فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

پاسکاری‌های فرناز رهنما و بهنام تشکر جواب داد!



اخبار فرهنگی - پاسکاری‌های فرناز رهنما و بهنام تشکر جواب داد!

فرناز رهنما فارغ التحصیل بازیگری و از جمله بازیگرانی است که بازیگری را در تئاتر و تلویزیون همزمان ادامه می دهد. نمونه اش هم اکنون است که او همزمان با بازی در سریال «هفت سنگ» در نمایشی به کارگردانی حسین پارسایی در حال تمرین است.

رهنما توانایی اش را با بازی در سریال «ساختمان پزشکان» بیش از پیش نشان داد.

بازیگر سریال «مامور بدرقه» در روزگاری که بازیگران طنز کار خانم تعدادشان محدود بود و اکثراً در کارهای مختلف کلیشه بودند، آمد و با ایفای نقش نازنین همسر دکتر نیما افشار (زنی نقاش که کمی هم دچار بیماری وسواس است و...) ثابت کرد می تواند در این عرصه حرف هایی برای گفتن داشته باشد. بازیگر فیلم «بعدازظهر سگی سگی» و سریال «زیرزمین» برای دومین بار در کنار بهنام تشکر قرار گرفت، امّا این بار جلوی دوربین بذرافشان و سریال «هفت سنگ» تا ایفاگر شخصیت الهام باشد. او مهمان ما شد تا از الهام بگوید:
 
از این روز هایتان آغاز کنیم که گویا مشغول بازی در نمایشی به کارگردانی حسین پارسایی هستید.
ـ بله مشغول بازی در نمایش «آرسنیک» و «تور کهنه» به کارگردانی آقای حسین پارسایی هستم که از 11 مرداد تا 15 شهریور در سالن استاد سمندریان در تماشاخانه ایرانشهر اجرا خواهد رفت.

اخبار , اخبار فرهنگی,تصاویر فرناز رهنما,گفتگو با فرناز رهنما


از نمایش و نقشی که ایفاگر آن هستید صحبت کنید.

این نمایش یکی از معروفترین آثار کمدی تئاتر برادوی آمریکاست و از این قطعه کلاسیک اجراهای متعددی در کشورهای مختلف روی صحنه رفته و درباره چیرگی جنون بر عقل است و از سال 1941 یکی از موفق ترین کمدی های برادوی است و من در آن نقش الین هارپر «دختر کشیش» که نامزد مورتیمر بووستر است را بازی می کنم.

معمولا برنامه ثابتی برای حضور روی صحنه دارید ؟

ـ برنامه ثابت به این مفهوم که از قبل بدانم در این تاریخ قرار است تئاتر کار کنم خیر!! اما همیشه سعی ام بر این بوده که هر سال در کنار کارهای دیگر (تلویزیون یا سینما) حتماً یک نمایش (تئاتر) کار کنم که خدا را شکر در طول این سالها به طور نسبتاً منظم یعنی هر سال یک تئاتر داشتم.

کم کم می روید تا در ژانر کمدی تلویزیون ماندگار شوید؟

ـ خیر به هیچ وجه این تصمیم و هدف من نیست. مخصوصاً که خودم را در ژانر جدی توانمندتر می بینم تا در ژانر طنز. دوست ندارم به هیچ وجه در یک قالب ثابت شکل بگیرم و اگر نگاهی به رزومه من چه در سینما چه در تلویزیون و تئاتر بیندازید، شاهد تفاوتهایی در انتخاب نقشهایم خواهید بود، اما اینکه دو تا کار آخر من یعنی «ساختمان پزشکان» و «هفت سنگ» هر دو طنز بودند، هیچ دلیل خاصی به جز متن خوب ندارد. چه بسا اگر کار بعدی پیشنهاد شود، اگر متن خوبی باشد که به اصطلاح دلم را ببرد حتماً قبول خواهم کرد حالا میخواد طنز باشد یا نه!

مبنای شما در انتخاب سریال هفت سنگ چه بود؟ نقش ؟ قصه؟ کارگردان و ...

ـ در واقع من آقای علیرضا بذرافشان را از سریال «زیرزمین» که آن هم مربوط به ماه مبارک رمضان بود، می شناختم و ایشان نویسنده اثر بودند. آشنایی ما از آنجا آغاز شد. بعد از سالها من را در نابرده رنج دعوت به کار کردند که متأسفانه سر کار دیگری مشغول بودم و وقتی دوباره برای سریال «هفت سنگ» از من دعوت به همکاری کردند، خیلی سریع پذیرفتم، چون هم قلم هم نوع کارگردانی ایشان را دوست داشتم. بعد از خواندن قصه و اینکه فهمیدم گروه بازیگران چه کسانی خواهند بود، اشتیاقم چندین برابر شد و همین ها منجر به همکاری ما شد.

این  دومین همکاری مجدد شما با بهنام تشکر در نقش زن وشوهر است. در این باره صحبت کنید. از ابتدا از این انتخاب مطلع بودید یا در عمل انجام شده قرار گرفتید؟


ـ بعد از اینکه من قراردادم را در «هفت سنگ» بستم، به سفر رفتم و وقتی برگشتم دیدم حضور آقای تشکر در کار قطعی است و ایشان قراردادشان را بسته اند و از این بابت بسیار خوشحال شدم. هم به خاطر توانمندی ایشان و هم اینکه تجربیات بسیار خوبی به عنوان پارتنر از کار قبلی با ایشان داشتم و می دانستم که بده بستان و پاسکاریهای خوبی بین ما برقرار خواهد بود.

البته این نگرانی برای هر دوی ما از این حیص که خودمان را تکرار نکنیم وجود داشت، ولی این نگرانی بعد از گذشت چند جلسه دورخوانی و تمرین و با اعتماد به آقای بذرافشان خیلی زود از بین رفت و فکر می کنم که متفاوت از کار قبلی ظاهر شدیم.

از سریال «هفت سنگ» ونقشی که در این سریال بازی کردید صحبت کنید. چقدر از آن در فیلمنامه آمده بود و چقدر از کاراکتر از آن  خود بازیگر است ؟ موضع بالای این زن نسبت به شوهرش که خودش دارای موقعیت کمدی است و ...

ـ همانطور که قبلاً عرض کردم، آقای بذرافشان هم به عنوان نویسنده، هم کارگردان کاملاً از قبل می دانستند که می خواهند چه کار کنند و چهارچوب کار با توضیحات ایشان کاملاً برای من به عنوان بازیگر مشخص بود و خوب قطعاً ما هم ایده ها، پیشنهادها و نظراتمان را به ایشان منتقل می کردیم و اگر در راستای نگاه ایشان بود، پذیرفته می شد. خب قطعاً ما چیزهایی را به شخصیت اضافه می کردیم. مگر می شود بازیگر چیزی را به نقش اضافه نکند؛ این وظیفه هر بازیگری است. اما اینکه دخل و تصرفی در متن ایجاد کنیم که از خطوط تعیین شده برای خودمان خارج شود، خیر، اینگونه نبود.

اما اینکه پرسیده بودید نظرم راجع به موضع بالای این زن در رابطه با شوهرش چیست، باید بگویم من مخالف این نگاه هستم، چون به نظر من الهام قصه «هفت سنگ» اصلاً موضع بالاتری نسبت به همسرش ندارد و این یکی از ویژگیهایی است که «هفت سنگ» را با «ساختمان پزشکان» متفاوت می کند. شاید این نظریه در «ساختمان پزشکان» صدق می کرد و ما نیما افشار را در محیط خانه نسبت به همسرش ضعیف تر می دیدیم، اما به نظرم اینجا اینگونه نیست.

چون شخصیتهای «هفت سنگ» همه در یک کفه ترازو قرار دارند و همه به یک اندازه وزن دارند. یعنی هم زن مسائلی را به شوهر گوشزد می کند هم شوهر به زن. و این تقابل و ارتباط، نقطه قوت «هفت سنگ» است که شاید بتواند از این طریق یاد خانواده ها بیندازد که می شود با صحبت، تعامل و گفتگو مسائل را حل کرد و این چیزی است که به نظرم در سریالهای ما جایش بسیار خالی است.

اصولاً با چه جنسی از طنز تلویزیونی بیشتر ارتباط برقرار می کنید ؟ «ساختمان پزشکان» یا طنز فانتزی «هفت سنگ» که خیلی قرار نیست در آن بخندیم و یا جنس کار مهران مدیری یا رضا عطاران؟

ـ من طنزی را دوست دارم که از دل زندگی واقعی برآمده باشد، باور پذیر باشد و جدا از هر گونه شعاری، توی زندگی هر فرد یافت شود. به اصطلاح آن اتفاق را شخص در زندگی خصوصی خودش دیده و تجربه کرده باشد و این می شود که با آن اتفاق می خندد.

اخبار , اخبار فرهنگی,تصاویر فرناز رهنما,گفتگو با فرناز رهنما


اینکه صریحاً بخواهم بگویم کدام یک از این عزیزان طنز موفق تری دارد، اساساً اشتباه است، چون مقدار کمدی در هر کار فرق می کند و هر کدام از این دوستان در شناخت کمدی ماجرای آن موفق ظاهر شدند و من دوست دارم با تک تکشان کار کنم در ضمن به نظر من «هفت سنگ» بیشتر شیرین است تا کمدی، هر چند که این مرزبندی و تفکیک بین سریالهای مفرح ایرانی هنوز جا نیفتاده و همه این گونه ها، طنز محسوب می شود.

یکسری از  بازیگران سریال «هفت سنگ» به سمت بازی کاریکاتوری رفتند (مقدمی - سلطانی) اما شما با توجه به نقش کمتر به آن سمت رفتید؛ در این باره توضیح بدهید.

ـ من فکر می کنم این برمی‌گردد به حضور سه نسلی که در داستان ما دیده می شوند؛ بابا نصیر ومهری که نماینده نسل و خانواده سنتی‌اند، لیلا و محسن که تلفیقی از مدرن و سنتی اند و خانواده روزبه و الهام که نماینده یک زوج مدرن هستند و این قاعده در بازیهایم به همین شکل رعایت شده است. بازیهای اکثراً رئال در خانواده بابانصیر با رنگ آمیزی فانتزی و بازیهای فانتزی تر در خانواده پدیده به دلیل وجود مشکلات با فرزندان در عصر تکنولوژی و مواجهه با رشد عقلی کودکان نسل امروز و در آخری تلفیقی از فانتزی و رئال و نگاه ظریف کارگردان در هدایت بازیگر برای حفظ این مرز در نمایش رفتارها در زندگی مدرن.

در رابطه با بازی خودم و آقای تشکر باید بگویم ما وقتی به یک نتیجه مشترک در رابطه با اندازه کمدی ای که قرار است بازی کنیم رسیدیم، سعی کردیم نه از آن جلوتر برویم، نه عقب تر. به طور مثال وقتی قرار است یک نفر پایش به سنگی گیر کند و بخورد زمین این دوزهای مختلفی دارد می تواند سِکندَری بخورد و یا پخش زمین شود. این آن اندازه ای است که ما مشترکاً به توافق رسیدیم و با نظر کارگردان اجرایش کردیم.

شما پیش از این در ژانرهای دیگر هم دیده شدید. آیا برای کلیشه نشدن تصمیم ندارید تلویزیون را درگونه‌های دیگر هم تجربه کنید ؟
ـ چرا خیلی دوست دارم، اما از آنجا که متأسفانه در ایران این باب شده که بازیگر را خود کارگردانان و تهیه کنندگان در یک قالب و نقش کلیشه می کنند، فرار از این معضل بسیار دشوار است. مثلاً وقتی نقش قاتل را بازی می کنی، مدتها فقط در این قالب پیشنهاد کار داری و کمتر کارگردانان یا تهیه کنندگانی هستند که این ریسک را بپذیرند و با اعتمادشان از توانایی های دیگر بازیگر استفاده کنند و همین بازیگر را در قالب یک گونه نقش کلیشه می کند. یکی از دلایل کم کار بودن من هم همین است. کمی زمان می برد تا بتوانی خود را از قالب قبلی نجات دهی و من این صبر را ترجیح می دهم.

بذر افشان را در ژانر کمدی چگونه دیدید؟ آیا او این فضا را می شناخت ؟ چقدر دستتان باز بود برای در آوردن موقعیت های شیرین؟
ـ همانطور که در سؤال قبلی توضیح دادم، آقای بذرافشان از قبل می دانستند که می خواهند چه کار کنند. به طور مثال گاهی به ما می گفت «نه این کار هفت سنگی نیست» یک تعریف کامل و جامع از «هفت سنگ» در ذهنشان وجود داشت که ما را در این راستا هدایت می کردند و این در وجود ما بعد از مدت کوتاهی نشست و حتی همگی به زبان هفت سنگی با هم صحبت می کردیم. شاید بعد از پایان کل سریال این موضوع برای خوانندگان ملموس تر باشد.

فکر می کنم آنقدر آقای بذرافشان در شناخت کمدی و ساخت این اثر موفق بوده اند که تماشاگر بعد از اتمام سریال دلش برای هفت سنگی ها تنگ شود.

«هفت سنگ» را چطور دیدید ؟ قبول دارید توقع از این کار بیشتر بود ؟
ـ «هفت سنگ» یک سریال خانوادگی است که مسائل را در قالب خانواده بررسی می کند. سریالی که جایش بعد از «همسران» و «خانه سبز» بسیار بین سریالهای دیگر در ژانر کمدی اجتماعی خالی بود. سریالی که یادآور خیلی چیزها است. دور هم جمع شدن ها در خانه پدربزرگ؛ گفتگو و حل مسائل بین اعضای خانواده، اعتراف به دوستی و دوست داشتن همدیگر و خیلی مسائلی که کمتر در قصه های ما به آن پرداخته می شود. «هفت سنگ» قصه هایی دارد که مسائل روزمره زندگی را به شیرین ترین نوع روایت مورد بررسی قرار می دهد. مثلاً موضوع یک قسمت کمک است.

در خانواده ای می بینیم کسی کمک احتیاج ندارد (مثل وقتی که محسن پدیده به تنهایی کلبه می ساخت) یا وقتی یک نفر دچار مشکل می شود؛ مثل وقتی که در یک خانواده روزبه به یک نفر کمک می‌کند، ولی از کمکش سوء استفاده می شود. در خانواده بابا نصیر به خانواده ای کمک می کنند، ولی با قضاوت زودهنگام ارزش کار خودشان را بی‌اجر می‌کنند چون می‌بینند دزد نیست، خوابگرد است. پس می‌ بینیم «هفت سنگ» از سه وجه به موضوع کمک می‌پردازد و این از ویژگیهای این سریال محسوب می‌شود. ما از این موضوعات مانند حس قضاوت ـ مادر بودن ـ ترس ـ تربیت در خانواده و... بسیار در این کار شاهدیم. از این رو من به شدت «هفت سنگ» را دوست دارم و شدیداً مدافع این سریال هستم.

اخبار , اخبار فرهنگی,تصاویر فرناز رهنما,گفتگو با فرناز رهنما


حواشی رخ داده به نظرتان چقدر به کار لطمه زد ؟
ـ من زیاد نمی خواهم وارد این قضیه شوم. این موجی از اعتراض همراه با تهمت و قضاوت بود که خدا را شکر با پخش قسمتهای بیشتر؛ کمتر شد و تقریباً نیمی از کار باقی مانده است و این صحت صداقت سازندگان این مجموعه را بیشتر و بیشتر ثابت خواهد کرد. خواهشی که دارم این است که توجه کنیم اگر کارگردان اثر قصد گول زدن مخاطبش را داشت، به سادگی با عوض کردن یک تفنگ و بچه ای که سرش لای نرده مانده، می‌توانست پنهان کاری کند. پس این عیان است که قصدی در این عمل وجود داشته، پس به جای کشف و رازگشایی های ناعادلانه ای کاش که با ادبیاتی قشنگتر می‌ نشستیم و در رابطه با چگونگی بازآفرینی اثر با هم گفتگو می‌کردیم که آیا اصلاً اینگونه کارها خوب است یا خیر.

برنامه تصویری بعدی‌تان چیست ؟
ـ شخصاً بین کار جدی و کار طنز دوست دارم الان کار جدی و یک نقش متفاوت را ایفا کنم که آن هم بسیار به قصه بستگی دارد. ولی الان کاری در دست پخش ندارم.

به سینما هم امروز فکر می‌کنید ؟
ـ بله اگر نقش و متن قابل قبولی پیشنهاد شود، چرا که نه، اما با وضعیت فیلمنامه‌های فعلی؛ فعلاً خیر.

 

اخبار فرهنگی - بانی فیلم آنلاین / برترین ها


ویدیو مرتبط :
متن خوانی فرناز رهنما و خاطره های قدیم ِ بهنام صفوی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

گفت و گو با بهنام تشکر و فرناز رهنما


بهنام تشکر و فرناز رهنما، میهمان ما شدند تا درباره نقش های خود در این سریال و تفاوت آنها با سریال «ساختمان پزشکان» حرف بزنند اما در میانه ماجرا بحث دوباره به مسئله مدرن فامیلی و کپی کاری و سیاسی جلوه دادن موضوع کشیده شد. این مصاحبه را تا آخر بخوانید





روزنامه هفت صبح:
 بهنام تشکر و فرناز راهنما، زوج مشهور سریال «ساختمان پزشکان» سروش صحت، امسال یک بار دیگر در «هفت سنگ» کنار هم قرار گرفتند و نقش زوجی کاملا متفاوت را بازی کردند.

با وجود تم کمدی «هفت سنگ»، انتظار می رفت تقابل روزبه و الهام، تا حدی به زوج نیما و نازنین شباهت پیدا کند اما عملا چنین اتفاقی نیفتاد. بازی خوب این زوج هنری و حرکت های حساب شده شان در لب تیغ رئال و فانتزی را می تواند بدون تردید از جمله نقاط مثبت و عوامل موفقیت «هفت سنگ» به حساب آورد؛ مسئله ای که در تمام مصاحبه های کارگردان این سریال،حتی کمترین اشاره ای به آن نشد.

از این زوج هنری دعوت کردیم تا بیایند و درباره حال و هوای بازی در «هفت سنگ»، تلاش برای تغییر کاراکترها، تجربه همکاری با سروش صحت و علیرضا بذرافشان، رعایت حد اعتدال میان رئال و فانتزی و .... صحبت کنند اما بحث در بخش هایی به سمت جنجال های کپی کاری «هفت سنگ» رفت و این مسئله، به یکی از محورهای اصلی صحبت ما با بهنام تشکر و فرناز رهنما تبدیل شد. مشروح این مصاحبه را بخوانید.

شما سه سال پیش در اولین تجربه تلویزیونی تان جلوی دوربین سروش صحت رفتید؛ کارگردانی که قبل از هر چیز، خودش یک کمدین است. در «ساختمان پزشکان» شما تجربه چندانی از کار کمدی تلویزیونی نداشتید و اتفاقا با کارگردان آثار کمدی همراه شدید اما الان بعد از گذشته چند سال و بازی در پروژه های مختلف، به عنوان دو بازیگر مطرح آثار کمدی، مقابل دوربین علیرضا بذرافشان رفته اید؛ کارگردانی که در ساخت کمدی، تجربه چندانی ندارد. این مسئله برایتان سخت نبود؟

- تشکر: سروش هم قبلا بازیگر کمدی بود و هم قبل از «ساختمان پزشکان»، مجموعه «چهارخونه» را کارگردانی کرده بود. خب اینها کلی او را جلو می انداخت چون تجربه زیادی در این زمینه داشت. سوای همه اینها آنجا نوشته های پیمان و مهراب قاسم خانی را داشتیم که سال هاست همه با سبک نگارش شان آشنا هستیم. راجع به علیرضا بذرافشان باید گفت که خب قبلا با اصغر فرهادی همکاری زیادی داشته، فیلمنامه «قلب یخی 3» را نوشته و چند پروژه را هم کارگردانی کرده. با همه اینها اما به نظر می رسد که تجربه سروش صحت در کار کمدی به تجربه بذرافشان می چربد. از طرف دیگر اما بذرافشان از آنجایی که «هفت سنگ» اولین تجربه کمدی اش بود، حساسیت بیشتری به خرج می داد. البته این را هم باید بگویم که جنس کمدی هر کارگردان با دیگری فرق می کند. یعنی اندازه کمدی سروش صحت، خاص خودش است. علیرضا بذرافشان هم همینطور.

گفت و گو با بهنام تشکر و فرناز رهنما درباره هفت سنگ

خودتان چطور؟ الان به هر حال مثل زوج سریال «ساختمان پزشکان» بی تجربه نیستید. هیچ وقت نشد حس کنید تجربه ها و اندوخته هایتان در یک اثر کمدی، بیشتر از کارگردان است؟

- رهنما: ما خیلی نمی توانیم اینها را با هم مقایسه کنیم چون جنس کارها با هم فرق می کند. مثلا سروش صحت یک جور دیگر توقع کار کمدی داشت، یک جور دیگر باپیشنهادها روبرو می شد و ... مثلا من یادم می آید ما در «ساختمان پزشکان» خیلی کارهایی که فکر می کردیم درست است را انجام می دادیم و براساس پیشنهادات ما اگر درست بود، این مسیر شکل می گرفت ولی آقای بذرافشان از اول می دانست چه جور جنسی می خواهد، در چه قالبی باید کار کنیم و از آن قالب خارج نشویم. بنابراین از آنجایی که بار دومی بود که کنار هم بازی می کردیم گفتیم بهتر است خودمان را بسپریم به هدایت کارگردان و ببینیم او چه برنامه ای برایمان دارد.

قالب کلی «هفت سنگ» در واقع همان قالب «مدرن فامیلی» است و در واقع نوع روابط، بیشتر از روی روابط میان اعضای خانواده در همان سریال آمریکایی گرفته شده. اتفاقا تنها خانواده ای که در «هفت سنگ» به صورت مستقل ساخته و پرداخته شده و برای خودش تعریف مشخص دارد، خانواده روزبه است چون در «مدرن فامیلی»، عملا زن و شوهر جوانی حضور نداشتند و قصه میان دو همجنس گرا روایت می شد؛ بنابراین کار شما به نسبت سایرین خیلی متفاوت تر بود.

- تشکر: من یک قسمت و نیم تا دو قسمت بیشتر از «مدرن فامیلی» ندیده بودم و اتفاقا باید بگویم که اصلا جذبم نکرد. روزبه و الهام کاملا مجزا از «مدرن فامیلی» بودند و به طبع باید چیز دیگری برایشان نوشته می شد. حتی رابطه روزبه با پدر و مادر و خانواده خواهرش کاملا با چیزی که در آن سریال بود فرق داشت. من هیچ وجه اشتراک خاصی ندیدم. بعدا هم اصلا بهش فکر نکردم چون برایم مهم نبود. مهم این بود که نوشته ای می آید دستم که درست است و ارتباط خودم با پارتنر و کارگردان؛ اینها مهم بود.

چرا؛ در دو قسمت اول کاملا چنین اتفاقی افتاد. مثلا همان شکی که درباره سالم بودن بچه وجود داشت، میهمانی گرفتن، غیب شدن الهام و حاضر شدن او با بچه در بغل میان جمع و ... مسئله اینجاست که اتفاقا این وجه اشتراک خیلی بیش از اندازه بود!

- رهنما: یعنی آقای بذرافشان اگر می خواست نمی توانست آنها را هم تغییر بدهد؟ اتفاقا اینطوری شروع کرد تا بگوید چطور است دوستان؟ می پسندید؟ به نظر من هیچ ایرادی ندارد که ما برای ارتقای سلیقه تماشاگر یک ذره خوراک جدید بهش بدهیم و چاشنی های ایرانی خودمان را بهش بزنیم.

- تشکر: هنوز که هنوز است «مدرن فامیلی» در جشنواره های مختلف دنیا کاندیدای دریافت جایزه می شود. یعنی ما این اطلاعات را نداشتیم؟ یعنی ما نمی دانستیم دی وی دی هایی که از آن ور دنیا می آید چه تعدادش دارد پخش می شود و مردم می بینند؟ این اولین و آخرین باری نیست که چنین اتفاقی می افتد. من خودم کاری انجام دادم که عین به عین اش از روی فیلم اصلی برداشته شده بود اما چون آن فیلم گمنام بود کسی متوجه نشد و همه به به و چه چه کردند. تئاتری را دیدم که صحنه تئاتر عینا از روی کار اصلی برداشته و آورده شده بود توی تالار. توی فیس بوک و اینستاگرام خیلی ها به ما پیغام های محبت آمیزشان را رساندند که خیلی هایش اصلا به من ربطی ندارد چون من بازیگر هستم. فکر می کنید چه تعداد از مردم ایران «مدرن فامیلی» را دیدند؟

بحث ما این نیست چند نفر دیدند چند نفر ندیدند. مسئله اینجاست که علیرضا بذرافشان روز اول در اینستاگرامش به جای اینکه بیاید با آرامش حرف بزند و قضیه را رفع کند، به منتقدان توپید و آنها را مقصر جلوه داد؛ در صورتی که این مسئله خیلی راحت تر از اینها می توانست حل شود.

- رهنما: من ایجا باید یک اعتراض بکنم چون واقعا دلم برای کار می سوزد. آقای بذرافشان دقیقا روز اول پخش، پیج اینستاگرامش را بست.

بله اما دقیقا بعد از گذاشتن آن کامنت، پیجش را بست.

- تشکر: به نظرم این مسائل را بهتر است با خود کارگردان در میان بگذارید.

قطعا آقای بذرافشان توقع نداشته که مردم کپی نعل به نعل سریال آمریکایی را بدون آوردن اسم منبع ببینند و حرفی نزنند! ولی مسئله اینجاست که اتفاقا این بار واکنش ها بیشتر از رسانه ها، از جانب خود مردم بود! کدام رسانه به عوامل «هفت سنگ» توهین کرد؟ فقط گفت این صحنه ها عینا کپی شده!

- رهنما: شما چند قسمت سریال را دیده اید؟

همه قسمت ها.

- رهنما: پس متوجه شده اید که از قسمت چهارم، دیگر تمام سوژه ها ایرانی است.

اینکه اسم یک کوچه را عوض کنند و اسم شهید را بگذارند که دلیل بر ایرانی شدن آن نمی شود. سوژه و بیس اصلی داستان ها کپی برداری شده.

- رهنما: چه عیبی دارد ایرانی شود. روز اول به بازیگران پروژه گفتند یک کاری داریم می سازیم شبیه «خانه سبز» و «همسران»؛ یعنی باید برویم سراغ کاری از این جنس ها. حالا این سریال ها چه ویژگی دارد؟ در خانه سبز و همسران همه قهرمانند و ما ضد قهرمان نداریم. مسئله به همین سادگی است. وقتی دیدند جای چنین چیزی خالی است گفتند بیاییم سه خانواده انتخاب کنیم که نماینده سه نسل اند. بعد هم این همه حرف به میان آمد. گفتند چون خانواده سه تا بچه دارند، کپی کاری شده. اگر چهارتا بچه داشتند کپی نبود. حالا که سه تا بچه است یعنی کپی است؟

گفت و گو با بهنام تشکر و فرناز رهنما درباره هفت سنگ

قضیه سه تا بچه و چهارتا بچه نیست؛ تک تک داستان ها، دیالوگ ها و حتی دکوپاژها هم یکی است.

- رهنما: تا الان بارها و بارها سر فیلم های مختلف کپی برداری انجام شده اما هیچ وقت کسی واکنش نشان نداده.

زمان نمایش فیلم «کافه ستاره» سامان مقدم در جشنواره فجر، این رسانه ها بودند که گفتند این فیلم کپی از فیلم مکزیکی «ماتیک» است که اتفاقا خود سامان مقدم هم قبول کرد یا همین سال گذشته هفت صبح همین مقایسه نعل به نعل را با سریال «سایه روشن» انجام داد و آنجا هم نه کسی حرکت ما را سیاسی جلوه داد و نه جبهه گیری خاصی صورت گرفت. آقای بذرافشان همان روز اول می توانست بگوید ما دیدیم «مدرن فامیلی» سریال خوبی است و امکان پخش آن در ایران وجود ندارد، خواستیم عینا ایرانی اش را بسازیم اما هیچ وقت چنین حرفی نزد.

- رهنما: بهتر است تمام این سوالات را از خود کارگردان بپرسید اما چون بحث به اینجا رسیده باید بگویم 70 نفر سر فیلمبرداری آنقدر باهوش هستند که خیلی نکات را بفهمند. آنقدر دیگر حرف ها لوث و خنده آور شده که آدم نمی داند چه جوابی بدهد. یک ذره بهتر است دلمان را صاف کنیم و غرض ورزی نداشته باشیم.

- تشکر: من دلیل عصبانیت هفت صبح را متوجه نمی شوم. چرا عصبانی شدید؟

ما اصلا عصبانی نشدیم.

- رهنما: بالاخره یا موافقید یا مخالفید. علت مخالفت تان با این داستان چیست؟

هیچ کس هیچ مشکلی با این مسئله ندارد که ما به دلیل برخی محدودیت ها امکان پخش سریالی مثل «مدرن فامیلی» را نداریم و حالا شرایطی فراهم شده که نمونه ایرانی اش را بسازیم اصلا بد نیست. ایراد اصلی، نداشتن صداقت در کلام است. اینکه تلویزیون می آید قضیه را سیاسی می کند، ایراد است. آقای نماینده مجلسی که در شورای نظارت فعالیت دارد روز اول می آید می گوید باید جلوی این سریال را گرفت، 10 روز بعد می گوید کپی ایرادی ندارد! بعد آقای بذرافشان می رود در یکی از روزنامه های صبح می نشیند و انگشت اتهام را به طرف همه نشانه می رود الا خودش...

- رهنما: آقای بذرافشان که 12-10 روز کاملا سکوت کرده بود.

بله اما درست بعد از اینکه جرقه در کامنت اینستاگرام آقای بذرافشان زده شد. اگرنه رسانه ها کجا توهین کردند؟

- رهنما: اگر رسانه ها اینقدر شلوغ نمی کردند به نظر شما قضیه به «VOA» و مجله «تایمز» و ... کشیده می شد؟

- تشکر: راست میگی؟ یعنی الان تا آنجا رفته؟ (می خندد)

اتفاقا همه اینها باعث شد در گیر و دار جام جهانی و شروع رمضان، «هفت سنگ» کاملا دیده شود؛ اتفاقی که شاید برای «مدینه» سیروس مقدم و «ماه عسل» احسان علیخانی آنطور که انتظار می رفت نیفتاد! مسئله دیگر اینجاست که آقای بذرافشان می توانست بیاید به جای رفتن سراغ این حواشی و انداختن توپ در زمین مخالفانش، دست روی نکات قوت سریال بگذارد.

- تشکر: به هر حال من وکیل کارگردان نیستم و خودش باید به این نکات پاسخ دهد اما فکر می کنم، تعامل، از اول تعامل خوبی نبوده. از اول این تعامل به خوبی شکل نگرفت و حالا هم به اینجا رسید. اگر اول خیلی مسالمت آمیز می نشستیم و حرف می زدیم و این سوال و جواب ها به صورت نقدگونه رد و بدل می شد خیلی چیزها حل می شد. ما که مدعی نیستیم. رفتیم قرارداد بستیم و مثل بقیه کارها بازی کردیم. تمام مدت هم سعی مان این بود طوری باشیم که مردم بدشان نیاید. مابقی ماجرا به نظر من به گردن خود کارگردان است. به خاطر همین سعی می کنم دیگر واردش نشوم. اگر سوالی راجع به نقش و بازی ما دارید در خدمتم.

یکی از مسائل که درباره نقش روزبه و الهام وجود دارد این است که در مرز باریکی بین فانتزی و رئال بازی می کنند؛ مرزی که در دیالوگ ها، ری اکشن ها و ... کاملا رعایت می شود. این مرز را چطوری کشف کردید؟

- تشکر: ما خیلی به اندازه کمدی دقت کردیم. وقتی اندازه کمدی را بدانی، بازی ات می رود در قالب همان اندازه. آن وقت می دانی تا چه حد باید از فانتزی استفاده کنی، تا چه حد از واقعیت.

یعنی شناخت قالب کمدی باعث شد این فانتزی دربیاید؟

- تشکر: من همیشه به این موضوع فکر می کنم اندازه کمدی ام چقدر است؟ مثلا وقتی همدیگر را یکمرتبه می بینیم باید یک متر بپریم بالا یا یک طور خاص به هم نگاه کنیم! یا مثلا وقتی پوست موز افتاد جلوی پایمان جفت پاهایمان به هوا برود و با کله بخوریم زمین یا نه یک مقداری تعادلمان را از دست بدهیم؟ اینها مسائل خیلی ریزی است. باید ببینیم تا چقدر می توانیم در کمدی پیش برویم.

- رهنما: در قسمت های اول خیلی وقت ها فراتر می رفتیم اما کارگردان هدایت می کرد که در مسیر بیفتیم. بعد از دو هفته برای خودمان به یک اندازه رسیدیم.

- تشکر: البته فضای فانتزی خانواده ها هم با هم فرق دارد. خانواده  بابا نصیر به دلیل اینکه سن و سال بیشتری دارد، به رئال نزدیکتر است تا فانتزی خانواده محسن به لحاظ اینکه سه تا بچه دارد، فضای کمدی بیشتری می تواند داشته باشد. برای همین هم گفتم اندازه سروش صحت با اندازه کمدی علیرضا بذرافشان فرق دارد. به نظرم «ساختمان پزشکان» به شدت کمدی تر از «هفت سنگ» است چون آنجا همه کمدی بودند جز نیما افشار ولی اینجا نه منفی اند نه مثبت. آدم ها دچار یک نسبیتی هستند که اگر به سمت اشتباه روند، دوباره برمی گردند و راجع به اشتباه شان حرف می زنند. آنجا هیچ کس راجع به اشتباهش حرف نمی زد و همه می گفتند همینی است که هست.

گفت و گو با بهنام تشکر و فرناز رهنما درباره هفت سنگ

تفاوت در جنس کمدی ها

مسئله دیگری که درباره بازیگری بهنام تشکر وجود دارد این است که بعد از سروش صحت با کارگردان هایی مثل سعید آقاخانی و محمدحسین لطیفی هم در «دزد و پلیس»، «ساخت ایران» و «دودکش» همکاری داشته و در واقع شکل های مختلف کمدی را تجربه کرده. با اینحال اما معتقد است جنس تمام این کمدی ها با هم فرق می کند.

حتی با وجود اینکه متن «دزد و پلیس» را هم مثل «ساختمان پزشکان» پیمان و مهراب قاسم خانی نوشته بودند: «دقیقا باید بگویم جنس کمدی هر کدام کاملا فرق می کرد. فضاها متفاوت بود. پرداخت ها فرق می کرد. حتی شیوه نگارش برادران قاسم خانی هم متفاوت بود. درباره حسین لطیفی هم وضعیت همینطور بود. او حتی ساخت ایرانش با دودکش اش فرق می کرد.»

جالب اینجاست که تشکر بعد از بازی در «ساختمان پزشکان»، در تمام سریال هایش غیر از «ساخت ایران» با زوج های آن سریال همکاری داشت. در «دزد و پلیس» و «دودکش» با هومن برق نورد و در «هفت سنگ» با فرناز رهنما.

چند نفر مدرن فامیلی دیده اند؟

در بخشی از مصاحبه، بهنام تشکر از ما پرسید که خیال می کنید چند نفر «مدرن فامیلی» را دیده اند؟ در ادامه این سوال، یکسری پرسش و پاسخ کوتاه بین روزنامه و تشکر شکل گرفت که بهتر دیدیم آنها را از ساختار اصلی مصاحبه جدا کنیم و به صورت حاشیه به آن بپردازیم.

مشکل شما اینجاست که خیال می کنید فقط یک تعداد این سریال را دیدند!

- تشکر: شما خیال می کنید چه تعداد دیدند؟ من می دانم بالای چهل میلیون ندیدند از جامعه آماری هفتاد میلیونی.

20 میلیون از این جمعیت هفتاد میلیونی که بچه اند و اصلا به حساب نمی آیند.

- تشکر: می ماند چند میلیون؟

چند میلیون تلویزیون می بینند؟

- تشکر: 25 میلیون اصلا تلویزیون نمی بینند. 20 میلیون بچه اند، یک تعدادی پیرند، یک تعدادی سریال نمی بینند، چند ملیون می ماند؟

حدود 30 میلیون.

- تشکر: یعنی شما می گویید فقط 30 میلیون تلویزیون نگاه می کنند؟

الان برنامه 90 که پرمخاطب ترین برنامه تلویزیون است، در خوشبینانه ترین حالت، 15 میلیون مخاطب دارد. سریال تلویزیونی که نهایتا نمی تواند بیشتر از هفت، هشت میلیون مخاطب جذب کند.

گفت و گو با بهنام تشکر و فرناز رهنما درباره هفت سنگ

- تشکر: خب معلوم است 90 توی ماه رمضان پخش نمی شود. به نظر شما آمار بیننده های سریال های ماه رمضان چقدر است؟

نهایتا 10 میلیون.

- تشکر: فکر می کنید چند نفر مدرن فامیلی را دیدند؟

فرض کنیم نصف شان دیده اند.

- تشکر: نصف شان دیده اند؟!

اگر ندیده اند پس این همه اعتراض در فضای مجازی از کجاست؟

- تشکر: من دلیل اعتراض شما را نمی فهمم!