فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

چرا «سرافراز» رفت؟


پس از انتصاب محمد سرافراز به ریاست سازمان صداو سیما، سید عزت الله ضرغامی یادداشتی را در صفحه اول روزنامه جام جم منتشر کرد که دلایل ده گانه شایستگی او را برای پذیرش مسئولیت جدید توضیح دهد.

هفته نامه اصولگرای پنجره - محمد لسانی: «سرافراز قدرت تحول دارد و نوآوری و خلاقیت را می شناسد. مخاطب شناس و اهل توسعه است. شبکه های جهانی العالم، پرس، الکوثر، آی فیلم، سحر، هیسپان و ده ها کانال رادیویی را راه اندازی و مدیریت کرده است. اولویت ها را شناخته و سرعت عمل بالایی دارد». روزنامه جام جام: 93.18.8، صفحه 1، سید عزت الله ضرغامی

پس از انتصاب محمد سرافراز به ریاست سازمان صداو سیما، سید عزت الله ضرغامی یادداشتی را در صفحه اول روزنامه جام جم منتشر کرد که دلایل ده گانه شایستگی او را برای پذیرش مسئولیت جدید توضیح دهد. او انتصاب معاون سابق خود را به ریاست سازمان عملا ادامه راه خود می دانست که چند ماه بعد، حواشی آن چنان به سازمان هجوم می آورد که روابطش را با رییس جدید به تیرگی می کشاند؛ تا جایی که نامه سرگشاده ای درباره تصمیمات و عملکردهای نامناسب او از سوی یکی از مدیران نزدیک به سرافراز منتشر می شود و او را مجبور به موضع گیری در برابر افکار عمومی می کند.

چرا «سرافراز» رفت؟

چه شد که معاون سابق برون مرزی و رییس جدید صدا و سیما با کوله باری از تجربه سازمانی نتوانست سازمان را از گردنه های سخت پیش رو عبور دهد؟ 17 آبان 1393، روز انتصاب محمد سرافراز، کمتر کسی فکر می کرد دوران مدیریت او این چنین در افت و خیز سپری شود. کسانی که محمد سرافراز و مشی عقیدتی، سیاسی و کاری او را می شناختند، اذعان داشتند که او فردی باسابقه است و موفقیت معاونت برون مرزی و شبکه هایش نیز دلیل کافی برای اعتماد و سپردن مسئولیت سازمان به اوست. اما چه اتفاقی افتاد که او سرافرازانه از صدا و سیما خارج نشد و مدیریت 18 ماهه اش آبستن حوادث و اتفاقات زیادی شد؟ این سوال را در ادامه مورد موشکافی قرار داده ایم.

افول جهانی رسانه تلویزیون

با رشد و توسعه «خُرد رسانه ها» (micro media) که شبکه های پیام رسان موبایلی یک نمونه از آن هاست، عملا رسانه های سنتی در انزوا قرار گرفته اند. ریزش مخاطب تلویزیون و کم شدن ساعات تماشای تلویزیون یک پدیده جهانی است. اندیشمندان ارتباطات این مسئله را در دو سه سال اخیر به «مهاجرت بینندگان تلویزیون» تعبیر کرده اند.

اهمیت این مسئله به حدی است که درآمد شبکه های تلویزیونی جهانی از تبلیغات هم افت محسوسی کرده است و در صرفه اقتصادی برنامه سازی برای تلویزیون هم تشکیک ایجاد شده است. در عرصه جهانی نیز کمپانی های فاکس (Fox)، قرن 21 (21st Century)، کامکست (Comcast) و ویاکوم (Viacom) به شدت از این مسئله متضرر شده اند و سیاست های خود را از تلویزیون سنتی به سوی تلویزیونی با برنامه های درخواستی (VOD) تغییر داده اند.1

شدت و گستردگی افول تلویزیون به حدی است که در یک پیمایش2 مشخص شد در حالی که نوجوانان در سال 2011 به صورت هفتگی 25 ساعت به تماشای تلویزیون می نشستند، این رقم در سال 2015 به حدود 15 ساعت رسیده است. به عبارتی 10 ساعت از متوسط تماشای تلویزیون در این چهار سال کم شده است.

چرا «سرافراز» رفت؟

البته باید اذعان کرد با وجود کاهش بینندگان تلویزیون سنتی، سایر انواع تماشای ویدیو با افزایش مواجه بوده است که شامل تلویزیون دارای تایم شیفت (انتخاب و تماشای یک برنامه در زمان گذشته)، ویدئوی اینترنتی و ویدئوی موبایلی است.3

به هر حال حرکت کند و کم سرعت تلویزیون تعاملی در دوره مدیریت ضرغامی باعث شد، عملا سرافراز در مقابل تغییرات شدید تکنولوژیک محصور شود و هیچ راه گریزی نداشته باشد. به نظر می رسد که انتخاب گزینه ای هم چون عبدالعلی علی عسکری که سابقه فنی دارد، بسیار حسابگرانه و به خاطر تغییر حرکت ساختار فنی صدا و سیما روی داده است. آنچه در ادامه به صورت جدی تر پیگیری خواهدشد در بستر «رسانه شیما» تعریف شده است.

اولین رسانه تعاملی در کشور که یک سیستم تلویزیونی دو سویه است و هم زمان امکان برقراری ارتباط دوطرفه بین مخاطب و رسانه را فراهم می سازد. برای دسترسی به رسانه شیما نیازی به اتصال به شبکه جهانی اینترنت و استفاده از کامپیوتر نیست. این سرویس با اتصال به شبکه داخلی قابل استفاده است و امکان متوقف کردن برنامه زنده، عقبگرد و شروع مجدد برنامه وجود دارد. هم چنین در رسانه شیما، امکان نمایش محتواهای پخش نشده از صدا و سیما به صورت انتخاب وجود دارد.4

گفتنی است اعطای مجوز پخش آزمایشی شبکه های سراسری سازمان صدا و سیما، پیرو قرارداد نمایندگی ارائه خدمات صوت و تصویر فراگیر مبتنی بر IP شرکت گسترش سامانه هوشمند آسمان با سازمان صدا و سیما صورت گرفت و این خدمات ابتدا در تهران و سپس در کل کشور انجام خواهدشد.

گروگانگیری بودجه صدا و سیما توسط دولت

دو سه انتقاد اصلی سرافراز از دولت در طول دوره مدیریتش معمولا به صورت درج یادداشت یا مصاحبه با روزنامه جام جم یا در واحد مرکزی خبر صورت گرفته است. او نتوانست نشست رسانه ای پررونقی ترتیب دهد یا اینکه از طریق یاران وزین خود- نه جوانان جویای نام- به حاشیه ها جواب دهد. خودش در انزوا با رسانه سازمانی صدا و سیما مصاحبه فرمایشی انجام می داد و معمولا موج های انفعالی و واکنشی راه می انداخت.

چرا «سرافراز» رفت؟

یکی از انتقادهای تند سرافراز که نشان از به گِل نشستن کشتی سازمان نیز داشت، در حوزه بودجه سازمانی انجام شد. وی که با رسانه خود سازمان (واحد مرکزی خبر) مصاحبه می کرد گفت: «در بیش از 20 سالی که در سازمان صدا و سیما مشغول هستم، چهار رییس جمهور را درک و تجربه کردم و درواقع با چهار نوع دولت سر و کار داشتم اما به نظرم دولت فعلی، هم توقعاتش از صدا و سیما نسبت به دولت های قبلی بیشتر است و هم نگاهش به بودجه سازمان، انقباضی و محدودتر از دولت های قبلی است».

وی ادامه داد: «هر چقدر که رسانه ملی، زمان و تریبون بیشتری در اختیار دولت قرار می دهد برخی اعضای هیئت دولت توقعات بیشتری از رسانه ملی را مطرح می کنند و بعضا به گونه ای رفتار می شود که گویی بودجه صدا و سیما در گروه آن هاست که این روش درستی نیست و فشار زیادی را به صدا و سیما وارد کرده است».5

انگ برجام دامن سرافراز را گرفت

در همان ماه هایی که سرافراز کار خود را به عنوان رییس جدید صدا و سیما آغاز می کرد، دولت به شدت درگیر «دیپلماسی پنهان» بود. نامحرم پنداری مردم از یک سو و عرضه نتیجه نهایی (برجام) به عنوان یک دستاورد که نباید انگیزه ای برای واکاوی و کاوش ابعاد پیدا و پنهان آن شکل گیرد از سوی دیگر، دو سیاست رسانه ای بود که در آن ماه ها از سوی دولتمردان دنبال می شد. عملکرد خبری صداو سیما عملا همه رشته های رسانه ای دولت را پنبه می کرد. همه مسئولان دولتی از شخص رییس جمهور گرفته تا معاون اول و سخنگوی دولت هر هفته به صدا و سیما حمله می کردند و آن را مانع سیاست ها و حتی منافع ملی بر می شمردند.

سرافراز در این مورد نشان داد که حاضر نیست به مردم خیانت کند و جلوی آگاهی و اطلاع رسانی صادقانه و شفاف را بگیرد. او حتی پس از برجام نیز به همان سیاست ادامه داد تا مشخص شود در پشت خنده های دیپلماتیک، انگیزه های شوم و دست های چدنی دشمن نمودار است.

چرا «سرافراز» رفت؟

ریزش محسوس آرای موافقان برجام در افکار عمومی که ناشی از بدعهدی و سرقت اموال و دارایی های کشورمان توسط آمریکاست- و حتی ظریف وزیر امور خارجه کشورمان هم از آن به عنوان دزدی خیابانی نام برد- یکی از موفقیت های عرصه اطلاع رسانی خبری و رسانه ای است. سرافراز حاضر شد در این راه قربانی شود ،اما مردم را به قربانگاه نکشاند.

نکته جالب توجه این است که خود اصلاح طلبان در تحلیل های خود از جا به جایی مدیریت صدا و سیما به نقش برجام اشاره می کنند، اما فشار دولتی در این موضوع را منکر می شوند. به طول مثال صادق زیباکلام در گفت و گو با سایت اصلاح طلب فرارو گفت: «آنچه مسلم است آقای سرافراز در این 18 ماه از ضدیت، جبهه گیری و حمله به دولت و میدان دادن به مخالفین آقای روحانی خودداری نکردند و به خصوص در مسئله برجام عملا تریبون را به مخالفین برجام دادند و حتی اجازه پخش یک برنامه نیم ساعته جدی را که لااقل میان مخالفان و موافقان برجام نوعی دیالوگ صورت دهد ندادند و کاملا یکسویه و یک جانبه از اقلیت مخالف برجام حمایت کردند. با این حال بنده معتقدم این موضوع نمی تواند دلیل برکناری ایشان باشد چون دولت آنقدر توان و زور ندارد تا رییس صدا و سیمایی را که علیه دولت است تغییر بدهد».6

برخی حاشیه های ناشی از سوءتدبیر

شاید تنها نکته ای که هم موافقان و هم مخالفان مدیریت سرافراز بر آن اتفاق نظر داشته اند این نکته است که حاشیه های صدا و سیما در مدت مدیریت او با گذشت زمان بیشتر می شد و در هفته های پایانی تقریبا هر روز خبری حاشیه ای از پرسنل، برنامه سازان و برنامه ها به بیرون درز می کرد که موجب نگرانی و ناراحتی می شد. اوج این مسائل در سه قضیه اتفاق افتاد:

1-    دستگیری و خروج بازرس ویژه سرافراز از کشور

2-    نپذیرفتن استعفای مدیر شبکه چهار و ابقای او که رسما به معنای خارج کردن معاون سیما از چرخه سازمانی بود. همین مسئله باعث شد در ادامه، زاویه وی از معاونت سیما بیشتر شود و حتی نسبت به عزل و نصب در مدیریت و ساختار شبکه های هم ورود مستقیم کند.

3-    بازگشت برخی مجریان حاشیه ساز به آنتن که با اصرار او اتفاق افتاد و در هفته اخیر نیز یکی از این مجریان دوباره حاشیه ساز شد.

همه این مسائل در کنار انتقاداتی که از برنامه هایی چون «در حاشیه»، «دورهمی»، «فتیله»، «ماه عسل» و... صورت گرفت، باعث ایجاد تنش روانی در فضای داخلی و بیرونی سازمان صدا و سیما شد.

چرا «سرافراز» رفت؟

جمع بندی

محمد سرافراز کوله باری از تجربه رسانه ای در عرصه بین الملل دارد. نقش او به حدی بود که نقل قول هایی از سردار قاسم سلیمانی در مورد تجلیل از وی در زمان تصدی معاونت برون مرزی صدا و سیما منتشر شد. با این حال به نظر می رسد درویش مسلکی، کم حرفی و تواضع سرافراز که عزت الله ضرغامی در یادداشت زمان انتصاب وی، به عنوان نقاط قوت او برشمرد، آرام آرام باعث به حاشیه رانده شدن صدا و سیما و کاهش اثرگذاری آن شد.

سرافراز در این مدت اقدامات مثبتی نیز انجام داد که هرکس در این مقطع می خواست سکان هدایت صدا و سیما را به دست بگیرد ناچار از انجام آن ها بود. چابک سازی و کوچک سازی، دو راهبرد ویژه سرافراز بود؛ سیاست هایی که با تعدیل نیرو ، ادغام و حذف شبکه های مختلف، نیمه عملیاتی شد. حالا عبدالعلی علی عسکری در زمانی وارد سازمان صدا و سیما می شود که یک جراحی بزرگ به نیمه رسیده اما تمام نشده است. آیا تیم جدید که رابطه و پیوندی با ضرغامی دارند، بخش های جدا شده از این پیکر را دوباره به بدن نیمه جان بیمار وصله می کنند یا اینکه در همین راستا قدم برمی دارند؟

آیا شاهد بازگشت اتوبوسی مدیران دوره ضرغامی خواهیم بود و همه عزل و نصب ها دوباره با کنترل زِد (Ctrl+z) به حالت قبلی بر می گردد؟ واقعا علی عسکری سعی می کند هویت مستقلی در تصمیمات و عملکرد اتخاذ کند یا اینکه در همان زمین ضرغامی و یا بازیکنان او به میدان خواهدآمد؟ این ها سوالاتی است که پاسخشان در این روزها و هفته های آینده مشخص می شود اما نکته ای که بر آن اتفاق نظر وجود دارد این است که وجهه سازمان در درجه اول و کارکنان صدا و سیما در درجه دوم، در تنش های روانی و سیاسی ماه های اخیر بسیار ضربه دیده است و افراد دیگر توان آزمون و خطا ندارند.

چرا «سرافراز» رفت؟

لذا بهتر است علی عسکری با اتکا به تجارب گذشته در مسیری قدم بردارد که عملا رو به جلو باشد نه بازگشت به قهقهرا. رییس جدید سازمان صدا و سیما از جنس مهندسانی است که سابقه خوبی در امر فعالیت های عملیاتی و رسانه ای دارند. باید همه رسانه ها، نخبگان، فعالان فرهنگی و اجتماعی توجه داشته باشند که در دوره جدید باید با نقد مشفقانه و صبر در برابر ترمیم، با صدا و سیما رو به رو شوند. نقد بی رحمانه و مچ گیرانه از سوی جبهه ضدانقلاب تدارک دیده و اجرا می شود که باید نسبت به آن هوشیار و آگاه بود.

پی نوشت:

1.    Broadcasters fear falling revenues as viewers switch to ondemand TV
2.    What 5 Year’s Worth of Data Tell Us About Youth and TV
3.    50% Decline In TV Viwership Shows Why Your Cable Bill is So High
4.    http://tct.ir/?siteld=7&pageid=1053
5.    روزنامه وطن امروز مورخ 24 اسفند 1394
6.    فرارو: «چرا سرافراز ناکام شد؟!»


ویدیو مرتبط :
‫محمد سرافراز‬‎

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

محمد سرافراز چندمین رییس صدا و سیماست؟



اخبار,اخبار سیاسی,سازمان صدا و سیما

 

اخبار سیاسی - از مدیر عامل و سرپرست تا رییس
محمد سرافراز چندمین رییس صدا و سیماست؟

نامی که معمولا در بیان تاریخچه ها به سهو یا به عمد از قلم می افتد رییس منصوب بنی صدر - رییس وقت شورای انقلاب- در اواخر سال 1358 و اوایل سال 1359 به نام «فروحی» است که تقریبا هیچ یادی از او نمی شود.

 با انتصاب محمد سرافراز به عنوان رییس جدید سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران او را می توان پنجمین رییس این سازمان در تاریخ جمهوری اسلامی دانست. اما در ذکر عنوان «پنجمین» چند ملاحظه را نباید ازنظر دور داشت:

اول این که پیش از بازنگری در قانون اساسی در سال 1368 فرد اول صدا و سیما مدیر عامل خوانده می شد و شورایی مرکب از نمایندگان سه قوه فرد مورد نظر خود را به مقام رهبری پیشنهاد و ایشان منصوب می کردند.

اکنون نیز هر چند شورایی مرکب ازنمایندگان سه قوه وجود دارد اما از اختیارات آن به شکل قابل توجهی کاسته شده است زیرا در بازنگری قانون اساسی در سال 68 اصل بر این بود که مدیریت متمرکز جای مدیریت شورایی را بگیرد و به همین خاطر برخی شوراها ازشورای رهبری (مگر به صورت موقت) تا شورای عالی قضایی برچیده شدند و اختیارات شوراهای دیگر نیز محدود شد.

ملاحظه دوم این است که اگر روسای صدا و سیما پس از انقلاب و قبل از انتصاب محمد سرافراز را به ترتیب صادق قطب زاده، محمد هاشمی رفسنجانی، علی لاریجانی و عزت الله ضرغامی بدانیم محمد سرافراز پنجمین رییس سازمان صدا و سیما به حساب می آید اما در فاصله خروج قطب زاده از جام جم تا استقرار محمد هاشمی شوراهای سرپرستی با عضویت چهره هایی چون سید محمد موسوی خویینی (خویینی ها)، حسن روحانی (رییس جمهور کنونی) و سید علی اکبر محتشمی پور عملا ریاست می کردند و با این تعبیر شاید بتوان دکتر روحانی را نیز در زمره سرپرستان صدا و سیما احصا کرد.

سال پیش و در اوایل ریاست جمهوری نیز خود به این نکته اشاره کرد و با اشاره به مرکز بین المللی همایش ها گفت هنوز این ساختمان احداث نشده بود که ما در همین سازمان بودیم که اشاره به همین سابقه پیش گفته داشت.

ضمن این که علی لاریجانی نیز در روزگار جوانی و در یک دوره کوتاه سرپرست سازمان شد هر چند چون بعدتر و در سال 1373 به ریاست سازمان رسید نام او فارغ از آن دوره کوتاه و به سبب دوره بلند 10 ساله طبعا قید می شود.

نام دیگر که معمولا در بیان تاریخچه ها به سهو یا به عمد از قلم می افتد رییس منصوب بنی صدر در اواخر سال 1358 و اوایل سال 1359 فردی به نام «فروحی» است که تقریبا هیچ یادی از او نمی شود. بنی صدر با استفاده از دو جایگاه ریاست جمهوری و ریاست شورای انقلاب و با توجه به این که شورای انقلاب نقش دو قوه مقننه و اجراییه را ایفا می کرد او را منصوب کرد که البته چندان نپایید.

بنا بر این باید گفت بدون احتساب شوراهای سرپرستی با عضویت افرادی چون حسن روحانی، خویینی ها و محتشمی پور و نیز دو دوره کوتاه علی لاریجانی و فروحی می توان بلافاصله پس از صادق قطب زاده نام محمد هاشمی را آورد حال آن که قطب زاده در دولت شورای انقلاب که در پاییز 58 تشکیل شد به وزارت خارجه رسید و از این زمان تا سال 60 و در یک دوره دو ساله، صدا و سیما با شوراهای سرپرستی و سرپرستان موقت اداره می شد.

پس ،محمد سرافراز پنجمین رییس سازمان صدا و سیماست اگر آن دو سال را در نظر نیاوریم و این گونه برشمریم: صادق قطب زاده، محمد هاشمی، علی لاریجانی، عزت الله ضرغامی و از 17 آبان 1393 محمد سرافراز اما اگربه آن دوران دو ساله توجه کنیم چه بسا نتوانیم پنجمین بدانیم و ششمین یا هفتمین درست تر باشد. هر چند که بی گمان چهارمین «رییس » سازمان است چون صدا و سیما پیش از 68 با «مدیر عامل» اداره می شد نه با «رییس».

اخبار سیاسی - عصر ایران