سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
ام اس در کمین چه کسانی است؟
«اماس» یا «مولتیپل اسکلروزیس» از جمله بیماریهای مزمنی است که دستگاه عصبی مرکزی (مغز و نخاع) را تحت تاثیر قرار میدهد.
مجله زندگی ایده آل*: چندی پیش بود که انتشار خبر بیماری «آتنه فقیهنصیری» در فضای مجازی، طرفداران و بهخصوص خانمهای جوان را به دلهره انداخت. بازیگر مشهور سینما و تلویزیون ایران در مصاحبه خود اعلام کرده بود که از دو سال پیش به بیماری اماس مبتلا شده و تحت درمان قرار دارد. خوشبختانه اماس آتنه از نوع پیشرفته نبوده و در زندگی روزمره او خللی ایجاد نکرده است اما کنارهگیری موقت این بازیگر از کارهای هنری، اخیرا با شایعاتی مبنی بر وخامت حال او همراه شده است؛ در حالی که آتنه در گفتوگو با خبرگزاری میزان علت این کنارهگیری را صرفا پیشگیری از بروز عوارض حین درمان اعلام کرده است: «نمیدانم چرا خبر بیماری من اینقدر بزرگ شد؛ در حالی که فکر میکنم اصلا مسئله مهمی نیست.
در حال حاضر اگر پیشنهاد کاری به من شود، قبول نمیکنم چون آمپولهایی را تزریق میکنم که به مدت 24 ساعت، بیمار را دچار تب و لرز میکند؛ به همین دلیل ریسک کار کردن را نمیپذیرم؛ زیرا میترسم در خلال کار دچار مشکل شوم و نتوانم آن را ادامه دهم.» اگر شما نیز با شنیدن خبر ابتلای آتنه به اماس دچار نگرانی شدهاید و میخواهید از عوامل، علائم و راههای تشخیص و درمان این بیماری آگاهی پیدا کنید با ما همراه شوید.
در حال حاضر اگر پیشنهاد کاری به من شود، قبول نمیکنم چون آمپولهایی را تزریق میکنم که به مدت 24 ساعت، بیمار را دچار تب و لرز میکند؛ به همین دلیل ریسک کار کردن را نمیپذیرم؛ زیرا میترسم در خلال کار دچار مشکل شوم و نتوانم آن را ادامه دهم.» اگر شما نیز با شنیدن خبر ابتلای آتنه به اماس دچار نگرانی شدهاید و میخواهید از عوامل، علائم و راههای تشخیص و درمان این بیماری آگاهی پیدا کنید با ما همراه شوید.
اماس مغز و نخاع را هدف میگیرد
«اماس» یا «مولتیپل اسکلروزیس» از جمله بیماریهای مزمنی است که دستگاه عصبی مرکزی (مغز و نخاع) را تحت تاثیر قرار میدهد. این بیماری، غلاف میلین (روکش رشتههای عصبی) را وارد یک روند التهابی میکند. از آنجایی که هدایت عصبی از طریق این رشتهها صورت میگیرد در بیماران مبتلا به اماس، پیامهای عصبی با تاخیر منتقل میشوند. چنانچه آسیبهای اماس از نوع شدید باشد، حجم سلولی نیز تحت تاثیر قرار میگیرد. در این وضعیت راههای عصبی، تعادلی، حرکتی، حسی و بینایی دچار اختلال میشود.
همه بیماران علائم یکسانی ندارند
علائم اماس بستگی به منطقه عصبی گرفتار دارد و میتواند شامل سرگیجه، بیحسی اندامها، عدم تعادل، تکرر و بیاختیاری ادرار، لرزش، علائم چشمی همچون دوبینی و کاهش بینایی شود. در مراحل پیشرفته نیز میتواند با علائمی چون اختلال شدید تعادل، حرکت و لرزش، اختلالات حافظه و مشکل در کنترل ادرار و مدفوع همراه باشد.
مسائلی چون نوع بیماری اماس، سیر پیشرونده آن، تعداد حملات، تشخیص زودهنگام و پیگیری درمان نیز میتواند در نوع و شدت علائم نقش داشته باشد. علاوه براینها باید در نظر داشت که اماس وسیعالطیف است و همه بیماران را به صورت یکسان تحت تاثیر قرار نمیدهد. این بیماری را میتوان براساس منطقه درگیری و نوع حمله اولیه به دو نوع خوشخیم (با علائم کمتر) و بدخیم (با علائم شدیدتر) تقسیمبندی کرد.
خانمهای جوان در گروه خطر
این بیماری بیشتر در خانمها و در سنین 20 تا 40 سالگی دیده میشود. متاسفانه علت بروز آن هنوز شناخته نشده اما مجموع چند عامل خطر در کنار هم میتواند خطر ابتلا به این بیماری را افزایش دهد. یکی از این عوامل، استعداد ژنتیکی و ساختار جسمی فرد است؛ به همین خاطر سابقه وجود اماس در خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است. با این حال تا به امروز ژن خاصی برای این بیماری یافت نشده است. وجود اختلال در تعادل و تنظیم سیستم ایمنی و عوامل محیطی و نژادی نیز در بروز اماس تاثیرگذار است. سابقه مواجهه با ویروسها، مصرف واکسنهای غیر استاندارد و استرسهای شدید هم از عوامل خطر اماس به شمار میآید.
تشخیص اماس با کمک عکس و آزمایش
بیماری اماس را میتوان با گرفتن شرح حال از بیمار، مشاهده علائم و معاینه بالینی برای یافتن نشانههای عصبی تشخیص داد. انجام آزمایشهایی چون تصویربرداری (MRI) از مغز و نخاع، آزمایش مایع نخاع، نوار چشم و آزمایشهای خونی نیز میتواند به تشخیص دقیق و افتراق اماس از بیماریهای مشابه کمک کند.
این بیماری قابل کنترل است
در حال حاضر برای درمان قطعی اماس هیچ روش یا داروی خاصی وجود ندارد اما میتوان این بیماری را با کمک درمانهای دارویی، تحت کنترل درآورد و از پیشرفت آن جلوگیری کرد؛ بنابراین باید نسبت به روند درمانی این بیماری خوشبین باشیم؛ البته باید در نظر داشت پاسخدهی بیماران مختلف نسبت به داروها میتواند متفاوت باشد. بدن بعضی از افراد به درمان بهتر جواب میدهد؛ طوری که برای سالها دچار علامت نمیشوند. خوشبختانه تحقیقات بسیاری در مورد علت و درمان این بیماری در حال اجراست. همچنین داروهای جدیدتر با تاثیرگذاری بهتر برای کنترل بیماری در دست ساخت است. اماس قابل پیشگیری نیست؛ زیرا علت آن نامشخص است اما میتوان با تشخیص زودهنگام و دریافت بهموقع دارو و درمان، آن را به خوبی تحت کنترل درآورد.
سبک زندگی ناسالم و خطر بروز اماس
تعداد مبتلایان به بیماری اماس همواره رو به افزایش بوده اما متاسفانه علتی برای آن یافت نشده است. پیشرفتهای پزشکی نشان میدهد عواملی چون استرس، تغذیه ناسالم، زندگی ماشینی، آلودگی هوا، وجود نیترات در آب و هوا و کمبود بعضی از ویتامینها مثل ویتامین D میتواند بر سیستم ایمنی بدن و افزایش آمار ابتلا به اماس یا پیشرفت آن در افراد مستعد تاثیرگذار باشد. با این حال نقش این عوامل در بروز اماس هنوز کاملا به اثبات نرسیده است.
استرس؛ مادر بیماریها
استرس یکی از عوامل خطر مهم در بروز بیماری اماس، حمله اولیه و پیشروی سیر آن به شمار میآید. این عامل خطرساز در بروز بسیاری از بیماریهای دیگر نیز میتواند نقش داشته باشد؛ بنابراین رعایت بهداشت زندگی، جلوگیری از استرس و انجام ورزش میتواند به پیشگیری از این بیماریها کمک کند. ورزش علاوه بر اینکه استرسهای روحی را کاهش میدهد، سیستم ایمنی بدن را تقویت و تنظیم میکند؛ بنابراین انجام ورزشهای هوازی به صورت مرتب به تمام افراد و همچنین مبتلایان به اماس توصیه میشود. بیماران مبتلا به اماس پیشرفته همراه با اختلالات حرکتی و تعادلی نیز باید تحت درمان توانبخشی، فیزیوتراپی و ورزشهای بخصوص قرار بگیرد.
با اماس هم میتوان بچهدار شد
بیماری اماس منعی برای ازدواج و بچهدار شدن بهوجود نمیآورد؛ البته در این زمینه باید به نوع اماس و شدت آن نیز توجه کرد. همچنین قبل از ازدواج، دختر و پسر باید حتما از این بیماری آگاهی کامل داشته باشند و در مشورت با پزشک از سیر بیماری و عواقب آن باخبر شوند. پیش از تصمیم به بارداری نیز باید مجدد با پزشک در این مورد مشورت کرد. بیماری اماس معمولا طی دوران بارداری کمتر دچار پیشرفت و عود میشود اما آمارها نشان میدهد احتمال عود و پیشرفت این بیماری با اتمام بارداری در بعضی از بیماران افزایش مییابد.
گرما علائم اماس را تشدید میکند
با توجه به شدت و نوع بیماری اماس ممکن است لازم شود فرد در زندگی و فعالیتهای روزمره خود محدودیتهایی ایجاد کند. بعضی از بیماران نیاز به تغییر شغل، ساعت کاری و محل کار خود پیدا میکنند. در موارد خیلی پیشرفته نیز توصیه میشود بیمار از کار کردن صرفنظر کند تا کمتر دچار خستگی و استرس شود. این بیماران همچنین باید در استفاده از سونا، جکوزی و آب خیلی گرم دقت داشته باشند؛ زیرا گرمای زیاد خطر تشدید و عود علائم اماس را افزایش میدهد.
«اماس» یا «مولتیپل اسکلروزیس» از جمله بیماریهای مزمنی است که دستگاه عصبی مرکزی (مغز و نخاع) را تحت تاثیر قرار میدهد. این بیماری، غلاف میلین (روکش رشتههای عصبی) را وارد یک روند التهابی میکند. از آنجایی که هدایت عصبی از طریق این رشتهها صورت میگیرد در بیماران مبتلا به اماس، پیامهای عصبی با تاخیر منتقل میشوند. چنانچه آسیبهای اماس از نوع شدید باشد، حجم سلولی نیز تحت تاثیر قرار میگیرد. در این وضعیت راههای عصبی، تعادلی، حرکتی، حسی و بینایی دچار اختلال میشود.
همه بیماران علائم یکسانی ندارند
علائم اماس بستگی به منطقه عصبی گرفتار دارد و میتواند شامل سرگیجه، بیحسی اندامها، عدم تعادل، تکرر و بیاختیاری ادرار، لرزش، علائم چشمی همچون دوبینی و کاهش بینایی شود. در مراحل پیشرفته نیز میتواند با علائمی چون اختلال شدید تعادل، حرکت و لرزش، اختلالات حافظه و مشکل در کنترل ادرار و مدفوع همراه باشد.
مسائلی چون نوع بیماری اماس، سیر پیشرونده آن، تعداد حملات، تشخیص زودهنگام و پیگیری درمان نیز میتواند در نوع و شدت علائم نقش داشته باشد. علاوه براینها باید در نظر داشت که اماس وسیعالطیف است و همه بیماران را به صورت یکسان تحت تاثیر قرار نمیدهد. این بیماری را میتوان براساس منطقه درگیری و نوع حمله اولیه به دو نوع خوشخیم (با علائم کمتر) و بدخیم (با علائم شدیدتر) تقسیمبندی کرد.
خانمهای جوان در گروه خطر
این بیماری بیشتر در خانمها و در سنین 20 تا 40 سالگی دیده میشود. متاسفانه علت بروز آن هنوز شناخته نشده اما مجموع چند عامل خطر در کنار هم میتواند خطر ابتلا به این بیماری را افزایش دهد. یکی از این عوامل، استعداد ژنتیکی و ساختار جسمی فرد است؛ به همین خاطر سابقه وجود اماس در خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است. با این حال تا به امروز ژن خاصی برای این بیماری یافت نشده است. وجود اختلال در تعادل و تنظیم سیستم ایمنی و عوامل محیطی و نژادی نیز در بروز اماس تاثیرگذار است. سابقه مواجهه با ویروسها، مصرف واکسنهای غیر استاندارد و استرسهای شدید هم از عوامل خطر اماس به شمار میآید.
تشخیص اماس با کمک عکس و آزمایش
بیماری اماس را میتوان با گرفتن شرح حال از بیمار، مشاهده علائم و معاینه بالینی برای یافتن نشانههای عصبی تشخیص داد. انجام آزمایشهایی چون تصویربرداری (MRI) از مغز و نخاع، آزمایش مایع نخاع، نوار چشم و آزمایشهای خونی نیز میتواند به تشخیص دقیق و افتراق اماس از بیماریهای مشابه کمک کند.
این بیماری قابل کنترل است
در حال حاضر برای درمان قطعی اماس هیچ روش یا داروی خاصی وجود ندارد اما میتوان این بیماری را با کمک درمانهای دارویی، تحت کنترل درآورد و از پیشرفت آن جلوگیری کرد؛ بنابراین باید نسبت به روند درمانی این بیماری خوشبین باشیم؛ البته باید در نظر داشت پاسخدهی بیماران مختلف نسبت به داروها میتواند متفاوت باشد. بدن بعضی از افراد به درمان بهتر جواب میدهد؛ طوری که برای سالها دچار علامت نمیشوند. خوشبختانه تحقیقات بسیاری در مورد علت و درمان این بیماری در حال اجراست. همچنین داروهای جدیدتر با تاثیرگذاری بهتر برای کنترل بیماری در دست ساخت است. اماس قابل پیشگیری نیست؛ زیرا علت آن نامشخص است اما میتوان با تشخیص زودهنگام و دریافت بهموقع دارو و درمان، آن را به خوبی تحت کنترل درآورد.
سبک زندگی ناسالم و خطر بروز اماس
تعداد مبتلایان به بیماری اماس همواره رو به افزایش بوده اما متاسفانه علتی برای آن یافت نشده است. پیشرفتهای پزشکی نشان میدهد عواملی چون استرس، تغذیه ناسالم، زندگی ماشینی، آلودگی هوا، وجود نیترات در آب و هوا و کمبود بعضی از ویتامینها مثل ویتامین D میتواند بر سیستم ایمنی بدن و افزایش آمار ابتلا به اماس یا پیشرفت آن در افراد مستعد تاثیرگذار باشد. با این حال نقش این عوامل در بروز اماس هنوز کاملا به اثبات نرسیده است.
استرس؛ مادر بیماریها
استرس یکی از عوامل خطر مهم در بروز بیماری اماس، حمله اولیه و پیشروی سیر آن به شمار میآید. این عامل خطرساز در بروز بسیاری از بیماریهای دیگر نیز میتواند نقش داشته باشد؛ بنابراین رعایت بهداشت زندگی، جلوگیری از استرس و انجام ورزش میتواند به پیشگیری از این بیماریها کمک کند. ورزش علاوه بر اینکه استرسهای روحی را کاهش میدهد، سیستم ایمنی بدن را تقویت و تنظیم میکند؛ بنابراین انجام ورزشهای هوازی به صورت مرتب به تمام افراد و همچنین مبتلایان به اماس توصیه میشود. بیماران مبتلا به اماس پیشرفته همراه با اختلالات حرکتی و تعادلی نیز باید تحت درمان توانبخشی، فیزیوتراپی و ورزشهای بخصوص قرار بگیرد.
با اماس هم میتوان بچهدار شد
بیماری اماس منعی برای ازدواج و بچهدار شدن بهوجود نمیآورد؛ البته در این زمینه باید به نوع اماس و شدت آن نیز توجه کرد. همچنین قبل از ازدواج، دختر و پسر باید حتما از این بیماری آگاهی کامل داشته باشند و در مشورت با پزشک از سیر بیماری و عواقب آن باخبر شوند. پیش از تصمیم به بارداری نیز باید مجدد با پزشک در این مورد مشورت کرد. بیماری اماس معمولا طی دوران بارداری کمتر دچار پیشرفت و عود میشود اما آمارها نشان میدهد احتمال عود و پیشرفت این بیماری با اتمام بارداری در بعضی از بیماران افزایش مییابد.
گرما علائم اماس را تشدید میکند
با توجه به شدت و نوع بیماری اماس ممکن است لازم شود فرد در زندگی و فعالیتهای روزمره خود محدودیتهایی ایجاد کند. بعضی از بیماران نیاز به تغییر شغل، ساعت کاری و محل کار خود پیدا میکنند. در موارد خیلی پیشرفته نیز توصیه میشود بیمار از کار کردن صرفنظر کند تا کمتر دچار خستگی و استرس شود. این بیماران همچنین باید در استفاده از سونا، جکوزی و آب خیلی گرم دقت داشته باشند؛ زیرا گرمای زیاد خطر تشدید و عود علائم اماس را افزایش میدهد.
این بیماری با روحیه ارتباط مستقیم دارد
بیماری اماس معمولا در دوران جوانی و فعالیت فرد آغاز میشود و بر روحیه تاثیر منفی میگذارد؛ بهخصوص در خانمها که بسیار حساس و عاطفی هستند؛ بنابراین خانواده و اطرافیان بیمار باید احساسات آنها را درک کنند و بدانند در بروز این بیماری هیچکس مقصر نبوده است. بیماران مبتلا به اماس برای پذیرش این بیماری، درمان آن و ادامه زندگی نیاز به حمایت و هدایت شدن دارند.
این افراد اغلب ابتدا با آگاهی از بیماری دچار اضطراب و استرس شدید، عصبانیت و افسردگی میشوند و خود یا دیگران را سرزنش میکنند اما خوشبختانه این دوران سخت با کمک اطرافیان و پزشک گذر میکند و بهتدریج فرد با دستیابی به استقلال و پذیرش بیماری دنبال درمان و تغییر سبک زندگی خود میرود. بیماران مبتلا به اماس باید دید مثبتی داشته باشند و همواره امیدوار بمانند؛ در غیر این صورت ممکن است دچار افسردگی شوند و بیماریشان رو به وخامت رود. درواقع این بیماری با روحیه فرد ارتباط مستقیم دارد. جالب است بدانید احتمال عود و پیشرفت اماس در افرادی که امید خود را از دست نمیدهند و پیگیر درمان هستند، بسیار کم است.
نکته های ام اس
علائم اماس بستگی به منطقه عصبی گرفتار دارد و میتواند شامل سرگیجه، بیحسی اندامها، عدم تعادل، تکرر و بیاختیاری ادرار، لرزش، علائم چشمی همچون دوبینی و کاهش بینایی شود. در مراحل پیشرفته نیز میتواند با علائمی چون اختلال شدید تعادل، حرکت و لرزش، اختلالات حافظه و مشکل در کنترل ادرار و مدفوع همراه باشد.
در حال حاضر برای درمان قطعی اماس هیچ روش یا داروی خاصی وجود ندارد اما میتوان این بیماری را با کمک درمانهای دارویی، تحت کنترل درآورد و از پیشرفت آن جلوگیری کرد.
تصویربرداری (MRI) از مغز و نخاع، آزمایش مایع نخاع، نوار چشم و آزمایشهای خونی همگی میتوانند به تشخیص دقیق و افتراق اماس از بیماریهای مشابه کمک کنند.
اماس قابل پیشگیری نیست؛ زیرا علت آن نامشخص است اما میتوان با تشخیص زودهنگام و دریافت بهموقع دارو و درمان، آن را به خوبی تحت کنترل درآورد.
بیماری اماس با روحیه فرد ارتباط مستقیم دارد. جالب است بدانید احتمال عود و پیشرفت اماس در افرادی که امید خود را از دست نمیدهند و پیگیر درمان هستند، بسیار کم است.
* تنظیم: محمد ستاری
* کارشناس: دکتر حمیدرضا ترابی، متخصص بیماریهای مغز و اعصاب و عضو هیات علمی انجمن اماس ایران
ویدیو مرتبط :
شهید همت ؛ اگر ضد کمین با کمین درگیر شدید ...
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
چاقی و افسردگی در کمین چه کسانی است؟
دکتر زینب علیمددی، متخصص اعصاب و روان و متخصص تغذیه، ارتباط بین افسردگی و اضافهوزن را توضیح میدهد.
مجله سیب سبز - سارا میرشجاعی: چاقی و اضافهوزن در دنیای امروز به یک معضل تبدیل شده که علت آن همیشه در آنجایی یافت نمیشود که ما بهدنبال آن میگردیم. گاهی برای درمان چاقی، رژیم غذایی یا ورزش کردن کافی نیست؛ گاهی اوقات لازم است بهدنبال علت واقعی اضافهوزن خود باشید و مشکل اصلی را حل کنید. شاید ندانید که مبتلا بودن به برخی بیماریها چه جسمی و چه روانی میتواند عامل اصلی چاقی باشد و با درمان آن میتوانید کمک بزرگی به کاهش وزن خود کنید.
افسردگی هم از آن دست بیماریهایی است که اگر بگوییم میتواند باعث اضافهوزن شود، شاید تعجب کنید. در تصور بسیاری از ما، افسردگی با کاهش اشتها، کاهش وزن و بیخوابی همراه است. اما باید بگوییم که همیشه هم اینطور نیست. برخی افراد همراه با ابتلا به افسردگی دچار افزایش اشتها و افزایش وزن میشوند. دکتر زینب علیمددی، متخصص اعصاب و روان و متخصص تغذیه، ارتباط بین افسردگی و اضافهوزن را توضیح میدهد.
شکست عاطفی جرقه ابتلا به افسردگی
افسردگی نوعی اختلال روانی است که دو عامل ژنتیک و محیط میتواند آن را بهوجود بیاورد. برخی عوامل محیطی مثل اتفاقات ناگواری که در زندگی بهوجود میآید، میتواند دست در دست استعداد ژنتیکی داده و افسردگی را بهوجود بیاورد. مثلا شکستهای عاطفی که در زندگی افراد، خصوصا در جوانها اتفاق میافتد میتواند استعدادی که بالقوه وجود دارد را فعال کند. در حقیقت میتوان این مثال را بهکار برد که استعداد ژنتیکی بیماری افسردگی مثل یک توده مواد آتشزاست که یک جرقه (همان شکستهای عاطفی یا اتفاقات ناگوار دیگر) میتواند آن را شعلهور کند. فردی که زمینه و استعداد ژنتیکی ابتلا به افسردگی دارد در برخورد با یک مسئله کوچک هم ممکن است مبتلا شود.
چه زمانی میگوییم فرد افسرده است؟
وقتی یک نفر شکست عاطفی را تجربه میکند یا فردی از عزیزانش فوت میکند، یک نوع ازدست دادن را تجربه میکند. پس از این حادثه ناگوار، فرد وارد فاز سوگواری برای این ازدست دادن میشود و در حقیقت برای آن عزاداری میکند. ما انتظار داریم وقتی افراد با یک حادثه ناگوار یا یک شکست عاطفی مواجه میشوند، پس از دو ماه به حال عادی بازگشته و یک زندگی روتین را داشته باشند. در حقیقت زمان نرمال برای سوگواری، نباید بیش از دو ماه به طول بینجامد. اگر این قضیه طولانی شود و فرد بیش از دو ماه برای آن حادثه ناراحت و غمگین باشد، با درنظر گرفتن برخی علائم، برای آن فرد بیماری افسردگی را تشخیص میدهیم، بنابراین برای بیماری افسردگی هم استعداد ارثی برای ابتلا و هم موضوعات دیگر محیطی موثر هستند.
افسردگی همیشه با کاهش وزن همراه نیست
بیماری افسردگی به شکلهای مختلفی بروز مییابد. معمولا افسردگی باعث کاهش اشتها و خواب میشود اما در برخی افراد هم باعث افزایش اشتها، پرخوری و افزایش وزن میشود. بهعلاوه آنچه باید به آن توجه کنید این است که بین چاقی و افسردگی یک ارتباط دوسویه برقرار است. همانطور که افسردگی ممکن است باعث چاقی شود، چاقی هم میتواند افسردگی را با خود بههمراه بیاورد (بهدلیل کمشدن اعتماد به نفس و افزایش التهاب بر اثر افزایش بافت چربی). نوعی از افسردگی که با اضطراب همراه است، بیشتر از سایر انواع این بیماری چاقی را بهدنبال خواهد داشت. باید بدانید اگرچه تمام افراد افسرده دچار اضافهوزن نمیشوند، اما تعداد این افراد رو به افزایش است. یعنی همانطور که چاقی در جامعه رو به افزایش است، تعداد افراد افسردهای که دچار اضافهوزن میشوند نیز روزبهروز بیشتر میشود.
اختلال هیپوتالاموس و افزایش اشتها
بیماری افسردگی گاهی بر اثر فرایندهای فیزیکی باعث افزایش وزن میشود، یعنی این بیماری از طریق اثر بر هیپوتالاموس مغز (مرکز کنترل خواب، اشتها و غرایز)، فعالیتهای این قسمت را مختل میکند. این تغییرات میتواند سبب افزایش اشتها و سیریناپذیری شود، بنابراین اشتهای برخی بیماران افسرده بسیار زیاد میشود و این افراد پس از مدتی افزایش وزن زیادی را تجربه خواهند کرد. همچنین این بیماری میتواند تعادل هورمونها را در بدن بههم بریزد مثلا هورمون کورتیزول بر اثر افسردگی بیشتر ترشح میشود. عدم مهار ترشح هورمون کورتیزول هم باعث چاقیهای موضعی خصوصا در ناحیه شکم میشود.
«خوردن عاطفی» نتیجه افسردگی است
افسردگی اگر شدید باشد و به شکل بیماری بروز پیدا کند، میتواند باعث نوعی خوردن بهنام «خوردن عاطفی» شود. برخی افراد بهدلیل اینکه روشهای چندانی برای حل مشکلات خود بلد نیستند از خوردن استفاده میکنند. به این معنا که این افراد در برخورد با مشکلات نمیدانند که چه عملکردی باید داشته باشند و یاد نگرفتهاند در برخورد با مشکلات چطور عکسالعمل نشان دهند. درنتیجه برای حل تمام مشکلات خود از یک روش که همان غذا خوردن است، بهره میگیرند.
این افراد آنقدر غذا میخورند تا به احساس بهتری برسند. در حقیقت این افراد پس از شکست عاطفی یا یک اتفاق ناگوار، دچار پیامدهای وابستگی میشوند، رفتارهای کودکانه از خود بروز میدهند و به اصطلاح به دوران کودکی بازمیگردند. این افراد غر میزنند، گریه میکنند، خودخواه، بیطاقت و آسیبپذیر میشوند و... یعنی دقیقا همان رفتارهایی که در دوران کودکی از خود بروز میدادهاند. برای کسب آرامش نیز مثل دوران کودکی که با تغذیه (از پستان مادر) آرام میشدند، باز هم بهدنبال غذا خوردن و کسب آرامش از این طریق بر میآیند.
آیا غذا خوردن باعث احساس بهتر میشود؟
شاید گفته شود که غذا خوردن احساس بهتری به این افراد میدهد اما در حقیقت این کار نوعی مسکن موقتی و تاثیر آن ناچیز است. چیزی شبیه مصرف موادمخدر اتفاق میافتد. غذا خوردن ممکن است بهطور لحظهای حال افسردهها را بهتر کند، اما این یک احساس حقیقی نیست. اتفاقا این پرخوری میتواند پس از مدتی احساس تنش هم در فرد ایجاد کند؛ یعنی دقیقا بدتر شدن وضعیت عاطفی فرد. بنابراین برای حل این معضل، افسردگی باید درمان شود نه اینکه از مسکن برای بهبود حال آنهم بهطور موقت استفاده شود.
افسردگی فعالیت بدنی را کاهش میدهد
افراد افسرده، بیحوصله و بیانرژی بوده و از حرکت کردن و فعالیت فراری هستند. افراد افسرده معمولا عادت پیادهروی و ورزش را کنار میگذارند و خانهنشین میشوند. همین باعث میشود که تحرک و جنبوجوش بدنی کاهش پیدا کند و سوختوساز کالری کمتر شود، بنابراین کالری اضافی به شکل چربی و اضافهوزن خود را نشان خواهد داد. تصور کنید یک فرد افسرده که فعالیت بدنی کمی دارد، اشتهای زیادی هم داشته باشد و به پرخوری دچار شده باشد، در این حالت مشکل دو چندان خواهد بود.
افسردهها چه کنند که چاق نشوند؟
رواندرمانی که شامل درمان شناختی و رفتاری میشود تا حد زیادی برای افراد افسرده کمککننده است. در حقیقت این نوع درمان به افراد کمک میکند افسردگی را درمان کنند و بهدنبال آن اضافهوزن خود را اصلاح کنند. افسردههایی که دچار اضافهوزن میشوند ابتدا باید تمرکز خود را بر درمان افسردگی بگذارند و بعد از آن سراغ درمان چاقی بروند. این افراد تا زمانی که از افسردگی رنج میبرند، نمیتوانند به وزن دلخواه خود برسند.
پس از درمان افسردگی و چاقی، باز هم همه چیز تمام نمیشود. پس از این مراحل باید در جلسات آموزشی دیگری نیز شرکت کنند که انواع روشهای حل مسئله را بیاموزند. در این صورت در برخورد با مشکلات دیگر میتوانند راهحل منطقی و مناسبی یافته و از روشهای نادرستی مثل خوردن دور شوند. وقتی مشکلات به شکل صحیح حل و فرد به مهارت حل مسئله مجهز شود، دیگر نیازی ندارد به روشهای کسب آرامش نامناسب متوسل شود.
افسردگی هم از آن دست بیماریهایی است که اگر بگوییم میتواند باعث اضافهوزن شود، شاید تعجب کنید. در تصور بسیاری از ما، افسردگی با کاهش اشتها، کاهش وزن و بیخوابی همراه است. اما باید بگوییم که همیشه هم اینطور نیست. برخی افراد همراه با ابتلا به افسردگی دچار افزایش اشتها و افزایش وزن میشوند. دکتر زینب علیمددی، متخصص اعصاب و روان و متخصص تغذیه، ارتباط بین افسردگی و اضافهوزن را توضیح میدهد.
شکست عاطفی جرقه ابتلا به افسردگی
افسردگی نوعی اختلال روانی است که دو عامل ژنتیک و محیط میتواند آن را بهوجود بیاورد. برخی عوامل محیطی مثل اتفاقات ناگواری که در زندگی بهوجود میآید، میتواند دست در دست استعداد ژنتیکی داده و افسردگی را بهوجود بیاورد. مثلا شکستهای عاطفی که در زندگی افراد، خصوصا در جوانها اتفاق میافتد میتواند استعدادی که بالقوه وجود دارد را فعال کند. در حقیقت میتوان این مثال را بهکار برد که استعداد ژنتیکی بیماری افسردگی مثل یک توده مواد آتشزاست که یک جرقه (همان شکستهای عاطفی یا اتفاقات ناگوار دیگر) میتواند آن را شعلهور کند. فردی که زمینه و استعداد ژنتیکی ابتلا به افسردگی دارد در برخورد با یک مسئله کوچک هم ممکن است مبتلا شود.
چه زمانی میگوییم فرد افسرده است؟
وقتی یک نفر شکست عاطفی را تجربه میکند یا فردی از عزیزانش فوت میکند، یک نوع ازدست دادن را تجربه میکند. پس از این حادثه ناگوار، فرد وارد فاز سوگواری برای این ازدست دادن میشود و در حقیقت برای آن عزاداری میکند. ما انتظار داریم وقتی افراد با یک حادثه ناگوار یا یک شکست عاطفی مواجه میشوند، پس از دو ماه به حال عادی بازگشته و یک زندگی روتین را داشته باشند. در حقیقت زمان نرمال برای سوگواری، نباید بیش از دو ماه به طول بینجامد. اگر این قضیه طولانی شود و فرد بیش از دو ماه برای آن حادثه ناراحت و غمگین باشد، با درنظر گرفتن برخی علائم، برای آن فرد بیماری افسردگی را تشخیص میدهیم، بنابراین برای بیماری افسردگی هم استعداد ارثی برای ابتلا و هم موضوعات دیگر محیطی موثر هستند.
افسردگی همیشه با کاهش وزن همراه نیست
بیماری افسردگی به شکلهای مختلفی بروز مییابد. معمولا افسردگی باعث کاهش اشتها و خواب میشود اما در برخی افراد هم باعث افزایش اشتها، پرخوری و افزایش وزن میشود. بهعلاوه آنچه باید به آن توجه کنید این است که بین چاقی و افسردگی یک ارتباط دوسویه برقرار است. همانطور که افسردگی ممکن است باعث چاقی شود، چاقی هم میتواند افسردگی را با خود بههمراه بیاورد (بهدلیل کمشدن اعتماد به نفس و افزایش التهاب بر اثر افزایش بافت چربی). نوعی از افسردگی که با اضطراب همراه است، بیشتر از سایر انواع این بیماری چاقی را بهدنبال خواهد داشت. باید بدانید اگرچه تمام افراد افسرده دچار اضافهوزن نمیشوند، اما تعداد این افراد رو به افزایش است. یعنی همانطور که چاقی در جامعه رو به افزایش است، تعداد افراد افسردهای که دچار اضافهوزن میشوند نیز روزبهروز بیشتر میشود.
اختلال هیپوتالاموس و افزایش اشتها
بیماری افسردگی گاهی بر اثر فرایندهای فیزیکی باعث افزایش وزن میشود، یعنی این بیماری از طریق اثر بر هیپوتالاموس مغز (مرکز کنترل خواب، اشتها و غرایز)، فعالیتهای این قسمت را مختل میکند. این تغییرات میتواند سبب افزایش اشتها و سیریناپذیری شود، بنابراین اشتهای برخی بیماران افسرده بسیار زیاد میشود و این افراد پس از مدتی افزایش وزن زیادی را تجربه خواهند کرد. همچنین این بیماری میتواند تعادل هورمونها را در بدن بههم بریزد مثلا هورمون کورتیزول بر اثر افسردگی بیشتر ترشح میشود. عدم مهار ترشح هورمون کورتیزول هم باعث چاقیهای موضعی خصوصا در ناحیه شکم میشود.
«خوردن عاطفی» نتیجه افسردگی است
افسردگی اگر شدید باشد و به شکل بیماری بروز پیدا کند، میتواند باعث نوعی خوردن بهنام «خوردن عاطفی» شود. برخی افراد بهدلیل اینکه روشهای چندانی برای حل مشکلات خود بلد نیستند از خوردن استفاده میکنند. به این معنا که این افراد در برخورد با مشکلات نمیدانند که چه عملکردی باید داشته باشند و یاد نگرفتهاند در برخورد با مشکلات چطور عکسالعمل نشان دهند. درنتیجه برای حل تمام مشکلات خود از یک روش که همان غذا خوردن است، بهره میگیرند.
این افراد آنقدر غذا میخورند تا به احساس بهتری برسند. در حقیقت این افراد پس از شکست عاطفی یا یک اتفاق ناگوار، دچار پیامدهای وابستگی میشوند، رفتارهای کودکانه از خود بروز میدهند و به اصطلاح به دوران کودکی بازمیگردند. این افراد غر میزنند، گریه میکنند، خودخواه، بیطاقت و آسیبپذیر میشوند و... یعنی دقیقا همان رفتارهایی که در دوران کودکی از خود بروز میدادهاند. برای کسب آرامش نیز مثل دوران کودکی که با تغذیه (از پستان مادر) آرام میشدند، باز هم بهدنبال غذا خوردن و کسب آرامش از این طریق بر میآیند.
آیا غذا خوردن باعث احساس بهتر میشود؟
شاید گفته شود که غذا خوردن احساس بهتری به این افراد میدهد اما در حقیقت این کار نوعی مسکن موقتی و تاثیر آن ناچیز است. چیزی شبیه مصرف موادمخدر اتفاق میافتد. غذا خوردن ممکن است بهطور لحظهای حال افسردهها را بهتر کند، اما این یک احساس حقیقی نیست. اتفاقا این پرخوری میتواند پس از مدتی احساس تنش هم در فرد ایجاد کند؛ یعنی دقیقا بدتر شدن وضعیت عاطفی فرد. بنابراین برای حل این معضل، افسردگی باید درمان شود نه اینکه از مسکن برای بهبود حال آنهم بهطور موقت استفاده شود.
افسردگی فعالیت بدنی را کاهش میدهد
افراد افسرده، بیحوصله و بیانرژی بوده و از حرکت کردن و فعالیت فراری هستند. افراد افسرده معمولا عادت پیادهروی و ورزش را کنار میگذارند و خانهنشین میشوند. همین باعث میشود که تحرک و جنبوجوش بدنی کاهش پیدا کند و سوختوساز کالری کمتر شود، بنابراین کالری اضافی به شکل چربی و اضافهوزن خود را نشان خواهد داد. تصور کنید یک فرد افسرده که فعالیت بدنی کمی دارد، اشتهای زیادی هم داشته باشد و به پرخوری دچار شده باشد، در این حالت مشکل دو چندان خواهد بود.
افسردهها چه کنند که چاق نشوند؟
رواندرمانی که شامل درمان شناختی و رفتاری میشود تا حد زیادی برای افراد افسرده کمککننده است. در حقیقت این نوع درمان به افراد کمک میکند افسردگی را درمان کنند و بهدنبال آن اضافهوزن خود را اصلاح کنند. افسردههایی که دچار اضافهوزن میشوند ابتدا باید تمرکز خود را بر درمان افسردگی بگذارند و بعد از آن سراغ درمان چاقی بروند. این افراد تا زمانی که از افسردگی رنج میبرند، نمیتوانند به وزن دلخواه خود برسند.
پس از درمان افسردگی و چاقی، باز هم همه چیز تمام نمیشود. پس از این مراحل باید در جلسات آموزشی دیگری نیز شرکت کنند که انواع روشهای حل مسئله را بیاموزند. در این صورت در برخورد با مشکلات دیگر میتوانند راهحل منطقی و مناسبی یافته و از روشهای نادرستی مثل خوردن دور شوند. وقتی مشکلات به شکل صحیح حل و فرد به مهارت حل مسئله مجهز شود، دیگر نیازی ندارد به روشهای کسب آرامش نامناسب متوسل شود.