فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

«ستایش» چرا این شکلی شدی؟!


نرگس محمدی کارش را از تئا‌تر و سینما آغاز کرد. فیلم‌های سینمایی «آناهیتا» و «ریسمان باز» از جمله فیلم‌هایی او قبل از معرفی او به عنوان یک چهره محبوب تلویزیونی است تا اینکه سعید سلطانی او را به عنوان بازیگر نقش اول سریال «ستایش» انتخاب کرد.

خبرآنلاین: نرگس محمدی کارش را از تئا‌تر و سینما آغاز کرد. فیلم‌های سینمایی «آناهیتا»، «ریسمان باز»، «تنهایی باد» از جمله فیلم‌هایی او قبل از معرفی او به عنوان یک چهره محبوب تلویزیونی است تا اینکه سعید سلطانی او را به عنوان بازیگر نقش اول سریال «ستایش» انتخاب کرد که دلیل این انتخاب به گفته سعید سلطانی به جز توانایی بازی، نوع چهره و معصومیتی که در نگاهش است، بود.

فصل اول سریال«ستایش» با استقبال خوبی از سوی مخاطبان تلویزیون روبرو شد و چند ماهی که این سریال از شبکه سه سیما پخش می‌شد نرگس محمدی با نام ستایش در میان طرفدارانش شتاخته شده بود. مدتی است فصل دوم این سریال روی آنتن شبکه سه سیما است و محمدی این بار هم همان نقش را در ۴۵ سالگی تجربه می‌کند، نقشی که به گفته خودش بسیار سخت بود و از طرف دیگر اگر کس دیگری جز خودش آن را بازی می‌کرد شاید به او حسادت می‌کرد، نرگس محمدی از تجربه حضورش در نقش یک زن میانسال با ما صحبت کرد که آن را می‌خوانید:

بازی در نقش یک زن میانسال قطعا برای یک بازیگر جوان سخت است، چه شد که بازی در فصل دوم «ستایش» را پذیرفتید؟

از اینکه میانسالی ستایش را بازی کنم استرس داشتم. برای من که جوانی این شخصیت را تجربه کرده بودم وارد شدن به دنیای او در میانسالی سخت بود، اما من این نقش را دوست دارم و از ابتدا تمام ریزه کاری‌های رفتاری این نقش را درست کردم. او را می‌شناختم و شاید اگر بازیگر دیگری میانسالی ستایش را بازی می‌کرد حسودیم می شد، اما چند دلیل باعث شد به پیشنهاد بازی در نقش میانسالی ستایش جواب مثبت بدهم. یکی از این دلایل حضور سعید سلطانی به عنوان کارگردان مجموعه بود.



به آقای سلطانی اطمینان کامل دارم و هر کارگردانی به غیر از او قصد داشت فصل دوم را بسازد، بازی برایم سخت می‌شد. ریزه‌کاری‌های نقش ستایش را من و آقای سلطانی بهتر از هر کس دیگری می‌دانستیم. در فصل دوم هم این تعامل بین ما بود که این شخصیت را در میانسالی بهتر تصویر کنیم. سعید مطلبی نویسنده این مجموعه هم که من بسیار زیاد نوشته‌هایش را دوست دارم و می‌دانم تا چه حد ریزه کاری‌های نقش را می‌شناسد دلیل دیگری بود که خیالم بابت بازی در این سریال راحت باشد.

خاطرم هست بعضی وقت‌ها سرصحنه چند ساعت با آقای سلطانی درباره نقش حرف می‌زدم و معمولا سر ضبط صحنه‌های حسی آقای سلطانی من را متوجه گذشته ستایش می‌کرد و می‌گفت: «یادت است آن موقع برای ستایش چه اتفاقی افتاد؟» این‌ها چیزهایی است که بازیگر از تجربه بازی در نقش خاص همراهش هست، به خصوص اینکه مدتی را با نقش همراه باشد و ویژگی‌های رفتاری آن را بشناسد، هر بازیگر دیگری اگر می‌خواست این نقش را از فیلتر ذهن خودش عبور دهد شاید در ‌‌نهایت نقش طور دیگری پرداخت می‌شد، اما من ستایش را سال‌ها است که می‌شناسم.

چه ویژگی‌هایی را به میانسالی شخصیت ستایش اضافه کردید؟

اولین قسمت‌های سریال «ستایش» پخش شده و در حال حاضر فکر می‌کنم زود است که درباره ویژگی‌های شخصیتی او صحبت کنم، اما زنی با خصوصیات ستایش ویژگی‌های رفتاری خاص خودش را داشت و حالا در میانسالی با توجه به اتفاقاتی که در گذشته تجربه کرده باید طور خاصی رفتار کند. بازی در این نقش برایم سخت بود، باید آرام‌تر حرف می‌زدم و راه می‌رفتم و این تداوم حس و فرم بازی باید ۱۰ ماه با من بود و این کار را برایم سخت‌تر می‌کرد. تمام حرکات من را آقای سلطانی کنترل می‌کرد و اگر کوچک‌ترین حرکت اضافی داشتم که باعث می‌شد از نقش فاصله بگیرم را سریع کات می‌داد و نظارت خوبی روی بازی من داشت. البته هنوز هم که چند ماه است تصویربرداری سریال تمام شده، بعضی از حرکات ستایش با من مانده است. سعی می‌کنم از آن فاصله بگیرم چرا که موافق نیستم بعد از پایان سریال هم باید با نقشم زندگی کنم. در ‌‌نهایت در پرداخت بهتر شخصیت ستایش سعی کردم تمام خصوصیات بد نرگس محمدی را از شخصیت ستایش دور کنم و نگذارم وارد نقشم شود.

درهمین قسمت‌های ابتدایی به نظر می‌رسد ستایش زن پخته‌ای شده که حتی بیش از سنی که در سریال تصویر شده تجربه دارد و حس حمایت از فرزندانش بیشتر شده است. ارزیابی خودتان از نقش چیست؟

شخصیت ستایش در ۴۵ سالگی برای خود من هم جالب بود او مصداق بارز این جمله است که روزگار تو را می‌سازد. تمام رنج‌هایی که باعث ساخته شدن شخصیت او در طول زمان بود در رفتارش در این سن می‌بینیم. او تمام دوران جوانی‌اش را به دنبال آرامش و زندگی بهتر برای فرزندانش سپری کرد و الان هم تمام زندگیش بچه‌هایش هستند. در قسمت دوم این سریال بهتر متوجه می‌شویم که هیچ اتفاقی بدون خواست خدا رخ نمی‌دهد و در زندگی ستایش این اتفاق کاملا چشمگیر است. در قسمت‌های بعد داستان جذاب‌تر می‌شود و امیدوارم که مردم هم دوستش داشته باشند.

از نوع گریم ستایش راضی هستید؟

این روز‌ها از پمپ بنزینی تا سوپر مارکتی به من می‌گویند چرا این شکلی شدی؟ من از محسن بابایی طراح گریم سریال تشکر می‌کنم. او زحمت زیادی برای گریم من کشید. یکی از سختی‌های کار محسن بابایی این بود که او فقط خودش برای گریم تصمیم نمی‌گرفت و باید اظهار نظرهای دیگران را هم در کارش اعمال می‌کرد. من باید گریم شخصیتی را تجربه می‌کردم که ۲۰ سال پیر شده است. نوع گریم به صورتی بود که نه می‌شد پیرزنش کرد و چین و چروک‌هایش را زیاد کرد، چرا که او هنوز پیر نشده است و نه اینکه نمی‌توانست طوری باشد که با سال‌های گذشته‌اش فرقی نداشته باشد. بنابراین کار محسن بابایی سخت بود. از این جهت که من هم نمی‌توانستم از لنز استفاده کنم، همینطور از لاتکس چون پوست من به مدت طولانی و چند ماه تصویر برداری خراب می‌شد. محسن بابایی تمام تلاشش را کرد که چهره من را در این سن آرام‌تر و پخته‌تر بکند. این نقش در گریم و بازی کار سختی بود. در بازی هم من نمی‌توانستم نقش زنی را بازی کنم که کوله باری از تجربه دارد. به هر حال زنی ۴۵ ساله ویژگی‌های رفتاری و فیزیکی خاصی دارد. من از گریمم راضی هستم و فکر می‌کنم همه بچه‌ها همه تلاششان را کردند.



نرگس محمدی و مهدی سلوکی در نمایی از «ستایش 2»

هیچ وقت به این فکر کردید که شاید فصل دوم سریال موفقیت فصل اول را تکرار نکند و از این جهت برای بازی در سریال تردید داشته باشید؟

مردم خیلی به من لطف دارند و آن‌قدر پیگیری می‌کردند که قرار هست من در فصل دوم باشم یا نه و می‌خواستند که خودم نقش را بازی کنم که برای خودم غافلگیر کننده بود. هر بار تصمیم می‌گرفتم کار نکنم به یاد محبت مردم می‌افتادم. فکر می‌کنم برای مردم کار می‌کنم و دلم می‌خواهد خوشحالشان کنم. بعد از فصل اول «ستایش» در کارهای دیگری هم بازی کردم، اما ستایش چیز دیگری است و مردم خیلی به من لطف دارند و از همه آن‌ها سپاسگذارم.

یکی از اتفاقات خوب فصل دوم این است که بازیگرای اصلی سریال در فصل دوم هم حضور دارند و این بار مهدی سلوکی نقش پسرتان را بازی می‌کند. چه حسی از داشتن پسری در این سن و سال داشتید؟

مهدی سلوکی بازیگر بسیار خوب و پارتنر خوبی است و خوشحالم که در هر دو فصل با او کار کردم. این از خوش‌شانسی من است که پارنترهای خوبی داشتم و حتی گاهی حین تصویر برداری فکر می‌کردم مهدی سلوکی پسرم است و حتی گاهی نگرانش می‌شدم.

امسال برای اولین بار است که بازی در یک سریال نوروزی را تجربه می‌کنید.

بله در سریال فلورا سام که برای پخش در نوروز و شبکه تهران آماده می‌شود، بازی می‌کنم،این سریال فیلمنامه بسیار خوبی دارد و برای من که فیلمنامه برایم از هر چیزی بیشتر اهمیت می‌دهم کار خوبی بود. علاوه بر اینکه گروه بسیار خوبی کنار هم جمع شده‌اند. علاوه بر آن در این مدت یکی دو تا پیشنهاد سینمایی داشتم که فیلمنامه آن‌ها را نپسندیدم و البته چند پیشنهاد بازی در تله‌فیلم هم هست که مشغول مطالعه متن‌هایشان هستم.


ویدیو مرتبط :
کلیپ سریال ستایش با آهنگ ستایش مرتضی پاشایی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ستایش خدا



ترجمه فارسی نهج البلاغه
ستایش خدا
خداشناسی (شناخت صفات خدا)
ستایش خداوندی را که با آفرینش بندگان بر هستی خود راهنمایی فرمود، و آفرینش پدیده‏های نو، بر ازلی بودن او گواه است، و شباهت داشتن مخلوقات به یکدیگر دلیل است که او همتایی ندارد، حواس بشری ذات او را درک نمی‏کند، و پوششها او را پنهان نمی‏سازد، زیرا سازنده و ساخته‏شده، فرا گیرنده و فرا گرفته، پروردگار و پرورده، یکسان نیستند! یگانه است نه از روی عدد، آفریننده است نه با حرکت و تحمل رنج، شنواست بدون وسیله شنوایی، و بیناست بی آنکه چشم گشاید و برهم نهد، در همه جا حاضر است نه آن که با چیزی تماس گیرد، و از همه چیز جداست، نه اینکه فاصله بین او و موجودات باشد، آشکار است نه با مشاهده چشم، پنهان است نه به خاطر کوچکی و ظرافت، از موجودات جداست که بر آنها چیره و تواناست، و هر چیزی جز او برابرش خاضع و بازگشت آن به سوی خداست. آنکه خدا را وصف کرد، محدودش نمود و آنکه محدودش کند، او را به شمار آورده، و آنکه خدا را به شمار آورد، ازلیت او را باطل کرده است، و کسی که بگوید: خدا چگونه است؟ او را توصیف کرده، و هر که بگوید: خدا کجاست؟ مکان برای او قائل شده است، خدا عالم بود آنگاه که معلومی وجود نداشت، پرورنده بود آنگاه که پدیده‏ای نبود و توانا بود آنگاه که توانایی نبود.
عظمت امامان دوازده‏گانه و قرآن
همانا طلوع‏کننده‏ای آشکار شد، و درخشنده‏ای درخشید و آشکارشونده‏ای آشکار گردید، و آنکه از جاده حق منحرف شد به راه راست بازگشت، خداوند گروهی را به گروهی تبدیل، و روزی را برابر روزی قرار داد، و ما چونان مانده در خشکسالان که در انتظار بارانند، انتظار چنین روزی را می‏کشیدیم. همانا! امامان دین، از طرف خدا، تدبیرکنندگان امور مردم، و کارگزاران آگاه بندگانند، کسی به بهشت نمی‏رود جز آنکه آنان را شناخته، و آنان او را بشناسند، و کسی در جهنم سرنگون نگردد جز آنکه منکر آنان باشد و امامان دین هم وی را نپذیرند، همانا خدای متعال شما را به اسلام اختصاص داد و برای اسلام برگزید، زیرا اسلام نامی از سلامت است، و فراهم‏کننده کرامت جامعه می‏باشد، راه روشن آن را خدا برگزید، و حجتهای آن را روشن گردانید.
ویژگیهای قرآن
قرآن را فرو فرستاد که ظاهرش علم، و باطنش حکمت است، نوآوریهای آن پایان نگیرد و شگفتیهایش تمام نمی‏شود، در قرآن برکات و خیرات چونان سرزمینهای پرگیاه در اول بهاران، فراوان است، و چراغهای روشنی‏بخش تاریکیها فراوان دارد، که در نیکیها جز با کلیدهای قرآن باز نشود، و تاریکیها را جز با چراغهای آن روشنایی نمی‏توان بخشید، مرزهایش محفوظ، و چراگاههایش را خود نگهبان است، هر درمان‏خواهی را درمان، و هر بی‏نیازی طلبی را کافی است.
وصف گمراهان و غفلت زدگان
چند روز از طرف خدا به گمراه، مهلت داده‏شده، و او با غافلان و بی‏خبران در راه هلاکت قدم می‏نهد، و تمام روزها را با گناهکاران سپری می‏کند، بی آنکه از راهی برود تا به حق رسد و یا پیشوایی برگزیند که راهنمای او باشد. و تا آن زمان که خداوند کیفر گناهان را می‏نماید، و آنان را از پرده غفلت بیرون می‏آورد به استقبال چیزی می‏روند که بدان پشت کرده و پشت می‏کنند بدانچه روی آورده بودند، پس نه از آنچه آرزو می‏کردند و بدان رسیدند سودی بردند، و نه از آنچه حاجت خویش بدان روا کردند بهره‏ای به دست آوردند، من، شما و خود را از اینگونه غفلت زدگی می‏ترسانم.
درمان غفلت زدگیها
هر کس باید از کار خویش بهره گیرد، و انسان بینا کسی است که به درستی شنید و اندیشه نمود، پس به درستی نگریست و آگاه شد، و از عبرتها پند گرفت، سپس راه روشنی را پیمود، و از افتادن در پرتگاهها، و گم شدن در کوره‏راهها، دوری کرد، و کوشید تا عدالت را پاس دارد و برای گمراهان جای اعتراض باقی نگذارد، که در حق سختگیری کند، یا در سخن حق تحریف روا دارد، یا در گفتن سخن راست بترسد. پس بهوش باش ای شنونده! و از خواب غفلت بیدار شو، و از شتاب خود کم کن، و در آنچه از زبان پیامبر (ص) بر تو رسیده اندیشه کن، که ناچار به انجام آن می‏باشی و راه فراری وجود ندارد، و با کسی که رهنمودهای پیامبر (ص) را بکار نمی‏بندد و به جانب دیگری تمایل دارد مخالفت کن و او را با آنچه برای خود پسندیده رها کن، فخرفروشی را واگذار، و از مرکب تکبر فرود آی. به یاد قبر باش که گذرگاه تو به سوی عالم آخرت است، که همانگونه به دیگران پاداش دادی به تو پاداش می‏دهند، و آنگونه که کاشتی، درو می‏کنی، آنچه امروز، پیش می‏فرستی، فردا بر آن وارد می‏شوی، پس برای خود در سرای آخرت جایی آماده کن، و چیزی پیش فرست ای شنونده! هشدار، هشدار،ای غفلت زده! بکوش، بکوش. (هیچ کس جز خدای آگاه تو را باخبر نمی‏سازد)
صفات ناپسند نابودکننده
از واجبات قطعی خدا در قرآن حکیم که بر آن پاداش و کیفر می‏دهد و به خاطر آن خشنودشده یا خشم می‏گیرد، این است که اگر انسان یکی از صفات ناپسند را داشته و بدون توبه خدا را ملاقات کند، هر چند خود را به زحمت اندازد، یا عملش را خالص گرداند فایده‏ای نخواهد داشت. و آن صفات ناپسند اینکه: شریکی برای خداوند در عبادات واجب برگزیند، یا خشم خویش را با کشتن بی‏گناهی فرو نشاند، یا بر بیگناهی به خاطر کاری که دیگری انجام داده عیبجویی کند، یا به خاطر حاجتی که به مردم دارد بدعتی در دین خدا بگذارد، یا با مردم به دو چهره ملاقات کند، و یا در میان آنان با دو زبان سخن بگوید، در آنچه گفتم نیک بیندیش که هر مثال را همانند فراوان است.
روانشناسی
همانا! تمام حیوانات در تلاش پر کردن شکمند، و درندگان در پی تجاوز کردن به دیگران، و زنان بی‏ایمان تمام همتشان آرایش زندگی و فسادانگیزی در آن است، اما مومنان فروتنند، همانا مومنان مهربانند، همانا مومنان از آینده ترسانند.
متن عربی نهج البلاغه
( وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ: ) الْحَمْدُ لِلَّهِ الدّالِّ عَلى وُجُودِهِ بِخَلْقِهِ، وَ بِمُحْدَثِ خَلْقِهِ عَلى أَزَلِیَّتِهِ، وَ بِاشْتِباهِهِمْ عَلى أَنْ لا ‏شَبَهَ‏ ‏لَهُ‏، لا ‏تَسْتَلِمُهُ‏ ‏الْمَشاعِرُ، وَ لا تَحْجُبُهُ السَّواتِرُ، لِافْتِراقِ الصّانِعِ وَ الْمَصْنُوعِ، وَ الْحادِّ وَ الْمَحْدُودِ، وَ الرَّبِّ وَ الْمَرْبُوبِ، الْأَحَدِ لا بِتَأْوِیلِ عَدَدٍ، وَ الْخالِقِ لا بِمَعْنى حَرَکَةٍ وَ ‏نَصَبٍ‏، و السَّمِیعِ لا ‏بِأَداةٍ، وَ الْبَصِیرِ ‏لا ‏‏بِتَفْرِیقِ‏‏ ‏الَةٍ‏، و الشّاهِدِ لا بِمُماسَّةٍ، وَ ‏الْبائِنِ‏ لا بِتَراخِى مَسافَةٍ، وَ الظَّاهِرِ لا بِرُؤْیَةٍ، وَ الْباطِنِ لا بِلَطافَةٍ، بانَ مِنَ الْأَشْیاءِ بِالْقَهْرِ لَها وَ الْقُدْرَةِ عَلَیْها، وَ بانَتِ الْأَشْیاءُ مِنْهُ بِالْخُضُوعِ لَهُ وَ الرُّجُوعِ إِلَیْهِ، ‏مَنْ‏ ‏وَصَفَهُ‏ فَقَدْ حَدَّهُ، وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ، وَ مَنْ عَدَّهُ فَقَدْ أبْطَلَ أَزَلَهُ، وَ مَنْ قالَ کَیْفَ؟ فَقَدِ اسْتَوْصَفَهُ، وَ مَن قالَ أَیْنَ؟ فَقَدْ حَیَّزَهُ، عالِمٌ إِذْ لا مَعْلُومَ، وَ رَبٌّ إِذْ لا مَرْبُوبَ، وَ قادِرٌ إِذْ لا مَقْدُورَ.
مِنْها: قَدْ طَلَعَ طالِعٌ وَ لَمَعَ لامِعٌ وَ ‏لاحَ‏ لائِحٌ وَ اعْتَدَلَ مائِلٌ، وَ اسْتَبْدَلَ اللَّهُ بِقَوْمٍ قَوْماً، وَ بِیَوْمٍ یَوْماً، وَ انْتَظَرْنَا ‏الْغِیَرَ انْتِظارَ الْمُجْدِبِ الْمَطَرَ، وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوّامُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ، وَ عُرَفاؤُهُ عَلى عِبادِهِ، لا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوه، وَ لا یَدْخُلُ النّارَ اِلَّا مَنْ أَنْکَرَهُمْ وَ أَنکَرُوهُ.
إِنَّ اللَّهَ تَعالى خَصَّکُمْ بِالْإِسْلامِ، ‏وَ ‏اسْتَخْلَصَکُمْ‏ لَهُ، وَ ذلِکَ لِأَنَّهُ اسْمُ سَلامَةٍ وَ ‏جِماعُ‏ کَرامَةٍ، اصْطَفَى اللَّهُ تَعالى مَنْهَجَهُ، وَ بَیَّنَ حُجَجَهُ، مِنْ ‏ظاهِرِ ‏عِلْمٍ‏ وَ باطِنِ حُکْمٍ، لا تَفْنى غَرائِبُهُ، وَ لا تَنقَضِى عَجائِبُهُ، فِیهِ ‏مَرابِیعُ‏ النِّعَمِ، وَ مَصابِیحُ الظُّلَمِ، لا تُفْتَحُ الْخَیْراتُ إِلّا ‏بِمَفاتِحِهِ‏، وَ لا تُکْشَفُ الظُّلُماتُ اِلّا ‏بِمَصابِحِهِ‏، قَدْ ‏أَحْمى ‏حِماهُ‏، وَ أَرْعى مَرْعاهُ، فِیهِ شِفاءُ الْمُشْتَفِى، وَ کِفایَةُ الْمُکتَفِى.
مِنْها: وَ هُوَ فِى مُهْلَةٍ مِنَ اللَّهِ یَهْوِى مَعَ الْغافِلِینَ، وَ یَغْدُو مَعَ الْمُذْنِبِینَ، بِلا سَبِیلٍ قاصِدٍ، وَ لا إِمامٍ قائِدٍ.
مِنْها: حَتّى إِذا کَشَفَ لَهُمْ عَنْ جَزاءِ مَعْصِیَتِهِمْ، وَ اسْتَخْرَجَهُم مِنْ جَلابِیبِ غَفْلَتِهِمْ، اسْتَقْبَلُواْ مُدْبِراً، وَ اسْتَدْبَرُواْ مُقْبِلًا، فَلَمْ یَنْتَفِعُوا بِما أَدْرَکُوا مِنْ طَلِبَتِهِمْ، وَ لا بِما قَضَوا مِنْ وَّطَرِهِمْ. ‏و ‏إِنِّى‏ ‏أُحَذِّرُکُمْ‏ ‏وَ ‏نَفْسِى‏ هذِهِ الْمَنزِلَةَ، فَلْیَنْتَفِعِ امْرُؤٌ بِنَفْسِهِ، فَإِنَّمَا الْبَصِیرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَکَّرَ، وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ، وَ انْتَفَعَ بالْعِبَرِ ثُمَّ سَلَکَ جَدَداً واضِحاً یَتَجَنَّبُ فِیهِ الصَّرْعَةَ فِى الْمَهاوِى، وَ الضَّلالَ فِى ‏الْمَغاوِى‏، وَ لا یُعِینُ عَلى نَفْسِهِ الْغُواةَ: بِتَعَسُّفٍ فِى حَقٍّ، أَوْ تَحْرِیفٍ فِى نُطْقٍ، ‏أَوْ ‏تَخَوُّفٍ‏ مِنْ صِدْقٍ. فَأَفِقْ أَیُّهَا السّامِعُ مِنْ سَکْرَتِکَ، وَ اسْتَیْقِظْ مِنْ غَفْلَتِکَ! وَ اخْتَصِرْ مِنْ عَجَلَتِکَ، وَ أَنْعِمِ الْفِکْرَ فِیما جاءَکَ عَلى لِسانِ النَّبِىِّ الْأُمِّىِّ - صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ- مِمّا لابُدَّ مِنْهُ، وَ لا مَحِیصَ عَنْهُ، وَ خالِفْ مَنْ خالَفَ ذلِکَ إِلى غَیْرِهِ، وَ دَعْهُ وَ ما رَضِىَ لِنَفْسِهِ، وَ ضَعْ فَخْرَکَ، وَ احْطُطْ کِبْرَکَ، وَ اذْکُرْ ‏قَبْرَکَ‏ فَإِنَّ عَلَیْهِ مَمَرَّکَ، وَ ‏کَما ‏تَدیِنُ‏ ‏تُدانُ‏، وَ کَما تَزْرَعُ تَحْصُدُ، وَ ما قَدَّمْتَ الْیَوْمَ تَقْدَمُ عَلَیْهِ غَداً، ‏فَامْهَدْ لِقَدَمِکَ، وَ قَدِّمْ لِیَوْمِکَ، فَالْحَذَرَ الْحَذَرَ أَیُّهاَ الْمُسْتَمِعُ، وَ الْجِدَّ الْجِدَّ اَیُّهاَ الْغافِلُ ‏وَ ‏لا ‏یُنَبِئُکَ‏ ‏مِثْلُ‏ ‏خَبِیرٍ:
‏إِنّ‏ ‏مِنْ‏ ‏عَزائِمِ‏ ‏اللَّهِ‏ فِى الذِّکْرِ الْحَکیمِ الَّتِى عَلَیْها یُثِیبُ وَ یُعاقِبُ، وَ لَها یَرْضى وَ یَسْخَطُ، أَنَّهُ لا یَنْفَعُ عَبْداً - وَ إِنْ أَجْهَدَ نَفْسَهُ وَ أَخْلَصَ فِعْلَهُ- اَنْ یَخْرُجَ مِنَ الدُّنْیا لاقِیاً رَبَّهُ بِخَصْلَةٍ مِنْ هذِهِ الْخِصالِ لَمْ یَتُبْ مِنْها: أَن یُشْرِکَ بِاللَّهِ فِیمَا افْتَرَضَ عَلَیْهِ مِنْ عِبادَتِهِ، أَوْ یَشْفِى غَیْظَهُ بِهَلاکِ نَفْسٍ، أَوْ ‏یَعُرَّ بِأَمْرٍ فَعَلَهُ غَیْرُهُ، أَوْ ‏یَسْتَنْجِحَ‏ حاجَةً إِلَى النّاسِ بِإِظْهارِ بِدْعَةٍ فِى دِینِهِ، أَوْ یَلْقَى النّاسَ بِوَجْهَیْنِ، أَوْ یَمْشِىَ فِیهِمْ بِلِسانَیْنِ، اعْقِلْ ذلِکَ فَإِنَّ الْمَثَلَ دَلِیلٌ عَلى شِبْهِهِ:
إِنَّ الْبَهائِمَ هَمُّها بُطُونُها، وَ إِنَّ السِّباعَ هَمُّهَا الْعُدْوانُ عَلى غَیْرِهَا، وَ إِنَّ النِّساءَ هَمُّهُنَّ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ الْفَسادُ فِیها، إِنَّ الْمُؤمِنِینَ ‏مُسْتَکِینُونَ‏، اِنَّ الْمُؤمِنِینَ مُشْفِقُون، إِنَّ الْمُؤمِنِینَ خائِفُونَ.