کودکان
2 دقیقه پیش | با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازیدبه جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ... |
2 دقیقه پیش | از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانیدآیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ... |
من بیش از حد فعالم!
اگر فرزندتان بیش از حد جنبوجوش دارد و حواسپرت است، این مطلب برای شماست.
مجله سیب سبز: کودکتان یک جا بند نمیشود، دائم در حال خرابکاری و بالا پایین پریدن است، نمیتواند تمرکز کند و فعالیتها را نصف و نیمه رها میکند و... همه اینها میتواند هشداری باشد برای اینکه کودکتان به نوعی اختلال دچار است؛ اختلالی که باید هرچه سریعتر نسبت به درمان آن اقدام کنید.
بیشفعالی کلمهای آشناست که شاید بارها آن را در وصف کودکتان بهکار برده باشند اما شاید هیچوقت به درستی معنای آن را درک نکرده باشید. اگر کودکتان رفتارهایی دارد که به نظرتان بیش از حد شلوغ و حواس پرت تلقی میشود، وقت آن رسیده که اطلاعات بیشتری راجع به این اختلال بهدست آورید و برای تشخیص بیشفعالی به یک متخصص مراجعه کنید. ما در این مطلب به شما میگوییم که بیشفعالی چیست و چطور میتوان آن را درمان کرد.
بیشفعالی دقیقا یعنی چه؟
ADHD مخفف عبارت «اختلال کمتوجهی- بیشفعالی» است. مشکلات رفتاری در کودکان سه نوع مختلف دارد که بهعنوان زیرگروههای اختلال کمتوجهی-بیشفعالی شناخته میشوند:
- نوع بیشفعال و تکانشگر
- نوع حواسپرت
- نوع مرکب که از هر دو خصوصیت ذکر شده برخوردار است.
علائم بیشفعالی چیست؟
کودکان بیشفعال و تکانشگر: دائما بیقرارند و دوست دارند بهصورت مدام حرف بزنند. این کودکان در هر شرایطی در محیط پیرامون خود میچرخند و اغلب نمیتوانند انتظار چیزی را بکشند یا در کلاس به سوالات معلم پاسخ دهند و اگر به آنها گفته شود که به نوبت با اسباببازیها بازی کنند، ناراحت میشوند.
کودکان حواسپرت: فراموشکارند و اغلب نمیتوانند تمرکز کنند. حواس آنها به راحتی پرت میشود و مدام وسایل خود را گم میکنند. بسیاری از کودکان حواسپرت باوجود اینکه باهوش هستند، در انجام تکالیف مدرسه مرتکب اشتباهات زیادی میشوند و نمیتوانند از توصیههای معلم پیروی کنند، چون حواسشان بهراحتی پرت میشود.
کودکانی که اختلال مرکب دارند: از خصوصیات هر دو نوع قبلی برخوردارند. اگر علائم کافی برای تشخیص اختلال مرکب وجود نداشته باشد، باید بهدنبال تشخیص یکی از اختلالات فوق باشیم.
چطور میتوان بیشفعالی را تشخیص داد؟
اینطور نیست هر کودکی که پرجنبوجوش باشد را بتوان به سادگی بیشفعال دانست؛ این اختلال مانند سایر اختلالات شرایط خاصی دارد که در چنین شرایطی میتوان آن را تشخیص داد. به گزارش موسسه ملی تعالی بهداشت و مراقبت (NICE)، برای تشخیص اختلال کمتوجهی-بیشفعالی باید به نکات زیر توجه داشت:
کودک باید حداقل 6رفتار از مجموعه رفتارهای مندرج در فهرست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی را از خود نشان دهد.
- علائم به مدت حداقل 6ماه ادامه یابد.
- علائم آنقدر شدید باشد که به ناهنجاری بدل شود. بهعبارت دیگر، علائم باید بهگونهای باشد که کودک را از سایر همسالان خود جدا کرده و بر زندگی شخصی آنها اثر بگذارد.
- مشکلات رفتاری مشابه در حداقل دو موقعیت اجتماعی مختلف بروز پیدا کند (بهعنوان مثال، هم در محیط خانه و هم در مدرسه).
- اگر فکر میکنید فرزندتان به این عارضه مبتلا شده، علائم او را یادداشت کرده و با فهرست علائم کمتوجهی-بیشفعالی مقایسه کنید، سپس به یک پزشک متخصص مراجعه کرده و با او مشورت کنید.
- تشخیص اختلال کمتوجهی-بیشفعالی از 3سالگی امکانپذیر است. با این حال، تشخیص این اختلال تا قبل از سن مدرسه دشوار است؛ زیرا کودک باید در محیطهای اجتماعی مختلف با مشکلات مشابهی مواجه شود. علاوه بر این، کودکان پیشدبستانی اغلب نشانههایی از رفتار بیشفعالی دارند که به خودی خود برطرف میشود و این رفتارها در میان پسران شایعتر است.
چه تفاوتی بین اختلال کمتوجهی-بیشفعالی و بدرفتاری وجود دارد؟
یکی از مسائلی که اغلب والدین با آن مشکل دارند، این است که نمیتوانند بین اختلال کمتوجهی-بیشفعالی و بدرفتاری تمایز قائل شوند. این مسئله کودکان مبتلا به این عارضه را نیز آزار میدهد. بدرفتاری معمولا زودگذر است و یک کودک بدرفتار اغلب در زمانهای خاصی بدرفتاری میکند تا بر دیگران اثر بگذارد.
با این حال، اگر به نفعش باشد در مواقعی خوشرفتار خواهد بود. بهعنوان مثال، اگر یک کودک بدرفتار بداند که در صورت خوشرفتاری جایزه میگیرد، طوری خودش را مدیریت میکند که حداقل در کوتاهمدت خوشرفتار باشد. با این حال، برخی کودکان مبتلا به اختلال کمتوجهی-بیشفعالی بهشدت خواهان آن هستند که خوشرفتار باشند، اما باوجود تلاش بسیار نمیتوانند رفتارهای خود را مدیریت کنند. آنها به سختی از اشتباهات خود درس میگیرند و قادر به برنامهریزی و سازماندهی امور نیستند.
اختلال کمتوجهی-بیشفعالی چطور درمان میشود؟
تشخیص دقیق اختلال کمتوجهی-بیشفعالی توسط یک تیم پزشکی مجرب و به رهبری یک متخصص اطفال یا روانپزشک انجام میگیرد. وقتی اختلال کمتوجهی-بیشفعالی در کودک تشخیص داده میشود، ارزیابیهای لازم برای تعیین شدت علائم و میزان تاثیر آنها بر زندگی کودک انجام میگیرد. این ارزیابیها نحوه درمان کودک را هدایت میکنند.
اگر وضعیت کودک شما متوسط (نه خفیف یا حاد) تشخیص داده شده باشد، باید بههمراه فرزندتان در یک برنامه آموزشی شرکت کنید.
اگر وضعیت کودک شما حاد تشخیص داده شده باشد، باید از دارو درمانی برای رفع مشکل فرزندتان کمک بگیرید. مصرف دارو صرفا با دستور یک پزشک متخصص آغاز میشود و کودک باید از نزدیک تحت مراقبت باشد. با این حال مصرف دارو به کودکان پیشدبستانی توصیه نمیشود. صرفنظر از نوع درمان، رعایت رژیم غذایی و ورزش منظم از اهمیت ویژهای برخوردار است. ورزش منظم آخرین چیزی است که معمولا به کودکان کمتوجه و بیشفعال توصیه میکنند، چون اکثر این کودکان بیوقفه در حال جنبوجوش هستند. توجه به رژیم غذایی این کودکان نیز دشوار است. اگر فرزندتان در خوردن غذا مشکل دارد، بهتر است از یک متخصص تغذیه کمک بگیرید.
آیا رژیم غذایی به درمان اختلال کمتوجهی-بیشفعالی کمک میکند؟
باتوجه به گزارشهای والدین، حذف برخی مواد از رژیم غذایی و دادن مکملهای غذایی به کودکان نقش قابلتوجهی در درمان اختلال کمتوجهی-بیشفعالی دارد. براساس مطالعات انجام شده، طیف گستردهای از مواد غذایی و رنگدهندههایی مانند تارترازین باید از رژیم غذایی کودکان حذف شوند. بسیاری از مطالعات نیز به مصرف برخی مواد غذایی، مانند شیر گاو، آرد گندم، مرکبات و تخممرغ توجه داشتهاند.
یکی از مشکلات موجود این است که نمیتوان گفت کدام مواد غذایی بر علائم بیمار تاثیر بیشتری دارند. چشمپوشی از چند ماده غذایی بهطور همزمان باعث میشود که تهیه وعدههای غذایی برای مادر خانواده به یک کابوس تبدیل شود و امکان تنظیم یک رژیم غذایی متعادل وجود نداشته باشد؛ این امر بهنوبهخود میتواند به سوءتغذیه منجر شود. اگر فکر میکنید رفتارهای کودک از رژیم غذاییاش تاثیر میپذیرد، رفتارهای مشاهده شده و رژیم غذایی او را در یک دفترچه یاداشت ثبت کنید. اگر ارتباطی بین مواد غذایی مصرفی و رفتارهای کودک وجود داشته باشد، باید به یک متخصص تغذیه مراجعه کرده تا به کمک او یک رژیم غذایی متعادل تنظیم کنید.
درمانهای غیردارویی چه تاثیری بر اختلال کمتوجهی-بیشفعالی دارند؟
مهمترین چیزی که باید بهخاطر داشته باشید این است که پیشنهاد شرکت در برنامههای آموزشی به این معنا نیست که شما والدین بدی هستید. کودکان مبتلا به اختلال کمتوجهی-بیشفعالی نیازهای متفاوتی دارند و قوانین عادی درمورد آنها صدق نمیکند. اگر وضعیت کودک شما متوسط (نه خفیف یا حاد) تشخیص داده شده باشد، باید به همراه فرزندتان در برنامههای آموزشی شرکت کنید. رفتاردرمانی تاثیر قابلتوجهی بر درمان علائم کمتوجهی-بیشفعالی دارد. با این حال، این پروسه درمانی تمام افرادی را که مستقیما با کودک در ارتباط هستند، شامل میشود.
کودک با داشتن ثبات نتیجه میگیرد، اما هرگونه تغییر در این ثبات میتواند بر رفتار او تاثیر منفی بگذارد. کودکان به قوانینی نیاز دارند که باثبات باشد. کودکان باید بدانند که نقض قوانین عواقب جبرانناپذیری خواهد داشت. در حالت ایدهآل، درگیر کردن مدرسه در پروسه درمانی کودک به فرزند شما کمک خواهد کرد. بهعنوان مثال، از مسئولان مدرسه بخواهید با شما در برخی موارد همکاری کنند. مثلا بخواهید فرزند شما را در ردیف جلوی کلاس بنشانند تا کمتر دچار حواسپرتی شود، یک جدول زمانی با ثبات براساس کلاسهای درس، معلمان و... برای فرزندتان تنظیم کنند و بر آثار مثبت رفتارهای خوب تمرکز کنند.
آیا فرزندم در بزرگسالی نیز بیشفعال خواهد بود؟
برآوردها نشان میدهند که از هر 5کودک مبتلا 4کودک تا سنین نوجوانی درگیر علائم این اختلال خواهند بود و نیمی از آنها نیز تا بزرگسالی مشکل خواهند داشت. با این حال، علائم به مرور زمان تغییر یافته و از شدت تاثیرشان کاسته میشود. بیتوجهی نیز معمولا به مرور زمان کاهش مییابد و دامنه توجه با افزایش سن گستردهتر میشود، اما کماکان از افراد عادی محدودتر خواهد بود.
اگرچه علائم این اختلال در بسیاری از موارد ماندگار هستند، اما بیماران میتوانند با مدیریت مناسب از سلامت روانی خود اطمینان داشته باشند. یک برنامه مدیریتی با هدف بهبود رفتار و رعایت یک روند درازمدت برای استحکام تغییرات رفتاری که ایجاد شده است، میتواند به کودک کمک کند که با علائم بیماری در بزرگسالی مقابله کند.
آیا کودکم می تواند موفق شود؟
اگر کودکتان نمی تواند روی درس و کلاس تمرکز داشته باشد و فعالیت های خود را هرچند به آن علاقه داشته باشد، نیمه کاره رها می کند؛ این دلیلی بر هوش پایین او نیست. کودکان بیشفعال به علت اختلالی که به آن مبتلا هستند تمرکز ندارند و نمی توانند آرام و قرار داشته باشند؛ با آنکه معمولا از هوش خوبی بهره مند هستند.
شاید امیدوار شوید اگر بدانید گروهی از مردان و زنان بزرگ تاریخ از جمله سقراط (فیلسوف بزرگ پیش از میلاد)، ولفگانگ موتسارت (آهنگساز)، آیزاک نیوتن (فیزیکدان و ریاضیدان)، لئو تولستوی (نویسنده)، الکساندر گراهام بل (مخترع تلفن)، هانس کریستین اندرسن (نویسنده کتاب کودک)، بتهوون (آهنگساز)، لئوناردو داوینچی (مخترع و نقاش)، گالیله (ریاضیدان و ستاره شناس) و ارنست همینگوی (نویسنده)، بنابر اظهارنظر شخصی خود یا براساس شرح حالی که از زندگی آنان در طول تاریخ به دست آمده ، دچار این اختلال بوده اند اما بر آن فائق آمده اند. زندگی آنان می تواند الگوی خوبی برای زندگی موفق این گروه از کودکان باشد.
بخورنخورهای بیش فعالی
در بیماران بیش فعال، متابولیسم (سوخت و ساز) اسیدهای چرب به خوبی صورت نمی گیرد. از آنجا که اسیدهای چرب یکی از ارکان مهم غشای سلول عصبی هستند می توان نتیجه گرفت که در اکثر بیماران یادشده، سلولهای عصبی ساختار و عملکرد مناسبی ندارند.
گنجاندن مواد غذایی حاوی اسید چرب ضروری امگا3 مانند ماهی، کپسول روغن ماهی، تخم مرغ و آجیل خام در برنامه غذایی کودکان بیش فعال در کنترل علائم بیماری آنها موثر است.
به علاوه باید بدانید مصرف موادی مانند طعمدهندهها و رنگ های مصنوعی، قهوه، کاکائو، پنیر، سرکه و آسپرین برای این گروه از بیماران مضر است و تجربه نشان می دهد متعاقب مصرف مواد یادشده فعالیت مغز بیماران بیش فعال به طور ناگهانی افزایش یافته و آنها در معرض حمله عصبی قرار می گیرند.
چه کودکی بیشفعال است؟
اینطور نیست هر کودکی که پرجنبوجوش باشد را بتوان به سادگی بیشفعال دانست؛ این اختلال مانند سایر اختلالات شرایط خاصی دارد که در چنین شرایطی میتوان آن را تشخیص داد.
چطور به روابط اجتماعی کودکت کمک کنیم؟
کودکان بیش فعال به این علت که سایر بچه ها تمایل ندارند با آنان بازی کنند، ناراحت و اندوهگین میشوند. آنان به درستی علت چنین رفتاری را درک نمی کنند و نمی دانند چرا در جمع سایر کودکان راه نمی یابند. بهتر است بزرگسالان با مشارکت در بازی کودکان، ضمن تشویق کودک به صبر و بردباری، بازیهای مشترک را به آنان آموزش دهند.
این اختلال می تواند در صورت نداشتن مهارت و مدیریت، مشکلات قابل توجهی در مسیر رشد اجتماعی و جنبه های گوناگون زندگی کودک ایجاد کند. لازم است کودکتان را برای ایجاد روابط اجتماعی با همسالان کمک کرده و او را تشویق کنید.
بیشفعالی کلمهای آشناست که شاید بارها آن را در وصف کودکتان بهکار برده باشند اما شاید هیچوقت به درستی معنای آن را درک نکرده باشید. اگر کودکتان رفتارهایی دارد که به نظرتان بیش از حد شلوغ و حواس پرت تلقی میشود، وقت آن رسیده که اطلاعات بیشتری راجع به این اختلال بهدست آورید و برای تشخیص بیشفعالی به یک متخصص مراجعه کنید. ما در این مطلب به شما میگوییم که بیشفعالی چیست و چطور میتوان آن را درمان کرد.
بیشفعالی دقیقا یعنی چه؟
ADHD مخفف عبارت «اختلال کمتوجهی- بیشفعالی» است. مشکلات رفتاری در کودکان سه نوع مختلف دارد که بهعنوان زیرگروههای اختلال کمتوجهی-بیشفعالی شناخته میشوند:
- نوع بیشفعال و تکانشگر
- نوع حواسپرت
- نوع مرکب که از هر دو خصوصیت ذکر شده برخوردار است.
علائم بیشفعالی چیست؟
کودکان بیشفعال و تکانشگر: دائما بیقرارند و دوست دارند بهصورت مدام حرف بزنند. این کودکان در هر شرایطی در محیط پیرامون خود میچرخند و اغلب نمیتوانند انتظار چیزی را بکشند یا در کلاس به سوالات معلم پاسخ دهند و اگر به آنها گفته شود که به نوبت با اسباببازیها بازی کنند، ناراحت میشوند.
کودکان حواسپرت: فراموشکارند و اغلب نمیتوانند تمرکز کنند. حواس آنها به راحتی پرت میشود و مدام وسایل خود را گم میکنند. بسیاری از کودکان حواسپرت باوجود اینکه باهوش هستند، در انجام تکالیف مدرسه مرتکب اشتباهات زیادی میشوند و نمیتوانند از توصیههای معلم پیروی کنند، چون حواسشان بهراحتی پرت میشود.
کودکانی که اختلال مرکب دارند: از خصوصیات هر دو نوع قبلی برخوردارند. اگر علائم کافی برای تشخیص اختلال مرکب وجود نداشته باشد، باید بهدنبال تشخیص یکی از اختلالات فوق باشیم.
چطور میتوان بیشفعالی را تشخیص داد؟
اینطور نیست هر کودکی که پرجنبوجوش باشد را بتوان به سادگی بیشفعال دانست؛ این اختلال مانند سایر اختلالات شرایط خاصی دارد که در چنین شرایطی میتوان آن را تشخیص داد. به گزارش موسسه ملی تعالی بهداشت و مراقبت (NICE)، برای تشخیص اختلال کمتوجهی-بیشفعالی باید به نکات زیر توجه داشت:
کودک باید حداقل 6رفتار از مجموعه رفتارهای مندرج در فهرست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی را از خود نشان دهد.
- علائم به مدت حداقل 6ماه ادامه یابد.
- علائم آنقدر شدید باشد که به ناهنجاری بدل شود. بهعبارت دیگر، علائم باید بهگونهای باشد که کودک را از سایر همسالان خود جدا کرده و بر زندگی شخصی آنها اثر بگذارد.
- مشکلات رفتاری مشابه در حداقل دو موقعیت اجتماعی مختلف بروز پیدا کند (بهعنوان مثال، هم در محیط خانه و هم در مدرسه).
- اگر فکر میکنید فرزندتان به این عارضه مبتلا شده، علائم او را یادداشت کرده و با فهرست علائم کمتوجهی-بیشفعالی مقایسه کنید، سپس به یک پزشک متخصص مراجعه کرده و با او مشورت کنید.
- تشخیص اختلال کمتوجهی-بیشفعالی از 3سالگی امکانپذیر است. با این حال، تشخیص این اختلال تا قبل از سن مدرسه دشوار است؛ زیرا کودک باید در محیطهای اجتماعی مختلف با مشکلات مشابهی مواجه شود. علاوه بر این، کودکان پیشدبستانی اغلب نشانههایی از رفتار بیشفعالی دارند که به خودی خود برطرف میشود و این رفتارها در میان پسران شایعتر است.
چه تفاوتی بین اختلال کمتوجهی-بیشفعالی و بدرفتاری وجود دارد؟
یکی از مسائلی که اغلب والدین با آن مشکل دارند، این است که نمیتوانند بین اختلال کمتوجهی-بیشفعالی و بدرفتاری تمایز قائل شوند. این مسئله کودکان مبتلا به این عارضه را نیز آزار میدهد. بدرفتاری معمولا زودگذر است و یک کودک بدرفتار اغلب در زمانهای خاصی بدرفتاری میکند تا بر دیگران اثر بگذارد.
با این حال، اگر به نفعش باشد در مواقعی خوشرفتار خواهد بود. بهعنوان مثال، اگر یک کودک بدرفتار بداند که در صورت خوشرفتاری جایزه میگیرد، طوری خودش را مدیریت میکند که حداقل در کوتاهمدت خوشرفتار باشد. با این حال، برخی کودکان مبتلا به اختلال کمتوجهی-بیشفعالی بهشدت خواهان آن هستند که خوشرفتار باشند، اما باوجود تلاش بسیار نمیتوانند رفتارهای خود را مدیریت کنند. آنها به سختی از اشتباهات خود درس میگیرند و قادر به برنامهریزی و سازماندهی امور نیستند.
اختلال کمتوجهی-بیشفعالی چطور درمان میشود؟
تشخیص دقیق اختلال کمتوجهی-بیشفعالی توسط یک تیم پزشکی مجرب و به رهبری یک متخصص اطفال یا روانپزشک انجام میگیرد. وقتی اختلال کمتوجهی-بیشفعالی در کودک تشخیص داده میشود، ارزیابیهای لازم برای تعیین شدت علائم و میزان تاثیر آنها بر زندگی کودک انجام میگیرد. این ارزیابیها نحوه درمان کودک را هدایت میکنند.
اگر وضعیت کودک شما متوسط (نه خفیف یا حاد) تشخیص داده شده باشد، باید بههمراه فرزندتان در یک برنامه آموزشی شرکت کنید.
اگر وضعیت کودک شما حاد تشخیص داده شده باشد، باید از دارو درمانی برای رفع مشکل فرزندتان کمک بگیرید. مصرف دارو صرفا با دستور یک پزشک متخصص آغاز میشود و کودک باید از نزدیک تحت مراقبت باشد. با این حال مصرف دارو به کودکان پیشدبستانی توصیه نمیشود. صرفنظر از نوع درمان، رعایت رژیم غذایی و ورزش منظم از اهمیت ویژهای برخوردار است. ورزش منظم آخرین چیزی است که معمولا به کودکان کمتوجه و بیشفعال توصیه میکنند، چون اکثر این کودکان بیوقفه در حال جنبوجوش هستند. توجه به رژیم غذایی این کودکان نیز دشوار است. اگر فرزندتان در خوردن غذا مشکل دارد، بهتر است از یک متخصص تغذیه کمک بگیرید.
آیا رژیم غذایی به درمان اختلال کمتوجهی-بیشفعالی کمک میکند؟
باتوجه به گزارشهای والدین، حذف برخی مواد از رژیم غذایی و دادن مکملهای غذایی به کودکان نقش قابلتوجهی در درمان اختلال کمتوجهی-بیشفعالی دارد. براساس مطالعات انجام شده، طیف گستردهای از مواد غذایی و رنگدهندههایی مانند تارترازین باید از رژیم غذایی کودکان حذف شوند. بسیاری از مطالعات نیز به مصرف برخی مواد غذایی، مانند شیر گاو، آرد گندم، مرکبات و تخممرغ توجه داشتهاند.
یکی از مشکلات موجود این است که نمیتوان گفت کدام مواد غذایی بر علائم بیمار تاثیر بیشتری دارند. چشمپوشی از چند ماده غذایی بهطور همزمان باعث میشود که تهیه وعدههای غذایی برای مادر خانواده به یک کابوس تبدیل شود و امکان تنظیم یک رژیم غذایی متعادل وجود نداشته باشد؛ این امر بهنوبهخود میتواند به سوءتغذیه منجر شود. اگر فکر میکنید رفتارهای کودک از رژیم غذاییاش تاثیر میپذیرد، رفتارهای مشاهده شده و رژیم غذایی او را در یک دفترچه یاداشت ثبت کنید. اگر ارتباطی بین مواد غذایی مصرفی و رفتارهای کودک وجود داشته باشد، باید به یک متخصص تغذیه مراجعه کرده تا به کمک او یک رژیم غذایی متعادل تنظیم کنید.
درمانهای غیردارویی چه تاثیری بر اختلال کمتوجهی-بیشفعالی دارند؟
مهمترین چیزی که باید بهخاطر داشته باشید این است که پیشنهاد شرکت در برنامههای آموزشی به این معنا نیست که شما والدین بدی هستید. کودکان مبتلا به اختلال کمتوجهی-بیشفعالی نیازهای متفاوتی دارند و قوانین عادی درمورد آنها صدق نمیکند. اگر وضعیت کودک شما متوسط (نه خفیف یا حاد) تشخیص داده شده باشد، باید به همراه فرزندتان در برنامههای آموزشی شرکت کنید. رفتاردرمانی تاثیر قابلتوجهی بر درمان علائم کمتوجهی-بیشفعالی دارد. با این حال، این پروسه درمانی تمام افرادی را که مستقیما با کودک در ارتباط هستند، شامل میشود.
کودک با داشتن ثبات نتیجه میگیرد، اما هرگونه تغییر در این ثبات میتواند بر رفتار او تاثیر منفی بگذارد. کودکان به قوانینی نیاز دارند که باثبات باشد. کودکان باید بدانند که نقض قوانین عواقب جبرانناپذیری خواهد داشت. در حالت ایدهآل، درگیر کردن مدرسه در پروسه درمانی کودک به فرزند شما کمک خواهد کرد. بهعنوان مثال، از مسئولان مدرسه بخواهید با شما در برخی موارد همکاری کنند. مثلا بخواهید فرزند شما را در ردیف جلوی کلاس بنشانند تا کمتر دچار حواسپرتی شود، یک جدول زمانی با ثبات براساس کلاسهای درس، معلمان و... برای فرزندتان تنظیم کنند و بر آثار مثبت رفتارهای خوب تمرکز کنند.
آیا فرزندم در بزرگسالی نیز بیشفعال خواهد بود؟
برآوردها نشان میدهند که از هر 5کودک مبتلا 4کودک تا سنین نوجوانی درگیر علائم این اختلال خواهند بود و نیمی از آنها نیز تا بزرگسالی مشکل خواهند داشت. با این حال، علائم به مرور زمان تغییر یافته و از شدت تاثیرشان کاسته میشود. بیتوجهی نیز معمولا به مرور زمان کاهش مییابد و دامنه توجه با افزایش سن گستردهتر میشود، اما کماکان از افراد عادی محدودتر خواهد بود.
اگرچه علائم این اختلال در بسیاری از موارد ماندگار هستند، اما بیماران میتوانند با مدیریت مناسب از سلامت روانی خود اطمینان داشته باشند. یک برنامه مدیریتی با هدف بهبود رفتار و رعایت یک روند درازمدت برای استحکام تغییرات رفتاری که ایجاد شده است، میتواند به کودک کمک کند که با علائم بیماری در بزرگسالی مقابله کند.
آیا کودکم می تواند موفق شود؟
اگر کودکتان نمی تواند روی درس و کلاس تمرکز داشته باشد و فعالیت های خود را هرچند به آن علاقه داشته باشد، نیمه کاره رها می کند؛ این دلیلی بر هوش پایین او نیست. کودکان بیشفعال به علت اختلالی که به آن مبتلا هستند تمرکز ندارند و نمی توانند آرام و قرار داشته باشند؛ با آنکه معمولا از هوش خوبی بهره مند هستند.
شاید امیدوار شوید اگر بدانید گروهی از مردان و زنان بزرگ تاریخ از جمله سقراط (فیلسوف بزرگ پیش از میلاد)، ولفگانگ موتسارت (آهنگساز)، آیزاک نیوتن (فیزیکدان و ریاضیدان)، لئو تولستوی (نویسنده)، الکساندر گراهام بل (مخترع تلفن)، هانس کریستین اندرسن (نویسنده کتاب کودک)، بتهوون (آهنگساز)، لئوناردو داوینچی (مخترع و نقاش)، گالیله (ریاضیدان و ستاره شناس) و ارنست همینگوی (نویسنده)، بنابر اظهارنظر شخصی خود یا براساس شرح حالی که از زندگی آنان در طول تاریخ به دست آمده ، دچار این اختلال بوده اند اما بر آن فائق آمده اند. زندگی آنان می تواند الگوی خوبی برای زندگی موفق این گروه از کودکان باشد.
بخورنخورهای بیش فعالی
در بیماران بیش فعال، متابولیسم (سوخت و ساز) اسیدهای چرب به خوبی صورت نمی گیرد. از آنجا که اسیدهای چرب یکی از ارکان مهم غشای سلول عصبی هستند می توان نتیجه گرفت که در اکثر بیماران یادشده، سلولهای عصبی ساختار و عملکرد مناسبی ندارند.
گنجاندن مواد غذایی حاوی اسید چرب ضروری امگا3 مانند ماهی، کپسول روغن ماهی، تخم مرغ و آجیل خام در برنامه غذایی کودکان بیش فعال در کنترل علائم بیماری آنها موثر است.
به علاوه باید بدانید مصرف موادی مانند طعمدهندهها و رنگ های مصنوعی، قهوه، کاکائو، پنیر، سرکه و آسپرین برای این گروه از بیماران مضر است و تجربه نشان می دهد متعاقب مصرف مواد یادشده فعالیت مغز بیماران بیش فعال به طور ناگهانی افزایش یافته و آنها در معرض حمله عصبی قرار می گیرند.
چه کودکی بیشفعال است؟
اینطور نیست هر کودکی که پرجنبوجوش باشد را بتوان به سادگی بیشفعال دانست؛ این اختلال مانند سایر اختلالات شرایط خاصی دارد که در چنین شرایطی میتوان آن را تشخیص داد.
چطور به روابط اجتماعی کودکت کمک کنیم؟
کودکان بیش فعال به این علت که سایر بچه ها تمایل ندارند با آنان بازی کنند، ناراحت و اندوهگین میشوند. آنان به درستی علت چنین رفتاری را درک نمی کنند و نمی دانند چرا در جمع سایر کودکان راه نمی یابند. بهتر است بزرگسالان با مشارکت در بازی کودکان، ضمن تشویق کودک به صبر و بردباری، بازیهای مشترک را به آنان آموزش دهند.
این اختلال می تواند در صورت نداشتن مهارت و مدیریت، مشکلات قابل توجهی در مسیر رشد اجتماعی و جنبه های گوناگون زندگی کودک ایجاد کند. لازم است کودکتان را برای ایجاد روابط اجتماعی با همسالان کمک کرده و او را تشویق کنید.
ویدیو مرتبط :
الکی مثلا من خیلی فعالم...........
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
با بچه بیش فعالم چکار کنم؟
16 نکته کلیدی برای رفتار با کودک بیش فعال
نی نی سایت: علائم و نشانه های اختلال نقص توجه – بیش فعالی می تواند والدین را با چالش های بسیاری مواجه کند. این کودکان اغلب وسایلشان را گم می کنند، در انجام و پیگیری تکالیف مشکل دارند، و هنگامی که نیاز است تا برنامه ای را مدیریت کنند یا گزینه ای را انتخاب کنند دچار پریشانی می شوند. تکانشگری از دیگر چالش های مربوط به این اختلال است که منجر به مخالفت و درگیری کودکان با والدین می گردد. چرا که آنها نسبت به محرکها بیش از حد حساس هستند و نسبت به شکست و ناکامی واکنش نامناسبی نشان می دهند. در نتیجه والدین ممکن است زمان دشواری را پشت سر بگذارند تا بتوانند یک ساختار بدون فشار و استرس را در خانه ایجاد کنند.
کودکان مبتلا به ADHD می دانند که چه باید بکنند اما نمی توانند آنچه را که می دانند انجام دهند. والدین معمولا نمی دانند چه زمانی باید راسخ و محکم رفتار کنند و چه مواقعی باید صبور باشند . والدین نمیدانند تغییر در سبک زندگی و درمانهای خاص تا چه حد موثرند و اصلا کدامها سودمندتر می باشند. همچنین تا حدزیادی نگران وابستگی و اعتماد بنفس پایین کودکانشان نیز هستند.
خوشبختانه اگر چه چالش های زیادی در ارتباط با ADHD وجود دارد اما استراتژی های موثری برای کنار امدن با این چالش ها وجود دارد. کاپالکا و پالادینو 16 نکته و استراتژی موثر را مطرح می کنند که به شرح زیر می باشد:
1- آرامش خود را حفظ کنید.
روانشناسان بر اهمیت آرام ماندن بسیار تاکید می کنند. اگر یکی از والدین کنترل خود را از دست بدهد ، عصبانیت کودک بیشترو بیشتر شده و منجر به ایجاد یک رابطه نادرست و زیان بخش می گردد.بنابراین به رفتارهای خودتان باید خیلی توجه داشته باشید بخصوص اگر علائمی از رفتارهای ADHD در خودتان نیز وجود دارد. با جرو بحث کردن با این کودکان راه به جایی نمی برید. خود جر و بحث – مثلا درباره زمان انجام تکالیف- باعث شود از موضوع خارج شوید و حتی زمان انجام آن کار طولانی تر هم شود. سعی کنید موضوع را رها کنید و خیلی درگیر نشوید.
2- برای رفتارهای خودتان محدودیت هایی را در نظر بگیرید.
اگر خیلی مستعد نگران شدن هستید، وبیشتر کارهای کودک را خودتان انجام میدهید به خودتان یادآور شوید که هرچقدر شما کارهای او را بیشتر انجام دهید او کارهای کمتری برای انجام دادن دارد و نمی گذارد که او مستقل شدن را یاد بگیرد. اگر نمی توانید چشم از او بردارید بهتر است بصورت غیرمستقیم باشد. مثلا هنگام انجام تکالیف لازم نیست کنار او بنشینید و مستقیم به او نگاه کنید بهتر است در آن زمان وانمود کنید که مشغول انجام کارهای خودتان هستید مثلا قبض هایتان را پرداخت کنید، روزنامه بخوانید و .....
3- ساختارهایی را تنظیم و برنامه ریزی کنید که بدون ایجاد فشار باشند.
این ساختارها و سازمان دهی ها برای کودکان می تواند شامل نمودارهای ستاره ای باشد، برای سنین نوجوانانی می توان از تقویم یا نرم افزارهای ثبت برنامه استفاده کرد و از این طریق می توانیم یک برنامه روزانه محسوس و قواعد روشن و واضح را سازمان دهی کنیم. این ساختاربندی ها و برنامه ریزی ها کمک می کند تا نابسامامی ها و آشفتگی ها کاهش یابد. بهتر است از فشارهای تحمیلی اجتناب کنیم. به این معنا که از تهدیدکردن و گذاشتن مهلت یا موعدهای غیرمنطقی بپرهیزیم و از تنبیه هایی که در آن خشونت و ترس وجود دارد استفاده نکنیم.
4- برای کودکتان شرایطی را فراهم کنید تا بتواند انتخاب و تصمیم گیری منطقی داشته باشد.
باید به کودکان خود - کنترلی ر ا یاد دهیم به همین منظور والدین باید موقعیت های زیادی را برای کودکان ایجاد کنند و آنها را با انتخاب اینکه چه واکنشی باید داشته باشند مواجه سازند. برای این منظور می توان از تکنیک انتخاب ساختاریافته استفاده کرد به این صورت که به کودک خود دو انتخاب می دهید و او را بسوی انتخاب درست هدایت می کنید. مثلا ممکن است از او بپرسیم که اول دوست داری ریاضی بخونی یا علوم؟ اتاقت نیاز به تمیز کردن داره اول لباسهاتو مرتب می کنی یا کتابهاتو تو قفسه می ذاری؟ و.........
5- درصورت عدم پیروی از قوانین برای او پیامدهای منطقی در نظر بگیرید.
بهتر است ابتدا از خود کودکان بپرسیم که در صورت عدم پیروی از یک قانون چه تنبیهی برایشان درنظر بگیریم. این ممکن است برای کودک این الزام و تعهد را ایجاد کند تا به آنچه خودش گفته جامه عمل بپوشاند.علاوه بر این برای رفتارهای مثبت یک پاداش و پیامد مثبت و برای رفتارهای ناخوشایندش پیامد منفی درنظر بگیرید. این باعث می شود تا کودک درک کند که هر رفتارمثبتی یک پیامد مثبت و هر رفتار منفی یک پیامد منفی به دنبال خواهد داشت.
6- منتظر قانون شکنی باشید.
زمانی که کودکتان قانون شکنی می کند مانند یک افسر پلیس به او یک برگ جریمه بدهید و گله و شکایت نکنید یا فریاد نزنید که نمی توانم باور کنم که دوباره این کار را انجام داده ای. مانند یک افسر پلیس ، محترمانه و راسخ و محکم برگه را به او بدهید و حقیقت امر را به او توضیح دهید.
7- در زمان و موقعیت مناسب از کودکتان طرفداری و حمایت کنید.
انطباق و سازش قطعی برای کودکان ADHD ممکن است ضروری باشد و این مستلزم این است که توانایی های کودکتان را بشناسید و گسترش دهید. برای مثال اگر انتظار دارید کودکتان بتواند کتابی را روان بخواند و یاد بگیرد مستلزم این است که به او زمان دهید، توجه کنید واو را باور داشته باشید.
8- از ایجاد شورش با یک کودک خودسر و سرسخت اجتناب کنید.
یکی از اشتباهاتی که والدین می کنند این است که انتظار دارند یک کودک سرسخت را وادار کنند تا همه خواسته های والدین را بدون چون و چرا بپذیرد به این دلیل که انها والدینش هستند. باید این را بپذیریم که برخی از کودکان بسیار شکایت و اعتراض و حتی حاضرجوابی می کنند و والدین باید این را بدانند و درک کنند که کودکان نیاز دارند تا ناکامی خود را به شیوه ای ابراز کنند بخصوص زمانی که مجبور می شوند تا از استاندارها و قوانین منطقی ما پیروی کنند.
9- باید بدانید که کودکتان ، رفتارهای ناخوشایند و نادرست را به عمد انجام نمی دهد.
والدین بسیاری از کودکان ADHD ، درباره علت بدرفتاری های کودکانشان فرضیه های نادرست و اشتباهی را دارند. در واقع کودکان بسیار هدف گرا هستند و هرکاری را انجام می دهند به این امید که به نتیجه و هدفی که بدنبال ان هستند دست یابند و به همین دلیل است که برای انجام هرکاری مقاومت یا از انجام ان اجتناب می کنند.( مانند انجام تکالیف یا به رختخواب رفتن).
10- پایدار و مقاوم باشید.
کودکان مبتلا به ADHD نیاز دارند بصورت مداوم با عواقب و پیامد یک رفتارمواجه شوند تا بتوانند از آن تجربه درس بگیرند. اگر یک تکنیک را یک یا دو بار به کار بردید و نتیجه ای نگرفتید به این معنا نیست که ان روش کاملا غیرموثر است. بلکه تنها لازم است تا تکرار و تمرین بیشتری داشته باشید.
11- در هر زمان فقط یک موضوع را مد نظر قرار دهید تا از عهده آن برایید.
بنابراین بسیار مهم است که مسائل را اولویت بندی کنید و از مهمترین آنها شروع کنید و در جریان کار اجازه بدهید تا موارد کم اهمیت تر به طور موقت جریان داشته باشد تا بعد که نوبت به انها می رسد.
12- درباره توجه و ADHD آموزش ببینید .
دانستن این که علائم ADHD چه تاثیری بر روی کودکتان دارد بسیار حائز اهمیت است. شما ممکن است تصور کنید که کودکتان به عمد لجبازی می کند و یا رفتار خاصی را انجام می دهد اما ممکن است ان رفتار نشانه ای از ADHD باشد. والدین می توانند این اطلاعات را از روانشناسان، متخصصان و دیگر منابع از قبیل کتابها کسب کنند.
13- به کودکتان کمک کنید تا خود را با تغییرات سازگار کند.
کودکان مبتلا به ADHD در انتقال و تغییر عملکردهای ذهنی از قبیل تغییر یا انتقال پردازش های شناختی مشکلاتی دارند بخصوص اگر در یک فعالیت بیش از حد تمرکزکنند. بنابراین استفاده از تکنیک هایی می تواند در حل این مشکل سودمند باشد . مثلا در هر زمان از آنها بخواهیم که فقط یک کار را انجام دهند و بعد از آنکه به اتمام رساندند کار بعدی را به انها بگوییم. یعنی همزمان دو یا سه دستور به آنها ندهیم.
14- روی توانایی ها و نقاط قوت کودکتان تمرکز کنید.
به جای اینکه کودک رابه کارهایی که نمی تواند انجام دهد وادار و ترغیب کنید بهتر است بر آنچه او توانایی دارد متمرکز شوید. به یاد داشته باشید که هر کودکی باتدبیر، خلاق و منحصربفرد است. بهتر است در هرکاری تعادل را برقرار کنید.
15- برخی از ضعف های خودتان را کم کنید.
پرورش یک کودک مبتلا به ADHD که دربرگیرنده نشانه های تکانشگری، لجبازی، خودکنترلی ضعیف است یکی از بزرگترین وظایف چالش برانگیز است . بنابراین لازم است که سخت تلاش کنید، ناامید نشوید، خودتان را مقصر رفتارهای کودکتان ندانید.
16- برای اینکه پدر و مادر شده اید و با کودکتان هستید جشن بگیرید.
والدینی که کودکان مبتلا به ADHD دارند معمولا احساس ناامیدی می کنند، و گاهی حل مشکلات را غیرمحتمل و نشدنی می پندارند.اما اجازه ندهید که این اختلال مانع از این شود که از پدر و مادر شدنتان لذت نبرید. وقتی که لطافت طبع و بذله گویی والدین به انتها می رسد کمک کمتری هم می توانند به کودکشان کنند. در این زمان بهتر است لحظه تولد کودکتان را به یاد آورید و او را در آغوش بگیرید. پیشنهاد می گردد این خودگویی ها را با خود داشته باشید:
- من از اینکه صاحب فرزند هستم شاکر و سپاسگزارم.اگرچه مسولیت بزرگی است اما پاداش بزرگتری است.
- من به کودکم یاد می دهم و کودکم به من.
- بخاطر داشتن چنین کودکانی شاکرهستم، آنها دوست داشتنی و با استعداد هستند.
کودکان مبتلا به ADHD می دانند که چه باید بکنند اما نمی توانند آنچه را که می دانند انجام دهند. والدین معمولا نمی دانند چه زمانی باید راسخ و محکم رفتار کنند و چه مواقعی باید صبور باشند . والدین نمیدانند تغییر در سبک زندگی و درمانهای خاص تا چه حد موثرند و اصلا کدامها سودمندتر می باشند. همچنین تا حدزیادی نگران وابستگی و اعتماد بنفس پایین کودکانشان نیز هستند.
خوشبختانه اگر چه چالش های زیادی در ارتباط با ADHD وجود دارد اما استراتژی های موثری برای کنار امدن با این چالش ها وجود دارد. کاپالکا و پالادینو 16 نکته و استراتژی موثر را مطرح می کنند که به شرح زیر می باشد:
1- آرامش خود را حفظ کنید.
روانشناسان بر اهمیت آرام ماندن بسیار تاکید می کنند. اگر یکی از والدین کنترل خود را از دست بدهد ، عصبانیت کودک بیشترو بیشتر شده و منجر به ایجاد یک رابطه نادرست و زیان بخش می گردد.بنابراین به رفتارهای خودتان باید خیلی توجه داشته باشید بخصوص اگر علائمی از رفتارهای ADHD در خودتان نیز وجود دارد. با جرو بحث کردن با این کودکان راه به جایی نمی برید. خود جر و بحث – مثلا درباره زمان انجام تکالیف- باعث شود از موضوع خارج شوید و حتی زمان انجام آن کار طولانی تر هم شود. سعی کنید موضوع را رها کنید و خیلی درگیر نشوید.
2- برای رفتارهای خودتان محدودیت هایی را در نظر بگیرید.
اگر خیلی مستعد نگران شدن هستید، وبیشتر کارهای کودک را خودتان انجام میدهید به خودتان یادآور شوید که هرچقدر شما کارهای او را بیشتر انجام دهید او کارهای کمتری برای انجام دادن دارد و نمی گذارد که او مستقل شدن را یاد بگیرد. اگر نمی توانید چشم از او بردارید بهتر است بصورت غیرمستقیم باشد. مثلا هنگام انجام تکالیف لازم نیست کنار او بنشینید و مستقیم به او نگاه کنید بهتر است در آن زمان وانمود کنید که مشغول انجام کارهای خودتان هستید مثلا قبض هایتان را پرداخت کنید، روزنامه بخوانید و .....
3- ساختارهایی را تنظیم و برنامه ریزی کنید که بدون ایجاد فشار باشند.
این ساختارها و سازمان دهی ها برای کودکان می تواند شامل نمودارهای ستاره ای باشد، برای سنین نوجوانانی می توان از تقویم یا نرم افزارهای ثبت برنامه استفاده کرد و از این طریق می توانیم یک برنامه روزانه محسوس و قواعد روشن و واضح را سازمان دهی کنیم. این ساختاربندی ها و برنامه ریزی ها کمک می کند تا نابسامامی ها و آشفتگی ها کاهش یابد. بهتر است از فشارهای تحمیلی اجتناب کنیم. به این معنا که از تهدیدکردن و گذاشتن مهلت یا موعدهای غیرمنطقی بپرهیزیم و از تنبیه هایی که در آن خشونت و ترس وجود دارد استفاده نکنیم.
4- برای کودکتان شرایطی را فراهم کنید تا بتواند انتخاب و تصمیم گیری منطقی داشته باشد.
باید به کودکان خود - کنترلی ر ا یاد دهیم به همین منظور والدین باید موقعیت های زیادی را برای کودکان ایجاد کنند و آنها را با انتخاب اینکه چه واکنشی باید داشته باشند مواجه سازند. برای این منظور می توان از تکنیک انتخاب ساختاریافته استفاده کرد به این صورت که به کودک خود دو انتخاب می دهید و او را بسوی انتخاب درست هدایت می کنید. مثلا ممکن است از او بپرسیم که اول دوست داری ریاضی بخونی یا علوم؟ اتاقت نیاز به تمیز کردن داره اول لباسهاتو مرتب می کنی یا کتابهاتو تو قفسه می ذاری؟ و.........
5- درصورت عدم پیروی از قوانین برای او پیامدهای منطقی در نظر بگیرید.
بهتر است ابتدا از خود کودکان بپرسیم که در صورت عدم پیروی از یک قانون چه تنبیهی برایشان درنظر بگیریم. این ممکن است برای کودک این الزام و تعهد را ایجاد کند تا به آنچه خودش گفته جامه عمل بپوشاند.علاوه بر این برای رفتارهای مثبت یک پاداش و پیامد مثبت و برای رفتارهای ناخوشایندش پیامد منفی درنظر بگیرید. این باعث می شود تا کودک درک کند که هر رفتارمثبتی یک پیامد مثبت و هر رفتار منفی یک پیامد منفی به دنبال خواهد داشت.
6- منتظر قانون شکنی باشید.
زمانی که کودکتان قانون شکنی می کند مانند یک افسر پلیس به او یک برگ جریمه بدهید و گله و شکایت نکنید یا فریاد نزنید که نمی توانم باور کنم که دوباره این کار را انجام داده ای. مانند یک افسر پلیس ، محترمانه و راسخ و محکم برگه را به او بدهید و حقیقت امر را به او توضیح دهید.
7- در زمان و موقعیت مناسب از کودکتان طرفداری و حمایت کنید.
انطباق و سازش قطعی برای کودکان ADHD ممکن است ضروری باشد و این مستلزم این است که توانایی های کودکتان را بشناسید و گسترش دهید. برای مثال اگر انتظار دارید کودکتان بتواند کتابی را روان بخواند و یاد بگیرد مستلزم این است که به او زمان دهید، توجه کنید واو را باور داشته باشید.
8- از ایجاد شورش با یک کودک خودسر و سرسخت اجتناب کنید.
یکی از اشتباهاتی که والدین می کنند این است که انتظار دارند یک کودک سرسخت را وادار کنند تا همه خواسته های والدین را بدون چون و چرا بپذیرد به این دلیل که انها والدینش هستند. باید این را بپذیریم که برخی از کودکان بسیار شکایت و اعتراض و حتی حاضرجوابی می کنند و والدین باید این را بدانند و درک کنند که کودکان نیاز دارند تا ناکامی خود را به شیوه ای ابراز کنند بخصوص زمانی که مجبور می شوند تا از استاندارها و قوانین منطقی ما پیروی کنند.
9- باید بدانید که کودکتان ، رفتارهای ناخوشایند و نادرست را به عمد انجام نمی دهد.
والدین بسیاری از کودکان ADHD ، درباره علت بدرفتاری های کودکانشان فرضیه های نادرست و اشتباهی را دارند. در واقع کودکان بسیار هدف گرا هستند و هرکاری را انجام می دهند به این امید که به نتیجه و هدفی که بدنبال ان هستند دست یابند و به همین دلیل است که برای انجام هرکاری مقاومت یا از انجام ان اجتناب می کنند.( مانند انجام تکالیف یا به رختخواب رفتن).
10- پایدار و مقاوم باشید.
کودکان مبتلا به ADHD نیاز دارند بصورت مداوم با عواقب و پیامد یک رفتارمواجه شوند تا بتوانند از آن تجربه درس بگیرند. اگر یک تکنیک را یک یا دو بار به کار بردید و نتیجه ای نگرفتید به این معنا نیست که ان روش کاملا غیرموثر است. بلکه تنها لازم است تا تکرار و تمرین بیشتری داشته باشید.
11- در هر زمان فقط یک موضوع را مد نظر قرار دهید تا از عهده آن برایید.
بنابراین بسیار مهم است که مسائل را اولویت بندی کنید و از مهمترین آنها شروع کنید و در جریان کار اجازه بدهید تا موارد کم اهمیت تر به طور موقت جریان داشته باشد تا بعد که نوبت به انها می رسد.
12- درباره توجه و ADHD آموزش ببینید .
دانستن این که علائم ADHD چه تاثیری بر روی کودکتان دارد بسیار حائز اهمیت است. شما ممکن است تصور کنید که کودکتان به عمد لجبازی می کند و یا رفتار خاصی را انجام می دهد اما ممکن است ان رفتار نشانه ای از ADHD باشد. والدین می توانند این اطلاعات را از روانشناسان، متخصصان و دیگر منابع از قبیل کتابها کسب کنند.
13- به کودکتان کمک کنید تا خود را با تغییرات سازگار کند.
کودکان مبتلا به ADHD در انتقال و تغییر عملکردهای ذهنی از قبیل تغییر یا انتقال پردازش های شناختی مشکلاتی دارند بخصوص اگر در یک فعالیت بیش از حد تمرکزکنند. بنابراین استفاده از تکنیک هایی می تواند در حل این مشکل سودمند باشد . مثلا در هر زمان از آنها بخواهیم که فقط یک کار را انجام دهند و بعد از آنکه به اتمام رساندند کار بعدی را به انها بگوییم. یعنی همزمان دو یا سه دستور به آنها ندهیم.
14- روی توانایی ها و نقاط قوت کودکتان تمرکز کنید.
به جای اینکه کودک رابه کارهایی که نمی تواند انجام دهد وادار و ترغیب کنید بهتر است بر آنچه او توانایی دارد متمرکز شوید. به یاد داشته باشید که هر کودکی باتدبیر، خلاق و منحصربفرد است. بهتر است در هرکاری تعادل را برقرار کنید.
15- برخی از ضعف های خودتان را کم کنید.
پرورش یک کودک مبتلا به ADHD که دربرگیرنده نشانه های تکانشگری، لجبازی، خودکنترلی ضعیف است یکی از بزرگترین وظایف چالش برانگیز است . بنابراین لازم است که سخت تلاش کنید، ناامید نشوید، خودتان را مقصر رفتارهای کودکتان ندانید.
16- برای اینکه پدر و مادر شده اید و با کودکتان هستید جشن بگیرید.
والدینی که کودکان مبتلا به ADHD دارند معمولا احساس ناامیدی می کنند، و گاهی حل مشکلات را غیرمحتمل و نشدنی می پندارند.اما اجازه ندهید که این اختلال مانع از این شود که از پدر و مادر شدنتان لذت نبرید. وقتی که لطافت طبع و بذله گویی والدین به انتها می رسد کمک کمتری هم می توانند به کودکشان کنند. در این زمان بهتر است لحظه تولد کودکتان را به یاد آورید و او را در آغوش بگیرید. پیشنهاد می گردد این خودگویی ها را با خود داشته باشید:
- من از اینکه صاحب فرزند هستم شاکر و سپاسگزارم.اگرچه مسولیت بزرگی است اما پاداش بزرگتری است.
- من به کودکم یاد می دهم و کودکم به من.
- بخاطر داشتن چنین کودکانی شاکرهستم، آنها دوست داشتنی و با استعداد هستند.