فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

قلاده‌ها فیلمی برای نظام یا فیلم کردن نظام؟



   قلاده های طلا,فیلم قلاده های طلا,نقد فیلم قلاده های طلا,اخبار سینما

 

قلاده‌ها فیلمی برای نظام یا فیلم کردن نظام؟

فواد صادقی

فیلم قلاده های طلا یا بهتر است بگوییم پروژه قلاده های طلا، سومین اثر سینمایی است که درباره حوادث انتخابات 1388 ساخته می شود.

اخراجی های 3 ساخته مسعود ده نمکی، پایان نامه، تجربه حامد کلاهداری و اینک قلاده های طلا اثر ابوالقاسم طالبی،  با این حساب باید در آینده نزدیک شاهد ساخته شدن چهارمین و پنجمین تولید در این راستا توسط چهره هایی نظیر استاد سلحشور ، جناب شمقدری یا جمال شورجه باشیم.

 

خلاصه داستان:

قلاده های طلا روایت امنیتی از انتخابات 1388 است، عملیات ترور سید محمد خاتمی از سوی سیا، موساد و اینتلیجنت سرویس شکست می خورد و تیم جاسوسی مرکب از مجاهدین خلق، سلطنت طلبها ، اراذل واوباش و عوامل بیگانه پروژه تقلب در انتخابات را آغاز می کنند، و به ترور تعدادی از معترضان می پردازند، این عوامل که با هماهنگی یکی مقامات ارشد وزارت اطلاعات که جاسوس می باشد، وارد کشور شده و از دستگیری نجات می یابند، پس از اغتشتاشات فراوان سرانجام دستگیر شده و جاسوس هم لو می رود، فیلم با تجمع دانشجویان مقابل سفارت انگلیس که یکی از مراکز اصلی توطئه می باشد و ورود جاسوسان برای پروژه بعدی پایان می یابد.

 

نقد سینمایی

اولین نکته مثبت این فیلم آن است که نسبت به دو اثر دیگر از تولید حرفه ای تری برخودار است و دومین نکته مثبت برای طالبی آن است که نسبت به سایر آثار وی نیز "قلاده ها" یک سروگردن بالاتر ساخته شده است و اگر وی همین مسیر روبه رشد را در ساختن فیلم ادامه دهد، احتمالا در دهه آینده به سطح اول سینمای ایران خواهد رسید.

 

نکته دیگری که در مورد این فیلم در ابتدا باید به آن اشاره کرد، فرایند پرزحمت ساختن چنین فیلمی در سینمای ایران می باشد که با وجود دارا بودن امکانات منحصر به فردی نظیر نیروهای عملیاتی و تجهیزات نیروی انتظامی، امکان بستن معابر اصلی تهران و سایر تمهیدات لازم، بازهم اداره صدها سیاهی لشگر در صحنه های فیلم با توجه به مشکلاتی که ناشی از فعالیت در معابر اصلی تهران حتی در روزهای تعطیل و کم ترافیک وجود دارد ، مشکل است و ساخت چنین صحنه هایی تنها با زحمت فراوان ممکن است و از این رو گروه سازنده دشواری های زیادی را تحمل کرده اند.

 

در ابتدای ورود به نقد فیلم، اشاره به انگیزه نگارنده از تماشا و نقد چنین فیلمی شرط صداقت است. اگر نبود اظهارات مکرر و اصرارهای پی در پی طالبی مبنی بر اینکه فیلم وی مستند و دارای پشتوانه محکمی از واقعیات است و ورود وی به قضاوت درباره بسیاری از شخصیت ها و چهره های انقلاب با ذکر نام یا اشارات مستقیم صورت نمی گرفت، نیاز به دیدن فیلم طالبی  وجود نداشت و این اثر نیز مانند سایر آثار سینمایی وی چندان جدی گرفته نمی شد، اما از آنجا که این فیلم یا «پروژه قلاده ها» موضوعی فراتر از سینما را دنبال  می کند، لازم بود همزمان با اکران عمومی آن مورد نقد جدی قرار بگیرد.

 

اولین مشکل فیلم ، بارکردن پیام های سیاسی بیش از ظرفیت یک فیلم سینمایی است، شاید انتقال این حجم از پیام در قالب یک مجموعه ده ها قسمتی تلویزیونی برای مخاطب قابل پذیرش بود، اما زمان 100 دقیقه ای یک فیلم سینمایی، گنجایش این حجم از پیامهای سیاسی را که به صورت مستقیم ارائه می شود ندارد و به همین دلیل سازندگان مجبور شده اند برای انتقال حجم بیشتری از پیامها از انواع و اقسام روشها مانند صدای زمینه هنگام پخش تیتراژ آغاز فیلم و اسامی عوامل، زیرنویس، دیالوگها، صدای پس زمینه و ... استفاده کنند که اثر را از یک ساخته هنری دور و به یک بیانیه سیاسی مستقیم نزدیکتر می کند ، در حالی که هنر سینما استفاده از شیوه های غیرمستقیم انتقال پیام برای تاثیرگذاری بیشتر برروی مخاطب است.

   قلاده های طلا,فیلم قلاده های طلا,نقد فیلم قلاده های طلا,اخبار سینما

 

دومین مشکل اثر، تحت الشعاع قرار گرفتن موقعیت داستان و یا روایت فیلم برای انتقال پیامها و حفظ تعلیق اثر است و به همین خاطر، شخصیت پردازی و به وجود آوردن موقعیتهای احساسی یا منطقی در فیلم مغفول واقع شده است. طالبی برای تعریف کردن حوادث و پیامها در فیلم، آنچنان تحت تنگنای زمانی قرار دارد که فرصت نمی کند هیچ یک از شخصیت های اثر خود را پردازش کند و شناخت دقیقی از آنها به مخاطب ارائه دهد.

حتی روابط ظاهری کاراکترهای این اثر نیز با یکدیگر مشخص نیست، شخصیت ها در هاله ای از ابهام قرار دارند، شخصیت مرموز فیلم که به عنوان دکتر و ظاهرا معاون امینت وزارت اطلاعات معرفی می شود و در انتهای فیلم مشخص می شود یک جاسوس است، مشخص نیست چرا به کشور خود خیانت می کند؟

 

   قلاده های طلا,فیلم قلاده های طلا,نقد فیلم قلاده های طلا,اخبار سینما

 

یا دیگر معاون وزارت اطلاعات که روحانی و مسئول حفاظت این وزارتخانه است، خانواده اش را به خارج می فرستد، از چه شخصیتی برخوردار است؟ چرا خیانت می کند و چرا متحول می شود، دختر مترجم سفارت انگلیس که حتی در سفارتخانه نیز حجاب خود را حفظ می کند، چرا جاسوسی و به کشور خیانت می کند؟  سایر چهره های فیلم نیز وضعیت بهتری ندارند، دختر و مادر عضو سازمان مجاهدین خلق، هکر همجنس باز، گردن کلفت و لات آشوبگر و در نهایت سرتیم جاسوسان، همه شخصیتی یک سطری دارند و فیلم وارد جزئیات شخصیتی آنها برای باورپذیر شدن نمی شود.

 

ایرادات بصری و صوتی نیز در جای جای فیلم به چشم می خورد. از ناهماهنگی بین دوبله با حرکات لب بازیگران ، استفاده از دستبند قرمز برای قداره کشهای خیابانی و جلوه های ویژه ضعیف در آتش زدن اتوبوس، تا استفاده از صدای جلیلوند همزمان به جای  دو طرف یک مکالمه تلفنی در نقش رهبر جاسوسان ایران و سفیر انگلیس  که ظاهرا جناب طالبی برای خواندن دو سطر دیالوگ انگلیسی نتوانسته است یک دوبلور دیگر پیدا کند.

 

نقد سیاسی

طالبی همان گونه که انتظار می رفت، از کوچکترین فرصت برای ابراز تمایلات سیاسی خود در این اثر و حمله به دیگر چهره ها وجریانات سیاسی صرف نظر نکرده است، زیرنویس و دیالوگ های سکانس آغازین فیلم به این نکته اشاره می کند که سید محمد خاتمی و جناح اصلاح طلب مورد حمایت وآلت دست بیگانگان هستند و به دلیل اینکه خاتمی با افت محبوبیت مواجه شده و شانسی برای پیروزی ندارد، ترور وی برای ایجاد محبوبیت اصلاح طلبان در جامعه طراحی شده است و در واقع وی یک مهره سوخته است. بارها رهبر جاسوسان تاکید می کند که ترور محبوبیت می آورد و این پروژه ده ها بار امتحان شده است.

 

شاید از نگاه فیلم خانواده گاندی در هند و خانواده بوتو در پاکستان نیز عامل آمریکا وانگلیس بوده اند که تلویحا عنوان می شود ترور بی نظیر بوتو و ایندیرا و راجیو گاندی برای باقی ماندن قدرت در خانواده آنها و جلوگیری از افول محبوبیشتان توسط غرب طراحی شده است، ادعایی که از یک سو توهین بزرگی به ملت های هند و پاکستان واز سوی دیگر بی گناه جلوه دادن نواز شریف پدر معنوی طالبان و تروریست  های سیک است و کمتر هنرمندی حاضر می شود بدون کمترین دانش واطلاعات اولیه از یک جامعه، در یک سطر این گونه در تاریخ آن کشور قضاوت کند، که فرصت پرداختن به آن در این نوشتار نیست.

 

علاوه بر اصلاح طلبان و خاتمی، هاشمی رفسنجانی نیز در این فیلم به طور مستقیم مورد اتهام  اتصال به سرویس های جاسوسی قرار می گیرد و ادعا می شود وی از طریق فرزند خود به رهبر جاسوسان غرب اطلاع می دهد که باید حمله احمدی نژاد به وی در مناظره، توسط آمریکا و انگلیس تلافی شود و فرزند دیگر هاشمی نیز که مدیر متروی تهران است، به هماهنگی و زمینه سازی برای اغتشاش و فرستادن یک قطار خالی مترو برای فراری دادن تروریست ها و جاسوسان متهم می شود.

 

طالبی که به ریشه اصلی اعتراضات به انتخابات 88 اشاره نمی کند، عوامل اصلی اعتراضات را جاسوس، سلطنت طلب ، یا اعضای مجاهدین خلق و یا دارای انحرافات جنسی معرفی می کند.

 

   قلاده های طلا,فیلم قلاده های طلا,نقد فیلم قلاده های طلا,اخبار سینما

 

این فیلم ساز شهیر، ستاد انتخاباتی قیطریه را مرکز توزیع پول اینتلیجنت سرویس در ایران بین اراذل و اوباش برای اغتشاش اعلام می کند. از نظر طالبی، حتی معترضین نا آگاه و طرفداران موسوی نیز در مقابل طرفداران احمدی نژاد بی منطق، بی ادب و پرخاشگر هستند. سمبل طرفداران احمدی نژاد در فیلم، دختر خانواده است که کمترین اشکالی در  رفتار و گفتار وی وجود ندارد؛ و پسر خانواده به عنوان سمبل طرفداران رقیب، معمولا عصبی و در بهترین حالت نیز گول خورده است و بعد از یک انقلاب و تحول درونی که مشخص نیست در فیلم چگونه و چرا اتفاق می افتد، به تجمع در برابر سفارت انگلیس دست می زند.

 

طالبی، نقشی برای جناح ها وجریانات سیاسی در کشور قائل نیست و کلیه منتقدین و مخالفین سیاسی خود را عوامل بیگانه و جاسوس معرفی می کند و این پیام را در ابتدای فیلم از زبان سرتیم جاسوسان در ایران بیان می کند که عوامل مستقیم جاسوسی، قلاده های طلا دارند و سایر عوامل که به صورت غیرمستقیم جاسوسند، قلاده های چرمی و رنگی (احتمالا از رنگ سبز)

 

البته این گونه پیام ها وقضاوت ها که فراوان در فیلم وجود دارد و با زحمت در مدت زمان محدود 100 دقیقه چپانده شده اند، پیش از این به تفصیل و با منطق قویتری در سرمقاله ها و اخبار ویژه کیهان، خبرگزاری فارس، نشریات همسو و سایت های زنجیره ای به نگارش درآمده است، اما در فیلم به همان روانی روایت نشده است.

 

مشکل بزرگ طالبی در این فیلم که یک گام از صحبت های محمود احمدی نژاد درباره نقش وزارت اطلاعات در حوادث انتخابات جلوتر برمی دارد و معاون وزارت اطلاعات را جاسوس معرفی می کند، آن است که دست کم یک سال دیر به ساخت «قلاده ها» اقدام کرده است. چرا که با ظهور جریان موسوم به انحرافی، خانه نشینی احمدی نژاد و حوادث سال 1390، همان نگاهی که اصلاح طلبان و هاشمی را عامل بیگانه می دانست، هم اکنون احمدی نژاد و دولت را نیز به این فهرست افزوده  و یک قلاده به کلکسیون قلاده های طالبی اضافه کرده است.

از این رو فیلم طالبی تا زمان اکران در جشنواره فیلم فجر دست کم یک سال از تحلیل های کیهان عقب تر است و به همین دلیل، تماشاچیان همسوی وی در فیلم، احمدی نژادی های سابق هستند و دیگر نمی توانند با او همراهی کند.

 

نقد فنی

آنچه بر پرده سینما مشاهده می شود، به هیچ وجه با ادعای طالبی مبنی بر مطالعات گسترده امنیتی برای تولید قلاده ها همخوانی ندارد. وی در برنامه هفت مدعی شد که به ده ها تن از مقامات ارشد کشور، اسناد فوق سری مربوط به حوادث پس از انتخابات، بازجوها، زندانیان و... دسترسی داشته و هزاران صفحه از اسناد و مطالب و تحلیل های مهم را مطالعه کرده است، یا آن که حتی رنگ پراید مقابل پایگاه بسیج نیز با واقعیت داستان انطباق دارد.

 

اما با مشاهده فیلم متوجه می شویم که موضوع از سه حالت خارج نیست: یا طالبی برای مهم و مستند جلوه دادن فیلم خود دست به غلو زده و این فیلم صرفاً ساخته ذهنیت و نظرات شخصی اوست، یا مقامات نظام و مسوولان امنیتی که وی مدعی ملاقات با آنهاست، وی را جدی نگرفته و به دادن اطلاعات و تحلیل های روزنامه ای بسنده کرده اند و یا واقعا سطح مقامات و کارشناسانی که وی با آنها ملاقات کرده، در آن حد پایین بوده است که محصولش دارای چنین ساختار فنی ضعیفی بوده است که امیدواریم فرض سوم صحیح نباشد.

 

اولین مشکل تحلیل فنی این فیلم، زیر سوال بردن انقلاب است؛ اگر قرار باشد سناریوی «ترور عوامل وابسته به غرب و سپس محبوب کردن آنها در جامعه و راه انداختن موج خون برای انتقام ترورها از افراد بی گناهی که ظاهرا به عنوان عوامل ترور معرفی می شود» که طالبی سرسختانه بر آن در جای جای فیلم اصرار دارد را بپذیریم، چه قضاوتی درباره حوادث سه سال نخست انقلاب و ترور چهره های برجسته انقلاب و سپس حذف جریان مجاهدین خلق و... از عرصه کشور خواهیم داشت؟ آیا این نوع تحلیل که بدون هیچ مبنا و استنادی و صرفا بر اساس توهمات یک یا چند فرد ارایه می شود و پیش از این نیز در برخی رسانه ها و محافل مورد علاقه آقای کارگردان مطرح شده، تطهیر سازمان تروریستی مجاهدین خلق و زیر سوال بردن حقانیت و پایگاه مردمی رهبران انقلاب و نیروهای خط امام نیست؟

 

دومین مشکل فنی فیلم، که اصرار زیادی بر استفاده از اسامی واقعی و مکان های واقعی دارد ، اشتباهات و گاف های فاحش در بازخوانی ماجراست، به طور نمونه  با ستاد قیطریه عصر 22 خرداد  برخورد و تعطیل شد و این ستاد در روز 23 خرداد وجود خارجی نداشته است که اراذل واوباش استخدام شده توسط اینتلیجنت سرویس برای دریافت دستمزد خود به صورت نقد به آن مراجعه کنند؛ یا حادثه پایگاه مقداد در روشنایی عصر اتفاق افتاد، نه چند ساعت گذشته از شب و تا کنون هیچ مقامی از شهادت یکی از ماموران حاضر در پشت بام پایگاه بسیج بر اثر اصابت گلوله و نیز کشته شدن معترضان توسط نیروهای بسیج - که در فیلم نمایش داده می شود- سخنی  نگفته است، یا اظهار این که کلیه کشته شدگان حوادث پس از انتخابات به جز دو نفر در پایگاه نینوا توسط  جاسوسان اینتلیجنت سرویس ترور شده اند، اخبار رسمی منتشر شده تا کنون را زیر سوال می برد.

 

از سوی دیگر طالبی که با سه بار در اختیار گرفتن برنامه های زنده پربیننده تلویزیون به تبلیغ درباره فیلمش پرداخت و اظهار کرد حتی درباره اینکه چه کسی اول سنگ پرت کرده تحقیق کرده و فیلمش مستند است، چگونه دو پایگاه نینوا و عاشورا را که دو کیلومتر با هم فاصله دارند، در حادثه 25 خرداد از هم تشخیص نداده است؟ یا چگونه فیلم موبایلی فائزه هاشمی چند روز بعد از انتخابات، به عنوان فیلم قبل از حوادث انتخابات نشان داده می شود؟

 

سومین مشکل فنی فیلم نمایش ناشیانه فعالیت های اطلاعاتی توسط طالبی است که با توجه به سابقه و دسترسی های وی، دست کم در این بعد از قلاده ها انتظار بیشتری می رفت، این که سرتیم کل عملیات سرویس های اطلاعاتی خارجی در ایران همیشه در کف خیابان حضور داشته، شخصا آدم می کشد، شخصا اتوبوس آتش می زند و در حد یک نیروی دست چندم عملیاتی عمل می کند، این که تعقیب و مراقبت ها و تردد عوامل وزارت اطلاعات همیشه با ماشین های شاسی بلند خارجی صورت می گیرد، در حالی که برخلاف پیش پا افتاده ترین بدیهیات سیستم امنیتی است؛ واین که نیروی انتظامی و احتمالا سایر نیروهای نظامی و امنیتی کلیه کنترل های و فرماندهی عملیاتی خود را از داخل وزارت اطلاعات انجام می دهند و هیچ مرز مشخصی در تردد، حیطه بندی فعالیت ها، حضور در ستاد و کف خیابان و انجام عملیات با جمع آوری و تعقیب و مراقبت وجود ندارد و همه نیروهای اطلاعاتی و انتظامی در این فیلم همه کار می کنند، نشان می دهد نه تنها طالبی تلاش چندانی برای انطباق ساختار فیلم با واقعیت های اطلاعاتی نداشته است، بلکه دست کم فیلم های جاسوسی چند دهه اخیر سینمای جهان را نیز با دقت تماشا نکرده است و  تنها با استفاده از چند واژه مانند «سفید کردن، ت. م و منبع» که برای تماشاگر عادی نامفهوم است، خواسته تسلط خود بر ژانر امنیتی را نشان دهد.

 

از یک سو در فیلم، سیستم جاسوسی اینتلیجنت سرویس از آنچنان دقت و سرعتی برخودار است که در کسری از دقیقه و با دریافت یک پیامک، عوامل خود را از محاصره و درگیری در یک ساختمان نیمه تمام یا ماشین نیروی انتظامی نجات می دهد، اما نمی داند خاتمی که قرار بوده ترور شود، چند ساعت قبل با یک هواپیمای دیگر به تهران آماده است! و یا ظاهرا بمب استفاده شده در فیلم یادآور بمب های فیلم های جاسوسی و اکشن دهه شصت میلادی است که بدون هیچ گونه استتاری کشف، به راحتی جدا و از پنجره هواپیما  به بیرون پرت می شود! استفاده از این بمب و این ناشی گری، اگرچه توسط یک گروه آماتوری خودسر تروریستی قابل قبول است، اما از «سه غول جاسوسی دنیا» به روایت طالبی باور کردنی نیست.

   قلاده های طلا,فیلم قلاده های طلا,نقد فیلم قلاده های طلا,اخبار سینما

  

از طرف دیگر از زبان امین حیایی که در نقش تام کروز وطنی هم زمان همه جا حضور دارد و قرار است یک تنه بار وزارت اطلاعات و پلیس و ... را به دوش بکشد، بر سناریوی انقلاب رنگی تاکید می شود و از طرف دیگر بر ایجاد ترور و استفاده از خشونت توسط جاسوسان.

در حالی که طالبی می توانست به جای خواندن 25هزار صفحه مطلب به ادعای خود، با مطالعه چند صفحه ای  پروژه انقلاب های رنگی  متوجه این موضوع شود که در این انقلاب ها خشونت، قتل و ترور خط قرمز سیا و مانع پیوستن توده های مردم به جریان انقلاب به دلیل افزایش هزینه های اعتراض  بوده و بر صلح آمیز بودن کامل این انقلابها توسط گردانندگان و طراحان آن تاکید شده است.

مشخص نیست چرا در این فیلم، ماموران اطلاعات که با استفاده از نفوذی خود در درون خانه تیمی از تمامی اقدامات جاسوسان با اطلاعند، هیچ اقدامی برای دستگیری آنها نمی کنند تا سران اصلی قادر به فرار از کشور بشوند.

 

فرجام

با توجه به این که پرداختن به همه نقاط ضعف فنی  و محتوایی این  فیلم مثنوی هفتاد من کاغذ می شود، در پایان به این نکته بسنده می کنیم که:

 برادر عزیز و دلسوز جناب طالبی

اگر منطق قلاده ها که محور اصلی  فیلم  شماست را بپذیریم ، آیا خود شما ناخواسته قلاده دار نشده اید؟

آیا زیر سوال بردن سیستم امنیتی کشور و متهم کردن مقامات عالی رتبه نظام به جاسوسی و وابستگی به بیگانه، آلت دست دشمن خواندن جریانات اصلی سیاسی کشور، آلوده نشان دادن وزارت اطلاعات در بالاترین سطوح، آلوده نشان دادن نیروی انتظامی به جاسوسی و ضرب و شتم کردن برای گرفتن اعتراف، تاکید بر کارآمدی برخوردهای  فیزیکی و خیابانی به جای برخوردهای اقناعی از طرف نظام، چیزی جز تحقق اهداف بیگانگان است؟

رهبرانقلاب در طول دو سال سپری شده از پایان حوادث سال 1388 ، در ده ها سخنرانی بر اینکه حضور مردم حامی نظام و رهبری، عامل اصلی بازگشت آرامش به کشور بود، تاکید کرده اند، اما در این فیلم هیچ اثری از حضور مردم در این سوی میدان دیده نمی شود.

 

   قلاده های طلا,فیلم قلاده های طلا,نقد فیلم قلاده های طلا,اخبار سینما

 

حضور انبوه جمعیت ، چه در قالب تصاویر مستند تظاهرات 25خرداد و چه در قالب سکانس های تولیدی ، همواره به عنوان معترضین به انتخابات به تصویر کشیده شده است و در این سو تنها حضور ماموران انتظامی و امنیتی دیده می شود و نه مردم هوادار نظام. نتیجه گیری فیلم هم این است که حوادث سال 1388 با برخورد سخت دستگاه های انتظامی و امنیتی  پایان یافت و افرادی هم که مخالف برخورد سخت بودند، بعدا مشخص شد جاسوس بیگانه در دستگاه های امنیتی هستند، نتیجه گیری که با مواضع رهبری و سیاستهای رسمی نظام در تضاد است.

 

اگر فرض های شما درباره قلاده دار بودن بسیاری از جریان ها وافراد در پست های عالی و حساس نظام را بپذیریم، چه تضمینی وجود دارد که  قلاده ها از این سو عمل نکرده و در پوشش دفاع از نظام و ولایت فقیه به تخریب و زدن ریشه انقلاب و نظام در داخل وخارج کشور دست نزده باشند؟ پس هشیار باشید و اگر خدای ناکرده، ناخواسته قلاده ای  برگردن شما انداخته شده است، آن را بازکنید، و انشاءالله همان گونه که در نیت دلسوز انقلاب هستید، در عمل نیز در راستای انقلاب و نظام عمل کنید، نه در جهت ضربه زدن به آن./بازتاب


ویدیو مرتبط :
فیلم آموزشی آزمون نظام مهندسی-کتاب قانون نظام مهندسی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

"پیام مخفیانه 7 صبح"، دست احمدی نژاد را رو کرد / راز کیفیت پایین صدا در فیلم رئیس جمهور چه بود؟/مطهری:این جلسه نشان از سلامت نظام ما داشت



اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

تحلیل بر آنچه در "جنجالی ترین استیضاح" کشور گذشت

"پیام مخفیانه 7 صبح"، دست احمدی نژاد را رو کرد / راز کیفیت پایین صدا در فیلم رئیس جمهور چه بود؟

عصرایران - بعد از ظهر 15 بهمن 1391 ، صحن علنی مجلس شورای اسلامی شاهد سخنانی از رئیس جمهور بود که یادآور مناظره های انتخابات ریاست جمهوری و "بگم؟ بگم؟" های احمدی نژاد بود.

ماجرا از آنجا آغاز شد که احمدی نژاد در پشت تریبون گفت: من نواری دارم که خیلی چیزها را روشن می کند اما دوستانم گفته اند آن را پخش نکنم.اما لاریجانی بلافاصله خطاب به رئیس جمهور گفت: هر چه دارید پخش کنید و نگذارید چیزی مخفی بماند.

سپس احمدی نژاد با اندکی تأخیر ، نوار را پخش کرد ، نواری که چیزی از مکالمات آن ، مشخص نبود و فقط صداهای مبهمی از آن می آمد.احمدی نژاد ، بعد از پخش این نوار نامفهوم ، صداهای نامفهوم آن را بازخوانی کرد و گفت که در این نوار ، برادر رئیس مجلس ، برای اخذ امتیازاتی پیش سعید مرتضوی رفته بود.

در پی پخش این فایل نامفهوم ، علی لاریجانی درباره آن چنین گفت که اولاً ارتباطی بین این فایل و استیضاح وجود ندارد ، ثانیاً اگر برادرش مشکلی دارد ، احمدی نژاد مستنداتش را به دادگاه ارائه دهد.

اما مهم تر از همه این ها ، نکته ای بود که علی لاریجانی با زیرکی آن را فاش کرد تا توپی که احمدی نژاد به سمت زمین رئیس مجلس شوت کرده بود ، با ضدحمله لاریجانی به "محوطه 18 قدم احمدی نژاد" برگردد و "بگم بگم؟" احمدی نژاد که این بار در قالب "نوار را بذارم؟ بذارم؟" جلوه گر شده بود ، به طور آشکاری به زیان وی تمام شود.

لاریجانی فاش کرد که ساعت 7 صبح روز استیضاح ، فروزنده ، معاون رئیس جمهور به نزد وی آمده و گفته که پیامی فوری از جانب احمدی نژاد دارد.فروزنده به لاریجانی گفته بوده که به نفع اوست استیضاح را از دستور کار مجلس خارج کند زیرا احمدی نژاد نواری از یکی از بستگان لاریجانی دارد که اگر در مجلس پخش کند ، برای لاریجانی بد می شود.

لاریجانی بعد از این تهدید گفته است: استیضاح لغو نمی شود و احمدی نژاد هم اگر نواری دارد ، پخش کند و چیزی کم نگذارد.

در واقع ، اتفاق ساعت 7 صبح ، ارتباط تامّ و تمامی با سخنان ساعت 4 بعد از ظهر احمدی نژاد در مجلس دارد و این ، همان جایی است که احمدی نژاد در محاسباتش در نظر نگرفته بود.

احمدی نژاد در ابتدای بحث نوار ، اعلام کرد که نواری دارد ولی نمی خواهد آن را پخش کند. احتمالاً او گمان می کرد با توجه به پیام تهدیدی که صبح همان روز به لاریجانی فرستاده بود ، رئیس مجلس از کنار این جمله احمدی نژاد که"نوار دارم ولی پخش نمی کنم" رد خواهد شد ولی لاریجانی ، چندین بار و به اصرار تأکید کرد که احمدی نژاد حتماً نوار را پخش کند.احمدی نژاد هم بعد از کمی این پا و آن پا کردن و دعوت از نمایندگان برای فرستادن صلوات ، فایل مورد اشاره را پخش کرد.

اگر احمدی نژاد ، اول صبح روز استیضاح ، پیام تهدید به رئیس مجلس نمی فرستاد و مستقیماً نوار مورد ادعا را پخش می کرد ، می شد با مسامحه پذیرفت که قصد احمدی نژاد ، افشای یک خلاف قانون است(به فرض وچود) ولی وقتی احمدی نژاد ، ابتدا پیغام می فرستد که بیا معامله کنیم و وقتی جواب رد لاریجانی را می شنود ، اقدام به پخش نوار می کند ، دیگر نمی توان به حسن نیتش باور داشت چون معنای پیام صبح این بود که شما آدم را استیضاح نکنید و من هم هوای فامیل شما را دارم ؛ در واقع ، پیام 7 صبح احمدی نژاد دعوت به یک معامله سیاسی برای قانون شکنی متقابل بود.

پخش این فایل در مجلس ، باعث شد که لاریجانی فرصت بیابد و از پیشنهاد 7 صبح احمدی نژاد برای معامله پرده بردارد و اتفاقاً برای لاریجانی خوب شد که به این مناسبت ، توانست اعلام کند که زیر بار معامله پنهانی نرفته است زیرا خلافی نکرده تا نگران افشایش باشد و اگر ریگی به کفشش بود ، همان صبح ، قضیه را با احمدی نژاد حل و فصل می کرد. این ، همان نکته ای بود که احمدی نژاد در محاسباتش در نظر نگرفته بود.

به علاوه علی لاریجانی با زیرکی دیپلماتیکی توانست از این فرصت استفاده کند و بخشی از سخنان داوود احمدی نژاد ، برادر رئیس جمهور درباره فساد مالی اطرافیان رئیس جمهور و ارتباط آنها با خارج را تیتروار علنی کند و نهایتاً کنایه ای سنگین به احمدی نژاد بیاید که اگر برادر من تخلفی کرده ، به آن رسیدگی شود و فرق من و شما در این است که من مانع رسیدگی نمی شوم ولی شما مانع رسیدگی به پرونده های اطرافیان تان هستید.

اما فارغ از این بحث و جدل بسیار صریح و جدی ، نکته بسیار مهمی که نباید مغفول باشد ، کیفیت "بسیار نازل ، واقعاً نامفهوم و خراب" صدا در فایل پخش شده توسط احمدی نژاد است.

آن طور که احمدی نژاد گفته است ، حدود بیست و چند ساعت نوار ویدئویی دارد که از جلسات افراد مختلف با مرتضوی ضبط شده است. حال سوال جدی و منطقی این است که اگر مرتضوی و دولت ، خواسته اند از جلسات خاص، با افرادی نظیر برادر لاریجانی فیلم برداری و مستند سازی کنند ، چرا این کار را با کیفیتی چنین نازل انجام داده اند به طوری که صحبت های طرفین ، اصلاً مفهوم نیست و باید احمدی نژاد از روی کاغذی که قبلاً تهیه شده ، بگوید که این چه گفت و آن یکی چه گفت؟!

قطعاً کسی که بخواهد در چنان سطحی ، مستند سازی صوتی و تصویری مخفیانه انجام دهد ، می تواند حتی با امکانات عادی بازار هم ، با کیفیت بسیار عالی ، صدا و تصویر را ضبط کند تا نیازی به متن تایپی نباشد(!) ؛ لذا این احتمال دور از ذهن نیست که صدای ضبط شده ، دارای کیفیت بوده ولی آن را مخدوش کرده اند تا بتوانند آنچه خود می خواهند به طرفین گفت و گو نسبت دهند و الاّ نمی توان عقلاً پذیرفت که این همه امکانات ، نتوانسته باشند دو کلمه حرف را درست و حسابی ضبط کرده باشند که اگر واقعاً نتوانسته اند ، باید تأسف خورد به حال سیستمی که در قرن 21 و با این همه امکانات ، خواسته صدای کسی را ضبط کند ولی نتوانسته است!

به هر حال ، امروز ، روزی بود که گیوتین "بگم؟ بگم؟" های احمدی نژاد ، بی آن که ثمری داشته باشد ، فرود آمد و مشخص شد که اولاً آنچه سال ها در این خصوص می گفت ، در چه حدی است و ثانیاً بقیه هم کلی "بگم؟ بگم؟" ناگفته دارند و گر پرده بیفتد ، احمدی نژاد هم باید در ردیف اول پاسخگویی باشد./عصرایران

مطهری: احمدی‌نژاد برای دفاع از وزیر نیامده بود/ معلوم شد مهم‌ترین ادعاهای آقای رئیس جمهور در همین حد است

نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه اتفاقات جالبی در جلسه علنی امروز مجلس رخ نداد، گفت: البته این جلسه نشان از سلامت نظام ما داشت.

به گزارش فارس، علی مطهری نماینده مردم تهران بعد از پایان جلسه علنی امروز مجلس در جمع خبرنگاران درباره استیضاح شیخ‌الاسلامی گفت: تصور ما این بود که 50 درصد احتمال استیضاح و 50 درصد احتمال عدم استیضاح آقای شیخ‌الاسلامی وجود دارد اما با توجه به صحبت‌های آقای رئیس جمهور ورق برگشت و کسانی که می‌خواستند به استیضاح رأی ندهند، رأی به استیضاح دادند.

وی با بیان اینکه جلسه علنی عصر امروز به دلیل مطالب مطروحه جالب نبود، افزود: صحبت‌های آقای رئیس جمهور واقعاً در شأن رئیس جمهور نبود اما فکر می‌کنم در کل برای نظام با برکت بود برای اینکه بالاخره آقای رئیس جمهور که می‌گفتند یکسری مسائل را می‌دانم و خواهم گفت، گفتند.

مطهری افزود: معلوم شد که مهم‌ترین ادعاهای آقای رئیس جمهور در همین حد است که در مجلس پخش شد و البته این نشانه سلامت نظام ما است چون مشخص شد که تخلفات یکی از نزدیکان سران نظام ما در همین حد است که یک گفت‌وگو با آقای مرتضوی داشته است.

نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه ادعای رئیس جمهور درباره تخلف یکی از نزدیکان رئیس مجلس نشان داد که فساد بزرگ در بین مسئولان ما وجود ندارد، افزود: نفس کار آقای احمدی‌نژاد غیر قانونی و غیر شرعی بود اینکه فردی که حضور ندارد فیلم او را در مجلس به نمایش بگذاریم، اخلاقی نیست.

مطهری با بیان اینکه جلسه استیضاح آقای شیخ‌الاسلامی برکات زیادی برای نظام ما خواهد داشت، گفت: جلسه امروز مقداری چهره آقای رئیس جمهور را آشکارتر کرد و فکر می‌کنم به نقطه پایان بحران نزدیک‌تر شده‌ایم.

وی در پایان با بیان اینکه رئیس جمهور برای دفاع از شیخ‌الاسلامی به مجلس نیامده بود، گفت: فکر می‌کنم رأی آوردن و نیاوردن استیضاح برای آقای احمدی‌نژاد مهم نبود./فارس