فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

جدالهای سیاسی درباره حاتمی كیا و تبریزی در حاشیه جشنواره



 

جدالهای سیاسی درباره حاتمی كیا و تبریزی در حاشیه جشنواره

 

بعد هم شروع می كند با لحن خاص خود تحلیل های جالبی دادن در زمینه فیلم های تهمینه میلانی و می گوید: همه خانم ها عاشق فیلم های میلانی اند؛ البته منتقدا با او بدند ولی چون خانم ها طرفدارشند همیشه همین خانم ها آدم های زیادی را به سمت سینماها می كشانند.

بعد هم شروع می كند با لحن خاص خود تحلیل های جالبی دادن در زمینه فیلم های تهمینه میلانی و می گوید: همه خانم ها عاشق فیلم های میلانی اند؛ البته منتقدا با او بدند ولی چون خانم ها طرفدارشند همیشه همین خانم ها آدم های زیادی را به سمت سینماها می كشانند.

گشت و گذار در سینماهای اطراف جشنواره فیلم فجر این خاصیت را دارد تا آدم با جدیدترین نقطه نظرات تماشاگران جشنواره آشنا شود.

به گزارش پارس توریسم، در اطراف سینماهای جشنواره، غیر از تماشاگران، دلال ها نیز حضور دارند كه با انرژی خاصی در حال خرید و فروش بلیت هستند . جالب است بدانید كه آنها از فروش كپی برنامه های جشنواره نیز نمی گذرند.

در سینما صحرا كه سینمای متعلق به خانه سینماست، دلالان قابل توجهی در اطراف سینما دیده می شوند. یكی از این دلال ها با آب و تاب فراوانی به تحلیل فیلم ها هم می پردازد. یكی از تماشاگران درباره قیمت بلیت ها از این دلال سوال می كند و او می گوید: قیمت بلیت فیلم ها ۴۰۰۰تومان است ولی این قیمت بلیت فیلم های معمولی است. بلیت فیلم های كارگردان های مطرح مثل تهمینه میلانی صدهزار تومان! است.

بعد هم شروع می كند با لحن خاص خود تحلیل های جالبی دادن در زمینه فیلم های تهمینه میلانی و می گوید: همه خانم ها عاشق فیلم های میلانی اند؛ البته منتقدا با او بدند ولی چون خانم ها طرفدارشند همیشه همین خانم ها آدم های زیادی را به سمت سینماها می كشانند.

در اطراف سینما آفریقا، دلال ها كپی یك صفحه ای برنامه های سینما آفریقا را ۲۰۰تومان می فروشند؛ در روزهای اول بازارشان پررونق است ولی وقتی معلوم می شود كه در جشنواره فیلم فجر هیچ فیلمی طبق برنامه نمایش داده نمی شود بازارشان از رونق می افتد!

بسیاری از تماشاگران علاقه مند به سینما كه تحولات سیاسی اخیر را پیگیری می كنند، به شدت منتظر اكران فیلم جدید حاتمی كیا هستند. در پردیس سینمایی ملت، اگر چه تماشاگران در صف فیلم “چیزهایی هست كه نمی دانی” ساخته فردین صاحب زمانی نشسته اند ولی بازار بحث و جدل درباره فیلم جدید حاتمی كیا گرم است و حتی در جاهایی كار به فیلم كمال تبریزی می رسد.

در صف های سینما می توان به راحتی مجادله بین علاقه مندان حاتمی كیا را دید. آنهایی كه او را به محافظه كاری متهم كنند و عده بسیاری كه به او تعصب بسیاری دارند و معتقدند فیلم جدید او حال دولتی ها را بد می كند. این را یكی از طرفداران سرسخت حاتمی كیا می گوید و بعد اضافه می كند: شنیدم این فیلم جنجالی ترین و سیاسی ترین فیلم حاتمی كیاست و گلمكانی هم در مجله فیلم كلی از آن تعریف كرده.

بحث به فیلم كمال تبریزی هم می رسد. خیابان های آرام. تماشاگران ایستاده در صف مرتب اطلاعات خودرا از سایت ها و روزنامه ها درباره این فیلم به رخ هم می كشند. اینكه سایت جهان مرتب به فیلم كمال تبریزی بد می گوید یا اینكه برنامه هفت جیرانی، پنبه فیلم كمال تبریزی را زده. یكی از تماشاگران كه به نظر می رسد از طرفداران پر و پا قرص تبریزی است در واكنش به برنامه هفت می گوید: معلوم است كه برنامه جیرانی علیه فیلم تبریزی حرف می زند!

تماشاگران دیگری در به در به دنبال فیلم های اصغر فرهادی و مرهم داوود نژاد هستند. تعدادی از تماشاگران كه بر روی صندلی های پردیس سینمایی ملت نشسته اند برنامه سینماها را مثل یك نقشه گنج باز می كنند و بر روی آن به دنبال فیلم های فرهادی و مرهم داوودنژاد هستند. نقشه ای كه با خودكار بر روی فیلم های مهم دیگری نیز خط كشیده شده مثل فیلم های مهرجویی و كیمیایی.... / آینده نیوز


ویدیو مرتبط :
خاطره ای از ابراهیم حاتمی كیا

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

حاشیه‌نگاری روز پنجم جشنواره/ بازی خوب تونل صدر در فیلم حاتمی‌کیا



اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

روز پنجم هم گذشت و در بر همان پاشنه همیشگی می‌چرخد جوری که آدم گاهی از خودش می‌پرسد سینما که این همه مخاطب دارد پس چرا همه می‌نالند؟

روز خود را چگونه آغاز کردید؟ از ما اگر بپرسید باید بگویم با دعوا! سر جای پارک چون پارکینگ برج میلاد را بسته بودند و جای پارک، کیمیا بود. البته اگر «کیمیا»ی سریال آقای افشار بود که حتما جای پارک پیدا می‌کرد ولی ما پیدا نمی‌کردیم. بعضی‌ها که کارشان به دوئل هم کشید. این جوری پنجمین روز جشنواره فیلم فجر را آغاز کردیم.

در سالن سعدی، جایی که نشست‌های مطبوعاتی برگزار می‌شود، نیما حسنی‌نسب نسبت به وضعیت نمایش فیلم «لانتوری» و اتفاقاتی که برایش افتاده بود اعتراض کرد و گفت که وضعیت جشنواره امسال شرم‌آور است، اما خبر نداشت که اتفاقات دیگری هم در راه است. سر نشست «لانتوری» خبرنگاران هرچقدر صبر کردند خبری از عوامل نشد. عوامل هم از همه جا بی‌خبر در سالن بالا منتظر بودند یک نفر بیاید و صدای‌شان کند تا به نشست بروند. خلاصه بلوایی شد.

از ساعت دو و سه بعدازظهر به بعد مسئولان جشنواره اعلام کردند تنها کسانی می‌توانند به جشنواره بیایند که کارت تردد داشته باشند. مسئولان اعلام کردند ولی مهم گفتن نیست، گوش کردن است و البته اینجا هیچ کس به حرف دیگری گوش نمی‌کند. حالا هر چقدر هم که آقای حیدری زل بزند به دوربین عکاسان و به خبرنگارها بگوید ما فقط اهالی سینما و رسانه را به کاخ جشنواره راه می‌دهیم؛ فکر می‌کنید چیزی عوض می‌شود؟ خیر، نمی‌شود. شاهد مدعا آدم‌هایی بودند که برای تماشای فیلم «بادیگارد» ساعت شش بعدازظهر از سر و کول هم بالا می‌رفتند.

نشان به آن نشان که کل فیلم را نشسته بر روی زمین و از لای صندلی‌ها و کله‌ آدم‌ها دیدیم. در واقع شنیدیم، گاه گداری چشم‌های قرمز پرویز پرستویی را روی پرده سینما می‌شد دید و بعد باز سیاهی کله یک آدم کل تصویر را ماسکه می‌کرد. پرده سینمای سالن همایش‌ها هم حکایت عجیبی دارد. خودش مسطح است سالنش نیم دایره. این، یعنی اگر گوشه بالکن یا سالن بیفتی، می‌توانی چشم‌هایت را ببندی و به یک نمایشنامه رادیویی گوش کنی. در غیر این صورت چشم‌هایت چپ می‌شود، آرتروز گردن هم می‌گیری.

«بادیگارد» تمام شد و بلند شدیم. هیچ کس دلش نمی‌خواست زیر دست و پا بماند. دوربین فیلمبردار «بادیگارد» از تونل صدر ‌زد بیرون تا در افق محو شود و فیلم به پایان برسد. آقای قالیباف هم به تماشای «بادیگارد» آمده بود. لابد برای این که ببیند تونلش در این فیلم خوب بازی کرده یا نه.

ــ ببخشید، شما خبرنگارید؟

سکوت ….

ــ اهل سینما؟

سکوت …

ــ می‌تونم بپرسم چه جوری اومدین داخل سالن؟

سکوت …

از هر کی پرسیدیم، یا سکوت کرد یا در حالی‌که داشت با عصبانیت نگاه‌مان می‌کرد گفت که کسی او را وارد سالن کرده است. کار به جایی رسید که بعضی‌ها از چند تا خبرنگار خانم پرسیده بودند ببخشید شما بازیگرید؟  آدم از در و دیوار کاخ می‌بارید و هر چقدر نگاه می‌کردی نمی‌توانستی همکارانت را پیدا کنی. «عزیزم کجایی؟ دقیقا کجایی» توی تلگرام موج می‌زد و صورتک‌های خندان روی صفحه موبایل‌ها رژه می‌رفتند. بچه‌ها هم حضور پررنگی داشتند. از پله‌های سالن همایش‌های برج میلاد بالا و پایین می‌رفتند و صدای خنده‌شان همه جا را پر کرده بود.

توی صف شام همه ایستاده بودند. بعضی‌ها هم خانوادگی آمده بودند و جمعه شب‌شان را در کاخ جشنواره سپری می‌کردند. خلاصه دور همی خوبی بود. برای فیلم «من» جمعیت باز سالن را پر کرد. در سالن پذیرایی اما همان دوستانی که «کسی» آنها را داخل آورده بود، بشقاب‌های‌شان را از شیرینی پر می‌کردند و چای به دست دنبال جای خالی برای نشستن می‌گشتند. یک نفر که کنار دیوار شیشه‌ای سالن پذیرایی نشسته و خیره شده بود به افق پشت گوشی تلفن به کسی که اصرار می‌کرد بیاید پایین و فیلم را ببیند می‌گفت: «نمیام. اینجا جام خیلی خوبه. تو هم هر وقت خواستی بیا… ببین راستی شیرینی برداشتم اما چایی واسه خودت بریز. من می‌ریختم سرد می‌شد تا تو بیای.»

 

هر چقدر این چند روز برای پیدا کردن صندلی و نشستن روی آن استرس داشتیم و حرص خوردیم، سر فیلم «رسوایی» آدم‌ها بی‌دغدغه و با خیال راحت وارد سالن شدند و روی هر صندلی که دل‌شان می‌خواست نشستند. چه بسا بعضی‌ها مدام از روی این صندلی بلند می‌شدند و روی یک صندلی دیگر می‌نشستند، بس که سالن خالی بود. نیم ساعت از فیلم نگذشته، خیلی‌های دیگر هم بیرون زدند. یکی می‌گفت فردا ده‌نمکی از خجالت همگی‌مان در می‌آید. راست هم می‌گفت. خوشبختانه آقای ده‌نمکی برای بالا بردن پرچم در هر شرایطی، آمادگی دارند.

 

اخبار فرهنگی و هنری - خبرآنلاین