مذهبی


2 دقیقه پیش

دعای مشلول همراه ترجمه

دعای مشلول همراه ترجمه   موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ...
2 دقیقه پیش

رمزی برای استجابت دعا

یکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است   بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ...

شهادت امام سجاد علیه السلام



امام سجاد علیه السلام,شهادت امام سجاد علیه السلام,زندگینامه امام سجاد(ع)

شهادت امام سجاد علیه السلام

تصمیم یزید بر قتل امام علیه السلام
پس از واقعه‌ی کربلا، یزید تصمیم گرفت امام سجاد علیه السلام را نیز از میان بردارد. به همین دلیل در ملاقات‌هایی که در کاخ خود با او و سایر اسرا داشت، منتظر بود از او حرفی بشنود که بهانه‌ای برای قتلش باشد.

یک روز امام را به کاخ خود فرا خواند و از او سوالی پرسید. امام در حالی که تسبیح کوچکی را در دستش می‌گرداند، به او پاسخ داد.
یزید گفت:« چگونه جرأت می‌کنی موقع حرف‌زدن با من تسبیح بگردانی؟»


امام فرمود:« پدرم از قول جدم فرمود هر کس بعد از نماز صبح، بی‌اینکه با کسی سخن بگوید، تسبیح در دست بگیرد و بگوید:« اللهم انی اصبحت و اسبحّک و امجدک و احمدک و اُهللک بعدد ما ادیر به سبحتی» سپس تسبیح ‌در دست، هر چه می‌خواهد بگوید، تا وقتی به بستر می‌رود، برایش ثواب ذکر گفتن منظور می‌شود. پس هر گاه به بستر رفت، باز همین دعا را بخواند و تسبیح را زیر بالش خود بگذارد، تا موقع برخاستن از خواب نیز برای او ثواب ذکر خدا منظور می‌شود. من هم به جدّم اقتدا می‌کنم.»
یزید گفت:« با هیچ کدام از شماها سخنی نگفتم، مگر اینکه جواب درستی به من می‌دهید.» پس به او هدایایی داد و دستور داد امام را آزاد کنند.


در روایت دیگری نیز چنینی آمده است: بعد از خطبه‌ی حضرت زینب سلام الله علیها که سبب رسوایی یزید شد، او از شامیان نظر خواست که « با این اسیران چه کنم؟» شامیان در پاسخ گفتند: «آنها را از دم شمشیر بگذران ».
یکی از انصار به نام « لقمان بن بشیر » گفت: « ببین اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله بود با آنان چه می‌کرد؛ تو نیز همان طور رفتار کن.»

امام باقر علیه السلام نیز که در مجلس حضور داشت، سخنان قاطعی گفت که یزید را از قتل اسرا منصرف کرد. یزید سر بر زیر انداخت و سپس دستور داد آنان را از مجلس بیرون ببرند.


در روایتی نیز امام سجاد علیه السلام به « منهال » فرمودند: « هیچ بار نشد که یزید ما را احضار کند و ما گمان نکنیم که می‌خواهد ما را بکشد.» به هر حال با توجه به شواهد متعدد تاریخی، یزید بارها تصمیم قطعی به قتل امام سجاد و همراهان ایشان داشته ولی خداوند هر بار آنها را نجات داده است. [1]


زمان شهادت امام سجاد علیه السلام
همان طور که در روز تولد حضرت زین العابدین علیه السلام در بین مورّخین اختلاف است، در روز و سال شهادت او نیز اختلاف وجود دارد. دامنه این اختلاف از سال 92 هجری تا سال 100 هجری است، اما آنچه از همه مشهورتر است، یکی سال 94 هجری است که آن را به مناسبت ارتحال فقهای بیشماری از اهل مدینه، « سنه الفقهاء » نامیده اند و دیگری سال 95 هجری.


« حسین » فرزند امام علی بن الحسین علیه السلام وفات پدر خود را در سال 94 اعلام کرده است و بر این اساس بزرگانی نظیر شیخ مفید و شیخ طوسی و محقق اربلی و ابن اثیر نیز همین نظر را داشته اند.
اما بر اساس روایتی که ابوبصیر از امام جعفر صادق علیه السلام نقل کرده است، امام فرموده است: حضرت علی بن الحسین علیه السلام در حالی‌که 57 ساله بودند از دنیا رفت و این واقعه در سال 95 هجری اتفاق افتاد.


آخرین شب زندگانی حضرت
امام صادق علیه السلام فرمودند:
حضرت امام سجاد علیه السلام در شب شهادتش به فرزندش، امام محمد باقر، فرمود:« پسرم، برایم آب بیاور تا وضو بگیرم.»
امام محمد باقر برخاست و ظرفی آب آورد.
امام سجاد فرمودند:« این آب برای وضو شایسته نیست،‌ چرا که در آن حیوانی مرده افتاده.»
امام باقر چراغی آورد و دید موشی مرده در آن افتاده است. از این رو ظرف آب دیگری برای ایشان برد.
امام سجاد فرمود:« پسرم! این همان شبی است که به من وعده داده‌اند.»
سپس سفارش کرد به شترش که بارها با آن به حج مشرف شده بود، خوب رسیدگی کنند و غذا بدهند.[2]


شهادت
روز شهادت امام سجاد نیز 18 ، 22 و 25 محرم نقل شده که روز 25 از شهرت بیشتری برخوردار است.
بنا بر این روایات، امام سجاد علیه السلام 57 یا 58 سال عمر فرمود که :
دو سال آن را در زمان حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام، ده سال را در زمان امامت عموی خود حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و ده سال را در دوران امامت پدر خود سپری فرموده است و مدت امامت خود آن امام بزرگوار نیز 35 سال بوده است. [3]


محل دفن امام سجاد علیه السلام
حضرت زین العابدین علیه السلام پس از تشییع باشکوه مردم مدینه، در بقیع که قبور بسیاری از اولیاء خداوند، همسران پیامبر، فاطمه بنت اسد و بسیاری از صحابه گرانقدر پیامبر و تعدادی از شهدای صدر اسلام در آن قرار دارد، در کنار مرقد مطهر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام، عموی بزرگوارش، مدفون گردید.
در این قطعه از بقیع عباس، عموی پیامبر، نیز دفن شده بود و بعداً حضرت امام صادق و حضرت امام باقر نیز مدفون گردیدند. این بخش دارای قبه و بارگاه بوده ولی اکنون به دست وهابیون تخریب شده است. [4]


قاتل امام سجاد علیه السلام
حضرت علی بن الحسین علیه السلام در زمان خلافت ولید بن عبدالملک به شهادت رسید.
بنا به گفته عمر بن عبدالعزیز، ولید که حاکم جبّار و ظالمی بود، زمین را از جور و ستم لبریز کرده بود. در دوره‌ی حکومت او، رفتار مروانیان و کارگزاران آنها با دودمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، بنی هاشم و به خصوص امام سجاد علیه السلام بسیار ظالمانه و بی‌رحمانه بود.


والی مدینه - هشام بن اسماعیل - گر چه از زمان عبدالملک بن مروان مسئول اداره شهر مدینه بود، ولی در دوران ولید رفتار ظالمانه ای با حضرت زین العابدین علیه السلام در پیش گرفت و هنگامی که به دلیل بدرفتاری زیاد با مردم مدینه از منصب خود عزل شد، او را در کنار منزل مروان نگه داشتند تا مردم از او تقاص بگیرند. او خود معترف بود که از کسی جز علی بن الحسین علیه السلام بیم ندارد، اما هنگامی که امام با جمعی از اصحاب خود از کنار او عبور کردند، هیچ یک به او متعرض نشدند و از او شکایتی نکردند. این جا بود که هشام فریاد زد:« الله اعلم حیث یجعل رسالته » (خدا می‌داند رسالت خود را در کدام خاندان قرار دهد.)
و در روایت دیگری، امام برای او پیغام داد که اگر از نظر مادی در تنگنا هستی، ما تأمینت می‌کنیم.


مورخین درباره قاتل امام با هم اختلاف دارند. بعضی معتقدند امام به دست ولید مسموم شد، و برخی دیگر معتقدند به دست هشام بن عبدالملک، که برادر خلیفه بود؛ اما به هر حال، او نیز نمی توانست بدون اجازه ولید، مرتکب قتل امام شود. [5]


مردم مدینه و اندوه شهادت امام سجاد علیه السلام
خبر شهادت حضرت زین العابدین علیه السلام که با عملکرد انسانی و الهی خود، همگان را مجذوب خود کرده و با مجاهدت سی و پنج ساله خود، تصویری منور و متعالی از امامت در ذهن جامعه اسلامی ترسیم کرده بود، به سرعت در شهر پیچید و همه برای تشییع جنازه او حاضر شدند.
سعید بن مسیب چنین روایت می کند:« وقتی امام به شهادت رسید، همه ی مردم، از نیکوکاران گرفته تا بدکاران، برای تشییع جنازه‌اش حاضر شدند. همه زبان به ستایش او گشوده بودند و سیل اشک از دیدگان همگان جاری بود. در تشییع جنازه‌ی امام همه مردم شرکت کرده بودند و حتی یک نفر در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله باقی نمانده بود.» [6]


حضرت زین العابدین علیه السلام شتری داشت که بر اساس بعضی از روایات بیست و دو بار با او به حج رفته بود، اما در تمامی این مدت حتی یک ضربه تازیانه هم به او نزده بود. امام در شب شهادت خود سفارش کرد به این شتر رسیدگی شود.
وقتی امام به شهادت رسید، شتر یکسره به سوی قبر مطهر امام رفت، در حالی که هرگز قبر امام را ندیده بود. خود را به روی قبر انداخت و گردن خود را بر آن می زد و اشک از چشم هایش جاری شده بود.


خبر به حضرت امام باقر علیه السلام رسید.
امام کنار قبر پدر رفت و به شتر گفت:« آرام باش. بلند شو. خدا تو را مبارک گرداند.»
شتر بلند شد و برگشت ولی پس از اندکی باز به قبر برگشت و کارهای قبل را تکرار کرد.
امام باقر باز آمد و او را آرام کرد ولی بار سوم فرمود:« او را رها کنید! او می‌داند که از دنیا خواهد رفت.»
سه روز نگذشت که شتر از دنیا رفت. [7]

 

----------------------------------------
پی‏نوشت‏ها:
[1].بحارالانوار، ج 45،‌ ص 200 و 135
[2].بحارالانوار، ‌ج 46، ص 148، حدیث 4
[3]بحارالانوار،‌ ص 151، حدیث 10 (به نقل از کشف الغمه ) و ص 152 الی ،154 اصول کافی،‌ ج 1، ص 468، حدیث 6
[4].بحارالانوار، ‌ج 46، ص 151، حدیث 10
[5].بحارالانوار،‌ج 46، ص 152، حدیث 12 و ص 153 و 154
[6].بحارالانوار، ‌ج 46، ص 150
[7].بحارالانوار، ‌ج 46، ص147 و 148، حدیث 2 و 3 و 4 به نقل از بصائر الدرجات و اختصاص و اصول کافی ج 1، ص 467، حدیث 2 و 3 و4
منبع :با تلحیص از rasekhoon.net


ویدیو مرتبط :
شهادت امام سجاد علیه السلام

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

میلاد امام سجاد علیه السلام



میلاد امام سجاد, ولادت امام سجاد, تولد امام سجاد

 

چهارمین اخترفروزان آسمان امامت و ولایت، حضرت علی بن الحسین علیه السلام معروف به سجاد، نمادی از کمالات و ارزش های انسانی، زینت بندگان پاک سیرت و پیام آور کربلا بود. ابرمردی که شاهد تلخ ترین حوادث روزگار بود، ولی چون کوهی استوار در برابر همه توفان های بلا و دشواری ها ایستادگی و در جبهه های گوناگون با آنها مبارزه کرد. امام معصومی که هدایتگری های خویش را در عصر خفقان و سیاهی، در قالب دعا و مناجات با خدا به امت اسلامی ارزانی داشت و توانست در سایه سار دانش خود، بزرگان و اندیشمندانی گران قدر را در دامان خود بپروراند.

 

میلاد نور

پری چهرگان آسمانی در میلاد نور، زیارتگر سرای حسینی گردیدند تا نغمه خوان سروش هدایت و تهنیت گوی مولودی باشند که طلایه دار نور و سرسلسله آفتاب بود. مولودی پاک که بر پیشانی بلندش، مُهر بندگی حق نقش بسته بود. در دامان پرمهر سالار شهیدان، نغمه حیات سر داد تا پدر برای او نامی نیکو گزیند و حسین بن علی علیه السلام که در عشق به پدر، عاشقی شیفته و شیدایی دل سوخته بود، فرزند پاکش را به یُمن شمیم دل انگیز و روح افزای امیرمؤمنان علی علیه السلام ، بدین نام نهاد تا احیاگر خاطرات خوب پدر و مهربانی های زلال او باشد.

 

خورشید امامت

پس از شهادت امام حسین علیه السلام ، امامت و جانشینی آن حضرت به فرزندش حضرت سجاد علیه السلام رسید. در تاریخ آمده است که وقتی امام حسین علیه السلام راهی عراق بود، نوشته ها و وصیت نامه ای را به عنوان امانت به اُمّ سَلَمه، یکی از همسران والامقام پیامبراعظم صلی الله علیه و آله وسلم سپرد و فرمود: «هر که اینها را از تو بخواهد، امامت، شایسته اوست.» وقتی حضرت سجاد علیه السلام به مدینه بازگشت، آنها را از ام سلمه طلبید.

 

زینت عابدان

امام سجاد علیه السلام ، زینت عابدان و پیشوای بندگان پاک خداوند است. ابن عباس در این باره از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت می کند که فرمود: «هرگاه روز قیامت شود، ندا دهنده ای در میان جمع اهل محشر ندا می دهد که مایه زینت عابدان کجاست. در آن هنگام، فرزندم، علی بن الحسین با کمال سرفرازی و سربلندی در محشر ظاهر می شود و میان صفوف حرکت می کند».

 

فضیلت دانش اندوزی

امام سجاد علیه السلام در مورد فضیلت دانش اندوزی می فرماید: «اگر مردم می دانستند دانش آموزی چه فایده ای دارد، دنبال آن می رفتند؛ اگرچه در راه آن خون دل بریزند و به گرداب ها فرو افتند. به راستی که خدای تعالی به دانیال نبی وحی کرد مبغوض ترین بندگانم نزد من، آن نادانی است که حق اهل دانش را سبک شمارد و از آنان پیروی نکند و دوست ترین بندگانم نزد من، کسی است که از دانایان پیروی می کند».

 

شکوه و جلال

امام سجاد علیه السلام چنان جلال و شکوهی داشت که حتی دشمنان حضرت نیز در برابر هیبت ایشان سر تعظیم فرود می آوردند. برای نمونه، مسلم بن عَقَبه، از ستمگران روزگار که به قصد کشتن امام سجاد علیه السلام با حضرت رو به رو شده بود، به محض دیدن امام، بی اختیار به تکریمش پرداخت و او را با احترام در کنار خود نشاند و پس از تکریم و تعظیم، آن حضرت را به خانه اش برگرداند. هنگامی که از او علت این کار را پرسیدند، پاسخ داد: شکوه و هیبت او مرا فرا گرفت. او که ابتدا قصد کشتن امام را داشت، بی اختیار به امام عرض کرد که هر حاجتی داری، بگوی. امام برای خود حاجتی نخواست، ولی برای عده ای طلب بخشش کرد و آنها را از مرگ نجات داد.

 

مجلس امام

مردم در محضر امام سجاد علیه السلام تحت تأثیر هیبت و شکوه ایشان، یارای هرزه گویی و بیهوده گویی نداشتند، بلکه سکوتی همراه با ادب بر محلس امام حاکم بود. فَرَزْدَقِ شاعر، در وصف مجلس آن حضرت می گوید: «چشم ها از شدت حیا به زیر بود. هیچ کس سخن نمی گفت مگر آن گاه که او لب به تبسّم می گشود و در چنین وضع و حال، با فقیران و تهی دستان می نشست و غذا می خورد و آنها را به خانه خود دعوت می کرد و با ایشان مأنوس می شد».

 

تربیت علمی

امام سجاد علیه السلام به منظور نشر معارف والای دینی و احیای سیره پیامبر گرامی اسلام و امامان پیش از خود، تلاش های گسترده ای کرد. آن حضرت در مدت 34 سال امامت خود، افراد فراوانی را تربیت کرد. در رأس این افراد، فرزند ارجمند ایشان، امام محمدباقر علیه السلام بود که وظیفه امامت را پس از آن بزرگوار به عهده گرفت. ایشان سنگ بنای دانشگاه اهل بیت را گذاشت و فقه گسترده شیعه را تدوین کرد. فرزندان دیگر حضرت، عبداللّه، عمر و حسین، از عالمان، فقیهان و راویان حدیث بودند و به عبادت و درست کاری شهرت داشتند.

 

شاگردان

سعیدبن جبیر

یکی از شاگردان امام سجاد علیه السلام ، سعیدبن جُبیر است که به دلیل محبت اهل بیت علیهم السلام به دست حجاج بن یوسف ثقفی، حاکم ستمگر آن زمان به شهادت رسید. از امام جعفرصادق علیه السلام درباره سعید چنین نقل شده است: «سعید بن جبیر همیشه با علی بن حسین علیه السلام همراه بود و امام او را مدح و ثنا می گفت.» او از بزرگ ترین دانشمندان زمان خود به شمار می آمد که در علوم تفسیر و فقه، سرآمد همگان بود.

 

أبوحمزه ثمالی

ثابت بن دینار که نزد ما به أبوحمزه ثُمالی مشهور است، از شاگردان برجسته چهار امام، یعنی امام سجاد علیه السلام ، امام باقر علیه السلام ، امام صادق علیه السلام و امام کاظم علیه السلام شمرده می شود. امام رضا علیه السلام در مورد فضیلت ابوحزمه می فرماید: «أبوحمزه ثمالی در زمان خودش همچون لقمان بود.» از أبوحمزه، کتاب تفسیر قرآن، کتاب النوادر، رساله حقوق و نیز دعای أبوحمزه ثمالی به یادگار مانده است.

 

اَبان بن تغلب

اَبان بن تغلب ریاح، یکی از بزرگان اصحاب امام زین العابدین علیه السلام به شمار می رود. او مردی والامقام و صاحب منزلت و شوکت علمی بود. ابان، مجتهدی توانا در علوم قرآنی، فقه، حدیث و ادبیّات عرب به شمار می رفت. او فیض خدمت چند امام معصوم را داشته و از امام سجاد علیه السلام ، امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام روایت نقل کرده است. حضرت امام محمدباقر علیه السلام به او فرمود: «ای ابان! در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوا بده. من دوست دارم مثل تو در میان یارانم دیده شود.» نیز هنگامی که خبر مرگ أبان بن تغلب را به امام صادق علیه السلام دادند، فرمود: «به خدا سوگند، مرگ أبان، قلبم را به درد آورد».

 

رساله حقوق

رساله حقوق، سخنان والای امام سجاد علیه السلام به ابوحمزه ثمالی است. حضرت در این رساله، با دقت در رفتار آدمی و بررسی تمامی جنبه های زندگی او، روابط انسان را با آفریدگار، خویشتن، خانواده، جامعه، حکومت، معلم و دیگر کسان در نظرگرفته و آن گاه حقوق و واجباتی برای او مقرّر فرموده است. حضرت، آدمی را مسئول رعایت و پاسداری از این حقوق می داند تا بدان وسیله، بنیاد جامعه اسلامی به تمام و کمال ایجاد شود و عدالت اجتماعی و تکامل و پیشرفت اجتماعی بر جامعه سایه افکند.

 

حق خداوند

امام سجاد علیه السلام ، رساله حقوق خود را با معرفی حق خداوند متعالی که بر تمامی حقوق برتری دارد، آغاز می کند و می فرماید: «اما حق خداوند آن است که او را بپرستی و چیزی را شریک او قرار ندهی و اگر از روی اخلاص چنین کنی، خدا بر خود مقرر کرده است که کار دنیا و آخرت تو را به عهده گیرد و آنچه از آن بخواهی، برایت نگه دارد».

 

منبع:hawzah.net