فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

هفت کارگردان سینما که خودکشی کردند


تونی اسکات کارگردان فیلم‌های «تاپ گان» و «روزهای تندر» که روز یکشنبه درگذشت، یکی از چند کارگردان معروف دنیای سینماست که به دلایل مختلف خودکشی کرده‌اند.

خبرآنلاین: تونی اسکات کارگردان فیلم‌های «تاپ گان» و «روزهای تندر» که روز یکشنبه درگذشت، یکی از چند کارگردان معروف دنیای سینماست که به دلایل مختلف خودکشی کرده‌اند.  

        

مکس لندر (1925-1883) / بازیگر، کارگردان، فیلمنامه‌نویس و تهیه‌کننده معروف سینمای فرانسه در دوران صامت. او دچار افسردگی مزمن و بیمارهای دیگر بود. او پس از مشاهده ترس و وحشت در دوران جنگ اول جهانی در خط مقدم نبرد، بیش از پیش در افسردگی غرق شد.

 لندر سال 1923 با هلن ژان پیترز که 18 سال داشت ازدواج کرد. این دو یک بار در سال 1924 با هم اقدام به خودکشی کردند که موفق نشدند، اما دفعه دوم در سال 1925 موفق شدند. او در زمان مرگ 41 ساله بود. لندر با اینکه شهرت چارلی چاپلین و باستر کیتن را نداشت، اما در سینمای کمدی به اندازه آن‌ها تاثیرگذار بود.





جیمز ویل (1957-1889) / کارگردان تحسین‌شده بریتانیایی که خالق آثار کلاسیک چون «فرانکنشتین» و «عروس فرانکنشتین» بود. او در سال 1956 دچار حمله قلبی شد و پس از آن افسرده بود. ویل با غرق کردن خود در استخر خانه‌اش، خودکشی کرد.

 او در زمان مرگ 67 ساله بود. تا سال‌ها تصور می‌شد ویل در اثر یک اتفاق مرده، اما بعدها یادداشت خودکشی او را نزدیکانش منتشر کردند. سال 1998 فیلم «خدایان و هیولاها» براساس زندگی ویل ساخته و ایان مکلن برای بازی در نقش او نامزد جایزه اسکار شد.





دبلیو.اس. ون دایک (1943-1889) / وودی ون دایک یکی از کارگردان‌های محبوب کمپانی متروگلدوین‌ مه‌یر بود. او برای کارگردانی «تَرکه مرد» در سال 1934 نامزد جایزه اسکار شد. از دیگر فیلم‌های معروف او «تارزان، مرد میمونی»، «ملودرام منهتن» و «سان فرانسیسکو» هستند.

ون دایک پس از ساخت «سفر با مارگارت» (1942) خودکشی کرد. او در زمان مرگ با سرطان و بیماری‌های قلبی دست و پنجه نرم می‌کرد. ون دایک در زمان مرگ 53 ساله بود. مطبوعات هرگز شیوه خودکشی او را فاش نکردند.





ریچارد کویین (1989-1920) / کویین ابتدا بازیگر بود. او در دهه 1950 به فیلمسازی روی آورد. او با کیم نوواک بازیگر فیلم «سرگیجه» دوست صمیمی بود و چند فیلم با بازی او ساخت؛ از جمله «ناقوس، کتاب و شمع»، «غریبه به هنگام ملاقات» و «صاحبخانه بدنام».

یکی از فیلم‌های معروفش «وقتی پاریس می سوزد» بود. آخرین فیلم کویین «زندانبانِ زندا» با بازی پیتر سلرز در سال 1979 بود. او دچار افسردگی و بیماری‌های دیگر بود و با شلیک گلوله خود را کشت. او هنگام مرگ 68 ساله بود.





دونالد کمل (1996-1934) / کارگردان اسکاتلندی که همراه نیکلاس روگ فیلم پیشرو و در عین حال مهجور «پرفورمنس/اجرا» را در سال 1970 با شرکت جیمز فاکس و میک جگر ساخت.

 کمل کارگردان «بذر شیطان» با بازی جولی کریستی و «سفیدی چشم» یک تریلر ترسناک متفاوت محصول سال 1987 بود. آخرین فیلمش «روی وحشی» بود که بدون اجازه او راهی تلویزیون شد. دوستانش می‌گویند تدوین مجدد همین فیلم بدون اجازه او موجب شد افسرده شود و در نهایت در 62 سالگی با شلیک گلوله خودکشی کند.





ماریو مونیچلی (2010-1915) / یکی از بزرگترین کارگردان‌های سینمای ایتالیا که دو بار هم نامزد جایزه اسکار شد. معروف‌ترین فیلم‌هایش «یک بورژوای کوچک کوچک» ، «دوستان من» و «جنگ بزرگ» و چند فیلم با بازی توتو هستند. او همچنین یکی از چهره‌های شاخص جشنواره‌های سینمایی بود.

مونیچلی با «جنگ بزرگ» جایزه شیر طلایی جشنواره ونیز را برد و سه بار هم در جشنواره فیلم برلین برنده جایزه خرس نقره‌ای بهترین کارگردانی شد. مونیجلی استاد ترکیب طنز با درام تلخ بود. مونیچلی هنگام خودکشی 95 ساله بود. او با پریدن از پنجره اتاق یک بیمارستان خودش را کشت. مونیچلی تنها چند روز قبلش متوجه شده بود دچار سرطان پروستات شده است.





تونی اسکات (2012-1944) / برادر کوچکتر ریدلی اسکات که برعکس برادرش چندان محبوب منتقدان نبود، اما فیلم‌هایش اغلب در گیشه موفق بودند. او در ساخت اکشن‌های خوش‌ساخت مهارت داشت. «تاپ گان»، «پلیس بورلی هیلز 2»، «روزهای تندر»، «رمانس واقعی»، «دشمن ملت»، «جاسوس بازی» و «مردی در آتش» برخی از فیلم‌های او بودند. او سهم مهمی در ستاره شدن تام کروز داشت که در «تاپ گان» برای او بازی کرد.

 کروز پس از مرگ اسکات گفت: «او کارگردان خلاقی بود که تاثیرش بر سینما باقی می‌ماند.» اسکات با پرت کردن خود از بالای یک پل در لس‌آنجلس در 68 سالگی خودکشی کرد، پلی که محل فیلمبرداری صحنه‌های هیجان‌انگیزی در فیلم‌های «سریع و خشمگین»، «سرقت در 60 ثانیه»، «فرشتگان چارلی» و «زندگی و مرگ در لس‌آنجلس» بود. دلیل خودکشی اسکات هنوز مشخص نیست.


ویدیو مرتبط :
کارگردان سینما و ضرورت تماشای ارغوان

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

خودکشی دختری که اسیر بازیگر سینما شد



 

 

 

 

خودکشی دختری که اسیر بازیگر سینما شد

 

 

کیهان:یكی دم از ضرورت ارتقا و اعتلای سینمای ملی با دعوت از این هنرپیشه معلوم الحال می زند! و دیگری جامعه هنری ما را پر از آنجلیناجولی و نسخه های بالاتر از آن می داند كه قابل صادر كردن به كشورهای دیگر هم هستند و شاهد مثال هم می آورد.

 

 

اما در همین هیاهو و صرفنظر از اظهارات متفاوت و بعضا متناقض افراد، نگاهی واقع بینانه، حقایق تلخی را آشكار می كند. حقایقی كه از شدت زشتی و هولناكی نمی توان دامن رسانه را به بیان آنها آلود. اما فقط به عنوان یك نمونه و بصورت كاملا محدود، به یكی از آخرین فجایعی كه در اثر بها دادن و الگوسازی از برخی هنرمندان بی هنر كه هنری به جز ابتذال و نكبت و پلشتی ندارند، اشاره می شود تا امكان قضاوت بهتری برای مردم فراهم گردد. هر چند به نظر می رسد جامعه به حد كافی از برخی از این قشر هنرنمایان فاسد كه آبروی جامعه هنری را به یغما برده اند شناخت دارد.

در اسفند ماه 89، «...» دختر جوانی كه قریحه نوشتن داشت با راهنمایی یكی از دوستانش و به منظور نوشتن زندگی نامه یكی از بازیگران معروف تلویزیون و سینما، پا به عرصه ای خطرناك می گذارد. اولین دیدار وی با آقای «ر» در سعادت آباد و سر صحنه فیلمبرداری یك سریال تلویزیونی است. آقای «ر» از پیشنهاد وی استقبال می كند و توسط فردی به نام «م-ب» كه ظاهرا مدیر برنامه ها و در اصل دلال و كار چاق كن مفاسد اخلاقی وی است، ترتیب ملاقات های بعدی داده می شود. دیدارهای بعدی البته نه در صحنه فیلمبرداری كه در دفتر كار آقای «ر» به اصطلاح هنرمند در پشت درهای بسته است.

چیزی نمی گذرد كه هنرپیشه معروف پس از مدتی نقش بازی كردن، چهره پنهان و پلید خود را نشان می دهد و به دختر پیشنهاد ارتباط در مقابل نگارش زندگی نامه اش و حتی ایفای نقش هنری را می دهد! بقیه ماجرا گفتنی نیست هر چند كه به سادگی می توان آن را حدس زد. اندكی بعد خانواده دختری كه هستی خود را از كف داده، از این واقعه هولناك باخبر می شوند. آقای هنرمند و كارچاق كن او «م-ب» ترفندها و نقشه های زیادی به كار می برند تا خانواده دختر اقدامی نكنند از تطمیع تا تهدید و حتی با اجرای نمایش خواستگاری «م-ب» از «...»! اما این ها هیچكدام به نتیجه نمی رسد. حتی «م-ب» برای اینكه حربه شكایت و پیگیری را از دست خانواده دختر خارج كند، در اقدامی شوم و غیرقابل باور، به «...» پیشنهاد می دهد كه با افراد دیگری رابطه برقرار كند تا با معرفی دختر به عنوان هرزه، آقای «ر» را از تعقیب مصون و یا بار مجازاتش را سبك كند!

«...» كه تازه به ماهیت شیطانی و كثیف این هنرمند و عواملش پی برده تصمیم به شكایت می گیرد. وی باخبر می شود كه آقای هنرمند! قبلا 2 بار به جرم حمل مقدار قابل توجهی موادمخدر دستگیر شده اما هر بار با جریمه هایی كمتر از دویست هزار تومان آزاد شده است! «...» كه دختری جوان است و خام و ناپخته و كم صبر و همه چیزش را از دست داده است و پیش خانواده نیز آبرویی ندارد، وقتی می بیند آقای «ر» هم از او سوءاستفاده كرده و هم درصدد تبدیل كردن وی به یك كالای جنسی و یك هرزه خیابانی است طاقتش را از كف می دهد چند بار اقدام به خودكشی و فرار می كند اما هر بار به نحوی معجزه آسا نجات پیدا می كند.

درنهایت صبح یكی از روزهای سرد پاییز 90 وقتی احساس می كند دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد، در نهایت استیصال و ناامیدی از احقاق حق خود به شكلی دردناك به زندگی اش خاتمه می دهد.

این درحالی است كه آقای هنرمند و مدیر برنامه هایش «م-ب» در شمال كشور مشغول خوش گذرانی و حضور به اصطلاح هنرمندانه! در مقابل دوربین یك اثر هنری! جدید هستند! در كارنامه سیاه آقای هنرمند اعمال ننگین و شنیع زیادی است كه قلم از نوشتن آن شرم دارد. اعمالی كه دختر 20 ساله این ماجرا با برخی از آنها روبه رو شده بود و نام برخی از قربانیان آن را هم عنوان كرده بود افرادی مثل (ن-ح) - (س - سا)- (ع و...)- اكنون این پرسش تلخ و بی جواب ذهن را می آزارد كه چرا افرادی نظیر این آقای هنرمند با این همه سوابق ننگین و همسرش هـ (كه از مروجین اصلی شیطان پرستی در كشور بوده و در پوشش موسسه ای به اصطلاح فرهنگی جمع زیادی از دختران و پسران این مرزوبوم را منحرف و بی حیثیت كرده) هنوز آزادانه به زندگی عادی خود مشغولند درحالی كه خانواده «...» دختر 20 ساله (و خانواده های دیگری مشابه او) در عزای فرزندانشان می سوزند و از ترس آبرویشان دم نمی زنند؟! حالا بار دیگر می توان به بخش اول این نوشتار بازگشت! با وجود چنین افرادی- كه آبروی جامعه هنری را برده اند- نیازی به دعوت از هنرپیشه فاسدی مثل «آنجلینا جولی» احساس می شود!؟

¤ مشخصات كامل دختر متوفی و هویت و سابقه هنرپیشه مورد اشاره همراه با اسناد مربوطه برای پیگیری مراجع قضایی و مراكز ذی صلاح محفوظ است ضمن آن كه در این خصوص قبل خودكشی دختر یاد شده شكایت از جانب وی و خانواده اش در یكی از شعب دادگاه مطرح شده بود..../کیهان