فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

از تلویزیون دوران هاشمی تا صدا و سیمای سرافراز


در این شماره نگاهی می اندازیم به مدیران اسبق و سابق تلویزیون، از زمان محمد هاشمی تا پایان ریاست ۱۸ ماهه محمد سرافراز. تلویزیون به عنوان در دسترس ترین و پر مخاطب ترین رسانه کشور تاثیرات بسیار زیادی در امور سیاسی، فرهنگی، ورزشی و اقتصادی کشور دارد. از این رو همواره ریاست این سازمان جزو مباحث پرحاشیه و حساس محسوب می شود.

وب‌سایت بانی فیلم: در این شماره نگاهی می اندازیم به مدیران اسبق و سابق تلویزیون، از زمان محمد هاشمی تا پایان ریاست ۱۸ ماهه محمد سرافراز. تلویزیون به عنوان در دسترس ترین و پر مخاطب ترین رسانه کشور تاثیرات بسیار زیادی در امور سیاسی، فرهنگی، ورزشی و اقتصادی کشور دارد. از این رو همواره ریاست این سازمان جزو مباحث پرحاشیه و حساس محسوب می شود.

از تلویزیون دوران هاشمی تا صدا و سیمای زمان سرافراز

تلویزیون طی جابجایی های مدیران مختلفش شرایط خاص خودش را در جلب نظر مخاطبان داشته، از دوران جنگ که تلویزیون تنها با دو شبکه برنامه هایش را روی آنتن می فرستاد و انبوه مخاطب را با خود جلب و همراه می کرد تا دوران عریض شدن سازمان با استخدام نزدیک به پنجاه هزار نفر پرسنل و امروز چابکسازی و بی پولی. اصولاً در سبک و سیاق کمی و کیفی تلویزیون موثر بوده. معمولاً هر مدیری الفبای مدیریتی خاص خودش را در زمان ریاست بر کلیه سازمان دیکته کرده است. باید دید پس از سرافراز اوضاع و احوال تلویزیون به کدام سمت می رود. آیا آمدن علی عسگری تنها به امور فنی تلویزیون سر و سامان می بخشد یا به لحاظ محتوایی نیز حرکت رو به جلویی در روند برنامه سازی تلویزیون رخ خواهد داد.

محمد هاشمی (۱۳۷۳-۱۳۶۳)

محمد هاشمی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا تحصیل کرد. او دارای فوق لیسانس مدیریت و دارای تحصیلات حوزوی است.

از تلویزیون دوران هاشمی تا صدا و سیمای زمان سرافراز

محمد هاشمی از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۳ رییس سازمان صداوسیما بود و سپس به وزارت امور خارجه رفت. وی از سال ۱۳۷۵ تا دوره ششم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود.

از مهم ترین کارهای او در زمان ریاست اش بر سازمان صداوسیما تاسیس شبکه ۳ در سال ۱۳۷۳ بود. شبکه‌ها و دفاتر استانی و برون‌مرزی بسیاری در دوران ریاست او بنیان نهاده شد.

هاشمی در دهه ۶۰ مدیر تلویزیون بود. در این دهه با توجه به بودجه کم سازمان صدا و سیما و دستگاه های دیگر، هنرمندان و دست اندرکاران تلویزیون مجبور بودند با بودجه های غالباً ناچیز برنامه ها و سریال های مخاطب پسند بسازند. وی رییس سازمان در زمان دوران دفاع مقدس بود و جناح بندی های سیاسی در تلویزیون وجهه خاصی نداشت و تمام گروه ها با عقاید مختلف در آن ابراز نظر می کردند. در آن دوره با توجه به شرایط دوران جنگ تحمیلی مستندهای تولیدی با موضوع جنگ از جمله «روایت فتح» در تلویزیون به کرات پخش شد.

اگر چه تلویزیون در دوران محمد هاشمی پیشرفت چندانی نداشت و تنها دو شبکه تلویزیونی فعالیت داشتند. اما با این حال رسانه ملی مخاطب خود را داشت. یکی از عمده ترین دلیل حاکمیت بلامنازع تلویزیون ایران در دهه شصت، نبود رقیبی قدرتمند در عرصه رسانه های تصویری بود. نبود دسترسی همگانی به شبکه های ماهواره ای و سریال های خارجی بیشتر مخاطبان ایرانی را پای دو کانال تلویزیون کشور می نشاند. نکته مهم در این دوره، علاقه مردم به همین تلویزیون محدود بود و اعتماد فراوانی به تلویزیون محمد هاشمی وجود داشت.



علی لاریجانی (۱۳۸۳-۱۳۷۳)

او در سال های ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱ به عنوان رییس واحد مرکزی خبر سازمان صدا و سیما منصوب شد.

از تلویزیون دوران هاشمی تا صدا و سیمای زمان سرافراز

لاریجانی در فاصله سال های ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۰ سمت هایی چون معاونت وزارت کار و امور اجتماعی، معاون وزارت پست و تلگراف و تلفن، معاونت وزارت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عهده گرفت. وزارت فرهنگ و ارشاد در سال ۱۳۷۰ به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شد و تا سال ۱۳۷۲ در این وزارتخانه ماند. سپس در سال ۱۳۷۳ با حکم رهبری به عنوان رییس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و تا سال ۱۳۸۳ به مدت ۱۰ سال مدیریت این سازمان را به عهده داشت.
لاریجانی که به عنوان نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی مشغول فعالیت بوده است، از سال ۱۳۸۴ و با آغاز به کار دولت نهم، دبیر شورای عالی امنیت ملی شد، اما در ۲۸ مهر ماه سال ۱۳۸۶ از این سمت استعفا داد.

اولین سمت اجرایی او مدیریت کل برون مرزی و واحد مرکزی خبر صدا و سیما بود. بین سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۰، وی معاون وزارتخانه های کار و امور اجتماعی و پست و تلگراف و تلفن (وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات فعلی) و همچنین سپاه را بر عهده گرفت و سپس جانشین ستاد کل سپاه بود.

سال ۱۳۷۰ و در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و پس از استعفای سید محمد خاتمی از سمت وزارت ارشاد، لاریجانی در این سمت قرار گرفت و تا بهمن ۱۳۷۲ به عنوان وزیر در این وزارتخانه حضور داشت. سال ۱۳۷۳ وی با حکم رهبری ریاست سازمان صدا و سیما را برعهده گرفت.

در این دوره تعدادی از سینماگران به ساخت سریال پرداختند و عریض شدن صدا و سیما نیز در این دوران آغاز شد. از آنجا که بودجه مناسبی به سازمان تزریق می شد، سریال سازی و ساخت برنامه های مختلف رنگ و لعاب جدی تری به خود گرفت و از دیگر شاخصه های دوران ریاست وی ساخت تله فیلم ها و فیلم های دینی و تاریخی (تاریخی مذهبی) در دوره ریاست علی لاریجانی بود. نقدی که بر این دوران از مدیریت تلویزیون وارد است برمی گردد به نیروهایی که از وزارتخانه های دیگر که به عنوان مسوول و حتی تهیه کننده به صدا و سیما آمده و فعالیت کردند. بیشتر شوراهای تلویزیون را افرادی غیر تلویزیونی تشکیل می دادند. اشخاصی که افکار و نظرات شان روی آثار سیما تاثیر زیادی می گذاشت. در دوران لاریجانی برنامه های سیاسی گسترش بیشتری پیدا کرد. شبکه چهار و شبکه تهران سیما در دوره لاریجانی افتتاح شد.



سید عزت ا… ضرغامی (۱۳۸۳- ۱۳۹۳)

سید عزت‌ا… ضرغامی عضو شورای عالی فضای مجازی و رئیس پیشین صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران (از ۳ خرداد ۱۳۸۳ تا ۱۵آبان ۱۳۹۳) است.

از تلویزیون دوران هاشمی تا صدا و سیمای زمان سرافراز

وی فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی رشته مهندسی عمران از دانشگاه امیر کبیر و کارشناسی ارشد رشته مدیریت است. وی همچنین مسوولیت معاونت امور سینمایی وزارت ارشاد در دوران وزارت علی لاریجانی و مصطفی میرسلیم برعهده داشت و سپس مسوولیت معاونت صداوسیما در امور استان‌ها و حقوقی و امور مجلس در دوران ریاست لاریجانی بر سازمان عهده دار شد. عزت ا… ضرغامی دو دوره متفاوت را در ریاست سازمان صدا و سیما تجربه کرد؛ در یک دوره او با انگیزه بسیار به کیفیت تولیدات توجه کرد و در دوره ای نیز بیشتر به فکر عریض کردن تلویزیون در تاسیس شبکه های مختلف با مضامین متفاوت با هدف جذب حداکثری مخاطب بود.

عزت ا… ضرغامی با هدف جذب مخاطب بیشتر و حفظ تماشاگر تلویزیون در روزگاری که شبکه های ماهواره ای هر روز قوی تر و غنی تر از قبل فعالیت می کردند، بر آن بود با تاسیس شبکه های مختلف، انواع و اقسام برنامه های تلویزیونی را برای هر نوع از سلیقه ها و قشرهای مختلف تولید کند. این در حالی بود که نه بودجه چنین کار مهمی را داشت و نه نیروی انسانی اش تا این حد کاربلد بودند. تلویزیون در دوره او نقاط اوج و فرود بسیاری داشت. در دوره وی، آثار چه در حوزه نمایش و چه در حوزه های دیگر دارای نقاط قوت و ضعف بسیاری بودند، اما نکته مهم در دوره عزت ا… ضرغامی تغییر چند باره تکنیک در جذب مخاطب بود. حضور سینمایی ها در تلویزیون، تعدد شبکه های سیما، سریال های هر شبی و… که در نهایت عدم تزریق بودجه مناسب به تلویزیون ضرغامی، کار را به جایی کشاند که به قول خود رییس وقت، تلویزیون ورشکسته شد و با کلی بدهی سکان این عمارت به دست محمد سرافراز رسید.



محمد سرافراز (۱۳۹۳- ۱۳۹۵)

سرافراز از مدیریت بر شبکه برون مرزی بر کرسی ریاست سازمان صدا و سیما تکیه زد.

از تلویزیون دوران هاشمی تا صدا و سیمای زمان سرافراز

مهمترین شیوه او پس از استقرار در سازمان، تعدیل و چابک سازی تلویزیون که به جا مانده بود. بخشی از بدهی های سازمان از دوره قبل بود به محمد سرافراز رسید و او نیز با چابک سازی و حذف برخی از شبکه ها که البته به مذاق بسیاری از تلویزیونی ها خوش نیامد، به دنبال پایین آوردن هزینه های سازمان بود. هزینه هایی که بخشی از آن بدهی تلویزیون به برنامه سازان و بخشی هم برگشت به تولیداتی که حالا قرار بود در مدت زمانی کم با هزینه های پایین تر کار شوند. اگر چه شیوه مدیریتی سرافراز خیلی منطقی به نظر نمی رسید، اما همین شیوه پایین آوردن هزینه ها در این مدت، تلویزیون زمان سرافراز به لحاظ کیفی افت محسوسی داشته باشد.

در برخی از مواقع مشخصاً بی پولی تلویزیون اجازه مدیریت صحیح را به سرافراز نمی داد، اما نکته ای که شاید در افت کیفیت و کمیت برنامه های تلویزیون بیشتر تاثیر گذاشت اختلاف نظر میان مدیران سازمان بود، این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که رقابت با شبکه های فارسی زبان خارج نشین برای سازمان صدا و سیما هر روز سخت تر از دیروز می شد تا اینکه کار به جایی رسید که سرافراز ناچار به تنظیم استعفای خود شد. در دوره سرافراز چند تن از نویسندگان، بازیگران و کارگردانان تلویزیون به طور علنی همکاری شان را با شبکه جم آغاز کردند و تبعات کمبود بودجه و بی پولی در نهایت، عرصه را بر تولیدات چه به لحاظ کیفی و چه کمی تنگ تر کرد.


ویدیو مرتبط :
سیمای دوران حکومت حضرت عج چگونه است؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

رئیس جدید، ضرغامی را سرافراز کرد / آیا صدا و سیما، سیمای تندروهاست یا سیمای جمهوری اسلامی ایران؟



با توجه به تجربیاتی که ضرغامی مبنی بر ریزش مخاطب از سرگذرانده و نظرسنجی های معتبر نهادهای خاصی - که این نظرسنجی ها را انجام می دهند از جمله خود صدا و سیما - آیا سرافراز می خواهد بی اعتناء و بی تفاوت نسبت به مطالبات قانونی و معقول مردم، تصمیم گیری کند؟

اخبار,اخبارسیاسی, مصاحبه ظریف  وفردوسی  پور

احسان رستگار:۱- شاخص های دوگانه ی سیما؛ حداد عادل در شب یلدا آری، ظریف خیر!

ویژه برنامه ی زنده ی شبکه ی ۳ برای شب یلدا، مهمان ویژه ای داشت که حضورش در این برنامه تامل برانگیز به نظر رسید، نه چون نامش غلامعلی حداد عادل است، بلکه از دو جهت؛ یکی آن که دقیقا بعد از همان ویژه برنامه، پربیننده ترین برنامه ی تاریخ سیما یعنی برنامه ی «نود»، قرار بود مصاحبه ای ضبط شده را با محمدجواد ظریف پیرامون «دیپلماسی ورزش» پخش کند، اما آن مصاحبه ی ورزشی، با برچسب سیاسی بودن از پخشش ممانعت به عمل آمد ولی در کمال تعجب، سخنگوی ائتلافی که برای کنش گری اصول گرایان برای دهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی تشکیل شده، به راحتی نه تنها در برنامه ی شب یلدا - که پخش زنده است و نه ضبط شده - حاضر می شود و برای مردم شعر می خواند و تفالی به حافظ می زند.

حضور حداد عادل در ویژه برنامه ی یلدا بلامانع است، اما وقتی حضور ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و صحبت کردن از دیپلماسی ورزشی با عادل فردوسی پور در برنامه ی نود، برچسب سیاسی بودن می خورد، چطور حضور حداد عادل در ویژه برنامه شب یلدا سیاسی به شمار نمی رود حال آن که یک ماه دیگر انتخابات مجلس دهم انجام می شود و این روزها همین شخصیت ها از جمله حداد عادل که هم نماینده ی مجلس است و نیز سخنگوی شورای ائتلاف اصول گرایان، اصلا سیاسی به حساب نمی آید و هیچ حساسیتی روی آن وجود ندارد؟ آیا این به معنای تصمیم گیری بر اساس سیاست ها و استانداردهای دوگانه نیست؟ حداد عادل که خیز برداشته برای انتخابات مجلس دهم و سخنگوی مهم ترین ائتلاف جریان اصول گرا و نامزد (انصراف داده) انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بوده، حضورش کاملا غیرسیاسی و موجه به شمار می رود اما ظریف که به واسطه ی پرونده ی هسته ای در صدر اخبار دو سال پیش بوده و نیاز به خودنمایی ندارد، مصاحبه اش پیرامون دیپلماسی ورزش، کنشی سیاسی محسوب می شود؟!

اگر هم بنا به بهره برداری سیاسی باشد، آن چه امروز موضوعیت جهت بهره برداری دارد، انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی است که حدود ۳۳ روز دیگر انجام خواهد شد؛ تکلیف حداد عادل که همواره یک سر رقابت های انتخاباتی در مجلس و ریاست جمهوری بوده و هست روشن است، اما ظریف بناست در مجلس شورای اسلامی نامزد شود یا مجلس خبرگان رهبری؟ هیچ کدام؛ ولی آن یکی بی هیچ مشکلی در تمامی برنامه های زنده و ضبط شده ی تفریحی حاضر می شود و این یکی حتی پیرامون دیپلماسی ورزش هم حق اظهار نظر ندارد! مگر ظریف خط قرمز جدید سیماست؟

۲- صدا و سیمای تندروهای جریان اصول گرایی یا صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران؟!

یک بار برای همیشه ریاست سازمان باید پاسخگو باشد و به مردم توضیح دهد که علت این تصمیم که میلیون ها نفر را غافلگیر و دلخور کرده است چیست؟ تعداد کثیری از مردم شب یلدا منتظر تماشای مصاحبه ی ضبط شده ی ورزشی عادل فردوسی پور با ظریف بودند؛ مدیران سازمان باید پاسخگو باشند که به چه دلیلی مصاحبه ی ظریف خیر ولی مصاحبه ی ظریف آری؟ آیا صدا و سیما، سیمای تندروهای جریان اصول گرایی است یا سیمای جمهوری اسلامی ایران؟ آیا اصلا برای شخص آقای سرافراز، رئیس سازمان صدا و سیما، مهم است که مردم از این باب از او دلخور و از این بابت نقدی بر نقدهای پیشینشان به سازمان افزوده شود؟ بعد از حوادث ۸۸، بسیاری از مردم به دلیل سیاست گذاری های سیاسی در برنامه ها و اخبار سازمان، نسبت به سیما بغض پیدا کردند و همین موضوع باعث ریزش قابل توجه مخاطبین و مراجعه ی بیش از پیش آن ها به رسانه های بیگانه و معاند شد.

حال سوال این جاست که با توجه به تجربیاتی که ضرغامی مبنی بر ریزش مخاطب از سرگذرانده و نظرسنجی های معتبر نهادهای خاصی - که این نظرسنجی ها را انجام می دهند از جمله خود صدا و سیما - آیا سرافراز می خواهد بی اعتناء و بی تفاوت نسبت به مطالبات قانونی و معقول مردم، تصمیم گیری کند؟

آیا بناست در دوران سرافراز هم صدا و سیما، صدا و سیمای تندروهای جریان اصولگرا باشد؟ بدون شک دولت یازدهم، دولت اصول گرایان نیست و صدا و سیما هم با توجه به این موضوع، چندان رغبتی به همکاری با آن ندارد و تنها هر از چند گاهی مصاحبه های اعضای دولت را پخش می کند؛ حال که این واقعیت برای مدیران سازمان جا افتاده است، پس چرا نسبت به نمایش ظریف در نود - که در قالب مصاحبه ای ورزشی انجام شده - تا این حد باید ریاست سازمان از خود مقاومت به خرج دهد؟

سخن آخر:
علت بیان نکات فوق، این است که نگاه آقای سرافراز، هر آن چه که هست، تا چه اندازه قصد دارد تا جذب حداکثری مخاطبین از طرق معقول و مشروع - که از مطالبات رهبری از ایشان نیز هست - را تامین کند و این که چه استدلالی باعث می شود که آقای سرافراز، تا آن جا پیش روند که حتی با روی آن ها که واسطه شده بودند تا این مصاحبه پخش شوند را نیز زمین می زند؟ آیا گروه های فشار روی تصمیمات رئیس جدید صدا و سیما تاثیر می گذارند یا ایشان شخصا نظر رسانه هایی خاص از جریان اصول گرا مانند وطن امروز برایش حجت است؟ آیا ریاست سازمان روا می دارد تا مردم در مورد ایشان این طور گمان برند که تحت مدیریت یک طیف فکری خاص از جنس وطن امروز و امثالهم است؟

حتی اگر سخنان صداوسیما در این مورد را درست بدانیم و این طور هم در نظر بگیریم که به فردوسی پور نه قاطع گفته اند تا از این پس بدون کسب تکلیف از رئیس سازمان، این گونه بخش هایی را به نود ضمیمه نکند، اما باز هم این سوال به قوت خود باقی خواهد ماند که آیا برنامه سازان اجازه داشتند تا ظریف را به جای حداد عادل مثلا به برنامه ی شب یلدا دعوت کنند؟ آیا اصلا تهیه کنندگان و برنامه سازهایی که جز افرادی مانند حداد عادل را بپسندند، به عنوان برنامه سازان خودی و تهیه کنندگان ویژه برنامه های سازمان انتخاب می شوند؟


اخبارسیاسی  -   انتخابات