فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
او تازه اول راه است!
برای او ماندن در قله افتخار مهمتر است تا رسیدن ساده به آن. او در تمام این چند سال اخیر زحمت خود را برای اثبات این ادعا كشیده است...
شفای عاجل
بعضی روزا این جوریه: از خواب بلند میشی حوصله نداری دوش
بگیری. گشنته، چایی دم میكنی، پنیر و كره و مربا آماده میكنی، میبینی نون نداری. بیخیال
میشی هوس میكنی سیگار بكشی، پاكت سیگارت خالیه، یه سیگار نصفه از دیشب توی زیر
سیگاری پیدا میكنی، فندكت نمیزنه، میگردی كبریت نداری. تصمیم میگیری با اجاقگاز روشنش كنی،
فندك گاز كار میكنه، روشن میشه. دولا میشی كه سیگار رو روشن كنی چون
سیگارت كوتاهه جلوی موهات و یهكم از ابروهات میسوزه. بوی كِز میگیری، میری جلو
آینه دستشویی ببینی چه بلایی سر موهات اومده، یه كم با موهات و ابروهات ور میری،
دست و صورتتو میشوری، یادت مییاد كه سیگارت روشنه ولی هنوز بهش پك نزدی، با عجله
مییای میبینی سیگارت آخراشه، ورش میداری ولی چون دستات خیسه سیگارت خیس میشه، میخوای
خاكسترش رو بتكونی اما چون سیگار خیس شده از بیخ فیلتر میشكنه و میافته توی
زیرسیگاری... تا دم غروب توی خونهای كه برات شده مثل قبر هزار جور بدمیاری، تلفن
رو برمیداری تا به رفقات زنگ بزنی، یكی خاموشه و یكی در دسترس نیست، یكی با یك
گروه دیگه رفتن شمال صدای بگو و بخندشون مییاد، یكی عموش مرده ختمه، یكی باهات
تند تند حرف میزنه، میپرسی چرا؟ میگه من دوبیام موبایلم رومینگه، یكی روی
پیامگیره، یكی توی جادهس، تصمیم میگیری بری تنها قدم بزنی، دم در میافتی توی
جوب و پات تا زانو میره تو گل و لجن.
گاهی هم شرایط فرق میكنه، همراه یكی از رفقات میروی دفتر
یك تهیهكنندهای كه دوستت تست بازیگری بده، دوستت قبول نمیشه و بین 5 هزار نفر
چشم تهیهكننده و كارگردان تو رومیگیره و میشوی بازیگر اصلی پرخرجترین سریال،
میشوی یوزارسیف، مثل مصطفی زمانی، از همان لحظه زندگیت دگرگون میشه.
... اما بعد از چند سال چندین و چند فیلم سینمایی
بازی میكنی ولی هیچكس تو رو به اسم خودت نمیشناسه، همه هنوز به تو میگن:
«یوزارسیف»...هر بار كه به تو بگن «یوزارسیف» انگار غروب جمعه است و به همه دوستهات
زنگ زدی و داستان شده مثل همان نكتهای كه اول نوشتم.
البته روز بدی كه نوشتم از روزهای خودم بود. چون یوزارسیف
سیگاری نیست!
در سال 90 اوضاع و احوال احتمالا برای او اینچنین خواهد
بود:
1- چندین و چند فیلم دیگر بازی میكند، عكسهایش روی جلد
مجلات مختلف چاپ میشود اما زیر عكسش مینویسند: «یوزارسیف در فیلمی از...»
2- در سال 90 باز هم هزاران نفر در جاهای گوناگون كاغذ و
خودكار به دست سراغ او میآیند تا امضا بگیرند. او هم امضا میكند «مصطفی زمانی» و
شخصی كاغذ به دست میگوید: «لطفا پایینش بنویسین یوزارسیف كه به هر كسی نشون دادم،
بدونه امضای شماست!»
3- در سال 90 باید به 18 هزار نفر توضیح بدهد كه چگونه در
سریال، زلیخای پیر را شفای عاجل داد و جوان كرد!
4- این دیالوگ هم احتمالا 20 هزار بار بین او و آدمهای
گوناگان رد و بدل میشود:
- «خیلی سریالتون خوب بود، من خیلی دوست داشتم.»
- «كجاش رو بیشتر دوس داشتین؟»
- «اونجا كه زلیخا رو جوون كردین خیلی خوب بود، من كه گریهام
گرفت.»
نحوه راهیابی به سینما
از جمله بازیگرانی است كه یكشبه، ره صدساله را در سینمای
ایران پیمود! این
را همه میگویند، نه فقط ما! بهصورت خیلی اتفاقی وارد عرصه بازیگری شد و خیلی خوب
جایگاهش را حفظ كرد. دیگر همه نحوه انتخابش برای سریال حضرت یوسف را میدانند كه
اصلا برای بازیگری به تهران نیامده بوده بلكه این دوستش بوده كه به بازیگری بسیار
علاقه داشت و میخواست در این فیلم بازی كند اما مصطفی زمانی هم تست داد و در كمال
ناباوری، او برای نقش حضرت یوسف انتخاب شد!
ویژگیها و خصوصیات یك متولد خرداد
متولدین خردادماه افرادی دو شخصیتی، گریز پا، پیچیده
و شیفته مخالفت هستند! همینخصوصیات از یك جهت باعث حسنها و همهفنحریف بودنشان
بوده و از یك جهت باعث عیوب و عادات بد هستند. هنگامیكه جنبه شخصیتی مثبتشان را
به نمایش میگذارند، خیلی جذاب میشوند و امان از وقتیكه جنبه شخصیتی منفیشان
را نشاندهند. از بد هم بدتر میشوند!
جدیدترین مصاحبهها
بعد از تجربه سریال «یوسف پیامبر(ع)»، هدف
بعدیام سینما بود. بعد از این سریال، سعی داشتم عرصه سینما را هم تجربه كنم؛ اما
با ورودی محترمانه.
شروع پیشنهادهایم، با «آل» بود. (زندگی ایدهآل)
میگویند وقتی به قله رسیدی، باید روی قله
بمانی. اما من می گویم نه. روی قله میروی، اما پایین هم میآیی. مهم این است که
قلههای دیگر را هم بتوانی فتح کنی. به تعداد فتح قلههایت زمین میخوری و دور،
دور تو نیست.(مجله رویش)
شهرت دراین شغل به تو این فرصت را میدهد، پیشنهادهای
متعددیداشته باشی؛ اما درعوض، فرصت انتخاب كمتری داری چون لااقل درمورد خودم كه
بیشتر پیشنهادها در راستای همان شهرت بود؛ از طرف دیگر درآن زمان، سینما از نظر
بازیگر دچار كمبود شده بود بنابراین پیشنهادها، باید حولوحوش كسانی میچرخید كه
حداقل برای مردم آشنا باشند. (زندگی ایدهآل)
دریك مصاحبه از من اینطور سوال شد: «از اینكه
یكشبه ره صدساله را رفتید، چه احساسی دارید؟» بهنظر من قبل از پاسخ به چنین
سوالی، باید دید، شب از دیدگاه این آدم چه معنایی دارد. منظور، چه شبی است و چه
راهی و اصلا راه برای این آدم چطور تعریف میشود؟ درحالیكه اگر بازیگری را درست بشناسیم،
اصلا امكان مطرحكردن چنین پرسشی وجود ندارد، چرا كه بازیگری، یك دانش است و طیكردن
آن یكشبه به هرقیمت و با هرشرایطی، غیرممكن است! درایران، شاید بتوان یكشبه
پولدار شد یا به بدترین وجه سقوط كرد؛ اما درمورد قوانین علمی، چنین چیزی اصلا
امكانپذیر نیست. البته موضوع شهرت در ایران، موضوع متفاوتی است؛ میتوانی در
چشم برهمزدنی شهرت پیدا كنی؛ اما صحبت اینجاست كه آیا میتوانی این شهرت را حفظ
كنی؟! (زندگی ایدهآل)
یك جمله حسن فتحی همیشه جلوی چشم من هست كه
گفت: «مصطفی همیشه فكر كن اگر سینما را از تو بگیرند چه هستی؟ این جمله را بهعنوان
یادگاری همیشه از او دارم.» (مجله رویش)
بهجرات میگویم كه تابهحال بهدستآوردن
چنین شهرتی، فقط با یك فیلم درمورد هیچكس اتفاق نیفتاده است. درحرفه ما، این
اتفاق بهنوعی بیسابقهترین فرصتی بود كه برای یك بازیگر پیش میآید.
(زندگی ایدهآل)
قرار نبود هنرپیشه شوم؛ اما درهرصورت در این
مسیر قرار گرفتم. اوایل پذیرفتن من سخت بود. همه احساس میكردند دارم ادا
درمیآورم؛ اما باید ثابت میكردم میتوانم برای خودم، جایگاه خوبی بهدست
بیاورم. نمیخواهم ادعا كنمجایگاهی بهدست آوردهام؛ اما تلاش كردم برای ماندن
در این حرفه، چهره و حتی شهرت یوسف را فراموش كنم! (زندگی ایدهآل)
حاشیههای زندگی خصوصی
از جمله نكات حاشیهای كه درباره او وجود
دارد، به جشنواره بینالمللی سال گذشته برمیگردد كه در این سال، بهخاطر داشتن
كارهای زیاد در جشنواره، مورد انتقاد بسیار شدید اهالی سینما قرار گرفت و خیلیها
این كار را نوعی خودزنی میدانستند و اعتقاد داشتند نباید بعد از سریال حضرت یوسف(ع)،
یكدفعه پیشنهاد بازی در این همه كار را قبول میكرد و با این كار، باعث میشود
مخاطبان از او خسته شوند! البته كو گوش شنوا! امسال هم با 5 كار در جشنواره شركت
كرد تا باز هم نشان دهد، مرغ او یك پا دارد!
منتقدان همواره به فن بیان او ایرادهای زیادی
گرفتهاند.
همواره بهخاطر دوری از خانوادهاش كه در
فریدونكنار زندگی میكنند، ناراحت و دلگیر است.
تعداد دفعات چاپ تصویر روی جلد زندگی ایدهآل:
یك بار
تعداد نتایج بعد از سرچ نام او در گوگل: 12 هزار و 700
پرفروشترین فیلم: كیفر
فیلمگرافی
مهمترین فیلمهای سینمایی
كیفر، بدرودبغداد، اینجا تاریك نیست
مجموعههای تلویزیونی
یوسف پیامبر(ع)، درچشم باد
افتخارات: تازه اول راه است
دلمشغولی اصلی
انجام كارهای خیریه در قالب گروه دل شیر كه برای آن، چند
باری به مراكز خیریه سر زد و یكی از سفیران این گروه به حساب میآید.
شناسنامه شخصی
مصطفی زمانی، متولد 30 خرداد 1361 فریدونكنار، مجرد،
كارشناس مدیریت صنعتی
محل زندگی: تهران – زعفرانیه
غیر از بازیگری، هیچ حرفه و شغل دیگری
را دنبال نمیكند: «ورزش میكنم و اكثر اوقات در خانه هستم. كتاب میخوانم و فیلم
میبینم. 2دوست دارم كه یكی از آنها را هر 2 ماه یكبار میبینم و یكی دیگر را هم
هفتهای یكبار!»
منبع : زندگی ایده آل
ویدیو مرتبط :