مذهبی


2 دقیقه پیش

دعای مشلول همراه ترجمه

دعای مشلول همراه ترجمه   موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ...
2 دقیقه پیش

رمزی برای استجابت دعا

یکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است   بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ...

سوالات شرعی درباره صیغه موقت



ازدواج موقت,صیغه موقت,احکام صیغه موقت

سوالات شرعی درباره صیغه موقت
بر اساس آیه شریفه «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً» (نساء، 24) ازدواج متعه تشریع شده است.
ازدواج در اسلام دو نوع می باشد.1- ازدواج دائم 2- ازدواج موقت(متعه). ازدواج موقت در اسلام یک ازدواج شرعی است و مثل ازدواج دائم، دارای خطبه عقد، مهریه و عده طلاق است.


در هر دو ازدواج، فرزندان، متعلق به والدین می باشد. در هر دو ازدواج طلاق مطرح است. ولی طلاق در ازدواج موقت به تمام شدن زمان عقد و یا بخشیدن زمان باقی مانده توسط شوهر، می باشد و طلاق، در عقد دائم به اجرای صیغه طلاق و حضور دو شاهد عادل است. تنها تفاوت ازدواج موقت با دائم در این است که بر مرد، نفقه زن(تهیه خوراک، پوشاک و مسکن) واجب نیست. در ازدواج موقت، بعد از تمام شدن زمان ازدواج و یا بخشیدن بقیه زمان توسط مرد، زن باید 45 روز عده نگهدارد تا بتواند با مرد دیگری ازدواج نماید.


ازدواج موقت برای کسانی تشریع شده است که ازدواج دائم  برایشان میسور نیست. یا زنی که شوهرش فوت کرده و با وجود داشتن چند بچه یتیم، امکان رها کردن فرزندان و ازدواج دائم را ندارد؛ و جهت کنترل غریزه جنسی ازدواج موقت می کند.
نکته ای که باید مراعات شود این است که اگر زنی به عقد موقت درآمد و با تمام شدن زمان عقد، از همسرش جدا شد؛ اگر عده نگه ندارد؛ ازدواج با ایشان در حکم زنا است. زنانی که پولی می گیرند و بدون خواندن خطبه عقد با کسی رابطه جنسی برقرار می کنند؛ زناکار محسوب می شوند. همچنین زنانی که خطبه عقد می خوانند و بعد از تمام شدن مدت ازدواج، بدون این که عده 45 روزه نگهدارند، به عقد مرد دیگری در می آیند این هم در حکم زنا است.


لذا صیغه موقت برای زنی که قبلا شوهر کرده و طلاق گرفته و یا شوهرش فوت کرده است؛ در  صورتی درست است که زمان عده وفات و یا عده طلاق او تمام شده باشد. بر اساس آموزه های دین مبین اسلام ، زن نمی تواند هر روز به عقد یک مرد درآید؛ چه در عقد دائم و چه در عقد موقت. ولی زنی که یائسه شده(از سن عادت گذشته و عادت ماهانه نمی بیند) برای ازدواج(چه دائم و چه موقت) نیاز به گذشت عده ندارد.


ازدواج موقت با زنی صحیح است که اگر قبلا به عقد موقت مردی درآمده، عده اش که 45 روز است بگذرد تا بتواند به عقد موقت مرد دیگری درآید. زن در هنگام عقد دائم و موقت، نباید در عده طلاق باشد.


تذکر:
عده در ازدواج موقت چه مدتی است؟
عِدِّه مدت زمانی است که زن پس از جدایی یا مرگ شوهرش باید از ازدواج خودداری کند. در ازدواج موقت این مدت با توجه به نوع پایان ازدواج و شرایط باروری زن یا بارداری او متغیر است که ذیلا به آن اشاره میشود.
1. اگر زن حیض میبیند باید به اندازه دو حیض کامل عده نگهدارد
2. اگر زن حیض نمیبیند باید 45 روز عده نگهدارد
3. اگر زن حامله باشد، تا زمان زایمان باید عده نگهدارد
4. اگر زن همسرش فوت کند باید 4 ماه و 10 روز عده نگه دارد


مواردی که لازم نیست عده نگهدارد:
1. اگر زن با شوهر نزدیکی نکرده باشد
2. اگر زن یائسه باشد.
3. اگر نه سال زن تمام نشده باشد، هرچند شوهرش با او نزدیكی كرده باشد.


نکته:
1. در ازدواج موقت، رضایت طرفین و خواندن صیغه کافی است و نوشتن و شاهد گرفتن لازم نیست.
2. خود زن و مرد می‌توانند صیغه عقد را بخوانند. ابتدا مدت عقد (از یک ساعت تا چند سال) و میزان مهر (مثلاً از هزار تومان تا ...) را معین کنند و بعد صیغه عقد را بخوانند. 


کدام مراجع اذن پدر را در ازدواج موقت ضروری می دانند؟
آیات عظام امام خمینی(ره)، شبیری زنجانی، تبریزی و نوری همدانی عقیده دارند اذن پدر در ازدواج موقت لازم است. آیة الله سیستانی هم پیرو همین نظر هستند اما در دختری که متصدی امور زندگی خودش باشد اذن پدر را بنا بر احتیاط واجب لازم می‌دانند نه به فتوا.


آیة الله سیستانی در پاسخ به استفتای یکی از مقدانشان که پرسیده بود: «آیا صحیح است که اگر دختری بالغ باشد از نظر فکری و سنی، می تواند بدون اطلاع پدر صیغه پسری شود که بعد ها قصد ازدواج دارند؟» پاسخ داده اند: «صحّت ندارد و اذن پدر لازم است حتی اگر مستقل در شۆون زندگی باشد بنابر احتیاط واجب در این صورت.» اما در پاسخ به سوال دیگری با این مضمون که «اگر دختر و پسر ندانند که اجازه ی پدر دختر برای عقد موقت لازم است و بعد از جاری شدن عقد متوجه آن موضوع بشوند عقد آنها چه حکمی دارد؟» گفته اند عقد باطل است.


سوال: حکم ازدواج موقت با دختر باکره چیست؟
اکثر مراجع فعلی، عقد نکاح (موقت یا دائم) با دختر باکره را مشروط به اجازه پدر و در صورت فقدان پدر، جد پدری می‏دانند، ولی اگر باکره نباشد و یا پدر و جد پدری نداشته باشد، نیازی به اجازه نیست.


اکثر مراجع عظام در این خصوص می فرمایند: دخترى که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنى مصلحت خود را تشخیص مى‏ دهد، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد باید از پدر یا جدّ پدرى خود اجازه بگیرد. و اگر پدر و جدّ پدرى غایب باشند، به طورى که نشود از آنان اذن گرفت و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد لازم نیست از پدر و جدّ پدرى اجازه بگیرد و نیز اگر دختر باکره نباشد در صورتى که بکارتش بوسیله شوهر کردن از بین رفته باشد، اجازه پدر و جد لازم نیست. ولى اگر بواسطه وطى به شُبهه یا زنا از بین‏ رفته باشد، احتیاط مستحبّ آن است که اجازه بگیرند[1].


در این باره آیات عظام خامنه ای، فاضل لنکرانی، صافی، مکارم، وحید، تبریزی می فرمایند: بنابر احتیاط واجب، باید از پدر یا جد پدریِ خود اجازه بگیرد.[2]
حضرت آیة الله العظمی بهجت ره می فرماید: بنابر احتیاط تکلیفا اجازه شرط است.[3] (یعنی هر چند عقد بدون اجازه پدر باطل نیست، اما گناه و معصیت است).


لازم به ذکر است که رشیده به دختری اطلاق می گردد که مصلحت خود را تشخیص می دهد و به دور از فشار هیجانات و تحریکات شهوانی تصمیم می گیرد و به آینده خود و خانواده و حیثیت خانوادگی توجه دارد. اما دختری که از بلوغ عقلی برخوردار نیست و نمی تواند راجع به آینده تصمیم بگیرد و خیر و صلاح خود و خانواده اش را نمی داند، هر چند سنّش زیاد باشد، رشیده نخواهد بود و بدون اذن پدر یا جد پدری نمی تواند ازدواج کند.


گفتنی است اکثر فقها در این مسئله اتفاق نظر دارند در مواردی که پدر و جدّ پدری غایب باشند به طوری که نشود از آنان اجازه گرفت و دختر نیاز مبرم به ازدواج داشته باشد، یا همسر مناسبى براى دختر پیدا شده که شرعاً و عرفاً هم کفو اوست و پدر و جد پدرى، بدون جهت مانع مى‏ شوند و سخت گیرى مى‏ کنند،[4] لازم نیست از پدر و جد پدری اجازه بگیرد.[5]

 

----------------------------------------
پی نوشتها:
[1] . حضرات آیات امام خمینی، سیستانی و نوری همدانی؛ توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج‏2، صص: 459-458؛ نظر آیت الله نوری همدانی از سایت معظم له (قسمت توضیح المسائل) گرفته شده است.
[2] همان.
[3] همان.
[4] فاضل، نورى، بهجت، سیستانى، مکارم. نک: همان.
[5] همان، مسئله 2377.
منبع : tebyan.net


ویدیو مرتبط :
بازهم متعه و عقد موقت و جناب عمر- صیغه موقت-

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

صیغه موقت چیست؟



 

صیغه موقت چیست,صیغه موقت,ازدواج موقت,ازدواج موقت در اسلام,عقدموقت,الفاظ در ازدواج‌ یا صیغه موقت‌

صیغه موقت

 

صیغه موقت چیست؟

صیغه موقت به معنای (ازدواج موقت ) است.صیغه موقت به این معنی است که زن و مردی که با هم ازدواج موقت می کنند، فقط تا زمانی که مدت عقد تمام نشده ، با هم زن و شوهرند . بعد از تمام شدن مدت دیگر زن و شوهر نیستند ،مثلا اگر برای مدت ده روز ازدواج کرده باشند، بعد از ده روز دیگر نسبت به هم محرم نیستند. در ازدواج موقت یا همان صیغه موقت رضایت زن و مرد و خوانده شدن عقد و مشخص کردن مهریه و مدت لازم است.اگر دختر باکره باشد، به نظر بیش تر مراجع معظم تقلید باید از پدرش رضایت بگیرد.

 

شاید اینها سوالات بسیاری از شما عزیزان باشد آیا عقد یا صیغه موقت باید دارای شرایط خاص باشد ؟

آیا نیاز به عاقد دارد؟

آیا باید با الفاظ خاصی خوانده شود ؟

آیا در صیغه موقت حتما باید مدت در آن قید شود یا خیر؟

از این جهت بر آن شدیم تا مطالبی  در این رابطه برایتان بیان کنیم.

 

طبق ماده 1062قانون‌ مدنی‌: “نكاح‌ واقع‌ می‌شود به‌ ایجاب‌ و قبول‌ به‌ الفاظی‌ كه‌ صریحا دلالت‌ بر قصد ازدواج‌ نماید.”

ازدواج‌ موقت‌ (صیغه موقت) كه‌ رابطه‌ زوجیت‌ بین‌ زن‌ و مرد در مدت‌ معین‌ است‌ به‌ وسیله‌ عقد محقق‌ می‌گردد و چون‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ یكی‌ از عقود است‌ باید علاوه‌ بر شرایط عمومی‌ برای‌ صحت‌ عقد، دارای‌ شرایط مخصوص‌ به‌ خود نیزباشد.

 

قصد انشاء در ازدواج‌ موقت‌:

قصد و رضای‌ زوجین‌ در صیغه موقت از شرایط صحت‌ عقد است‌. لذا مرد یا زن‌ یا وكیل‌ آن‌ها كه‌ صیغه‌ عقد موقت‌ را می‌خواند باید قصد انشاء داشته‌ باشد یعنی‌ اگر خود مرد و زن‌ صیغه‌ را می‌خوانند، زن‌ به‌ گفتن‌ “زوجتك‌نفسی‌” قصدش‌ این‌ باشد كه‌ خود را زن‌ او قرار دهد و مرد به‌ گفتن‌ “قبلت‌ التزویج‌” زن‌ بودن‌ او را برای‌ خود قبول‌ نماید و اگر وكیل‌ مرد و زن‌ صیغه‌ را می‌خواند، به‌ گفتن‌ “زوجت‌ و قبلت‌” قصدش‌ این‌ باشد كه‌ مرد و زنی‌ را كه‌ او را وكیل‌كرده‌ است‌، زن‌ و شوهر شوند.

بنابراین‌ اگر زن‌ و مرد راضی‌ به‌ عقد صیغه موقت نباشند یا اینكه‌ یكی‌ از طرفین‌، مورد اجبار و اكراه‌ قرار گرفته‌ باشد و یا آنكه‌ بدون‌ قصد انشاء، مثلا به‌ لحاظ شوخی‌ صیغه‌ را جاری‌ نماید، این‌ شرط كه‌ از صحت‌ ازدواج‌ موقت‌است‌ رعایت‌ نشده‌ و باطل‌ می‌باشد.

در نتیجه‌ اگر زن‌ یا مردی‌ را اجبار به‌ ازدواج‌ موقت‌ با دیگری‌ نمایند كه‌ شخص‌ مكره‌ بدون‌ اراده‌، مجبور به‌ پذیرش‌ ازدواج‌ است‌ این‌ ازدواج‌ یا صیغه موقت صحیح‌ نمی‌باشد.

 

الفاظ در ازدواج‌ یا صیغه موقت‌:

در ازدواج‌ یا صیغه موقت تنها اراده‌ و رضایت‌ زن‌ و مرد برای‌ تحقق‌ عقد كافی‌ نیست‌ بلكه‌ باید از الفاظی‌ استفاده‌ كرد كه‌ قصد طرفین‌ را مبنی‌ بر ازدواج‌ یا صیغه موقت برساند. بنابراین‌ معاطات‌ در عقد ازدواج‌ موقت‌ پذیرفته‌ نشده‌ است‌.

در اینكه‌ خواندن‌ صیغه‌ ازدواج‌ موقت‌ با چه‌ زبان‌ و الفاظی‌ باشد كافی‌ است‌ كه‌ لفظ فارسی‌ باشد و لفظ عربی‌ ضرورت‌ ندارد و صیغه‌ خاص‌ نیز ضرورت‌ ندارد، بلكه‌ همین‌ مقدار كه‌ الفاظ، قصد ازدواج‌ موقت‌ را برساند كافی‌است.

 

ایجاب‌ و قبول‌:

ایجاب‌ عبارت‌ است‌ از اعلام‌ قصد ازدواج‌ “موقت” گوینده‌ با مخاطب‌ خود. قبول‌ عبارت‌ از اعلام‌ پذیرش‌ آن‌ امر است‌. ایجاب‌ عموما از طرف‌ زن‌ و قبول‌ از طرف‌ مرد می‌باشد.

توالی‌ ایجاب‌ و قبول‌:

برای‌ اینكه‌ اراده‌ هر دو طرف‌ در نظر عرف‌ مربوط به‌ هم‌ باشد و فاصله‌ بین‌ ایجاب‌ و قبول‌ امكان‌ توافق‌ واقعی‌ زوجین‌ را بر هم‌ نزند، در ماده‌ 1065 قانون‌ مدنی‌ تصریح‌ شده‌ است‌ كه‌:

“توالی‌ عرفی‌ ایجاب‌ و قبول‌ شرط صحت‌ عقد است‌.”

یعنی‌ قبول‌ باید در زمانی‌ گفته‌ شود كه‌ عرف‌ آن‌ را متوالی‌ و مربوط به‌ ایجاب‌ بداند.

 

ایجاب‌ و قبول‌ توسط ولی‌ در ازدواج‌ موقت‌:

ماده‌ 1063 قانون‌ مدنی‌: “ایجاب‌ و قبول‌ ممكن‌ است‌ از طرف‌ خود مرد و زن‌ صادر شود و یا از طرف‌ اشخاصی‌ كه‌ قانونا حق‌ عقد دارند.”

با توجه‌ به‌ ماده‌ 1071 قانون‌ مدنی‌، به‌ نظر می‌رسد منظور از “اشخاصی‌ كه‌ قانونا حق‌ عقد دارند” موردی‌ است‌ كه‌ ازدواج‌ یا صیغه موقت توسط ولی‌ انجام‌ می‌گیرد و این‌ ماده‌ نمی‌خواهد مورد وكالت‌ را بیان‌ دارد.“تعیین‌ زن‌ و شوهر به‌ نحوی‌ كه‌ برای‌ هیچ‌ یك‌ از طرفین‌ در شخص‌ طرف‌ دیگر شبهه‌ نباشد شرط صحت‌ نكاح‌ است‌.”

 

صیغه موقت چیست,صیغه موقت,ازدواج موقت,ازدواج موقت در اسلام,عقدموقت,الفاظ در ازدواج‌ یا صیغه موقت‌

صیغه موقت

 

شرایط عاقد در ازدواج یا صیغه موقت:

ماده‌ 1064 قانون‌ مدنی‌: “عاقد باید عاقل‌ و بالغ‌ و قاصد باشد.”

عاقد به‌ كسی‌ گفته‌ می‌شود كه‌ صیغه‌ عقد ازدواج‌ را جاری‌ می‌سازد و كسی‌ كه‌ صیغه‌ را جاری‌ می‌سازد باید دارای‌ سه‌ ویژگی‌ باشد:

قسمت‌ الف‌ ـ عاقل‌ باشد: كسی‌ كه‌ صیغه‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ را جاری‌ می‌سازد باید عاقل‌ باشد، پس‌ اگر شخص‌ دیوانه‌، صیغه‌ عقد را جاری‌ سازد عقد باطل‌ است‌.

 

قسمت‌ ب‌ ـ بالغ‌ باشد: كسی‌ كه‌ صیغه‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ را می‌خواند باید بالغ‌ باشد. به‌ استناد تبصره‌ 1 ماده‌ 1210 قانون‌ مدنی‌ سن‌ بلوغ‌ در پسر پانزده‌ سال‌ تمام‌ قمری‌ و در دختر نه‌ سال‌ تمام‌ قمری‌ است‌. بنابراین‌ چنانچه‌ طفل‌صغیری‌ صیغه‌ را جاری‌ سازد عقد باطل‌ است‌.

 

قسمت‌ ج‌ ـ قاصد باشد: یعنی‌ قصدش‌ از جاری‌ كردن‌ صیغه‌ ازدواج‌ موقت‌ این‌ باشد كه‌ در مدت‌ معین‌، پیمان‌ زناشویی‌ را منعقد می‌نماید. بنابراین‌ اگر شخصی‌ از روی‌ مزاح‌ و یا در حال‌ مستی‌، صیغه‌ عقد را جاری‌ سازد این‌ عقدباطل‌ است‌.

در نتیجه‌ كسی‌ كه‌ صیغه‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ را جاری‌ می‌نماید، چه‌ برای‌ خودش‌ چه‌ به‌ وكالت‌ از طرف‌ زوجین‌ یا از طرف‌ یكی‌ از زوجین‌ یا ولی‌ یكی‌ از زوجین‌، باید دارای‌ شرایط مذكور در ماده‌ 1064 باشد. لذا اگر دختر وپسری‌ كه‌ نابالغ‌ هستند یا عاقل‌ نیستند و یا قصد نداشته‌ باشند، صیغه‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ را جاری‌ نمایند، این‌ عقد باطل‌ است‌.

 

تعیین‌ زن‌ و شوهر در ازدواج‌ موقت‌:

ماده‌ 1067 قانون‌ مدنی‌: “تعیین‌ زن‌ و شوهر به‌ نحوی‌ كه‌ برای‌ هیچ‌ یك‌ از طرفین‌ در شخص‌ طرف‌ دیگر شبهه‌ نباشد شرط صحت‌ نكاح‌ است‌.”

یكی‌ از شرایط صحت‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ تعیین‌ مرد و زن‌ است‌ به‌ نحوی‌ كه‌ موجب‌ اشتباه‌ نشده‌ و كاملا معین‌ باشد. لذا چنانچه‌ وكیل‌ مرد و زن‌ و یا ولی‌ آن‌ها می‌خواهد صیغه‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ را جاری‌ نماید، باید زن‌ و شوهررا در عقد، معین‌ نماید و این‌ ممكن‌ است‌ با بردن‌ اسم‌ آن‌ها و یا با اشاره‌ به‌ آن‌ها صورت‌ پذیرد به‌ طوری‌ كه‌ برای‌ طرف‌ دیگر در عقد جای‌ هیچگونه‌ شك‌ و شبهه‌ای‌ باقی‌ نماند.

بنابراین‌ چنانچه‌ مردی‌ دارای‌ چند دختر باشد و به‌ مرد بگوید یكی‌ از دخترانم‌ را به‌ عقد تو درآوردم‌ به‌ لحاظ آنكه‌ معین‌ نیست‌ كدام‌ دختر را به‌ عقد مرد درمی‌آورد، این‌ عقد باطل‌ و بلااثر است‌.

تعلیق‌ در ازدواج‌ موقت‌:

ماده‌ 1068 قانون‌ مدنی‌: “تعلیق‌ در عقد، موجب‌ بطلان‌ است‌.”

تعلیق‌ در لغت‌ به‌ معنی‌ بلاتكلیف‌ نهادن‌ یك‌ كار است‌ به‌ طوری‌ كه‌ نفیا و اثباتا تصمیمی‌ راجع‌ به‌ آن‌ نگرفته‌ باشد.مانند اینكه‌ مرد به‌ زن‌ بگوید تو را به‌ زوجیت‌ خود برگزیدم‌ اگر از سفربرگشتم‌ یا اینكه‌ زن‌ به‌ مرد بگوید خود را به‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ تو درآوردم‌ اگر فردا هوا آفتابی‌ باشد و ابر نباشد. در مثال‌های‌ فوق‌ چون‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ معلق‌ به‌ شرطی‌ است‌ كه‌ مجهول‌ است‌ لذا صیغه موقت‌ باطل‌ است‌.

ماده‌ 1075 قانون‌ مدنی‌:‌“نكاح‌ وقتی‌ منقطع‌ است‌ كه‌ برای‌ مدت‌ معینی‌ واقع‌‌شده‌باشد.”

 

نحوه‌ خواندن‌ صیغه‌ ازدواج‌ موقت‌:

‌ اول‌ ـ اگر زن‌ و مرد خودشان‌ صیغه‌ را بخوانند: اگر خود زن‌ و مرد بخواهند صیغه‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ را بخوانند، بعد از آنكه‌ مدت‌ و مهر را معین‌ كردند چنانچه‌ زن‌ بگوید:

“زوجتك‌ نفسی‌ فی‌ المدته‌ المعلومه‌ علی‌ المهر المعلوم‌” )یعنی‌ ـ من‌ خودم‌ را به‌ همسری‌ تو در مدت‌ معین‌ و با مهر معین‌ درآوردم‌ (بعد بدون‌ فاصله‌ مرد بگوید: “قبلت‌”(قبول‌ كردم‌)صحیح‌ است‌.

‌ دوم‌ ـ اگر دیگری‌ را وكیل‌ كنند: اگر زن‌ و مرد، شخص‌ دیگری‌ را وكیل‌ كنند كه‌ صیغه‌ ایجاب‌ و قبول‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ را جاری‌ نماید، در این‌ صورت‌ اول‌ وكیل‌ زن‌ به‌ وكیل‌ مرد بگوید: “متعت‌ موكلتی‌ موكلك‌ فی‌ المدته‌المعلومه‌ علی‌ المهر المعلوم‌” (یعنی‌ موكله‌ خودم‌ را به‌ ازدواج‌ موكل‌ تو در مدت‌ معین‌ با مهر معین‌ درآوردم‌ )پس‌ بدون‌ فاصله‌ وكیل‌ مرد بگوید: “قبلت‌ لموكلی‌ هكذا” (یعنی‌ قبول‌ كردم‌ برای‌ موكل‌ خودم‌ همین‌ طور (صحیح‌ است‌

 

تعیین‌ مدت‌ در صیغه موقت‌:

ماده‌ 1075 قانون‌ مدنی‌:‌“نكاح‌ وقتی‌ منقطع‌ است‌ كه‌ برای‌ مدت‌ معینی‌ واقع‌‌شده‌باشد.”

از مفهوم‌ ماده‌ مذكور به‌ دست‌ می‌آید كه‌ اگر برای‌ صیغه موقت مدت‌ تعیین‌ نشده‌ باشد،عقد ازدواج‌ صحیح‌ است‌ و آن‌ به‌ عقد دائم‌ مبدل‌ می‌شود.

اما گفته‌ شده‌ دسته‌ دیگری‌ از فقهاء عظام‌ عقیده‌ دارند كه‌ در صورت‌ عدم‌ ذكر مدت‌،عقد ازدواج‌ موقت‌ باطل‌ است‌ و مبدل‌ به‌ ازدواج‌ دائم‌ نمی‌شود زیرا در ازدواج‌ موقت‌ (صیغه موقت) تعیین‌ مدت‌ شرط است‌ پس‌ چنانچه‌ عقد فاقد این‌ شرط باشد باطل‌ است.

اگر چه‌ قانون‌ مدنی‌ در ماده‌ 1075 قول‌ مشهور فقهاء عظام‌ را پذیرفته‌ است‌ اما به‌ نظر می‌رسد قولی‌ كه‌ نظر به‌ بطلان‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ در صورت‌ عدم‌ تعیین‌ مدت‌ دارد، صحیح‌ تر به‌ نظر می‌رسد.خصوصا اینكه‌ زن‌ و مرد اراده‌ خود را برای‌ صیغه موقت با آثار آن‌ در نظر داشته‌اند و حال‌ آنكه‌ در صورت‌ عدم‌ تعیین‌ مدت‌ و مبدل‌ شدن‌ ازدواج‌ موقت‌ به‌ ازدواج‌ دائم‌، موجب‌ ضرر به‌ زن‌ و مرد، خصوصا مرد می‌شود ماننداینكه‌ مجبور به‌ پرداخت‌ نفقه‌ می‌شود و نیز زن‌ از مرد و بالعكس‌ از همدیگر ارث‌ ببرند و منظور آن‌ها این‌ نبوده‌ است‌.

ماده‌ 1076 قانون‌ مدنی‌: “مدت‌ نكاح‌ منقطع‌ باید كاملا معین‌ شود.”

یعنی‌ باید مدت‌ طوری‌ باشد كه‌ هیچگونه‌ ابهامی‌ نداشته‌ باشد و آغاز زمان‌ و آخر زمان‌ ازدواج‌ موقت‌ كاملا معین‌ باشد حتی‌ اگر مدت‌ كم‌ باشد مانند یك‌ روز یا یك‌ ساعت‌ و یا مدت‌ ازدواج‌ موقت‌ طولانی‌ باشد مانند سی‌ و چهل‌سال‌.

چنانچه‌ در ازدواج‌ موقت‌ (صیغه موقت)، مدت‌ ذكر شود اما اول‌ و آخر آن‌ معین‌ نشود مانند اینكه‌ مردی‌ زنی‌ را به‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ خود دربیاورد به‌ مدت‌ یك‌ سال‌ اما معلوم‌ نكند كه‌ آغاز یك‌ سال‌ از چه‌ وقت‌ است‌، بیان‌ شده‌ كه‌ ابتداء آن‌ اززمان‌ عقد محسوب‌ می‌گردد، زیرا اطلاق‌ عقد اقتضاء دارد كه‌ مدت‌ بلافاصله‌ شروع‌ شود.

اما برخی‌ دیگر از حقوق‌دانان‌ اظهار می‌دارند “آغاز مدت‌ ازدواج‌ موقت‌، باید پیوسته‌ به‌ زمان‌ انعقاد عقد باشد و نباید جدای‌ از آن‌ باشد و به‌ نظر می‌رسد نظر اخیر صحیح‌ تر باشد.

 

***صیغه موقت***

منابع: قانون مدنی

کتاب روابط زوجین در ازدواج موقت

رساله امام خمینی

ندا سادات پاک نهاد/ وکیل پایه یک دادگستری

گروه جامعه و ارتباطات

تبیان