سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

با تغییر افکار، زندگی‌تان را بسازید!



تغییر افکار,روش برای تغییـر فکر, افکار منفی

ما همان افکارمان هستیم، اگر نتوانیم افکارمان را تغییر دهیم نمی توانیم هیچ تغییر دیگری ایجاد کنیم. شما قطاری از افکار دارید که هنگام تنهایی، سکوت و زمانی که غرق در افکارتان هستید سوار آن می شوید. ارزشی که برای خودتان قایل هستید و شادی هایی که در زندگی دارید همه بستگی به جهتی دارند که قطار به آن سو در حرکت است.

اگر واقعا می خواهید در زندگیتان تغییری ایجاد کنید باید ابتدا ذهن و افکارتان را تغییر دهید و آن را از هر نوع تفکر آزاردهنده ای که شما را به عقب می راند پاک کنید. در این مطلب به شما کمک می کنیم بتوانید ذهنتان را آزاد کرده و تغییرات دلخواهیتان را در زندگی ایجاد کنید.
 
ده روش برای تغییـر فکر
1-خطاهای شناختی را بررسی کنید: افکار منفی خود را بنویسید تا نوع خطاهای شناختی خود را بیابید با این کار به راحتی بیشتری می توانید مثبت تر و واقع بینانه تر با موضوع برخورد کنید .

2-نشانه ها را بررسی کنید: به جای آنکه فرض بر درست بودن افکار منفی خود بگذارید ، نشانه های واقعی آنرا بررسی کنید . برای مثال ، اگر احساس می کنید که هرگز کاری را درست انجام نمی دهید می توانید بسیاری از کارهایی را که با موفقیـت انجام داده اید فهرست کنید.

3-روش معیار دو گانه: به جای آنکه خود را بی رحمانه تحقیر و سرزنش کنید با همان مهر و محبتی برخورد که با دوست خود ، اگر این حادثه برایش اتفاق می افتاد ، گفتگو می کردید .

4-روش تجربی:  اعتبار اندیشه منفی خود را آزمون کنید . مثلاً اگر در حالت اضطراب ، نگران حمله قلبی هستید ، می توانید کمی ورزش و نرمش کنید . چند بار از پله های ساختمان بالا و پایین بروید . با این اقدام از سالم بودن قلب خود مطمئن می شوید .

5-اندیشیدن در سایه های خاکستری: با آنکه این روش به ظاهر کسل کننده است ، اما تأثیر بسیار خوبی دارد . به جای آنکه در جو / تفکر هیچ یا همه چیز / به مشکل خود بیندیشید ، یرای مشکل پیش آمده امتیازی از صفر تا صد در نظر بگیرید ، وقتی اوضاع آنطور که مایل هستید بر وفق مراد نیست ، به جای آنکه خود را شکست خوردهء تمام عیار بدانید ، موضوع را به طور نسبی بررسی کنید . ببینید از این موقعیت چه درسی  می آموزید.

6-روش بررسی: از دیگران سئوال کنید تا از واقع بینانه بودن افکار و تلقی های خود مطلع گردید .مثلاً اگر معتقدید که اضطراب سخنرانی در حضور دیگران غیر طبیعی و مایهء خجالت است  از دوستانتان بپرسید آیا آنها هم در مواقع مشابه احساس اضطراب کرده اند ؟

7-تعریف واژه ها: وقتی به خود بر چسب حقیر ، نادانی ، بازنده ، یا احمق می زنید از خود بپرسید / احمق / ، / کودن / ، / نادان / چه معنایی دارند . وقتی به این نتیجه رسیدید گه چیزی به عنوان / نادان / وجود خارجی ندارند ، وقتی فهمیدید / بازنده /  بی مفهوم است ، احساس بهتری پیدا می کنید .

تمرکز کنید بر چیزی که در زمان حال در حال انجام است. به یاد داشته باشید که تمام وجود در زمان حال است، بنابر این زمان حال جایی است که قدرت شما در آن قرار دارد. و لذا این جمله را دائما به خود بگوئید "در حال باش."

تغییر افکار,روش برای تغییـر فکر, افکار منفی

8- روش علم معنایی: خیلی ساده از زبانی استفاده کنید که بار عاطفی کمتری داشته باشد . این روش برای یرخورد با عبارتهای / باید دار / مفید است . به جای گفتن / نباید این اشتباه را می کردم / بگویید / اگر این اشتباه را نمی کردم بهتر بود

9-نسبت دادن مجدد: به جای آنکه بی دلیل فرض را بر بدی خود بگذارید و خویشتن را به خاطر مشکل پیش آمده سرزنش کنید ، به جای عوامل بسیار متعددی که این مسئله را ایجاد کرده اند بیندیشید ، به جای سرزنش خویش به حل مسئله بیندیشید .

10-تحلیل سود و زیان: امتیازات و زیانهای یک احساس ( مانند ، عصبانی شدن از تأخیر اتوبوس ) ، یه فکر منفی ( مانند ، هر قدر تلاش کنم بی فایده است ) یا یک انگاره رفتاری ( مانند ، پرخوری ، و خوابیدن در رختخواب در وقت افسردگی ) را فهرست کنید . هم چنین می توانید از روش تحلیل سود و زیان برای اصلاح باورهای مخربی از نوع ( من همیشه باید کامل و صد در صد بی عیب و نقص باشم ) استفاده کنید .

اگر خواهان آن هستید که کنترل زندگیتان را بدون دخالت احساسات و هیجانات کور، در اختیار داشته باشید، به کار بردن 4 اصل زیر، سرنوشت شما را در دستان خود شما قرار می دهد:

اصل 1 : 
آیا شما اکثر اوقات در وضعیت صلح هستید یا در وضعیت ترس؟ اگر شما به صورت خود بخود در وضعیت صلح قرار نمی گیرید نشان دهنده این است که عادت کرده اید در وضعیت ترس قرار بگیرید.

فعالیت عملی: تمرین کنید که در درون خودتان منطقه ای از صلح پیدا کنید. هر روز را به مدت 30 دقیقه در حالت سکوت بسر ببرید . راحت باشید، چشم هایتان را ببندید و بصورت عمیق نفس بکشید و بر روی نفس هایتان تمرکز کنید و به فکر های که وارد ذهنتان می شود نگاه کنید.

اصل 2 :
قدرت زندگی فقط در زمان حال است . پارسال رفته است. ماه گذشته، هفته گذشته، شب گذشته، 1 ثانیه گذشته همه رفته است. آنها دیگه وجود ندارند، مگر در حافظه ی شما. آنها همه بی معنی هستند مگر اینکه شما به آنها معنی ببخشید.
همچنین، فردا، هفته آینده، ماه آینده، و غیره. هم موجود نیستند، مگر در تصور شما.

فعالیت عملی: در زمان حال باشید، همیشه. تمرکز کنید بر چیزی که در زمان حال در حال انجام است. به یاد داشته باشید که تمام وجود در زمان حال است، بنابر این زمان حال جایی است که قدرت شما در آن قرار دارد. و لذا این جمله را دائما به خود بگوئید "در حال باش."

اصل 3 :
افکار و احساسات شما خلق کننده نیروهای شما هستند. افکار و احساسات شما ، واقعیت فیزیکی را ایجاد می کند. اگر شما بدون تضاد و تناقض بر روی هر فکر و احساسی متمرکز شوید آن فکر و احساس به واقعیت تبدیل می شود.

فعالیت عملی: در هر لحظه، چیزی در حال خلق شدن است. تصمیم بگیرید که چه چیزی را می خواهید داشته باشید و یا تجربه کنید و یا بیآفرینید . احساس کنید آن چیز وجود دارد و آن را تجربه کنید. تجربه تان را به زمان حال منتقل کنید.

اصل 4 :
مقاومت، مقاومت می آفریند، اگر شما در برابر تجارب ناراحت کننده مقاومت کنید، شما در حقیقت بر روی همان تجارب و احساسات تمرکز کرده اید. با تمرکز کردن و فکر کردن به هر تجربه ای آن تجربه بیشتر و بیشتر ایجاد می شود.

فعالیت عملی: آغوش تان را بر روی تجارب ناراحت کننده باز کنید، شما تا زمانی که مشخص نکنید چه چیزی را نمی خواهید، خواستنی های واقعیتان آشکار نخواهد شد. یکی بدون دیگری نخواهد بود. دائما تمرکزتان را بر روی آن چیزی که می خواهید تغییر دهید.
منابع:مجله موفقیت/انجمن مشاوره تعهد/تبیان

 


ویدیو مرتبط :
با دیدن این ویدئو افکار خود را تغییر دهید!

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

اگر می خواهید زندگی تان تغییر کند باید...



 

 

اگر می خواهید زندگی تان تغییر کند باید

 

اگر می خواهید زندگی تان تغییر کند باید طرز فکرتان را تغییر دهید.«همین امروز طرزتفکرتان را عوض  کنید.»

 

البته در کلام خیلی ساده است: «طرز تفکرت را عوض کن تا زندگی ات تغییر کند.» ولی چطور می توان این کار را انجام داد وقتی نمی دانیم باید چه کار کنیم؟ و مهم تر از همه اگر تغییر دادن طرزتفکر تا این حد آسان است، چرا خیلی از افراد این کار را انجام نمی دهند؟ مخصوصا اگر بتوانند با این کار موفق تر باشند و بیشتر از زندگی لذت ببرند؟

 

جواب این سوال ها را نمی دانیم ولی می دانیم که تغییر دادن طرز تفکر آسان نیست اما ممکن است. همه آنچه شما نیاز دارید این است که محکم و استوار این تکنیک ها را به کار ببرید؛ البته اگر از ته دل می خواهید موفق باشید.

 

۱) همان طور فکر کنید که دوست دارید باشید. اگر در دنیای ذهنتان خود را آدم خوشحال یا موفقی ندانید که می تواند از زندگی لذت ببرد، خیلی سخت می توانید در دنیای واقعی چنین آدمی باشید. پس پیش از هر کار در رویاهایتان هم خود را فردی خوشحال، موفق و روبه رشد تصور کنید.

 

۲) لبخند بزنید. نتایج تحقیقات نشان داده است لبخند زدن هم اثر جسمی دارد و هم اثر روانی. پس یک لبخند روی لبانتان بنشانید و در مسیر تغییر طرزتفکر قدم بگذارید. در ابتدا، این کار فقط یک عمل فیزیکی بدون روح است اما کم کم جزو صورت شما می شود.

 

۳) خودتان را غرق مطالعه و موسیقی کنید. کتاب ها، مقاله ها و مجله هایی بخوانید که به شما کمک کنند بتوانید افکارتان را تغییر و درکتان را افزایش دهید. فیلم ببینید یا به موسیقی هایی گوش کنید که برای شما الهام بخش باشند و برای تغییر تشویقتان کنند.

 

۴) کردارتان را تغییر دهید. وقتی کارهایتان را به همان شیوه قدیمی انجام می دهید، نمی توانید در افکارتان تغییری به وجود آورید. کارها را به شیوه ای متفاوت انجام دهید تا بتوانید متفاوت بیندیشید.

 

۵) محیط تان را تغییر دهید. محیط اطرافتان را با توجه به طرزتفکر مورد علاقه تان بسازید. فضایی را خلق کنید که شما را به سمت تغییر سوق دهد. یک گلدان به اتاقتان اضافه کنید، رنگ دیوارها را تغییر دهید، یک کتابخانه یا میز کوچک برای خودتان بخرید.

 

۶) از موفق ها تقلید کنید. از تجربه و نظرهای کسانی که عاشق طرزتفکرشان هستید و آرزو دارید مثل آنها باشید، استفاده کنید. اگر زنده هستند که این کار بسیار ساده است و اگر در قید حیات نیستند می توانید از آثارشان بهره بگیرید.

 

۷) به دیگران کمک کنید (و به خودتان هم) یکی از سریع ترین راه هایی که می تواند طرزتفکر شما را عوض کند، این است که به دیگران توجه و به آنها کمک کنید. مواظب باشید از آن طرف بام نیفتید یعنی نه غرق در خودتان شوید و نه شیفته و دلباخته دیگران.

 

۸) کمی از دوستانتان کمک بگیرید. دیگران را از تصمیمتان باخبر کنید و از آنها کمک بخواهید و نظراتشان را بشنوید. هر چقدر کمک دیگران را بیشتر احساس کنید، بیشتر به موفقیت نزدیک می شوید.

 

۹) حرفه ای شوید. اگر دلتان می خواهد به فردی بزرگ تبدیل شوید به مشاوره و نصیحت افراد بزرگ گوش دهید. انسان های حرفه ای در مدت زمان کوتاهی می توانند بهترین راه حل ها و نظرات و عقاید جدید را در اختیار شما بگذارند. البته به شرطی که واقعا در کار خود خبره باشند و فقط اسم و رسم بی پایه و پنهان به هم نزده باشند.

 

۱۰) صبور باشید. آگاه باشید که بیشترین تغییرات در مدت زمانی طولانی و به آرامی صورت می گیرند به شرط اینکه تکرار شوند. پس اگر فورا در مسیر موفقیت نتیجه نگرفتید، تعجب نکنید و مهم تر اینکه تسلیم نشوید. کارتان را ادامه دهید و مطمئن باشید جواب می گیرید.

 

● چطور راه تغییر را ادامه دهیم؟

 

گاهی بعد از اینکه نگرش مان را تغییر دادیم و به سوی هدفی تازه رفتیم، نمی دانیم چگونه باید راهمان را بدون خستگی و درنگ ادامه دهیم؟ این نکته ها دست شما را برای طی بقیه مسیر تغییر می گیرد.

 

۱) با واقعیت روبرو شوید. ممکن است مانعی که در مسیر رسیدن به هدف از سرعت شما می کاهد، خودتان باشید.

 

وقتی در راه رسیدن به هدفتان به مشکل هایی برمی خورید، اول از همه به دقت بررسی کنید آیا منشاء مشکل خودتان هستید یا خیر؟

 

۲) شما هرکاری که بخواهید، می توانید انجام دهید اگرچه شاید نتوانید همه کارهایی را که دوست دارید، انجام دهید. بیشتر اوقات برای رسیدن به هدف چند کار را با هم انجام می دهید ولی حتی با وجود تلاش زیاد، در آخر به کمترین نتیجه می رسید. باید بدانید توجه و تمرکز روی ۱ یا حداکثر ۲ پروژه در یک زمان، شانس شما را برای رسیدن به نتیجه مطلوب افزایش خواهد داد.

 

۳) برای اینکه تصویر واضحی از نتیجه کار داشته باشید، تمرکز کنید. اول اینکه روی پروژه هایی که برعهده گرفته اید، کاملا تمرکز داشته باشید تا بتوانید تشخیص دهید واقعا چه کارهایی باید انجام گیرد. برنامه ای گام به گام برای کارهایی که باید در زمان های مشخص انجام دهید، بنویسید.

 

۴) آنچه روی کاغذ است، برنامه است و آنچه در ذهن شماست، خیال! بیشتر افراد علاقه ای به نوشتن برنامه هایشان روی کاغذ ندارند. نوشتن برنامه روی کاغذ اولین قدم برای حرکت رو به جلوست. خیلی ها بدون برنامه پروژه هایشان را شروع می کنند ولی خیلی زود گیج می شوند زیرا مشکلات فرعی زیادی سر راهشان به وجود می آید.

 

۵) حرکت، به این معنی نیست که پیشرفت کرده اید. بعضی از افراد با اینکه به سختی کار می کنند، به هدفشان نزدیک تر نمی شوند. این یکی از نتایج بی برنامگی است. برای پیشروی باید فعالیت های مناسبی در زمان های مناسب انجام دهید.

 

۶) انتخاب نکردن، یک انتخاب است. زیاد فکرکردن درباره آنچه انتخاب می کنیم، مانع دیگری است که ما خودمان سر راهمان قرار می دهیم و باعث رکودمان می شود. «من می توانم A، B یا C را انجام دهم ولی بهتر است بیشتر فکر کنم» و شروع می کنیم به ارزیابی کردن... ولی در واقع هیچ وقت نمی توانیم تصمیم بگیریم و کاری که انجام می دهیم، در حقیقت تصمیم می گیریم هیچ کاری نکنیم؟ ولی اگر کاری نکنید به چیزی نمی رسید.

 

۷) روی آنچه به نتیجه می رسد، تمرکز کنید. خیلی از افراد در پیداکردن راه هایی که به نتیجه نمی رسند، استادند و به همین دلیل هیچ تلاشی هم نمی کنند. انرژی منفی را در خود انباشته نکنید. انرژی های مثبتتان را افزایش دهید و روی چیزهایی تمرکز کنید که به درد شما می خورند و به نتیجه می رسند.

 

۸) اگر اقدامی به نتیجه نمی رسد، متوقفش کنید. یک اقدام احمقانه: «کاری را بارها و بارها با یک شیوه انجام دهید و انتظار داشته باشید که به نتیجه ای متفاوت برسید.»

 

خیلی ها به دلیل غرور، لجاجت یا تعصب، شیوه ای را تکرار می کنند که به نتیجه نمی رسد. شعاری جدید برای خود انتخاب کنید و دیگر کارتان را به شیوه قبلی انجام ندهید. وقتی روش هایی موثر نیستند انجام دادنشان را متوقف کنید.

 

۹) وقتی نمی دانید، کمک بخواهید. ما نمی توانیم همه چیز را بدانیم. نمی توانیم همه مشکلات را حل کنیم. وقتی به مشکلی برمی خورید، از دیگران کمک بخواهید. از یک تاجر، مشاور، وکیل یا مربی مشاوره بگیرید.

 

۱۰) اگر کاری شما را خوشحال نمی کند، انجامش ندهید. برای اینکه به هدفتان برسید، باید سختی هایی را بپذیرید و ممکن است هر لحظه نتوانید از کارتان لذت ببرید ولی در کل باید کارتان را دوست داشته و از انجام آن خوشحال باشید.

 

در غیر این صورت اهدافتان را ارزیابی و راهی را پیدا کنید که از پیمودن آن لذت ببرید.

منبع: Success Article