فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
20 کارگردانی که شانس دریافت اسکار را دارند +تصاویر
اخبار فرهنگی - 20 کارگردانی که شانس دریافت اسکار را دارند +تصاویر
این روزها بازار گمانهزنی درباره نامزدها و برندگان احتمالی هشتاد و هفتمین دوره جوایز اسکار حسابی داغ است. فصل جوایز سینمایی هفته پیش با اعلام بهترینهای سال به انتخاب حلقه منتقدان فیلم نیویورک، جوایز سالانه فیلم مستقل گاتام و هیئت ملی نقد فیلم شروع شد. تا 22 فوریه 2015 (صبح دوشنبه 4 اسفند) که برندههای اسکار مشخص خواهند شد، راه درازی باقی است و در این فاصله خیلی چیزها ممکن است اتفاق بیفتد.
چیزی که هست امسال در بخش کارگردانی رقابت نزدیکی وجود دارد. یکی از تحسینشدهترین کارگردانان سال، 12سال را صرف ساخت فیلم خود کرده است. دیگری 165 میلیون دلار خرج کرده است تا سیارههای جدید بسازد. یکی دیگر تنها با سه میلیون دلار فیلمی تبآلود درباره موسیقی «جز» ساخته است. و همه این سینماگران ممکن است نام خود را در فهرست نامزدهای اسکار کارگردانی ببینند.
20- روپرت وایات، «قمارباز»
بازسازی روپرت وایات از «قمارباز» کارل رایس تولید 1974 حال و هوایی اپیزودیک دارد. او این فیلم را از روی فیلمنامهای نوشته ویلیام ماناهان کارگردانی کرده است. مارک والبرگ در «قمارباز» نقش جیم بنت یک استاد دانشگاه را بازی میکند که با گروهی گانگستر درگیر میشود. وایات بازیهای خیلی خوبی از والبرگ و دیگر بازیگران فیلم شامل جان گودمن، بری لارسن، مایکل کنت ویلیامز و جسیکا لانگ گرفته است. شرکت پارامونت پیکچرز «قمارباز» را 19دسامبر (28 آذر) در امریکا اکران میکند.
19- ریدلی اسکات، «اکسدوس: خدایان و شاهان»
ریدلی اسکات سه بار نامزد اسکار بهترین کارگردان بوده است و آخرین بار با فیلم «سقوط بلک هاوک» (2001) بخت دریافت این جایزه را داشت. اسکات و فیلمهایش در سالهای اخیر از رادار اسکار دور بودهاند. «اکسدوس: خدایان و شاهان» نیز احتمالاً این رویه را عوض نخواهد کرد، مگر آنکه بازگشت اسکات به روزهای «گلادیاتور» مورد توجه رأیدهندههای آکادمی قرار بگیرد. شرکت فاکس قرن بیستم ماه اکتبر حدود 40 دقیقه از فیلم را برای اهالی رسانه به نمایش گذاشت. خیلیها میگویند «اکسدوس: خدایان و شاهان» یادآور فیلمهای «بن هور»، «لورنس عربستان» و دیگر فیلمهای تاریخی است که عموماً جوایز اسکار را تحتالشعاع قرار میدهند. کریستین بیل در این فیلم که با الهام از کتاب مقدس ساخته شده است، نقش حضرت موسی(ع) را بازی میکند. فیلم از 12دسامبر (21 آذر) روی پرده میرود.
18- تیم برتن، «چشمان بزرگ»
تا پیش از «چشمان بزرگ» آخرین فیلم زنده (غیرانیمیشن) که تیم برتن بدون جانی دپ ساخت «ماهی بزرگ» بود که سال 2003 به نمایش درآمد. همین مسئله به تنهایی میتواند یک نکته متمایز در کارنامه برتن باشد که تاکنون هیچگاه نامزد اسکار بهترین کارگردان نبوده، اما دو بار با فیلمهای خود در بخش بهترین فیلم بلند انیمیشن نامزد شده است. با این حال، اولین واکنشها به «چشمان بزرگ» حاکی از آن است که فیلم جدید برتن روایتی سطحی از داستان واقعی زوج نقاش مارگریت کین (با بازی ایمی آدامز) و والتر کین (با بازی کریستوف والتس) است.
عنوان «چشمان بزرگ» برگرفته از نقاشیهای این دو در دهه 1960 است که شهرتی بیسابقه برای آنها به همراه آورد و بعدها زمینه یک جدال قانونی تلخ شد. منتقدان بازی والتس را خیرهکننده توصیف کردهاند. دنی هیوستن، کریستین ریتر، جیسن شوارتزمن و ترنس استمپ دیگر بازیگران «چشمان بزرگ» هستند که همزمان با کریسمس 25دسامبر (4 دی) اکران میشود.
17- جی. سی. شاندور، «خشنترین سال»
اگر جی. سی. شاندور میخواهد سیدنی لومت بعدی باشد و «خشنترین سال» یک شروع خوب است. سومین فیلم این کارگردان – بعد از «Margin Call» و «همه چیز از دست رفته «یک تریلر جنایی است که داستان آن در نیویورک روی میدهد، یکی از فیلمهایی که سیدنی لومت میتوانست سال 1981 یعنی سالی که عنوان فیلم شاندور به آن اشاره دارد، بسازد. (در واقع لومت آن سال همین کار را کار کرد. «شاهزاده شهر» لومت سال 1981 اکران شد)، اما تریلرهای متفکرانه عموماً صید اسکار نیستند. بنابراین شاندور میتواند به دومین نامزدی خود در بخش اسکار فیلمنامه غیراقتباسی امیدوار باشد (او اولین بار با «Margin Call» در این بخش نامزد شد). «خشنترین سال» هفته پیش از سوی هیئت ملی نقد فیلم به عنوان بهترین فیلم سال 2014 انتخاب شد و در دو بخش بهترین بازیگر مرد (اسکار آیزاک) و بازیگر زن مکمل (جسیکا چاستین) هم جایزه گرفت.
16- کلینت ایستوود، «تکتیرانداز امریکایی»
کلینت ایستوود آخرین بار سال 2006 با فیلم «نامههایی از ایوو جیما» نامزد اسکار بهترین کارگردانی شد. آن نامزدی پس از «رود میستیک» (2003) و «عزیز میلیون دلاری» (2004) – که برای آن برنده جایزه اسکار شد - سومین نامزدی ایستوود در جوایز اسکار در مدت چهار سال بود. ایستوود از آن زمان تاکنون با فیلمهایی چون «بچه عوضی»، «Invictus»، «جی. ادگار» و «گران تورینو» نتوانست نظر رآیدهندههای آکادمی را جلب کند. اکنون «تکتیرانداز امریکایی» تازهترین ساخته ایستوود 84ساله بهترین فرصت را در اختیار او قرار داده است.
اولین نقدهای نوشته بر این تریلر نظامی بسیار مثبت بوده است. فیلم درباره کریس کایل عضو یگان ویژه نیروی دریایی ایالات است که از او به عنوان «خطرناکترین تکتیرانداز تاریخ ارتش ایالات متحده» یاد میشود. نقش کایل را برادلی کوپر بازی میکند. گروهی «تکتیرانداز امریکایی» را با «قفسه درد» مقایسه میکنند که پنج سال پیش جایزه اسکار بهترین کارگردان را کاترین بیگلو به همراه داشت. هیئت ملی نقد هفته پیش ایستوود را برای «تکتیرانداز امریکایی» به عنوان بهترین کارگردان سال انتخاب کرد.
15- پل تامس اندرسن، «فساد ذاتی»
بزرگترین مانع بین «فساد ذاتی» و جوایز اسکار بعدی «درک» است. طرح داستانی کمدی سیاه پل تامس اندرسن به اندازه تامس پینچون که فیلم از روی آن ساخته شده است، «متغیر» است. نقدهای نوشتهشده بر «فساد ذاتی» پس از اولین نمایش در جشنواره فیلم نیویورک نسبتاً مثبت بود، اما به نظر نمیرسد برای اینکه اندرسن را بار دیگر نامزد اسکار بهترین کارگردان کند، کافی باشد. اندرسن برای فیلمهای «شبهای بوگی»، «ماگنولیا» و «خون بپا میشود» پنج بار نامزد اسکار بوده است.
واکین فینیکس در «فساد ذاتی» که داستان آن در لسآنجلس دهه 1970 روی میدهد، نقش کارآگاه لری «داک» اسپورتلو را بازی میکند که درباره ناپدید شدن یک زن تحقیق میکند. جاش برولین، جنا مالون، ساشا پیترسه، ریس ویترسپون، واکین فینیکس، بنیسیو دل تورو، اوئن ویلسن و اریک رابرتز دیگر بازیگران این فیلم هستند که 12دسامبر (21 آذر) روانه سینماها میشود.
14- وس اندرسن، «هتل بزرگ بوداپست»
رأی دهندههای آکادمی حافظه کوتاه مدت دارند که شاید مشکل وس اندرسن هم باشد. کارگردان وسواسی «هتل بزرگ بوداپست» را که به جرئت بلندپروازترین فیلمش است 7 مارس در سینماها اکران کرد، تاریخی که برای رقبای فصل جوایز سینمایی سالها پیش محسوب میشود. خیلی بد است اندرسن در بخش کارگردانی شانس زیادی ندارد. «هتل بزرگ بوداپست» یک پرش بزرگ برای او به عنوان کارگردان است. این فیلم از روی رمانی نوشته اشتفان زوئیگ رماننویس و نمایشنامهنویس اتریشی ساخته شده است و داستان آن بین جنگهای جهانی اول و دوم روی میدهد.
13- جیمز مارش، «نظریه همه چیز»
بزرگترین مشکل جیمز مارش این است که او فیلمی کارگردانی کرده است که در آنها نقشآفرینیها، پادشاه و ملکه هستند. برای همین وقتی مردم از «نظریه همه چیز» حرف میزنند، بیشتر حرفها درباره ادی ردمین و فلیسیتی جونز است که در نقش استفن هاوکینگ و همسر سابق او ظاهر شدهاند. بعد از این دو بیشترین حرفها درباره خود هاوکینگ، فیزیکدان نظری، کیهانشناس و نویسنده بریتانیایی است.
مارش که برای مستند بلند «مرد روی سیم» برنده جایزه اسکار شد برای اینکه نظرها را به سوی خود جلب کند خیلی باید تلاش کند. «نظریه همه چیز» شانس خوبی دارد که یکی از نامزدهای بخش اسکار بهترین فیلم باشد، اما به نظر نمیرسد مارش برای راه پیدا کردن به فهرست نامزدهای بهترین کارگردانی بخت زیادی داشته باشد، هرچند نقشآفرینیهای خوب «نظریه همه چیز» خود به خود حاصل نشده است.
12- مایک لی، «آقای ترنر»
مایک لی برای دو درام بریتانیایی «رازها و دروغها» (1996) و «ورا دریک» (2004) نامزد اسکار بهترین کارگردانی شد. او اکنون با «آقای ترنر» که یک رقیب جدیتر است بار دیگر شانس خود را امتحان میکند. فیلم جدید لی درباره جی.ام. دبلیو ترنر، نقاش معروف بریتانیایی قرن نوزدهم است. لی ماه مه پیش با «آقای ترنر» یکی از رقبای نخل طلای جشنواره کن بود، جایی که تیموتی اسپال ستاره فیلم جایزه بهترین بازیگر جشنواره را برد. «آقای ترنر» از آن زمان تاکنون در جشنوارههای سینمایی مختلف به نمایش درآمده است. لی برای فیلمهای «رازها و دروغها»، «واژگون»، «ورا دریک»، «بیغم» و «سال دیگر» در مجموع هفت بار نامزد اسکار بوده است.
11- راب مارشال، «در جنگل»
راب مارشال از یک دهه ساخت فیلمهای متوسط مانند «9» و «دزدان دریایی کارائیب: روی امواج بیگانه» بزرگترین چالش او با فیلم «در جنگل» دریافت مجدد جوایزی است که با فیلم «شیکاگو» به دست آورد. مریل استریپ، جانی دپ، آنا کندریک، امیلی بلانت و کریس پاین از بازیگران «در جنگل» هستند که حدود سه دهه پیش در قالب یک نمایش موزیکال در برادوی روی صحنه رفت. جیمز لاپاین نویسنده کتاب و فیلمنامه «در جنگل» است و استفن ساندهایم به عنوان ترانهسرا و آهنگساز در این پروژه حضور داشته است. داستان درباره یک مرد نانوا و همسرش است که گرفتار طلسم جادوگری بدذات شدهاند و نمیتوانند بچهدار شوند. بنابراین تصمیم میگیرند راهی جنگل شوند تا اسباب و وسایل باطل شدن این طلسم را فراهم کنند.
10- کریستوفر نولان، «بین ستارهای»
کریستوفر نولان دو بار در بخش فیلمنامه غیراقتباسی نامزد اسکار بوده است، اما تاکنون نامزد اسکار کارگردانی نشده است. «بین ستارهای» نیز احتمالاً چیزی را تغییر نمیدهد. بخش زیادی از بحثها درباره فیلم در مورد صحت علمی آن و مسائل مربوط به صدا است. البته خیلیها نگاه نولان در «بین ستارهای» را تحسین کردهاند. او تاکنون سه بار (برای فیلمهای «یادگاری»، «شوالیه تاریکی» و «تلقین/آغاز») نامزد دریافت جایزه انجمن کارگردانان امریکا بوده است. شاید انجمن این بار هم او را نامزد کند، اما در مورد جوایز اسکار وضع فرق میکند.
9- بنت میلر، «شکارچی روباه»
دو فیلم قبلی بنت میلر - «کاپوتی» و «مانیبال» - مورد توجه آکادمی قرار گرفتند، اما شرکت سونی پیکچرز کلسکیس احتمالاً باید برای «شکارچی روباه» او بیشتر تلاش کند. منتقدان موافق هستند که چانینگ تیتم، استیو کارل و مارک روفالو در این فیلم از روی داستانی واقعی ساخته شده است، بهترین نقشآفرینیهای عمر خود را ارائه دادهاند، اما گروهی با درک داستان فراگیر «شکارچی روباه» مشکل داشتند. برای همین خیلی نمیتوان روی نامزدی میلر در بخش کارگردانی حساب کرد. او ماه مه پیش در جشنواره فیلم کن جایزه بهترین کارگردانی را برد و فیلمش یکی از بهترین افتتاحیههای یک فیلم اکران محدود را داشت. «شکارچی روباه» درباره برادران کشتیگیر شولتز و ارتباط آنها با میلیونری به نام جان دو پونت است.
8- ژان-مارک والی، «وحشی»
ژان-مارک والی سال گذشته با «باشگاه خریداران دالاس» سر و صدای زیادی به پا کرد. فیلم او جوایز اسکار بهترین بازیگر مرد و بازیگر مرد مکمل را به ترتیب برای متیو مکاناهی و جارد لتو به همراه داشت. والی در فیلم جدید خود ریس ویترسپون را کارگردانی کرده است. «وحشی» یکی از بزرگترین دستاوردهای ادبی دهه را مورد تقدیر قرار میدهد. فیلم از روی کتاب خاطرات پرفروش شریل استرید ساخته شده و درباره زنی است که برای غلبه بر شیاطین وجود خود 1800 کیلومتر را پیاده طی میکند. ویترسپون در «وحشی» نقش استرید را بازی میکند. والی این شایستگی را دارد که برای این فیلم در بخش کارگردانی نامزد شود.
7- دامین شازل، «ضربه شلاق»
دامین شازل چنان کارگردان جوان خوبی است که حتی میتواند از «جز» فیلمی خوب بسازد. فیلم او درباره ارتباط درامر جوان نابغه با معلم ترسناک و بیرحم اوست. «ضربه شلاق» یک مطالعه جذاب درباره شخصیت آدمهاست؛ یک تریلر پرهیجان و یک کمدی سیاه بامزه. «ضربه شلاق» یک «قوی سیاه» است بدون عناصر فراطبیعی، یک «خیابانهای پایین شهر» بدون مافیا.
این یک فیلم پرزرق و برق و خاطرجمع است با نقشآفرینیهای تماشایی از مایلز تلر و جی. کی. سیمونز. با این حال، احتمال نامزدی شازل 29 ساله خیلی کم است. از جهاتی فیلم او را میتوان با «جانوران محیط وحش جنوب» بن زیتلین در سال 2012 مقایسه کرد. هر دو فیلم اولین بار در جشنواره ساندنس روی پرده رفتند و جایزه گرفتند. «ضربه شلاق» مانند «جانوران محیط وحش جنوب» از اولین نمایش در ساندنس مورد توجه بوده است. زیتلین برای فیلم خود نامزد اسکار شد. آیا این اتفاق برای شازل هم میافتد؟
6- مورتن تیلدوم، «بازی تقلید»
اگر دامین شازل با بن زیتلین قابل مقایسه است، مورتن تیلدوم را میتوان با تام هوپر مقایسه کرد. تیلدوم مانند هوپر تا پیش از کارگردانی فیلمی از شرکت برادران واینستین فیلمسازی به نسبت ناشناس بود. «بازی تقلید» تیلدوم مانند «گفتار پادشاه» هوپر فیلمی است که داستان آن در جنگ جهانی روی میدهد و درباره مردی است که بر ناملایمات غلبه میکند. فرق دو فیلم این است که «گفتار پادشاه» یک ماجرای شورانگیز بود، در حالی که «بازی تقلید» فیلمی ظریفتر و بدبینتر است و به علاوه پایانی دلخراش دارد، اما هیچیک از اینها اهمیت ندارد. اولین واکنشها به فیلم بسیار مثبت بوده است و در صورت تبلیغات شفاهی گسترده بعید نیست تیلدوم در بخش اسکار کارگردانی نامزد شود.
20 کارگردانی که شانس دریافت اسکار را دارند
5- آنجلینا جولی، «نشکسته»
تنها چهار کارگردان زن تاکنون نامزد اسکار بهترین کارگردانی شدهاند: لینا ورتمولر («هفت خوشگل»)، جین کمپیون («پیانو»)، سوفیا کوپولا («گمشده در ترجمه») و کاترین بیگلو («قفسه درد». بیگلو برنده اسکار شد. امسال آنجلینا جولی و آوا دوورنی میتوانند به ترتیب برای «نشکسته» و «سلما» در این بخش نامزد اسکار شوند. فیلم جولی درباره لوییس زامپرینی قهرمان جنگ جهانی دوم است و تمام ویژگیهای یک فیلم موفق در فصل جوایز اسکار را دارد، اما با قاطعیت نمیتوان گفت که خود جولی هم نامزد اسکار شود. به هر حال او یک بازیگر است و از این جهت شاید شاخه کارگردانان آکادمی دربارهاش پیشداوری کند. بن افلک را که یادتان هست؟ او دو سال پیش با «آرگو» نتوانست در بخش کارگردانی نامزد شود، در حالی که فیلمش در فصل جوایز سینمایی موفق بود. آیا این سرنوشت در انتظار جولی هم هست؟
4- دیوید فینچر، «دختر از دست رفته»
هر وقت فینچر فیلمی میسازد نام او در پیشبینیها هست. این در مورد «مورد عجیب بنجامین باتن» و «شبکه اجتماعی» جواب داد و او در بخش کارگردانی نامزد شد، اما در مورد «دختری با خالکوبی اژدها» این اتفاق نیفتاد. شاید امسال فینچر با «دختر از دست رفته» بتواند بار دیگر در بخش کارگردانی نامزد شود. «دختر از دست رفته» یک پیروزی دیگر برای او در اقتباس ادبی است. این بار فینچر کتاب پرفروش جیلیان فلین را منبع اقتباس قرار داده و یک فیلم سیاه مملو از تفاسیر معاصر و کنایههای کمدی ساخته است. بن افلک، رزاموند پایک، نیل پاتریک هریس و تایلر پری در فیلم جدید او بازی میکنند.
3- آلخاندرو گونزالس ایناریتو، «بردمن»
فیلم جدید آلخاندرو گونزالس ایناریتو کارگردان مکزیکی از اولین نمایش در افتتاحیه جشنواره فیلم ونیز تاکنون با استقبال فراوان منتقدان روبهرو شده است. او آخرین بار سال 2006 با فیلم «بابل» بخت دریافت جوایز اسکار را داشت. این بار ایناریتو یک کمدی سیاه مهیج درباره بازیگر از یادرفته (با بازی مایکل کیتن) ساخته که امیدوار است با اجرای یک نمایش در برادوی شکوه خود را در گذشته بازیابد. «بردمن» به ویژه از آن جهت که فیلمی درباره فوت و فن هالیوود است، میتواند برای رأیدهندههای آکادمی جالب باشد. این نگاه پیش از این به کارگردانی چون بیلی وایلدر («سانست بولوارد»)، رابرت آلتمن («بازیگر») و میشل هازاناویسیوس («هنرمند») کمک کرد در بخش کارگردانی نامزد شوند. «بردمن» هفته پیش در بیست و چهارمین دوره جوایز سالانه فیلم مستقل گاتام برنده دو جایزه بهترین فیلم بلند داستانی و بازیگر مرد (کیتن) شد.
2- آوا دوورنی، «سلما»
فیلم آوا دوورنی هم از نظر فنی و هم به لحاظ احساسی یک دستاورد بزرگ است. او در «سلما» تصویری انسانی از مارتین لوتر کینگ نشان میدهد، بیآنکه درگیر کلیشههای فیلمهای زندگینامهای شود. هرچند «سلما» یک فیلم محبوب برای فصل جوایز نیست، اما تنها فیلم سال 2014 است که حس برنده اسکار بهترین فیلم را دارد. این به آن معنی است که دوورنی نه تنها میتواند اولین زن سیاهپوست شود که تاکنون نامزد اسکار شده است، بلکه تنها چهارمین کارگردان سیاهپوست (بعد از جان سینگلتن، لی دانیلز و استیو مکویین) شود که به فهرست نامزدهای این بخش راه پیدا کرده است. گذشته از این، هیچ بعید نیست او اولین فیلمساز سیاهپوست شود که جایزه اسکار بهترین کارگردانی را گرفته است.
1- ریچارد لینکلیتر، «بچگی»
فرض اولیه «بچگی» - داستانی درباره بلوغ که در مدت 12 سال فیلمبرداری شده است- آنقدر جذاب هست که ریچارد لینکلیتر را در فهرست بهترین کارگردانان به انتخاب گروههای مختلف قرار بدهد. «بچگی» برای رأیدهندههای جوان و مسن به یک اندازه تأثیرگذار و قابل درک است. گذشته از این بیشترین نقدهای مثبت بر آن نوشته شده است. این فیلم سال گذشته در بخش مسابقه شصت و چهارمین جشنواره فیلم برلین به نمایش درآمد و خرس نقرهای بهترین کارگردانی را برای لینکلیتر به ارمغان آورد. ایتن هاوک، الار کولترین، پاتریشیا آرکت و لورلی لینکلیتر در «بچگی» بازی میکنند.
اخبار فرهنگی - صبا
ویدیو مرتبط :
اسکار بهترین کارگردانی در 87مین مراسم اسکار
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
بهترین فیلم های کارگردانی که در کارنامه هنری خود هفت اسکار دارد+تصاویر
فیلم های بیلی وایلدر- چه در ژانر کمدی باشد، چه سینمای گانگستری- سینمای نقد است؛ سینمایی که وابسته به دیدگاهی است که به جریانی نقد دارد. نگاه وایلدر در سینما نگاه تلخ و گزنده ای است به پدیده های نوی اجتماعی که آن ها را وا می شکافد و با بی رحمی به خورد مخاطبش می دهد.
گذشته از این که وایلدر فیلم سازی موفق از نگاه منتقدان بوده، او بارها موفق به کسب جایزه اسکار شده و از سال 1939 تا سال 1987، 22 مرتبه هم در رشته های مختلف نامزد دریافت اسکار بوده. در کارنامه وایلدر فیلم های بزرگ مهمی در تاریخ سینما بوده- «آپارتمان»، «غرامت مضاعف»، «ایرما خوشگله» و... و فیلم های درخشان دیگری هم داشته که این جابه آن ها می پردازیم.
نینوچکا (1939)
«نینوچکا» فیلمی است ساخته ارنست لوبیچ، استاد و دوست صمیمی بیلی وایلدر با بازی گرتا گاربو؛ که وایلدر فیلمنامه اش را برای لوبیچ نوشته. این اولین موفقیت ویژه و مهم وایلدر در سینما محسوب می شد.
نینوچکا مامور امینیتی ای که پس از انقلاب کمونیستی 1917 روسیه، مامور می شود به پاریس برود و سه ماموری را که در ماموریتی شکست خورده اند، به روسیه برگرداند. از مامور امنیتی رژیم کمونیستی روسیه مهم ترین چیزی که به ذهن متبادر می شود، افسری است با روحیه خشک و ترسناک. ولی در این بین، وایلدر، نویسنده فیلمنامه، این مامور خشک کمونیست را دچار عشقی عجیب می کند؛ نینوچکا، افسر معتمد روس ها، عاشق یک آمریکایی می شود و داستان دچار چرخشی کامل می شود. «نینوچکا» نامزد چهار جایزه اسکار- بهترین فیلم، بهترین بازیگر زن نقش اول، بهترین داستان، بهترین فیلمنامه- شد.
بلوار سانست (1950)
«بلوار سانست» داستان فیلمنامه نویسی است که دچار مشکلات مالی شده و به شدت نیازمند پول است. یک روز وقتی این فیلمنامه نویس در حال فرار کردن از دست طلبکاران خود است، به طور اتفاقی وارد خانه نورما دزموند، ستاره سابق هالیوود، می شود که دیگر شهرت گذشته را ندارد. در این بین نورما که هنوز در توهم شهرت است، عاشق جو گلیس شده و از او می خواهد پیشش بماند. در نهایت جو زمانی که در حال ترک خانه است، به دست نورما کشته می شود.
این بار بیلی وایلدر در «بلوار سانست» سراغ سوژه ای می رود که خودش در آن استاد است؛ سینما، و مهم تر از آن هالیوود و سیاست های آن. «بلوار سانست» اصلا ویژگی طنازی های سابق وایلدر را ندارد و فیلمی است با پایانی تلخ و مبهوت کننده. «بلوار سانست» بدترین هالیوودی است که سینما تاحالا نشان داده که به زیبایی تمام با فضاهای سرد و بی روحش وحشیانه ترین طعنه ها را به این صنعت بزرگ فیلم سازی زده.
«بلوار سانست» در 11 رشته نامزد اسکار شد که جایزه بهترین داستان و فیلمنامه، بهترین طراحی صحنه و بهترین موسیقی را از آن خود کرد.
«خارش هفت ساله» (1955)
«خارش هفت ساله» نمایش کمدی رمانتیکی با سه هنرپیشه بود که جورج اکسل رُد آن را نوشته. این نمایش اولین بار در 20 نوامبر 1952 در فالتن تئاتر نیویورک، با کارگردانی جان گرستاد روی صحنه رفت. سال 1955 نسخه سینمایی این نمایش بیلی وایلدر با بازی مرلین مونرو و تام ایول ساخته شد که یکی از موفق ترین و مورد توجه ترین فیلم های کمدی زمان خود و پرفروش ترین فیلم تابستان آن سال آمریکا شد.
بعضیا داغشو دوست دارن (1959)
داستان «بعضیا داغشو دوست دارن» حول دو نوازنده تهی دست می گردد که به طور تصادفی شاهد تسویه حساب گانگسترها هستند. آن ها برای فرار از دست گانگسترها لباس زنانه می پوشند و خود را جای دو نوازنده ساکسیفون و بیس جا می زنند و در این راه هر دو، که خود را جای شخصیت زنانه ای جا زده اند، عاشق یکی از نوازندگان گروه می شوند.
بیلی وایلدر در این فیلم کمدی، که یکی از بهترین کمدی های تاریخ سینماست، با مضمونی کار کرده که بحث داغ آن روزهای جوامع غربی و به شکل طبیعی سینما بوده؛ فیلم هایی درباره مردهایی که به دلایل مختلف لباس های زنانه می پوشند و با مهارت کامل توانسته این معضل اجتماعی را به نقد بکشد.
«بعضیا داغشو دوست دارن» در شش رشته نامزد جایزه اسکار شد که جایزه بهترین طراحی لباس را از آن خود کرد.
اخبارفرهنگی - هفته نامه چلچراغ