فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
من پریدم پیمان جا خالی داد / خاطره مهراب قاسمخانی از برادرش
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، او این متن را در مورد برادرش در صفحه شخصی خود در اینسستاگرام منتشر کرده و اسم آن را «خاطره/داداش» گذلشته است.
متن کامل این نوشته به شرح زیر است:
«خاطره پیدا كردن از پیمان توى كار خیلى كار سختیه. از بس بى حاشیه و آرومه. اگه توى لوكیشن هم بیاد معمولاً دور ترین نقطه به جمع رو پیدا میكنه و میشینه پشت میزش و كارش رو میكنه. البته منم تا حدودى اینجوریم ولى نه به شدت پیمان. به جاش دوران كودكى ما پر از خاطرات شیرینه. مثل اون بارى كه بابامون برامون یكى یه دونه هفت تیر اسباب بازى خرید كه خیلى شبیه اصل بودن و پیمان میخواست امتحان كنه كه این كه وقتى تو فیلما با ته هفت تیر میزنن تو سر یارو و بیهوش میشه واقعیه یا نه و روى من امتحان كرد. و فهمیدیم واقعیه. یا یه بار دیگه وقتى برامون تخت دو طبقه گرفتن و من اون بالا بودم وایستاد پایین و گفت بپر تو بغلم و وقتى من پریدم جا خالى داد كه خیلى بامزه بود. البته من یادم نیست بامزگیش رو چون بعدش هیچى نفهمیدم. خلاصه كه از این دست خاطرات شیرین كودكى زیاد داریم ولى خودش باید تعریف كنه چون من تو بیشترش بیهوش بودم.»
اخبار فرهنگی - خبرانلاین
ویدیو مرتبط :
مهراب قاسم خانی و ویدیوی تازه ای از ارغوان
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
مهراب قاسمخانی اعتراف کرد؛ من و پیمان به مهران مدیری دروغ گفتیم
به گزارش خبرآنلاین، او این ماجرا را در صفحه اینستاگرامش نوشته و اسم آن را هم «اعتراف» گذاشته است. بهانه این نویسنده برای روایت ماجرا، روز تولد مهران مدیری(18 فروردین) است.
متن کامل نوشته قاسمخانی بدین شرح است:
18 فروردین سالروز تولد مهران مدیری کارگردان و بازیگر مطرح کشورمان است و به همین دلیل مهراب قاسمخانی یادداشتی را به همین مناسبت در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده است
مهراب قاسمخانی:فکر کنم اوایل سال هشتادوچهار بود که مهران مدیری،محسن چگینی و برادران گلیان پیشنهاد دادن که یک سریال جدید شروع کنیم .پیمان هم طبق معمول به خاطر حساسیت و اهمیت کار موفق شد برامون دو ماه وقت بگیره که بتونیم در زمان کافی، با دقت و وسواس سریال جدیدی را طراحی کنیم .این شد که ما رفتیم خونه و دو ماه تمام خوردیم و خوابیدیم و هیچ کاری نکردیم روز قرارمون برای تحویل طرح،پیمان اومد دنبالم و توی مسیر دفتر گلیان تازه شروع کردیم به پیدا کردن یه طرح و کلی با هم هماهنگ کردیم که اونجا بهشون چیا بگیم وسر جلسه هم با وقاحت تمام نشستیم جلوی مهران و محسن و گلیان ها و قصه ای رو که توی ماشین با هم هماهنگ کرده بودیم با آب و تاب واسه شون تعریف کردیم. وسطش هم بداهه بهش شاخ و برگ میدادیم.
منم برای این که همهچیز طبیعیتر باشه یه صفحه کاغذ بیربط توی دستم بود و وانمود میکردم که از روی نوشته دارم میخونم.خلاصه که طرح مورد استقبال قرار گرفت و همه کلی خوششون اومد. همه چی به خوبی داشت پیش میرفت تا اینکه یهو پیمان گفت ما به یه طرح دیگه هم فکر کردیم که اونم شاید بد نباشه و شروع کرد به این که ما فکر کردیم میتونیم یه برگشت داشته باشیم به نسل قبلی شخصیت های پاورچین و بریم توی برره و با زندگی و فرهنگشون از نزدیک آشنا بشیم.این وسط من گیح شده بودم که این چرا یهو داره چرت و پرت میگه و قرارمون اصلا این نبود.
ولی خوب نمیشد کم آورد.این شد که دوتایی یه ربع هرچی به فکرمون رسید رو همونجا از خودمون در آوردیم گفتیم. نتیجهاش این شد که بچهها خیلی طرح رو پسندیدن و قرار شد، همون رو کار رو بکنیم. از دفتر که بیرون اومدم به پیمان گفتم اینو یهو از کجا در آوردی؟ گفت یه جا که تو داشتی حرف میزدی چشمم افتاد به یه مجله که روی میز بود و روش راجع به فیلم جنگ ستارگان نوشته شده بود و یهو به ذهنم رسید بد نیست ما هم یه همچین کاری بکنیم(توی جنگ ستارگان بعد از اکران فیلم های اولش در فیلم هار بعدی به داستان زندگی نسل قبلی شخصیت های اصلی پرداخت شده است) خلاصه اینجوری شد که سریال شب های برره شکل گرفت. البته چند هفته طول کشید که موفق شدیم یه کمی اون پرت و پلاهایی که تو جلسه گفتیم رو به هم ربط بدیم عوضش کلی بهمون خوش گذشت اون سال.
اخبار فرهنگی - خبرآنلاین