فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

فیلم های دنباله دار غافلگیرکننده


دنباله سازی در هالیوود اتفاق جدیدی نیست اما بین این دنباله ها تفاوت هایی وجود دارد. فیلم هایی هم هستند که از ابتدا اصلا قرار نبوده دنباله دار باشند و اینکه دنباله ای برای آنها ساخته شده به واسطه نوعی غافلگیری تجاری و هنری بوده است.

روزنامه هفت صبح: دنباله سازی در هالیوود اتفاق جدیدی نیست اما بین این دنباله ها تفاوت هایی وجود دارد. برخی از فیلم های هالیوودی اساسا برای دنباله دار بودن ساخته می شوند. بهترین نمونه این آثار فیلم های ابرقهرمانی هستندن مثل سوپرمن، بتمن، اسپایدرمن و ... فیلم های اکشن پرسروصدا که احتمال موفقیت آنها از قبل تقریبا تضمین شده و انیمیشن ها و فیلم های ترساک نیز در همین رده قرار می گیرند مثل سری «جان سخت» یا انیمیشن «شرک» و «ماداگاسکار».

تکلیف برخی فیلم ها هم روشن است که باید دنباله دار باشند چون بر مبنای یک اثر ادبی دنباله دار ساخته شده اند مثل «ارباب حلقه ها» یا «هری پاتر» یا اینکه داستان آنها اصولا در یک فیلم تمام نمی شود مثل «جنگ ستارگان». اما فیلم هایی هم هستند که از ابتدا اصلا قرار نبوده دنباله دار باشند و اینکه دنباله ای برای آنها ساخته شده به واسطه نوعی غافلگیری تجاری و هنری بوده است.

پیش از طلوع/ غروب/ نیمه شب


یکی از بهترین نمونه های این قبیل دنباله های غیرقابل انتظار پیش از نیمه شب است که امسال روانه اکران شد. سال 1995 ریچارد لینکلیتر فیلم بسیار کم هزینه پیش از غروب را با بازی ایتن هاک و ژولی دلپی ساخت. فیلم داستان یک جوان آمریکایی و یک دختر فرانسوی است که در قطاری با یکدیگر ملاقات کرده و یک شب را به گشت و گذار در وین می گذرانند. این درام عاشقانه عملا فاق داستان است و شاید بتوان گفت هیچ اتفاق ویژه ای در طول فیلم رخ نمی دهد و کل فیلم حین راه رفتن و گفتگوی این دو نفر شکل می گیرد. با اینحال دیالوگ های بسیار عالی، استفاده استادانه از فضای شهر وین و تاکیدهای جذاب بر روابط انسانی در کنار بازی های خوب دو بازیگر اصلی پیش از طلوع را به فیلمی ماندگار تبدیل کرد.

فیلم های دنباله دار غافلگیرکننده

بعد از موفقیت هنری غافلگیرکننده فیلم، احتمال ساخت قسمت دوم مطرح شد. کارگردان و دو بازیگر اصلی در طی چند سال روی چند داستان محتمل کار کردندو حتی قرار بود دو سال بعد قسمت دوم ساخته شود اما به دلیل نبود امکانات مالی پروژه بایگانی شد. تا اینکه در سال 2004 یعنی 9 سال بعد قسمت دوم با عنوان پیش از غروب ساخته شد. داستانی که زندگی 9 سال بعد دو شخصیت اصلی را این بار در پاریس روایت می کند. فیلم دقیقا با همان رویکرد و حال و هوای فیلم نخست ساخته شد و توانست موفقیت بی نظیر فیلم نخست را تکرار کند.

در سال 2011 بحث ساخت قسمت سوم این مجموعه دوباره مطرح و دو سال بعد فیلم روانه اکران شد. بین فیلم دوم و سوم نیز دقیقا 9 سال فاصله وجود دارد و داستان زندگی دو شخصیت اصلی را بعد از 18 سال در یونان پی می گیرد. حال و هوای داستان و روند فیلم دقیقا مشابه دو فیلم قبلی است و حتی بیش از فیلم دوم با استقبال منتقدان روبرو شده است. در ادامه نگاهی خواهیم داشت به چند فیلم مطرح که دنباله هایی به همین شکل برای آنها ساخته شد.

1- سه گانه پدرخوانده ساخته فرانسیس فورد کاپولا


فرانسیس فورد کاپولا با اقتباس از رمان جنایی - مافیایی ماریو پوزو شاهکاری خلق کرد که می توان آن را در زمره 10 فیلم برتر تاریخ سینما قرار دارد. رمان پوزو بیش از ساخت فیلم سروصدای فراوانی به پا کرد و چنان در فرهنگ و ادبیات آمریکا موثر بوده که از آن با عنوان «تاثیر پدرخوانده» یاد می شود. بنابراین ساخت فیلمی برمبنای این اثر اصلا دور از ذهن نبود. از ابتدا فرانسیس فورد کاپولا مد نظر کمپانی پارامونت نبود و خودش هم به توصیه جورج لوکاس کارگردانی پدرخوانده را پذیرفت.

گرچه انتخاب کاپولا و بعدتر پاچینو با مخالفت های نسبتا زیادی همراه بود (چندین بار نزدیک بود هر کدام از این دو از کار اخراج شوند) اما به هر ترتیب کاپولا فیلمی بی نظیر ساخت که با استقبالی باورنکردنی از طرف مردم و منتقدان روبرو شده و جوایز اسکار بهترین فیلم، فیلمنامه و بازیگر نقش اول مرد را از آن خود کرد. پدرخوانده با بودجه شش و نیم میلیون دلاری تنها در آمریکا نزدیک به 135 میلیون دلار فروش داشت. موفقیت هنری و تجاری پدرخوانده در سال 1972 کاپولا و سران کمپانی پارامونت را به صرافت ساخت قسمت دوم آن انداخت.

فیلم های دنباله دار غافلگیرکننده

با توجه به اینکه پوزو و صرفا یک رمان برای پدر خوانده نوشته بود. در پدر خوانده دو کاپولا و پوزو (که با هم فیلمنامه را نوشتند) داستان دوران نوجوانی و جوانی دون کورلئونه را از کتاب اصلی اقتباس کرده و ادامه داستان فیلم را مستقل از رمان نوشتند.

پدرخوانده دو در سال 1974 روانه اکران شد و موفقیت فوق العاده فیلم نخست را تکرار کرد. بسیاری از منتقدان فیلم دو را حتی برتر از فیلم یک ارزیابی می کنند. فیلم توانست جوایز اسکار بهترین فیلم، کارگردان، فیلمنامه و بازیگر نقش دوم مرد را نیز از آن خود کند. گرچه فیلم فروش بسیار کمتری از فیلم نخست داشت و 57 میلیون دلار فروخت اما با توجه به بودجه 13 میلیون دلاری و فروش جهانی اش باز هم به موفقیت تجاری مطلوبی دست یافت.

با ساخت فیلم دوم به نظر می رسید پرونده ساخت فیلم های پدرخوانده بسته شده است. گرچه سران کمپانی پارامونت به طور مکرر از کاپولا می خواستند قسمت سوم این مجموعه را بسازد ولی او زیر بار نمی رفت. تا اینکه در سال 1990، عوارض شکست تجاری سنگین فیلم از صمیم لب (1982) کاپولا را وادار کرد در برابر اصرار مدیران پارامونت تسلیم شده و قسمت سوم پدرخوانده را نیز بسازد. در اینجا کل داستان بدون اتکا به رمان پوزو و صرفا در قالب فیلمنامه توسط کاپولا و بوزو نوشته شد. پدرخوانده 3 اما نه به لحاظ تجاری و نه هنری نتوانست موفقیت دو فیلم قبلی را تکرار کند. فیلم با بودجه 54 میلیون دلاری در آمریکا تنها 66 میلیون دلار فروخت. در عین حال فیلم نامزد هفت جایزه اسکار بود که برخلاف دو فیلم قبلی موفقیتی کسب نکرد.

2- سه گانه اوشن ساخته استیون سودربرگ


کارگردان خوشنام و مطرح هالیوود در سال 2001 فیلم شاد و سرخوش دار و دسته 11 نفره اوشن را ساخت که بازسازی فیلمی به همین نام (1960 ساخته لوئیس مایلستون) بود. گرچه آن فیلم قدیمی به لحاظ سینمایی اثر جدی و مهمی نبود، سودربرگ با حضور چندین ستاره مطرح و پولساز، بازسازی فاخر و در عین حال پرشر و شورتری از فیلم را روانه اکران کرد که با استقبال گرمی هم از جانب تماشاگران هم منتقدان روبرو شد. موفقیت این بازسازتی سودربرگ را به صرافت ساخت قسمت دوم آن انداخت.

فیلم های دنباله دار غافلگیرکننده

 قسمت دوم در سال 2004 با اضافه شدن چند ستاره دیگر ساخته شد. این فیلم در مقایسه با اثر قبلی با استقبال ضعیف تری روبرو شد اما همان مولفه های جذاب و بانمک فیلم نخست را به خوبی در خود جای داده بود. در نهایت سومین فیلم این مجموعه در سال 2007 اکران شد. فیلم سوم گرچه نسبت به فیلم دوم از سوی منتقدان مورد استقبال بهتری قرار گرفت اما در بین این سه فیلم از همه کمتر فروخت تا پرونده ساخت این مجموعه با همین فیلم بسته شد.

3- میراث بورن ساخته دیوید گیلوری


فیلم های جیسون بورن از جمله بهترین اکشن های چند سال اخیر هالیوود هستند که براساس سه گانه جیسون بورن نوشته رابرت لودولوم (جاسوسی نویس معروف آمریکایی) ساخته شده و مت دیمن نیز در نقش اصلی داستان ظاهر شد. گرچه قرار بود اولتیماتوم بورن (پل گرین گراس 2007) آخرین قسمت این مجموعه باشد موفقیت هنری و تجاری این مجموعه دست اندرکاران فیلم را به فکر ساخت قسمت چهارم انداخت.

فیلم های دنباله دار غافلگیرکننده

منتها مت دیمن اعلام کرد که بدون حضور گرین گراس دیگر در نقش بورن بازی نخواهد کردو گرین گراس هم گفته بود که دیگر جیسون بورن نخواهد ساخت. به همین دلیل نویسندگان در اقدامی جالب شخصیتی دیگر خلق کردند که جیمی رنر آن را بازی کرد و به نوعی هم رده بورن محسوب می شود. میراث بورن گرچه ادامه قطعی سه گانه نخست نیست و جیسون بورن در آن حضور ندارد، اما وقایع آن دقیقا موازی با فیلم قبلی اتفاق می افتد. ابتکار بسیار جالبی که اصطلاحا جواب داد و میراث بورن را به فیلمی بسیار جذاب و پرتحرک تبدیل کرد که مثل سه فیلم قبلی با استقبال مطلوبی چه در گیشه چه از سوی منتقدان روبرو شد.

4- ترمیناتور


جیمز کامرون در سال 1984 با بودجه اندک شش و نیم میلیون دلار فیلمی ساخت که 38 میلیون دلار فروخت و به یکی از فیلم های مهم سال تبدیل شد. تقریبا بلافاصله بحث ساخت دنباله آن مطرح شد اما برخی مشکلات حقوقی و کمبود امکانات مربوط به جلوه های ویژه تولید آن را تا سال 91 به تعویق انداخت. قسمت دوم ترمیناتور اما به موفقیت تجاری و هنری باورنکردنی دست یافته، به یک کالت در سینمای اکشن بدل شد. در نتیجه ساخت قسمت سوم بلافاصله در دستور کار قرار گرفت اما تولید آن تا سال 2003 به تعویق افتاد.

فیلم های دنباله دار غافلگیرکننده

جیمز کامرون از کارگردانی انصراف داد و جاناتان ماستو آن را ساخت که با بودجه 171 میلیون دلاری در کل دنیا 433 میلیون دلفار فروخت. در شرایطی که قرار بود بلافاصله بعد از فیلم سوم قسمت چهارم نیز ساخته شود، دعواهای حقوقی و تغییرات پیاپی، محتوای داستان را از روی شخصیت ترمیناتور به شخصیت جان کانر (کریستین بیل) منتقل کرد اما این فیلم 200 میلیون دلاری در گیشه چندان موفق نبود و با استقبال سرد منتقدان نیز روبرو شد.

5- خماری (هنگ آور)


شاید خود تا فیلیپس کارگردان خماری هم تصور نمی کرد این کمدی عجیب و غریب، اینقدر محبوب شده و در سال 2009 با چنین استقبالی روبرو شود اما برخلاف موارد مشابه، برادران وارنر که به موفقیت فیلم ایمان داشتند پیش از اکران فیلم نخست پیشنهاد ساخت قسمت دوم را ارائه کردند. قسمت دوم خماری که با همان شخصیت ها و همان قصه فقط اینبار به جای لاس وگاس در بانکوک اتفاق می افتد، در سال 2011 اکران شده و به نسبت فیلم اول چه در گیشه چه در نزد منتقدان موفقیت کمتری کسب کرد.



با اینحال سازندگان فیلم حتی پیش از اکران فیلم دوم و در حالی که هنوز یک خط از فیلمنامه هم نوشته نشده بود خبر ساخت قست سوم را اعلام کردند. قسمت سوم همین امسال روانه اکران شد و نتوانست موفقیت دو قسمت قبلی را تکرار کند. فیلم با برخورد سر منتقدان روبرو شد و با بودجه 103 میلیون دلاری اش در آمریکا 111 میلیون دلار فروخت تا عملا فیلمی شکست خورده تلقی شود. گرچه باز هم احتمال ساخت دنباله های دیگری برای این مجموعه متصور است.

6- بیگانه


قسمت اول بیگانه (1979) به کارگردانی رایدلی اسکات یک فیلم فضایی ترسناک بسیار کم خرج بود که چه از جانب منتقدان و چه تماشاگران با استقبال گرمی روبرو شد. با اینحال کمپانی فوکس تا سال 1983 تمایلی به ساخت دنباله آن نداشت. تا اینکه جیمز کامرون که از طرفداران فیلم بود تمایل خود را برای کارگردانی قسمت دوم اعلام کرد. دومین قسمت بیگانه در سال 1986 روانه اکران شده و به موفقیتی حتی بیش از فیلم نخست دست یافت.

فیلم های دنباله دار غافلگیرکننده

با وجود موفقیت دو فیلم نخست باز هم تمایل زیادی به ساخت قسمت های بعدی این مجموعه وجود نداشت ولی با اینحال قسمت سوم در سال 1992 به کارگردانی دیوید فینچر جوان و تازه کار ساخته شد. این قسمت به خصوص نزد منتقدان نسبت به دوم فیلم قبلی کمتر مورد توجه قرار گرفت با اینحال فروش جهانی بالای فیلم کمپانی فوکس را به صرافت ساخت قسمت چهارم انداخت. این بار ژان پیر ژونه فرانسوی فیلم را ساخت که به لحاظ مالی چندان موفق نبود. با اینحال زمزمه هایی مبنی بر ساخت قسمت های بعدی بیگانه به گوش می رسد.

7- راکی

سیلوستر استالونه با الهام از مبارزه یک بوکسور نه چندان مطرح با محمد علی کلی فیلمنامه راکی را نوشت و بعد از کش و قوس های فراوان موفق شد. نقش اصلی را نیز به دست آورده و با همین فیلم به یک سوپر استار تبدیل شد. موفقیت راکی به لحاظ تجاری و هنری و بردن اسکار بهترین فیلم و کارگردان در سال 1976 مقدمه ای بر ساخت 5 دنباله شد. راکی 2 در سال 1979موفقیت تجاری و حتی به طور نسبی موفقیت هنری فیلم نخست را تکرار کرد.



 راکی 3 در سال 1982 و راکی 4 در سال 1985 هر دو بسیار خوب ف6روختند اما منتقدان برخورد سردی با فیلم ها داشتند. کارگردانی چهار فیلم اخیر را خود استالونه برعهده داشت. راکی 5 (1990) یک شکست تجاری و هنری تمام عیار بود و گرچه جان آویلدسن کارگردان فیلم نخست آن را ساخته بود باز هم با اقبال مناسبی روبرو نشد. تا اینکه در سال 2006 استالونه راکی بالبوآ را ساخت که چه به لحاظ تجاری و چه از سوی منتقدان با استقبال مطلوبی روبرو شد. ظاهرا قرار است دنباله های راکی باز هم ادامه داشته باشد.


ویدیو مرتبط :
دنباله ی ستاره دنباله دار چگونه درست می شود

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

برترین فیلم های دنباله دار با سوژه انتقام



برترین فیلم های دنباله دار با سوژه انتقام

فیلم های زیادی را در تاریخ سینما می توان سراغ گرفت که در آنها انتقام محور یا یکی از محورهای اصلی داستان استدر عمده این فیلم ها شاهد اعمال خشونتی شدید و بی رحمانه از سوی شخصیت های داستان هستیم اما مواردی هم وجود دارد که این انقام جویی به شیوه ای کمیک و طنزآمیز اتفاق می افتد.

اگر بخواهیم فهرستی از 10 سوژه تهیه کنیم که بیشتر از همه در طول تاریخ سینما تکرار شده و براساس آنها فیلم ساخته شده است قطعا انتقام یکی از آنها خواهد بود. انتقام و کین خواهی از جمله سوژه های قدیمی و کلاسیک تاریخ سینما است که همواره مورد علاقه بسیاری از فیلمسازان قرار داشته و دارد.

 

فیلم های زیادی را در تاریخ سینما می توان سراغ گرفت که در آنها انتقام محور یا یکی از محورهای اصلی داستان است و به بهانه انتقام مواردی از قبیل اجرای عدالت در سطح بالاتر و پاکسازی جامعه از شر جنایتکاران نیز مطرح می شوند.

 

در واقع قهرمانان داستان در ظاهر برای اصلاح ناهنجاری های موجود دست به خشونت می زنند اما محرک اولیه آنها در اصل انتقامجویی است. نکته مشترک اینکه تقریبا در عمده این فیلم ها شاهد اعمال خشونتی شدید و بی رحمانه از سوی شخصیت های داستان هستیم اما مواردی هم وجود دارد که این انقام جویی به شیوه ای کمیک و طنزآمیز اتفاق می افتد.

 

علاقه به مقوله انتقام در فیلم های وسترن نمود بسیار واضح تری داشته و موارد متعددی را می توان برشمرد که در آنها یا شخصیت مثبت به دنبال انتقام جویی است و یا هدف انتقامجویی بدمن های داستان قرار گرفته است.

 

در برخی از آثار دنباله دار سینمای جهان به خصوص فیلم های مربوط به ابرقهرمان ها بعضا با بحث انتقام روبرو هستیم. اسپایدرمن جدا از تعقیب مرد شنی به دنبال انتقام خون قاتل عموی خود هم هست. بتمن نیز در شرایطی مشابه بین اجرای عدالت و انتقام قتل والدینش معلق می ماند. جیمز باند نیز به طور خاص در دو فیلم «جواز قتل» و «ذره ای آرامش» به دنبال انتقام است و بی رحمانه عاملان معلولیت دوستش (جواز قتل) یا مرگ معشوقش (ذره ای آرامش) را به مجازات می رساند.

 

در سینمای ایران نیز این سوژه بارها دستمایه فیلمسازان مختلف قرار گرفته که شاید معروفترین نمونه آن آثار مسعود کیمیایی باشد. شخصیت های کله شق و انتقام جوی کیمیایی در فیلم های مختلف او به قیمت از دست رفتن جان خودشان در پی انتقام هستند. برشمردن فیلم های مطرح تاریخ سینما با محوریت انتقام فهرست بلندبالایی را شامل می شود. ما در اینجا به سراغ فیلم های دنباله داری رفتیم که در آنها انتقام یکی از محورهای اصلی ماجرا و محرک کنش و واکنش های شخصیت های داستان باشد.

 

فیلم هایی با سوژه انتقام ,آرزوی مرگ

 

1- سری فیلم های «آرزوی مرگ»
«آرزوی مرگ» یکی از محبوب ترین و پرفروش ترین سری فیلم های اکشن ده 1970 و 1980 محسوب می شود که اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته برایان گارفیلد است. پل کرسی با بازی چارلز برانسون یک آرشیتکت و کهنه سرباز جنگ کره است که در فیلم «نخست» (1974) پس از حمله دسته ای از اوباش به همسر و دخترش اسلحه به دست برای انتقام و اجرای عدالت پا به خیابان گذاشته و بی ترحم جنایتکاران را از بین می برد. رویه ای که در سایر فیلم های این مجموعه به همین شکل ادامه می یابد.

 

فیلم نخست با موفقیت تجاری بی نظیری روبرو شده و برخی از منتقدان نیز فیلم را ستودند. سپس با فاصله ای طولانی قسمت دوم آن در سال 1982 روانه اکران شده و به رغم برخورد منفی منتقدان باز هم در گیشه با اقبال فراوان روبرو شد. در سال 1985 قسمت سومباز هم با داستانی بسیار شبیه به دو قسمت قبلی ساخته شد.

 

قسمت سوم به نسبت دو فیلم قبلی فروش کمتری داشت ولی آنقدر چشمگیر بود که دو قسمت دیگر نیز در سال های 1987 و 1994 در ادامه این مجموعه ساخته شدند. فیلم چهارم فروشی پایین داشت و فیلم پنجم با چنان شکست تجاری و هنری سنگینی روبرو شد که پرونده ساخت فیلم های «آرزوی مرگ» و «پل کرسی انتقامجو» را بست. سه فیلم نخست توسط مایکل وینر کارگردانی شد.

 

فیلم هایی با سوژه انتقام ,سه گانه اوشن

 

2- سه گانه اوشن (استیون سودربرگ)
استیون سودربرگ کارگردان مطرح آمریکایی ابتدا قصد ساخت یک سه گانه براساس فیلم کلاسیک «دار و دسته 11 نفره اوشن» (1960 ساخته لوییس مایلستون) را نداشت اما موفقیت فیلم نخست او را به ساخت دو فیلم دیگر نیز ترغیب کرد. موضوع هر سه فیلم نیز جدا از سرقت های پیچیده، نوعی انتقام گیری است.

 

در فیلم نخست اینطور به نظر می رسد که «اوشن» (جورج کلونی) و گروهش صرفا قصد دزدی از سه کازینو بزرگ در لاس وگاس را دارند اما خیلی زود مشخص می شود اوشن جدا از سرقت پول با هدف انتقام گیری از تری بندیکت، صاحب این کازینوها، (اندی گارسیا) و بازگرداندن مجدد همسرش (جولیا رابرتز) این نقشه را طراحی کرده است.م

 

در فیلم دوم حال این بندیکت است که به قصد انتقام و بازگرداندن پول هایش به سراغ آنها می آید اما در فیلم سوم شاهد خالص ترین فرم انتقام گیری این سه گانه هستیم. اوشن و دوستانش صرفا به قصد انتقام گیری از آل پاچینو که به دوستشان نارو زده وارد بازی می شوند. هر سه این فیلم ها با اقبال مناسبی از سوی منتقدان روبرو شده و در گیشه نیز فروش بسیار چشمگیری داشتند. نکته جذاب هر سه فیلم طنز و شیطنت فراوان آنهاست که دزدی و انتقام گیری را به کاری مفرح و بامزه تبدیل می کند، در حدی که شعار تبلیغاتی فیلم سوم این است: انتقام مفرح است!

 

فیلم هایی با سوژه انتقام , تریلوژی انتقام

 

3- تریلوژی انتقام (پارک چان ووک)
بسیاری از علاقمندان سینما این کارگردان کره ای را به واسطه سه گانه انتقامش می شناسند. سه فیلم بسیار تلخ، شوکه کننده و دیوانه وار با داستان هایی مالیخولیایی و شنیع، شخصیت هایی روانپریش و صحنه هایی بسیار خشن و مملو از خون و خونریزی که تاثیر آنها تا مدت ها مخاطب را رها نمی کند.

 

فیلم نخست «همدردی با آقای انتقام» (محصول 2002) داستان مرد کر و لالی است که برای تامین هزینه عمل پیوند کلیه خواهرش، دختر کارفرمایش را می دزدد اما در اثر حادثه ای خواهرش و آن دختر می میرند و حالا پدر دختر دیوانه وار در پی انتقام است.

 

در فیلم دوم «دوست/ همکلاسی قدیمی» (محصول 2003) مردی در شب تولد دخترش ربوده شده و 15 سال بدون تماس با هیچ انسانی زندانی می شود. او ناگهان آزاد شده و در پی انتقام گرفتن از فردی می رود که او را اسیر کرده غافل از اینکه او به تلافی کاری که سال ها قبل انجام داده زندانی شده است. رازی که برملا شدنش به یک فاجعه ختم می شود.

 

در فیلم سوم «همدردی با بانوی انتقام» (محصول 2005) که شاید ملایم ترین فیلم این سه گانه است، دختر جوانی که به ناحق به قتل یک کودک متهم شده بعد از آزادی از زندان به دنبال انتقام گرفتن از مرد حیوان صفتی است که او را به زندان فرستاده است. پارک بابت هر کدام از این فیلم ها جوایز بین المللی مهمی را از آن خود کرده است.

 

فیلم هایی با سوژه انتقام ,فیلم های جیسون بورن

 

4- سری فیلم های جیسون بورن
شاید در نگاه نخست این مجموعه 4 فیلمی میانه ای با انتقام جویی نداشته باشنداما تم انتقام در خط داستانی آنها حضور چشمگیری دارد. سه فیلم نخست اقتباس از تریولوژی «جیسون بورن» نوشته رابرت لودلوم و روایتگر ماجرای یک آدمکش سازمان سیا است که حافظه خود را از دست داده و حال به دنبال هویت گمشده خود است.

 

در انتهای فیلم نخست، جیسون بورن (مت دیمن) بعد از قلع و قمع مامورانی که قصد کشتن او و ماری (فرانکا پوتنته) را دارند به هند می رود تا از همه چیز دور باشد اما کشته شدن ماری به دست یک آدمکش مزدور روس، بورن را وامی دارد به انتقام مرگ او مجددا پا به دنیای کثیف و تاریک جاسوس ها گذاشته و کل فیلم دوم حول محور انتقامجویی بورن شکل می گیرد.

 

همین تم به نوعی به فیلم سوم نیز تسری می یابد، جایی که ماموران سیا به جای رها کردن بورن باز هم سعی در کشتنش دارند و این بار او جدا از یافتن پاسخی برای هویت فراموش شده اش به قصد نابودی و انتقام گرفتن از سیستمی که او را به یک آدمکش بدل کرده وارد نبرد می شود.

 

سری فیلم های بورن به خصوص دو فیلم دوم و سوم آن از جمله بهترین و محبوب ترین اکشن های دهه اخیر محسوب می شوند و سبک خاص آنها در همین مدت کوتاه بارها مورد استفاده قرار گرفته است.

 

فیلم هایی با سوژه انتقام ,ربوده شده

 

5- ربوده شده (Taken)
در چندسال گذشته لیام نیسون با بازی در چند اکشن پرفروش در اواخر دهه 50 عمرش نام خود را به عنوان یک ستاره اکشن مطرح کرد. یکی از معروفترین این آثار «ربوده شده» است که فیلمنامه آن توسط لوک بسون نوشته شده. فیلم داستان ربوده شدن دختر برایان (لیام نیسون) یک مامور سابق سیا در فرانسه است. ربایندگان که از گروه های مافیایی قاچاق انسان و اهل آلبانی هستند قصد دارند این دختر را به شیوخ عرب بفروشند. پدر اما یک تنه به نجات دخترش می آید و انتقام سختی از این گروه تبهکار می گیرد.

 

در فیلم دوم این سری در حالی که ظاهرا همه چیز به روال عادی و مطلوب خود بازگشته، این بار خانواده برایان هدف انتقام و کینه جویی سرکرده باند قاچاق انسان قرار می گیرد که پسرانش به دست برایان کشته شده اند. او برایان و همسرش لنور (فمکه یانسن) را می رباید اما در دزدیدن دختر آنها ناکام می ماند.

 

حالا این دختر است که باید به نجات والدینش بیاید. برایان با کمک دخترش فرار کرده و مشابه فیلم قبلی تک تک افراد باند را قلع و قمع می کند. هر دو فیلم ربوده شده گرچه اکشن های کاملا تجارتی بوده و صرفا با هدف فروش بالا ساخته شده اند اما ضمن موفقیت در گیشه با اقبال کمابیش مناسبی از سوی منتقدان هم روبرو شده اند.

 

فیلم هایی با سوژه انتقام ,بیل رابکش

 

6- بیل رابکش (کوئنتین تارانتینو)
تارانتینو با ساخت دو فیلم «بیل را بکش» اگر نه بهترین، دست کم یکی از بهترین فیلم های دوران کاری خود را ساخت. داستان هر دو فیلم بر مبنای انتقام گیری عروس/ مامبای سیاه (اوما ترمن) از بیل (دیوید کاراداین) و سایر همکارانش است که در روز عروسی اش قصد جان او را کردند.

 

همه آنها عضو یک گروه تروریستی بودند و با خروج مامبای سیاه از گروه تصمیم به قتل او می گیرند. او مدتی طولانی به کما رفته و بعد از به هوش آمدن همه آنها را تعقیب کرده و به قتل می رساند.

 

تارانتینو برای این فیلم ها نیز مشابه اغلب فیلم هایش روایتی غیرخطی با شکست های زمانی متعدد را انتخاب کرده است. سوژه این دو فیلم بهانه ای برای تارانتینو فراهم می کند تا دو ژانر پرطرفدار سینمای رزمی شرق آسیا و وسترن را با شیوه پست مدرنیستی خاص خود روایت کند. این درهم آمیزی و تلفیق ژانرهای مختلف در بیل را بکش تا جایی پیش می رود که حتی تارانتینو سبک های رزمی کونگ فو چینی را با سبک های شمشیربازی سامورایی ژاپنی (ای آی دو و کن دو) ترکیب می کند.

 

در فیلم دوم نیز همین اتفاق در مورد سینمای وسترن و کلاسیک هالیوود رخ می دهد. فیلم ها غنی از دیالوگ های ناب، میزانسن های چشمگیر، خشونت فوق اشباع و کارتونی و شخصیت های خاص تارانتینو است و می توان آنها را جزو نمونه ای ترین فیلم های تارانتینو برشمرد.
منبع:هفت صبح/برترینها