ورزشی


2 دقیقه پیش

پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016

سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ...
2 دقیقه پیش

عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016

در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ...

فقدان جهان پهلوان 47 ساله شد


چهل و هفتمین سالگرد درگذشت جهان پهلوان تختی فردا در ابن‌بابویه برگزار می‌شود.

خبرگزاری فارس: مراسم گرامیداشت چهل و هفتمین سالگرد درگذشت جهان پهلوان غلامرضا تختی از ساعت 10 تا 12 فردا، 17 دی ماه در ابن بابویه شهر ری برگزار می‌شود.

آن شب واقعه در هتل آتلانتیک، همان هتلی که تختی را در آنجا از دنیا رفت، چه گذشت؟ کسی نمی‌داند؛ شواهد و اظهارنظرها هر کدام چیزی را می گفتند و کسی نمی دانست جهان پهلوان خودکشی کرده است یا او را کشته اند. هنوز برای کسانی که آن واقعه را دهان به دهان می‌شنوند و مستندات این مرگ را بررسی می‌کنند، باور این مسئله برایشان سخت است. مخصوصا برای نسل امروز که بدانند تنها پهلوان کشورشان (جهان پهلوان تختی) چگونه شد که این گونه به مرگ لبخند زد؛ باوری سخت و جانکاه است.

فقدان جهان پهلوان 47 ساله شد

از تختی بسیار نوشته اند و بی‌گمان بعدها هم فراوان خواهند نوشت. در 17 دی ماه سال 46 وقتی جنازه او را در هتل آتلانتیک یافتند رژیم حاکم فضای ویژه ای را برای افشای حقایق مرگ تختی ایجاد کرده بود و اجازه انتشار مطالب واقعی را نمی‌داد.

خبرنگاری که چند سال پیش به دیدن آقای ساعدی مدیر هتل آتلانتیک می رود که هتلش امروز به هتل اطلس تغییر نام پیدا کرده است می نویسد:

«بعد از 41 سال که به سراغ آقای ساعدی مدیر هتل رفتم با تماس تلفنی که با ایشان گرفتم نمی گذارد حرفم تمام شود با تندی می گوید "آن چیزی که آخر می خواهید بدانید آلان به شما می گویم، تختی را آوردم اینجا کشتمش؛ شما بعد از 41 سال دنبال چه می گردید، پسرش بابک نتوانست به حقیقت دست یابد، رفت خارج از کشور شماها تا کی می خواهید راجع به مرگ تختی کنکاش کنید "البته باید به عصبانیت ساعد حق داد چرا که او به این خاطر چندین بار راهی زندان شده است.»

حسین عرب یکی از هم دوره های وی در جام جهانی هلسینکی فنلاند می گوید:

«این اواخر تختی از لحاظ مالی در مضیقه بود. بارها می دیدم که مردم از او تقاضا هایی دارند که با توجه به بی حرمتی های دستگاه به او، نمی تواند کاری انجام دهد و از این بابت رنج می برد. دو روز قبل از فاجعه به منزل ما آمد، لحن سخنانش عوض شده بود. ساعت ها حرف زدیم. موقعی که از من جدا شد حالت خداحافظی گرفته بود ولی نگفت در منزل نیست و در هتل زندگی می کند. من نگران شدم.»

«مدوید کشتی گیر معروف شوروی هنگام حضور در آرامگاه تختی به گریه افتاد و گفت: در تمام طول مدتی که کشتی گرفته ام شجاع تر، خوش خلق تر و مهربان تر از تختی ندیدم. هنگامی که در کشورم خبر مرگ تختی را با عنوان خودکشی شنیدم باور نکردم، چون می دانستم او با رژیم شاه مخالف بود و لذا برای ما یقین بود که او را کشته اند.»

حسین شاه حسینی هم که با جهان پهلوان تختی روابط نزدیک داشت، ضمن تکذیب صحبتهای خدادادیان خبرنگار حوادث روزنامه کیهان مبنی بر اینکه در موقع حمل جسد، سر تختی به موزاییک های کف اتاق هتل خورده است، می گوید: «اگر قضیه به فرض هم راست باشد پس چرا پشت سرش خونی بود و یک حفره عمیق داشت. من خودم با دست محل ضربه را لمس کردم»

مطالبی که آن زمان نوشته می شد حاکی از این بود که به دلیل اختلاف خانوادگی خودکشی کرده است ولی مطالبی که بعد عنوان شد نشان می داد که تختی را کشته اند. هرچند که پزشکی قانونی در گزارش خود هیچ گونه آثار ضرب و جرح ذکر نکرده بود.

کیهان آن زمان می نویسد: «تختی حدود ساعت 11 از خانه خارج می شود و به هتل آتلانتیک می‌رود. مدیر هتل در این باره می گوید: «علت آمدنش را پنهان کرد فقط گفت: "دیر وقت است و الان موقع رفتن به خانه نیست." ساعت 8 صبح 17 دی که وارد هتل شدم چشمم به اتومبیل بنز سبز رنگ نمره شیراز تختی افتاد که یک چرخش پنچر بود. مستخدم را به اتاقش فرستادم جوابی نداد. تلفن زدم جواب نداد. مجبور شدم به کلانتری اطلاع بدهم.»

سه نامه در اتاق تختی پیدا شد که در یکی از آنها نوشته بود "خانه قلهک را به خواهرانم واگذارید، مدالهایم را به پسرم بابک می بخشم اما چون بابک صغیر است آنها را به موزه امام رضا بسپارید" نامه دیگر مربوط به وصیت نامه بود.

مدیر هتل گفت: «عصر همان روز که تختی وارد هتل شد از اتاق بیرون آمد و کاغذ و مداد خواست. قبل از مرگ بدهی ها و طلبش را نوشته بود، 5 هزار تومان بدهی و هزار تومان طلب داشت»

این طور که از شواهد و قراین پیداست این آخرین دست خطی است که به صورت سند موجود است و سایر نوشته ها که از دست نوشته های تختی در روزنامه به چاپ رسید حاوی سند مستندی نیست.

ناصر محمدی یکی از هم دوره ای های تختی می گوید: «...هراسان به ابن بابویه رفتم. مشغول شستن او بودند، فریاد زدم چرا او را کشتید؟ او به کسی بدی نکرده بود. از حالت طبیعی خارج شده بودم و مرتب فریاد می زدم. ساواکی ها همه جا پر بودند. جسد تختی را روی سنگ غسالخانه با سینه شکافته دیدم و مرده شور به نام حاج میرزا مراد اهل دولت آباد مشغول شستن او بود. سرش را که بلند کرد از پشت سرش خونابه روی سنگ دیدم بعدها، همین مرده شور را هم که به همه می گفت تختی را کشتند چون پشت سرش شکسته بود، برای اینکه صدایش را خفه کنند سر به نیست کردند.»

کلید دار هتل آتلانتیک می گوید: «شب مرگ مرحوم تختی اتفاقی از جلو اتاق شماره 23 هتل رد شدم که متوجه سر و صدایی از اتاق 23 شدم که چندان جدی نگرفتم و رد شدم.»

فقدان جهان پهلوان 47 ساله شد

* وقتی «جهان پهلوان تختی» در ترکیه غوغا به پا کرد

عصمت آتلی کشتی گیر شاخص ترکیه، جمعاً سه بار با تختی مبارزه کرد؛ دو کشتی را باخت و یک بار برد. پیروزی اش بر تختی در فینال المپیک 1960 رم بسیار پر سر و صدا بود، اما دو سال بعد در مسابقات جهانی سال 1962 تولیدو آمریکا خیلی راحت مغلوب تختی شد و از دور مسابقات کنار رفت.

 قهرمان سرشناس ترکیه و دارنده مدال طلای المپیک می گوید: «من تصور می کردم حداقل بتوانم با تختی مساوی کنم، اما صادقانه می گویم که در این کشتی، پهلوان بزرگ شما، با قدرت فراوان امتیازهای زیادی از من گرفت و با امتیاز 0-13 شکستم داد. این سخت ترین کشتی من و مهم ترین باخت ام طی سالها مبارزه در میدان های بین المللی بود که هیچ وقت آن را فراموش نمی کنم.

عصمت آتلی، خاطرات جالب توجهی از تختی دارد:

«در سالهای دور، تختی به همراه تیم کشتی ایران به شهر « آدانا» آمده بود. او در آن زمان از شهرت زیادی برخوردار بود و در ترکیه می گفتند کسی قادر نیست تختی را شکست دهد. « بکربوکر » قهرمان مشهور ترک اعلام کرد که می تواند تختی را با فن «لنگ » مغلوب کند، اما از شما چه پنهان که هنوز سه دقیقه از کشتی این دو نگذشته بود که قهرمان ترک با ضربه فنی باخت و به علت فشاری که به او وارد شده بود، برای معالجه به بیمارستان فرستاده شد!

حریف دوم تختی در این سفر، «مصطفی کورت» بود که ایرانی ها او را خوب می شناسند. کورت هم ادعا داشت که فقط او قادر است تختی را شکست دهد، وقتی کشتی این دو آغاز شد، مصطفی کورت در دستان تختی، همچون یک بچه اسیر بود و نتوانست بیش از یک دقیقه مقاومت کند؛ تختی با این دو پیروزی بزرگ، در ترکیه غوغا کرد!

در سال 1958 همراه تیم ملی ترکیه برای شرکت در دو دیدار دوستانه با تیم ملی ایران، به تهران آمدم، تختی، ابتدا «محمدعلی یاخچی» که یکی از قهرمانان کشتی‌های سنتی ترکیه بود را ضربه فنی کرد.

من تصور می کردم حداقل بتوانم با تختی مساوی کنم، اما صادقانه می گویم که در این کشتی، پهلوان بزرگ شما، با قدرت فراوان امتیازهای زیادی از من گرفت و با امتیاز 13 بر صفر شکستم داد. این سخت ترین کشتی من و مهم ترین باخت ام طی سالها مبارزه در میدان های بین المللی بود که هیچ وقت آن را فراموش نمی کنم.

در سال 1962 در مسابقات جهانی تولیدو، حتی به الکساندر مدوید که مدال طلا گرفت با یک خاک بازنده شدم، ولی خوب می دانستم که هیچگاه نمی توانم در برابر قدرت و تکنیک تختی مقاوم باشم و کشتی را در تولیدو آمریکا با نتیجه 3 بر یک به وی واگذار کردم.

عصمت آتلی در مورد خصوصیات اخلاقی تختی می گوید:

«تختی، قهرمانی بود که شاید مثل او، دو یا سه نفر دیگر نیامده باشند. از همه مهمتر، او انسانی والا بود، خصوصیات اخلاقی و صمیمیت او را در هیچ کشتی گیر دیگری ندیده ام».


ویدیو مرتبط :
جوان 16 ساله ، پهلوان ، زبیا و دوست داشتنی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زندگي نامه ي مختصري از جهان پهلوان تختي



 

تختی

 

غلامرضا تختی در روز ۵ شهریور ۱۳۰۹ در خانواده‌ای متوسط در محلهٔ خانی‌آباد در تهران به دنیا آمد. «رجب خان» (پدر تختی) غیر از وی دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همهٔ آنها از غلامرضا بزرگ‌تر بودند. «حاج قلی»، پدر بزرگ غلامرضا، فروشندهٔ خواربار و بنشن بود. از قول رجب خان، تعریف می‌کنند که حاج قلی در دکانش بر روی تخت بلندی می‌نشست و به همین سبب در میان اهالی خانی‌آباد به حاج قلی تختی شهرت یافته بود. همین نام بعدها به خانواده‌های رجب خان منتقل شد و به نام خانوادگی آنها تبدیل شد.

 

رجب‌خان با پولی که از ماترک پدرش به دست آورده بود، در محل سابق انبار راه‌آهن زمینی خریده و یک یخچال طبیعی احداث کرده بود واز همین راه مخارج زندگی خانوادهٔ پرجمعیت خود را تأمین می‌کرد. نخستین واقعه‌ای که در کودکی غلامرضا روی داد و ضربه‌ای بزرگ و فراموش نشدنی بر روح او وارد کرد، آن بود که مرحوم پدرش برای تأمین معاش خانواده ناچارشد خانهٔ مسکونی خود را گرو بگذارد. شادروان تختی به لحاظ مشکلات خانوادگی فقط ۹ سال در دبستان و دبیرستان منوچهری خانی‌آباد درس خواند و در سال ۱۳۲۹ به سبب علاقه به کشتی و ورزش باستانی به باشگاه پولاد رفت. تختی در دوران زندگی ورزشی‌اش رکورددار شرکت در المپیک‌ها و کسب بیشترین مدال از این آوردگاه بود. درچهار دوره المپیک حضور داشت و حاصل آن یک طلا، دو نقره و یک عنوان چهارم بود که در کشتی ایران این امر اتفاق نادری است. جهان پهلوان علاوه بر قهرمانی، به لحاظ منش و رفتار انسانی و سجایای اخلاقی پسندیده و جوانمردی و نوع دوستی شهره خاص و عام بوده‌است.

 

او زندگی خود را وقف مردم کرده بود. شادروان تختی در ورزش باستانی و کشتی پهلوانی نیز دارای تبحر و مهارت بود، چنان که سه بار پهلوان ایران شد و هر بار کشتی‌گیران نامداری را مغلوب کرد.

 

وی چهار ماه پس از بازگشت از آخرین سفر خود (تولیدو، ۱۹۶۶) در آبان ماه سال ۱۳۴۵ زندگی مشترک خود را با همسرش آغاز کرد که حاصل آن تولد بابک در سال ۱۳۴۶ بود. پس از گذشت چهار ماه از تولد فرزندش، خبر درگذشت وی تحت عنوان خودکشی اعلام شد و همه را در اندوهی عظیم و بهتی شگفت‌انگیز فرو برد.

 

در مورد قتل و یا خودکشی وی دلایلی همچون ناراحتی‌های روحی و مشکلات مالی آوردند ولی هیچ گونه بازرسی برای قتل وی به صورت جدی شکل نگرفته است.

 

تختی


بازیهای المپیک:

 

پنجاه و دو هلسینکی :مدال نقره ۷۹ کیلو گرم

پنجاه و شش ملبورن: مدال طلا ۸۷ کیلو گرم

شست رم: مدال نقره ۸۷ کیلو گرم

شست و چهار توکیو: چهارم۹۷ کیلو گرم

 


قهرمانی جهان:

 

پنجاه و یک هلسینکی: مدال نقره ۷۹ کیلو گرم

پنجاه و چهار توکیو: نفر پنجم ۸۷ کیلو گرم

شست و یک یوکوهاما: مدال طلا ۸۷ کیلو گرم

شست و دو تولیدو: مدال نقره ۹۷ کیلو گرم

 

 

بازیهای آسیایی:

 

پنجاه هشت توکیو: مدال طلا ۸۷ کیلو گرم

جمع مدالهای غلامرضا تختی: هشت، ۴ طلا، ۴ نقره

المپیک ۳ - جهانی ۴ - بازیهای آسیایی ۱

 

تختی اولین کشتی گیر ایرانی است که موفق شد در سه وزن مختلف صاحب مدال‌های جهانی و المپیک بشود: جهانی ۵۱ و المپیک ۵۲ (در ۷۹ کیلوگرم)، المپیک ۵۶، ۶۰، جهانی تهران و یوکوهاما (در ۸۷ کیلو) و جهانی ۶۲ تولیدو در ۹۷ کیلو.