کودکان


2 دقیقه پیش

با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازید

به جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ...
2 دقیقه پیش

از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانید

آیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ...

دردسرهای بچه‌داری را کم کنید


واقعیت این است که مادری کردن، برای هر زنی با اشتباهاتی هم همراه است اما اگر در ادامه این مطلب با ما باشید، خواهید فهمید که گاهی با راه‌های بیش از اندازه ساده‌ای می‌توانید انجام دادن این اشتباه‌ها را متوقف کنید.

مجله سیب سبز - مهناز اسدی: این واقعیت که بچه‌دار شدن یکی از شیرین‌ترین و متفاوت‌ترین اتفاق‌هایی است که یک زن می‌تواند تجربه کند را کمتر مادری می‌تواند انکار کند و البته این واقعیت که بچه‌داری گاهی سخت‌ترین و طاقت‌فرساترین کاری می‌شود که یک زن به‌عهده دارد را هم کمتر مادری می‌تواند رد کند. بچه‌داری سخت است!

این را هر مادری خوب می‌داند؛ اما اگر نگاهی به عادات مادرانه‌تان بیندازید، خواهید دید که گاهی این شما هستید که کار را برای خودتان سخت‌تر از آنچه هست می‌کنید. مادران بی‌تجربه، مادرانی که به‌خاطر افسردگی بعد از زایمان توان‌شان کم شده و مادرانی که از حمایت و همراهی همسرشان بی‌بهره‌اند، تنها کسانی نیستند که بچه‌داری را با چاشنی اشتباهات ریز و درشت همراه می‌کنند.

واقعیت این است که مادری کردن، برای هر زنی با اشتباهاتی هم همراه است اما اگر در ادامه این مطلب با ما باشید، خواهید فهمید که گاهی با راه‌های بیش از اندازه ساده‌ای می‌توانید انجام دادن این اشتباه‌ها را متوقف کنید.

دردسرهای بچه‌داری را کم کنید

توپ توی زمین شماست

وقتی نوزادها به‌دنیا می‌آیند قسمت قابل‌توجهی از مغزشان کامل رشد نکرده و این رشد مغزی بر پایه روابط که بعد از تولد با شما و دنیای پیرامون‌شان برقرار می‌کنند کامل می‌شود. قرار نیست تنها گریه‌های نوزاد به بهانه‌ای برای درآغوش گرفتن‌شان تبدیل شود. بچه‌ها در ماه‌های اول به هیچ چیز بیشتر از یک آغوش گرم و سرشار از آرامش و محبت و دیدن چهره‌ای آرام و شاد نیاز ندارند. محققان بارها و بارها ثابت کرده‌اند بچه‌هایی که مادران‌شان در ماه‌های اول تولد لبخند به لب دارند از افسردگی، فشارهای روانی و اجتماعی رنج نمی‌برند، در سال‌های بعدی نمرات بهتری در آزمون‌های هوش می‌گیرند و توانمند‌تر از دیگر کودکان می‌شوند.

بغلی نمی‌شود! نترسید

ماه‌های اول تولد برای تمرین دادن کودک‌تان به بغلی نبودن زیادی زود است. وقتی کودک دو، سه ماهه شما روی تشک گریه می‌کند و به محض آمدن به آغوش شما آرام می‌شود، معنایش این نیست که بغلی شده، واقعیت این است که نوزادها نمی‌توانند فیلم بازی کنند و به شما دروغ بگویند؛ به‌همین دلیل در ماه‌های اول تنها برای خلاص شدن از تنهایی و قرار گرفتن در دستان شما گریه نمی‌کنند. عکس‌العملی که آنها در این سن به شما نشان می‌دهند واقعی است و وقتی با درآغوش کشیدن‌شان به آنها می‌فهمانید که کنارشان هستید، ناخودآگاه احساس امنیت می‌کنند و آرام می‌شوند. بچه‌هایی که به‌موقع و بدون دقیقه‌های متوالی گریه کردن به آغوش امن مراقبت‌کننده‌شان وارد می‌شوند، با همین امنیت بزرگ می‌شوند و دنیا را تا پایان عمر جای بهتری ارزیابی می‌کنند.

او را در کارتان شریک کنید

کودکی که تازه چهاردست و پا رفتن را یاد گرفته، احتمالا بیشتر از قبل دوست دارد در کنار شما باشد و همراه‌تان به همه گوشه‌های خانه سرک بکشد. در چنین روزهایی اگر تند قدم بردارید و او را جا بگذارید احتمالا اعتراض می‌کند و اگر مدت طولانی به کارهای خودتان مشغول باشید و سراغش نروید هم عصبی و کم‌تحمل می‌شود. بهترین راه برای اینکه هم به کارهای روزانه‌تان برسید و هم آرامش را از فرزندتان دریغ نکنید، این است که او را در انجام کارهای روزانه‌تان دخیل کنید.

اگر مشغول آشپزی هستید، می‌توانید به او هم چند کاسه و ملاقه نشکن بدهید تا بازی کند و با سروصدا درآوردن و لمس کردن این وسیله‌های بی‌خطر، خودش را سرگرم کند. اگر در حال پوست کندن هویج هستید، یک هویج سفت بدون پوست که هم تمیز است و هم کودک‌تان نمی‌تواند آن را تکه‌تکه کند و ببلعد را به دستش بدهید تا کمتر بی‌تابی کند.

در صورتی که ایستاده کار می‌کنید، می‌توانید از «آغوشی» هم کمک بگیرید و او را به خودتان ببندید تا از بالا شاهد انجام شدن کارها باشد و با وصل بودن به شما حس بهتری پیدا کند. البته یادتان نرود که وقت آشپزی کردن نباید خیال گذاشتن کودک در آغوشی را به سرتان راه دهید، چراکه ممکن است به‌خاطر پریدن روغن روی بدن کودک‌تان یا حادثه‌های دیگر دردسر تازه‌ای را درست کنید.

وقت را غنیمت بشمرید

بعد از آمدن بچه، مهم‌ترین چیز این است که از خودتان انتظارات واقع‌بینانه داشته باشید. اگر قبلا همیشه بساط سوپ و دسرتان به راه بوده، حالا وقت آن است که شام را ساده برگزار کنید و پروژه‌هایی که دوست داشتید انجام دهید اما وقت و انرژی فراوانی را طلب می‌کنند را به آینده موکول کنید. گذشته از این، تا می‌توانید روی کمک کسانی که نسبت به همراهی کردن با شما اعلام آمادگی می‌کنند، حساب کنید.

حتی اگر مستقل‌ترین زن در فامیل بوده‌اید،‌ حالا باید از اطرافیان‌تان کمک بگیرید و زمانی که آنها برای مراقبت از کودک‌تان به خانه شما آمده‌اند، وقت را برای رسیدن به کارهای دیگرتان غنیمت بشمرید. در این روزها اولویت‌های‌تان را مشخص کنید و یکی‌یکی به آنها برسید. اگر کمبود خواب کلافه‌تان کرده در این ساعات کسری خواب‌تان را جبران کنید و اگر تعهد داشته‌اید که کاری را آماده کنید، از زمان حضور دیگران برای انجام دادنش استفاده کنید.

می‌توانید در این ساعات به اندازه چند روز آینده غذا درست کنید و در فریزر بگذارید تا وقتی دوباره تنها می‌شوید، انرژی‌تان را برای چنین کاری صرف نکنید. اگر چند ماه بعد از تولد فرزندتان به شدت احساس خستگی، ضعف و حتی کلافگی می‌کنید،‌ خود را سرزنش نکنید. همه بچه‌های‌مان را دوست داریم، ولی این عشق چیزی از این واقعیت که بچه‌داری واقعا کار سختی است را تغییر نمی‌دهد. پس به خودتان حق دهید و در عین حال به‌دنبال راه‌های موازی برای نزدیک‌تر کردن زندگی که با آمدن کودک‌تان هر روز شیرین‌تر می‌شود، به روزهای آرامش فکر کنید.

نگذارید اشک بریزد

گفتیم که در ماه‌های اول زندگی، دلیلی ندارد که از بغلی شدن کودک‌تان ترس داشته باشید. پس در این ماه‌ها اجازه ندهید برای محروم ماندن از آغوش شما گریه کند. اگر قصد دارید اتاق خوابش را جدا کنید یا شیر شبانه‌اش را قطع کنید باید کمی شجاع باشید اما نباید چنین کارهایی باعث بیش از اندازه گریه کردنش شود.

گریه نوزادان زیر 12ماه حتما باید کنترل شود، چراکه با گریه شدید در بدن بچه‌ها هورمون استرس ترشح می‌شود و به سلامت جسم و روان‌شان آسیب می‌زند. طبیعی است وقتی که می‌خواهید کودک‌تان را در ساعت مشخصی بخوابانید کمی اعتراض کند یا ادای گریه کردن را در آورد. اما اگر اشک‌هایش سرازیر شد و دیدید که حسابی آشفته شده، راهی دیگر برای اجرای این قانون پیدا کنید و نگذارید هورمون‌های استرس به بدنش حمله کند.

دردسرهای بچه‌داری را کم کنید

خوابش را قیچی نکنید

بی‌خوابی شبانه یکی از دشوارترین مراحل مادری است؛ اتفاقی که می‌تواند شما را حسابی خسته و ناتوان کند. گرچه بچه‌ها در سال اول زندگی به‌ویژه در ماه‌های اول الگو‌های مختلفی برای رفتار کردن و خوابیدن دارند اما برخی مادران هم با بیش از اندازه حساسیت به خرج دادن، برچسب‌هایی روی کودک‌شان می‌زنند که باعث سخت‌تر شدن کار‌شان می‌شود.

همه بچه‌ها در یک زمان و به یک اندازه نمی‌خوابند اما برای اینکه بگویید کودکی بی‌خواب یا بدخواب دارید، باید به نکات مختلفی دقت کنید. اولین نکته این است که خواب پیوسته شبانه یعنی 5ساعت خوابیدن در شب. اگر کودک شما درست از ساعت10 که به خواب می‌رود تا ساعت8 صبح که از جایش بلند می‌شود، نیم ساعت نیم ساعت بیدار می‌شود و حتی در نیمه شب این 5ساعت خواب متوالی را تجربه نمی‌کند، باید با پزشکش در این مورد صحبت کنید اما اگر در میانه شب چند بار از خواب بیدار می‌شود، نمی‌توانید اسمش را کودک بدخواب بگذارید. همه بچه‌ها شب‌ها بارها بیدار می‌شوند، اما تفاوت‌شان با هم این است که بعضی بچه‌ها می‌توانند خودشان بخوابند و بدون دخالت والدین‌شان دوباره به خواب بروند بعضی نه. با وجود این گذشته از تفاوت این دو گروه، رفتار اشتباه شما هم می‌تواند باعث تشدید بی‌خوابی کودک‌تان شود.

اگر به محض پهلو به پهلو شدنش او را در آغوش می‌گیرید تا به خیال خودتان آرامش کنید، باید بدانید که با این کار خواب را به‌طور کامل از سرش می‌پرانید و مشکل را چند برابر می‌کنید. پس در ابتدا به کودک‌تان بدون آفتابی شدن در حوالی تختخوابش اجازه دوباره به خواب رفتن را دهید و اگر دیدید به شدت بی‌تابی یا گریه می‌کند، خودتان را وارد گود کنید.

با مادرها همراه شوید

آنچه ممکن است در این ماه‌های اول به آن نیاز داشته باشید،‌ شنیدن حرف‌های مادرانی است که دقیقا احساسات و لحظه‌هایی مشابه شما را تجربه می‌کنند. شنیدن همین حرف‌ها می‌تواند به شما احساس خوشایند تنها نبودن را بدهد و عذاب وجدانی که ممکن است هر روز به‌خاطر کم و کاستی‌های کارتان تجربه کنید را از شما بگیرد.

به همین دلیل از وقتی که با کمک‌های دیگران برای‌تان ایجاد می‌شود، برای رفتن به دورهمی‌های مادرانه استفاده کنید و اگر چنین جمعی را نمی‌شناسید، با فرزندتان به یکی از موسساتی که کلاس‌های مادر و کودک برگزار می‌کند، بروید تا در آن محیط با جمع مادرانی که کودکان‌شان هم سن و سال فرزند شماست، آشنا شوید. گپ زدن با این مادران و رفت‌وآمد با آنها نه تنها باعث می‌شود خود را بی‌جهت به‌خاطر اشتباهات احتمالی‌تان سرزنش نکنید، بلکه شما را به دنیایی از تجربیات تازه وارد می‌کند که دانستن‌شان قطعا می‌تواند مفید و ارزشمند باشد.


ویدیو مرتبط :
سریال دردسرهای عظیم 2 - بچه داری پنهانی لطیف

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

والدین از بچه ها کم اطلاع ترند!



درزمان بلوغ باید راجع به مسائل جنسی و بهداشت بلوغ بی‌پرده ‌تر صحبت کرد، درست است؟در این سن آموزش باید چطور باشد؟

 

 

چون این سؤال خیلی از خانواده‌هاست. آنها احساس می‌کنند وقتی فرزندشان بالغ می‌شود ، خودشان بیشتر دستپاچه می‌شوند. نمی‌دانند چطور درباره ی این مسائل باید سر صحبت را باز کنند.

 

 

 

 

آموزش زودرس و شتاب‌زده ی مسایل جنسی به کودکان می‌تواند به اندازه ی آموزش‌های با تأخیر و پنهان‌سازی آسیب‌زا باشد. آموزش‌های جنسی باید به تدریج، زمان‌بندی‌شده، متعادل و متناسب با ویژگی‌های سنی و با لحاظ حرمت و احترام و همچنین پرهیز از افراط و تفریط داده شود

 

 

ارائه ی تربیت جنسی دو شکل دارد. یک شکل مستقیم که مستقیماً اطلاعات جنسی را در اختیار بچه‌ها قرار می‌دهیم. به ویژه مسایلی که در ارتباط با وظایف شرعی زمان بلوغ است. گاهی وقت‌ها این آموزش‌ها شکل غیرمستقیم دارد که ممکن است مناسب‌تر هم باشد.

 

 

- گاهی اوقات بچه‌ها شروع می‌کنند دراین باره سؤال‌هایی می‌پرسند و ما غافلگیر می‌شویم. نمی‌دانیم که چطور باید جواب بدهیم. حتی گاهی این سؤالات را نشنیده می‌گیریم.

 

 

 

شما این را قبول دارید؟ اگرنه، بفرمایید که به عنوان یک پدر یا مادر، به این سؤالات چطور باید پاسخ دهیم؟

 

* در پاسخ به سؤالات جنسی کودکان قبل از بلوغ باید یک سری مسایل مورد توجه قرار بگیرد:

 

اول: این که وقتی با این سؤال‌ها مواجه شدیم، باید به خودمان مسلط باشیم و از نگرانی و شرم دچار لکنت نشویم.

 

دوم: این که باید شنونده ی خوبی باشیم و اجازه بدهیم کودک سؤالش را کامل بپرسد.

 

 

موقع جواب دادن هم نباید جواب‌های ما با شوخی و مسخرگی همراه باشد. نباید دروغ گفته شود. مثلاً بعضی پدر و مادرها به فرزندشان می‌گویند ما تو را خریدیم. این اطلاعات غلط باعث می‌شود بچه‌ها وقتی کمی بزرگتر شدند، به پدر و مادرشان بی‌اعتماد شوند. پس پاسخ‌ها باید درست باشد و بر مبنای خرافه‌ها نباشد.

 

 

آموزش باید تدریجی باشد. لازم نیست همه ی اطلاعات را یک جا در اختیار کودک قرار دهند و باید از شرح و بسط بی‌مورد پرهیز کنند. همان طور که اشاره شد، باید متناسب با سن و درک کودک و به زبان ساده و قابل‌فهم باشد. در سنین دبستان و پیش از دبستان پاسخ‌ها اگر غیر مستقیم باشد، بهتر است. در ضمن اگر سؤالی را اشتباه پاسخ دادیم، باید به اشتباه‌مان اقرار کنیم و اطلاعات درست را در اختیار آنها قرار دهیم.

 

 


- خیلی از والدین هستند که نه این اطلاعات را دارند و نه از این شیوه‌ها خبر دارند.از کجا باید چیزهایی شبیه به اینها را یاد بگیرند؟

 

* مسئله فقط کمبود اطلاعات و دانش پدر و مادرها دراین باره نیست. در یک تحقیق که چند سال قبل انجام دادیم، از پدر و مادرها پرسیدیم که چرا شما آموزش‌های جنسی به فرزندتان نمی‌دهید، پاسخ‌ها متفاوت بود، عده‌ای می‌گفتند حیا مانع می‌شود، گروه دیگری می‌گفتند ما می‌خواهیم این اطلاعات را بدهیم، اما خودمان هم نمی‌دانیم چطور این کار را انجام دهیم، گروه دیگر هم از پیامدهای منفی این اطلاعات هراس داشتند.

 

 

پس موانع این عدم آموزش فراوان است، اما اگر مسئله ی کمبود آموزش باشد، این اطلاعات باید از طریق رسانه‌های جمعی، انجمن اولیاء و مربیان، کارگاه‌های آموزشی که در دیگر کشورها تحت عنوان آموزش‌های شهروندی سازمان‌های غیردولتی این کار را انجام می‌دهند. اما باید درست گفته شود و حساسیت ایجاد نشود.

 

 

 

 

 

 

- والدینی هم هستند که این اطلاعات را ندارند و می‌گویند ما که از این شیوه‌ها بلد نیستیم، خوب، بچه خودش بزرگ می‌شود و یواش یواش چشم و گوشش باز می‌شود. این چه اشکالی دارد؟ سؤال من این است که آموزش ندادن مسایل جنسی به بچه‌ها چه عوارضی دارد؟

 

*اگر آموزش‌های لازم در سن مناسب به فرزندان داده نشود، ممکن است آنها در سن بالا از منابع دیگر این اطلاعات را به شکل نادرست و بی‌حد و حصر به دست بیاورند. در یک تحقیق که انجام داده‌ایم از نوجوانان اول دبیرستان پرسیدیم اطلاعات جنسی را از کجا به دست می‌آورید. در پاسخ 44 درصد دوستان، 20 درصد کتاب، 13 درصد والدین، 11درصد معلم‌ها و 9 درصد رسانه‌های مختلف مانند ماهواره و اینترنت را منبع کسب اطلاعات جنسی معرفی کردند.

 

 

 

- خب، این چه اشکالی دارد؟

 

*این آمارها نشان می‌دهد والدین، مدارس و معلم‌ها نتوانسته‌اند نقش خود را به خوبی انجام دهند. فراموش نکنید که کسب اطلاع از دوستان، به ویژه اگر این دوستان اختلاف سنی داشته باشند، خیلی خطرناک و نامناسب است.

 

 

ممکن است با تجربه کردن علائم بلوغ که اطلاعی از آن ندارند، دچار سردرگمی و افسردگی شوند، حتی موارد کمی این حالت منجر به خودکشی شده‌ است. نتیجه ی یک تحقیق هم نشان داده 36 درصد دختران و 11درصد پسران بعد از وقوع بلوغ شان شوکه شده و به شدت دچار سردرگمی می‌شوند.

 

 

- بعضی خانواده‌ها تصور می‌کنند آموزش مسایل جنسی به فرزندان باعث می‌شود آنها، به اصطلاح، چشم و گوش‌شان باز شود. یا این که اگر پدر و مادر درباره ی این مسائل با فرزندان‌شان حرف بزنند، حرمت بین آنها شکسته می‌شود. نظر شما چیست؟

 

 

* من هم موافقم که موضوع، موضوع بسیار حساس و ظریفی است. اما معتقدم اگر در ارائه ی آموزش‌های جنسی به فرزندان عفت کلام را رعایت کنیم و حرمت‌ها را حفظ کنیم و اطلاعات را به شکل غیرمستقیم ارائه دهیم، این مشکل پیش نمی‌آید. در بحث آموزش‌های جنسی رعایت عفت و حیا خیلی مهم است.

 

 

میزانی از شرم و حیا لازم است اما نباید مانع از این شود که ما اطلاعات جنسی به فرزندانمان بدهیم. باید توجه داشت در طرح مسایل جنسی از به کارگیری کلمات سبک و زشت پرهیز کنیم. زیاده‌گویی نکنیم و به حواشی نپردازیم.

 

 


- این طور که می‌گویید وظیفه ی پدر و مادرها دراین باره خیلی زیاد می‌شود. واقعاً می‌توان انتظار داشت که والدین بتوانند این همه وقت بگذارند و بار آموزش همه ی مسائل را خودشان بکشند؟

 

* البته یکی از وظایف مهم والدین در برابر فرزندشان، همین بحث آموزش و تربیت جنسی است. سخت است ولی به هر حال بار اصلی این وظیفه به عهده ی آنهاست. بعضی پدر و مادرها در تربیت جسمی ، تغذیه و سلامت جسم و تربیت اجتماعی و عقلانی فرزندشان خیلی دقت می‌کنند، اما تصور می‌کنند آموزش‌های جنسی وظیفه ی آنها نیست.

 

 

توجیه آنها هم این است که موضوع، موضوع سخت و حساسی است. اما از والدین که بگذریم، تربیت جنسی در درجه ی بعد وظیفه ی مدرسه، نظام آموزشی و جامعه هم هست.

 



- مدارس ما چقدر در این باره پشتیبانی شده‌اند؟ اصلاً برنامه‌ریزی‌ای برای این کار شده‌است؟ می‌دانند چه چیز را باید چطور آموزش دهند؟

 

* البته این برنامه‌ریزی‌ها هنوز انجام نشده، چون هنوز به اهمیت و ضرورت آموزش جنسی در مدارس پی نبرده‌ایم و این موضوعی است که کارشناسان گوناگون تربیتی باید دور هم بنشینند و هر چه سریع‌تر درباره ی آن تصمیم بگیرند و برنامه بریزند.

 

 

 

- غیر از مدرسه به جامعه هم اشاره کردید. منظورتان از آموزش از طریق جامعه دقیقاً چیست؟

 

* برخی موضوعات هست که اگر در جامعه رعایت شود، تربیت جنسی صحیح‌تر و سالم‌تر صورت می‌گیرد. مثلاً جلوگیری از روابط عنان گسیخته ی بین زن و مرد یا این که خانم‌ها زیورها و زینت‌هایشان را به دیگران نشان ندهند. یا مسئله ی هویت جنسی و این که معلوم شود فردی زن است یا مرد.

 

 

برخی مسائل هم هست که ظاهراً ربطی به مسائل جنسی ندارد، اما مطالعات نشان داده که به طور غیرمستقیم روی سلامت جنسی نوجوانان و جوانان تأثیر دارد، مثل ترویج ورزش همگانی، پرکردن اوقات فراغت، رفع بیکاری و مسائلی مانند اینها. به طور کلی می‌توان گفت خانواده، مدرسه و جامعه نقش مکمل دارند و اگر یکی کارش را نادرست انجام دهد، دچار مشکل می‌شویم.