فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

گفتگوی منتشر نشده از فرهاد مهراد



گفتگوی منتشر نشده از فرهاد مهراد

امروز فرهاد در میان ما نیست، اما آثارش و تاثیرش بر جامعه هنوز بر قرار است، آنچه در پی می‌خوانید، متن گفت‌وگویی منتشر نشده از فرهاد است که اکنون پس از این سال‌ها به مناسبت بزرگداشتش تنظیم و منتشر می‌شود.

فرهاد مهراد، برای بسیاری از آنها که پیش از دهه 60 خورشیدی به دنیا آمده‌اند، صدای اجتماعی نسلی از آحاد مردم بود که در عرصه موسیقی تبلور یافته بود، صدایی که از خواسته، آلام و درد‌های مردم می‌گفت و با آنها و در کنار آنها بود، برای متولدین دهه 60 به بعد نیز فرهاد همچنان نامی بزرگ بود، نامی که یاد آور ایستادگی و ایثار یک هنرمند برای ملتش بود، فرهاد به این ترتیب خارج از چارچوب صرف موسیقی، یک چهره اجتماعی بود که آثارش ابعاد بسیار وسیع تری از یک ترانه داشت، آثار فرهاد، نماد و نشانه طبقه متوسط جامعه ایرانی بود، آن جا که می‌خواند «تو فکر یک سقفم، یه سقف پا برجا» یا هنگامی که سرود سر می‌داد که «کوچه‌ها باریکن دوکونا بستن!».

 

گفتگوی منتشر نشده از فرهاد مهراد

 

به هر حال امروز فرهاد در میان ما نیست، اما آثارش و تاثیرش بر جامعه هنوز بر قرار است، آنچه در پی می‌خوانید، متن گفت‌وگویی منتشر نشده از فرهاد است که اکنون پس از این سال‌ها به مناسبت بزرگداشتش تنظیم و منتشر می‌شود، دراین گفت‌وگو ظرایف آثار و نحوه فعالیت فرهاد از زبان خودش بازگو می‌شود:

به شکل معمول بسیاری می‌گویند که موسیقی را از کودکی فراگرفته‌اند، و زمینه بروز استعداد موسیقی خود را، نخستین سال‌های زندگی شان می‌دانند! شما موسیقی را چگونه فراگرفتید؟
من از بچگی به شکل تصادفی با موسیقی آشنا و همراه شدم. در واقع برادر بزرگ من ویولون کلاسیک می‌نواخت، به همین دلیل، صفحه‌های 78 دور موسیقی داشت و به آنها گوش می‌داد، همین مساله موجب شد تا گوش من از بچگی با موسیقی آشنا و علاقه مند شود بدون آنکه حتی بفهمم که این‌ها چه هستند ! این زمینه علاقه من را پی ریزی کرد، از سوی دیگر به سازهای زهی خیلی علاقه مند هستم. در آن دوران به ساز ویلون سل خیلی علاقه مند بودم. متاسفانه در جامعه ما اگر از شما بپرسند که چه کار می‌کنید و شما پاسخ دهید که من آواز می‌خوانم یا نوازنده‌سازی هستم، به شما می‌گویند که نخیر منظور ما این بود که شغل شما چیست ؟ یعنی موسیقی را به عنوان حرفه و کار نپذیرفته اند و به آن اهمیتی نمی‌دهند. در زمان کودکی من هم وضع بر همین منوال بود، به خصوص در خانه ما این مساله شدت خیلی زیادی داشت به خصوص از سوی پدرم، یعنی حتی بد می‌دانستند که کسی آواز بخواند یا سازی بزند! به هر حال سازی برای من تهیه شد، اما بعد توسط همان افرادی که ساز را تهیه کردند، شکسته شد ! در نتیجه می‌توانم بگویم که علاقه من به موسیقی هرز رفت، یعنی من شروع کردم به شکل دیمی و تنها از راه گوش چیزهایی را یاد گرفتن و چون خودم ساز نداشتم، با چند نفر از هم محلی‌ها که مسیحی بودند، دوست شدم و از ساز‌های آنها استفاده کردم و بدون هیچ‌گونه تعلیم چیزهایی را فراگرفتم.

فرهاد مهراد، چهره‌ای شاخص با سبکی خاص در عرصه موسیقی اجتماعی ایران است، اما برای رسیدن به این جایگاه باید مسیری طولانی طی شده باشد، فعالیت خود را از کجا و چگونه شروع کردید؟
فعالیت من در واقع از سال که 1342 باعده ای از جوانان گروهی به نام «بچه شیطون‌ها » را تشکیل دادیم آغاز شد. در آن زمان در اهواز در هتلی به نام «هتل خورشید» که صاحبی دو رگه داشت، برنامه اجرا می‌کردیم اما نخستین اجراهای رسمی که شهرت بیشتری برای من آورد، به دنبال همکاری با گروه « بلک کتز» آغاز شد. این همکاری حدود سال‌های 45 و 46 شروع شد و تا 49 ادامه داشت . البته در دوره ای در آن اواسط همکاری من و بلک کتز قطع شد اما دوباره پس از یک سال به آن گروه پیوستم تا حدود سال‌های 50 تا 53 با یکی دو نفر از اعضای گروه « بلک کتز» با استفاده ازچهار ساززهی آثاری را اجرا کردم که خود فکر می‌کنم جزء بهترین کارهای من با ارکستر است. پس از آن برای همیشه همکاری ما قطع شد و من به این نتیجه رسیدم که باید تنها کار کنم زیرا عقیده و توان این را در خود نمی‌دیدم که مدام و تحت هرشرایطی کار کرده و روی صحنه باشم . به این ترتیب بود که اولین کار فارسی ام را یعنی ترانه « مرد تنها» را در 26 سالگی خواندم.

 

گفتگوی منتشر نشده از فرهاد مهراد

 

شما به عنوان یک خواننده اجتماعی نقش خاصی در موسیقی دهه 50 ایفا کردید، با توجه به این تجربه، نقش خواننده در جامعه امروزی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
جوامع با هم فرق دارند ولی چیزی که لازم و مهم است این است که قبل از هرچیز نوازنده، آهنگساز یا خواننده احساس مسئولیت داشته باشند نسبت به عدم ارائه کار مبتذل و این اصلاً آسان نیست. این چیزی است که برای من مهم است. تبعاً اگر قرار باشد آدم از طریق هنر ارتزاق کند و تنها وسیله رزقش باشد، از نظر مادی چیزی در این راه نیست و هم خودش و هم خانواده اش از بین می‌رود چون تن به هر کاری نمی‌دهد، اگر بخواهد خود را نگه دارد، پول کارش از بین می‌رود و اگر بخواهد کارش را درست نگه دارد، طبیعتاً این خودش است که از بین می‌رود.

بخشی از بار اجتماعی ترانه‌های شما در اشعاری که برای آنها سروده شده است، نهفته، در واقع ترکیب شعر و ترانه در آثار شما موجب ایجاد آن سبک خاص شده، شما شعر و آهنگ‌های خود را چگونه انتخاب می‌کردید؟
این گونه نبود که من بخواهم دنبال شعر و آهنگ بگردم زیرا زمانی که من کارم را آغاز کردم به موسیقی به زبان فارسی به شیوه‌ای دیگر متداول بود. (البته هنوز هم عقیده دارم خواننده خوبی در زبان فارسی نیستم چون آهنگ‌های تحریر دار را نمی‌توانستم، بخوانم) من دردرجه اول کلام و شعر و ترانه آن را بررسی می‌کردم اگر نمی‌توانستم آن را حس کرده و با آن ارتباط برقرار کنم کار نمی‌کردم چون فکر می‌کردم مصنوعی از آب در می‌آید و این اتفاق بسیار می‌افتاد البته شعرهایی هم بودکه من خوانده بودم که شاید خود مرا راضی نمی‌کرد اما به جرأت ادعا می‌کنم که هرگزآنچه در ورطه ابتذال و یا خلاف عُرف و قالب اجتماعی خودم باشد را اجرا نکردم، بنابراین اگر شعری بود که ویژگی‌های مطلوب مرا داشت و من نیز می‌توانستم آن را اجرا کنم، قطعا آن کار را انجام می‌دادم.

 

گفتگوی منتشر نشده از فرهاد مهراد

 

آهنگسازی کدام یک از قطعاتی را که تا به حال اجرا کردید، بر عهده داشتید؟
تنها آهنگسازی ترانه نبوده است، در مقوله کلام هم این اتفاق افتاده، البته هیچ گاه ترانه به نام تنهای من نیست زیرا به طور مثال از یک مایه شعری مثلا 2 خط شعر را برداشته و خود مقداری به آن اضافه کرده ام و تغییر دادم ولی هیچ گاه به تنهایی ترانه یا کلام شعری یک قطعه از من نبوده است اما درزمینه موسیقی و آهنگسازی چرا؛ 5 آهنگ هست که تماماً متعلق به خودم است و کلامش هم به همین گونه که توضیح دادم.

کدام‌ها؟ می‌شود آنها را نام ببرید؟
«کوچ بنفشه‌ها» را روی شعری از دکتر شفیعی کدکنی ساختم، که البته من کمی‌هم در آن دست بردم. «خواب در بیداری» که اصلاً نوار هم به همین نام است، سومی «خیال خوشی» با شعری از شکسپیر و ترجمه الهی قمشه‌ای، دیگری آهنگ «آواز» که از قدیمی‌هاست با شعری از شهریار قنبری و آهنگسازی خودم و آخری قطعه ای به نام «برف» است براساس شعری از نیما یوشیج که من در آن دست برده و تغییر دادم و البته یک آهنگ کوچک دیگری نیز هست که به نام «تو را ای کهن بوم و بر ، دوست دارم» از یک قصیده خیلی بلند مرحوم اخوان ثالث، من 1 خط آن را گرفته و 3 خط هم خودم به آن اضافه کردم، این اثر حالت سرود دارد.

 

گفتگوی منتشر نشده از فرهاد مهراد

 

نظرتان درباره موزیک خارج از کشور چیست؟ آیا پیشرفتی داشته است؟ کمیت، مقداری تغییرکرده، آیا کیفیت هم تغییری داشته است؟
من اظهار نظر دقیقی نمی‌توانم بکنم، چون نظر دقیق مستلزم این است که من تمام این تصنیف‌ها و تولید‌ها را به طور کامل شنیده باشم، حال آن که من خیلی کم شنیدم اما متأسفانه باید بگویم هر آن چه را هم که شنیدم چیزی جالبی نبوده است، اگر تفاوتی بین این آثار باشد تنها در حد تنوع بین سازها و نحوه استفاده از ضبط‌ها و ادوات موسیقی مدرن است اما وقتی اصل قضیه شعر و موسیقی خوب نباشد، این‌ها هیچ کمکی به بالا رفتن سطح کیفی یک اثر نمی‌کند.

شما در آن سال‌های دور از خواندن ترانه عاشقانه سرباز زدید، در حالی که بسیاری از خوانندگان به خواندن این گونه آثار روی آوردند، چرا ترانه‌های عاشقانه نخواندید؟
آن سال‌ها، حجم موسیقی‌های عاشقانه بسیار زیاد بود بسیار بسیارزیاد و متأسفانه هیچ یک هم از سطح کیفی خوبی برخوردار نبود به همین دلیل نیز هیچ ارادتی حداقل آن سالها به موسیقی عاشقانه نداشتم اما شعرهای عاشقانه خوب را خیلی دوست دارم و اگر فرصتی پیش بیاد دلم می‌خواد آن اجرا کنم.

به این ترتیب یکی از پایه‌های اصلی که شما در موسیقی خود بر آن تاکید دارید، مساله شعر و ترانه است، شعر باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد تا شما را به خود جلب کند و متقاعد به خواندن آن شوید؟
باید شعری را که می‌خواهم بخوانم، خودم در درجه اول بدانم که چیست و به خصوص به زبان خودم برایم بسیار مهم است که آن شعر را حس کنم و البته گاهی اوقات ممکن است شعر خیلی ساده ای باشد اما برخی اوقات هم ممکن است شعر خیلی بلندی باشد اما من به این دلیل که نتوانم آن را درک کنم و یا زبان حال من نباشد و آن را حس نکنم از کار کردن روی آن عاجزباشم و خب موسیقی هم برایم مهم است.

 

گفتگوی منتشر نشده از فرهاد مهراد

 

یعنی چه ویژگی‌هایی برای موسیقی یک ترانه قایل هستید و چه رابطه ای بین شعر و موسیقی در ترانه مد نظر شماست؟
باید موسیقی خوبی برروی شعر باشد البته نه آن چنان که خیلی آرایش‌های غیر لازم داشته باشد و تمرکز مخاطب و گوش شنونده را از توجه به کلام منحرف کرده و به سوی موسیقی ببرد، بنابراین به نظرم شعر و موسیقی هر دو لازم و ملزوم هم هستند و باید هر دوی آنها خوب باشد به خصوص کلام.

یکی از آثار بسیار مهم و تاثیرگذاری شما، اثری است با نام «وحدت» که از هر نظر خاص است، هم زمان اجرای آن، هم شعر و موسیقی آن و هم نوع اجرای آن، این اثر چگونه ساخته شد؟
در مورد این قطعه باید بگویم که پیش از انقلاب مرحوم سیاوش کسرایی شعری سروده بود با نام «وحدت» که در همان گرماگرم زمستان پنجاه و هفت این شعر را برای دوستانش از جمله اسماعیل منفرد زاده خوانده بود ( البته باید بگویم که نمی‌دانم شعر را دقیقا کی سروده بود) . منفردزاده برای این شعر موسیقی بسیار خوبی نوشت و تنظیم کرد که به خوبی حال و هوا و موقعیت اجتماعی آن زمان و وحدتی که بین مردم بود را نشان می‌داد. این قطعه را در همان زمان یعنی حدود بهمن ماه سال 1357 در اوج درگیری‌های خیابانی و انقلاب ضبط کردیم.

یعنی در شرایطی که جامعه در التهاب انقلاب بود، به استودیو رفتید و این اثر را اجرا کردید ؟ آیا چنین امکانی وجود داشت؟
اجرا و ضبط این اثر برای من خیلی سخت بود. زیرا شرایط آن زمان بسیار جوشان بود و من به همین دلیل این ترانه را بسیار دوست داشته و دارم. موسیقی آن هم به عقیده من یکی از بهترین آثار «منفردزاده» است. زیرا از شرایط محیط و اجتماع تاثیر گرفته است و این تاثیر مسبب بروز این همه خلاقیت در ساخت این اثر شده است، البته مردم قطعه «وحدت» را با نام «محمد(ص)» می‌شناسند، اما در واقع این قطعه «وحدت» نام دارد و نشانه‌ای از وحدت و یکپارچگی مردم در آن روزهاست.

 

گفتگوی منتشر نشده از فرهاد مهراد

 تو هم مؤمن نبودی
بر گلیم ما و حتا در حریم ما،
ساده‌دل بودم که می‌پنداشتم
دستان نااهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد.
تو هم از ما نبودی!
*
تو هم با من نبودی یار!
ای آوار!
ای سیل مصیبت‌بار!

منبع:روزنامه مردم سالاری


ویدیو مرتبط :
آینه ((فرهاد مهراد))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

دادگاه، صداوسیما را از پخش آثار «فرهاد مهراد» منع كرد



اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

با صدور دستور موقت از سوی شعبه 80 دادگاه عمومی تهران؛

دادگاه، صداوسیما را از پخش آثار «فرهاد مهراد» منع كرد

در پی طرح دعوی از سوی خانواده مرحوم «فرهاد مهراد» در مجتمع قضایی شهید صدر تهران به خواسته منع پخش آثار این خانواده، شعبه 80 دادگاه عمومی حقوقی این مجتمع دستور موقت مبنی بر منع پخش آثار «فرهاد» از كلیه كانال‌های رادیو و تلویزیون صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران را صادر كرد.

به گزارش ایسنا، محمدصالح نیكبخت وكیل مدافع خانواده "فرهاد مهراد" در نشستی با بیان اینكه دستور موقت دادگاه در این زمینه مانند همه احكام دیگر لازم‌الاجراست، گفت: دستور موقت دادگاه مبنی بر منع پخش آثار مرحوم "فرهاد مهراد" از كلیه كانال‌های رادیو و تلویزیون حدود 10 روز پیش به صداوسیما ابلاغ شده و همه كانال‌های سیما و همچنین همه كانال‌های رادیو از پخش صدا و سیمای "فرهاد" و آهنگ‌های او در این كانال‌ها ممنوع شده‌‌اند.

وی تصریح كرد: اگر صداوسیما احكام قانونی را اجرا نكند همان‌طور كه در قانون مجازات اسلامی هم وجود دارد می‌توان مدیرانی كه از اجرای این دستور مرجع قضایی خودداری كنند را تحت تعقیب كیفری قرار داد ولی پیش از همه چیز به جای این اقدامات من متاسف هستم كه باید بگویم صداوسیما نه تنها قانون را اجرا نمی‌كند بلكه به طور غیرقانونی و بدون اجازه وراث مرحوم "فرهاد"، آثار او را پخش می‌كند.

فرهاد مهراد

وكیل مدافع خانواده "فرهاد" با بیان اینكه این مساله دستبرد به حقوق معنوی و فرهنگی و صنفی هنرمندان است، افزود: صداوسیما از این موضوع پا را فراتر گذاشته و از اجرای حكم دادگاه هم كه به موجب رای شماره 402 مورخ 91/9/5 حدود 10 روز پیش به آنان ابلاغ شده خودداری كرده است و ما ناگزیر شدیم كه این موضوع را به اطلاع مردم شریف ایران به ویژه هواداران صدای "فرهاد" برسانیم و نیز سایر هنرمندان كشور را از ظلمی كه به آنان و "فرهاد" در صداوسیما یا سایر مراكز فرهنگی می‌رود، مطلع كنیم.

نیكبخت یادآور شد: این دستور موقت برای همه كانال‌های رادیو و تلویزیون سازمان صداوسیما لازم‌الاجراست و به طور طبیعی چون می‌بایستی دفتر حقوقی صداوسیما این موضوع را به اطلاع مدیران همه شبكه‌ها و كانال‌ها می‌رساند و ظاهرا نرسانیده‌اند، طبق قانون این حق برای ما وجود دارد كه متخلف را مورد تعقیب قانونی قرار دهیم.

وی تصریح كرد: اگر تاكنون این كار را انجام نداده‌ایم صرفا به این جهت است كه بزرگ‌ترین مجازات برای یك تشكیلات فرهنگی و علمی بی‌اعتمادی مردم است.

وكیل مدافع خانواده "فرهاد" گفت: اگر چنین وضعی ادامه پیدا كند ناگزیریم به درخواست خانم پوران گلفام همسر "فرهاد" شكایت كیفری را نیز مطرح كنیم.

فرهاد مهراد

نیكبخت با بیان اینكه پیگیری این موضوع به چهار سال پیش برمی‌گردد، یادآورشد: در اواخر پاییز 87 برای اولین بار طی نامه‌ای از صداوسیما درخواست كردم كه با توجه به قانون حق مولفین و مصنفین ـ كه حدود 50 سال از تصویب آن می‌گذرد و صداوسیما باید مروج آن باشد ـ نسبت به انتشار صدای فرهاد و آهنگ‌های او با رعایت حق قانونی ورثه اقدام كنند.

وی ادامه داد: متعاقب این امر طی نامه‌ای كه صداوسیما برای خانم فرهاد فرستاد، درخواست كردند كه ایشان برای مذاكره در این مورد به صداوسیما مراجعه كنند لذا هر چند این مكاتبه از طرف اینجانب صورت گرفته بود و بایستی من طرف مذاكره می‌بودم، صداوسیما نامه را مستقیما برای خانم گلفام فرستاد.

وكیل مدافع خانواده "فرهاد" گفت: ما با ارسال اظهارنامه قانونی از سازمان صداوسیما درخواست كرده بودیم كه بدون هماهنگی با خانم پوران گلفام و همچنین وكیل برادر و خواهر "فرهاد"، هیچ اقدامی به عمل نیاورد و صداوسیما آهنگی از او پخش نكنند.

نیكبخت اظهار كرد:‌ به دنبال این نامه در اواخر زمستان 87 جلسه‌ای در اداره‌كل حقوقی صداوسیما برگزار كردیم و در آن كارشناسان حقوقی اداره با حسن نیت از ما خواستند كه پیشنهادات خود را اعلام كنیم، لذا خانم گلفام و آقای كاشی‌گر با مشورت و همراهی با كارشناسان مركز موسیقی ایران و دوستانی كه در این مورد صاحب‌نظر بودند یك پیشنهاد معقول را در این مورد به اینجانب ارائه كردند و من نیز این پیشنهاد را طی نامه‌ای به صداوسیما ارسال كردم.

وی افزود: اگر قبلا صداوسیما به نامه‌های ما حداقل از طریق مكاتبه یا تلفن به خانم گلفام پاسخ می‌داد متاسفانه این بار اصلا جوابی داده نشد و من چون چنین وضعی را پیش‌بینی می‌كردم همه مكاتبات را از طریق پست سفارشی انجام دادم تا صداوسیما مانند الان كه پخش آهنگ‌های فرهاد را انكار می‌كند، بعدا نگوید مكاتبه‌ای انجام نشده است.

وكیل مدافع خانواده "فرهاد" با بیان اینكه ما مجبور شدیم علیه صداوسیما شكایت كنیم، گفت: خانواده فرهاد نظر به مساله مادی ندارند ولی قبل از هر چیز آنچه كه از همه بیشتر اهمیت دارد احترام به قانون و حفظ حقوق دیگران است زیرا مطمئنم صداوسیما تنها در مورد فرهاد این اقدام را نمی‌كند بلكه در مورد همه هنرمندان در رشته‌های مختلف ـ چه آنها كه زنده‌اند و چه آنها كه فوت كرده‌اند ـ همین اقدام را می‌كند و بالاخره كسی باید در این زمینه متوسل به قانون شود.

نیكبخت با بیان اینكه به همین جهت هم ما شكایت كردیم و هنوز هم نظر خانواده فرهاد همان نظر قبلی است، ادامه داد: می‌توان این موضوع را با مذاكره و جلب نظر كارشناسان مركز موسیقی ایران و ریاست محترم این مركز با تعیین حق و حقوق خانواده فرهاد در مورد پخش آثار او حل و فصل كرد.

وی اظهار كرد:‌ البته خود ما از اینكه مردم ما ممكن است از شنیدن صدای فرهاد محروم شوند ناراحتیم و امیدواریم صداوسیما نه تنها به این خاطر بلكه در همه موارد با رعایت قانون عمل كند نه اینكه مانند نوار فروشان غیرقانونی و یا كسانی كه سی‌دی‌ها را كپی می‌كنند آثار فرهاد و سایر هنرمندان كشور را بدون حفظ حقوق آنان پخش كنند.

مقبره مرحوم فرهاد مهراد

وكیل مدافع خانواده "فرهاد" همچنین گفت كه پس از صدور دستور موقت از سوی شعبه 80 دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی شهید صدر تهران، این شعبه برای ورود به ماهیت این پرونده وقت رسیدگی در مهرماه سال جاری تعیین كرده است.

نیكبخت تصریح كرد: سازمان صداوسیما در لایحه‌ای كه به تاریخ 91/4/19 تسلیم دادگاه كرده از اصل انكار كرده است كه كانال‌های صداوسیما، صدا و آهنگ‌های فرهاد را منتشر می‌كند لذا من در اینجا از همه مردم تقاضا دارم چنانچه لازم باشد و درخواست شد برای ادای شهادت در مورد اینكه چه زمان‌هایی آثار فرهاد از صداوسیما پخش شده و آنها را شنیده‌اند در دادگاه حضور یابند.

وی افزود: خوشبختانه در این مدت ده‌ها مورد با ذكر روز، ساعت و حتی دقیقه و نام، پخش آثار فرهاد از صداوسیما به ما اطلاع داده شده است و من از اینكه صداوسیما چنین موضوعی را منكر می‌شود تاسف می‌خورم.

به گزارش ایسنا، نیكبخت هم‌چنین در مورد صحبت‌های مطرح شده پیرامون "موسسه خانه فرهاد" گفت: یكی از شركای "موسسه خانه فرهاد" اظهاراتی چه علیه خانواده فرهاد و چه علیه من یا آقای كاشی‌گر مطرح كرده است كه ما در این مورد سكوت كردیم و نمی‌خواستیم به این موضوعات پاسخ دهیم ولی برای اطلاع شما به استحضار می‌رسانیم كه در 22 اردیبهشت 88 مطابق حكمی كه از شعبه 109 دادگاه حقوقی مجتمع قضایی عدالت صادر شد و اتفاقا ریاست آن مجتمع تصدی پرونده را به عهده داشتند حكم به انحلال موسسه فرهنگی هنری خانه فرهاد داده شد و دیگر چیزی به نام موسسه فرهنگی هنری خانه فرهاد وجود ندارد.

وی ادامه داد: لذا هر یك از اعضای آن موسسه ادعایی در این مورد داشته باشند از پایه بی‌اساس است زیرا چنین موسسه‌ای منحل اعلام شده و حكم دادگاه هم قطعی شده است. لذا هرگونه ادعایی به هر جهت و به هر نامی و با هر انگیزه و داعیه‌ای به نام "موسسه فرهنگی و هنری خانه فرهاد" در مجامع توسط اعضای سابق موسسه مطرح شود غیرقانونی است و در حال حاضر همه اموال و یادگارهای فرهاد در موزه سینما و در تشكیلاتی به نام خانه فرهاد ـ بدون اینكه عنوان موسسه فرهنگی و هنری داشته باشد ـ تجمیع شده و حفظ می‌شود.

وكیل مدافع خانواده "فرهاد" اظهار كرد: امسال نیز به علت همزمانی سالگرد فوت فرهاد با تشكیل اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها و نزدیكی باغ فردوس به محل اجلاس، این مراسم به روز شنبه چهارم شهریور ماه سال جاری موكول شده است و من از طرف خانواده فرهاد مراتب سپاسگزاری خود را از مسئولین موزه سینما به ویژه استاد ارجمند جناب آقای عزت‌الله انتظامی اعلام می‌كنم./ایسنا