سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
بابدشانسی مقابله کنیم
افراد موفق جامعه و به قول بسیاری از مردم، "خوش شانس"، همواره روی آنچه برنامه و هدف زندگی خود می نامند، با دقت کافی تمرکز می کنند و همراه سعی و تلاشی مجدانه به آنچه می خواهند، می رسند...
آیا این حقیقت دارد که شانس در خانه ی آدم را می زند آن هم به تعداد و دفعات محدود؟ آیا این موضوع که در میان افراد جامعه به باوری نهادینه تبدیل شده است حقیقت دارد و برخی از اشخاص همیشه خوش شانس هستند؟ به نحوی که اگر دست به خاک بزنند، به طلا خواهند رسید؟
بی شک واقعیت این چنین نیست و در مقابل این افراد همیشه خوش بخت و خوش اقبال، وجود افراد نگون بختی که از آنان به عنوان بدشانس یاد می شود، توجیهی مانند خوش شانسی و البته در تقابل با آن منطقی به ذهن نمی رسد.
حقیقت این است که افرادی که جامعه به آنان لقب خوش شانس می دهد، اشخاصی هستند که موانع و عوامل بازدارنده در مسیر رسیدن به اهداف خود را از میان برمی دارند و البته در این راه از ناامید نمی شوند و برای نیل به موفقیت از هیچ تلاشی ولو دشوار، دور از دسترس و امکان فروگذار نمی کنند.
این برخورد آنان این تلاقی را در اذهان به وجود می آورد که موفقیت و پیروزی راحت تر و سهل تر از دیگران به سوی آنان می آید و دائماً موقعیت های خوب و اکازیون به سراغ آنان رهسپار است.
نباید از نظر دور داشت که آنان سخت و بیش از دیگر افراد جامعه کار می کنند و همت می ورزند و این لیاقت و شایستگی آنان نیست که بیشتر از دیگران است بلکه رفتار روزگار با آنان، نتیجه و دستاورد رفتار و تلاش این افراد است.
توجه به این مقوله ضروری است که باور عامیانه و سطحی نگرانه ی خوب و یا بد بودن پیشانی نوشت انسان ها از روز تولد، نیاز به تغییر و اصلاحی جامع و فوری دارد، تا با برچسب زدن و نامی مطلق نهادن بر روی شهروندانی که شاید بر اثر ارتکاب یک خطا و یا دست زدن به کاری سهل انگارانه و غلط آن هم به نحوی کاملاً سهوی، برای چندین بار متوالی به دیوار بسته برخورد کرده اند، آنان را در ادامه ی مسیر زندگی تبدیل به افرادی غیرقابل اعتماد و ضعیف النفس نسازد و روحیه ی لازم برای زندگی اجتماعی و امیدواری به آینده و سعی و تلاش را در آنان از بین نبرد.
برای ایجاد تغییرات اساسی و پایه ای در باورهای نادرست جامعه، نیازمند برنامه ای مدون، همتی ماندگار و عزمی جزم هستیم تا از این منظر کاری کنیم تمام افراد جامعه این موضوع را درک کنند که شانس هیچ نقشی در موفقیت ندارد و اتفاقات ناخوشایند برای همه ی انسان های ساکن بر روی کره ی خاکی زمین رخ می دهد و تنها تفاوت موجود در نوع و شیوه ی برخورد با مشکلات و معضلات است که برخی را پیروز و برخی را در تقابل با سختی های زندگی شکست خورده و مغبون معرفی می نماید.
دوری از ترس از مشکلات و شکست های احتمالی و نیمه کاره رها نساختن امور مختلف در زندگی شخصی و یا کاری افراد از دیگر عواملی است که برخی را خوش شانس می نمایاند و البته واقعیت این است که نه معجزه ای در کار است و نه سرنوشتی از قبل تعیین شده است، بلکه با بذل تلاش لازم و استفاده از خلاقیت فکری و بهره برداری از موقعیت های سازنده، می توان حتی از بستر شکست ها و ناکامی های زندگی، ابزاری برای رشد و شکوفایی ساخت و درصد موفقیت و کامیابی در زندگی را افزایش داد.
علاوه بر توجه به ضرورت تلاش انسان برای کسب شرایط بهینه ی زندگی، نباید از نظر دور داشت که به دست آوردن موقعیت های ایده آل در زمینه های مختلف از طریق بررسی و انتخاب پیشنهادات خوب و مناسب دیگران نیز صورت می گیرد، بنابراین باید همیشه با آمادگی، اتکا و اعتماد به نفس در خصوص مهارت و تخصص فردی و اجتماعی خود در جامعه ظاهر شد و از این طریق گام های مثبتی در راه دست یابی به آرزوها و اهداف خود برداشت.
در پایان ذکر این موضوع ضروری است که افراد موفق جامعه و به قول بسیاری از مردم، "خوش شانس"، همواره روی آنچه برنامه و هدف زندگی خود می نامند، با دقت کافی تمرکز می کنند و همراه سعی و تلاشی مجدانه به آنچه می خواهند، می رسند.
از این رو کسب موفقیت و برخورداری از شانس و یا اقبال برای این افراد تصادفی، اتفاقی و یا از پیش معین شده نیست، زیرا آنان علاوه بر استقبال توأم با شادمانی از رویدادهای خجسته و مطلوب، با آغوشی گشاده مسئولیت موارد نامطلوب و ناخوشایند زندگی خود را شجاعانه بر عهده می گیرند و از میان این مسائل نیز به خلق موقعیت هایی برای پیشرفت و ترقی می پردازند.
منبع:ایران جدید
ویدیو مرتبط :
چگونه با افسردگی مقابله کنیم؟
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
راههای مقابله بااضطراب
حتي براي موفقترين آدمها هم پيش آمده كه دچار اضطراب شوند و براي يكبار هم كه شده دستهاي لرزان و عرق كرده را تجربه كنند.اين موضوع كاملاً طبيعي است. شايد شما هم اولين باري كه چنين حسي را تجربه كرديد وقتي بوده كه روي صحنه آمفيتئاتر مدرسه براي سرود خواندن حضور پيدا كرده بوديد.وقتي پردهها بالا ميرفت، نفستان تنگ ميشد، قلبتان به شماره ميافتاد و دست و پايتان ميلرزيد، اما بههرحال مجبور بوديد كه وظيفه خود را به انجام برسانيد.
حتي در دنياي آدم بزرگها و حتي براي افرادي كه دنياي اعتماد به نفس هستند، باز هم صحبت كردن در يك جمع رسمي مترادف است با عرق سرد و دستان لرزان.
اين نوع استرس، سياستمدار، هنرمند، ورزشكار و موسيقي دان نميشناسد، همه برايش يكي هستند و همه محكوم به تحمل اين شرايط هستند، اما زياد هم نگران نباشيد، روشهايي براي كاهش اين نوع استرس وجود دارد.
كاملاً آماده و مسلح وارد ميدان شويد. روز قبل از سخنراني خودتان را به عنوان يك مستمع فرض كنيد و مطالبي كه آماده كردهايد را براي خودتان كنفرانس دهيد. براي هر يك دقيقه از زمان سخنراني، پنج دقيقه وقت بگذاريد.
متن صحبتهايتان را با صداي بلند بخوانيد و كاملاً به لحن صدايتان توجه كنيد، اما تصور نكنيد اين روش استرس شما را كاملاً از بين ميبرد. نه. حتي وقتي كه به نظر ميآيد كاملاً براي حضور در جمع آماده هستيد، باز هم ممكن است احساس ترس و اضطراب اعصابتان را به بازي بگيرد.
اگر فكر ميكنيد بهخاطر تمرين بيعيب و نقصي كه ديروز داشتيد حالا هم بايد مثل يك قهرمان قوي و با صلابت باشيد، بايد بگوييم كه اشتباه ميكنيد. حقيقت اين است كه احساس گيجي و عدم تمركزي كه در لحظات اوليه سخنراني حس ميكنيد بخاطر عدم توانايي شما در كنترل استرس است. حتي ماهرترين سخنرانان هم بعضي مواقع نمي توانند از دست استرس قصر در بروند.
هميشه چند دقيقه قبل از سخنراني وحشتناكترين حال را داريد، حجم بالاي اضطراب، تپشهاي آزاردهنده قلب و ترس از بروز اتفاقات كوچك و بزرگ. در چنين مواقعي حتماً نگران يك سري مسائل مشابه هستيد.
ميترسيد نكند از شدت اضطراب مغزتان هنگ كند و از كار بيفتد، ميترسيد نكند ديگران متوجه لرزش دستانتان شوند، ميترسيد نكند دست پاچه شده و كار خجالتآوري انجام دهيد يا حرف احمقانهاي بزنيد كه خودتان متوجه نشويد، يا اينكه ميترسيد نكند وسط كار، ديگر قدرت ادامه سخنراني را نداشته باشيد.
در اينجا چند روش براي مقابله با اضطرابهاي اينچنيني به شما معرفي ميكنيم:
هميشه به اين نكته توجه داشته باشيد كه آگاهي از وجود ترسهاي دروني كمك بزرگي براي شماست. گاهي مواقع قبول اين موضوع كه مضطرب هستيد و كنار آمدن با اين قضيه به كاهش اضطراب كمك ميكند.
تصوير ذهني شما از اينكه در هنگام سخنراني خرابكاري كنيد چيست؟ تصور ميكنيد مردم عصباني ميشوند و گوجه فرنگي به طرفتان پرتاب ميكنند ؟ اگر اينقدر از خودتان نااميد هستيد واقعاً بهتر است در كل ذهنيات خود تجديد نظر كنيد. تصورات منفي را با ذهنيات مثبت جايگزين كنيد. تصوير يك سخنراني بي عيب و نقص را در ذهنتان مرور كنيد كه در آخر مورد تشويق حضار قرار ميگيريد.
يك راه براي مقابله با استرس مبالغه كردن در علائم و نشانههاي استرس است. اگر دستتان ميلرزد و كف دستتان عرق كرده، سعي نكنيد اين علائم را پنهان كنيد. اجازه دهيد دستانتان هر چقدر دوست دارند و بدون رودربايستي بلرزند و عرق كنند.
حتي به آنها كمك كنيد تا بيشتر اين علائم را بروز دهند. كمي بعد متوجه ميشويد كه همه چيز به حالت عادي برگشته و هيچ نشانهاي از اضطراب در وجود شما نيست. يادتان باشد اگر شما توانايي افزايش علائم اضطراب را داشته باشيد، مسلماً توانايي كنترل آنها را نيز خواهيد داشت.
يك روش موثر ديگر اين است كه قبل از شروع سخنراني زودتر در محل حاضر شويد. با اينكار با حضار آشنا ميشويد و شايد چهره آشنايي در اين ميان پيدا كنيد. وقتي سخنان خود را شروع كرديد، روي صورت يك فرد تمركز كنيد و هنگام سخن گفتن در چشمان او خيره شويد در اين صورت تاثير كلام شما افزايش مييابد.
پس از چند ثانيه به صورت فرد ديگري نگاه كنيد و همين ارتباط را با او برقرار نماييد. ارتباط با حضار باعث احساس راحتي بيشتري در شما ميشود. اگر تمايل داشتيد حين صحبت كردن از حركت دست خود بطور معقولي استفاده كنيد.
با اينكار نه تنها توجه حضار را جلب كرده و آنها را به شنيدن سخنان خود تحريك ميكنيد، بلكه به اضطراب و تنشهاي دروني خود اجازه ي بروز و ظهور دادهايد. همچنين براي كاهش اضطراب نفسهاي عميق بكشيد و ريتم تنفس خود را آرام و يكنواخت كنيد.