سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
مزایای کار با کسی که روی اعصاب شماست!
کار کردن با دوست مورد علاقه خود را فراموش کنید. کار کردن با فردی که حسابی روی اعصابتان است بسیار بهتر به شما کمک می کنند تا به رویاهای خود دست بیابید.
وقتی به فکر راه اندازی کار جدیدی هستید، بدون شک دوست دارید در کنار بهترین دوست، همسر یا خواهر و برادرتان کار کنید. همکاری با این افراد بسیار لذت بخش است. شماها به یکدیگر کمک می کنید تا تصمیم های درستی بگیرید و در مسیر موفقیت حرکت کنید. این نوع کار کردن بسیار عالی و دوست داشتنی است.
اما شاید همیشه هم اینگونه نباشد. شاید مجبور باشید با کسی کار کنید که اعصاب شما را خورد می کند و به هیچ عنوان به او علاقه ندارید.
حتما می پرسید چرا باید چنین کاری را انجام دهید؟ زیرا این افراد سعی می کنند با احترام با یکدیگر برخورد کنند. و نکته هم همین جاست. وقتی به فردی که دوستش ندارید فقط به واسطه شغل و موفقیت در کار مشترک احترام می گذارید، این یک موفقیت و مزیت است. دلایل آن را نیز در ادامه توضیح داده ایم.
1. شما چیزهای متفاوتی دوست دارید، بنابراین نگاه های متفاوتی دارید
وقتی علاقه مندی های کاری و دیگر علاقه مندی های شما با فرد دیگری یکسان باشد، هر دو شما روی موضوع های مشابه تمرکز می کنید. هر دو نگاه یکسانی به مشکلات و مسایل پیش رو دارید. با اینکه این مساله بسیار خوشایند است و منجر به رابطه ای صمیمی تر و گرم تر می شود اما می تواند شما را از دستیابی به موفقیت های مهم تر و بزرگ تر دور کند.
شریک یا همکاری که دیدگاه متفاوتی با شما دارد، مسایل را به گونه ای می بیند که شما نمی بینید. شاید او در مسایلی که شما در آن ضعف دارید بهتر باشد و برعکس آن نیز صادق است، شما در مسایلی بسیار قوی تر از او هستید. همین تفاوت ها باعث می شوند تا همه چیز بهتر پیش برود زیرا شما دو نفر مکمل هم هستید.
2. وسوسه نمی شوید تا رابطه غیر کاری با او داشته باشید
وقتی از کسی خوشتان نمی آید، مسلما کار خود را متوقف نمی کنید تا با او برای آخر هفته برنامه ریزی کنید. همه رابطه شما فقط مربوط به کار و مسایل کاری خواهد بود.
3. پایان دادن به رابطه بسیار راحت تر است
شاید شما هم افرادی را بشناسید که دوست دارند از شغل خود در کنار دیگر اعضای خانواده یا دوستان صمیمی کناره گیری کنند اما می ترسند مبادا این تصمیم منجر به آسیب دیدن رابطه آنها شود. یا مثلا، فردی یکی از بهترین دوستان خود را استخدام کرده اما از او راضی نیست و می خواهد او را اخراج کند اما به دلیل رابطه دوستی که میانشان برقرار است این کار را نمی کند.
اگر رابطه شما با فردی فقط به واسطه شغلتان است، اگر این همکاری نتیجه خوبی نداشت می توانید بدون هیچ مشکل و تعارفی به آن خاتمه دهید. اگر شریک شما که چندان هم دل خوشی از او ندارید تصمیم به جدا شدن بگیرد، شما به او می گویید «کار خوبی می کنی! موفق باشی.» و هیچ مساله ناراحت کننده ای هم به وجود نمی آید.
4. افراد باهوش بهتر از بله قربان گوها هستند
شما در شغل خود به افراد باهوش نیاز دارید. افرادی که ایده های خوبی در سر دارند نه افرادی که شما دوست دارید در کنار آنها وقت بگذرانید و با یکدیگر ناهار بخورید. کسی که با شما مخالفت می کند باعث می شود تا بهتر و درست تر فکر کنید. کسی که در کار «اما» می آورد می تواند نگاه جدیدی در مورد مسایل به شما ببخشد که شاید هرگز به آن فکر نمی کنید.
5. احترام حرف اول را می زند
اگر از دست کسی که با او کار می کنید آزرده خاطر شوید، این رابطه چندان دوام ندارد. شما باید به یکدیگر احترام بگذارید. باید برای ایده های یکدیگر ارزش قائل باشید. شما باید به حرف های یکدیگر گوش کنید اما لازم نیست حتما با هم دوست باشید یا به هم علاقه داشته باشید.
دفعه بعدی که خواستید کسی را استخدام کنیدیا خواستید با کسی شریک شوید، به دنبال فردی باشید که نگاه متفاوت و ایده های بزرگی در سر دارد. در حقیقت، شما باید به دنبال فردی باشید اعصاب شما را به هم می ریزد. اگر هر دو نفر شما موفق و هوشمند باشید، کارها در بهترین حالت خود پیش خواهند رفت.
منبع:برترین ها
ویدیو مرتبط :
مزایای برنامه تلفن همراه کسب و کار
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
وقتی بچه روی اعصاب میرود چه کار کنیم؟
گاهی پیش میآید که به دلایل مختلف از دست کودک عصبانی میشوید و نمیتوانید رفتارهای آزاردهنده او را تحمل کنید. اینجاست که احتمال دارد از کوره در بروید و ..
وقتی کودک هر چیزی که میبیند، میخواهد
یکی از مشکلاتی است که بسیاری از پدر و مادرها از آن شکایت دارند. برای رفع مشکل چند راهکار وجود دارد:
- از قبل به فرزندتان بگویید که قرار است برای خرید چه چیزهایی به بازار بروید. مثلا بگویید: «امروز برای خرید کفش به فروشگاه میرویم و این تنها چیزی است که قصد داریم بخریم.» وقتی کودک نسبت به خرید اسباب بازی اصرار دارد، بگویید: «این اسباببازی خیلی قشنگ است اما همانطور که گفتم امروز آمدهایم که کفش بخریم نه اسباب بازی.»
- فهرستی از خواستههای کودک تهیه کنید. وقتی به شما میگوید من این را میخواهم فهرست را از کیف بیرون بیاورید و اسباببازی مورد علاقهاش را انتهای آن اضافه کنید. بعد بگویید که یادتان میماند ماه آینده برای تولدش یا مناسبت دیگر این اسباببازی را برایش بخرید.
- هرگز نگویید در این حد پول نداریم. حرفی بزنید که به مدیریت پول ربط داشته باشد. مثلا بگویید: این لباس خیلی زیباست اما ما نمیخواهیم بابت خرید یک لباس 100هزار تومان پول بدهیم. لباسهای بهتری هم با قیمت مناسبتر پیدا میشوند.»
وقتی کودک زیاد بحث میکند
بعضی از کودکان با بحثهای بیش از حد روی اعصاب پدر و مادر راه میروند و حرفهای والدین را به سادگی نمیپذیرند. یادتان باشد در چنین شرایطی این موارد را درنظر داشته باشید:
- نظرات بحث برانگیز کودک را بشنوید و بعد ساکت بمانید. در صورت لزوم از او دور شوید. بگذارید فرزند شما عادت کند که «حرف آخر» را شما میزنید.
- بعضی بچهها از بحث کردن درمورد موضوع خاصی لذت میبرند. اگر فرزندتان این عادت را دارد، لازم است قوانینی تعریف کنید. مثلا بگویید هنگامی که دیگری مشغول صحبت است، او باید ساکت بماند و گوش دهد. بالا بردن صدا هم مجاز نیست. علاوه بر این در مواردی کودک باید بداند که در مورد همه موضوعات نمیتواند بحث کند و والدین او تصمیمگیرنده هستند. درچنین مواقعی بگویید: «در مورد این مساله بحث و گفتوگو مجاز نیست!»
- به جای دستور دادن به فرزندتان او را بر سر دوراهی قرار دهید؛ جایی که مجبور به انتخاب شود. اگر همواره به جای او تصمیم بگیرید و انتخاب کنید، فرصت یادگیری بعضی از مهارتها را از او میگیرید. بهطور مثال وقتی بر سر انجام ندادن تکالیف با شما بحث میکند، به جای اینکه بگویید: «همین حالا برو و تکالیفت را انجام بده» این جمله را به کار ببرید: «اول چه کاری دوست داری انجام بدهی، ظرفها را بشویی یا تکالیفت را انجام دهی؟» اگر کودک با گستاخی به شما گفت: «هیچکدام» خودتان را نبازید و پاسخ دهید: «این جزء انتخابهای تو نیست. فقط میتوانی یکی از آن دو مورد را انتخاب کنی.»
وقتی در خانه بیادب است
دستهای از کودکان کم سن و سال در خانه رفتارهای بدی دارند و به سایر فرزندان خانه القاب نامناسبی نسبت میدهند یا رفتارهای ناشایستی دارند. در این صورت شاید به این فکر کنید که چطور باید این کودک را کنترل کنید تا حرفهای نامناسبی به زبان نیاورد. در این مواقع این روشها را دنبال کنید:
- به رفتارهای زشت و مسخره کودک نخندید و مراقب باشید کسی این کار را انجام ندهد. خندیدن کودک را تشویق میکند تا این رفتار را منبع شوخی و سرگرمی بداند.
- به جای تنبیه و فریاد، آموزش دهید. او را سرزنش نکنید. از او بخواهید به دلیل رفتار نامناسب عذرخواهی کند. بهطور مثال بگویید: «پرخاشگری کار خوبی نیست و اگر چنین کاری انجام دادی، باید بگویی ببخشید.»
- در صورتیکه کودک تلاش میکند شما را عصبانی کند، بهترین توصیه این است که بیتفاوت باشید و به او توجهی نکنید سپس در فرصتی مناسب درباره این موضوع با کودکتان حرف بزنید.
- به چشمانش نگاه کنید، سپس به او بگویید: «هر وقت رفتارت خوب باشه، مامان خوشحال میشه.» وقتی هم که کار خوبی انجام داد، او را تحسین کنید.
- الگوی رفتاری خوبی باشید. زمانی که نمیتوانید با همسرتان بالغانه صحبت کنید انتظار نداشته باشید که کودک هم با ادب باشد.
وقتی تکالیفش را انجام نمیدهد
برای بعضی از کودکان انجام تکالیف اولویت پنجم یا ششم است و به این کار بیتوجه هستند. اگر حق انتخاب داشته باشند شاید اصلا یک خط هم مشق ننویسند. در این شرایط چه کار کنید؟
- با معلم فرزندتان حرف بزنید و از او بخواهید تکالیف هر روز را برای شما بنویسد تا بدانید که حجم تکالیف روزانه چقدر است.
- کنار فرزندتان پشت میز بنشینید. نزدیک او باشید و اشکالاتش را برطرف کنید. در عین حال به کار خودتان برسید اما از او بخواهید نزدیک شما باشد. حضور شما فرزندتان را تشویق میکند تا تکالیفش را کامل کند.
- اگر میبینید که در طول هفته در انجام تکالیف کوتاهی کرده، به او بگویید که روز جمعه قبل از بازی و تفریح باید این کمبودها را جبران کند.
وقتی سؤالات جنسی میپرسد
گاهی اوقات کودک با پرسیدن سؤالات جنسی والدینش را با نگرانیهایی روبهرو میکند. بهطور کلی کودک به دو دلیل ممکن است سؤالات جنسی و شبه جنسی بپرسد:
1-زمانی که یکی از اطرافیان یا همسالان درباره موضوعات مربوطه صحبت میکنند و کودک متوجه نمیشود و برایش تولید سؤال بهوجود میآید.
2-وقتی کودک وارد مرحلهای شده که کنجکاویهایی در خصوص جنسیت خودش و تفاوتش با جنس مخالف شکل گرفته است. این زمان بهطور معمول از پایان چهار سالگی شروع میشود.
در 5 تا 6 سالگی کودک در مرحله پرسشگری قرار میگیرد و به یک پرسشگر تمامعیار تبدیل میشود. گاهی این پرسشها آزار و خستگی والدین را به همراه دارد. پیشنهاد میشود در چنین شرایطی کودک را به سؤال نپرسیدن تشویق نکنیم چون ذهن کودک وارد مرحلهای شده که موضوعات مختلف را جست و جو میکند تا به پاسخ برسد. اگر تحمل این سؤالات را ندارید به روش مناسب به کودک پاسخ دهید. بهطور مثال به کودک بگویید: «مامان الان خسته است و در شرایطی نیست که به سؤال تو جواب دهد چون این سؤال به فکر کردن نیاز دارد.»
حتی اگر حوصله پاسخ دادن به سؤالهای فراوان او را ندارید، نسبت به سؤالات علاقه نشان دهید. برای مثال آنها را در حضور کودک روی کاغذ یادداشت کنید و به او بگویید که سر فرصت به آنها جواب میدهید. ترجیحا زمانی را مشخص و به او اعلام کنید. در این شرایط کودک احساس میکند سؤال او مهم بوده و والدینش برای پاسخ به سؤالاتش وقت میگذارند. اگر از شنیدن سؤالی حسابی متعجب شدهاید و میبینید که پاسخ به این سؤال در توان ذهنی شما نیست، برای خودتان وقت بخرید تا به کمک مشاور جواب مناسبی را برای سؤالش پیدا کنید.
در مجموع نباید نسبت به سؤالات کودک موضع منفی اتخاذ کنیم. کنجکاوی کودک نشانه خوبی است اما اوضاع زمانی بغرنج میشود که بچه ترجیح دهد سؤالاتش را از پدر و مادر نپرسد و آنها را در جای دیگری مطرح کند که ناآگاهی و رفتار نادرست والدین منجر به بروز چنین حالتی میشود.
این احتمال وجود دارد که کودک به اقتضای سنش همان موقع به شما اصرار کند که به او پاسخ دهید چون بهطور طبیعی به دنبال یافتن پاسخ فوری است. در چنین شرایطی بهتر است به او بگویید که میخواهید درباره سؤالش فکر کنید و بدین ترتیب او را به صبر و حوصله تشویق کنید.
هنگامی که کودک برای اولین بار در مورد موضوعات جنسی سؤالاتی را میپرسد مهم است که با شنیدن این سؤالات نگران نشوید. در چنین شرایطی تلاش کنید که منبع کنجکاوی و سؤال کودک را پیدا کنید و مراقب باشید شروع به بازجویی نکنید. اینکار راه را برای ادامه این مکالمات خواهد بست.
توصیه میشود اگر کودک کمتر از 4 سال دارد، پدر و مادر به او بگویند که این حرف ها خصوصی است و در حضور دیگران درباره آنها صحبت نمیکنیم. به او بگویید: «بدن ما بخشهای خصوصی دارد و قرار نیست همه درباره این موضوعات اطلاع داشته باشند.» حتی اگر کودک سؤالش را در جمع مطرح کرد، بهتر است او را به اتاقی ببرید و به او پاسخ دهید. مهم نیست کودک در آن لحظه موضوع را بپذیرید یا نه، به هر حال بر اساس اصل تکرار بهتر است در موقعیتهای مختلف موضوع را به او یادآوری کنیم تا یادگیری صورت پذیرد.
در کنار این موضوع انتقال ارزشهای مذهبی و خانوادگی هم مهم است و باید به ظرفیتهای سنی و شرایط کودک هم توجه داشته باشید. گاهی برای بچههای کوچک چند جمله کوتاه کافی است اما کودکانی که وارد مرحله پرسشگری شدهاند، به توضیحات کاملتری نیاز دارند.
منبع:مجله زندگی ایده آل
برترین ها