«پایتخت» حرف سیاسی نمی‌زند

حسن وارسته در گفت‌وگو با خبرنگار سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا، درباره‌ی مطالبی که درباره پایان غافلگیرکننده «پایتخت» عنوان می‌شود و اینکه احتمال می‌رود در پایان این سریال به موضوع توافق هسته‌ای اشاره شود؟ پاسخ داد: منظور از غافلگیری بیننده در پایان قصه این است که ما قرار است پایان متفاوتی داشته باشیم. ما در «پایتخت» حرف سیاسی نزده‌ایم و نمی‌زنیم. در عین حال که سعی کردیم به‌روز باشیم اما قرار نیست در قصه تشتت موضوع داشته باشیم. حرف ما در «پایتخت» انسانی است. اکنون هم به پایان «پایتخت 4» اشاره‌ای نمی‌کنم؛ چراکه مزه‌اش از بین می‌رود، فقط در همین حد می‌توانم بگویم که ما سعی کردیم «پایتخت» را با شیرینی و حلاوت به پایان برسانیم.

او تاکید کرد: ما سعی کردیم در طول داستان «پایتخت»، مباحث اخلاقی را رعایت کنیم. برای بند بند سریال «پایتخت» ساعت‌ها فکر شده است. ما برای آماده کردن بخش پایانی فیلمنامه 48 ساعت تمام اصلا نخوابیدیم و قسمت آخر «پایتخت» پنج الی شش بار نوشته شد تا به نتیجه برسیم.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: خدا را شکر سریال «پایتخت 4» با شیرینی و زبان طنزش حرف خودش را می‌زند و بیننده دوستش دارد. ما سکانس‌هایی در «پایتخت» داشتیم که واقعی بود. مثل کمبود آب در کشور که واقعا بحرانی است و یا ساخت و سازهای غیرقانونی در شمال کشور و از بین بردن درختان و جنگل برای ساخت و ساز در جهت حفظ منافع شخصی، بنابراین مردم هم ارتباط تنگاتنگی با «پایتخت» برقرار کردند و وظیفه خودمان می‌دانستیم که در این سریال این هشدارها را به مردم بدهیم. ما قصه «پایتخت» را کم کم جلو بردیم تا شعارزدگی و گل‌درشتی در این سریال خیلی دیده نشود. خوشبختانه سریال حرف خودش را زد و در پیامی به بینندگان گفت که اگر شده حتی مقابل نزدیکان خود بایستید اما اجازه ندهید خطایی صورت گیرد.

این نویسنده سپس به نقاط قوت و ضعف «پایتخت 4» و انتقاداتی که به سریال شده است اشاره کرد و توضیح داد: ما هم قبول داریم که «پایتخت4» ضعف‌هایی دارد. بخش عمده‌ای از نقاط ضعف سریال به خاطر شتابزدگی در تولید بود چراکه ما واقعا وقت کم داشتیم، به ویژه روزهای آخر خیلی درگیر بودیم تا کار به موقع به پخش برسد. من واقعا دست گروه «پایتخت» را می‌بوسم چراکه مثل یک خانواده خوب پشت هم بودیم. طی مدتی که در شمال مشغول تصویربرداری بودیم می‌دیدم که مردم عادی دنبال آدرس لوکیشن «پایتخت» می‌گشتند تا سر صحنه بیایند و از نزدیک شاهد زحمات شبانه‌روزی گروه سازنده باشند.

وارسته همچنین بیان کرد: «پایتخت» به طور کلی دارای ساختاری است که می‌تواند راهگشای یک هنر کمدی بومی در سریال شود. ما یکسری نقدهای اجتماعی در این سریال داشتیم که از دید مردم آنها را عمومی کردیم و سعی کردیم به نحوی به داستان بپردازیم که به کسی برنخورد. جا دارد در همین‌ جا اشاره کنم که از کوچک‌ترین زحمت‌کش گروه تا بزرگترین زحمت‌کش گروه «پایتخت» همه مثل یک خانواده بودند که اگر یکی از آن‌ها نبود هیچ‌وقت «پایتخت»، «پایتخت» نمی‌شد. هر یک از عوامل «پایتخت» برای خودشان وزنه‌ای هستند. اکنون خدا را شاکرم که وظایفمان را درست انجام دادیم.

مشاور فیلمنامه «پایتخت 4» در بخشی دیگر از صحبت‌هایش درباره تهیه‌کنندگی این سریال گفت: خانم غفوری به عنوان تهیه‌کننده، واقعا چیزی برایمان کم نگذاشت و به خاطر هزینه‌ها چیزی از کارمان را کم نکرد. ما نیازمند تهیه‌کنندگانی مثل الهام غفوری در تلویزیون هستیم.

او سپس از پایان فیلمنامه «پایتخت» و تحویل سکانس‌های پایانی داستان خبر داد و اعلام کرد: روز گذشته - سه‌شنبه 23 خرداد ماه - سکانس‌های پایانی «پایتخت» را تحویل گروه سازنده دادیم و راهی تهران شدیم.

وارسته در پایان درباره اینکه آیا به «پایتخت 5» هم فکر می‌کنید؟ پاسخ داد: اکنون زمزمه‌هایی از ساخت «پایتخت 5» شنیده می‌شود اما هنوز هیچ تصمیم قطعی گرفته نشده و تا قراردادی بسته نشود نمی‌توان چیزی را قطعی اعلام کرد. فقط خواهشم از مسوولان تلویزیون این است که اگر قرار است «پایتخت 5» یا هر سریال مناسبتی دیگر ساخته شود، نگذارند دو الی سه ماه مانده به مناسبت بگویند سریال بسازید. ما به خاطر کمبود وقت نتوانستیم به خیلی از بحث‌ها بپردازیم و شاید همین مسئله شتابزدگی باعث شد نقاط ضعف «پایتخت 4» از نظر برخی بیشتر باشد.

اخبار فرهنگی - ایسنا

وقتی سحر قریشی حرف های سیاسی می زند: احمدی نژاد کاریزمای عجیبی دارد

این بازیگر سینما و تلویزیون در برنامه دید در شب پیرامون شخصیت های زیر اظهارنظر کرد.

* احمدی نژاد: من آقای احمدی نژاد را از نزدیک و بر سر سفره افطاری دیدم. خیلی جالب است! من هیچ احساسی به سیاست ندارم. بسیار خنثی هستم. چون سواد آن را ندارم و نمی فهمم، کوچکترین صحبتی درباره سیاست نمی کنم. جالب این است که من فکر می کردم اگر ایشان را ببینم، ایشان برای من با بقیه افراد که سر صحنه ی فیلم برداری می آیند فرقی نخواهد کرد.

 
وقتی آقای احمدی نژاد از یک متر و نیمی من رد شده و به همه ما خوش آمد گفتند، ناخودآگاه و یکدفعه تحت تاثیر کاریزمای ایشان، در همین حال خنده ای بر لبان من آمد و با ایشان احوال پرسی کردم. گویی که ایشان را ده سال است که میشناسم. در حالی که هیچ حسی نسبت به سیاست ندارم، در وجود ایشان یک کاریزمای عجیبی دیدم و از لبخند ایشان لبخند زدم و از وجود ایشان انرژی خوبی گرفتم.

* ظریف: نظر خاصی ندارم.
* روحانی: من یک کلیدی دست ایشان دارم که اگر آن را بدهند درب خیلی از گاوصندوق ها را باز می کنم و دیگر با کسی کار ندارم. اینستاگرامم را هم می بندم که کسی را اذیت نکنم. (با خنده) البته خیلی خوشحالم از اینکه رییس جمهورمان وقتی جایی می روند مترجم ندارند و به زبان مسلط هستند.

  اخبار  فرهنگی  -  خبر  انلاین