فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
اکبر عبدی: كار معدن آسانتر از بازیگری است!
اکبر عبدی: كار معدن آسانتر از بازیگری است!
«مادر مرد از بس كه جان ندارد» وقتی به او فكر میكنم یاد این دیالوگ فیلم درخشان مادر میافتم و یكی از نقشهای به یاد ماندنی اكبر عبدی. میگویند مرد هزار چهره سینمای ایران است. تقریباً هر نقشی كه فكرش را كنید بازی كرده است. تئاتر هم كه یار جدانشدنیاش اوست. مردی كه با او خندیدیم و گریستیم. این روزها در یك سریال ایفای نقش میكند. با یك لهجه شیرین.
موهبت خیلی بزرگی است كه مردم دوستت داشته باشند و این لطف خداوند شامل حالش شده است. با نقشهایش زندگی میكند و با هنرنماییاش زندگی را به مخاطبش هم هدیه میدهد. این شبها با سریال اولین انتخاب مهمان مردمی است كه دوستش دارند. آنچه میخوانید گپ و گفتی با اكبر عبدی است.
او از اولین انتخاب اینگونه میگوید:
«حدود اواسط زمستان سال قبل بود که برای کار به دفتر تولید سریال رفته بودم که ناگهان یک متن را با لهجه مازندرانی گفتم. در واقع خاطرهای را با لهجه مازندرانی تعریف کردم. آقای صباغزاده کاملاً خوشش آمد و گفت اکبر هر طور که هست باید در این سریال بازی کنی که پرسیدم کار خودتان است یا دیگران؟ گفت که کار خودم است.
او توضیح داد که قصه حول و حوش جوانی میگذرد که پدرش هم به عنوان یک کشاورز برنجکار که اهل روستایی از مازندران است به قصه اضافه میشود. اول قرار بود تنها در چهار قسمت بازی داشته باشم اما بعداً بیشتر شد. الان فکر میکنم در قسمتهای بیشتری از سریال بازی داشته باشم. او با اینكه آذری زبان است، لهجه مازندرانی را به خوبی صحبت كرد.
عبدی جواب این سوال كه آیا در كار دیگری هم لهجه مازندرانی داشته است یا خیر، اینگونه پاسخ میدهد:
این نخستین باری نبود كه كاراكتری را با این لهجه بازی كردم. در کار مدرسه پیرمردها نقش مازندرانی داشتم و در فیلم سینمایی کلاغپر هم نقش یک مشاور املاک مازندرانی را بازی كردم كه داستان در محمودآباد اتفاق میافتاد. فکر میکنم این سریال سومین یا چهارمین کارم با لهجه مازندرانی بود.
عبدی كاراكترهای متفاوتی را بازی كرده است و حتماً این نقش جدید هم برایش تازگی داشته است. او درباره نقشش در نخستین انتخاب معتقد است:
من به اینکه نقش تکراری باشد یا قرار باشد که تکراری اجرا شود توجه نمیكنم. خودم کاری میکنم که متفاوت شود. حالا یا مازندرانی باشد یا مانند کلاغ پر.
نقش تكراری به خودم نمیچسبد حتماً باید فرقهایی داشته باشد. انشاءالله که دراین کار شبیه نشده باشم و موفق باشم و این به نظر تماشاچی بستگی دارد که بعد از دیدن کار چه نظری خواهد داشت. كارگردان یكی از اركان مهم یك اثر تصویری محسوب میشود. عبدی همكاری با مهدی صباغزاده را اینگونه توصیف میكند: «این سریال دومین همکاری من با آقای صباغزاده است.
قبلاً در كاری به نام بدلکاران با هم همكاری داشتیم. داستان آن کار، درباره بخشی از اهالی سینماست که بنده نقش مدیر تولید را بازی میکردم و مرحوم فیروز نقش خودشان که یک بدلکار بود، بازی میکرد، کار با آقای صباغزاده بسیار راحت بود.
او با بازیگر فوقالعاده راحت است و دست بازیگر را باز میگذارد. به نظرم این به خاطر اعتماد به نفس بالایش است و از این بابت تشکر میکنم. چون اگر اعتماد به نفسشان ضعیف بود همیشه چشم و گوششان به دنبال رضایت گرفتن از اطرافیانشان برای تمام کردن پلانها بود. ایشان کاملاً مسلط به کار است و میداند چه میخواهد. وجودش به هیچ وجه آدم را اذیت نمیکند و اصلاً احساس نمیکنید آقا بالا سر دارید. انسانی است كه میتوانید با او راحت باشید.»
سینما، تلویزیون و تئاتر عرصههای بازیگری شما هستند. این روزها كدام را بیشتر میپسندید. این سؤال بعدی از مردی بود كه با نقشهایش زندگی كردیم. او پاسخ میدهد:
« تئاتر. البته اگر در سالن خصوصی باشد برای همه راحتتر است. چون اجرا در سالن دولتی سخت است. هم دیر سالن میدهند و هم پرداخت دستمزدها دشوار است. در سینما و تلویزیون هم دشوار است که از تهیهكننده دستمزد بگیریم. بنابراین اگر در سالن خصوصی باشد مانند یک رستوران شب به شب دخل جمع میشود بهتر است، چون تئاتر به تبلیغات و حمایت تماشاچی نیاز دارد.»
این روزها نقش تهیهكننده خصوصاً در پروژههای تلویزیونی كه مشكل بودجه وجود دارد بسیار مهم است و عبدی درباره مسعود ردایی تهیهكننده اولین انتخاب معتقد است:
«اصلاً ندیدم به عنوان تهیهكننده ادا در بیاورد. آدم بیادعا و راحتی است.»
او درباره شیوه ارتباطش با عوامل گروه میگوید:
«من با همه عوامل راحت هستم چون راحتی و صمیمیت به خود انسان بر میگردد. هر نوع برخوردی، چه جلوی دوربین چه حتی پشت دوربین به روابط خود انسان بر میگردد. من اگر ناراحت باشم طرف مقابل را هم ناراحت میکنم. خوشبختانه پشت صحنه خوبی داشتیم. معمولاً افراد چنین چیزی را به عهده نمیگیرند، میگویند من نتوانستم با فلانی کنار بیایم، در صورتی که این ایراد خود آن فرد است كه نمیتواند درست ارتباط برقرار كند. »
او در پایان نكته مهمی را یادآوری میكند.
«خواهشم از آقایان تهیهكننده بخصوص تهیهكنندگان بخش خصوصی این است وقتی تهیه یک فیلم یا سریال را به عهده میگیرند، چه بدون واسطه و چه با واسطه سرمایهگذار هستند، حق و حقوق عوامل را بموقع پرداخت کنند قبل از اینکه افراد برای مطالباتشان به آنها مراجعه کنند چون به نظرم کار ما سختترین کار دنیاست. قبلاً میگفتند کار معدن سختترین شغل است اما امروزه با دستگاهها و امکانات زیاد کار معدن آسانتر شده و کار ما سختترین کار دنیا شناخته شده است.
یک مورد دیگر اینکه بودجهای که تلویزیون برای ساخت فیلم و سریال در نظر میگیرد باید منطقی باشد و امیدوارم تلویزیون حق و حقوق ساخت یک کار را بموقع پرداخت کند. چون 80 درصد عوامل سازنده یک کار، انسانهای گنجشک روزی هستند که با همان درآمد زندگی میکنند البته در سریال اولین انتخاب، تهیهكننده حقوق عوامل را بموقع پرداخت میکرد.
شاید برای مردم و تماشاچیها تعجببرانگیز باشد که سال پیش با آقای جیرانی کار کردیم این کار کلی جایزه گرفت. به عنوان کار منتخب شناخته شد ولی ما هنوز اصل دستمزد را نگرفتهایم 30 تا 40 درصد آن باقی مانده است.»
و دست آخر آرزوی هنرمند دوست داشتنی كشورمان برای مردم این است:
«برای هموطنانم آرزوی سلامتی دارم. امیدوارم مسائل و مشکلات مملکت مان حل شود چون مردم ما لیاقت وضع آرام، عالی و خوب زندگی کردن را دارند.»/روزنامه ایران
ویدیو مرتبط :
استند آپ کمدی خنده دار اکبر عبدی - پیرزن شدن اکبر عبدی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اکبر عبدی: درآمد تدریس بازیگری حرام است!
به گزارش ایسنا، این بازیگر که اخیرا به دلیل عوارض ناشی از بیماری دیابت در بیمارستان بستری شده بود، در تازهترین گفتوگوی خود نکات جالبی را درباره موضوعات مختلف بیان کرده است؛ از دردسرهایش برای گرفتن جایزه جشنواره تا حرام بودن پول حاصل از تدریس در آموزشگاههای بازیگری:
سیمرغ، یک تکه سنگ است
اکبر عبدی با اشاره به بیارزش بودن جوایز جشنواره فجر میگوید: سیمرغی که به بازیگر میدهند یک تکه سنگ است که آن را روی چوب گذاشتهاند و هیچ ارزش مادی ندارد. در حالیکه این سیمرغ باید آنقدر ارزش داشته باشد که اگر آن را به جایی عرضه میکنیم حداقل برای گرو نگه داشتن به ارزش ۲ میلیون تومان بیرزد.
برای گرفتن تیبای «خوابم میاد» ۵ ماه دویدم
عبدی ادامه میدهد: برای «خوابم میاد» بنا بود یک خودروی تیبا به ما بدهند اما برای گرفتن آن ۵ ماه دوندگی کردم. البته هر سال همین است که تعدادی خودرو را ردیف میکنند و برای تحویل دادن کاری میکنند که از برنده شدن پشیمان شوی.
در فروش «مذاکرات مستقیم» با سرمایهگذار شریکیم اما فیلم فقط ۱۰ میلیون فروخته!
عبدی درباره تازهترین فیلمی که روی پرده داشته یعنی «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» اظهار میکند: من و علی شاهحاتمی تهیهکننده فیلم در فروش با سرمایهگذار که رایتل باشد شریک هستیم و دستمزدی نگرفتهایم و حالا این فیلم ظاهرا ۱۰ میلیون هم نفروخته و بدیهی است که چقدر بناست گیر ما بیاید.
وی میافزاید: این فیلم کار نویی است و البته رایتل قول همکاری داده بود و شریک تولید بود ولی حتی یک بیلبورد هم در خیابان نزد.
«خوابزدهها» نه به لحاظ مادی و نه به لحاظ معنوی فیلم خوبی نبود
اکبر عبدی در توجیه کیفیت پایین «خواب زدهها»ی جیرانی میگوید: فیلم از نظر قصه بسیار ضعیف بود و حیف شد که نقش پیرزن را برای آن خرج کردم. متاسفانه نه به لحاظ مادی و نه به لحاظ معنوی فیلم خوبی نبود.
«معراجیها ۲» بهار ۹۴ کلید میخورد
این بازیگر درباره همکاری سالهای اخیرش با مسعود دهنمکی میگوید: ده نمکی آدم بااعتماد به نفسی است و وقتی از من درخواست بازی در کارهایش را میکند من هم چون میدانم کارش را با اعتماد پیش میبرد قبول میکنم. این نوید را میدهم که قسمت دوم «معراجیها» اواخر بهار ۹۴ کلید میخورد.
درآمد حاصل از تدریس بازیگری حرام است!
عبدی درباره پرهیزش از حضور در آموزشگاههای بازیگری به عنوان مدرس، توجیه جالبی دارد. وی دستمزد آموزش بازیگری را حرام میداند و میگوید: من درآمد حاصل از شغل آموزش بازیگری را حلال نمیدانم، به این دلیل که نمیتوان در کار خدا دست برد. من میخواهم ظرف ۶ ماه یک خانم یا آقا را تبدیل به یک هنرپیشه معروف کنم. این دست بردن در سرنوشت است. خدواند باید در ذات انسان بازیگری را گذاشته باشد.
وی ادامه میدهد: ما وام هم داشتیم که با عبدالله اسکندری استادم کلاس بازیگری بزنیم اما من درآمدش را صحیح نمیدانستم.
عبدی میافزاید: الان میبینیم که جوان نمیتواند درس بخواند و تبدیل به معضل محل شده است. خانواده با این استدلال که جوک میگوید و میخنداند، این شخص را به کلاس بازیگری میفرستند. خودشان هم میگویند عبدی هم که نشود، فلانی که میشود.
بارها شده که والدین پیشنهاد رشوه دادهاند تا فرزندشان را بازیگر کنم
عبدی با اشاره به انتظارات نامعقول برخی خانوادهها از وی اظهار میکند: بارها شده که به من گفتهاند فلان مبلغ را میدهیم که فرزندمان را بازیگر کنید. به وفور این اتفاق افتاده و من هم مرتب گفتهام چنین کاری نمیکنم.
بازی در کنار عبدی فروخته میشود
این بازیگر پیرامون معضل نقشفروشی در سینمای ایران میگوید: بارها دیدهام که بازی در کنار اکبر عبدی فروخته میشود. نقشها به ازای کوتاهی و بلندی قیمتهای متفاوتی دارند. شما میبینید فیلمی را با ۵۰۰ میلیون بودجه ساختهاند و فقط با فروش نقشها ۷۰۰ میلیون درآمد داشته است.
پیشنهاد دادهاند که کاندیدای مجلس شوم
عبدی با اشاره به پیشنهاداتی که برای حضور در فعالیتهای سیاسی داشته است، بیان میکند: بارها پیشنهاد فعالیتهای سیاسی داشتهام، حتی پیشنهاد شده که برای شورای شهر و مجلس شورای اسلامی کاندیدا شوم اما من فقط متعلق به قاب تصویر هستم.
اخبار فرهنگی - ایسنا