انتخاب جراح بینی - بهترین جراح بینی 
عکس: استهلال ماه مبارک رمضان 
عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016 ورزشی
2 دقیقه پیش | پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ... |
2 دقیقه پیش | عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ... |
دسته گلی جدید در فدراسیون آقای خنده
فدراسیون فوتبال که در طول 4 سال گذشته از هیچ حرکتی برای بقای خود دریغ نکرده، بار دیگر با استفاده ابزاری از افراد به دنبال سرپوش گذاشتن بر اشتباهات خود است.
امید جمالی همان نامی است كه این روزها دستمایه مسوولان فدراسیون قرار گرفته تا كوتاهی‌شان درباره كمیته روابط بین‌الملل و بدون سرپرست ماندن آن به چشم نیاید.
كمیته‌ای كه نقش آن در مسیر پیشرفت تیم كروش انكارناپذیر است و ضعفش می‌تواند ضربه‌ای جبران نشدنی به ملی‌پوشان وارد كند، از زمان استعفای عباس ترابیان عملاً بدون سرپرست مانده و كفاشیان و نبی با بیان نام امید جمالی سعی دارند ضعف خود را برای پیدا كردن سرپرستی مناسب برای این كمیته پنهان سا‌زند.
این در حالی است که در مقابل این تصور كفاشیان و نبی، امید جمالی از همان روز كه از سوی مسوولان كنار گذاشته شد، دیگر حاضر به قبول سرپرستی این كمیته نبوده و مقابل تمام اصرارهای كفاشیان تنها به این موضوع بسنده كرده كه كارمند ساده كمیته روابط بین‌الملل باقی می‌ماند و سرپرستی این كمیته را نخواهد پذیرفت.
چرا روابط بین‌الملل بی‌سرپرست ماند؟
رفتن ترابیان از كمیته روابط بین‌الملل و بازنگشتن امید جمالی از یك طرف قابل بحث است و از طرف دیگر علت اصلی ضعف مسوولان در انتخاب گزینه‌ای مناسب برای این كمیته ذهن‌ها را به خود مشغول می‌كند و سوالی را در اینجا مطرح می‌سازد كه «چرا فدراسیون‌نشین‌ها طی این چند هفته نتوانسته‌اند جایگزینی مناسب برای ترابیان بیابند؟» واقعیت این است كه در این برهه زمانی علی كفاشیان تصمیم گرفته سرپرست كمیته روابط بین‌الملل را با نظر كروش انتخاب كند و به همین دلیل هم هر گزینه‌ای كه به عنوان كاندیدای سرپرستی روابط بین‌الملل معرفی می‌شود همگی از سوی كروش رد می‌شوند و كفاشیان كه نمی‌خواهد در این مورد روی حرف سرمربی تیم ملی حرفی بزند، همچنان كمیته را بی‌سرپرست رها می‌كند.
نكته اما اینجا است كه در حالی كه این مربی پرتغالی هیچ شناختی از گزینه‌های معرفی شده از سوی كفاشیان ندارد چطور و با مشاوره چه كسی روی آنها مهر تأیید می‌زند یا خط بطلان می‌كشد؟!
فدراسیون، كروش را گول می‌زند؟
همه ابهامات و فرض‌های ذكر شده را كه به كناری بگذاریم به این نكته می‌رسیم كه به واقع قضیه سرپرستی كمیته روابط بین‌الملل تا چه اندازه به سرمربی تیم ملی مربوط می‌شود كه كفاشیان رأی او را حسن ختام ماجرا قرار داده و حتی با نظر او سر ناسازگاری با ترابیان را گذاشت! قضیه از این قرار است كه كفاشیان فقط و فقط از این كار یك هدف می‌تواند داشته باشد و آن اینكه با قرار دادن قدرت انتخاب سرپرست كمیته روابط بین‌الملل، در اختیار كروش، كفاشیان در واقع به نوعی دارد این مطلب را به سرمربی تیم ملی القا می‌كند كه مطیع خواسته او است و تمام درخواست‌هایش را اجابت می‌كند تا در آینده اگر مقابل خواسته‌های بزرگ‌تر او، كاری از پیش نبرد، حرفی برای گفتن داشته باشد. فدراسیون با این بهانه كه حتی انتصاب‌هایش هم با نظر كروش انجام می‌شود، این مرد پرتغالی را گول می‌زند و ضعف تدارك امكانات بزرگتری را از دید او پنهان می‌كند.
استقلالی كه رنگ می‌بازد!
درست است كه كفاشیان به گمان خودش با ترفندی كه در پیش گرفته از بروز گلایه‌های بعدی كروش جلوگیری می‌كند اما ظاهراً او از چندین اثر منفی این اتفاق غافل مانده. كفاشیان نمی‌داند كه با این كار به چه سادگی برای خودنمایی افرادی به اصطلاح مشاور در نزد كروش، راه را باز می‌كند تا آنها سرمربی تیم ملی كه اطلاع كافی از اوضاع فدراسیون ندارد را به راحتی بازی دهند و به هرجا كه می‌خواهند بكشند. جز این اما اثر مخرب‌تر این اتفاق وقتی است كه در حقیقت كفاشیان با قرار دادن امور تحت اختیار كروش استقلال خود را به عنوان رییس فدراسیون فوتبال زیر سوال می‌برد و از همین حالا نشان می‌دهد كه در امور فدراسیون به هیچ عنوان قدرت تصمیم‌گیری ندارد.
بنابراین گزارش اگر چنین اتفاقی بیفتد فردا كفاشیان چگونه می‌خواهد زیرمجموعه‌اش را بازخواست كند. هرچند كه كفاشیان آنقدر گاهی زیركانه امور را پیش می‌برد كه كسی متوجه دلایل رفتار او نمی‌شود. شاید او، كروش را سیبل خود كرده باشد!
ویدیو مرتبط :
دسته گلی دیپلماستی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
جوکهای خنده دار < آقای خنده >
بیمار گفت:دکتر(< آقای خنده >)!اینقدر گوشم سنگین شده که صدای سرفه خودم رو هم نمی شنوم.
دکتر(< آقای خنده >) گفت: خب بلندتر سرفه کن!
از < آقای خنده > میپرسن: میگذاری پسرت بره دانشگاه؟ < آقای خنده > میگه: آره، به شرطی که به درسش لطمه نزنه!!!
به < آقای خنده > میگن باباتو بیشتر دوست داری یا مامانتو؟ میگه مامانتو!
< آقای خنده > خودشو دار میزنه. پزشکی قانونی اعلام می کنه : دلیل مرگ : ضربه ی مغزی. می رن تحقیق می کنن می بینن با کش خودشو دار زده !
< آقای خنده > بعد از سی سال کچل بودن میره مو میکاره دو روز بعدش توی قرعه کشی بانک حج واجب برنده میشه
یه روز < آقای خنده > میره مغازه لوازم خونگی چشش میافته به فلاسک میپرسه آقا اون چیه؟ مغازه دار میگه اون فلاسکه میپرسه کارش چیه میگه هر چیز سردی رو بزاری تو ش سرد نگه میداره هر چیز گرم هم بذاری توش گرم نگه میداره مرده خوشحال میشه و یکی میخره فردا که میره اداره باخودش میبره رییسش وقتی فلاسکو میبینه میگه ببینم چی تو اون فلاسکت داری؟ میگه اقای رییس 2 تا الاسکا دارم با 3 تا فنجون قهوه!
< آقای خنده > نمیتوانند با 110 تماس بگیرند .چون کلید 11 رو روی تلفن پیدا نمیکنند!
**********************
< آقای خنده > بالای پل هوایی ایستاده بوده میگه: حالا ما خر، ما نفهم ، ما بی شعور ... اینجا اصلأ آب ردمیشه که پل زدن؟!
به < آقای خنده > میگن چرا سی دیت انقدر خش داره میگه:آخه زیر قسمتهای مهمش خط کشیدم !
به < آقای خنده > میگند اگه دنیارو بهت بدند چه کار میکنی میگه میفروشم میرم خارج !
************************
جاسم (بنده خدا خسیس) به بچه اش میگه: اگه همه نمره هات بیست بشه می برمت پارک تا بستنی خوردن بچه های دیگرو ببینی!
< آقای خنده > به رفیقش می گه من یه تمساح پیدا کردم چیکارش کنم؟ میگه ببرش باغ وحش. فردا رفقیش می گه بردیش؟ < آقای خنده > می گه : آره ، تازه امشب هم می خوام ببرمش سینما !
< آقای خنده > و دوستش به تاکسی میگن: آقا 3 نفر تا تجریش چقدر میگیری؟ راننده میگه: شما که 2 نفر هستید ! < آقای خنده > میگه: مگه خودت نمیخوای بیای !
< آقای خنده > رفته بوده تئاتر، دوستش ازش می پرسه: چطور بود؟
< آقای خنده > میگه: خوب بود، ولی آخرش رو نفهمیدم چی شد. قست اول که تموم شد یک پلاکارد نشون دادن که نوشته بود: "پرده دوم، دو سال بعد"
من دیگه حوصله نداشتم دو سال صبر کنم اومدم بیرون!
تو شهر < آقای خنده > اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب می کنن. < آقای خنده > به شهرداری زنگ می زنه می گه دستتون درد نکنه، از وقتی پنکه بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده!
