فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

هانیه توسلی: روی صحنه احساساتی می‌شوم



 اخبار ,اخبار فرهنگی,مصاحبه با هانیه توسلی

اخبار فرهنگی - هانیه توسلی: روی صحنه احساساتی می‌شوم

«هانیه توسلی» گرچه در سینما پركارتر بوده و عموم علاقه‌مندان به هنرهای تصویری او را به عنوان بازیگر سینما و تا حدودی تلویزیون می‌شناسند ولی او تجربه‌های گرانقدری هم در تئاتر داشته است كه بی‌شك همان تجربه‌ها امروز از توسلی بازیگری درجه یك ساخته است.

«هانیه توسلی» گرچه در سینما پركارتر بوده و عموم علاقه‌مندان به هنرهای تصویری و نمایشی او را به عنوان بازیگر سینما و تا حدودی تلویزیون می‌شناسند ولی او تجربه‌های مهم و گرانقدری هم در تئاتر داشته است كه بی‌شك همان تجربه‌ها امروز از توسلی بازیگری درجه یك ساخته است. مقوله تئاتر برای این بازیگر، یك فعالیت هنری جدی است كه با وجود فضای نامطلوب اقتصادی، همیشه از پیشنهادهای خود در این زمینه استقبال می‌كند.

 

با این حال، به خاطر وسواس و سختگیری‌اش در انتخاب نمایش‌ها و نقش‌ها، او دیر به دیر بر صحنه تئاتر ظاهر می‌شود. این شب‌ها آخرین تجربه تئاتری او با نام «قرار» به كارگردانی «سیامك احصایی» در تالار حافظ اجرا می‌شود یك نمایش واقع‌گرا با روایت و ماجرایی تلخ و غافلگیركننده. هانیه توسلی برای بازی در این نقش، تندیس بهترین بازیگر زن را از جشنواره سی‌ویكم تئاتر فجر دریافت كرد. به بهانه اجراهای «قرار»، ما هم قراری با توسلی گذاشتیم و پای حرف‌هایش درباره این نمایش و حرفه بازیگری‌اش نشستیم.

 

در میان انبوه تجربه‌ها و بازی‌های شما در سه مدیوم سینما، تلویزیون و تئاتر، بیش از همه در نقش‌های ملودرام، رمانتیك و عاشقانه دیده شده‌اید. این اتفاق آگاهانه و بر حسب علاقه خودتان است یا ناخواسته و بر اساس پیشنهادهایی كه به شما می‌شود؟

خیلی موافق دیدگاه شما نیستم كه كارهایی را قبول كرده‌ام كه دُز عاشقانه‌شان بالا بوده است. این یك تحلیل است كه باید مفصل بررسی شود تا ببینیم چه كسی بازیگر نقش‌های رمانتیك هست و چه كسی نیست. معیار من برای انتخاب هر كاری، در هر سه مدیوم سینما، تئاتر و تلویزیون، متن است. این متن است كه می‌گوید بروم سر كاری یا نروم، آیا نقش را دوست دارم یا ندارم؟

 

نمایشنامه «قرار» چه زمانی به شما پیشنهاد شد و چقدر به معیارهای‌تان برای بازی در این كار نزدیك بود؟
دی ‌ماه سال گذشته آقای احصایی با من تماس گرفتند و گفتند كه كاری برای جشنواره تئاتر فجر دارند. آن زمان من در جریان فیلمبرداری «دهلیز» بودم. با آنكه زمان كارم بالا بود، بعد از فیلمبرداری می‌آمدم سر تمرین. البته ابتدا نقش مقابلم را «حبیب رضایی» بازی می‌كرد. در جشنواره تئاتر فجر اجرا رفتیم و یك سال بعد هم به اجرای عمومی آمدیم.

 

متن را خیلی دوست دارم به دلیل ویژگی خاص آن، یعنی دو زندگی را می‌بینید كه در ظاهر هیچ ربطی به هم ندارند، ولی بعد می‌بینید این آدم‌ها چقدر درد مشترك دارند. متن «قرار» ویژگی‌هایی دارد كه خیلی عادی نیست. كار خاصی است. باید خیلی آن را دوست داشته باشید تا بتوانید بازی كنید. اگر بازیگر با متن ارتباط برقرار نكند، نمی‌تواند آن را بازی كند.

 

 اخبار ,اخبار فرهنگی,مصاحبه با هانیه توسلی

 

در همكاری با سیامك احصایی، شنـاخت و پـیـش‌زمینه‌یی از كارهای ایشان داشتید كه بتواند به حضورتان در نمایش كمكی بكند؟
آقای احصایی را بیشتر بر مبنای كارهای طراحی صحنه می‌شناسم، چون در این حوزه خیلی فعالند. نخستین بار ایشان را در نخستین كار حرفه‌یی خودم دیدم. سریالی بود كه سال 79 بازی كردم و آقای احصایی طراح صحنه و لباس آن بودند. به خاطر شناختی كه از شخصیت ایشان داشتم و همچنین متن نمایشنامه، بازی در این كار را پذیرفتم اما تا جایی كه می‌دانم این نمایش ربطی به كارهای قبلی‌شان ندارد.

 

شیوه تمرین‌ها و پیشبرد تولید نمایش چطور بود؟ آیا از آغاز می‌دانستید قرار است در یك فضای كاملا رئالیستی كار كنید؟
متن نوشته شده بود، یعنی «قرار» از آن جنس نمایش‌هایی نبود كه یك متن كلی نوشته شود و بعد بر اساس بداهه‌سازی و در دل تمرین‌ها جلو برود. چارچوب متن و سیر اتفاقات مشخص بود. بر آن اصل كه اتفاقی این سوی صحنه می‌افتد و ماجرای دیگری آن سو، نمی‌شد روی تغییرات در چارچوب كلی مانور داد.

 

وقتی تمرین‌ها را شروع كردیم، آقای احصایی تا حدودی دكور را چیده بودند. نه به‌طور كامل اما برای اینكه تمرین‌های ما كامل باشد، مشخص شده بود كه چه وسیله‌یی كجاست. ایشان توضیح دادند می‌خواهند همه‌چیز رئال باشد. حتی اگر در نمایش غذا پخته می‌شود، در صحنه ببینیم كه زن نیمرو درست می‌كند و واقعا خورده بشود.

 

همه‌چیز رنگ و بوی واقعیت داشته باشد، ولی به هر حال من نظراتی روی متن داشتم كه در اجرای عمومی و تمرین‌هایی كه با علی سرابی داشتیم، وقت بیشتری بود كه بخواهیم تغییرات دیگری بدهیم، البته آن تغییرات خیلی محدود و در برخی جزییات بود، چون «طلا معتضدی» (نویسنده نمایشنامه) در تمرین‌ها كنار ما بود، با هم جلسه می‌گذاشتیم، طلا نظرات ما را می‌شنید و متن را دوباره می‌نوشت و می‌آورد، یعنی ما تغییرات را با كمك او انجام می‌دادیم.

 

خب با این توضیحات، اجرایی كه این شب‌ها می‌بینیم، با اجرای شما در جشنواره خیلی متفاوت است؟
اصلی‌ترین تفاوتش این است كه در جشنواره حبیب رضایی بازی می‌كرد و در اجرای عمومی، علی سرابی. هر دو بازیگر خوبی هستند اما حبیب رضایی خیلی دیالوگ‌ها‌ جنس خودش بود. علی سرابی هم الان دیالوگ‌ها را با جنس خودش ادا می‌كند. سرابی یك چیزهایی را تغییر داد تا دیالوگ‌ها راحت‌تر در دهانش بچرخد. یكی از تغییرات مهم این بود كه در اجرای قبلی، شغل زن مترجم بود و در حال ترجمه یك شعر بود. الان حس كردیم شاید لازم نیست این آدم حتما یك شغل روشنفكرانه داشته باشد. می‌تواند یك زن ساده و خانه‌دار باشد، ولی خیلی تاكید نكردیم شغل او چیست.

 

اشاره كردید به اینكه متن «قرار» متفاوت و جذاب بود. یادم هست كتابی را خوانده بودم به نام «آزادی فقط برای یك شب» نوشته «جانت وینترسن». خط كلی داستان، شباهت زیادی به نمایش «قرار» داشت. آن رمان روایت زنی بود كه هر شب از طریق نت‌بوك وارد فضای مجازی می‌شود و با كاربرهای اینترنتی گفت‌وگو و هر شب زندگی تازه‌یی را تجربه می‌كند. به نظرتان متن «قرار» چقدر از نظر ادبی و محتوا می‌تواند مخاطب امروز تئاتر را درگیر كند؟ضمن اینكه اتفاقا برخلاف نظر شما، فكر می‌كنم این نمایش پر از كلیشه‌های امتحان پس‌داده است اما با یك نگاه نو بازگو می‌شوند، بنابراین تماشاگر را پس نمی‌زند.
من آن رمان را نخوانده‌ام اما هر قصه‌یی این قابلیت را دارد كه به یك رمان شاهكار تبدیل بشود یا همین‌طور به یك فیلمنامه درجه یك یا یك سریال خوب و دیدنی. مهم آن قصه چهارخطی نویسنده نیست. مهم نوع پرداخت آن است. ممكن است یك قصه چهارخطی درجه یك تبدیل به یك فیلم سینمایی خیلی بد بشود، شاید هم یك شاهكار بشود.

 

من عاشق فیلم «لیلا»ی مهرجویی هستم و همیشه آن فیلم را مثال می‌زنم. می‌گویم شما وقتی قصه اولیه لیلا را می‌شنوید، سریال‌های درجه سه را به خاطر می‌آورد، ولی وقتی فیلم را می‌بینید، از نظر من بهترین فیلم سینمای ایران است چون پرداخت آن عجیب و متفاوت و شخصیت‌محور است. اینجا هم همان‌طور است. «قرار» تئاتری نیست كه بخواهد خیلی تماشاگر را هیجان‌زده كند یا بخنداند یا تصاویر عجیب به او نشان بدهد. «قرار» یك تئاتر قصه‌محور است. منتها ویژگی‌اش این است كه در دادن اطلاعات به تماشاگر، یك بازی راه انداخته است.

 

 اخبار ,اخبار فرهنگی,مصاحبه با هانیه توسلی

 

حس می‌كنم در ارائه اطلاعات كمی خست دارد.
نه، خست نیست. در واقع «قرار» تئاتری است بر مبنای اینكه اطلاعاتش را چگونه بدهد. اول نمایش یكباره نمی‌گوید اینجا دو خانه مجزاست یا این آدم‌ها بیمارند یا ... دوست ندارم من هم موضوع الان نمایش را لو بدهم.

 

ولی به نظرم از همان ابتدا بر اساس دكور خانه می‌شد فهمید كه اینجا دو خانه است.
بله اما خب بعضی از تماشاگران همین اصل ساده را هم متوجه نشده بودند. مدل نوشته‌شدن نمایشنامه جالب است. طوری اطلاعات را پخش كرده كه تماشاگر حدس بزند آیا این خانه همسایه است؟ یا در انتها متوجه می‌شویم آنچه این آدم‌ها را به هم وصل كرده، بیماریشان است.

 

به هر حال من «قرار» را خیلی دوست دارم. نمی‌گویم شاهكار است. قطعا این كار هم ایرادهای خودش را دارد، ولی یك تجربه نو است كه می‌تواند بعضی شب‌ها به خاطر بازی‌های به‌شدت وابسته به حس بازیگران و حتی تماشاگران، ریتم در آن بیفتد یا اجرا سرد بوده، ولی بیشتر شب‌ها اجراهای خیلی گرمی داشته‌ایم. نفس تماشاگر را حس می‌كنیم و می‌فهمیم كه تاثیر گذاشته‌ایم.

 

به لحاظ منطق داستانی، چقدر با اتفاقی كه برای شخصیت‌ها می‌افتد، موافقید؟آیا به آنها برای اجرای تصمیم نهایی‌شان حق می‌دهید؟
بله، من خیلی به آنها حق می‌دهم. همیشه می‌گویم اگر یك بیماری لاعلاج داشته باشم و بدانم درمان قطعی ندارد و قرار است درد بكشم، ترجیح می‌دهم بمیرم. اصولا مشكلی با مرگ ندارم. مرگ برای من اتفاق جذاب و شیرینی است. وقتی كسی در این موقعیت قرار می‌گیرد، آدمی است كه دیگر چیزی ندارد.

 

مادر این زن آلزایمر دارد، برادرش كنار او نیست، چون از جای دیگری برای او خرمالو فرستاده، دخترش از او دور است و حتی نمی‌تواند با او حرف بزند، از همسرش جدا شده و غیره. یعنی چیزی برای از دست‌دادن ندارد و ما شاهد روزی هستیم كه آنها با هم قرار گذاشته‌اند به كارهای معمول‌شان برسند و در نهایت به قرار قبلی‌شان عمل كنند. من این را درك می‌كنم، چون غیرمنطقی نیست.

 

البته در طول نمایش هیچ اثری از ناامیدی در این شخصیت نمی‌بینیم یعنی آن چیزی كه تماشاگر را مجاب كند این زن از زندگی خسته شده و به پوچی رسیده.

 

خب این وضعیت را در شخصیت مرد می‌بینید؟!
نه، در رفتارهای شخصیت مرد هم نمی‌بینیم.

 

برای اینكه اصلا قرار نبوده این‌گونه باشد. در حرف‌هایی كه با آقای سیامك احصایی زدیم، می‌دیدم از اول دل‌شان نمی‌خواست این‌طور باشد كه یك زن و مرد خیلی غمگین و افسرده را ببینیم. طبیعی است كه آن وقت می‌شد انتهای نمایش را حدس زد. دیگر جذابیتی هم نداشت اما این زن و مرد از كاری كه می‌كنند، راضی هستند. حس می‌كنم آن زن با خوشحالی و رضایت این تصمیم را می‌گیرد ...

 

و انگار این قرار هم خیلی وقت پیش گذاشته شده.
بله، آنها مدت‌ها پیش قرار گذاشته بودند یك روز این كار را بكنند، برای اینكه بیماری او درمان ندارد. هیچ امیدی هم در زندگی‌شان وجود ندارد. ممكن است هر دو 10 روز دیگر بمیرند و چون می‌خواهند مرگ‌شان با هم باشد، این قرار را می‌گذارند.

 

اما در شخصیـت زن، گاهی كدهایی از این ناامیدی را می‌بینیم. مثلا به فكر فرو می‌رود، نگران است یا بغض می‌كند و ...
بله، اغلب شب‌ها خودم خیلی احساساتی می‌شوم و با وجودی كه این نمایش كار بدنی سنگین ندارد و بیشتر كار حسی است، وقتی اجرا تمام می‌شود، واقعا احساس می‌كنم یك كوه را جابه‌جا كرده‌ام. به لحاظ حسی و روحی خیلی خودم را درگیر نقش می‌كنم. البته به نظرم آن زن خیلی ناراحت است. در صحنه‌یی كه جعبه‌های كادو را باز می‌كند و می‌گوید «همان روزی كه جواب آزمایشم را گرفتم»، می‌بینیم كه خوشحال نیست. مرد به او می‌گوید «خب، چی دلت می‌خواد؟!».

 

ممكن است خوشحال نباشد، ولی ناامید هم نیست.
شاید ناامید شده و آن ناامیدی به یك تصمیم رسیده. حس می‌كنم رفتارشان منطقی است. یعنی آن ناامیدی شاید الان در وجود او به یقین نشسته و نمی‌خواهد دوباره راجع به آن بحث كند كه آیا این كار را بكنم یا نكنم.

 

خانم توسلی، شخصیتی كه شما ایفا می‌كنید، دیالوگ‌های خیلی كمی دارد و مجبورید بیشتر به بازی با چهره و میمیك‌تان متكی بشوید. از این نظر چه حسی نسبت به نقش داشتید؟
خب خیلی كار سختی بود اما تا یك‌سوم نمایش به این صورت است. در ادامه می‌بینیم كه این دو شخصیت از طریق تلفن و هدست با هم حرف می‌زنند...

 

كاش نمایش كمی زودتر رسیده بود به این ماجرا. خیلی طول می‌كشد تا «قرار»، تماشاگر را درگیر داستان كند، در حالی كه باید احساسات، تماشاگر را به وسیله دیالوگ‌ها به بازی بگیرد تا بداند چه اتفاقاتی در زندگی آن آدم‌ها افتاده اما خیلی دیر به چنین نقطه‌یی می‌رسد.

با این دیدگاه موافقم و به آقای احصایی هم گفتم كه به نظرم نمایش دیر شروع می‌شود، ولی در شب نخستین اجرای نمایش، بچه‌هایی كه در سالن بودند، می‌گفتند داریم كشف می‌كنیم این كیست، آن یكی دارد چه كار می‌كند؟خیلی‌ها هم مخالف نظر من را داشتند و من هم پذیرفتم. مدت صحنه اول، زمانی كه خرمالوها می‌آید و من شروع به حرف‌زدن با برادرم می‌كنم، فكر می‌كنم شش دقیقه است. یعنی فقط شش دقیقه طول می‌كشد تا ماجرای خرمالو و تلفن را ببینیم. فكر می‌كردیم این چند دقیقه سكوت كسی را اذیت نمی‌كند.

 

 اخبار ,اخبار فرهنگی,مصاحبه با هانیه توسلی

 

شما معمولا بازیگر سختگیری هستید. در انتخاب كارها باید ویژگی‌هایی وجود داشته باشد تا حضور در یك نمایش را بپذیرید. در مسیر «پروفسور بوبوس» تا «آمدیم، نبودید، رفتیم» و «جیره‌بندی پر خروس برای سوگواری»، شكل كارهایتان به لحاظ طبقه‌بندی ژانر خیلی فرق دارند. شما به عنوان بازیگری كه تحصیلات تئاتری دارید و در عرصه‌های سینما و تلویزیون كار كرده‌اید، چه ملاك و معیارهایی در عرصه تئاتر برایتان اهمیت دارد؟تناسب این كارها در كنار هم چیست؟
خب نمی‌توانم بگویم این كارها چه تناسبی با هم دارند یا من بازیگر، فقط كارهای این مدلی بازی می‌كنم. به عنوان بازیگری كه خیلی سال پیش، یعنی در 17 ‌سالگی تئاتر را شروع كردم، عاشق تئاتر بودم، ولی وقتی وارد سینما شدم، بازیگری در سینما خیلی بیشتر وقتم را گرفت. درباره تئاتر گاهی وقت‌ها با پیشنهادهای زیادی مواجه می‌شوم. مثلا امسال هشت پیشنهاد تئاتری داشتم كه كارگردان سه موردش را نمی‌شناختم.

 

جوان‌هایی با تجربه‌های اول‌شان بودند اما برای انتخاب یك نمایش از میان این همه، اول سراغ پیشنهادی می‌روم كه متنش را دوست داشته باشم یا بازی در آن نقش قلقلكم بدهد. مثل همكاری‌ام با آروند دشت‌آرای كه وقتی متن را خواندم، حس كردم این نقش را می‌توانم طوری بازی كنم كه تا به حال در هیچ نقشی این‌گونه نبوده‌ام. آن نقش یكی از كارهایی بود كه خیلی دوست داشتم، گرچه آن كار خیلی خوب دیده نشد.

من در انتخاب نقش‌ها، به‌دنبال این هستم كه یك تجربه جدید بازیگری برایم باشد. مهم نیست آن نقش مبهم هست و این یكی نیست. برای من، چالش بازیگری جذابیت و اهمیت دارد.

 

یعنی سبك‌های متفاوت تئاتر برای شما فرقی ندارد.
بله، ممكن است الان بروم یك كار كمدی بازی كنم، بعد بروم سراغ یك كار به‌شدت غمگین. به لحاظ بازیگری باید برایم جذاب باشد. نه تنها درباره تئاتر، در عرصه سینما و تلویزیون نیز همین‌طور است. اگر الان به من یك فیلمنامه كمدی پیشنهاد بشود، می‌توانم خیلی خوب بازی كنم اما در كنارش، فیلم دهلیز را هم دارم.

 

برای انتخاب اثر، به ژانر فكر نمی‌كنم، ولی این نكته درباره یكسری از بازیگران حرفه‌یی تئاتر كه خودشان گروه دارند و هر سال تئاتر كار می‌كنند، شاید خیلی سیستماتیك‌تر جواب بدهد به این سوال. من بازیگر مداوم تئاتر و عضو ثابت هیچ گروهی نیستم. بنابراین نقشی كه قرار است بازی كنم، برایم خیلی اهمیت دارد.

 

الان هم به اندازه سابق و زمان ورودتان، تئاتر را دوست دارید؟چون بازیگرانی كه از سینما وارد فضای تئاتر می‌شوند، به خاطر شرایط تئاتر كه پول ندارد یا همیشه مشكل سالن هست، زیاد دوام نمی‌آورند.
تئاتر واقعا مشكل دارد اما خب بله، من تئاتر را دوست دارم یعنی وقتی اجرا می‌روم، اینكه برای یك مدت مشخص باید هر شب بیایی به یك سالن و تماشاگر بیاید به سالن و تو بیایی بازی كنی، این ارتباط مستقیم واقعا لذت‌بخش است. بله، دستمزد تئاتر خیلی كم است، تازه اگر همان مبلغ كم پرداخته شود. من سر كاری بودم كه سه ماه تمرین كردیم. برای رفت و آمدمان و پنجاه شب اجرا، دستمزدی كه به ما دادند، پول بنزین اتومبیلم كه سه ماه تا تالار وحدت رفتم، نمی‌شد، ولی الان كه درباره آن نمایش حرف می‌زنیم، می‌گویم من آن نقش را خیلی دوست داشتم!
اخبار فرهنگی - روزنامه اعتماد


ویدیو مرتبط :
هانیه توسلی- از سیر تا پیاز هانیه توسلی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تاب‌بازی طناز طباطبایی و هانیه توسلی روی صحنه + عکس



 

 

طناز طباطبایی و هانیه توسلی

 

هانیه توسلی و طناز طباطبایی این روزها در حال بازی در نمایش «کمی بالاتر» هستند که از چندی پیش در تالار تازه افتتاح شده حافظ روی صحنه است.

 

به گزارش خبرآنلاین ، این دو بازیگر جوان سینما ، تلویزیون و تئاتر ایران که مسیرهای متفاوتی را در بازیگری پیموده‌اند ، در تازه‌ترین نمایش آروند دشت‌آرای به هم رسیده‌اند .
توسلی که دانش آموخته ادبیات نمایشی از دانشکده هنر و معماری است ، سال 1379 کارش را با بازی در تئاترهای دانشجویی شروع کرد و در ادامه با نمایش «باله روی بطری‌های بی‌معنی» (لیلی تاج ) ، «پدر دوست داشتنی» (سعید پورشعبانی) و «پدر» (نصرالله قادری) ، تجربه های موفقی را پشت سر گذاشت .

 


او بعد از تثبیت در عرصه تئاتر با فیلم کوتاه روی جاده نمناک (مهدی کرم‌پور) و سریال غریبه (جواد اردکانی) وارد عرصه سینما شد و خیلی زود در سال 1380 با فیلم «شام آخر» فریدون جیرانی به شهرت رسید . از دیگر فیلم های این بازیگر می توان به «گاهی به آسمان نگاه کن » (کمال تبریزی ) ،«شب‌های روشن » (فرزاد موتمن)، «یک شب» (نیکی کریمی) و «کافه ستاره » (سامان مقدم) اشاره کرد . مجموعه های تلویزیونی «وفا» (محمدحسین لطیفی) و «میوه ممنوعه » (‌حسن فتحی) نیز از کارهای موفق هانیه توسلی هستند .

 


با وجود موفقیت در سینما و تلویزیون، توسلی هیچ گاه صحنه تئاتر را ترک نکرد و چندی است که در این عرصه پرکار تر نیز شده است . نمایش‌های «قرمز و دیگران» (محمد یعقوبی) ، «گل‌های شمعدانی» (محمد یعقوبی) و «پروفسور بوبوس» (آتیلا پسیانی) از مهمترین کارهای صحنه ای این بازیگر به شمار می آیند .
طناز طباطبایی هم اگر چه دانش آموخته تئاتر است ، اما شروع بازیگری اش از سینما و تلویزیون بود و در همین عرصه به شهرت رسید .
«دیشب بابا تو دیدم آیدا »(رسول صدرعاملی)، «شب زده » (فرزاد موتمن) ،«مرهم»(علیرضا داودنژاد) و«گزارش یک جشن» (ابراهیم حاتمی کیا) از مهمترین فیلم های طباطبایی هستند . «در چشم باد» ( مسعود جعفری جوزانی ) و «میوه ممنوعه» ( حسن فتحی ) هم از معروف ترین کارهای تلویزیونی این بازیگر به شمار می آیند .

 


با این که طناز طباطبایی در کارنامه هنری خود ، حضور پر رنگی بر صحنه تئاتر نداشته است ، اما گویا امسال قصد دارد جبران مافات کند . او ابتدای سال در نمایش «درس» (داریوش مهرجویی) ظاهر شد و این شب ها در نمایش « کمی بالاتر » (آروند دشت آرای) بازی می کند . همین نمایش است که برای اولین بار او و هانیه توسلی را که در چند فیلم و سریال هم بازی بوده اند ، برای نخستین بار روی صحنه تئاتر در کنار هم قرار داده است . دیگر بازیگران این نمایش ، خسرو احمدی، بیژن افشار، رویا تیموریان، سینا رازانی، امیرحسین رستمی، حبیب رضایی و رضا یزدانی هستند .

نمایش « کمی بالاتر » که در تالار حافظ روی صحنه است ، اگرچه با شروع جشنواره تئاتر فجر به طور موقت اجرایش را متوقف می کند ،اما از اواخر بهمن بار دیگر اجرایش را از سر می گیرد. بخش عمده ای از بازی های این نمایش در ارتفاع و روی تاب های بزرگی که از سقف آویزان شده اند انجام می گیرد .... / خبرآنلاین