فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

سبك و هنر باروک



سبک باروک,هنر باروک,نقاشی های سبک باروک

سبك و هنر باروك

باروک روشی است در هنرهای معماری، نقاشی، موسیقی و مجسمه‌سازی که از اواخر سده ۱۶ میلادی در ایتالیا آغاز شد و تا اواخر سده ۱۸ میلادی در اروپا رواج داشت و سپس در آمریکای مرکزی و جنوبی مورد توجه قرار گرفت. آزادی در طراحی، شمار زیاد شکل‌ها و درآمیختگی آن‌ها از ویژگی‌های این سبک است.

 

سبك باروك در طی قرن هفدهم و هجدهم توانست در اروپا حكمرانی كند و تأثیر عمیقی در معماری، نقاشی، مجسمه سازی و حتی شهرسازی بگذارد. در این سبك خاص كه با واكنش های متفاوتی مواجه شد، ایجاد كشش و جاذبه در زمینه های عقلانی و عاطفی بیش از هر زمان مورد توجه قرار گرفت. در عین حال كه به عناصری چون فضاسازی و نورپردازی نیز توجه شد.


براساس گفته بسیاری اندیشمندان این سبك بیش از هر جا در ایتالیا، شهر رم پرورش یافت و تحت تأثیر عمیق كاتولیك ها قرار گرفت. جدای از این به كشورهایی چون اسپانیا، اتریش، فرانسه و هلند نیز رخنه كرد و تحولی عظیم پدید آورد. از این رو سبك باروك را متولد ایتالیا و نمودی از آراء و اندیشه های حاكم بر آن دیار می دانند.

در آن دوران سبك باروك متأثر از دو موج بزرگ شد: یكی دربار سلطنتی و كلیسا و یكی طبقه متوسط مردم.
نوع دوم باروك بیشتر جنبه رئال داشت و منعكس كننده زندگی روزمره مردم عادی، در صورتی كه نوع اول باروك تنها به تصویرسازی از شكوه و عظمت اشرافیت می اندیشید؛ آنچنان كه كاخ ورسای را می توان بهترین نمونه باروك سلطنتی دانست.


در معماری به سبك باروك دو ایده بیش از همه مدنظر بوده است؛ خلق فضاهای مناسب برای زندگی و ایجاد مكان های كوچكی برای تفكر و اندیشه. از این رو در قرن هفدهم شاهد پدید آمدن كلیساهای بسیار باشكوه و بزرگ بودیم. با این اوصاف كلیساهای مذكور می توانستند عمده ترین هدف سبك باروك را تأمین كنند. در این دوران كلیساها به شكل مستطیل شكل با دهلیزها و دالان های مشترك و حیاط های مركزی وسیع تبدیل گشت.


معماران سبك باروك می خواستند یكپارچگی و وحدت كامل را در مكان هایی از این دست نشان دهند. در این وادی سعی شده تا سازه ها مجزا در كنار هم قرار بگیرند و یك كل مشترك را به وجود آورند. با این اوصاف در معماری باروك برخی سازه های كلاسیك حفظ شد. همچون ستون ها و عناصر تزیینی بنا.


در این دوران مجسمه سازی تحت تأثیر سه طبقه بود. در این وادی دیگر خبری از طبقه متوسط نبود. كلیسای كاتولیك یكی از عوامل اصلی پدید آمدن سبك باروك در مجسمه سازی بود. جدای از این خاندان سلطنتی و طبقه مرفه نقش داشتند. هر یك از گروه های یاد شده بر آن بودند تا از این طریق مقام و منزلت خود را ارتقاء دهند. در مجسمه های خلق شده عناصری چون شجاعت، مبارزه با غرور، ارتباط با خداوند، سختی كشیدن و دوری از عوالم دنیوی... یافت می شد.

 

سبک باروک,هنر باروک,نقاشی های سبک باروک

«الهام سن ترزا» اثر برنینی

 

براین اساس گروه های مختلف با پدید آوردن مجسمه های غول پیكر قصد داشتند عموم مردم را به سمت خود جذب كنند و مردم را به سمت خود بكشانند تا از آن طریق به قدرت، مقام و ثروت بیشتری دست یابند. از مجسمه های معروفی كه در آن دوران خلق شدند می توان به كلادیوكوئلو در ستایش مراسم عشای ربانی و پیترپل روبنس پیروزی حقیقت اشاره داشت.

 

در این راستا كلیسا سعی داشت تا از طریق این هنر جدای كسب قدرت بیشتر به مردم آموزش نیز بدهد. در آن زمان مجسمه های زیادی از پاپ تولید شد كه در آن ایمان به خداوند، روحیه عدالت طلبی، امید و نیكی هویدا بود. جدای از این در هنر غیرمذهبی كه توسط دو گروه دیگر پدید می آمد ایده های انتزاعی و انواع مختلف اساطیر و چهره پادشاهان و... به نمایش گذاشته می شد. مجسمه های یاد شده به گونه ای بود كه مخاطبان بیشتر از آن كه بخواهند جذب گروه های یاد شده بشوند، احساس تكبر و خودخواهی را از دیدن این گونه آثار احساس می كردند.

 

در قرن هفدهم غالباً تمثال هایی از پادشاهان و شاهزادگان هنگام سواركاری و در حالت های متفاوت خلق می شد كه بیشتر نشانه قدرت و جاه و جلال آن ها بود.این هنر همانند معماری در كشور ایتالیا متولد شد و شكل گرفت. در این كشور بیشتر از مرمر و برنز استفاده می شد در صورتی كه در كشورهای دیگر اروپایی بیشتر از سنگ و در معدود كشورهایی هم از چوب و سایر عناصر طبیعی استفاده می شد.


در عهد باروك نقاشی بیشتر از سایر هنرهای یادشده پیشرفت كرد و توانست در صدر قرار گیرد. نقاشی ها در قرن هفدهم نه تنها بوم ها را پوشاند بلكه بر روی دیوارها، سقف ها و گنبدهای كاخ ها و كلیساها قرار گرفت. نقاشان چیره دست آن روزگار درصدد بودند تا اهداف كلیسا را تأمین كنند. آن ها سعی می كردند تا تصاویری را خلق كنند كه به نوعی باورهای كلیسا را نشان دهند و بر آن ها تأكید ورزند. در تصاویر غیرمذهبی خلق شده، نقاشان بر آن بودند تا اهداف صاحبانشان را تأمین كنند.

 

در بسیاری از نقاشی های دیواری شكوه و جلال قدرتمندان درشت نمایی شده است. در برخی آثار به جنبه های تزیینی فقط توجه شده است. از میان اینگونه آثار بخشی به تصاویر اسطوره ها اختصاص دارد. تصاویر كشیده شده در آن دوران اماكن عمومی، تالارها و حتی خانه های مردم را دربرمی گرفت. نقاشان آن روزگار جدای كشیدن تصاویر جمعی گاه به پرتره نیز تمایل نشان می دادند.

 

این تصاویر نیز به گونه ها و شیوه های متفاوتی توانسته بود تا قدرت و اعتبار افراد خاص را نشان دهد. پرتره های خانوادگی سهم قابل توجهی از آثار پرتره نقاشان قرن هفدهم را تشكیل می دهد.در پایان اشاره به این اصل ضروری است كه تنوع سبك ها عامل اصلی جذابیت سبك باروك است آنچنان كه سبك های رئالیسم، سمبولیسم و ناتورالیسم در یك جا به كار گرفته می شوند و سبكی به نام باروك را پدید می آورند.
منبع : javanonline.ir


ویدیو مرتبط :
هنر نمایی بنیان گذار سبك جهانی كونگ فو تای بوكسینگ (آذر

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آشنایی با هنر زیبا و جالب منبت کاری



منبت کاریمنبت کاری با چوب یکی از ظریف ترین صنایع دستی است که تلفیقی از هنر و حوصله هنرمندانی است که با مواد اولیه ی ارزان و ساده، محصولاتی با ارزش خلق می کنند، هنرمندانی که با چند قلم و اسکنه ای فلزی ذهنیات خود را با خطوط کوفی، نقوش اسلیمی، ختایی و گل و مرغ و ... روی چوب کنده کاری می کنند.

منبت کاری هنری است مشتمل بر حکاکی و کنده کاری بر روی چوب . این هنر دستی نماد احساس، ادراک ، اندیشه و خلاقیت هنرمندان که با ذوق و سلیقه سرشار ، اثر هنری را ابداع می کنند.

با توجه به اسناد و مدارک موجود منبت کاری در ایران ، سابقه این صنعت به 1500 سال می رسد و قدیمی ترین اثر منبت کاری موجود یک لنگه در چوبی است و روی آن با خلال هایی از چوب گردو و نقوش زیبایی تزئین شده است.

بعد از ظهور اسلام و با توجه به شیوع روحیه ساخت مراکز و مساجد اسلامی ، هنرمندان ایرانی جز اولین کسانی بودند که تمامی توان و استعداد خویش را صرف تزئین مساجد کردند و به موازت هنرنمایی معماری ، کاشیکاران و گچبرها منبت کاران نیز آثاری چون رحل قرآن، منبر، در و پنجره های که نشان دهنده ذوق و هنر بود ، را خلق کردند.

ایرانیان باستان هم چنان که در هنر نقاشی و کنده کاری و حجاری پیش از دیگر اقوام به موفقیت هایی دست یافته بودند،به تدریج به فنون و ظرافت هنری این رشته نیز آشنایی پیدا کرده اند.

مهرهای استوانه یی مربوط به آریاهاهمراه با نقوش بسیار زیبا و حک صور و اشکال مختلف بر روی آنها از هنرهای ارزنده ی قوم آریایی است که نمونه هایی از آنها مربوط به چندهزار سال قبل باقی مانده است.

 

منبت

 

سامی ها این هنر را از ایرانیان باستان تقلید و اقتباس کرده و بعد ها وسیله(فینیقی ها) به یونان راه یافته است.

همایونفرخ می نویسد« خوشبختانه اینک آثار بسیاری از نشان های (مهره های استوانه ای) متعلق به قبل از دوران ماد در ایران به دست آمده است،از جمله یازده مهر استوانه یی که دارای خطوط و علائمی هستند و از کاوشهای مارلیک کشف شده و خواندن خطوط آن به آقای دکتر کامرون محول شده است.

از ملت سونگیری(سومر)نیز تاکنون مهره های حکاکی شده بسیاری به دست آمده است و مسلم می دارد که آشوری ها و سپس یونانی ها از آنها این هنر را فرا گرفته اند.»

سابق بر این مغرضان و معاندان فرهنگ وتمدن ایرانی چنین وانمود می کردند که هنر حکاکی و منبت کاری متعلق به یونانی ها بوده است ولی با کشف مهرهای استوانه ای مربوط به شش هزار سال قبل از میلاد،دیگر چنین ادعاها رنگ و رویی ندارد و تعصب داشتن و غیر علمی بودن نشریه آنها را آشکار ساخته است.

 

هنر منبت کاری

 

پادشاهان ایران از قدیم وسیله ی مهرهای استوانه ای که به طرز هنرمندانه ای حکاکی میشد،فرمانهای لازم را صادر می کردند و علامات و سمبل هایی نیز به مناسبت امور مختلف بر روی این مهرها حک می کردند .

گرچه تعدای زیادی از این مهرهای حکاکی شده ی مربوط به آریاها و قبل از روی کار آمدن شاهنشاهی هخامنشی موجود است ، ولی متاسفانه از مهرهای دوره ی هخامنشی زیاد به دست نیامده است.تعدادی از مهرهای این دوره موجود است که از روی آنها می توان به چگونگی هنر حکاکی و دقت و ذوق هنری آنها پی برد.

مهرهای اورارتویی و هخامنشی از نظر ظرافت و هنر حکاکی در حد اعلای زیبایی است.هنرمندان ایرانی با ذوق و قریحه خاص خود،سنگهای عقیق و زیبای الوان برای حکاکی انتخاب کرده وصورتها و اشکال مورد نظر را به طور برجسته بر روی عتیق حکاکی و تراشکاری می کرده اند.

پروفسور پوپ می نویسد: «اساساً باید گفته شود هنر حکاکی عتیق و سنگهای قیمتی دیگر مانند لاژورد و قان داش به چند هزار سال قبل از هخامنشی میرسد و ایرانی ها ، قرنها قبل از به وجود آمدن دولت هخامنشی این هنر را ابداع کرده و به کار می برده اند.»

همین دانشمند در جای دیگر رسماً اعلام می کند: سبکی که به غلط و اشتباه یونانی میمنبت خواندند امروز اصلاح شده و آن را نمونه ی هنر هخامنشی می دانند و در واقع یونانی ها در حکاکی و مهر سازی مقلد هخامنشی ها بوده اند. پروفسور پوپ این نظریه را جهت بطلان گفته های قبل که اصرار می شد به نحوی هنر دوره ی هخامنشی را ماخوذ از یونان بدانند آورده است.

از آثار مختلف، نمونه های بسیار زیبایی از هنر حکاکی و نقاری مربوط به هخامنشیان، مانند سکه های دریک(داریک) به دست آمده است

حکاکی این سکه ها نشان می دهد که استادان حکاک،با شیوه ها و سبکهای مختلف این هنر آشنایی داشته و آموزش ها و فنون لازم را کسب کرده اند.

با توجه به پیشرفت کلی هخامنشیان به خصوص در معماری و تزیینات مربوط به آن و حکاکی هایی که بر روی ظروف وسکه ها به صورت کنده کاری بر روی تمثالها و تصاویر به دست آمده باید قبول کرد که نحوه ی فراگیری و آموزش این هنر در این زمان به نحو قابل ملاحظه ای پیشرفت داشته است.علاوه بر این در روی بسیاری از سر ستونها و اشیا فلزی و گچ بری ها ، ریزه کاری های هنری بسیار جالبی به چشم می خورد که به حق باید گفت استاد کاران و هنرمندان این دوره دستگاه و وسایل منظم آموزشی برای تعلیم این هنرها داشته اند.

در زمان اشکانیان نیز این هنر اصالت خود را حفظ کرده، چنان که از روی سکه های مختلف و اشیا فلزی و کنده کاری های این دوره می توان به پایداری و رواج این هنر در زمان پارتیان پی برد.هنر حکاکی و منبت کاری و نقاری این دوره نه تنها تحت تاثیر هنر یونانی قرار نگرفته،بلکه دنباله ی هنر هخامنشی است.

از آثار و بقایایی که از دهکده های پارتی واقع در مغان آذربایجان کشف شده نمونه هایی از هنر حکاکی و منبت کاری این عهد را به دست می دهد،که مهارت و استادی سازندگان آنها را به خوبی آشکار می سازد.

 

ضمن بحث از دهکده های پارتی و قبور آنها کامبخش فرد می نویسد:


« در چند نمونه از این قبور در پنج انگشت دست مرده، انگشتری وجود دارد که از آهن و یا برنز ساخته شده و عموماً دارای نگین شیشه می باشد.

نگین ها اگر چه کوچکند، ولی در کمال مهارت حکاکی شده و هیکل انسانی و نیم تنه(سه ربع صورت و یا نیم رخ) با سبک یونانی در آنها حک شده است».

در موارد مختلف هخامنشیان و اشکانیان جنبه های ارزنده و مفید هنر ملل مختلف را گرفته و با هنر اصیل ایرانی تلفیق نموده و شاهکارهای هنری مستقل و نوینی را خلق و ابداع کردند و سبک تازه یی را به وجود آوردند که نشان دهنده ی تحول هنری در این دوران است.

استادان پارتی اشکال و صور گوناگون را به صورت مراسم مذهبی و یا جنگ تن به تن بر روی ابزار و ادوات، کنده کاری می کردند. بقایایی از این ابزار و کنده کاری ها در کوه خواجه نشان می دهد که هنرمندان پارتی با ظرافت هر چه بیشتر در خلق آثار بدیع به صورت کنده کاری، گچ بری، منبت کاری مهارت پیدا کرده و دانش خاص هنری خود را در این آثار جلوه گر ساخته اند.

در زمان ساسانیان هنر منبت کاری و حکاکی توسعه و ترقی بیشتر داشته و بر تعدد و تنوع آنها افزوده شده است. ساسانیان در نگاهداشتن و بهتر ساختن و افزودن به میراث هنری نیاکان خود اهتمام ورزیده و در پایداری و تحویل آنها به آیندگان کوشا بوده اند.آثار هنری این دوره به قدری غنی و پیشرفته است که در این مختصر نمی گنجد و فقط به ذکر نمونه هایی از آنها اکتفا می شود.علاوه بر انواع حکاکی ها و کنده کاری هایی که در دوره های قبل به آنها اشاره شد و در زمان ساسانیان ترقی و تکامل یافت، انواع مدال های نقره ای شاهنشاهان ساسانی به طرز بسیار جالبی ساخته می شده است.

از جمله مدال های نقره یی بهرام سوم به شکل بیضی می باشد که در وسط آن نیم رخ بهرام با تاج و تزیینات حک شده و یکی از زیباترین نوع حکاکی و نمونه ی پیشرفت این هنر در آن دوران است.

از حکاکی های دیگر دوره ی ساسانی مهرهای استوانه یی متعددی است که بیشتر مربوط به خسروپرویز است، این مهرها بر روی عقیق و سنگهای گرانبهای دیگر به طرز جالب و زیبایی حکاکی شده و در حال حاضردر موزه ی ارمیتاژ لنین گراد نگه داری می شود.دقایق و ریزه کاری های هنر حکاکی این دوره حاکی از پیشرفت و تکامل آموزش هنری و وجود هنرمندان ماهر و چیره دستی است که از دانش های مربوط به این رشته از هنرها اگاهی کامل داشته ومدتها تحت نظر استادان فن به آموختن و فراگیری فنون لازم قرار می گرفتند.

منبت كاري مانند خاتم كاري در دوران صفويه راه پيشرفت و ترقي را به سرعت پيمود و هنرمندان منبت كار آثار بسيار زيبائي در اين دوره از خود باقي گذاردند؛ ولي در دوره قاجاريه به علت عدم توجهي كه به هنر و هنرمندان شد، اين هنر نيز در بوتة فراموشي ماند و رو به انحطاط نهاد، تا اين كه با ظهور سلسله پهلوي هنر منبت نيز مانند ساير صنايع مستظرفه مورد توجه قرارگرفت و موجبات احياي اين هنر فراهم گشت.

 

منبت

 

يك فرد با ذوق و علاقمند به اين هنر، اگر بخواهد براي اولين بار با فنون و اصول منبت كاري آشنا شود و به فراگرفتن اين هنر اشتغال ورزد بايد گام نخستين را از كوي طراحي بردارد و پس از آن با آشنائي كامل به انواع چوب‌ها و وسايل كار و آموختن فن درودگري، هنر مشبك را تعقيب و فنون موزائيك كاري، معرق كاري، رنگ كاري و رويه كوبي را فرا گيرد.

 

 

براي توضيح مختصر هر يك از فنون ذكر شده مي توان چنين گفت:


منبت كاري در دو نوع ريز و درشت برروي چوب و عاج و استخوان انجام مي شود و شامل مجسمه سازي، نيمرخ و تمام رخ، گلبرگهاي اسليمي، ختائي و غيره مي‌باشد.

مشبك كاري در تزيين قابها و ساير وسايل تجملي به كار برده مي شود و معمولاً بر روي چوبهاي گوناگون و عاج و استخوان انجام مي گردد.

معرق كاري و موزائيك كاري شامل قرار دادن چوبهائي به رنگهاي طبيعي و عاج و استخوان و صدف در كنار هم و به هم آميختن آنها و ايجاد يك سري نقشه هاي زيبا و بديع مانند اشكال گوناگون هندسي، برگ اسليمي، مينياتور و نظائر آن است.

رنگ كاري و رويه كوبي به منظور زيباتر ساختن و جلا بخشيدن به كارهاي منبت كاري است تقريباً مراحل نهائي كار است و در هنر تزئيني منبت مورد نظر هنرمندان و صاحبنظران اين فن مي‌باشد. رنگ كاري و رويه كوبي علاوه بر افزودن بر زيبائي اثر، چوب را از گزند رطوبت و گرما و نظائر آن حفظ مي‌كنند.

در بين شهرهاي ايران دو شهر آباده و شيراز از مراكزي است كه در آن منبت كاري و ساير رشته هاي اين هنر رواج بسيار دارد و مخصوصاً در شهر آباده هنر مزبور رونق بيشتري دارد.