فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

خواننده گروه کلم چطور برای رامبد جوان خواند؟


این روزها حسابی گل کرده. خواندن برای برنامه موفق خندوانه. ریتم تند آهنگ و کلی ژانگولر جذاب که به همراه رامبد جوان در می آورد.





هفته نامه تماشاگران امروز - فاطمه پاقلعه نژاد: این روزها حسابی گل کرده. خواندن برای برنامه موفق خندوانه. ریتم تند آهنگ و کلی ژانگولر جذاب که به همراه رامبد جوان در می آورد. حبیب بدیری در گفتگویی از تجربه ای می گوید که حسابی نامش را سر زبان ها انداخته است.

چطور با آقای جوان آشنا شدید؟


- همه اش به نمایش «روایت ناتمام» و کار با آقای سیدی و حبیب رضایی و بقیه دوستان که می شناسید، برمی گردد. بعد از نمش، مارتین شمعون پور با من تماس گرفت. اینطور که یادم است گفت باران کوثری گروه شما را معرفی کرده، چون خانم کوثری هم در آن نمایش بود. در حقیقت باران کوثری ما را به مارتین شمعون پور که قرار بود کارهای موزیک خندوانه را انجام دهد، معرفی کرده بود. مارتین به من زنگ زد و صحبت کردیم ولی گفت هنوز معلوم نیست این برنامه ساخته شود یا نه. چون بعدا شنیدم ایده این برنامه مربوط به چند سال پیش بوده و تازه قرار بود عملی شود.

خواننده گروه کلم چطور برای رامبد جوان خواند

همان ابتدا با آقای جوان به توافق رسیدید؟


- بعد از تماس مارتین، من شروع کردم یک موزیک ساختم. یعنی کلا سیستم من اینجوری است که الان شما بگویید شاید ما بخواهیم درباره لنز دوربین این آقا موزیک بسازیم. من می نشینم و موزیکش را می سازم؛ نه اینکه همیشه یک کار خوب و قرص و محکم باشد، ولی کار خودم را برای خودم انجام می دهم؛ شد، شد؛ نشد هم من یک کار دارم به اسم لنز دوربین.

جنبه مثبتی که برنامه داشت این بود که قرار بود موزیک زنده اجرا شود و البته در 13 قسمت ابتدایی هم این اتفاق افتاد، ولی به مرور دیدیم صدا و کیفیت خروجی تلویزیون خوب نیست و در کل کار سختی بود و خیلی مشکلات دیگر وجود داشت که نشد.

در اولین قرار همان موزیک اول که به اسم ویروس خنده است و به هه هه معروف شد را من ساخته بودم و آنجا برای رامبد زدم و راجع به شعرش صحبت کردیم. البته من اول فکر نمی کردم قضیه اینقدر جدی باشد که بخواهیم در مورد شعر آن صحبت کنیم ولی دیدم قضیه خیلی جدی بود و این خیلی خوب بود و من را خیلی در مورد کار خودم مصمم کرد که بروم و درست کار کنم.

فکر می کردید این موزیک اینقدر گل کند؟


- اگر بخواهم راستش را بگویم 90-80 درصد فکرش را نمی کردم ولی می دانستم این نوع موزیک که من کار می کنم پتانسیل این را دارد که تو دهن مردم بیفتد و این برایم مشخص بود ولی اصلا این تصور را نداشتم، یعنی من که هیچ، بچه های خود خندوانه از جمله رامبد جوان هم اصلا فکر نمی کردند اینقدر فراگیر شود.

بعد از پخش موزیک شما در خندوانه ارتباط مردم با شما چطور بود؟

- اصلا نمی توانم در موردش حرف بزنم چون گروه کلم چه به لحاظ اینکه در تئاتر فعالیت می کرد، چه به لحاظ اجراهای کافه ای و کوچک یا پژوهشی، یک مقدار معروفیت داشت ولی این سطح که بعد از خندوانه با آن مواجه شدم، خیلی جامع و خیلی فراتر بود. اینکه در خیابان یک نفر دنبالت بدود و بیاید در مورد برنامه حرف بزند، بگوید خوب است یا بد است یا عالی است. من با شهرت آشنایی داشتم ولی نه اینکه یک نفر بگوید تو همان «دو وو دو وو» هستی؟ الان به «دو وو دو وو» معروف شدم و خیلی هم این را دوست ندارم. من اسمم حبیب بدیری است ولی در کل انرژی مردم در این مورد فوق العاده است.

بازتاب انرژی است که از شعر شما می گیرند.


- قطعا و انرژی که از ریتم کار می گیرند.

خندوانه ی آیتم موسیقی دیگر هم داشت که با یک دستگاه کوچک موسیقی می ساختند؟

- اجرای آن بخش با فرشاد فزونی از دوستان من بود که البته از طریق من به خندوانه نیامده بود و من هم از طریق او نیامده بودم. آنجا یکدیگر را دیدیم ولی الان یک مقدار او هم کمرنگ شده.

شما هم الان کمتر در برنامه هستید.

- من اصلا قرار نبود باشم. یعنی از روز اول قرار بود آنجا موزیک بزنیم و من هم یکسری موزیک بسازم، همین و بس! یک روز من «دو وو دو وو» را ساخته بودم، به من گفتند بیا این را با مردم بخوان. من آمدم خواندم و از آنجا که من یکسری اکت های بی مزه و بامزه دارم و دست خودم هم نیست، اینها را دیدند و احساس کردند این را هم در برنامه داشته باشند بد نیست و من از آنجا جلوی دوربین آمدم اما اخیرا کلاه در صدا و سیما ممنوع شد و من یک ماهی هم به همین دلیل نرفتم ولی بعد دیدم بروم بهتر است و مجبور شدم کلاهم را بردارم و بدون کلاه بروم.

خواننده گروه کلم چطور برای رامبد جوان خواند

جلوی دوربین اکت هایت را بیشتر کردید؟


- جلوی دوربین یک مقدار بیشتر شده ولی من کلا همینجوری هستم یعنی در اجراها هم اینها را دارم. حالا یکسری خوش شان می آید یکسری بدشان می آید. البته بستگی به نوع موزیکم هم دارد، یکسری موزیک هایم خشک است و یکسری نه. در مورد حرکاتم هم یک عده با من می گویند تو چرا اینقدر خشکی، عده ای هم می گویند چرا اینقدر لوسی و یکسری هم می گویند چقدر بامزه ای!

حرکت هایی که انجام می دهید به تم برنامه می خورد.


- بله خودم هم فکر می کنم با تم و موضوع برنامه هماهنگی دارد.

بعد از خندوانه دوست دارید باز هم کار تلویزیون را تجربه کنید؟

- راستش من روز اولی که به خندوانه رفتم اصلا دوست نداشتم با تلویزیون کار کنم و نسبت به این قضیه موضع هم داشتم چون ما اصلا یک بند موزیک هستیم و قرار بود اجرا داشته باشیم و اصلا قرار نبود کار تلویزیونی انجام دهیم. در تئاتر هم دوست داشتم کار کنم ولی سقف کاری که می خواستم انجام دهم، تئاتر و تلویزیون نبود.

همین الان هم کاری که می خواهم انجام بدهم، این نیست که بروم در خندوانه موزیک بخوانم. کار من این است که بروم روی صحنه و موزیک اجرا کنم ولی شرایط اینطور بود و به سمتی رفتم که مجبور شدم در برنامه تلویزیونی کار کنم و موزیک بسازم اما خندوانه برای من ی نکته مثبت داشت، آن هم اینکه دید من را عوض کرد. البته اصلا اینطور نیست که برای مصاحبه این را بگویم، به بچه های گروه هم گفته ام.

من از اول نسبت به همچین چیزی خیلی موضع داشتم و می گفتم یعنی چی؟ ما الان باید چه کار کنیم؟ برنامه می گوید همه باید بخندند، خب که چی؟ ولی بعد یکسری مطلب خواندم و یکسری مهمان به برنامه آمد و دیدم انگار جالب است و از اینها گذشته عکس العمل مردم عجیب ترین چیزی بود که دیدم و اصلا باورم نمی شد که یکدفعه مثلا یک نفر بگوید مشکل روانی داشتم به خاطر این نوع موزیک مشکلم حل شده و زندگیم رو به بهبودی است. این خیلی عجیب است. من نمی توانم بگویم من موضع دارم. اصلا نمی شود و غیرانسانی است که این حرف را بزنم.

یعنی با تم خنده خندوانه مخالف بودید؟

- مخالف نبودم، یک مقدار موضع داشتم، به دو دلیل اول اینکه من اصلا کارم این نبود که جلوی دوربین بروم و اصلا به یک چیزهای دیگری فکر می کردم که اجرا بگذاریم و برویم مجوز بگیریم و ... ولی بعد که روی این لاین کاری افتادم، به مرور اشتیاقم بیشتر شد. الان من بعضی روزها می روم و اصلا جلوی دوربین هم نیستم، فقط به بچه ها سر می زنم چون آنقدر خانواده خوب و پر انرژی آنجا تشکیل شده که من چه جلوی دوربین بروم، چه نروم دوست دارم به آنجا سر بزنم.

اسم حبیب بدیری را که سرچ می کنیم غیر از سابقه همکاری با آقای هومن سیدی در تئاتر، سابقه دیگری در این زمینه نداشته اید.


- من خیلی وقت است کار موزیک می کنم. الان گروه کلم را دارم که از سال 88 شکل گرفته و قبل از آن هم بند دیگری داشتیم که البته سبک موزیک های مان به این شکل نبود و فرق می کرد اما در مورد اینکه از چه زمانی فعالیت موسیقی دارم، نمی دانم؛ یعنی هر چی بگویم درست نیست و دروغ می شود.

درباره گروه کلم هم به جز آهنگ هایتان مطلب دیگری نبود.

- اصولا من مصاحبه را خیلی دوست ندارم و برای همین از من مطلب زیادی در نت نیست چون معمولا در نهایت یا حرف من را کامل نمی زنند یا جور دیگری منتشر می کنند و ... یک مقدار با این مسئله مشکل دارم. دیگر اینکه چون ما اجرای مجوزی نداشتیم، کمتر معروف هستیم.

شما آلبوم هم داشته اید؟

- آلبوم نه ولی فکر می کنم ده یازده موزیک در یکسری سایت ها داریم.

دنبال مجوز هستید؟


- الان نزدیک یک سال و نیم است که دنبال مجوز هستیم.

ایراد کار کجاست؟


- خب همه کارهای ما مثل موزیک های خندوانه نیست، آنها خیلی مردمی هستند و خیلی شعرها روان است و لحن شان هم روان تر است ولی موزی های ارجینال کلم شعرهایش یک مقدار به لایه های زیرین اجتماعی می پردازد که البته خیلی هم عجیب نیستند. من خودم معتقدم موزیک ها و لحن شعرهای من اصلا هیچ مشکلی برای هیچ کس ندارد، چه برای بچه ها چه برای آدم های بزرگ.

کارهای بعدی شما چیست؟ الان که درگیر خندوانه هستید.

- یکی از درگیری هایمان خندوانه است و درگیری بعدی ما مجوز است که فکر می کنم و امیدوارم که به زودی حل شود. اگر حل شود بعد هم اجرا و کنسرت و ...

گروه کلم در چه سبک موزیکی کار می کند؟

- اگر بخواهم به سبک موزیک مان بپردازم جوری که همه بفهمند و خودم هم بفهمم... چون خودم بعضی وقت ها حرف هایی می زنم که بعدا باید به آنها عمیق فکر کنم - سبک کلم برگرفته از سبک جیپسی، جز، پاپ است. من خودم می گویم سبک ما کلمی است چون در هیچ جای دیگر نیست. فقط الان یک بند در بریتانیا هستند که شنیده ام سبک آنها هم اینطور است ولی فرق می کند. نکته دیگر اینکه چیزی که برای خودم خیلی مهم است، شعر است. یعنی چیزی که بیان می شود، چه مخاطب عام متوجه شود یا نشود.

این در وهله اول اصلا برایم مهم نیست. مثلا مامان من به عنوان یک مخاطب عام یکسری موزیک های من را بشنود شاید متوجه نشود و باید بنیشینیم در مورد آنها حرف بزنیم اما در ذهن من به مرور این به وجود آمد که موزیک کلم موزیک تحرک و تفکر است. یعنی هم می توانی با آن ریتم بگیری و هم می توانی به آن فکر کنی. در موزیک های خندوانه هم واقعا تا جایی که می شد این کار را کردم.

شعرها هم از خودتان بود؟


- بله و خبر خوب اینکه برای خندوانه یک موزیک جدید را هم در پیش داریم که شعر آن را هم خودم گفته ام.


ویدیو مرتبط :
خواننده نو جوان ایرانی یک نفس در 40 ثانیه می خواند

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

رامبد جوان هم خواننده شد



اخبار,اخبار فرهنگی , رامبد جوان

«خندوانه» دیشب با حضور کمدین مقابل امین حیایی و همراه با آهنگ مشترک اخشابی و جوان به خانه مردم رفت.

جوان شب گذشته در آغاز برنامه خواست شادی را تقدیم کند که با خنده حاضران مواجه شد و بعد او علت خنده را اینطور عنوان کرد که برای امشب چند گروه مختلف را انتخاب کرده بود و الان هیچ کدام را یادش نمی آمد، ولی بعد این شادی را به همه کسانی که اهل پیشگیری هستند تا درمان تقدیم کرد، حالا چه پیشگیری در بیماری، چه در ورشکستگی و ....

بعد هم خطاب به جمع پرسید: کیا هر روز به کسی یا چیزی محبت و مهربانی می‌کنند؟ و از یکی از حاضران که دستش را بالا نبرده بود‌، علت را پرسید و گفت همین الان بیا به من محبت کن!

وی پس از پخش آیتمی و نوید آغاز مسابقه کتابخوانی و یادآوری همسفره‌، از صداهایی گفت که می‌توانند آراممان کنند، مثل صدای‌ آب، کسی که دوستش داریم و ...، بعد هم به این بهانه از مجید اخشابی‌، خواننده کشورمان دعوت کرد تا در جایگاه خود حاضر شود.

در ابتدای ورود، او بعد از سلام و احوالپرسی، با دیدن عکسی از عمه خود در نمایشگرهای برنامه، از نعمت وجود بزرگان در فامیل گفت و یادی هم از پدر مرحومش کرد.

جوان، اخشابی را شکنجه کرده است
در همین حین جوان فضا را بدست گرفت و از مجید اخشابی خواست تا کتش را برای لحظاتی به او بدهد، سپس همان جا آن را پوشید و اما بعد از یک رفت و برگشت‌، سورپرایز خندوانه برای بینندگانش آغاز شد، در این راستا رامبد اخشابی را دعوت به خواندن کرد، بعد که او بلند شد، شروع به خواندن آهنگی شاد و جذاب کرد که در قسمتی از آن جوان به صورت رپ حاضر شد.

جوان در خصوص شکل گیری این قطعه وسختی‌هایی که اخشابی متحمل شده بود اشاره کرد و گفت: من می‌دیدم که مجید از خواندن من در حال شکنجه شدن است،‌ اما تا چشمش به من می افتاد تشویقم می‌کرد و لبخند می‌زد، فقط مجبور شدم بارها و بار‌ها این تکه را بخوانم!

خواب، پاک کنی برای ناراحتی‌ها
اخشابی در ادامه به سراغ زمانی که ناراحت است رفت و در حین صحبت‌هایش از تاثیر خواب در این موارد به عنوان یک پاک کن گفت، بعدهم به سراغ موضوع هواداری‌های تند و تیز رفتند.

وی بیان کرد: من همیشه از طرفداران خواستم که هر جهت‌گیری دارند، اما با حفظ حرمت‌ها رفتار کنند، چون موسیقی کار سلیقه‌ای است و توهین به بقیه در فضای مجازی به نوعی جاماندگی از فرهنگ است، چون این دنیا دیگر مجازی نیست و بازتاب‌های گسترده‌ای در همین جهان دارد.

همچنین در بخش دیگر این گفتگو قرار شد برای شاد کردن دل افرادی در بیرون از استودیو‌، این هنرمند در خانه سالمندان برای حاضران آنجا آهنگ بخواند و در انتها‌، یاد بود برنامه را به مادرش تقدیم کرد.

سروش صحت کسی بود که پس از رفتن این مهمان‌، وارد شد و گفت: من و امین حیایی در مسابقه‌، شونه به شونه هم پیش رفتیم‌، فقط یک و نیم میلیون رای فرق داشتیم! و الان باید از بعدِ اتفاقاتی که در حین دیدن برنامه درخانه رخ داد تعریف کنم: شب با مادربزرگ‌، پسرم و دوستم کاملا جدی برنامه را نگاه کردیم و بلافاصله بعد از اتمام برنامه مادربزرگم گفت خوب حالا بریم بخوابیم.من پرسیدم پس من چی؟ چطور بودم؟ و پاسخ  داد لباست خوب بود.

از پسرم پرسیدم، گفت خسته نباشی شب خوش و اما رفیقم اظهار کرد که خوب بودی، ولی خوب استندآپ یه شاخصه‌هایی می‌خواد که تو نداری! در آخر هم به عمه‌ام زنگ زدم، او تنها کسی بود که با قطعیت گفت خیلی خوب بود، من که به تو رأی دادم، پرسیدم:پس بقیه چی؟ دختر عمه، شوهرتون و ... ؟، و او گفت‌: وا... خوب اونا که عمت نیستن آخه!

صحت بعد در راستای سوال پسرش درباره لرزش دستهایش در شب مسابقه بیان کرد: اون اتفاقی طبیعی بود و خوب خیلی‌ها وقتی استرس می‌گیرند، اینطوری می‌شوند.

دست‌هایی که همراه با احساسات‌،‌ لرزش می‌گیرند
او درادامه از دفعه‌های دیگری که دستش لرزیده بود، تعریف کرد، از شبی که برای خودنمایی جلو نامزدش، از ماشین برای مقابله با ماشینی که از روبه رویش در آمده بود، پیاده شد، اما در کما ل تعجب با آدمی 3 متری روبه رو‌ شد‌ و درآن لحظه دست‌هایش شروع به لرزیدن کردند، آن مرد هم با دیدن این وضع گفت برو تو ماشین، من می‌رم عقب.

کار می‌زگرد مهران مدیری که برای سالیان پیش بود نیز‌ از مواردی بود که دست‌های این هنرمند را لرزاند.

اما آخرین باری که این اتفاق افتاد، دیدن عکس کودکی که به خاطر جنگ مهاجرت کرده ولی کشتیش غرق شده بود را عامل لرزش این بار دست‌هایش خواند.

در آخرهم از پژمان جمشیدی، کسانی که به او و امین رأی دادند و آنهایی که کلا نمی‌بینند تشکر کرد.

اینگونه قسمتی دیگر از خندوانه با دعای خیر جوان برای همه ملت ایران‌،‌ به انتهای خود رسید.


اخبار فرهنگی - باشگاه خبرنگاران