فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

مایا آنجلو درگذشت



اخبار,اخبار فرهنگی ,مایا آنجلو

 

اخبار فرهنگی - مایا آنجلو درگذشت

مایا آنجلو شاعر، نویسنده و فعال فرهنگی در سن 86 سالگی درگذشت.

به گزارش تابناک، عقل و خرد، بازیگری‌ و فعالیت‌های خستگی‌ناپذیر در حوزه حقوق بشر از جمله مواردی بود که نام مایا آنجلو یا مارگریت آن جانسن را سر زبان‌ها انداخت، اما او بیش از هر چیز به خاطر «نوشتن» معروف بود.

آنجلو شاعر و زندگی‌نامه‌نویس پرکاری بود که در تمام زندگی‌اش ده‌ها کتاب و مجموعه نوشت (شامل دو کتاب آشپزی). بخش زیادی از آثار او با مضامینی چون عشق، دل‌شکستگی، خانواده، نژاد و فمینیسم سر و کار دارند. کتاب‌های او با استقبال منتقدان روبرو شدند و خیلی از خوانندگان را به تحسین واداشتند. در ادامه به پنج کتاب معروف و پرطرفدار آنجلو اشاره می‌کنیم.

«می‌دانم چرا پرنده درون قفس می‌خواند» (1969)
اولین کتاب از هفت کتاب زندگی‌نامه شخصی آنجلو و معروف‌ترین و از نظر منتقدان بهترین کتاب او. داستان کتاب بخش زیادی از دوران کودکی آنجلو را دربرمی‌گیرد، زمانی که مایا جوان و برادر بزرگش دائم از خانه پدر و مادرشان به خانه مادربزرگشان در رفت و آمد بودند. آنجلو در کل زندگی‌نامه خود نه تنها حس خود نسبت به آوارگی بلکه تجربیاتش از نژادپرستی، مزاحمت جنسی و تجاوز را ترسیم می‌کند. «می‌دانم چرا پرنده درون قفس می‌خواند» نامزد دریافت جایزه ملی کتاب شد و تایم آن را به عنوان یکی از 100 کتاب غیرداستانی دنیای ادبیات انتخاب کرد. این کتاب روایتی انقلابی از وضعیت زنان جوان سیاه‌پوست در آمریکا بود.

«جرعه‌‌ای‌ نوشیدنی‌ خنک به من‌ بدهید، دارم‌ می‌‌میرم»‌ (1971)
اولین مجموعه شعر آنجلو. بخش زیادی از این کتاب پیش از انتشار اولین کتاب زندگی‌نامه شخصی او نوشته شد. بسیاری از اشعار کتاب «جرعه‌‌ای‌ نوشیدنی‌ خنک به من‌ بدهید، دارم‌ می‌‌میرم»‌ از ترانه‌های قدیمی گرفته شده است. (آنجلو در بیست و چند سالگی خواننده یک باشگاه شبانه بود.) کتاب به دو بخش تقسیم شده است: «جایی که عشق فریادی از اضطراب است» شامل اشعاری عاشقانه است، در حالی که «کمی پیش از پایان دنیا» شامل اشعاری درباره زنده ماندن به عنوان یک آمریکایی آفریقایی‌تبار در جامعه‌ای سفید است. این مجموعه شعر، پرفروش شد و سال 1972 نامزد جایزه پولیتزر بود.

«قلب یک زن» (1981)
آنجلو در چهارمین کتاب خاطراتش داستان زندگی خود را بین 1957 تا 1962 روایت کرد، وقتی که با پسرش، گای کالیفرنیا را ترک کرد تا به نیویورک برود. او خود را در میان دیگر هنرمندان و نویسندگان سیاه‌پوست می‌بیند، آثارش را در انجمن نویسندگان هارلم می‌خواند و در جنبش‌های حقوق بشر نقش دارد. او همچنین از عشقش به یک مبارز آزادی اهل آفریقای جنوبی می‌گوید که او را راهی سفر به لندن و قاهره می‌کند. با این حال، «قلب یک زن» در نهایت درباره روابط نیست - درباره «سفری به درون» است. منتقدان این کتاب را تحسین کردند. 16 سال پس از اولین انتشار، اپرا وینفری کتاب آنجلو را به عنوان بخشی از باشگاه کتاب اپرا انتخاب کرد که باعث شد در لیست پرفروش‌ها قرار بگیرد.   

«الان برای سفرم چیزی برنداشته‌ام» (1993)
اولین کتاب از مجموعه مقالات آنجلو شامل مجموعه‌ای از خاطرات شخصی و موعظه‌ها که گفته می‌شود با تشویق دوستش اپرا وینفری آن را نوشت. دومین مجموعه مقالات او با عنوان «حتی‌ ستاره‌ها‌ هم‌ تنها به‌ نظر می‌رسند» چهار سال بعد منتشر شد. هیلتن آلس در نیویورکر این دو مجموعه مقاله را «کتاب‌های امثال و حکم آنجلو» لقب داد.

«مامان و من و مامان» (2013)
آخرین کتاب آنجلو هفتمین زندگی‌نامه شخصی او و تنها کتابی است که او در آن بر رابطه‌اش با مادرش متمرکز شده است. بخش زیادی از روایات این کتاب در کتاب‌های خاطرات قبلی آنجلو آمده، اما این بار نقش مادرش در اتفاقات زندگی‌اش مورد تاکید قرار گرفته است. او از زمانی می‌گوید که مادرش در کودکی رهایش کرد و بعد از تجدید دیدار و آشتی با او می‌نویسد. کتاب با مرگ مادر آنجلو و آخرین حرف‌های او به مادرش به پایان می‌رسد: «تو برای بچه‌های کوچک مادر خیلی بدی بود، اما برای یک دختر بالغ هیچ مادری بهتر از تو نبود.»  

اخبار فرهنگی - تابناک

 


ویدیو مرتبط :
تکنیک های کوتاه در مایا - ذخیره سازی خودکار در مایا

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

«مایا آنجلو» درگذشت


مایا آنجلو شاعر و نویسنده آمریکایی بود که زندگی نامه او با عنوان "می دانم چرا پرنده در قفس می خواند" برایش تحسین و اعتبار بین المللی بدست آورد، روز چهارشنبه در سن 86 سالگی درگذشت.

 
 
 

صبح بخیر: مایا آنجلو شاعر و نویسنده آمریکایی بود که زندگی نامه او با عنوان "می دانم چرا پرنده در قفس می خواند" برایش تحسین و اعتبار بین المللی بدست آورد، روز چهارشنبه در سن 86 سالگی درگذشت. این نویسنده آمریکایی-آفریقایی که بخاطر نثر غنایی و صدای باشکوهش شهرت داشت، بدون سر و صدا در خانه اش در وینستون-سالم، کارولینای شمالی فوت کرد. هنوز علت مرگ او اعلام نشده است.

به گزارش صبح بخیر به نقل از reuters؛ آنجلو هم فعال حقوق مدنی بود، هم نمایشنامه نویس، خواننده، بازیگر و استاد، که در طول زندگی خود بیش از 30 کتاب نوشت و جوایز متعددی بدست آورد که از میان آنها می توان به نشان افتخار شهروند برتر کشور و نشان آزادی ریاست جمهوری از طرف باراک اوباما در سال 2011 اشاره کرد.

آخرین اثر او با عنوان "مامان و من و مامان" درباره مادر و مادربزرگش و همه چیزهایی که این دو به مایا یاد دادند بود که در سال گذشته منتشر شد. مایا در آخرین توئیت خود در روز 23 مه 2014 نوشته بود: «به خودت گوش بده و در آن سکوت شاید صدای خدا را بشنوی.»

«مایا آنجلو» درگذشت

آنجلو در روز چهارم آوریل 1928 در سنت لوئیس میزوری متولد شد. نام اصلی او مارگریت جانسون بود. وی پس از متارکه والدینش، بخشی از دوران کودکی خود را در استمپز آرکانزاس نزد مادربزرگش گذراند. در سن 7 سالگی نامزد مادرش به او تجاوز کرد که می گویند بعداً این شخص از دایی های مایا تا حد مرگ کتک خورد. شوک ناشی از تجاوز و مرگ متجاوز باعث شد که مایا تا شش سال نتواند حرف بزند.

او در این دوره خاموشی شروع به نوشتن کرد. مایا در سال 1969 خاطرات 17 سال اول زندگی اش را در زندگی نامه ای با عنوان "می دانم چرا پرنده در قفس می خواند" نوشت و دوست نویسنده او، جیمز بالدوین، مشوق او برای نوشتن این زندگی نامه بود. این کتاب روایت کننده نژادپرستی در دهه سی و چهل بود که مایا با آن روبرو بود و فانتزی های او از بلوند و سفید بودن را شرح می داد.

آنجلو هرگز به دانشگاه نرفت، ولی بیش از 30 مدرک افتخاری دریافت کرد. وقتی نوجوان بود به سان فرانسیسکو نقل مکان کرد. در آنجا به دنبال حرفه سرگرمی رفت و در 17 سالگی مادر شد و به عنوان راننده تراموا مشغول به کار شد. او که به عنوان خواننده و رقاص کالیپسو کار می کرد، نام خود را به مایا آنجلو تغییر داد. در اواخر دهه پنجاه به نیویورک نقل مکان کرد و قبل از رفتن به آفریقا، به صنف نویسندگان هارلم پیوست. سپس به آفریقا رفت و برای روزنامه هایی در قاهره و آکرا کار کرد.

در سال های بعد او نویسندگی را با خوانندگی ترکیب می کرد و روی پروژه هایی با رهبران حقوق مدنی مانند مارتین لوتر کینگ جی. آر. و مالکوم ایکس کار می کرد. آنجلو همچنین در فیلم ها، نمایشنامه ها و برنامه های تلویزیونی بازی می کرد، کارگردانی می کرد و فیلمنامه و نمایشنامه می نوشت. او ترانه سرا، مدرس و سخنران محبوبی نیز بود.

مایا آنجلو برنده جایزه گرمی برای سه آلبوم هم بود. علاوه بر "مامان و من و مامان"، وی آثار دیگری نیز دارد که عبارتند از: "به نام من خودت را جمع و جور کن"، "آواز می‌خوانیم، می رقصیم و مثل کریسمس مبارک می‌شویم"، "آهنگی که به بهشت پرتاب شد"، "حالا برای سفرم چیزی لازم ندارم"، "قلب یک زن" و "همه بچه های خدا کفش های سفر نیاز دارند".