مذهبی


2 دقیقه پیش

دعای مشلول همراه ترجمه

دعای مشلول همراه ترجمه   موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ...
2 دقیقه پیش

رمزی برای استجابت دعا

یکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است   بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ...

چرا شمر سر امام حسین(ع) را از پشت(قفا) برید؟



چرا شمر سر امام حسین(ع) را از پشت برید سر امام حسین شهادت امام حسین

پرسش
چرا شمر سر امام حسین(ع) را از پشت برید؟


پاسخ اجمالی
درباره این‌که چرا شمر گلوی مبارک امام حسین(ع) را از جلو نبرید با توجه به نقل‌هایی که برای چگونگی شهادت امام حسین(ع) وارد شده، می‌توان چند احتمال داد:


1. افراد دیگری -غیر از شمر- که می‌خواستند نزدیک امام حسین(ع) شوند و او را به شهادت برسانند، همین که امام به آنها نظری می‌افکند، تنشان می‌لرزید و شمشیر از دستشان می‌افتاد؛ برخی از مورّخان متأخّر و معاصر به نقل از ابومخنف گفته‌اند: «اولین شخصی که با شمشیر کشیده به سوی امام پیش تاخت، شبث بن ربعى بود. امام حسین(ع) به جانب او نظرى افکند. شبث را رعده‌اى گرفت و لرزید و شمشیر از دستش افتاد و ‏گفت: «معاذ اللّه که من خداى را ملاقات کنم و ذمه من مشغول به خون حسین باشد».[1]


همچنین در ادامه به نقل از ابو مخنف گفته‌اند: سنان بن أنس با شماتت و با عصبانیت رو به شبث کرد و گفت: «مادر بر تو بگرید و قوم تو تباه گردد! چرا از قتل او دست بازداشتى و روى برداشتی؟»


شبث گفت: «چون چشم بگشود و مرا نظاره کرد، چشم‌هاى رسول خدا را دیدم. نیروى من برفت و اندامم بلرزید».


سنان گفت: «این شمشیر مرا ده که من از براى قتل او شایسته‌‌تر از تو هستم».


سنان شمشیر را برداشت و به سمت امام حسین(ع) رفت. هنگامی که نزدیک شد، رعدی عظیم او را فرا گرفت و سخت بترسید، چنان‌که شمشیر از دست او افتاد و گریخت. شمر او را سرزنش کرد و گفت: «چرا بگریختى؟»


سنان گفت: «چون چشم به سوى من بگشود، شجاعت پدر او یادم آمد. پس گریختم».


خولى بن یزید اصبحى، تصمیم گرفت که سر مبارک امام(ع) را از تن دور کند. وى نیز چند قدمى برداشت و رعدتى او را گرفت و فرار کرد.[2] 


شمر گفت: «چه مردم ترسویی هستید! هیچ‌کس سزاوارتر از من نیست در قتل او». سپس شمشیر گرفت و بر سینه حسین(ع) نشست. [3]


در برخی منابع جزئیات این حادثه بیان نشده، بلکه تنها به ترس و لرزش این افراد از هیبت و عظمت امام حسین(ع) اشاره شده است.[4] بنابر این، اصل ترس افرادی مانند سنان بن انس پذیرفتنی است.[5]


شاید با توجه به این جریانات، برای این‌که شمر ملعون به عاقبت این افراد دچار نشود، سر امام حسین(ع) را از پشت برید تا چشم او به چشم امام حسین(ع) نیفتد.


2. علامه مجلسی می‌نویسد: در بعضى از کتاب‌های معتبر از طبری و او از طاوس یمانى نقل کرده است: «...پیامبر اسلام(ص) پیشانی و گلوى امام حسین(ع) را زیاد می‌بوسید».[6]


همچنین به نقل از کتاب «معدن البکاء فی مقتل سید الشهداء»[7] آمده است: شمر خواست سر امام حسین(ع) را از گلو جدا کند، ولى شمشیرش نبرید، امام حسین(ع) فرمود: «واى بر تو! آیا می‌پندارى شمشیر تو جایى را که رسول خدا(ص) بر آن فراوان‏ بوسه زد می‌برد»؟! شمر (برآشفت و) آن‌حضرت(ع) را به رو افکند و سر مطهرش را از قفا جدا کرد.[8] ولی این بخش از سخن امام حسین(ع) که «آیا می‌پندارى شمشیر تو جایى را که رسول خدا(ص) بر آن فراوان‏ بوسه زد می‌برد»، پیش از شهادت و هنگام نشستن شمر بر سینه امام حسین(ع)، در منابع و مقاتل معتبر[9] ذکر نشده است. به هر حال، با فرض پذیرش این نقل؛ چون گلوی امام حسین(ع) مکان بوسه پیامبر اسلام(ص) بوده، شمر سر امام حسین(ع) را از پشت برید.


به هر حال، نمی‌توان به طور قطعی گفت: علت اصلی بریدن سر امام حسین(ع) از قفا همان است که در برخی کتاب‌ها نوشته شده است؛ زیرا بخش‌هایی از نقل‌های ذکر شده، در مقاتل و منابع تاریخی مربوط به نهضت و قیام امام حسین(ع) نیامده است، به همین جهت؛ نمی‌توان میان علت بریده شدن سر امام حسین(ع) از قفا با این نقل‌های متفاوت ارتباط برقرار کرد و یک نتیجه قطعی گرفت و موارد یاد شده را تنها یک احتمال است.  


 =================================
[1]. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم‏، ینابیع المودة لذو القربى‏، ج 3، ص 82، نشر اسوه، قم، چاپ دوم، 1422ق؛ لبیب بیضون، موسوعة کربلاء، ج 2، ص 177، مؤسسة الاعلمى‏، بیروت، چاپ اول، 1427ق.
[2]. همان، ص 82 – 83.
[3]. همان.
[4]. ر.ک: طبرسی، فضل بن حسن، تاج الموالید، ص 86، دار القاری، بیروت، چاپ اول، 1422ق. 
[5]. البته در صورتی که این نقل را بپذیریم که شمر سر مبارک امام حسین(ع) بریده است، نه سنان بن انس؛ چون طبق برخی از نقل‌ها، سنان بن انس گلوی آن‌حضرت را برید. رسان‏، فضیل بن زبیر، تسمیة من قتل مع الحسین(ع)‏، ص 149، مؤسسه آل البیت‏(ع)، قم، چاپ دوم، 1406ق؛ بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ‏3، ص 218، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، 1417ق؛ ابن عساکر شافعی، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ‏ج ‏14، ص 249، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، 1415ق. 
[6].  مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 44، ص 187 – 188، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[7]. این کتاب نوشته مولى محمد صالح بن‏ آقا محمد(متوفی 1283ق)، و برادرش حاج مولى محمد تقی برغانی قزوینی، معروف به شهید سوم است. آقا بزرگ تهرانی‏، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج 21، ص 220 – 221، اسماعیلیان‏، قم، 1408ق.
[8]. گروهى از نویسندگان، موسوعة الامام الحسین(علیه‏السلام)، ج ‏4، ص 596، سازمان پژوهش و برنامه ریزى آموزشى، دفتر انتشارات کمک آموزشى، تهران، چاپ اول، 1378ش.
[9]. مانند: «الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد» شیخ مفید؛ «اللهوف على قتلى الطفوف» سید ابن طاوس و ...
islamquest.net


ویدیو مرتبط :
تعزیه شمر بالای سر امام حسین(ع) - شهر مریانج

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سنگی که میزبان سر امام‌حسین شد+عکس



مشهور است وقتی که اسرا و کاروان شام به این منطقه رسیدند، خانواده امام حسین (ع) اسیر شده بودند و سرهای مبارک در آن مکان مستقر شدند و سر مبارک امام حسین (ع) در سنگ مرتفعی قرار داده شد و یک قطره از خون پاک ایشان روی آن سنگ ریخته شد.
در «مشهد النقطه» شهر حلب که محل زیارت عاشقان اهل‌بیت است، سنگی است که سر مبارک امام‌حسین (ع) روی آن قرار داده شده و قطره خونی روی آن ریخته شد و مورد اهتمام مسلمانان قرار گرفت و از آن سنگ محافظت کردند.

روایت شده که بعد از اتمام جنگ «طَف» در کربلا، کاروان ابن زیاد به همراه اسرای واقعه طف به سمت شام حرکت کرد و در امتداد رود فرات از سرزمین‌های مختلفی رد شدند تا اینکه به حلب رسیدند و سر مبارک امام حسین(ع) را در آن موضع قرار دادند و مدتی را آنجا توقف کردند.

 امام‌حسین,سر امام‌حسین

 تصویری از مقام «رأس‌الحسین» علیه‌السلام در مسجد النقطه واقع در حلب

نام این مکان اکنون در شهر حلب «مسجد النقطه» است.

 امام‌حسین,سر امام‌حسین

 سنگی که سر مبارک امام حسین (ع) روی آن قرار گرفت

در نزدیکی آن «مشهد النقطه» واقع در کوه جوشن است. مشهور است وقتی که اسرا و کاروان شام به این منطقه رسیدند، خانواده امام حسین (ع) اسیر شده بودند و سرهای مبارک در آن مکان مستقر شدند و سر مبارک امام حسین (ع) در سنگ مرتفعی قرار داده شد و یک قطره از خون پاک ایشان روی آن سنگ ریخته شد.
این‌قطره خون مورد اهتمام مسلمانان قرار گرفت و از آن سنگ محافظت کردند تا اینکه «سیف الدوله الحمدانی» شام را فتح کرد و او را از مکان این قطره خون آگاه ساختند. پس بنایی برای آن ایجاد کردند.

 امام‌حسین,سر امام‌حسین

 سنگی که سر مبارک امام حسین (ع) بر روی آن قرار گرفت

جلالی گفته است: در مکه با مردی کهنسال از حلب آشنا شدم که نامش «شیخ عمار» بود و تاریخ مشهد النقطه را می‌دانست و خلاصه آن را اینچنین نقل کرد: سیف الدوله مشهد النقطه را بنا کرد که سنگی بود که سر مبارک امام حسین (ع) روی آن قرار داده شده بود و قطره خونی روی آن ریخته شده بود.
وقتی ترک‌ها آن را گرفتند آنجا را به ذخایر اسلحه تبدیل کردند و بعد خواستند این سنگ را به مسجد زکریا منتقل کنند اما هیچ جنبنده‌ای روی آن حرکت نمی کرد. پس آن را مسجد محسن بازگرداندند و اکنون این سنگ در نزد آن طفل در مشهد النقطه است.

نام های اهل بیت اثنا عشر در مکان مرتفع نوشته شده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صلِّ على محمد المصطفى، و علی المرتضى، و فاطمة الزهراء ، و الحسن المجتبى، و الحسین الشهید، و علی بن الحسین زین العابدین، و محمد الباقر، و جعفر الصادق، و موسى الکاظم، و علی الرضا، و محمد الجواد، و علی الهادی، و الحسن العسکری، و الحجة صاحب الزمان علیهم السلام».
بر روی درب داخلی صحن نوشته شده است:
بسم الله الرحمن الرحیم. مشهد مولای ما حسین بن علی بن ابیطالب (علیه السلام) در دوران عالم عادل و پادشاه اسلام و مسلمین «أبی المظفر الغازی بن الملک الناصر»، «یوسف بن أیوب»، «ناصر أمیر المؤمنین» در سال 572 هجری بنا شده است.
در سال 1337 هجری در هنگام ورود فرانسوی‌ها به حلب عده‌ای مردم و تخریب کنندگان وارد مشهد النقطه شده و ذخایر و اسلحه از آنجا ربودند و به هنگامی که می‌خواستند دینامیتی از آنجا بردارند، منفجر شد و بنیان مشهد النقطه تخریب شد و قسمتی از آن باقی ماند.

منبع:tabnak.ir