فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
اعتراف بامزه ریما رامین فر
ریما رامینفر بازیگر نقش هما که در چهارمین پایتخت به عضویت شورای شهر در آمده و به هیچ عنوان زیر بار قانون گریزی نمیرود و به همین دلیل چالشهایی با همسرش نقی پیدا کرد، در این مصاحبه اعتراف بامزهای کرده است. شما را به خواندن این مصاحبه دعوت میکنیم.
سریالهایی که به سریهای دوم یا چندم میرسند اساسا کارهای موفقی در جذب مخاطبان بودهاند. بنابراین برای بازیگر ایفای نقش در آنها لذت بخش است اما ممکن است از سویی دیگر طولانی شدن یک مجموعه او را هم خسته کند. برای شما کدام وضعیت در سری اخیر پایتخت رقم خورد؟
برای من هیچ وقت پیش نیامده که نخواهم در پایتخت بازی کنم و در همه لحظههایی که سر صحنه پایتخت بودم با عشق و اعتقاد حاضر شدم.
اعتقاد به چه چیزی؟
نبوغی که در گروه نویسندگان و سازندگان سریال وجود دارد اما ممکن است در دورهای به دلایل مختلف خسته باشم، ممکن است زمانی احساس کنم که داشتن فرزند کوچک شرایطم را برای حضور در پایتخت آن هم در شهری دیگر سخت میکند اما هیچ وقت با این مسائل پرونده حضورم در پایتخت را برای خودم نمیبندد و تا زمانی که احساس کنم این گروه میخواهد هنوز کارهای جدید بسازد اگر کمکی از دستم بر بیاید آنها را همراهی خواهم کرد.
هما و نقی زوج خوشبختی که در سریهای قبل از پایتخت سراغ داشتیم، در سری اخیر با هم دچار چالش شدند و اختلافهایی پیدا کردند. به نظر میرسد مثل سریهای قبل که داستان یک کاراکتر در آن برجستهتر میشد، این سری ماجراهای زندگی شخصی و کاری هما پررنگتر شد.
هما نسبت به قبل جاه طلبیهایی پیدا کرده است. او در سریهای قبلی بیشتر نقش حمایت از خانواده را داشت اما در سری چهارم انگار یک قدم جلوتر رفته است و میخواهد به شهر و جامعه پیرامونش کمک کند. این طرحی بود که در متن هم پیاده شد و من هم به عنوان بازیگر موظف بودم به شکل باورپذیری با همایی که او را به سادگی میشناسیم، ترکیب کنم و این کار را سخت میکرد.
فکر میکنید به خوبی از پس آن برآمدهاید؟
تلاش کردم فرم باورپذیری را ارائه کنم. هما کمی خودش را گم کرده است. به ناچار گاهی برای خانوادهاش کم میگذارد اما همچنان مهربان و صبور است و عاشقانه خانواده اش را دوست دارد.
اما کدامیک از این حوزهها برای او در اولویت قرار داشت؟ خانواده یا زندگی کاری و مسئولیت در شورای شهر. چراکه گاهی تشخیص این اولویت برای بیننده سخت میشود.
حتما خانوادهاش برای او در اولویت است. با این حال این عشق به خانواده دلیلی بر این نمیشد تا بخواهد قانون گریزی کند. زیرا قانون مداری از چارچوبهایی اساسی و اصلی است که برای این شخصیت تعریف شده. هما به دنبال کسب ثواب و رزق و روزی حلال است. یادم هست یکبار به محسن تنابنده گفتم من به عنوان ریما رامینفر در زندگی خودم حتما به خاطر خانوادهام اگر پیش بیاید کار خلاف میکنم.
مثلا از چه نوعی؟
اگر جایی بتوانم پارتی بازی کنم این کار را انجام میدهم. اگر قانون گریزی موجب شود که اطرافیانم را به سلامت از مرحلهای عبور بدهم این کار را خواهم کرد (با خنده) اما هما زیر بار نمیرود.
هما به شخصیت شما هم نزدیک هست؟ من که فکر میکنم آرامش او بیشباهت نباشد.
فکر میکنم بلد هستم خودم را فرد آرامی نشان بدهم. چون گاهی عصبانی هم میشوم و غر میزنم.
پس شباهتهایی با خود شما هم دارد؟
حتما اینطور است.
در چه ویژگیهایی؟
من عاشقانه خانوادهام را دوست دارم و از این نظر مثل هما هستم و هما هم مثل من است.
پایتخت داستان مهاجرت است و عنصر جابه جایی از مکانی به مکان دیگر معمولا در آن وجود داشته است. همین باعث میشود که تقابل بین زندگی شهری و روستایی آدمهای داستان را در موقعیتهای متفاوتی قرار دهد. از جمله هما که به دلیل مسئولیت گرفتنش در شورای شهر سعی میکند خیلی باپرستیژ رفتار کند. گاهی آنقدر افراط میکند که حتی به ادا هم تبدیل میشود.
بله درست است. هما سعی میکند وجههای خاص را از خود نشان بدهد.
از این منظر چقدر توانستید این ذهنیت را در نقش بروز دهید؟ اساسا این مشخصه در تعریف نقش گنجانده شده بود؟
این تعریف برای هما در فیلمنامه وجود داشت که همای ساده سریهای قبل با تلاشهای زیاد توانسته رای بهدست بیاورد و در سطح شهر خود را به عنوان نماینده مردم جا بیندازد و محبوبیتی به دست آورد. هما چند قدمی جلوتر رفته است و تازه به دوران رسیدگی خفیفی دارد و به دیگران هم میگوید که حواستان به این موضوع باشد. این برای نقش تعریف شده بود و من هم سعی کردم به شکلی که زننده نباشم این موقعیت را القا کنم.
به عنوان بازیگر فکر میکنید پایتخت باز هم قابلیت ادامه یافتن دارد؟
وقتی تاکنون 4 سری موفق را پشت سر گذاشته سخت است که بخواهیم بگوییم نه. به نظر من تا زمانی که گروه هنوز انگیزه ساخت سریهای جدید را دارد این سریال برای قصه پردازی جا دارد.
اما به نظر من پایتخت به ویژه در سری آخر زیاد از حد با داستانهای کوچک به اینسو و آنسو کشانده میشد؟
این موضوع من بازیگر را اذیت نمیکرد. خود من از روایت شدن خرده داستانها همانقدر لذت میبرم که یک داستان محوری با اوج و فرودهای خود مطرح شود. به نظرم انتقاداتی که مبنی بر این قضیه میشد نوعی کج سلیقگی بود.
قصههای کوتاه هم جذابیت خاص خود را دارند. همچنین بعد از یکسال و نیم فاصله از سری قبل نیاز به آشنایی دوباره با بعضی کاراکترها و سرنوشتشان بود. بنابراین در چند قسمت اول باید گفته میشد که هما به شورای شهر رفته، همسر ارسطو مرده است، خانهشان چه وضعیتی دارد و همه به خانه ارسطو رفتهاند و... باید زمانی میگذشت تا قصه جدید را شروع کنیم.
اخبار فرهنگی - روزنامه صبا، برترین ها
ویدیو مرتبط :
خندوانه - ریما رامین فر (وفای به عهد)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
گفت و گو با ریما رامین فر همسر امیر جعفری
ریما رامینفر مطمئنا یكی از چهرههای شناخته شده و دوستداشتنی برای علاقهمندان سریالهای تلویزیونی است. این بازیگر هنرمند در كنار امیر جعفری زوج خوشبختی را تشكیل دادهاند كه نه تنها در كار بلكه در زندگی شخصیشان نیز میتوانند یك الگوی خوب به حساب آیند. وقتی با ریما رامینفر صحبت میكنید، آنچه به وضوح میتوانید حس كنید، عشق و علاقهای است كه به زندگی مشترك و به خصوص به پسرش دارد. این زوج هنرمند یك پسر 5 ساله دارند و ریما رامینفر میگوید تمام برنامههای زندگیاش را با توجه به زندگی فرزندش هماهنگ میكند. اگر میخواهید در اینباره بیشتر بدانید حتما در ادامه صحبتهای او را بخوانید. درباره این بازیگر- مادر هنرمند باید بگوییم كه سال گذشته در كنار محسن تنابنده، علیرضا خمسه و... با سریال پایتخت مهمان خانههای ما شده بود و امسال نیز با حضور در كنار امیر جعفری با چك برگشتی به خانههای ما آمد. با او یك روز قبل از آنكه عازم سفر شود، گپ زدیم.
پایتخت یا چك برگشتی؟
با توجه به نقشهای متفاوتی كه ریما رامینفر در 2 سریال پایتخت و چك برگشتی ایفا كرده شاید جالب باشد كه بدانیم كدامیك را بیشتر دوست داشته و توانسته با آن ارتباط بهتری برقرار كند. «پایتخت و چك برگشتی هر كدام ویژگی خاص خودشان را داشتند و به هردوی آنها علاقهمند هستم. سریال پایتخت در كل فقط قصه یك خانواده بود كه من هم عضوی از آن بودم و به همین دلیل وظیفهام در آن كار سنگینتر بود اما در مورد چك برگشتی، سوژه این فیلم برایم خیلی دوستداشتنی بود. جسارتی كه در متن كار وجود داشت را پسندیدم. فكر میكنم برای نخستین بار بود كه در سریالی این مسئله به این شكل مطرح میشد.»
زوج ایدهآل هنرمند در كنار هم
شاید سوالی كه حین دیدن چك برگشتی در ذهن بسیاری از ما نقش میبست، این بود كه كنار هم قرار گرفتن ریما رامینفر و امیر جعفری چقدر در انتخابشان برای حضور در این پروژه موثر بوده و اصلا آیا این اتفاق تاثیری در روند كاری آنها داشته یا خیر؟! این نخستین باری نبود كه با امیر همبازی میشدم. سالهای گذشته در چند كار تئاتر با هم همبازی بودیم و به همین دلیل نمیتوانم بگویم برایم اتفاق خیلی خاصی بوده و حس خیلی عجیبی را به من منتقل كرده است؛ فقط میتوانم بگویم این كار هم تجربه خوبی برایم بود. نمیتوانم بگویم خواستهام این است كه امیر حتما باید سر هر كاری كنارم باشد اما در كل كاركردن كنار كسانی كه با آنها آشنا هستم برایم دوستداشتنی است و همیشه از اینكه چنین تجربهای را داشته باشم استقبال میكنم.
میخواهم همه كشورها را ببینم
ریما رامینفر عاشق سفر كردن است: «سفر كردن را خیلی دوست دارم. خیلی برایم مهم نیست كه به كجا سفر كنم فقط دوست دارم این كار را انجام دهم. دلمان میخواهد تمام شهرها و كشورها را از نزدیك ببینیم؛ چه دور باشند چه نزدیك البته از زمانی كه پسرم به دنیا آمده، ترجیح میدهیم به جاهایی سفر كنیم كه مسیرشان كوتاهتر باشد، به دلیل اینكه او كوچك است و در مسافتهای طولانی اذیت میشود. دلمان میخواهد بیشتر به جاهایی برویم كه از نظر محیطی برای یك بچه زیبایی بیشتری داشته باشد تا او هم از سفر لذت ببرد. در نوروز امسال به دلیل اینكه تا روز 9فروردین سر كار بودیم، فرصت رفتن به سفر را نداشتیم و به دلیل فشار كاری كه در تعطیلات نوروز داشتیم واقعا خستهایم و به یك مسافرت نیاز داریم؛ در همین چند روزه همگی با هم عازم یك سفریم!»
قبل از هر چیز یك مادرم
حاصل زندگی این زوج هنرمند، یك پسر 5 ساله است كه با وجود كار پرمشغله پدر و مادرش در راس همه امور زندگی آنها قرار دارد به حدی كه خانم رامینفر عاشقانه به خاطر او از داشتن لذتهای كاریاش كاسته: «یك پسر 5 ساله داریم و با توجه به مشغله كاریای كه من و امیر داریم، نگهداری از او واقعا مشكل است به همین دلیل هم من در این سالها كمكار شدهام. به خاطر اینكه فكر میكنم قبل از هر چیز یك مادرم و وظیفهام نگهداری از فرزندم است و پیش از آنكه یك بازیگر باشم باید یك مادر خوب باشم و این اولویت من در زندگی است.»
یك تجربه لذتبخش
تجربه كار كردن با سیروس مقدم بسیار لذت بخش است. سال گذشته سر كار «پایتخت»، تجربه كار كردن با این كارگردان و الهام غفوری را داشتم، به همین دلیل وقتی امسال هم پیشنهاد كار در «چك برگشتی» را به من دادند، پذیرفتم به دلیل اینكه آقای مقدم و كاری كه انجام میدهد برایش مهم است و اینطور نگاه نمیكند كه صرفا یك سریال را به هر شكل شده تمام كند. مسئله دیگری كه باعث شد من در این سریال حضور پیدا كنم، این بود كه وقتی فیلمنامه 4، 5 قسمت اولیه كار را خواندم بهنظرم آمد سوژه خیلی جالبی دارد. در كنار اینكه افرادی هم كه در چك برگشتی حضور داشتند از بازیگران خوبی بودند كه با تعدادی از آنها پیشتر سابقه همكاری داشتم و در كل بهنظرم تیم خیلی خوبی سر این كار حضور داشتند.
پرواز 749 به زمین مینشیند
در پایان بد نیست فعالیتهایی كه ریما رامینفردر سال 91 خواهد داشت را مرور كنیم: «در حال حاضر برای كار تصویری چیزی ندارم اما از اول اردیبهشت تمرین یك كار تئاتر به نام پرواز749 به زمین نشست را آغاز میكنم كه خانم شیوا مسعودی كارگردانی و نغمه ثمینی كار نویسندگی آن را برعهده دارند و قرار است در ماههای آینده روی صحنه برود.».../انتخاب