کودکان


2 دقیقه پیش

با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازید

به جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ...
2 دقیقه پیش

از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانید

آیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ...

اختلالات خلقی در کودکان ونوجوانان



اختلالات خُلقی در کودکان,اختلالات رفتاری در کودکان

اختلالات خُلق در همه سنین از کودکی تا بزرگسالی دیده می شود. هر چند بروز اختلال خلق در دوره کودکی نسبت به نوجوانی و بزرگسالی امر نادرتری است اما مشاهده می شود.


والدین این کودکان و نوجوانان چنین می گویند که فرزندشان بی قرار است و دچار آشفتگی شده است، علاقه اش به فعالیت های گروهی و جمعی، ورزش و بازی بسیار کم است یا اصلاً علاقه ندارد، روابطش با همسالانش خوب نیست، گوشه گیر و منزوی است و یا به شدت پرخاشگر و عصبی است، به مدرسه علاقه ندارد، ارتباط کلامی اش بسیار محدود است.

 

گاهی والدین با تأخیر متوجه این حالت می شوند و ممکن است بخواهند با روش های خودشان کودک یا نوجوان را وادار به فعالیت های گروهی و مثبت کنند. متأسفانه در اکثر موارد نتایج بدتری حاصل می شود. معمولاً وقتی والدین دچار درماندگی می شوند تصمیم می گیرند که به متخصص اعصاب و روان و یا مراکز مشاوره مراجعه نمایند.

اگر چه اختلالات خلقی در کودکان و نوجوانان نسبت به بالغین و بزرگسالان از شیوع کمتری برخوردار بوده است اما به طور فزاینده ای رو به افزایش است و تشخیص بموقع می تواند از مزمن شدن اختلال پیشگیری کند.

کودک و نوجوان هم مثل افراد دیگر گاه غمگین و ناراحت می شوند و ممکن است احساس درماندگی داشته باشند اما این یک حالت ناپایدار است و می تواند واکنش طبیعی تلقی شود ولی زمانی که تبدیل به یک رفتار یا حالت پایدار شود، نیاز به درمان دارویی پیدا می شود. حالت پایدار اختلال خلق وقتی است که علایم افسردگی حداقل به مدت دو هفته ادامه داشته باشد.

گاهی در بچه های کوچک تر که مبتلا به اختلال خُلق هستند ممکن است توهمات شنوایی هماهنگ با خلق دیده شود و یا اینکه از درد جسمی شکایت کنند و تظاهر به غمگینی داشته باشند و یا احترام به نفس آنها پایین باشد. البته در سنین نوجوانی یعنی بعد از 12 سالگی علایم به صورت فقدان احساس لذت است.

ممکن است دچار کندی روانی ـ حرکتی (هیپواکتیو) شوند، هذیان پیدا نمایند و مأیوس و ناامید شوند؛ البته گاهی پرخاشگری و سوء مصرف مواد در اواخر نوجوانی معادل افسردگی تلقی می شود که متأسفانه در تمام جوامع در حال افزایش است.

علایمی از اختلال خلق وجود دارد که بدون توجه به شرایط سنی و رشدی می تواند در همه سنین یکسان باشد. از جمله این علایم افکار خودکشی و آسیب رساندن به خود می باشد. همچنین خلق اینها افسرده یا تحریک پذیر است، دچار نقص در تمرکز حواس می شود، از اختلال خواب شاکی هستند.

به طور کلی خلق کودکان و نوجوانان در برابر تنش های مستمر و مداوم خانوادگی، بی توجهی والدین و عوامل استرس زای دیگر آسیب پذیر است. اکثر کودکان افسرده قبلاً مورد بی توجهی و آزار و اذیت قرار گرفته اند. اگر گروه یا فرد حمایت کننده ای از نظر عاطفی به سرعت کودک را از محیط پرتنش و مسموم خارج کند ممکن است با کاهش استرس و دور شدن از محیط نامناسب بهبود یابد و علایم افسردگی رفع شود. البته جدا شدن والدین یا از دست دادن یکی از والدین قبل از 11 سالگی نیز استرس بزرگی برای کودکان است و می تواند واکنش سوگ توأم با افسردگی ایجاد نماید که اغلب به مداخله درمانی نیاز پیدا می شود.


شیوع:
اختلالات خلق با افزایش سن بیشتر دیده می شوند ولی این اختلالات در سنین قبل از دبستان به ندرت دیده می شوند. به طور کلی میزان این اختلال افسردگی اساسی در بچه های قبل از مدرسه حدود 3/0 درصد در سطح جامعه تخمین زده می شود. شیوع اختلال افسردگی اساسی در کودکان دبستانی حدود 2 درصد می باشد. تحقیقات نشان می دهد که اختلال افسردگی اساسی در سنین دبستان در پسرها شایع تر از دختران است. شیوع اختلال افسردگی اساسی در نوجوانان حدود 5 درصد در جامعه است.

 علت:
عوامل متعددی در ایجاد اختلالات خلقی در کودکان و نوجوانان دخالت دارند که می توان در رأس آنها به استعداد ژنتیک اشاره کرد. در یک مطالعه نشان داده اند که داشتن پدر و مادر افسرده، خطر اختلال افسردگی در کودک آنها را دو برابر افزایش می دهد. در مقایسه با کودکانی که والدین افسرده ندارند، شانس ابتلای کودکانی که هم پدر و هم مادر آنها افسرده اند به اختلال خُلق تا قبل از 18 سالگی 4 برابر بیشتر است! همچنین به این نکته نیز باید اشاره کرد که اگر والدین دچار اختلال افسردگی مکررا دچار عود حملات افسردگی شوند و نسبت به درمان اقدام نکنند احتمال ابتلای فرزندان باز هم بیشتر می شود!

 عامل دیگر، عامل زیستی است
عامل دیگر، تأثیر محیط و اجتماع بر ایجاد و تشدید اختلال افسردگی و سایر اختلالات خلقی است. همان طور که قبلاً اشاره شد درگیری ها و تنش های خانوادگی و روابط مخرب والدین، وضع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی در جامعه می تواند آسیب پذیری کودکان و نوجوانان را نسبت به اختلالات خلقی بیشتر کند.

 

معمولاً در چنین خانواده ای کودک آزاری و تنبیه بدنی و کلامی به شدت رواج دارد و بخصوص زمانی که این درگیری ها منجر به جدایی والدین می شود، آسیب بیشتری بر ذهن و رفتار و عواطف کودکان وارد می شود. الگوسازی و یادگیری منفی در چنین خانواده ای باز هم بر شدت اختلال می افزاید!
اختلالات خلقی در کودکان ونوجوانان


تشخیص و درمان
هدف اصلی از بیان علایم و علل مربوط به اختلالات خلقی این است که در چنین شرایطی والدین سریع تر به فکر مراجعه به روانپزشک باشند. اگر کودک یا نوجوانی رفتار منفی و یا کاملاً ضد اجتماعی از خودش بروز می دهد، الکل مصرف می کند و یا به سمت مواد مخدر و سیگار تمایل پیدا کرده است، زنگ خطری است که به صدا در می آید و علایم هشداردهنده است.

 

همین طور اگر نوجوانی تمایل به ترک منزل یا فرار دارد یا مکرر می گوید اطرافیان او را درک نمی کنند و یا رفتارش مورد قبول والدین نیست، بی قراری، بدخلقی و پرخاشگری می کند و یا در کار گروهی و خانوادگی مثل مهمانی شرکت نمی کند و اغلب به اتاق خصوصی خود پناه می برد، زیاد گریه می کند، احساس پوچی و دلتنگی زیاد دارد، خواب و اشتهایش تغییر کرده است، اگر حداقل پنج علامت ذکر شده حداقل به مدت دو هفته وجود داشته باشد باید نسبت به درمان اقدام کرد. درمان در چنین شرایطی فقط باید توسط روانپزشک صورت گیرد.

خلق کودکان و نوجوانان در برابر تنش های مستمر و مداوم خانوادگی، بی توجهی والدین و عوامل استرس زای دیگر آسیب پذیر است.

 

 
منبع: کتاب روانشناسی نوجوانی- نوشته حسین نجاتی
tebyan.net


ویدیو مرتبط :
همایش رونمایی کتاب چهل نمایشنامه برای کودکان ونوجوانان

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

دلایل اختلالات زبان در کودکان !



زبان وسیله بیان عقاید و نظرات است که به کمک علایم و بر طبق قواعد و دستور زبان و علم معنی بکار می‌رود. زمانی زبان دچار نقص و نارسایی می‌شود که بگونه‌ای صحبت کردن برخلاف قواعد دستوری باشد. یا غیر مفهوم بوده و یا از نظر شخصی و فرهنگی مطلوب نباشد. یا اینکه دستگاه صوتی (زبانی) مورد سو استفاده (بد زبانی) قرار گیرد.

 

کودک

 

کودک معمولا در حدود 12 ماهگی اولین کلمات را بر زبان می‌راند و حدود 18 ماهگی تا 2 سالگی اولین جملات ساده و ابتدایی را می‌سازد. و بتدریج قادر به سخن گفتن و بیان نظرات خود و درک مطالب و مفاهیمی‌ که در صحبت دیگران نهفته است، می‌گردد. چنانچه در حدود سنین فوق بطور طبیعی و عادی نتواند در بیان مقصود خود از کلمات و جملات متناسب استفاده نماید و همچنین مشکلاتی در فهم مطالب داشته باشد و یا به عبارت ساده تر دیر زبان باز کند، احتمالا از نظر گویایی دچار نارسایی و اختلالاتی است.

 

 

 

دلایل اختلالات زبان


عقب ماندگی ذهنی و تاخیر در مهارتهای زبانی


بعضی از کودکان در زمانی که انتظار می‌رود، بطور طبیعی قادر به گفتن کلمات و یا ساختن جملات و سخن گفتن نیستند. به احتمالی دچار عقب ماندگی هوشی می‌باشند. برای آنکه کودک قادر به تکلم باشد باید از میزان لازم بهره هوشی برخوردار باشد. کودکانی که دچار عقب ماندگی شدید ذهنی هستند معمولا فقط برای بیان خواسته‌های خود از گریه ، فریاد و صداهای نامفهوم استفاده می‌کنند.


 

اختلالات عاطفی و نارسایی تکلمی

 

گاهی اوقات تاخیر زبان و یا نارسایی تکلمی‌ در کودکان منشا عاطفی و هیجانی دارد. این نوع اختلال معمولا به دلیل هیجانات شدید و ضربه‌ها و یا شوکهای عاطفی در این کودکان عارض می‌گردد. این قبیل اختلال تکلمی‌ را گاهی نیز لالی عاطفی یا سکوت مرضی می‌گویند. احتمال وقوع اینگونه نارسایی در میان کودکانی که در محیط پر تشنج و یا مناطق جنگی قرار دارند و در معرض انفجارات پی‌در‌پی هستند، بیشتر است.

 

 

اختلالات زبان

 

 

اختلالات تکلمی‌ و ضایعات مغزی و عصبی (آفازی)


گاهی بر اثر ضایعات مغزی و صدمات وارده بر سلسله اعصاب مرکزی ، کودک فاقد توانایی سخن گفتن می‌شود. این قبیل کودکان همواره دارای مشکلاتی در زمینه خواندن ، هجی کردن ، حساب کردن ، اشاره و صحبت کردن می‌باشند. ممکن است کودک دچار گیجی و بیقراری هیجانی شده و قادر بخاطر آوردن کلمات معمولی نباشد و یا به غیر از راهنماییهای بسیار ساده هیچ مطلب دیگری را متوجه نشود.

 

 

از ویژگیهای بارز این قبیل کودکان حالت دمدمی‌ بودن آنها است. از لحظه‌ای به لحظه دیگر و یا روزی به روز دیگر تغییر می‌کنند. از آنجایی که اختلال تکلمی ‌فقط یکی از نتایج احتمالی ضایعات مغزی است، در واقع اگر بخواهیم نمونه‌های کاملا صحیحی از اختلال گویایی را که منشا آن ضایعات مغزی است (آفازی) در بچگی تشخیص داده و ارائه ‌دهیم تقریبا غیر ممکن خواهد بود.

 

 

اختلالات زبان

 

 


اختلالات دستگاه صوتی و نارساییهای تکلمی


در بعضی موارد اختلالات دستگاه صوتی موجب نارساییهای تکلمی ‌می‌شود. تقریبا یک نفر از هر هزار کودکی که متولد می‌شوند به نحوی دچار نقیصه‌ای در سقف دهان و یا در لب بالایی می‌باشند. کودکان مبتلا به چنین اختلالاتی معمولا از تلفظ کامل کلمات عاجز بوده و غالبا حروف را به جای یکدیگر بکار می‌برند. آنها معمولا در اصطلاح تو دماغی و با خرخر صحبت می‌کنند.

 

 

 

اختلالات شنوایی و نارساییهای تکلمی


نارساییهای تکلمی ‌که منشا آنها اختلالات شنوایی است، معمولا متاثر از حداقل سه ویژگی خاص از اختلالات شنوایی است. این ویژگیها عبارتند از سن وقوع نقص شنوایی ، میزان و نوع اختلالات شنوایی. چنانچه وقوع اختلالات شنوایی به میزان ضعیف قبل از سن به سخن آمدن کودک باشد، ممکن است موجب تاخیر در صحبت کردن کودک گردد. چنانچه وقوع اختلال شنوایی به میزان ضعیف بعد از رشد طبیعی کودک در صحبت کردن باشد ممکن است چندان تاثیری در صحبت کردن کودک نداشته باشد.

 

 

در صورتی که وقوع اختلال شنوایی به میزان متوسط و یا خیلی زیاد ، قبل از یادگیری زبان باشد تاثیر بسیار شدیدی بر رشد طبیعی زبان کودک می‌گذارد. و ممکن است سبب شود که کودک بدون استفاده از برنامه‌های مستمر و دایمی ‌و ویژه گفتار درمانی هرگز قادر به رشد زبان و صحبت کردن نشود. اگر چنین اختلالاتی به همین میزان بعد از تحصیل زبان و صحبت کردن عارض فرد شود، ممکن است تنها تاثیر کمی‌ در کیفیت او گذارده و تغییراتی در تن صدا و ادای کلمات ایجاد گردد. کودکان سخت شنوا نیز ممکن است در تحصیل مهارتهای زبانی دچار اشکال شوند و در تلفظ و ادای صحیح کلمات مشکلاتی داشته باشند.