوران عقد، به دلیل نداشتن فرزند و مدت زمان کوتاه تر زندگی دو طرف آسیب های کمتری به دنبال دارد اما تفاوت طلاق در دوران عقد، بیشتر در نوع فرآیند روانی است که این افراد طی می کنند. نحوه مواجه شدن نزدیکان با این مسئله و اختلاف های مالی هم پیچیده تر از طلاق بعد از عروسی است.

چرا طلاق ها در دوران عقد زیاد شده اند؟

۱. چند برابر شدن هزینه های تشکیل زندگی
وقتی خانواده ها می بینند حتی برای تدارک مراسم ازدواج با مشکلات مالی فراوانی روبرو هستند، ترجیح می دهند که از همان آغاز عطای زندگی مشترک را به لقایش ببخشند و خود را درگیر مسائل مالی بیشتر نکنند.

۲. واقعیت ها متفاوت با تصورات
گاهی افراد همسری انتخاب می کنند که بعد از عقد متوجه می شوند مثل آرزوهایشان نیست. آنها به تفاوت رفتارهای همسرشان بعد از عقد و عیب هایی که چه بسا از قبل نمی دانستند، پی می برند.

۳. عقدهای طولانی
عقدهای طولانی هم از جمله دلایل دیگری هست که معمولا به دلیل بالا رفتن هزینه های خرید جهیزیه و تدارک مراسم ازدواج اتفاق می افتد. گاهی عقدهای طولانی به ازدواج ختم نمی شود.

۴. ازدواج های عجله ای
والدین نباید در کمترین مدت زمان آشنایی، به جوانان اجازه دهند تن به ازدواج دهند و حتی فرصت گفتگو و شناخت را در جلسات پیش از ازدواج را از فرزندان خود بگیرند. ازدواج های عجله ای بیشتر به طلاق ختم می شوند.

طلاق های دوران عقد

بیشترطلاق های دوران عقد به دلیل انتخاب اشتباه فرداست

 

قبل از طلاق در دوران عقد باید به چه چیزهایی فکر کنیم و چه کار کنیم؟

۱. هزینه تصمیم مهمی که گرفته اید را بسنجید
آیا طلاق آخرین راه حل است؟ اینکه می شود از دیدگاه فرد سوم شخصی، مثلا یک مشاور به قضیه نگاه کرد تا بتواند راه حل های گوناگون را ببیند و به تردیدهای شما پاسخ دهد.

۲. راهنمایی بگیرید
خیلی ها هستند که در این دوران نیز مشکلاتی مشابه شما داشته اند و به مرور زمان مشکلات شان حل شده است. از آنها بپرسید. تصمیم گیرنده نهایی شما هستید. لجبازی کاری از پیش نمی برد. گاهی لازم است به تصمیم اشتباهی که گرفته ایم اعتراف کنیم.

۳. سرانجام تصمیم خود را ببینید
اگر تصمیم تان طلاق بود، یادتان باشد تا مدت ها حرف جدایی شما بین دیگران زده می شود. به این مسائل فکر نکنید و به ساختن آینده تان فکر کنید و وقت و انرژی خود را با این حرف ها هدر ندهید. در مقابل سوال ها و جواب های دیگران خیلی سربسته و محترمانه بگویید که این ازدواج سرانجامی نداشته است و تصمیم گرفته اید به دلایلی که برای خودتان روشن است، جلوی ضرر را از همین جا بگیرید.

چه اتفاق هایی بعد از طلاق در دوران عقد می افتد؟ مهمتر اینکه چگونه با این مسئله برخورد کنیم

۱. ترس بعد از جدایی
ازدواج نکردن یکی از شایع ترین اتفاق های بعد از طلاق است. دلیلش این است که فرد می ترسد دوباره با فردی که خصوصیات منفی دارد مواجه شود و شکست بخورد.

۲. افسردگی
طبیعی است وقتی بعد از هزار امید و آرزو با کسی ازدواج کنید و در کوتاهترین زمان ممکن ناکام شوید، این احساس بسیار طبیعی است و باعث می شود که فرد به رابطه جدیدی فکر نکند. در این مورد رفتن پیش مشاور خوب برای ترمیم احساسات ناخوشایند و شروع دوباره توصیه می شود.

۳. دچار شدن به وسواس های احتمالی
معمولا یکی از طرفین احساس می کند به دلیل بی کفایتی یا نقصی که خود از وجود آن خبر ندارد، همسرش او را طلاق داده است. در این مورد بهتر است تنها سهم خود را در مسئله نبینید و به همه ابعادی که منجر شده است تن به این تصمیم بدهید، فکر کنید.

۴. احساس گناه شدید
گاهی افراد به خاطر احساس گناه تصمیم می گیرند که برای تسکین خود این موضوع را تا مدتی نامعلوم از دیگران پنهان کنند. یکی از روش های اشتباه دور شدن از دیگران برای نشنیدن این حرف هاست. دور شدن از همه می تواند شما را از فوایدی که در زمان داشتن رابطه با بقیه می توانید کسب کنید، محروم کند.

۵. سرزنش دیگران
سرزنش و قضاوت دیگران از اشتباه های شایع در این دوران است و بیشتر به این دلیل است که دیگران فکر می کنند این اتفاق بسیار زود افتاده است و دو طرف نخواسته اند تلاش کافی برای حفظ زندگی شان بکنند.

ورود به وادی توضیح دادن برای قوم و خویش، درباره تصمیم خود باعث احساس سرخوردگی، ناامیدی و شکست می شود. این نگرش را در خود به وجود بیاورید که مسئول اصلاح و تصور برداشت های دیگران نیستید.

۶. بدبینی
همه چیز تمام نشده است. در زمینه هایی از زندگی که قبلا برای شما خوشایند بوده، دریچه تازه ای را به روی شما باز می کند. سعی کنید به جنبه های دیگر زندگی خود نیز فکر کنید و همه چیز را سیاه و وحشتناک نبینید.

منبع:ماهنامه سپیده دانایی

 


ویدیو مرتبط :
کلیپ تلنگر جدایی طلاق کودکان طلاق talangor jodayi

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

طلاق بگیرم یا فرصت هست؟



 

 

 

طلاق بگیرم یا فرصت هست

 

ازدواج حیاتی و حایز اهمیت است. هر چند عاشق یک احساس خارق العاده و بی نظیر به نظر می رسد اما از اهمیت فوق العاده ای که ازدواج در درون خود دارد نمی کاهد چون ما معتقدیم که عشق واقعی بعد از ازدواج ایجاد می شود.


طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است. طلاق معمولاً وقتی اتفاق می‌افتد که استحکام رابطه زناشویی از بین می‌رود و میان زن و شوهر ناسازگاری و تنش وجود دارد. متاسفانه روز به روز ازدواجهای ناشاد بیشتری به طلاق ختم می‌شوند. حدس و گمانهایی راجع به خاستگاه افزایش نرخ طلاق وجود دارند که عبارتند از: افت اخلاقی ، خودخواهی فزاینده افراد ، جستجو برای تجارب جدید و ناتوانی آدمیان در ایجاد روابط عمیق. آمار طلاق در بسیاری از کشورهای جهان به طور فزاینده ای رو به افزایش است و حتی در برخی کشورها مانند آمریکا تقریبا نیمی از ازدواجها به طلاق و جدایی ختم می شود. با در نظر گرفتن این روند، آیا باز هم فکر می کنید ازدواج کردن ارزشمند است و پذیرش ریسک آن معقول است؟

 

مسلما طلاق یک حادثه پر هزینه چه از لحاظ عاطفی و روانی و چه از لحاظ مالی است. از طرف دیگر پس از طلاق ، به دلایل مختلف ممکن است عزت نفس دچار آسیب شود. بسیاری از افرادی که متارکه کرده‌اند خود را شخصی ناپسنده و فاقد توان کافی برای ازدواج مجدد می‌دانند. مردان و زنان از لحاظ واکنشی که در برابر طلاق از خود نشان می‌دهند، با یکدیگر فرق دارند. مردان گرایش به آن دارند که طلاق را به عنوان چیزی به ناگهان رخ کرده است، ادراک کنند. زنان بیشتر احتمال می‌رود که آن را به عنوان نقطه پایانی بر یک فرآیند طولانی قلمداد کنند. به همین خاطر است که زنها کمتر احساسهای منفی را درباره طلاقشان گزارش می‌کنند. طلاق برای زنان تنش‌زاتر و از هم گسستگی بیشتر آنان است تا مردان. ممکن است این زنی باشد که تردید کمتری درباره نفس طلاق داشته باشد. اما هم اوست که در برقراری زندگی جدید مشکلات بیشتری خواهد داشت.

 

اما در عین حال زمانی که طرفین تمایل به خاتمه دادن پیوند زناشویی شان داشته باشند باز هم بعد از مدتی که از جدایی شان گذشت به فکر ازدواج مجدد افتاده و به سراغ آن می روند.

 

حال به سوال اصلی باز می گردیم: چرا با تمام این اوصاف باز هم افراد تمایل به ازدواج دارند و یا چرا تا این حد به ازدواج کردن توصیه می گرددد.

 

دلایل زیر به شما نشان خواهد داد که پاسخ این سوال مثبت است و هنوز هم مانند گذشته ازدواج ارزشمند است:

 

ازدواج حیاتی و حایز اهمیت است. هر چند عاشق بودن، داشتن یک دوست صمیمی و ... یک احساس خارق العاده و بی نظیر به نظر می رسد اما هیچ یک، از اهمیت فوق العاده ای که ازدواج در درون خود دارد، برخوردار نیست. حتی اگر مانند افراد متاهل نقش بازی کنید و مانند یک زن یا مرد پر مسئولیت رفتار کنید اما به دلیل فقدان تعهد و پیوند همبستگی رسمی و قانونی که در ازدواج وجود دارد، اهمیت ازدواج را درک نخواهید کرد.

 

زندگی سخت است و ازدواج هم از این اصل مستثنی نیست اما واقعیت این است که ازدواج هدفی است که بیشتر افراد جامعه به سمت آن حرکت می کنند، موهبتی الهی و عاشقانه است و والاترین ارتباطی است که می توانید با کسی که دوستش دارید داشته باشید

 

عشق: ازدواج فرصتهای بسیاری برای دوست داشتن(عشق) برای تان فراهم می کند و این دوست داشتن هیچ محدودیت و حد و مرزی ندارد. ازدواج نوعی دوست داشتن است که مفهومش آن است که صبح هنگام، زمانی که از خواب بر می خیزید کسی که بیشترین علاقه را به وی دارید، اولین کسی باشد که می بینید و وی هنوز هم مانند روزهای اول ازدواج برایتان دلفریب و دوست داشتنی باشد. به همین دلیل یکی از دلایلی که ازدواج کردن را ارزشمند می سازد این است که وقتی به درستی انجام شود مانند یک تقویت کننده بی نظیر اعتماد به نفس فرد خواهد بود و باعث می گردد از مزایای گوناگون حس دوست داشتن و عشق بهره مند گردید. هیچ نوع رابطه دیگری از این لحاظ و نیز از لحاظ تاثیر مفیدی که بر سلامت روحی- روانی شخص دارد با ازدواج قابل مقایسه نیست.

 

همدلی و رفاقت: از دیگر مزایای بی نظیر برقراری پیوند زناشویی این است که کسی را برای با او بودن خواهید داشت. کسی که شما به امید او به خانه می روید و یا مسئولیتهای خانه و خانه داری و فرزندان را به عشق وی متحمل می شوید، کسی که اگر مشکلی داشته باشید می توانید با او صحبت کنید، کسی که در ایام بیماری و گرفتاری از شما مراقبت خواهد کرد و ... تنها یک همسر همراه و دلسوز است. هر چند ممکن است همدلی و رفاقت موجود در ازدواج به نوعی در دوستی ها نیز تقلید شود و شباهت هایی با هم داشته باشند اما هیچ گاه به تمامیت و کمال ازدواج که در ،آن شما به طور قانونی و شرعی با کسی همراه می شوید نخواهد بود.

 

یکی از دلایلی که ازدواج کردن را ارزشمند می سازد این است که وقتی به درستی انجام شود مانند یک تقویت کننده بی نظیر اعتماد به نفس فرد خواهد بود.


خانواده: ازدواج به شما خانواده می دهد. منظور فقط اختیار کردن همسر یا بله گفتن به همسر آینده نیست؛ هر چند که این موهبتی الهی است بلکه شما عضوی از خانواده همسرتان می گردید. اگر همسر شما خواهر یا برادری داشته باشد آنها خواهر و برادر شما هم خواهند شد. همچنین یک پدر و مادر دیگر، دایی و عموی دیگر و ... از اعضای جدید خانواده شما خواهند بود. و این موضوع به انسانها هویت، مکان و ارتباطات جدید می بخشد. بنابراین خانواده یک بخش عمده و مهم هر ازدواج است و در صورت مجرد ماندن خود را از این موهبت بزرگ محروم خواهید کرد. حال با این اوصاف اگر فرزند دار شوید حد و مرز خانواده شما وسیع تر خواهد شد. ضمن اینکه شرایط خانواده نیز بهتر خواهد شد.

 

برخورداری از یک سیستم حمایتی: سیستم حمایتی خانواده بهترین سیستم حمایتی است که یک فرد می تواند داشته باشد و ازدواج به مفهوم گسترش و نیرومند تر کردن این سیستم حمایتی است. شما ازدواج می کنید که در مواقع لزوم به همسرتان تکیه کنید، صاحب خانواده شوید و از سیستم حمایتی آن برخوردار می شوید و به تدریج شروع به تشکیل خانواده خود می کنید که باعث گسترده تر شدن سیستم حمایتی شما خواهد شد.

 

علاوه بر دلایل فوق که بیانگر اهمیت ازدواج کردن است دردهای عاطفی و احساسی، مشکلات مالی، فرصتها و زمان زیادی که در صورت طلاق از دست خواهید داد و ... کافی است تا شما را وادار کند یک بار دیگر و با دقت درباره کاری که می خواهید انجام دهید فکر کنید.

 

اگر شما زوج محترم،تصمیم به جدایی گرفته اید و فکر می کنید وقت طلاق رسیده، بهتر است این مقاله را دوباره مرور کنید.

منبع: تبیان