فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

فیلم های اقتباسی از آثار ادبی


سینمای هالیوود عادت عجیبی به سرقت از کتاب‌های مورد علاقه ما برای ساختن اقتباس سینمایی دارد.هر چند این‌کار چه خوب باشد چه بد، به طور معمول در روند فیلم‌سازی، هیچ اثر ادبی در برگردان به فیلم بدون تغییر نمانده است اما بدترین حالت این است که اثر سینمایی اقتباسی اصلا شباهتی به داستان منتشر شده نداشته باشد.

خبرگزاری ایبنا:  سایت «ریدینگ روم» (The reading Room) در مقاله‌ای انتقادی نوشته است: «بسیاری ممکن است در تماشای یک فیلم اقتباسی، به ایجاد تغییرات کوچک در جزئیات اثر ادبی اهمیتی ندهند اما، هنگامی که فیلم‌سازان داستان یا لحن یک اثر ادبی را به کلی دگرگون می‌کنند، همه چیز زشت جلوه می‌کند.

10 فیلم اقتباسی که به اثر ادبی آن وفادار نبوده‌اند

هرچند در این بین، فهرستی از 20 فیلم سینمایی اقتباسی برتر وجود دارد، اما در عین حال، 10 اثر اقتباسی نیز وجود دارند که به طور کلی داستان ادبی اصلی را کن‌فیکون کرده‌اند.

«صبحانه در تیفانی» نوشته ترومن کاپت

10 فیلم اقتباسی که به اثر ادبی آن وفادار نبوده‌اند

نسخه سینمایی این رمان در دنیای هالیوود، یک اثر کلاسیک محسوب می‌شود. این فیلم نمونه‌ای از کمدی عاشقانه است که در پایان دو شخصیت اصلی به یکدیگر می‌رسند. تنها مشکل این اثر سینمایی این است که پایان اصلا با آن‌چه «کاپت» نوشته است مطابقتی ندارد زیرا این رمان به طور کل یک داستان عاشقانه نیست!



«تب هیجانی شدید» (Fever Pitch) نوشته نیک هورنبای

10 فیلم اقتباسی که به اثر ادبی آن وفادار نبوده‌اند

 «تب هیجانی شدید»، یک رمان خاطره‌ای درباره زندگی نویسنده آن، «هورنبای» به عنوان یکی از هواداران تیم فوتبال «آرسنال» انگلستان است.

 این داستان به هیچ‌وجه یک کمدی عاشقانه نیست اما ظاهرا تولید‌کنندگان نسخه سینمایی این اثر ادبی، بخش خاطراتی آن را به فراموشی سپرده‌اند.

در فیلم، شخصیت اصلی هوادار تیم بیس‌بال ««بوستون رد ساکس» است و تم اصلی بنابر دلایلی به داستانی عاشقانه بدل شده است. با وجود این‌که نسخه سینمایی با استقبال روبه‌رو نشد اما کتاب این داستان هم‌چنان مخاطب دارد.



«شورشی» (Insurgent) نوشته ورونیکا راث

10 فیلم اقتباسی که به اثر ادبی آن وفادار نبوده‌اند

 اقتباس سینمایی از رمان «شورشی» به تازگی ساخته شده است اما در همین زمان کوتاه نیز هواداران رمان از تفاوت‌های زیاد فیلم با داستان اصلی سخن می‌گویند.

 فیلم‌سازان به طور کل محور اصلی داستان را این‌گونه بازتولید کرده‌اند: جعبه‌ای رازآلود که فقط می‌تواند به دست کسی باز شود که کلا با دیگران فرق داشته باشد. هرچند، فیلم برخی صحنه‌های کلیدی رمان را حفظ کرده است اما داستان آن به کل روند جدیدی را طی می‌کند.



«پارک ژوراسیک» نوشته مایکل کرایتون

10 فیلم اقتباسی که به اثر ادبی آن وفادار نبوده‌اند

هر دو نسخه ادبی و سینمایی این کتاب جزو پرفروش‌ها بوده‌اند اما دو داستان مجزا از هم به‌شمار می‌روند. به‌طور خاص، «استیون اسپیلبرگ» شخصیت‌های داستان را تغییر داده است.

جنسیت یکی از کودکان عوض شده، دکتر «گرانت» به‌جای شخصیت کودک‌دوست به یک فرد کودک‌گریز بدل شده و تعدادی از شخصیت‌هایی که در داستان می‌میرند در فیلم نجات پیدا می‌کنند. تغییر دادن رمانی به شهرت «پارک ژوراسیک» حرکتی جسورانه محسوب می‌شود با این حال خود فیلم هم اثری کلاسیک به‌شمار می‌رود.



«طبیعی» (Natural) نوشته برنارد مالامود

 10 فیلم اقتباسی که به اثر ادبی آن وفادار نبوده‌اند

 رمان کلاسیک «طبیعی» درباره بازی بیس‌بال نسبت به نسخه سینمایی آن تلخ‌تر است و فضایی تیره‌تر دارد. در هر دو نسخه به داستان «روی هابز» بازیکن بیس‌بال در تیم تخیلی «شوالیه‌های نیویورک» می‌پردازد. در هر دو روایت، «هابز» رشوه می‌گیرد تا تیم باعث شکست در آخرین بازی فصل شده و در لیگ ملی قهرمان نشود.

 و در هر دو نسخه سینمایی و ادبی، او تصمیم می‌گیرد تا موجب پیروزی تیم شود. پایان نسخه سینمایی بسیار شهرت دارد؛ «هابز» ضربه نوبت خود را به چراغ‌های استادیوم می‌زند و تیم برنده می‌شود.

اگرچه در کتاب، او در پایان ضربه را بیرون می‌زند و به عنوان متقلب شناخته می‌شود و داستان با سرانجامی تلخ به اتمام می‌رسد.



«درخشش» (Shining) نوشته استفن کینگ

10 فیلم اقتباسی که به اثر ادبی آن وفادار نبوده‌اند

 نسخه سینمایی این داستان، ساخته استنلی کوبریک یکی از بهترین فیلم‌های ترسناک است؛ هرچند، اقتباسی وفادارانه به کتاب محسوب نمی‌شود.

در کتاب پدر «دنی» حتی هنگامی که عقل خود را از دست می‌دهد، هم‌چنان یک فرد قابل ترحم می‌ماند. حس ششم دنی در رمان بسیار برجسته‌تر نشان داده شده است و چندین صحنه غیرعادی چون گیاه زنده هراسناک به طور کل از فیلم حذف شده‌اند.



«نگهبان خواهر من» نوشته جودی پیکولت

10 فیلم اقتباسی که به اثر ادبی آن وفادار نبوده‌اند

 رمان «پیکولت» درباره دختری است که یک کلیه خود را به خواهرش اهدا می‌کند که دارای صحنه‌هایی بسیار غم‌انگیز است؛ از جمله، تصادف بسیار وحشتناک ماشین که در اثر آن خواهری که می‌خواهد کلیه اهدا کند می‌میرد.

کلیه او پیوند زده می‌شود و خواهر که به سرطان مبتلا است، بهبود پیدا می‌کند. در نسخه سینمایی این موضوع کاملا دگرگون شده است و به جای آن خواهر بیمار می‌میرد و خواهر سالم زنده می‌ماند.



 «سربازان سفینه‌فضایی» نوشته رابرت ای هینلین

10 فیلم اقتباسی که به اثر ادبی آن وفادار نبوده‌اند

 رمان کلاسیک علمی - تخیلی «هینلین» درباره جنگ بین‌ستاره‌ای میان انسان‌ها و موجودات شبه‌حشره‌ای با نام «آراکنیدز» (Arachnids) است. 37 سال پس از انتشار رمان، وقتی از روی آن فیلمی ساخته شد، تولید‌کنندگان هالیوود، فیلم‌نامه‌ای را از روی کتاب نوشتند به جز عنوان و نام شخصیت‌ها هیچ شباهتی با اثر ادبی نداشت.

 هر چند هر دو اثر درونمایه‌هایی از موضوعات سیاسی و اخلاقی دارد اما نسخه سینمایی بیشتر حال‌وهوای طنز پیدا کرده است.



«جنگ جهانی زد»
نوشته مکس بروکس

10 فیلم اقتباسی که به اثر ادبی آن وفادار نبوده‌اند

 این رمان «بروکس» کتابی عالی است که سبک تاریخ شفاهی کتاب‌های غیرداستانی را دارد و از آن برای گفتن داستانی درباره «زامبی»‌ها به خوبی بهره برده است.

 با این حال، نسخه سینمایی این اثر، تمامی این مزایا را به کناری گذاشته و فقط داستان یک شخصیت را می‌گوید که در تلاش برای یافتن راه‌حلی برای بحران «زامبی»ها به دور دنیا سفر می‌کند.

 او در فیلم به جای یک پیروزی گام به‌گام نظامی که در کتاب به آن اشاره شده، برای غلبه بر این موجودات نیمه‌مرده، از ترفند هوشمندانه بهره می‌برد و حتی «زامبی»ها در فیلم سریع‌تر از موجودات کتاب هستند.



تقریبا تمامی داستان‌های «جیمز باند»

10 فیلم اقتباسی که به اثر ادبی آن وفادار نبوده‌اند

 این اثر تعداد کتاب‌های بیشتر و البته تعداد نسخه‌های سینمایی بیشتری را نیز دارد. با وجود این، دنیای مشهورترین مامور مخفی جهان سینما تفاوت‌های بیشماری با کتاب‌های «یان فلمینگ» دارد؛ به عنوان مثال «باند» کتاب‌ها معمولا نوشیدنی‌های الکلی زیاد مصرف می‌کند.

 تنها اثری را که می‌توان با نسخه اصلی آن شبیه دانست «کازینو رویال» ساخته 2006 است که کمی شبیه به اثر فلمینگ است.


ویدیو مرتبط :
تیزر آثار بخش فیلم ما پنجمین جشنواره مردمی فیلم عمار

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بهترین فیلم های اقتباسی ایرانی از داستان های ادبی


فیلم هایی در تاریخ سینمای ایران هستند که اقتباس از داستان های بزرگ ادبی محسوب می شوند. در مطلب پیش رو، اسامی آن فیلم ها و داستان هایی که از آن ها اقتباس صورت گرفته را می خوانید.

هفته نامه چلچراغ - امین آرام: فیلم هایی در تاریخ سینمای ایران هستند که اقتباس از داستان های بزرگ ادبی محسوب می شوند. در مطلب پیش رو، اسامی آن فیلم ها و داستان هایی که از آن ها اقتباس صورت گرفته را می خوانید. فیلم هایی که حتما آن ها را به خاطر دارید، ولی شاید ندانید و شاید هم یادتان نمانده باشد که از کدام آثار برای شکل گیری شان کمک گرفته شده.

سارا (داریوش مهرجویی)

اقتباس های نزدیک تر به نشان (اسلایدشو)

سارا فیلم مشهور و محبوب داریوش مهرجویی، با اقتباس از نمایشنامه «خانه عروسک» هنریک ایبسن ساخته شد. معضلات خانوادگی نمایشنامه ایبسن بسیار خوب در «سارا» نمود پیدا کرده بود. مهرجویی به نام شخصیت های کتاب هم وفادار بود. «سارا» مهرجویی جایگزین «نورا» در کتاب ایبسن شد. گشتاسب جای کروگستاد نمایشنامه ایبسن را گرفت. حسام برای درمان بیماری اش مجبور است به خارج از کشور سفر کند.

سارا همسر او مخارج سفر او را تامین می کند، اما می گوید که این پول را از محل ارثیه پدرش به دست آورده است. حسام بهبود می یابد گشتاسب مردی که به سارا کمک مالی کرده است متهم به جعل اسنادی شده که سارا امضای پدرش را در آن ها جعل کرده بوده. وقتی حسام پی به واقعیت امر می برد، در جریان یک نزاع لفظی می گوید که او را لایق زندگی و معاشرت با خود و فرزندانش نمی داند. سارا آزرده از بیرحمی شوهرش در قبال رنجی که خاطرش متحمل شده ناگزیر خانه را ترک می کند. نیکی کریمی، امین تارخ، خسرو شکیبایی بازیگران این فیلم هستند.



جنایت (محمدعلی سجادی)

اقتباس های نزدیک تر به نشان (اسلایدشو)

جنایت فیلم محمدعلی سجادی از داستان «جنایت و مکافات» فئودور داستایوفسکی الهام گرفته است. داستانی که در ادبیات جهان به اندازه کافی شهره است و جزئیات و شخصیت های ریز و درشت آن ممکن است هر کارگردانی را برای به تصویر کشیدن آن به وسوسه بیندازد. فیلم جنایی هیجان انگیز است و این مشخصه فیلم های سجادی است. شخصیت های ایرانی شده داستان جنایت سجادی بیشتر درگیر همین رویه و ژانر قصه شده اند تا این که به داستان غنی و جامع داستایوفسکی برسند.



تردید (واروژ کریم مسیحی)

اقتباس های نزدیک تر به نشان (اسلایدشو)

تردید از آن فیلم هایی است که سال ها مراحل تولیدش طول کشید، در میان کار متوقف شد و دوباره از سر گرفته شد. واروژ کریم مسیحی برای ساخت دومین اثرش سراغ اقتباس از «هملت» شکسپیر رفت. فیلمنامه «تردید» روایتگر داستان پسری به نام سیاوش است که پس از مرگ پدرش، عموی او اختیار ثروت خانوادگی را به دست می گیرد.

 سیاوش عاشق دخترعمه اش مهتاب است. پس از گذشت مدت کوتاهی از مرگ پدر، او از ازدواج قریب الوقوع عمو با مادرش باخبر می شود. سیاوش طی ماجراهایی می فهمد که پدرش کشته شده است. در فیلم اشاره هایی به شخصیت شاهزاده دانمارکی می شود و نمایشی ساختگی هم با بازی بهرام رادان و ترانه علیدوستی شکل می گیرد. نام فیلم کریم مسیحی با نگاهی به درون مایه هملت انتخاب شده است و در انتها هم با یک غافل گیری پایانی متفاوت از هملت شکسپیر را می بینیم.



پری (داریوش مهرجویی)

اقتباس های نزدیک تر به نشان (اسلایدشو)

در روزگاری که کمتر مخاطبی با دی جی سلینجر آشنا بود. داریوش مهرجویی با اتکا به داستان خوب «فرانی و زویی» فیلم پری را ساخت. فیلم درباره دختری جوان است که درگیر مسائل و دغدغه ها و سوالات فلسفی خود است و جای یکه پری عارف خراسانی را می بیند فیلم قوت می گیرد. در قصه «فرانی و زویی» سالینجر یک دهقان روس برای فرانی شک یک عارف را می گیرد. فیلم به متن کتاب وفادار است و تغییرات کمی در اقتباس شکل گرفته است که شاید مهرجویی از زهر تلخی داستان تا حدی کاسته است.



سوپراستار (تهمینه میلانی)

اقتباس های نزدیک تر به نشان (اسلایدشو)

پس از آتش بس تهمینه میلانی با انتخاب داستانی از هرمان هسه بار دیگر دفاع از حقوق بشر و بالاخص زنان را به تصویر کشید. سوپراستار فیلمی است درباره بازگیری به نام کوروش زند که خودش را به آب و آتش می زند تا از مزاحمت های طرفدارانش فرار کند. اما موفق نیست و در نهایت مثل همه فیلم های میلانی زنان پیروز میدان جنگ می شوند.

کوروش زند به واسطه موفقیت و شهرت، به آدمی مغرور و خوش گذران و غرق در فساد تبدیل شده است. سر صحنه فیلم برداری یکی از فیلم هایش دختر نوجوانی سعی می کند خودش را به او نزدیک کند و کوروش دخترک را که خودش را رها عظیمی معرفی می کند، به خانه اش می برد. رها ادعا می کند که دختر کوروش از نخستین زن زندگی او- مهناز- است؛ زمانی که او در شانزده سالگی به مهناز آشناشده بود. میلانی «سوپراستار» را براساس داستان «آگوستوس» هرمان هسه نوشته است.



جیب بر خیابان جنوبی (سیاوش اسعدی)

اقتباس های نزدیک تر به نشان (اسلایدشو)

سیاوش اسعدی برای دومین فیلمش داستان «شعله افتخار» دوایت تیلر را انتخاب کرد. اسعدی که در فیلم قبلی اش هم نشان داده بود که به فیلم های خیابانی و اجتماعی علاقه دارد در این فیلم هم نگاه پررنگی به این معضلات دارد. اسعدی پس از نگارش فیلمنامه، اثر ساخته شده ساموئل فولر به نام «جیب بر خیابان جنوبی» را دید که از قصه «شعله افتخار» دوایت تیلر اقتباس شده بود. در این فیلم مصطفی زمانی و نورا هاشمی دو بازیگر اصلی فیلم هستند.



بیگانه (بهرام توکلی)

اقتباس های نزدیک تر به نشان (اسلایدشو)

اتوبوسی به نام هوس، نمایشنامه ای است که بارها از آن فیلم های بسیاری اقتباس و ساخته شده است. نمونه تازه اش فیلم وودی آلن به نام یاسمین غمگین با بازی ماندگار کیت بلانشت و نمونه کلاسیک و دیدنی آن فیلم الیا کازان. بهرام توکلی هم این نمایشنامه را انتخاب کرد تا فیلم بیگانه را کارگردانی کند.

 فیلم با شکلی ایرانی و نگاهی به آن نمایشنامه درباره نسرین (پانته آ بهرام) معلم نقاشی یک آموزشگاه آزاد است که به بهانه دیدار با خواهر ناتنی اش (مهناز افشار) به خانه او می رود، اما آن جا برای چند روزی ماندگار می شود و شوهر خواهرش (امیر جعفری) با ورود نسرین به خانه آن ها می خواهد ارث پدری زنش را از او بگیرد. در یکی از شب ها دوست امیر (هومن برق نورد) با نسرین آشنا می شود.

 نسرین رابطه عاشقانه ای با دوست امیر برقرار می کند و داوود (دوست امیر) دلباخته او می شود. در این میان امیر که نسبت به رفتار خواهرزنش مشکوک شده در مورد او تحقیق کرده و پی به حقایق می برد. او متوجه می شود که او زنی غیراخلاقی است و به دلیل عامل خودکشی جوانی در آموزشگاه نقاشی، متواری شده است.



خواهران غریب (کیومرث پوراحمد)

اقتباس های نزدیک تر به نشان (اسلایدشو)

بعد از فیلم دو نیمه سیب کیانوش عیاری، که از داستان «خواهران غریب» اریش کستنر ساخته شده بود، کیومرث پوراحمد فیلم خواهران غریب را کارگردانی کرد و فیلم با توسل به موزیک سعی در ارائه تصویری شاد کرد. فیلم پوراحمد داستان دو خواهر کودک بود که با پدر آهنگ ساز و مادربزرگشان زندگی می کردند. در نهایت هم مادرشان به زندگی آن ها بر می گشت. تصویر دو مرحوم هنرمند، پرویندخت یزدانیان و خسرو شکیبایی در این فیلم هم دیدنی و هم خاطره انگیز است.



اینجا بدون من (بهرام توکلی)

اقتباس های نزدیک تر به نشان (اسلایدشو)

اینجا بدون من فیلم محبوب و مشهور بهرام توکلی از نمایشنامه «باغ وحش شیشه ای» تنسی ویلیامز اقتباس شده بود.

دست گذاشتن روی این نمایشنامه به اندازه کافی می تواند بار مثبتی برای یک اثر هنری باشد. توکلی هم با مهارت و تجربه توانست این فیلم را در شکلی ایرانیزه شده کارگردانی کند و داستان را باب میل مخاطب عام و خاص پیش ببرد.

 فیلم داستان خانواده ای ست متشکل از مادر (فاطمه معتمد آریا) و دو فرزندش، احسان (صابر ابر) و یلدا (نگار جواهریان) که در آرزوی دستیابی به رویاهای خود هستند و امیدوارانه تحولی را انتظار می کشند. یلدا معلول است و تمام دغدغه مادر تامین آینده اوست. ورود رضا دوست احساس با بازی (پارسا پیروزفر) به فیلم و عشق یلدای معلول به او زندگی آنان را تغییر می دهد.



اشباح (داریوش مهرجویی)

اقتباس های نزدیک تر به نشان (اسلایدشو)

مهرجویی شاید معدود کارگردانی باشد که برای ساخت فیلم هایش دست روی آثار ادبی یا نمایشی گذاشته است. او برای فیلم اشباح نمایشنامه ای به همین نام از هنریک ایبسن را در دست گرفت. قصه فیلم درباره تیمسار سلیمانی و همسرش است در روابط خود به بن بست می رسند، تلاش های وکیل خانواده برای بهبود اوضاع زندگی آن ها بی نتیجه می ماند. سال ها بعد گناهان تیمسار گریبان مازیار (پسر جوانش) را می گیرد و مسیر عشق و زندگی او را دشوار می سازد.

تیمسار سلیمانی به خدمتکار خانه اش ملیکا شریفی نیا تجاوز می کند واو را حامله می کند. فیلم در زمان پخش در جشنواره و بعد از آن در اکران نه تنها مورد اقبال قرار نگرفت بلکه انتقادهایی سخت و تیز را در بر داشت. چون کارگردان نه تنها نتوانسته بود به نمایشنامه وفادار باشد و ارزش آن را حفظ کند بلکه فیلمش را به ضعیف ترین شکل روانه بازار فیلم کرده بود.



پله آخر (علی مصفا)

اقتباس های نزدیک تر به نشان (اسلایدشو)

«پله آخر» اقتباسی آزاد از داستان «مردگان» از مجموعه «دوبیلینی ها» به نویسندگی جیمز جویس است. علی مصفا با اقتباس از این اثر ادبی به نوعی به جنگ سینماگران اروپایی رفته و اثری سینمایی را تولید کرده و روایت پسامدزنی دارد.

«پله آخر» روایتی خطی ندارد با خاطره گویی شکل گرفته است.

 این نوع روایت به فیلم ساز اجازه می دهد تا داستانش را بدون توجه به زمان رخداد آن ها روایت کند. فیلم چندان از داستان مردگان گرته برداری نکرده است و تنها در شکل گرفتن خط قصه به آن نگاهی داشته. لیلی ستاره سینماست و به تازگی شوهرش را از دست داده است سر صحنه فیلمبرداری ناگهان مقابل دوربین خنده اش می گیرد و از کار باز می ماند. هیچ کس نمی تواند دلیل خنده هایش را حدس بزند و خاطره ها از آن جا شروع می شود.