سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

رکود زندگی زناشویی پس از ماه عسل



 

 

 

زندگی,زندگی زناشویی

 

مطالبی که در این مقاله در اختیار شما قرار می دهم، تنها مربوط به تازه دامادها و نوعروس ها نیست، بلکه برای هر زن و مردی که می خواهند از به وجود آمدن کسالت و رکود در ارتباط خود پرهیز کنند، کاربرد دارد. در مواقعی، همه ما احساس می کنیم که زندگی مشترکمان خارج از نظم و هماهنگی گذشته می شود.

 

به نظر می رسد که اغلب خانم ها و آقایون در چند ماه بعد از ماه عسل خود احساس دلتنگی می کنند. آیا این افت در رابطه، قابل اجتناب می باشد؟ اگر نکات زیر را رعایت کنید به طور حتم قابل پیشگیری می باشند.

 

اصل#1: عصبانیت خود را برای مدت طولانی ادامه ندهید

 

"مریم" و "علی" تا نیمه های شب با هم بحث و مشاجره می کردند. سرانجام هر دو آنقدر خسته و خواب آلود شدند که توانایی ادامه بحث را نداشتند. زمانی که به تخت خواب رفتند، هر یک با زبان خود گلوله ای آتشین را به سوی دیگری پرتاب می کرد و هر کدامشان می خواستند حرف آخر از زبان خودش در آید؛ در همین حال هر دو به خواب فرو رفتند.

 

صبح روز بعد کن زود تر از خواب بلند شد و برای اینکه صبحانه را در کنار مریم میل نکند، زودتر به محل کار خود رفت. تا ظهر با او تماس تلفنی نگرفت و او را در جریان برنامه های روزانه خود قرار نداد. زمانیکه به خانه برگشت برای چند ساعت اصلا با هم صحبت نکردند. هفته ها طول کشید تا عصبانیت آنها به طور کامل فروکش کند و همین امر سبب شد تا در مقابل یکدیگر شکیبایی به خرج ندهند و هنگام بروز موقعیت های مشابه خیلی زود از کوره در بروند. برای انها دست یابی به نزدیکی عاطفی که قبلا داشتند کمی دشوار به نظر می رسید.

 

کتاب های آسمانی به ما پیشنهاد می کنند که ما: "نباید با خشم و غضب خود منجر به غروب خورشید زندگی خود بشویم" البته این مطلب به آن معنا نیست که شما نباید هیچ گاه در زندگی عصبانی شوید. زمانی که ما با کسی صمیمی هستیم، به وجود آمدن عصبانیت و رنجش یک امر کاملا طبیعی است چرا که رفتار و عقاید او برایمان اهمیت دارد و در مقابل آنها از خود عکس العمل نشان می دهیم. کتاب های آسمانی به ما دستور نداده اند که هرگز حق عصبانیت نداریم، بلکه به ما گوشزد می کنند با گرد و خاکی که از روی عصبانیت بلند کنیم سبب غروب خورشید زندگیمان نشویم. نکته ای که باید رعایت کنیم این است که مشکل خود با همسرمان را باید پیش از انجام هر گونه کاری: چه رفتن به محل کار چه مسافرت و یا بازی کردن، حل نماییم. وقتی قرار است که یکی از زوجین برای مدت زمانی دور از همسر خود باقی بماند، رابطه باید حالت نرمال و صمیمانه خود را داشته باشد. اگر چنین نباشد، آسیب های احساسی فراوانی به دو طرف وارد می آید و هر دو نفر در معرض وسوسه های شیطانی بیشتری قرار می گیرند.

 

اصل#2: با پرهیز از سکس یکدیگر را مجازات نکنید

 

زمانی که "امین" قرار خود با همسرش "زهره" برای رفتن به رستوران را فراموش کرد، زهره بسیار ناراحت شد و از برقراری ارتباط جنسی با او خودداری کرد. امین تا دیر وقت در محل کار خود مانده بود و یک ساعت پس از اینکه رزرو میز باطل شده بود به خانه برگشته بود. امین از زهره عذر خواهی کرد، اما احساسات او آسیب دیده بودند.

 

زمانی که هر دو به تخب خواب رفتند، امین او را به حالت دلجویی و نوازش در آغوش گرفت و طوری رفتار کرد که گویا تمایل به معاشقه دارد. اما زهره خنده ای از روی تمسخر نثار او کرد و بدون اینکه حرفی به زبان بیاور پشت به او کرد و چشمانش را بست. امین در حالیکه تمام طول شب به سقف نگاه می کرد، بسیار رنجیده و آزرده شده بود. شکاف میان آن دو تا کیلومترها زیاد شده بود و امین احساس می کرد همسرش او را رد می کند و نسبت به او دوری می ورزد.

 

امین باید برای قرار شامی که با زهره گذاشته بود، اهمیت بیشتری قائل می شد. بی توجهی او باعث شد یک شب فراموش نشدنی خراب شود و زهره نیز احساس ناراحتی کند. البته همه شما این مثل را که می گوید: "دو اشتباه منجر به درست شدن کارها نمی شود" را شنیده اید.

 

"احسان" به زوج های جوان توصیه می کند که: "تا زمانی که از یکدیگر به رضایت کامل نرسیده اید، هیچ گاه همدیگر را از وجودتان معزول نکنید."

 

همه ما باید با زهره همدردی کنیم. او آزرده شده بود و قصد داشت تا به امین بفهماند که چقدر تحمل این قضیه برایش سخت است. شاید هم به نوعی قصد تلافی کردن داشت. کتاب آسمانی به ما می گوید که از یکدیگر انتقام نگیریم و در مقابل هم شکیبا و صبور باشیم. با خودداری از برقرای رابطه جنسی،زهره، امین را خیلی بیشتر آزرده خاطر ساخت. در این زمان امین نیز دل خوشی از او پیدا نکرد. زهره نه تنها او را از خودش دور نمود بلکه فرصت آشتی کردن به وسیله یکی شدن جسمانی را نیز از بین برد. تنها نتیجه ای که او از این کار گرفت، آزرده ساختن برد بود. اگر هدفش این بود پس بدون شک به آن دست پیدا کرد.

 

زن و شوهر ها هیچ گاه برای تنبیه کردن یکدیگر نباید از برقراری رابطه جنسی خودداری کنند چراکه خداوند غریزه جنسی را به عنوان راهی برای تجلی عشق و احساسات در وجود انسان ها قرار داده است. درست نیست از آن به عنوان هربه ای برای جر و بحث و نیازمند جلوه دادن دیگری سوء استفاده کنید.

 

اصل#3: براورده نکردن نیازهای او را تقصیر مشکلات زندگی نگذارید

 

"محسن" دو شغل مختلف را انجام می داد تا بتواند اجاره های عقب افتاده خانه ای را که با "مینا" در آن زندگی می کردند را بپردازد. شب ها هنگامیکه به خانه بر می گشت آنقدر خسته بود که فقط می خواست بخوابد، اما مینا برای او برنامه های دیگری داشت. او انتظار داشت که شوهرش در مورد کارهایی که در طول روز انجام داده با او صحبت کند و خودش نیز تمام وقایع روزانه خود را برای او شرح دهد. او انتظار داشت تا برای شام در کنار هم بنشینند و موقع خواب نیز او را "ناز و نوازش" کند. اما محسن همیشه دوست داشت به سرعت به خواب برود و آنقدر انرژی نداشت تا با او معاشقه کند. زمانی که مینا اعتراض می کرد شوهرش به او اطمینان خاطر می داد که زمانی که کارهایش کمتر شوند، همه چیز تغییر خواهد کرد.

 

پس از چند ماه محسن به اندازه کافی پس اندازه کرد و تمام هزینه ها پرداخت شد. او دیگر مجبور نبود تا بر سر دو کار مختلف برود، اما هنوز هم همان طبع سرد و غیر صمیمی در او مشاهده می شد. زمانی که خانمش از او در مورد این مسئله سوال می کرد او می گفت قول می دهد زمانیکه استرس ها کمتر شود و بیشتر استراحت کند، همه چیز مثل روز اول شود. به نظر می رسید که فقط قصد دارد بهانه های مختلف برای مینا بیاورد.

 

برآورده نکردن نیازهای مینا از سوی محسن به دلیل مسئولیت های سنگینی که بر دوش داشت، نبود؛ بلکه عدم اهمیت به نیاز های او برایش به صورت یک عادت در آمده بود و به جای اینکه مسئولیت کارهایش را به عهده بگیرد سعی می کرد مسائلی را سرزنش کند که از کنترلش خارج هستند. تنها راه حل آنها این بود که محسن می بایست بدون توجه به مشکلات زندگی، رفع نیازهای همسرش را در راس کارهای خود قرار دهد. هیچ چیز مهمتری از براورده ساختن نیازهای همسران وجود ندارد و نباید این چنین تصور کرد که صرفا با بی توجهی به این نیازها، آن خواست ها و نیازها به خودی خود از بین خواهند رفت.

 

اگر براورده ساختن نیازهای همسرتان آنچنان که باید و شاید برایتان اهمیت داشته باشد، هیچ گاه اجازه نخواهید داد که مشکلات زندگی نزدیکی و صمیمیت شما را از بین ببرند.

 

همه چیز ختم می شود به...

 

اگر هر زن و شوهری، مسائل مربوط به همسر خود را در راس کارهایش قرار دهد، هیچ یک از موقعیت های بالا پیش نخواهد آمد. اگر چه هیچ انسانی کامل نیست، بنابراین راه حل این است که در قبال همسران خود صبور باشیم و همیشه سعی کنیم تا بهترین زن و یا شوهری که می توانیم باشیم.

 

اگر قادر به اجرای سه اصل ذکر شده باشید به راحتی می توانید از سختی ها و رکودهای ایجاد شده در زندگی های زناشویی جلوگیری کنید. با این همه بد نیست به یک مثل قدیمی یونانی در مورد عشق نیز گوش کنید:

 

"عشق حسد، تکبر و غرور نیست، بلکه بردباری و شفقت است. خشم و گستاخی و خود محوری نیست. عاشق به آسانی خشمگین نمی شود و خطاهای طرف مقابل را ثبت و ضبط نمی کند. عشق با شرارت و دروغ رابطه ای ندارد بلکه در حقیقت متجلی خواهد شد. از شما محافظت می کند، اعتماد به وجود می آورد، نیازمند پشتکار بوده و با امید همراه است.

منبع:mardoman.net


ویدیو مرتبط :
بردن اختلاف زناشویی = باختن زندگی زناشویی ـ هلاکویی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

«ماه عسل، تلخ ترین ماه زندگی من شد!»



اخبار,اخبار فرهنگی , احسان علیخانی

 

اخبار فرهنگی - گل کاری احسان علیخانی در ماه عسل؛
دختر نابینا و ناشنوا هم پدر داشت و هم مادر/من از شما چهره بی رحم ترین پدر دنیا را می سازم

من پدر فاطمه سهرابی تمام حرف های علیخانی را تکذیب می کنم. روز اول که برنامه ماه عسل با حضور دختر من پخش شد با تمام شماره های سازمان‌صداوسیما تماس گرفتم اماکسی‌پاسخگو نبود

برنامه ماه عسل همیشه پر از حاشیه بوده است. اما حاشیه ای که این بار شاهد آن بودیم، از دیگر برنامه ها بارزتر بود.

صبح امروز علیرضا سهرابی، پدر فاطمه سهرابی، دختربچه نابینا و ناشنوایی که چند روز پیش همراه با خانمی میهمان این برنامه بود در پی تماس با خبرگزاری برنا از این برنامه به شدت ابراز گله مندی و شکایت کرد و گفت: پدر واقعی فاطمه من هستم. ما در مشهد ساکن هستیم و این خانم، پرستار فاطمه بوده است.

 

اخبار,اخبار فرهنگی , احسان علیخانی


کمی این صحبت برای مان جای شک و شبهه داشت تا جایی که از وی تقاضا کردیم که مدارک خود را برای ما ارسال کند. مدارک به دست ما رسید و حالا ادامه ماجرا:

من پدر فاطمه سهرابی تمام حرف های علیخانی را تکذیب می کنم. روز اول که برنامه ماه عسل با حضور دختر من پخش شد با تمام شماره های سازمان صداوسیما تماس گرفتم اما کسی پاسخگو نبود. داستان آنطور که در ماه عسل گفته شد نبود ؛ بلکه من پدر واقعی فاطمه هستم و من هرگز دخترم را رها نکرده ام.

وی در ادامه افزود: با تماسی که با گروه اجتماعی شبکه سوم سیما داشتم فقط به این پاسخ رسیدم که به ما ربطی ندارد. دستم به جایی بند نبود ؛ به بازرسی صداوسیما مراجعه کرده که خواستار نامه ای مکتوب از من شدند و قول جواب یک روزه به من دادند که با گذشت چهار روز هنوز هیچ پاسخی از آن سازمان به من داده نشده است. 

 

اخبار,اخبار فرهنگی , احسان علیخانی

 
وی با انتقاد از صداوسیما و برنامه ماه عسل ادامه داد: آبروی مسلمان از کعبه هم مهم تر است. ماه عسل ماه تلخ زندگی من شد.

سهرابی گفت: روزی که برنامه ماه عسل را با حضور دخترم دیدم شوکه شدم و با پرستاری که برای مدتی مسئولیت مراقبت از فاطمه را برعهده داشته، در همان روز تماس گرفتم ولی متاسفانه به من پاسخ نداد. البته بعد از پایان برنامه با من تماس گرفت و من بسیار گله و شکایت کردم. من بی خبر بودم و آن زمان دیدن فاطمه با آن حال و روز در این برنامه مرا شوکه کرد. در همان لحظه خانم نوابی نژاد با تلفن پرستار با من تماس گرفت و گفت که می خواستیم شما را هم دعوت کنیم ولی حراست این اجازه را به ما نداد. در این هفته در روز یکشنبه دوباره با خانم نوابی نژاد تماس گرفتم و گفتم که من هنوز قانع نشدم. من پدر واقعی فاطمه هستم. این کار شما خلاف قانون بوده است. ولی در پاسخ به من گفت من جواب شما را روز پنجشنبه داده ام. 

 

اخبار,اخبار فرهنگی , احسان علیخانی

 
سهرابی با بغض ادامه داد: این خانم تلفن را روی من قطع کرد تا جایی که هر چقدر تماس گرفتم پاسخگوی من نبود. از آنجایی که خط ناآشنای دیگری داشتیم، با وی تماس گرفتیم و تا نام ما را شنید، باز هم گوشی را قطع کرد.

پدر فاطمه گفت: در ادامه پیگیری ها، به مسئول برنامه با شماره 0912313 تماس گرفتم و در پاسخ به من گفت که من اطلاعی ندارم و به من ربطی ندارد. نهایت صدای من به گوش علیخانی رسید و وقتی با من تماس گرفت و گفتم که شما اسرار زندگی مردم را نباید فاش کنید، پاسخ داد: مهربانی این خانم باید جهانی شود و اگر این اطلاعات را به جایی بدهید، من از شما چهره بی رحم ترین پدر دنیا را می سازم و تلفن را قطع کرد.

سهرابی گفت: فاطمه دختری با معلولیت 80 درصد است که من فرزندم را مثل گربه ای مراقبت کردم. حتی تمام مسئولان بیمارستان مرا به اسم و چهره می شناسند. چون دایم در حال پیگیری وضعیت دخترم هستم. دختر من نابیناست و 50 درصد شنوایی دارد. تمام عکس العمل های دختر من به خاطر همین 50 درصد شنوایی بوده است نه داستانی که خانم پرستار سر هم کرده بود.

پدر فاطمه ادامه داد: من دخترم را رها نکردم و دخترم تحت تکلف من است.من هر ماه به دخترم سر می زنم و یا برای دخترم و پرستارش بلیط می‌گیرم و آن‌ها به مشهد می‌آیند. به علت نداشتن مدرسه مناسب برای فرزندم در مشهد که فاطمه بتواند در آن مرکز آموزش ببینید به اجبار به تهران آمدم و تا 5 سالگی دخترم در تهران زندگی کردم.

وی همچنین اظهار داشت: من از 6ماهگی برای درمان دخترم به تهران آمدم و فاطمه 9 بار در تهران عمل شده تا به اینجا رسیده است. علت انتخاب این پرستار هم این بود که ایشان را انتخاب کردیم فلج نبود و به علت اینکه بعد از مدتی معلول شد بهتر توانستند یکدیگر را درک و بین این دو وابستگی شدیدی ایجاد شد.

و در پایان به این نکته اشاره کرد که : «ماه عسل، تلخ ترین ماه زندگی من شد!»
اخبار فرهنگی - برنا