سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
ای کاش اینقدر لاغر نبودم ...!
من می خواهم وزن اضافه کنم، ولی نمی توانم. مهم نبود چقدر شکلات و پروتئین را به زور می بلعیدم، مهم نبود با چه زجری بین وعده ها ساندویچ کره بادام زمینی می خوردم، وزنم اضافه نمی شد.
همیشه عده ای بوده اند که می گفتن اختلال تغذیه دارم و برای همین چیزی نمی خورم، ای کاش می شد به آنها بفهمانم که مشکلم کاملا برعکس است من می خواهم وزن اضافه کنم، ولی نمی توانم. مهم نبود چقدر شکلات و پروتئین را به زور می بلعیدم، مهم نبود با چه زجری بین وعده ها ساندویچ کره بادام زمینی می خوردم، وزنم اضافه نمی شد.
با اینکه همیشه خود با مشکلی که داشتم تنها بودم، اما می دانستم در واقع فقط مشکل من نیست. لاغرها مسلما همیشه در اقلیت بوده اند، اما واضح بود افرادی لاغر مانند من هستند که دوست نداشتند در چنین وضعیتی باشند. مشکل لاغری از کودکی با من بوده، گاهی برنامه های غذایی را امتحان می کردم و در میان راه متوجه می شدم مناسبم نیستند و نمی توانند مرا به اهدافم برسانند.
روشم را تغییر دادم و بالاخره موفق شدم وزنی که سال ها به دنبالش بودم را بدست بیاورم و از اندامم راضی شوم. به معنای واقعی کلمه رویایی بود که به حقیقت مبدل شده بود. می خواهم این تجربه را با دیگر افرادی که مشکلی مانند من دارند در میان بگذارم تا آنها نیز بتوانند موفق شوند.
چطور توانستم در سه ماه چهار کیلو و نیم اضافه کنم
می دانم که این عدد خیلی بزرگی نیست، اما تجربه به من نشان داده نباید از همان ابتدا به اعداد بزرگ فکر کرد و باید آرام پیش رفت و البته کسی که لاغر است می داند ارزش این چهار کیلو و نیم چقدر زیاد است و ارزش سه ماه صبر کردن را دارد.
این کاری است که من انجام دادم و به دیگران توصیه می کنم:
کمبود منیزیم را جبران کنید
در طول یکی از برنامه های غذایی که در گذشته داشتم متوجه شدم اشتهایم فوق العاده بهبود پیدا کرده، ابتدا فکر کردم تاثیر برنامه روی روده هایم باشد، اما می دانید در همان زمان کنار برنامه غذایی ام چه چیزی را شروع کرده بودم؟
منیزیم درمانی ترانس درمال ( مسلما نمی دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنم، اما اجازه دهید خیلی سریع توضیح دهم، در این روش روغن منیزیم روی پوست استفاده می شود و دیگر مجبور نیستید که منیزیم را از راه دهان استفاده کنید، روده برای هضم منیزیم کمی به مشکل می خورد اما پوست به خوبی آن را جذب می کند )
کاملا مشخص بود که کمبود منیزیم دارم چون نه تنها بسیاری از علائم این کمبود را داشتم ( اشتهای کم یکی از بزرگترین نشانه ها بود ) بلکه بلافاصله بعد از شروع این درمان شاهد تغییرات ملموسی در خود بودم. فکر می کنم این تغییر ناگهانی در اشتها را مدیون همان دریافت منیزیم بودم. اگر حس می کنید هیچ اشتهایی به غذا ندارید روغن منیزیم را با مشورت پزشک شروع کنید.
عادات غذایی خود را تغییر دهید
اگر شما هم چیزی شبیه من هستید، و تمام عمر شنیده اید که دیگران می گویند مثل گنجشک غذا می خوری، حتما در طول روز به جای وعده های سنگین میان وعده و وعده های سبک استفاده می کنید.
چیزی که من درباره داشتن متابولیزمی سالم آموختم این بود، به اندازه ی اشتهایت بخور. خود را فقط به میان وعده ها محدود نمی کردم، به همان اندازه ای که میل داشتم در وعده های اصلی غذا می خوردم. از آنجا که برای یک لاغر غذا باید تجربه ای مثبت باشد پس خود را با بیش از حد خوردن مریض نکنید.
خیلی از لاغرها حتی وقتی احساس گرسنگی هم می کنند رقبتی برای به دنبال غذا رفتن پیدا نمی کنند. من این عادت را تغییر دادم، هر زمان احساس گرسنگی داشتم به اندازه اشتهایم غذا می خوردم. یکی از راه های ترمیم سوخت و ساز کند همین کار است.
از غذاهای سالم برای خود زندان نسازید
غذای سالم یکی از مواردی است که همه، چه لاغر چه چاق به آن احتیاج داریم، اما قرار نیست از آن برای خود زندان بسازیم طوری که غذا خوردن برایمان تجربه ای زجر آور شود. لاغرها معمولا افرادی بسیار حساس هستند، کافی است برنجند و یا از غذایی بدشان بیاید، خود را تحریم می کنند. پس گاهی غذاهای دلخواه را خوردن هم بد نیست، فراموش نکنید یکی از راه های سالم بودن لذت بردن از زندگی نیز هست.
دمای خود را چک کنید
یک چیز عجیبی که در مورد کمبود وزن شدید وجود دارد این است که ریشه مشکلتان همان چیزی است که اصلا فکرش را هم نمی کنید، ممکن است مشکلتان سرعت پایین سوخت و ساز بدن باشد، چیزی که خواندید اشتباه تایپی نیست حقیقت دارد. تجربه به من نشان داده که همیشه به افراد لاغر گفته می شود سرعت سوخت و سازشان بالا است، و این مطمئنا دلیل اصلی لاغر بودنشان است.
متاسفانه بیشتر مردم، و حتی برخی پزشکان و متخصصان تغذیه نیز عملکرد دقیق سوخت و ساز و تاثیر آن بر بدن را درست نمی دانند. در واقع کسانی که زیر وزن طبیعی هستند نشانه هایی مشابه به افراد مبتلا به اضافه وزن را دارند. ریشه مشکل یکی است اما به شکل های مختلف خود را آشکار می کند. مت استون یک محقق است که تحقیقات زیادی روی سوخت و ساز بدن انجام داده، او می گوید: سوخت و ساز کند به این معنا نیست که حتما فرد چاق است. من کند ترین سوخت و ساز ها را در افرادی دیدم که فوق العاده لاغر بودند.
چطور متوجه بشویم که سرعت سوخت و ساز بدنمان در چه حد است؟ ساده است، اول صبح دمای بدن خود را بگیرید، حتی قبل از اینکه از رخت خواب بیرون بیایید و دستشویی بروید. این پایین ترین دمای بدن است، و معمولا باید حدود 97.8 درجه باشد.
خوب بخوابید
کمبود خواب یکی از مقصران اصلی اختلال در سوخت و ساز است. عملکرد اصلی خواب این است که هورمون های استرس را خاموش کند و وقتی چنین اتفاقی نیفتد، میزان سوخت و ساز نزول می کند. اما خواب مناسب کمک می کند سطح هورمون های استرس تا حد زیادی پایین بیایند، که بسیار روی سلامت سوخت و ساز بدن تاثیر گذار است.
تنظیم مدت زمان و کیفیت خواب مانند دکمه شروع مجدد برای هورمون های استرس و برگشتن همه چیز سرجای خود است. من تا جایی که می توانستم مدت زمان خوابیدنم را بالا بردم، هر زمان احساس خستگی می کردم اگر شرایط مهیا بود چرتی می زدم. زودتر از همیشه به رخت خواب می رفتم، و آنقدر در رخت خواب می ماندم که کاملا سرحال شوم.
یک توصیه از طرف بدنساز ها
می خواهید بدانید بدنسازها چگونه وزن خود را بالا می برند؟ روزی یک گالن شیر می خورند! بله یک گالن!!! البته من هیچ وقت هیچکس را تشویق نمی کنم که روزی یک گالن شیر یا هر نوشیدنی دیگری استفاده کند. اما استفاده از چنین روشی از سوی بدنسازها بی دلیل نیست. شیر یکی از غذاهای ایده آل برای بالا بردن وزن است چون نسبت بزرگی از درشت مغذی ها را دارد، تمام نوزادان ( چه انسان چه حیوانات دیگر ) در ابتدای زندگی برای رشد و تولید بافت اندام از شیر تغذیه می کنند و این دقیقا همان استفاده ای است که می خواهیم از شیر بکنیم.
پس من چه کار کردم؟ روزی حدود یک لیتر شیر خوردم. روزی دو لیوان بزگ شیر استفاده می کردم، البته خود را مجبور نمی کردم، مثلا گاهی برای رفع تشنگی به جای آب شیر می نوشیدم. همین دو لیوان شیر پری که در روز استفاده می کردم خود حدود 600 کالری اضافی بود.
امیدوارم شما هم این نکات را مرتب انجام دهید و مانند من به نتیجه برسید. اضافه کردن وزن سخت نیست، خودمان آن را سخت می کنیم.
ویدیو مرتبط :
کاش آقایونی که اینقدر بهLCDگوشی وتبلت شون اهمیت میدن...
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اکبر عبدی: کاش تپل نبودم!
سینما و کارشناسان آن گاهی حق مطلب را درباره بعضی چهرهها ادا نکردهاند که اکبر عبدی در این زمینه نمونه خوبی است. هنرمند بزرگی که سوابق حیرتآوری را در ارائه نقشهای خاص با گریمهای نامتعارف در کارنامهاش دارد و هنگامی که از او به عنوان مرد هزارچهره سینما یاد میشود متوجه میشوید که عبارتی به جا و بدون اغراق است.
هیچ بازیگری تنوع شخصیتهایی را که او بازی کرده، نداشته و هیچ بازیگری هم به اندازه او در این سالها به عنوان یک کمدین برای عموم مردم محبوب و دوست داشتنی نبوده است. او در عین حال برای کارگردانهای بزرگ نقش آفرینی کرده که نشان میدهد چه اندازه قدرت مانور بازیاش بالاست و چقدر در این زمینه خوب و هنرمندانه کار میکند. عبدی در این مصاحبه از حاشیههای اخیرش صحبت کرده و از چیزهایی سخن به میان آورده که بیشترین دغدغههایش در طی این سالها خدمت به هنر ایران زمین بوده است. او البته کمی هم از خودش و درونیاتش با ما حرف زده است.
ستاره حاشیهساز
در چند سال اخیر هر بار آمدهام کاری انجام بدهم یا حرفی بزنم تبدیل به حاشیه شده است؛ در حالی که اصلا قصد حاشیهسازی نداشتم. در واقع در این سن و در این جایگاه واقعا چه نیازی به حاشیهسازی دارم. من همین حالا هم به راحتی نمیتوانم در خیابان راه بروم. مردم آنقدر لطف دارند که به هر شکلی باشم مرا میپذیرند و من لزومی ندارد که بخواهم خودم را با این حاشیهها بیشتر توی چشم قرار دهم.
ماهی از آب گل آلود
گاهی بعضی حرفها برای یکسری افراد تبدیل به دستاویز میشود؛ مانند حرفی که من در آن مراسم نسبت به آن دو عربی که خاطرهشان را تعریف کردم، زدم. آنها که بخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند بدون تردید از هر صحبت من میتوانند به نفع یا ضرر خودشان استفاده کنند اما من مخاطب حرفم مشخص است و هرگز به شکل دستهجمعی به گروهی خاص یا نژادی خاص توهین نکردهام.
فرق اشتباه عمدی و سهوی
من به بیادبی و توهین عقیدهای ندارم و به نظرم هنرمند که اتفاقا به خاطر مردم و توجه آنها به هنر خودش مطرح میشود نباید با الفاظ زننده یا رفتار نامناسب جوسازی کند اما به هر حال همه ما اشتباه میکنیم و اینکه از هنرمند انتظار داشته باشیم هیچ اشتباهی نکند چون هنرمند است انتظار جالبی است. مهم این است که من و شما و هر آدمی با علم به نتیجه کارش و به شکل عمدی اشتباه نکند.
نه پولکی و نه بدقول
همیشه پشت سر همه حرف میزنند اما واقعا مشخص نیست که این حرفها صحت داشته باشد. میگویند عبدی پولکی است یا بدقول است یا اخلاق ندارد و... اما با همه این حرفها در کارنامهام همکاری با کارگردانهای بزرگی وجود دارد که اصلا به چنین ویژگیهایی در یک بازیگر کنار نمیآیند. در سینما و تلویزیون هر بار که پول شما را بخورند و شما اعتراض کنید میگویند پولکی هستید اما اگر صدایتان درنیاید همیشه محترم هستید!
هزینههای زندگی من
به نظرم بعضی انتظارات از بازیگرها درست نیست. گاهی از شما انتظار دارند که عصبانی نشوید، ناراحت نباشید، مانند مردم عادی حرف نزنید و... خب مگر میشود؟ انتظار دارند در کار کارگردانهای شاخص بازی کنم اما کدام کارگردان شاخص؟ من که نمیتوانم صبر کنم تا کارگردان شاخصی اجازه کار بگیرد یا حتی اجازه بگیرد فیلم بسازد و منتظر باشم به من پیشنهاد بدهد بعد بازی کنم. در این فاصله چه کسی هزینههای زندگی من را تقبل میکند؟
فاصله ما از دنیا
از نظر اینکه سینما یک صنعت بزرگ در دنیاست، کشور ما فرسنگها با این مقوله فاصله دارد. ما کجا چند هزار سالن سینما داریم؟ کدام فیلمهای ما به جز تعداد معدودی آن هم به شکل محدود در خارج از ایران نمایش عمومی دارند که مردم برایش بلیت بخرند؟ جدیدترین فیلمهای هالیوود را پردهای میشود در هر خانهای در هر گوشه دنیا دید اما مردم ما یک فیلم دو ماه هم روی پرده باشد رغبت نمیکنند بروند ببینند. نه فیلم حرفهای داریم نه فیلمبینحرفهای.
دردسرهای تپل بودن
من کلا تپل متولد شدم و همیشه هم مردم مرا با همین شمایل دیدند. اصلا خیلی از نقشهایم با توجه به همین ویژگی فیزیکیام برای مردم جالب شده و شاید به خاطر فیزیکم در کارهای کمدی بهتر دیده شدم. راستش اگر دوباره به سالها قبل برمیگشتم حتما فکری برای کم کردن وزن خودم میکردم. این سالها به خاطر چاقی شرایط بدی را تجربه کردم که اصلا دوستشان نداشتم. سلامت نعمت بزرگی است و حیف است آدم به خاطر رعایت نکردن چیزهایی مانند اضافه وزن، تغذیه بد یا حتی ورزش نکردن آن را از دست بدهد.
مرد زنپوش سینما
به نظرم بازیگر باید هر نقش خوبی را بازی کند. سینما به شما این امکان را میدهد که در فضاهای مختلف و شخصیتهای متفاوت حاضر شوید. خوب است که آدم از این فرصت استفاده کند. برای من شاید خیلی خوشایند نبوده که به خاطر ایفای نقش یک پیرزن مورد توجه واقع شوم چون کارهای ارزشمند بسیاری بازی کردهام اما خیلی جذاب بود که چنین کارهایی را بازی کنم. هر بار هم تجربه متفاوتی بود که دوستشان داشتم.
فوتبال ورزش محبوب من
یک زمانی دوست داشتم فوتبالیست شوم اما قسمت نشد. خب قرار نیست آدم به هر چیزی که میخواهد برسد. برای من شرایط سینما و بازگیری فراهم شد که از آن بسیار راضی هستم. من در سینما و تلویزیون برای شادی مردم تلاش کردم و خوشحالم اگر آنها را راضی نگه داشتهام. شاید در فوتبال این اتفاق نمیافتاد. اما همیشه یک فوتبالدوست واقعی بودم و به شدت بازیهای استقلال را دنبال میکنم؛ هرچند هیچ وقت در کری خواندنهایم به پرسپولیس توهین نکردهام و معتقدم آنها جزو شاخصهای فوتبال و اعتبار استادیومهای ما هستند.
فرار از سختیها
من در جنوب شهر به دنیا آمدهام. زندگی در جنوب شهر در آن دورهای که ما بچه بودیم آن قدر سخت بود که گاهی دلم میخواهد به روزهای کودکی برگردم اما آن شرایط سخت دوباره تکرار نشود. یکی از خوبیهای بازیگری همین است که شما در قالبهایی فرو میروید که شما را مدتی از خود واقعیتان دور میکند. این طبیعی است که همه میخواهند از سختیها دور شوند. هنوز هم نبود امنیت مالی در خیلی جاها دغدغه خیلی از خانوادههاست.
دروغ لذتبخش سینما
خیلیها به من میگویند چطور میشود بازیگر شویم؟ آنها را درک میکنم چون زرق و برق این کار زیاد است اما خوب است بدانند که این زرق و برقها باد هواست و به جایی و چیزی بند نیست. سینما و بازیگری یک فریب لذتبخش است. شما را چیزی نشان میدهد که شاید نباشید. خیلیها فقط به عشق شهرت میآیند که بعد از مدتی دردسرهایش بیشتر از لذتش است و بعضیها هم به هوای ثروت میآیند که باید گفت سخت در اشتباه هستند.
ایرانی به معنای واقعی
یادم هست در فیلم «آدمبرفی» نقش آدمی را داشتم که به شدت روی ایرانی بودنش تعصب داشت. من هم همین طور هستم و اصلا نمیفهمم چرا میگویند عبدی از ایران رفته است؛ آن هم در حالی که بعد از خرید خانهام در ترکیه و گذراندن چنددوره دیالیز برای بیماریام، مدام به بهانههای مختلف کار داشته و در برنامههای مختلف داخل کشور حضور داشتهام. برای من جذابیتی ندارد که در این سن و سال از کشورم بروم و بگویم ایرانی نیستم.
بیم و امیدهای پدرانه
برای من بسیار مهم است که آینده فرزندم چه میشود. هر پدری دلش میخواهد بهترینها را برای فرزند خود فراهم کند. بخشی از این ماجرا برمیگردد به اینکه بخشی از آرزوهای من در کودکی و نوجوانی برآورده نشده است. شرایط همیشه اثرگذار است. من اگر الان سعی میکنم پول دربیاورم برای این است که آینده فرزندم به درستی تامین شود. من هم ترسهای خودم را در مورد فرزندم دارم و دلم میخواهد او راحت زندگی کند و سلامت و شاد باشد.
احترام به بزرگترها
وقتی در کارهایی میبینم که به چه راحتی یک سری از چهرههای نسل جدید اصلا احترامی برای قدیمیها قائل نیستند یا احترام لازم برای پیشکسوتها را نمیگذارند بسیار ناراحت میشوم. من در «اجارهنشینها» که بازی میکردم جلوی بزرگان این عرصه دست و پایم را گم میکردم و حتی رویم نمیشد راحت مقابلشان بازی کنم.
اخبار فرهنگی - مجله زندگی ایده آل