سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
عوارض خود ارضایی دختران
عوارض خودارضایی دختران
خود ارضایی دختران
یک عضو هیئت علمی دانشکده پرستاری- مامایی دانشگاه شاهد با بیان اینکه آنورگاسمی یکی از مهمترین عوارض خودارضایی در دختران است تاکید کرد:« ممکن است این افراد در دوره مجردی با خودارضایی بتوانند نیازهای جنسی خود را برآورده کنند اما درآینده رضایتمندی جنسی درزندگی مشترک و لذت به ارگاسم رسیدن با همسر خود را از دست خواهند داد.»
معصومه حیدری گفت:«خودارضایی در دختران با تحریک قسمت های خارجی دستگاه تناسلی رایج تر است که صدمه چندانی به دستگاه تناسلی نمی رساند اما زمانی که خودارضایی دختران با تحریک قسمت های داخلی تر دستگاه تناسلی باشد بسته به نوع فشار و ناحیه لمس شونده ممکن است در صورتی که به صورت مداوم خودارضایی تکرار شود آسیب های جدی به دستگاه تناسلی دختران وارد سازد.»
وی ادامه داد:«در برخی موارد خودارضایی در دختران با تخیلات جنسی، دیدن تصاویر و فیلم صورت می گیرد که فرد با دیدن این تصاویر به هیجان می رسد و در این صورت آسیبی به دستگاه تناسلی وی وارد نمی شود اما سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا خودارضایی از لحاظ شرعی و بهداشتی نفی شده است؟
واقعیت این است که دختران و پسران با بلوغ دچار تغییرات هورمونی و جسمانی می شوند و در دوره ای قرار می گیرند که نیازهای جنسی آنها شعله ور شده و راهی برای ارضاء ندارند و ممکن است به سمت خودارضایی کشیده شوند اما همانطوری که می دانید ازدواج تنها راه صحیح ارضای افراد است و ما رفتارهای پرخطر جنسی را نهی می کنیم و بایستی به مقتضای سن و رشد و نیازهای فکری ازدواج به موقع صورت گیرد چرا که نیازهای جنسی یک روند فیزیولوژیک دارد و باید طی شود و افرادی که از لحاظ شرعی مقیدند نیازهای جنسی خود را در جاده صحیح خود قرار دهند بایستی ازدواج کنند.»
عوارض خودارضایی دختران
عوارض خود ارضایی دختران
عوارض خودارضایی دختران-این کارشناس ارشد مامایی در ادامه به خبرنگار سلامت نیوز گفت:«خودارضایی در دختران عوارض بسیاری را در پی خواهد داشت و در صورتی که به صورت رفتار روزانه درآید خطرناک می شود و مانند هر اعتیادی،روح و جسم و روان فرد را به هم می ریزد و زمانی که فردی اقدام به خودارضایی می کند خیلی سریع فاز هیجان جنسی اتفاق می افتد و جنبه های مهم و عاطفی در یک ارتباط صحیح جنسی را دریافت نمی کند و دچار خلاء عاطفی، افسردگی، اضطراب و عدم اعتماد به نفس می شود و بعد از ازدواج در یک رابطه زناشویی دیگر تحریک نمی شود و در به ارگاسم رسیدن دچار مشکل می شود چرا که با خودارضایی شرطی شده است تا در یک وضعیت خاصی که خود را تحریک می کند به ارگاسم برسد و به هنگام نزدیکی به همسر خود به یاد رفتارهای خود می افتد و گمان می کند تنها در آن شرایط می تواند به ارگاسم برسد.»
این درمانگر اختلالات جنسی بانوان افزود:«یکی از مهمترین مشکلاتی که این زنان به آن دچار می شوند این است که دچار نارضایتی جنسی شده و رفته رفته با بی میلی جنسی مواجه می شوند بنابراین بایستی گفت ممکن است این افراد در دوره مجردی با خودارضایی بتوانند نیازهای جنسی خود را برآورده کنند اما آینده طولانی زندگی مشترک و لذت به ارگاسم رسیدن با همسر خود را از دست خواهند داد.»
چگونه می توان از خود ارضایی دست کشید؟
همکار علمی کلینیک سلامت خانواده افزود:«از جمله راههای پیشنهادی برای ترک خودارضایی دختران پرداختن به فعالیت های مختلفی از جمله ورزش کردن، مطالعه کردن، با خستگی به خواب رفتن و تفریحات ، نخوردن غذاهای محرک و عدم استفاده از لباس های تنگ است همچنین نباید به مدت طولانی در حمام زیر دوش آب باشند و مهمتر از همه این موارد دوری کردن از محرکات و دوستی با جنس مخالف و تماشای فیلم های محرک است تا فرد به سن مناسب ازدواج برسد و با ازدواج بتواند نیازهای خود را به طور صحیحی ارضاء کند.»
منبع:سلامت نیوز
ویدیو مرتبط :
خود ارضایی و عوارض آن
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
نقشمادران در كاهش عوارض بلوغ دختران
«دوران بلوغ سختترین سالهای زندگیام بود. از خودم بدم میآمد. نمیتوانستم با كسی درباره خودم حرف بزنم. از تغییراتی كه هر روز در من ایجاد میشد، خجالت میكشیدم. دیگر دوست نداشتم با مادرم بیرون بروم و با او حرف بزنم.»
خیلی از دختران ایرانی وقتی درباره دوران بلوغ شان حرف میزنند، ممكن است چنین احساسی داشته باشند. تغییرات دوران بلوغ هم برای دختران و هم برای پسران اهمیت دارد، اما مسائل دختران به خاطر شرایط خاص فرهنگی اهمیت ویژهای پیدا میكند. مادر، به عنوان نزدیكترین فرد از نظر عاطفی به فرزندش، میتواند گذر از این دوران را برای او آسانتر كند.
نشانههای بلوغ كه در دختران ایجاد میشود، احساس اضطراب هم همراه آن به وجود میآید. در جوامع و خانوادههایی كه آموزش جنسی كافی به نوجوانان ارائه نمیشود ، پیدا شدن اولین علائم ممكن است با تعبیراتی نادرست از جنسیت یا احساس بیماری، طرد شدگی و سردرگمیدر دختران همراه شود.
چرا دختران؟
زندگی دخترانه، از هر نظر زندگی حساسی است و وقتی این حساسیتهای طبیعی با ویژگیهای فرهنگی جامعهای مثل جامعه ما آمیخته میشود، دوچندان خواهد شد. مسائل زنانه همواره در پردهای از شرم و حیا پیچیده شدهاند و اطلاعرسانی درخصوص آنها به شكل رسمی وجود ندارد.
با اینكه دختران از سالهای انتهای دبستان با تغییرات دوران بلوغ روبه رو میشوند ، مدرسهها در این زمینه به آنها آموزش نمیدهند و این وظیفه تنها بر دوش خانوادهها باقی میماند. در خانواده هم این نقش از مادر طلب میشود ؛ اینكه یك تنه فرزندش را از تغییراتی كه پیش رو دارد آگاه كند و بكوشد اتفاق بزرگ بلوغ، با كمترین هزینه و در نهایت آرامش پیش برود.
پسران نوجوان این امكان را دارند كه به خاطر ارتباطهای گستردهتر اجتماعی و قرار داشتن در معرض دریافت اطلاعات راحتتر با مساله بلوغ روبهرو شوند، ضمن اینكه مربیان و پدران هم برای انتقال اطلاعات به آنها راحتتر عمل میكنند. همه این عوامل باعث میشود نقش مادران برای همراهی در این مرحله مهم در زندگی دختران پررنگتر شود.
دوره نوجوانی از 11 تا 13 سالگی شروع میشود و تا 18 سالگی ادامه دارد. این دوره، دوران تعارض بین رفتار كودكانه و بزرگسالی است. اما چندسال قبل از ورود كودك به سن نوجوانی، تغییرات اندكی درجسم و رفتارش آشكار میشود. این تغییرات در دخترها شایعتر است.
در آستانه تغییر
با بروز نامحسوس نشانههای بلوغ، كودكان كمكم دست از بازی میكشند و بیشتر تمایل دارند اوقاتشان را با همسالان همجنس خود بگذرانند. آنها ساعتها با دوستانشان حرف میزنند. در ابتدای این صحبتها یعنی همان سالهای پیش از بلوغ، كودكان درباره خانواده، افتخاراتی كه خانوادهشان داشته، مسافرتی كه پدر و مادرشان داشتند، داراییهای خانوادگی، دوستان و آشنایانشان و بحثهای داغی كه این روزها در زندگی آنها جاری است صحبت می كنند.
آنها سعی میكنند خود و خانوادهشان را برتر از دیگری بدانند یا حتی با خیالپردازیهایی، ذهن دوستانشان را به سمت خود سوق دهند. حساسیت این دوران كمتر از دوران بلوغ نیست، چون زمینههای برقراری ارتباط نزدیك بین مادران و دخترها، از همین زمان شروع میشود.
ممكن است خیلی از پدر و مادرها گمان كنند بچهها در دوران پیش از بلوغ زیاد حرف میزنند یا به دوستانشان دروغ میگویند. این طور نیست. آنها واقعیتهای زندگیاشان را با خیالات میآمیزند و به دوستانشان میگویند، اگر رفتارهای اینچنینی بچهها مورد انتقاد قرار بگیرد و بخصوص مادرها دخترانشان را به دروغگویی متهم كنند یا رفتارهای افراطیشان را در وقت گذرانی با همسالان درك نكنند، وقتی بچهها وارد مرحله بعدی یعنی دوران بلوغ شوند، ارتباط درستی بین آنها و مادرانشان برقرار نمیشود.
این دوره بهترین دورهای است كه میتوان به رفتارهای كودك در آستانه بلوغ جهت مناسب داد؛ مثلاً می توان دوستان آنها را كه اكثرا هم محلهایها و همكلاسیهایشان هستند، شناسایی كرد و البته این كار باید غیرمستقیم انجام شود.
با ورود كودك به این مرحله و بروز این نوع رفتارها، رفتار مادرها هم باید تغییر كند و پختهتر و منطقیتر شود. این مساله را میتوان این طور تعبیر كرد كه با شروع مراحل بلوغ در دختران، مادران نیز وارد مرحله تازهای میشوند كه باید در آن بخشهای تازهای از وجود خود را كشف كنند.
نباید دختران را با همان شیوههای قبلی به سمت خود گرایش داد. مادران باید باور كنند كه او در تلاش برای رسیدن به استقلال فكری و منطقی است و حتی در این مرحله ممكن است شاهد نافرمانی های او باشند.
سردرگمی و ترس
با شروع دوران بلوغ، دختران همزمان دچار تغییراتی در جسم و روحشان میشوند. درك همزمان این تغییرات برای آنها میتواند دشوار باشد و مادران را هم سردرگم كند.
بسیاری از مادران از مواجهه با این دوران وحشت دارند. سن بلوغ دختران پایین است و مادر هنوز برای آن آمادگی ندارد. در حالی كه مادر هنوز درگیر كودكیهای دخترش است و او را دختربچهای به حساب میآورد، دخترش با نشانههای رفتاری و جسمی به او اعلام میكند كه كودكی به پایان رسیده و خیلی زود وارد دنیای زنانه خواهد شد.
بین مادرها خیلی شایع است كه به دلیلهای روانشناختی نسبت به این مساله موضع میگیرند. برای آنها درك این واقعیت سخت است كه دخترشان كمكم به یك آدم بالغ و مستقل تبدیل میشود. به همین دلیل شیوه انكار را در پیش میگیرند و سعی میكنند موضوع را نادیده بگیرند.با این حال، نشانههای بلوغ منتظر مادران نمیمانند و پیش میروند.
در آستانه بلوغ، مادر، به عنوان فردی كه هنوز كودك بشدت به او وابسته است، میتواند نقش مهمی را مثل یك دوست ایفا كند. كارشناسان توصیه میكنند بهتر است مادر یا زنی كه مورد اعتماد دختر نوجوان است، با او درباره دوران بلوغ صحبت كند، چون ناآگاهی از پدیدههای بلوغ، ممكن است او را در مواجهه با این موقعیتها دچار اضطراب و نگرانی كند و عواقب روانی بدی به جا بگذارد. خیلی از دختران نوجوان احساسهایی شبیه نفرت از خود، ترس، اضطراب و افسردگی را تجربه میكنند.
آنها ممكن است احساس كنند كه اتفاق ناخوشایندی برایشان افتاده و دچار نوعی بیماری شدهاند. از نظر فرهنگی هم ممكن است دچار اختلال شوند ، مثلا این كه نسبت به جنسیت شان دچار نارضایتی شده و از دختر بودن ناراحت شوند. این مسائل اگر نادیده گرفته شود ، ممكن است آنها را در پذیرش نقشهای آیندهشان به عنوان مادر و همسر دچار مشكل كند. وظیفه مادران این است كه در زمان مناسب، شرایط دوران بلوغ و چگونگی این تغییرات را برایشان توضیح دهند تا دچار حیرت، احساس منفی در مورد خود، دوگانگی شخصیتی و ناسازگاری با شرایط نشوند.
بسیاری از مادران به خاطر شرم و حیا و گاهی بیاطلاعی، مساله بلوغ را در دخترانشان مسكوت میگذارند و آن را مشمول مرور زمان میكنند. به این ترتیب دختران نوجوان یا باید خودشان به تنهایی با این مساله مواجه شوند یا اطلاعات مورد نیازشان را از گروههای همسال بگیرند .
در دوران نوجوانی ذهن انسان همانند سیستم بدن دستخوش تغییرات سریع میشود و بنابراین تصورات و باورهای غلط درباره دوران بلوغ میتواند مشكلآفرین باشد؛ مثلا اگر دختر نوجوان را در این دوران از برخی فعالیتهای اجتماعی یا ورزشی دور نگه داریم، این مساله میتواند تاثیرات منفی در ساختار شخصیت او بگذارد. تغییرات بلوغ در دختران، سرآغاز توجه جدی تر به جنسیت آنها هم هست.
مرا نمیفهمید!
«شما درك نمیكنید»! حق با اوست. دختر نوجوان همه چیز را از نگاه خود میبیند و مادر با پافشاری و سماجت میخواهد بفهمد افكار دخترش از كجا سرچشمه گرفته است. نوجوانان تصور میكنند در مركز هستی قرار گرفتهاند و دنیا به تماشای آنها ایستاده است. به نظر نوجوانها، نمیشود به بزرگترها اعتماد كرد چون آنها اصلا از دنیای نوجوانها سر در نمیآورند.
اگر مادری به فرزندش اعتماد دارد و این اعتماد و باور خود را با عشق و محبت به گوش نوجوان خود برساند و به او بگوید كه توافق نداشتن شان به دشمنی و دوری از همدیگر منجر نمیشود؛ در این صورت مادران و فرزندان به فكر حل اختلافشان میافتند، گفتگو قطع نمیشود و صدای هیچ كدام بالا نمیرود. آنها با آرامش به حرفهای همدیگر گوش میدهند و مادر هم از دیدگاههای متضاد نوجوانش دچار ترس نخواهد شد.
منبع : جام جم -با تغییر