سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

با نوجوانان همگام و همدل شوید



 

 

با نوجوانان همگام و همدل شوید

 

یکی از خصایص بارز نوجوانان، هنجارشکنی است که همین رفتار موجب درگیری با مادر و پدر می شود ؛ اگرچه این خصلت در همه کودکان بروز نمی کند.

 

وقتی به گذشته فکر می کنید می بینید که مراحل سختی را در راه رشد و پرورش فرزند خود طی کرده اید؛ شب بیداری ها هنگامی که فرزندتان نوزادی کوچک بود، تربیت کودک تان و مشکلات خاص دوران دبستان او، همه مراحل سختی بوده که با موفقیت آنها را طی کرده اید.

 

با این اوصاف، چرا کلمه «نوجوان» برای اکثر والدین استرس ها و چالش های ویژه ای ایجاد می کند؟

 

اما اگر به این نکته توجه کنیم که سال های نوجوانی، دوره ای خاص از رشد است و نه تنها از نظر فیزیکی دوران ویژه ای است بلکه از نظر روحی و روانی نیز مرحله ای بحرانی تلقی می شود، آن گاه متوجه خواهیم شد که چرا این دوران برای بسیاری از خانواده ها گیج کننده و توام با مشکلات خاص است.

 

به رغم باور برخی والدین در مورد نوجوانی ، در واقع در اغلب اوقات، نوجوانان افرادی پرانرژی، متفکر، ایده آل گرا و علاقه مند به حق و حقیقت هستند.

 

پس اگرچه این دوران می تواند دوره درگیری و اختلاف بین والدین و فرزند باشد، اما همچنین می تواند زمانی برای کمک به کودک برای رشد در جهت مسیر فردی مشخص او باشد.

 

● درک سال های نوجوانی

 

پس چه زمانی دقیقا دوران نوجوانی آغاز می شود؟ پاسخ این است که هر کسی متفاوت از دیگری است. برخی از کودکان دیر به دوران نوجوانی می رسند، برخی با سرعت به آن سمت پیش می روند، برخی رشد آهسته و پیوسته ای دارند و خلاصه هر کس این دوران را با سرعت خاص خود طی می کند و در حقیقت، محدوده وسیعی از زمان در این رابطه وجود دارد.

 

اما نکته حائز اهمیت این است که بین جوانی و بلوغ باید فرق واضحی قائل شد. بسیاری از ما تصور می کنیم که بلوغ به مفهوم رشد جسمی فرد است.

 

البته این نشانه ها، علائم واضحی هستند، اما یک سری علائم نیز وجود دارد که قابل رویت نبوده و در درون فرد رخ می دهد. بسیاری از کودکان این علائم را به صورت تغییرات شگرف در رفتار خود با والدین بروز می دهند.

 

آنها شروع به جدا شدن از مادر و پدر خود می کنند تا استقلال بیشتری به دست آورند.

 

در همین زمان، نظر اطرافیان خصوصا دوستان و همسالان، برایشان اهمیت ویژه ای می یابد.

 

فرزندان در این سنین، شروع به امتحان کردن ظاهرها و شخصیت های متفاوت می کنند و به دنبال چیزهایی می گردند که آنها را از همسالانشان متمایز جلوه دهد که همین مسائل موجب اختلاف و درگیری آنها با والدین می شود.

 

● هنجارشکنی

 

یکی از خصایص بارز نوجوانان، هنجارشکنی است که همین رفتار موجب ایجاد درگیری با مادر و پدر می شود؛ اگرچه این خصلت در همه کودکان بروز نمی کند.

 

اولین هدف فرد در سنین نوجوانی، به دست آوردن استقلال است. برای حصول استقلال، نوجوان سعی می کند تا از والدین دوری جوید.

 

در این دوره معمولا به نظر می رسد که نوجوان همواره نظراتی متفاوت از نظرات والدین خود دارد یا نمی خواهد راهی که آنها رفته اند را در پیش بگیرد.

 

همین طور که نوجوان بالغ تر می شود، شروع به تفکر احساسی و منطقی تری می کند و کم کم والدین متوجه می شوند که کودکشان که قبلا سعی می کرد تا براساس قوانین خاص رفتار کرده و آنها را از خود راضی نگه دارد، حال دیگر در تلاش برای قانع کردن آنهاست و رفتارهایی بر خلاف نظر والدین از خود بروز می دهد و سعی در قانع کردن آنها و فرار از کنترلشان دارد.

 

در این هنگام باید از خود به عنوان والدین، سوال کنیدکه چه میزان فضا در اختیار نوجوان خود قرار داده اید تا به استقلال برسد و باید از خود بپرسید که «آیا من، مادر یا پدر کنترل کننده ای هستم؟ آیا به فرزندم گوش می دهم؟ آیا به او اجازه می دهم که نظراتی متفاوت از نظرات من داشته باشد؟»

 

● نکاتی برای والدین در سنین نوجوانی فرزندشان

 

سعی کنید نقشه راهی بیابید تا متوجه شوید که طی این دوران در کجای مسیر قرار گرفته اید. نکات زیر می تواند برایتان مفید باشد.

 

● خودآموزی

 

کتاب هایی در مورد نوجوانی بخوانید. سعی کنید به سال های نوجوانی خود فکر کنید. تلاش کنید به خاطر بیاورید که با جوش های روی صورت خود یا رشد فیزیکی بدنتان چه مشکلاتی داشتید.

 

انتظار تغییر رفتارهای متداول را از سوی فرزندتان داشته باشید و برای جر و بحث با او خود را آماده کنید و بدانید که او به دنبال استقلال است. والدینی که می دانند چه چیزهایی ممکن است رخ دهد، راحت تر می توانند با شرایط کنار آمده و عکس العمل بهتری از خود نشان خواهند داد.

 

هر چه بیشتر در مورد این دوران بدانید، بهتر می توانید خود را آماده رویارویی با شرایط کنید.

 

● با فرزند خود، در موقع مناسب، صحبت کنید

 

بهتر است با فرزند خود در دوران بلوغ، قبل از ایجاد تغییرات جسمی صحبت کنید و سعی کنید به سوالات فرزندتان در این خصوص، تا حد ممکن پاسخ دهید، اما اطلاعات بیش از اندازه به آنها ندهید و فقط در حد سوالشان، جواب بدهید.

 

شما فرزند خود را می شناسید. شما حرف های او را می شنوید و متوجه می شوید که چه زمان توجه او به ظاهر افراد و جنسیت آنها جلب می شود. در این زمان باید از فرزندتان سوالات زیر را بپرسید:

 

آیا متوجه هیچ گونه تغییری در جسم خود شده ای؟

 

آیا احساسات عجیبی داری؟

 

آیا گاهی احساس ناراحتی می کنی در حالی که دلیل آن را نمی دانی؟

 

با مشورت با پزشک کودک خود نیز می توانید متوجه بلوغ زودرس فرزندتان شوید.

 

اگر دیرتر از زمان مناسب با فرزندتان راجع به مسائل دوران بلوغ صحبت کنید، امکان دارد برای او شرایطی پیش بیاید که دچار ترس یا اضطراب ناشی از این تغییرات (به دلیل عدم آگاهی) شود بنابراین بهتر است زودتر از ایجاد این شرایط، با فرزندتان صحبت کنید تا شانس بیشتری برای جلوگیری از مسائل و مشکلات داشته باشید.

 

می توانید کتاب های مناسبی نیز در اختیار کودکتان قرار دهید تا راجع به دوران بلوغ، اطلاعات بیشتری کسب کند. حتی می توانید خاطرات نوجوانی خود را برای او تعریف کنید، با این کار او حس بهتری خواهد داشت و این دوران را راحت تر سپری خواهد کرد.

 

● خود را به جای فرزندتان قرار دهید

 

سعی کنید شرایط فرزندتان را در ذهن خود مجسم کرده و خود را به جای او قرار دهید تا احساساتش را بهتر درک کنید و بدانید که یک سری از رفتارها در این سن طبیعی است.

 

● مراقب رفتارها و عکس العمل های خود باشید

 

اگر نوجوانتان موهای خود را به شکلی عجیب درمی آورد یا لاک سیاه به ناخن های خود می زند یا لباس های عجیب و غریب می پوشد، قبل از داد و فریاد و مخالفت فکر کنید.

 

بدانید که نوجوان می خواهد والدین خود را دچار شوک کند پس یکسری اعمال زودگذر که معمولا بی ضرر هستند از خود بروز می دهد.

 

پس بهتر است به جای حساسیت نشان دادن در مورد مسائل زودگذر حواس خود را روی رفتارهای پرخطری مانند مصرف مواد مخدر و روانگردان ها یا دوستی با افراد ناصالح، جمع کنید تا مانع از آنها شوید.

 

● علائم هشداردهنده را بشناسید

 

یکسری از تغییرات در سنین نوجوانی معمول است، اما طولانی شدن آنها یا شدید بودنشان می تواند نشانه ای از یک مشکل جدی باشد. مشکلی که برای رفع آن نیازمند مشورت با متخصصان امر هستیم.

 

اگر یک یا چند مورد از موارد زیر را مشاهده کردید حتما برای رفع مشکل تلاش کنید:

 

ـ کاهش یا افزایش ناگهانی و شدید وزن

 

ـ مشکلات خواب

 

ـ تغییرات سریع و شدید شخصیتی

 

ـ تغییرات ناگهانی در دوستان

 

ـ فرار از مدرسه

 

ـ افت نمرات

 

ـ صحبت یا حتی شوخی در مورد خودکشی

 

ـ نشانه هایی از استفاده از مواد مخدر و روانگردان

 

ـ مخالفت جدی با قوانین موجود در جامعه

 

هر رفتار نامناسب دیگری که بیش از ۶ هفته به درازا کشید نیز می تواند نشانه ای از یک مشکل باشد. در هنگام مواجهه با این موارد می توانید از مشاور، روان پزشک یا روان شناس کمک بخواهید.

 

● به خلوت فرزندتان احترام بگذارید

 

▪ بسیاری از والدین با این موضوع مشکل دارند و فکر می کنند که باید در جریان هر کاری که فرزندشان انجام دهد، قرار گیرند.

 

▪ اما برای این که به فرزندتان کمک کنید باید استقلال او را به رسمیت شناخته و به فضای خصوصی او احترام بگذارید.

 

▪ البته اگر متوجه مشکلی شدید حتما باید دخالت کرده و مشکل را حل کنید، اما در حالت عادی بهتر است از دور نظاره گر باشید.

 

▪ نباید انتظار داشته باشید که فرزندتان تمامی افکار و اعمال خود را با شما در میان بگذارد.

 

▪ البته باید به عنوان والدین بدانید که او کجاست و با چه کسانی وقت خود را سپری می کند، اما دانستن تمامی جزئیات لازم نیست.

 

● آنچه فرزندتان می بیند یا می خواند را کنترل کنید

 

برنامه های تلویزیونی، کتاب ها، مجلات و فیلم ها، اینترنت، همه و همه دنیای وسیعی از اطلاعات در اختیار فرزند شما قرار می دهد.

 

از آنچه فرزندتان می خواند یا می بیند، آگاه باشید و بدانید که از طریق اینترنت با چه کسانی در ارتباط است. در این صورت می توانید از بروز مشکل جلوگیری کنید.

منبع:jamejamonline.ir


ویدیو مرتبط :
نماهنگ ایثارگران همدل

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

اگر می خواهید با رفتار کودکتان آشنا شوید.



رابطه کودک با مادر بهترین روابطی است که بین دو انسان برقرار می‌شود و این روابط می‌تواند برای سالهای بعد، آموزنده باشد و یا الگویی برای شخصیت بعدی کودک و رابطه او با سایرین باشد. تقریبا همه مادران کوشش دارند که رابطه آنان با فرزندانشان تا حد امکان مطلوب باشد. در این رابطه فقط مادر دخالت ندارد، بلکه کودک نیز در این امر سهیم است.

بنابراین لازم است بعضی از خصوصیات اخلاقی کودک را در سنین مختلف مورد مطالعه قرار دهیم. و هر قدر مادر در این خصوصیات آگاهی کاملتری داشته باشد، بهتر می‌تواند با او کنار بیاید، اگر بداند که با وجود همه کوششهای او ، باز هم همه چیز آرام و بی دردسر نخواهد بود، در این صورت با مشکلات ، رابطه صحیحی برقرار خواهد ساخت.

کودک

هر قدر مادر ، ماهر ، با استعداد و مهربان باشد، رابطه او با کودکش آرامتر و بی دردسرتر خواهد بود. و در نتیجه مشکلات آینده‌اش ، برای مادر قابل پیش بینی خواهد بود. تغییرات اخلاق و رفتار کودک حتی در قسمتهای پیچیده و بغرنجی از آن ، مانند رابطه او با مادرش هم ، دارای نظم و ترتیب و قابل پیش بینی است.

میزان سازگاری و همکاری کودک با شما ، تنها بستگی به طرز رفتار و مهارت شما در تربیت کودک ندارد، بلکه به نحوه قابل ملاحظه‌ای با تغییرات خود کودک در حال رشد و نمو نیز دارد. در ضمن باید بدانید، وقتی کودک شما در مقابلتان مقاومت به خرح می‌دهد، اغلب کودکان در این سن ، چنین نیستند. در این صورت عکس العمل شما با این موضوع فرق خواهد داشت.

کودکان شیرخوار

هر کودک شیرخواری حسب تفاوتهای فردی در برخورد با مادر برای ارضای نیازهای فیزیولوژیکی ، رفتار خاصی دارد. در این خصوص مادران باید بگذارند تاکودک خود برنامه غذایش را تنظیم کند و تقاضای طبیعی‌اش معین کند که چه موقعی باید بخورد و بخوابد. اما در حقیقت این مساله تمام هدف نیست، بلکه نیمی از آنست. روش بزرگ کردن کودک، بنا به عکس العمل او در برابر احتیاجات طبیعی و فطری کودک و بر حسب نظم و ترتیب آن ، توسط مادر تنظیم می‌گردد. در این صورت هر نوع نیاز کودک برآورده می‌شود.

بعضی از کودکان ، تابع نظم مادرند و بعضی در این قالب نمی‌گنجند. آنچه ما در جستجوی آن هستیم، ترکیبی از این دو حالت است. یعنی تنظیم شخصی و خود به خود کودک که شامل نیروهای داخلی و خارجی هر دو است. گاهی تقاضای کودک، مافوق توانایی مادر است، در این صورت مادر باید خود را در برابر تقاضاهای زیاد طفل ، محافظت کند.

البته هدف اصلی سازش و تطابقی است که بین طرفین برقرار می‌شود، ولی اگر کودک نسبت به تعدیل تقاضاهای خود ، استعداد و توانایی نشان ندهد، این وظیفه مادر است که اقدام نماید و در مقابل تقاضاهای کودک ، خودداری نشان دهد. چنین حالتی فقط تملق به زمان شیرخوارگی ندارد، بلکه متعلق به تمام سالهای برخورد است.

کودک

کودکان 18 ماهه


کودک هیجده ماهه در حالیکه ظاهرا «بزرگ شده است و کاملا» جست و خیز دارد ولی از نظر روابطش با مادر خیلی شبیه بچه ی شیر خوار است او دوست دارد بیشتر بگیرد تا بدهد. او از چیزهایی که می‌داند و می‌تواند، استفاده کافی می‌کند و نیازها و احتیاجهای خود را به سایرین می‌فهماند. او بوسیله اشاره و تلفظ کلماتی مانند «آه ـ آه» به سرعت منظور خود را می‌فهماند. جواب «نه» را از دیگران به راحتی قبول نمی‌کند. می‌داند که کلمه «نه» راحتترین و متداولترین کلمه‌ای است که بکار می‌رود.

کودک هیجده ماهه وقتی راه می‌رود، ب حرکت پاها فکر می‌کند و دوست دارد هر چه به دستش می‌رسد، بگیرد. احساس او نسبت به زمان بسیار کم است. او هر چه را که می‌خواهد، همین الان می‌خواهد. مدتی نخواهد گذشت که کودک هیجده ماهه بر اثر رشد، این مراحل را پشت سر می‌گذارد و در سن دو سالگی مادر می‌بیند که او اخلاق خوشی دارد و آدم مطیعی است.

کودک بیست و یک ماهه


کودک در این سن دوست دارد. هر چه که مورد علاقه‌اش است، همراهش باشد. از تغییر وضعیت ناراحت است و چون گنجینه‌ای لغات او کامل نیست، نمی‌تواند منظورش را بفهماند بنابراین به گریه و ناسازگاری کردن، متوسل می‌شود.

مادر خوب و والدین آگاه ، سعی دارند منظور کودک را به سرعت درک و عملی کنند چون در غیر این صورت با لجبازی و ناسازگاری کودک روبه رو خواهند شد. امنیت کودک وقتی عادی است که همه چیز مثل سابق باشد. از تغییر جا یا تغییر لباس و غذا متنفر است.خوشا به حال کودک بیست و یک ماهه ای که والدینش ، واقعی بودن نیازهای او را تشخیص دهند.

کودک دو ساله


برای یک کودک دو ساله ، برعکس کودک هیجده ماهه ، اطاعت ، کاری دلپذیر و آسان است. گذشت شش ماه به کودک این را می‌دهد که در مقابل والدینش فرمانبردار خوبی باشد. کودک در دو سالگی بیشتر اوقات ، شنونده و اجرا کننده بسیار خوبی است. این حالتها جزء ذات کودک است، و اگر والدین بدانند که در چه مدت این تغییرات صورت می‌گیرد تقاضاها و انتظارهای خود را از کودک ، با امکانات و قدرت او تطبیق می‌دهند و در نتیجه ، در امر تربیت او توفیقهای بیشتری عایدشان می‌شود.

کودک

کودک دو سال و نیمه


کودک در این سن ، منفی باف ، لجوج و سرسخت است. اگر مادر بخواهد با عجله لباس او را تنش کند، کودک فریاد می‌زند: «خودم می‌خواهم بپوشم» و اگر پدر به او بگوید: «لباست را بپوش» خواهد شنید که می‌گوید: «می‌خواهم مامان لباس تنم کند.» کودک دو و نیم ساله متلون است. اگر مادر به طرف او رود. بابا را می‌طلبد و به عکس اگر بابا به طرفش برود، مامانش را می‌خواهد. او در دنیایی از تضاد سیر می‌کند. و این کلمات بر زبان او جاری است: «می‌کنم .. نمی‌کنم .. می‌خواهم .. نمی‌خواهم .. می‌توانم .. نمی‌توانم .. بله .. نه»

انتخابهای او چند تایی است و در هر دقیقه ، نوعی را می‌پسندد، اگر انواع باشد همه را طالب است اگر جلوی او را نگیرند، ممکن است مدتها از یک سمت به سمت دیگر حرکت کند. اگر مادر به او بگوید: «مربا می‌خواهی» می‌گوید «نمی‌خواهم» اما به محض اینکه مربا کنار گذاشته شود، او مربا می‌خواهد.

مشکل مادر برای تربیت او ، این است که باید حتی الامکان او را در مسیر یک طرفه قرار دهد. کارهای روزانه را خودتان انتخاب کنید و فرصت انتخاب به او ندهید. وقتی می‌خواهید او را با خود به بیرون ببرید، در حالیکه از تفریح در بیرون برایش سخنرانی می‌کنید لباس تنش کنید. اگر از او برای بیرون رفتن ، اجازه بخواهید، کلاهتان پس معرکه است. به هر قیمت که می‌دانید از پرسشهایی که او باید چواب «نه» را ادا کند، پرهیز نمایید. به او زیاد فرصت انتخاب ندهید. اگر این فرصت را داشته باشد، مطمئن باشید که از فرصت خود راضی نیست.

در تمام دستورها، خواهش و تقاضاهایش تکبر و غرور زیاده از حدی دیده می‌شود. لذا مادر باید به جای نشستن و غصه خوردن ، راه و روش تسلط بر فرزند را بیاموزد و این مطلب را همواره در نظر داشته باشد، سعی کند کودک حرفهای او را بدون چون و چرا بشنود و به عکس در مقابل کارهای بی‌اهمیت تسلیم شود. مثلا «بگوید: البته ... بله قربان ... حتما»

مادران باید به خاطر داشته باشند که کودک 5/2 ساله ممکن است. رفتارش با شما بسیار خوب یا بد باشد، اما او شما را بسیار دوست دارد و تمناهای زیادی از شما دارد. جالبترین استعدادهای خود را می خواهد به شما نشان دهد، و دوست ندارد آنها را حتی پدرش ببیند. اگر گاهی وقتها که شما را خیلی ناراحت و خسته کرده، فرصتی بدست آورده و قدری استراحت کنید تا ب صبر و حوصله بیشتری به سوی او بازگردید.

کودک دو و نیم تا سه ساله


بسیاری از کودکان در این سن ، در مرحله عجیبی قرار می‌گیرند، آنها میل دارند به زمان شیرخوارگی برگردند، از نظر احساسی می‌توانند این مرحله را با مادر تجدید کنند. دوست دارند دوباره از پستان مادر شیر بخورند، خود را در آغوش مادر جای دهد، برایش بسیار دلپذیر خواهد بود. کودک 5/2 ساله‌ای به مادرش می‌گفت: «من کوچولو هستم» نمی توانم حرف بزنم. دندان ندارم غذا بخورم. دوست دارم شیر بخورم.»

آنها دوست دارند در کالسکه بخوابند و از شیشه بوسیله پستانک شیر بخورند. وقتی مادری این نیاز کودک خود را بداند، سعی در برطرف کردن آن کرده و به موقع او را از این تخیل بی جا نجات می‌دهد. اغلب مادران ، کودک در این سن را مسخره کرده و با توجه به کودکان دیگر خود ، حس حسادت آنانرا تحریک و حسود بار می‌آورند. اما اگر کودک از زنده کردن دوران شیرخوارگی خود به اندازه کافی تجربه بدست آورد، خواهد توانست رشد کند و مستقل تر و بالغ تر بشود و سپس همواره به جلو نگاه کند نه به عقب.

کودک

کودک سه ساله


این سن برای مادر و فرزند دوره آرام و رضایت بخشی است. کودک از کلمه «ما» بسیار استفاده می‌کند. اغلب وجود مادر را بر خود ترجیح می‌دهد. کودک در ابتدای مرحله 5/2 سالگی روی کلمه «من» و احتیاجات شخصی خودش متمرکز است، بعد روی کلمه «شما» و تقاضای او بر «شما» تکیه دارد و بالاخره به مرحله دوستانه و مشترک می‌رسد.

او در جهت متضاد گم نمی‌شود و سعی ندارد که هر دو جهت را انتخاب کند بلکه یک جهت را انتخاب کرده و روی آن می‌ایستد. گاهی والدین می‌توانند با فرزند سه ساله ی خود چانه نزنند. او را متقاعد کرده و به امید پاداش به انجام کاری مجبور سازند.

در سه سالگی قدرت بکارگیری کلمات به نحو قابل ملاحظه ای افزایش می‌یابد. او می‌تواند در جواب سخن سایرین حرف بزند. میل فراوان دارد در اموری که جنبه امر و بهره در آینده دارد، شرکت کند. کودک سه ساله گاهی که با دلیل و منطق صحبت می‌کنید، بخوبی گوش می‌دهد، و حتی گاهی اوقات ممکن است اگر دلیل خوبی برایش بیاورید. کارهایی را که انجامش را دوست ندارد، به راحتی انجام دهد. تقاضای او از بزرگترها خیلی کمتر از سابق و کنار آمدن با او آسانتر است.