سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

مشکلات زن و شوهر های ناشی



 

 

مشکلات زن و شوهر های ناشی

 

حجت الاسلام شهاب مرادی برای زوجهای جوان چهره‌ای آشناست. روحانی که با رویکردی متفاوت به مشکلات خانواده‌های نوپا می پردازد.

 

* طلاق یکی از دغدغه‌های اصلی این سالهاست، می خواهیم بدانیم چه اتفاقی افتاده که در فاصله زمانی سالهای 75 تا 85 نرخ طلاق دو برابر شده است؟

 

- افزایش برخی آمارها نگران کننده است. نرخ طلاق در سال گذشته 2.9 دهم درصد افزایش داشته است این در حالی است که نرخ ازدواج تنها 2دهم درصد رشد داشته است. نسبت ازدواج به طلاق 6 به یک است یعنی از هر 6 ازدواج یکی به طلاق ختم می شود. حالا باید دید از این تعداد چقدر دچار طلاق عاطفی هستند؟ چند در صد گرم زندگی می کنند و زندگی با نشاطی دارند؟ و کودکانشان بی آنکه نگرانی جدایی مادر و پدرهایشان را داشته باشند به خواب می روند.

 

این ها نگرانی های جدی ما است. مسائل زیادی بر گرمی کانون خانوادگی تاثیر می گذارد مثل مسائل سیاسی. بد اخلاقی های سیاسی و اجتماعی نقش زیادی بر روابط خانوادگی دارد. باید برای این موضوعات فکری کرد. طلاق یک مسئله است. مسئله ای که منشا فشار روانی و استرس است و تبعات سختی به دنبال خود دارد. خصوصا مسئله زنان و کودکان درموضوع طلاق امری جدی است، هرچند این بدان معنی نیست که مردان بعد از طلاق مسئله ندارند.اما مسائل خانمها و بچه ها در قصه طلاق یپیچیده تر است.

 

خانواده ای که دخترشان در 19 سالگی به خانه بخت رفته و 6 ماه بعد طلاق گرفته است تحت فشار روانی قابل توجهی است، حتی خواهر و بردارهای این افراد هم تحت فشار هستند. سال گذشته 137 هزار خانم طلاق گرفته اند یعنی 137 هزار آقا،137 هزار خانواده و اگر بچه داشته باشند به تعداد آنها خانواده های درگیر این مسئله شده اند. سبک زندگی شان دوباره تغییر می کند.

 

مسئله زنان و کودکان درموضوع طلاق امری جدی است، هرچند این بدان معنی نیست که مردان بعد از طلاق مسئله ندارند.اما مسائل خانمها و بچه ها در قصه طلاق یپیچیده تر است.

 

* دلیل افزایش این جدایی ها چیست؟

 

- بسیاری از طلاق ها قبل از انتخاب همسر قابل پیش بینی است یعنی ما می توانیم تشخیص دهیم این دختر و پسر اگر ازدواج کنند ازدواج موفقی ندارند. یکی از خردمندانه ترین راه ها این است که بچه های ما انتخاب همسر را یاد بگیرند. انتخاب درست همسر هم ملزوماتی دارد.

 

* واین ملزومات چیست؟

 

ــ آنها باید هیجاناتشان را بشناسند که نمی شناسند. باید روش مدیریت هیجاناتشان را بلد باشند که بلد نیستند. بزرگ ترهایشان نیز بلد نیستند. جوانهای ما قبل و بعد از ازدواج باید مهارت های یک زندگی سالم را یاد بگیرند.

 

* به نظر می سد در رابطه با این آموزش ها به شدت مشکل داریم؟

 

- دقیقا، اشکال در نظام آموزشی است. بچه ها برای چه به مدرسه می روند؟ اصلا آموزش و پرورش برای چیست؟ پدر و مادر بچه را می فرستند مدرسه، هزینه می کنند یا دولت هزینه اش را می دهد که این بچه برود دیپلم بگیرد و بعد برود دانشگاه که چه بشود هدفش چیست. اینکه تنها یکسری محفوظات یاد بگیرد. می روند مدرسه که دین و اخلاقشان، روح و روانشان سالم تر شود، ای بسا که آسیب هم می بینند. هدف آموزش چیست؟ انگار در آموزش یک هدف جدی داریم و آن رسیدن به شغل استنه زندگی بهتر.

 

* خانواده چقدر در این آموزش نقش دارد؟

 

- باید نقش داشته باشد اما ندارد چون خانواده خودش نیاموخته و نمی تواند آموزش بدهد. اغلب خانواده ها سواد کافی در خصوص مسائل دینی و تربیتی ندارند .اگر هم بلد باشند یا مرعوب نسل بعد هستند و یا با منطق کنار رفتن پرده حیا و به عبارت مصطلح تر "پرروشدن بچه ها" از آموزش منصرف می شوند.

 

انتخاب همسر به یک مجموعه ای از مهارتها نیازدارد به طور مثال فرد قبل از انتخاب همسر باید بدبین باشد. وقتی انتخاب همسر انجام شد. تعامل و تفاهم . بعداز عروسی باید کاملا خوش بینی حاکم باشد.

 

* برای انتخاب درست باید چه نکاتی را مد نظر قرار داد؟

 

- انتخاب همسر به یک مجموعه ای از مهارتها نیازدارد به طور مثال فرد قبل از انتخاب همسر باید بدبین باشد. وقتی انتخاب همسر انجام شد. تعامل و تفاهم . بعداز عروسی باید کاملا خوش بینی حاکم باشد. خودخواهی برود، فداکاری جایگزین آن شود. زیرا توجه به مسائل "خودم" جایش قبل از ازدواج است. بچه ها قبل از انتخاب همسر کاملا ایثارگر هستند اما بعد از انتخاب همسر می پرسند پس خودم چی؟

 

* مهارتهایی که می گویید زن و مرد باید در حین زندگی بدانند کدامند؟

 

ــ مثال می زنم ،خانمی به اشتباه به همسرش شک می کند. مثلا نام "آقای"فرزانه را در تلفن همراه او می بیند، می رود در تمام فامیل این موضوع را پر می کند. بعد متوجه می شود این یک شوخی از سوی شوهرش برای یکی از همکارانش است. حالا همه فامیل این موضوع را می دانند و در هر فرصتی از او می پرسند کی از شوهرت جدا می شوی و او نیز برای آن که آبرو شوهرش بازگردد مجبور است موضوع را برای همه توضیح دهد. این بر می گردد به نداشتن مهارت در حل مشکلات. ما باید مهارت زندگی مشترک را بلد باشیم. اما نکته اصلی این است که این مهارت باید در کجا فرا گرفته شود. چه موقع در مدارس به ما کار گروهی یاد داده اند، مثلا گفته اند با هم انشا بنویسیم.

 

دقت کنید ما در ورزشهای تیمی ضعیف هستیم . سالهای سال است ما نتوانسته ایم کار حزبی کنیم. اگر امروز در کشور تمام آدم های سیاسی در مورد اصول قانون اساسی با هم همدل باشند واقعا شرایط ما در داخل و خارج همین گونه می ماند. همه ما در یک سیستم کار یاد گرفته ایم .همه ما لجبازی را بهتر از رفاقت یاد گرفته ایم. مردم نفرین را بهتر بلد هستند یا دعای در حق همدیگر را؟ بیشتر بلدند حرف هایی بزنند که همدیگر را آرام کنند یا حرفی بزنند که جگرش هم را آتش بزنند؟. در جمع بچه مدرسه ای ها بچه ها بیشتر همدیگر را کنف می کنند یا همدیگر را تشویق می کنند؟. ما چون کار گروهی را بلد نیستیم بعد از ازدواج می گوییم ما یکی شدیم نه این اشتباه است. شما یکی نشده اید. شما دو نفر هستید که یک خانواده را تشکیل داده اید که این خانواده هویت دارد.

 

اسلام یک میزان مشخص و ثابت برای روابط معین نمی کند. یک جا می گوید با نزدیکانت در ارتباط باش حتی به اندازه یک سلام، در جای دیگر می گوید با نزدیکانت در ارتباط باش به اندازه نوشیدن یک لیوان آب، یعنی می گوید قطع رابطه نکن. خط قرمز، قطع رحم و قطع رابطه است. کیفیتش می شود کم و زیاد شود ولی نباید قطع شود.

 

* به جز این دلایل، یکی از مواردی که سبب ایجاد اختلاف میان زوجهای جوان می شود، دخالت والدین یا دخالت دوستان و اطرافیان است، در این خصوص چه راهکاری را باید در نظر گرفت؟

 

- اولین ضرورت خانواده نوپا درک استقلال است یعنی بدانند خودشان یک خانواده هستند، مثل خانواده پدر و مادر همسرشان، چه طور آنها را مستقل می دانند این احساس استقلال را در خودشان هم داشته باشند. دوم این که مناسبات و ارتباطاتشان را با سایر خانواده ها تنظیم کنند. تنظیم نوع رابطه با دیگران بسیار مهم است.

 

ببینید اسلام یک میزان مشخص و ثابت برای روابط معین نمی کند. یک جا می گوید با نزدیکانت در ارتباط باش حتی به اندازه یک سلام، در جای دیگر می گوید با نزدیکانت در ارتباط باش به اندازه نوشیدن یک لیوان آب، یعنی می گوید قطع رابطه نکن. خط قرمز، قطع رحم و قطع رابطه است. کیفیتش می شود کم و زیاد شود ولی نباید قطع شود.

 

نکته بعد این است که همه انسان ها می بایست ارتباط خودشان را با خانواده اصلی شان که در آن نقش فرزند را دارند حفظ کنند و حقوق واجبی که در قبال پدر و مادر و برادر و خواهرشان به عهده دارند را انجام دهند. این وظیفه است، یعنی باید به عنوان خانواده نوپا یک مناسباتی را با خانواده های اصلی شان داشته باشند و زن و شوهر جوان تمرین کنند تا مناسبات خانواده نوپا را با خانواده همسرشان تنظیم کنند یعنی کمک همسرمان باشیم درنیکی به والدینش.اما باید دقت کرد که همه اینها با حفظ استقلال خانواده باشد. یعنی وقتی خانواده ما کاری را برای خانواده خودش یا خانواده همسرش انجام می دهد یک خانواده مستقل این کار را انجام داده نه پسر برای پدرش یا دختر برای والدینش. این مطلب جای خودش بحث دارد و می بایست در این خصوص خیلی مهارت ها و خیلی آموزه ها آموزش داده شود.

 

* بهترین زمان برای ورود بچه ها به زندگی زناشویی، چه زمانی است؟

 

ــ بهتر است بگویم مدیریت زمان بچه دار شدن. این موضوع تحت تاثیر باورهای گوناگونی است که در خانواده ها شکل گرفته است. مثلاً باور اینکه فرزند مزاحم خوشی و تفریح زوج است و یا اینکه فرزند ما را به ادامه زندگی مجبور می کند و ما شاید بخواهیم از هم جدا شویم و یا ...شاید به جای اینکه ما به افراد تقویم بدهیم، بهتر است باورهایشان را اصلاح کنیم که بچه موجب برکت در زندگی شماست. رسول خدا به بچه های شما مباهات می کنند و اینکه فرزند، مزه زندگی را شیرین تر و مفهوم خانواده را بهترمی کند. مفاهیمی از این دست باید به باور تبدیل شود و وقتی به باور تبدیل شد در کنار برخی مهارتها و آموزه ها قرار بگیرد. مثلاً علوم پزشکی می گوید که بارداری بالای 35 سال ریسک بالایی دارد. این یک آموزه است که اگراین مطلب را لحاظ کنند بعد خودشان می توانند برنامه ریزی و زمان بندی کنند.

منبع:تبیان


ویدیو مرتبط :
هدیه - کادو مناسب برای تولد مادر شوهر - مادر زن - خواهر شوهر

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

علل اصلی اختلاف سلیقه در زن و شوهر و چند توصیه برای برخورد با مشکلات ناشی ازآن



علل اصلی اختلاف سلیقه در زن و شوهر

یکی از عوامل بروز اختلاف سلایق، تفاوتهای فرهنگی بین زن و شوهر و خانواده های آنهاست

 

یكی از مشكلاتی كه تقریبا در عموم خانواده ها وجود دارد اختلاف سلیقه بین زن و مرد است.

اختلاف سلیقه بین زن و شوهر گاه در ارتباط با مسائل اصولی و اساسی و گاه در امور بسیار ساده و پیش پا افتاده تحقق می یابد.حتی اگر زن و شوهر اصول همانندی و كفویت را در امر ازدواج در نظر گرفته باشند، بازهم اختلاف سلیقه بین آن دو امری قطعی است زیرا هر انسانی دارای آراء و افكار خاصی است و همین امر سبب می شود كه از سلیقه های متفاوت برخوردار باشند. البته برخی از پیوندهای ازدواج بدون در نظر گرفتن ضوابط و معیارهای همانندی انجام می گیرد كه دامنه اختلافات در این گونه پیوندها عمیق تر و گسترده تر است.

علل اصلی بروز اختلاف سلیقه در زن وشوهر


– یکی از عوامل بروز اختلاف سلایق، تفاوتهای فرهنگی بین زن و شوهر و خانواده های آنهاست.
برای روشن تر شدن موضوع لازم است در ابتدا معنی و مفهوم فرهنگ را بیان کنیم. فرهنگ یک فرد یا گروه و یا منطقه و قوم و قبیله مجموعه ای از عقاید و باورها، آداب و رسوم، آئین ها، عادتها و توقعات و انتظارات آن فرد و گروه است که درهمه ی عرصه های زندگی جلوه و بروز پیدا می کند.
مردم یک قوم یا اهالی یک شهر، به مرور زمان و در طول سالهای متمادی، عقاید و آداب و رسوم مخصوص به خود را پیدا کرده اند که این فرهنگ  وابستگی کاملی دارد به نوع مذهب و آئینهای مذهبی، شرایط اقلیمی و جغرافیایی، نوع شغل غالب مردم، جنگها و کشمکشها و زدوخوردها و حضور عناصر نخبه و شخصیتهای برجسته آن منطقه حال فرض کنید هر کدام از زن و شوهر و خانواده هایشان وابسته به اقوام مختلفی مثل آذری، کُرد، لُر، خراسانی، بلوچ، خوزستان، گیلکی و یا مازندرانی باشند که هر کدام فرهنگها و آداب و رسوم و عقاید متفاوتی دارند و توقعاتی که هر کدام نسبت به دیگری دارند با هم فرق می کند و هر یک آداب و رسوم و رفتار و کردار مخصوص به خود را دارند.

- یکی دیگر از عوامل اختلاف سلیقه در خانواده ها، تفاوتهای شخصی و فردی است. تفاوتهای مثل میزان هوش، شجاعت، اعتماد به نفس، زیبایی، خوش تیپی، با نمکی، خوش اخلاقی و شاد و پر انرژی بودن. این تفاوتها و میزان تأثیرشان در اختلاف سلیقه بین اعضای خانواده به قدری واضح است که نیاز به توضیح و ارائه شان وجود ندارد.

- یکی دیگر از عوامل بروز اختلاف سلایق و علایق بین زن و شوهر، تفاوت ماهیتی جنس زن با جنس مرد است. زن و مرد (مذکر و مونث) علاوه بر اینکه از لحاظ جسمی و عضوی و زیست شناسی و آناتومی با هم تفاوت دارند، از لحاظ روانی، استعدادها، روحیات  و خصلتها با هم متفاوتند. این اختلافها ناشی از عوامل جغرافیایی، تاریخی و احتماعی نیست، بلکه طرح آن در متن آفرینش ریخته شده است و ذاتی و طبیعی هر کدام از جنس مذکر و مونث است. البته این تفاوتها مطلقاً به اینکه زن یا مرد جنس برتر است و دیگری جنس پست تر و پائین تر مربوط نیست. بلکه قانون خلقت از این تفاوتها منظوری داشته و یکی از آنها اینست که پیوند خانوادگی زن  وشوهر را استحکام بخشد. ولی همین تفاوتهای لازم و ضروری در هر کدام از آنها سلیقه ها و نیازهای مختلفی را ایجاد می کند که اگر مورد توجه طرف دیگر قرار نگیرد باعث بروز اختلاف خواهد شد.

- یکی دیگر از عواملی که باعث اختلاف در نوع سلیقه ها بین زن و شوهر می شود، گروه اجتماعی هر کدام از طرفین است. اگر خانواده ی یکی از آنها کارگر و یا کارمند ساده باشند و خانواده ی دیگری متمول و ثروتمند و یا خانواده ی یکی از طرفین تحصیلکرده با سطح آگاهیها و مطالعات بالا باشد و خانواده ی دیگر از سطح تحصیلات و مطالعات کمتر برخوردار باشد، یکی از خانواده ها به راحتی بتوانند به سایر کشورها سفر کنند و خانواده ی دیگر حتی از شهر محل سکونتشان به ندرت خارج شوند و تفاوتهایی در این سطح و اندازه باعث بروز اختلاف در مواردی مثل نوع رفتار اجتماعی، لباس و پوشش و آرایش ظاهری و... آزادیهای فردی خواهد شد.

مشکلات ناشی از اختلاف سلیقه

یكی از مشكلاتی كه تقریبا در عموم خانواده ها وجود دارد اختلاف سلیقه بین زن و مرد است

 

چند توصیه  برای برخورد با مشکلات ناشی از اختلاف سلیقه
- زندگی مشترک عرصه اختلاف عقیدتی نیست‌.یک روان‌شناس معتقد است وقتی فرد به این دو سوال (من چه کسی هستم و چه می‌خواهم)‌ پاسخ می‌دهد، ناخودآگاه تحمل او در زندگی از جمله در برابر اختلاف‌ها بالاتر می‌رود، اما باید دانست زندگی عرصه اختلاف‌های عقیدتی و بزرگ نیست، اختلاف سلیقه‌ها چندان مهم نیست، تجلیاتی است که حتی طعم روان‌شناختی زندگی را افزایش و به آن زیبایی می‌دهد. اختلافات کوچک اتفاقا زندگی را از افتادن در یکنواختی نجات می‌دهد.

- نكته ای كه زن ومرد در هنگام برخورد با اختلاف سلیقه باید به آن توجه داشته باشند،این است كه هر یك پیش از آنكه به سلیقه خود اشاره نماید، در آغاز ذوق و سلیقه طرف مقابل خود را مورد تایید قرار دهد و با كمال شهامت اعتراف كند كه بسیاری از افراد سلیقه او را به كار می بندند و آنگاه سلیقه خود را ابراز كنیم، بدون اینكه به دفاع از سلیقه خویش بپردازیم. زیرا تعریف و تمجید از سلیقه شخصی تحقیر ضمنی سلیقه طرف مقابل است.

- زن یا شوهر وقتی می خواهند سلیقه خود را باز كنند باید مراقب باشند كه كس دیگری حضور نداشته باشد، زیرا هرگونه بحث و گفتگویی در برابر دیگران، ناخودآگاه شخصیت و آبروی طرف مقابل را زیر سوال می برد. به یاد داشته باشیم كه وقتی سلیقه خود را بیان می كنیم، سخن ما باید سرشار از نرمی و ملایمت و خالی از هر تندی و تیزی باشد چرا كه برخورد تندو تیز موجب انزجارو نفرت می شود.

- نكته بسیار حساس و ظریف اینكه زن و شوهر نباید اختلافات سلیقه ای را در حوزه محبت و صمیمیت خانوادگی دخالت دهند، زیرا اختلاف سلیقه در همه خانواده ها وجود دارد و اگر قرار باشد اختلاف سلیقه در صفا و صمیمیت خانوادگی خدشه وارد كند، باید در همه خانواده ها به جای صمیمیت ،نقار و كدورت حاكم باشد.بهتر آن است كه برای از بین بردن توهمات و پیش داوری ها، زن ومرد خانه پس از بر خورد سلیقه ای،میزان مهر و محبت نسبت به طرف مقابل را افزایش دهند تا كمترین خللی در صمیمیت خانوادگی ایجاد نگردد.
گردآوری:بخش زناشویی صبح بخیر
منابع:
tebyan.net
mehrnews.com