زشت ترین شخصیت های سینمایی

با 10 تا از زشت ترین شخصیت های سینما آشنا می شویم. جالب است بدانید، اغلب زشت ترین شخصیت های دنیای سینما، جزو دوست داشتنی ترین شخصیت هایی هستند که در دنیای سینما خلق شده اند.

همشهری جوان: در دنیای سینما هر نوع شخصیتی که فکرش را بکنید وجود دارد. دزد، راستگو، خشن، صادق، خشمگین، آرام و ... اما فهرست جالبی که سایت Movies در لیست جدید تاپ تن های خودش آن را اعلام کرده، به زشت ترین شخصیت های دنیای سینما برمی گردد.

شخصیت هایی که با تمام کریه بودنشان، در ذهن ها ماندگار شده اند. این شخصیت ها اغلب با گریم به شکلی که شاهدشان هستیم، درآمده اند. در 10 مشهور این شماره با 10 تا از زشت ترین شخصیت های سینما آشنا می شویم.

جالب است بدانید، اغلب زشت ترین شخصیت های دنیای سینما، جزو دوست داشتنی ترین شخصیت هایی هستند که در دنیای سینما خلق شده اند.

احمق ها (The Goonies)

کارگردان: ریچارد دانر

بازیگران: شان استین، جاش برولین، جف کوئن، کوری فلدمن، کری گرین، آن رمزی، جو پانتولیانو، مارتا پلیمپتن و رابرت دیوی

شخصیت مورد نظر: اسلوز

تعدادی از نوجوانان محله ای، گروهی تشکیل داده اند به اسم «احمق ها». آنها دنبال نقشه گنجی هستندن که در جایی پنهان شده است. اسلوز به دلیل معلولیت در زیرزمین خانه ای به غل و زنجیر کشیده شده و کسی از او خبر ندارد تا اینکه پسر غول پیگیری به اسم چانک که یکی از اعضای گروه احمق هاست، او را پیدا می کند و تلاش برای رهایی اش آغاز می شود.

چانک و اسلوز با هم دوست می شوند و به جنگ مشکلات می روند. این 2 نفر از شخصیت های زشتی هستند که در سینما به ایفای نقش پرداخته اند و از قضا جزو دوست داشتنی ترین ها نیز به حساب می آیند.

ماسک (The mask)

کارگردان: چارلز راسل

بازیگران: جیم کری، کامرون دیاز، پیتر ریگرت، پیتر گرین، ایمی یاسبک، نانسی فیش و ریچارد جنی

شخصیت مورد نظر: استنلی ایپکیز

سری بدون مو، با پوستی سبزرنگ، صورتی دفرمه که همیشه یک لبخند بزرگ به لب دارد. یکی از شخصیت هایی است که در این لیست با او آشنا می شویم. «استنلی» صندوق دار بی دست و پایی است که در بانک کار می کند. او ماسکی پیدا می کند که با زدن آن به صورتش، به یک شخصیت شکست ناپذیر کارتونی تبدیل می شود.

این فیلم بر اساس زندگی مردی به اسم راکی دنیس ساخته شده است. ماسک برای تمام دوستداران سینما، شخصیتی است که با تمام زشتی اش همیشه لبخند روی لب ها آورده و به همین دلیل همه او را دوست دارند.

مردی که می خندد (The Man Who Laughs)

کارگردان: پائول لنی

بازیگران: کونراد ودیت، جولیوس مولنار، براندو هورزت، سم دی گراس

شخصیت مورد نظر: گیون پلین

فیلم «مردی که می خندد» بر اساس رمانی نوشته ویکتور هوگو ساخته شده است. کاراکتر اصلی این فیلم جوانی به اسم گیون است که روی صورتش با چاقو نقش لبخندی دائمی حکاکی شده و او نیز همیشه با گریم خنده اش را حفظ می کند.

او در پس چهره غمگینش به اجبار همیشه می خندد. چهره گریم شده او به زشتی شخصیت ژوکر در سری فیلم های بت من است. گیون پلین به دلیل اتفاقی که برایش در زندگی رخ داده، بعد از دوره گردی های خیابانی به شخصیتی مشهور در سیرک تبدیل می شود و هیچ کس دیگر زشتی او را نمی بیند. زندگی این دلقک دلشکسته در میان آب های اقیانوس به پایان می رسد.

شبح اپرا (The phantom of the opera)

کارگردان: جوئل اسچوماچر

بازیگران: جرالد باتلر، امی راسم، پاتریک ویلسون ومیراندا ریچاردسون

شخصیت مورد نظر: اریک

یکی از داستان های معروف که تا الان چندین بار دستمایه ساخت فیلم های سینمایی قرار گرفته است، «شبح اپرا» است.

نسخه ای که شخصیت اصلی آن در لیست زشت ترین کاراکترها وجود دارد را «جوئل اسچوماچر» در سال 2004 کارگردانی کرده است.

شبح اپرا (اریک) صورت زشتی دارد که در پشت نقابی آن را پنهان می کند. او در طبقه زیرین سالن اپرای مشهور پاریس ساکن است و رفته رفته عاشق زنی می شود که در آنجا مشغول به کار است. این عشق نافرجام، از شخصیت دوست داشتنی این مرد یک غول بی شاخ و دم می سازد.

مرا به دوزخ بکش (Drag Me to Hell)

کارگردان: سام ریمی

بازیگران: آلیسون لوهمان، جاستین لانگ و ...

شخصیت مورد نظر: خانم گانش

کریستین براون کارمند بانک است، او یک روز با زنی به اسم خانم گانش مواجه می شود که خانه اش در مصادره بانک است. کریستین از کمک کردن به پیرزن طفره می رود و همین باعث می شود به نفرین او دچار شود.

چهره این پیرزن یکی از مرموزترین و زشت ترین چهره هایی است که در دنیای سینما می توان به آن اشاره کرد. چشم های دو رنگ، دندان های نامرتب و روی هم، موهای سفید و مجعد، بینی شکسته و هر زشتی دیگری که فکر کنید در این پیرزن وجود دارد. برعکس بقیه موجوداتی که برایتان معرفی کردیم، این پیرزن اصلا دوست داشتنی نیست.

پای چپ من (My Left Foot)

کارگردان: جیم شریدان

بازیگران: دانیل دی لوئیس، برندا فریکر، ری مکانالی، هیو اوکانر و سیریل کیوساک

شخصیت مورد نظر: کریستی براون

کریستی، به دلیل فلج مغزی تنها می تواند کنترل پای چپش را در دست داشته باشد و کنترل بقیه اعضای بدنش دست خودش نیست. او با کمک همین پا، آثار هنری بزرگی خلق می کند و به شهرت زیادی می رسد. کریستی جزو معدود شخصیت های زشت سینماست که به زشتی چهره اش اهمیت نمی دهد و تمام تلاشش را به کار می گیرد تا زندگی شگفت انگیزی برای خودش بسازد. این فیلم هم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است.

گوژپشت نوتردام (The Hunchback of Noterdame)

کارگردان: والاس وورسلی

بازیگران: لان چینی، پتسی روت میلر، ارنست تورنس و تولی مارشال

شخصیت مورد نظر: کوازیمودو

ماجرای این فیلم به زمان لویی یازدهم برمی گردد، جایی که شخصیت زشت ما یعنی گوژپشت نوتردام ناشنوا، وادار می شود دختری به اسم اسمرالدا را بدزد.

گوژپشت (گوزایمورو) نقص جسمانی دارد و ابعاد بدنی اش به شکل عجیبی، خارج از فرم است. او زمانی که متوجه می شود، اسمرالدا به قتل متهم شده، دست به هر کاری می زند تا او را نجات دهد. این فیلم نیز بر اساس رمانی از ویکتور هوگو ساخته شده است.

جنگ ستارگان، بازگشت جدای (The Return of the Jedi)

کارگردان: ریچارد مرگان

بازیگران: مارک همیل، بیلی دی ویلیامز، آنتونلی دانیلز، سباستین شاو، فرانک اوز و ...

شخصیت مورد نظر: ایمپرور

ایمپرور شخصیتی که در نسخه ششم جنگ ستارگان یعنی «بازگشت جدای» ایفای نقش می کند، عنوان هشتم زشت ترین شخصیت های سینمایی را کسب کرده است. او در نیروهای تاریکی فرو می رود و چهره زشتی که دارد باعث می شود همه از او بترسند.

ایمپرور در نسخه ششم فیلم سینمایی جنگ ستارگان، با شنلی کلاهدار ظاهر می شود و معمولا در پی راهی است که ارتباطش را با دیگران قطع کند و کمتر در تیررس باشد.

مرد فیل نما (The Elephant Man)

کارگردان: دیوید لینچ

بازیگران: آنتونی هاپکینز، جان هارت و ...

شخصیت مورد نظر: جوزف میریک

حتی با گذشت 32 سال، هنوز از جذابیت فیلم «مرد فیل نما» کاسته نشده است. مرد فیل نمایی که دیوید لینچ آن را کارگردانی کرده است یکی از بهترین نمونه فیلم هایی است که شخصیت اصلی آن چهره نازیبایی دارد. این فیلم از روی داستان واقعی زندگی جوزف میریک ساخته شده است، مردی که به دلیل بیماری ای که در 14 سالگی با آن مواجه می شود، بدنش به تدریج از فرم خارج می شود.

بدن او پر از توموری می شود که رفته رفته او را به شکل فیلی عجیب و غریب درمی آورد. همه مردم از او روی برمی گردانند واو به تنهایی عمیقی می رسد.

مگس (The Fly)

کارگردان: دیوید کوتنبرگ

بازیگران: جف گلوبلوم، جنا روایس، جان گتزف و کارول لزار

شخصیت مورد نظر: سز براندل

«سز براندل» شخصیت زشتی است که بر اثر یک آزمایش شیمیایی به وجود آمده است.

فیلم «مگس» داستان مردی به اسم سز است که بر اساس آزمایشی رفته رفته بدنش تحلیل می رود و به موجود نیمه مگسی تبدیل می شود که حتی دیدن او هم آزاردهنده و ترسناک است.

«سز» در انتهای داستان، به یک مگس کامل تبدیل می شود که دیگر مرگ و زندگی برایش هیچ تفاوتی ندارد./برترین ها

ویدیو مرتبط :
شخصیت های دوست داشتنی به روایت زشت!

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بهترین شخصیت های سینمایی دهه 80

اخبار فرهنگی - بهترین شخصیت های سینمایی دهه 80

فردی كروگر/ A Nightmare On Elm Street  
درباره كاراكتر: قاتل سریالی بدطینتی كه تبدیل به روحی انتقام‌جو می‌شود و دختران و پسران تین‌ایجر را در رویاهایشان شكار می‌كند وبه قتل می‌رساند. صورتش به شدت زخمی و دستكش‌اش تیغه‌های بُرنده است، اما غیر از این‌ها آنچه كه در مورد او ترس به جانمان می‌اندازد، كلاه كهنه و پلیور بافتنی كثیف‌اش است.

 

لحظه‌ی خاص: اولین قتل سوررئالِ وهم انگیز‌ او: تعقیب كردن تینا در یك كوچه وسط خواب او، فقط‌ برای بازنمایی در دنیای واقعی. او بدن تینا را در حالی كه دارد جیغ می‌كشد بر روی دیوار اتاق خواب و سپس به سوی سقف اتاق چپ و راست می‌كند و بعد به شكلی سبعانه كارش را می‌سازد. ما كه رسما ترس برمان داشته است.

 

 

مَوریك/ Top Gun
درباره كاراكتر: هوانوردی با استعداد ذاتی، هوانوردی با برند عینك آفتابی. پیت مَوریك میچل ستوان خلبان وابسته به نیروی دریایی است كه در حال گذراندن دوره‌ی آموزشی است تا تبدیل به یك خلبان جنگی حرفه‌ای شود.

 

لحظه‌ی خاص: اتاق رختكن او درست مقابل اتاق خلبان جنگنده‌ای به نام ریوال آیس‌من است كه مَوریك هم یكبار مستقیما به او می‌گوید: درسته آیس‌من... من خطرناكم. این صحنه قطعا تندی و بُرندگی و اثر شخصی بیشتری در مقایسه با صحنه‌ی والیبال به شخصیت مَوریك می‌دهد.

 

 

روی بَتی/ Blade Runner
درباره كاراكتر: رهبر فراریان گروه متحد نكسوس - شش. او دارای قدرت‌های فوق بشری و هوشی بالا است و با این حال هنوز در كلنجار است تا با احساساتش روبه‌رو شود. شاید این همان دلیلی باشد كه او به قطرات بارانی كه اشك‌هایش را می‌پوشانند این قدر اهمیت می‌دهد.

 

لحظه‌ی خاص: آن حرف آخر قبل از مرگ، بیان دقیق و با جزئیات چیزهایی كه او دیده و حالا قرار است برای همیشه در زمان گم شوند. یك صحبت زیبای شاعرانه كه مخمصه‌ی ترسناك مواجهه با میرایی انسان را نمایش داده و همه چیز را می پیچاند. زمانی كه او با وقت مردن رسیده داستانش را تمام می‌كند شما واقعا نمی‌خواهید كه او بمیرد.

 

 

اسكات هووارد/ Teen Wolf
درباره كاراكتر: دانش‌آموز دبیرستانی كه با رسیدن به سن بلوغ باید با تغییرات زیاد دیگری هم مواجه شود. خوشبختانه توانایی او در تبدیل شدن از انسان به گرگ برایش شهرت زیادی در بسكتبال بازی كردن و اعتماد به نفسی خیره‌كننده به همراه آورده‌ است.

 

لحظه‌ی خاص: پیمودن جاده‌ها و تمام كردن حركت آكروباتیك‌اش با بالانسی طولانی، درحالی كه ماشین ون به سمت پایین خیابان می‌رود. این باحال‌ترین لحظه‌ی فیلم است، حتی اگر همراه آن جمله‌ی اخطار‌آمیزِ محض رضای خدا این كار را در خانه امتحان نكنید روی پرده نقش ببندد.

 

 

اكسل فولی/ Beverley Hills Cop
درباره كاراكتر: پلیسی پر‌حرف، پرمایه، مبتكر و سرزنده با خنده‌ی شیپورمانند بی‌نظیرش.

 

لحظه‌ی خاص: باز كردن راهش به هتل بورلی پالم با تظاهر به اینكه یك خبرنگاراز مجله‌ی رولینگ استون است، ظاهرا هم فقط محض تفریح.

 

 

تونی مونتانا/ Scar Face
درباره كاراكتر: خلافكاری بلندمرتبه، فرمانروای گروه بزرگی از بزهكاران و صاحب قدرتی سرشار و توده‌ای عظیم از كوكائین. اما با این حال لباس‌های پر زرق و برق و عدم ‌رعایت آداب اخلاقی‌ به جایگاه واقعی اجتماعی او خیانت می‌كند.

 

لحظه‌ی خاص: تا خرخره كوكائین زده و قصد دارد گروهی بزرگ از تروریست‌ها را همراه رفیق كوچكش بگیرد. این یك خروج حماسی برای این گانگستر كله گنده بود.

 

 

جیك بلوز/ The Blues Brothers
درباره‌ كاراكتر: زندانی‌ای كه عفو مشروط خورده و برادر ال وود است، لباس‌های مد روز می‌پوشد و عاشق موزیك بلوز و ریتم آن است.

 

لحظه‌ی خاص: لحظه‌ای كه به او الهام می‌شود باید یتیم خانه‌ی دوران كودكی‌اش را از خطر تعطیلی نجات بدهد. این ندای درونی او را سوار ماشین گشت زنی معروفش كرده و تا صحنه‌ی رقصیدن در راهروی كلیسا پیش می‌برد. این لحظات فیلم پوشیده از حس و حال و ریتم موسیقی جیمز براون است.

 

 

كونان وحشی/ Conan The Barbarian
درباره‌ كاراكتر: برده‌ای وحشی كه قصد دارد انتقام مرگ والدین‌اش را از شیطانی نفرین‌شده به نام تالسا بگیرد. او همچنین قبلا خودش مورد تجاوز قرار گرفته است.

 

لحظه‌ی خاص: آخرین دعای كونان با كلماتی بسیار فصیح آغاز می‌‌شود: من هیچ‌وقت پیش از این به درگاه تو دعا نكردم، زبونم به دعا نمی‌چرخه و با عباراتی حتی قدرتمندانه‌تر پایان می‌یابد : و اگه به دعام گوش نمی‌كنی... برو به جهنم!

 

 

دكتر براون/ Back To The Future
درباره‌ كاراكتر: دانشمند دیوانه‌ی بی‌آزاری كه اسباب سفر در زمان را اختراع می‌كند و البته هنوز هم در بین همسایگان محلی‌اش با عنوان اون پیرمرده كه همیشه با اون بچه مدرسه‌ایه می‌پره شناخته می‌شود.

 

لحظه‌ی خاص: زمانی كه او از برج ساعت به پایین سُر می‌خورد تا كابل برق را وصل كند و این درست قبل از لحظه‌ای است كه مارتی و دلورن در دود و مه‌ جرقه‌‌های پی‌درپی الكتریسیته محو می‌شوند.

 

 

جوكر/ Batman
درباره‌ كاراكتر: بزرگترین حریف بتمن. در این فیلم نقش جوكر را جك نیكلسون بازی می‌كند كه آمیزه‌ای از دیوانگی غیرقابل پیش‌بینی و بی‌لجام و زیبایی محض كامیك بوكی است.

 

لحظه‌ی خاص: غلبه بر بتمن ظاهرا شكست‌ناپذیر با تپانچه‌ی بزرگ عجیب و غریبش. صبر كنید ببینم، راستی او این اسباب‌بازی‌های محشر رو از كجا گیر میاره؟

 

 

بیتل جوس/ Beetlejuise
درباره‌ كاراكتر: جن‌گیری نفرت‌انگیز با میلی وافر به بزن و برقص روزانه و فاحشه‌ها.

 

لحظه‌ی خاص: معرفی سریع و تقریبا حال به هم ‌زن این شخصیت زمانی كه مِیتلندها از او درخواست می‌كنند كه خودش را ترسناك جلوه دهد. تصویر یك دست كریه و صورتی دلهره‌آور از بیتل جوس كه تا‌ آن لحظه ندیده بودیم. لااقل می‌توانیم بگوییم كه یك جور موهای ریز شاخك مانند بر چهره‌اش دیده می‌شود.

 

 

آقای میاگی/ Krate Kid
درباره‌ كاراكتر: مرشد و پیرمردی مهربان با دستانی شفابخش و طبیعتی آرام و صلح‌جو. همین‌طور یك ماشین كاراته‌ی مرگ‌‌آور.

 

لحظه‌ی خاص: برملا كردن اینكه قصدش از قرار دادن دنیل - سن در معرض خطر تمرینات سخت و طاقت‌فرسای بی‌پایان، درواقع یافتن راهی است كه بتواند حركات تدافعی خود را از طریق حافظه‌ی ماهیچه‌هایش به خوبی اجرا كند. احتمالا پرچین‌های تازه رنگ شده و اتومبیل تازه‌نفس در طول این پروسه فقط پیشامدهایی تصادفی هستند.

 

 

اسنیك پلیسكن/ Scape From New York
درباره‌ كاراكتر: عامل پیشین نیروهای ویژه كه خلافكار می‌شود، با تنها یك چشم سالم و سلاحی بزرگ بر روی دوشش. شاید بیشتر به این دلیل كه همه بهش می‌گویند فكر می‌كردند او مُرده است.

 

لحظه‌ی خاص: اسنیك در نبردی تن به تن در مقابل مردی غول‌پیكر با موهای مضحك روی صورتش استقامت به‌ خرج می دهد. پیش از اینكه با فرو كردن چوب بیسبالی پوشیده از میخ در پشت جمجمه‌ی او كارش را تمام كند.

 

 

اخبار فرهنگی - 7فاز،برترین ها