سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

طاعونی به نام افسردگی


اگر شما تجربه سخت افسردگی را گذرانده باشید، دیدن افرادی كه به آن گرفتار شده‌اند و نمی‌توانند از آن رها شوند، برای‌تان از هرچیز آزار دهنده‌تر خواهد بود.





از افسردگی زیاد شنیده‌ایم؛ خیلی از ما در مراحل مختلف زندگی‌مان تجربه‌اش كرده‌ایم و برخی از ما عمیق‌تر و دردناك‌تر به آن دچار شده‌ایم. اگر شما تجربه سخت افسردگی را گذرانده باشید، دیدن افرادی كه به آن گرفتار شده‌اند و نمی‌توانند از آن رها شوند، برای‌تان از هرچیز آزار دهنده‌تر خواهد بود. ممكن است برخی گمان كنند افسردگی اتفاقی موقتی است و آن را با ناراحتی یا بدخلقی اشتباه بگیرند اما برای شمایی كه نسبت به این بیماری آگاه‌ترید، كمك كردن به دوستی كه با آن دست و پنجه نرم می‌كند آسان‌تر خواهد بود. بیرون آوردن یك دوست از افسردگی كار راحتی نیست اما شاید با چند پیشنهاد زیر بتوانید راحت‌تر به این میدان وارد شوید.



    افسردگی را بشناسید

دوست شما افسرده شده یا به دلیل شرایط خاصی كه برایش پیش آمده كمی خسته و ناراحت است؟ پاسخ دادن به این سوال چندان راحت نیست زیرا تشخیص مرز این دو برای فردی كه چیز زیادی از افسردگی نمی‌داند راحت نیست. اگر فكر می‌كنید دوست‌تان افسرده شده، سعی كنید كمی بیشتر در مورد این بیماری مطالعه كنید یا با افرادی كه درموردش آگاهی دارند یا به آن دچار بوده‌اند صحبت كنید. علائم دوست‌تان را بررسی كنید و ببینید كه چقدر احتمال دارد به این بیماری دچار شده باشد. سعی كنید برای این مطالعات از منابع خوب و معتبر و افراد آگاه كمك بگیرید و تمام تلاش‌تان را بكنید كه درگیر سوء تفاهم و تشخیص اشتباه نشوید.





     به حرف‌های اوگوش كنید

ممكن است فكر كنید بزرگ‌ترین كمك شما به دوست‌تان صحبت كردن با او در مورد افسردگی‌اش است؛ اما اشتباه می‌كنید. بیشترین چیزی كه دوست‌تان در این دوره نیاز دارد، كسی است كه از هر دری با او صحبت كند. از بی‌وقفه نصیحت كردن دست بردارید و سعی كنید بدون قضاوت كردن در مورد دوست‌تان به حرف هایش گوش كنید. گاهی برای شنیدن حرف‌هایش پیش قدم شوید اما سعی كنید، با مدام تعقیب كردن و سوال پرسیدن از او نگرانی‌هایش را بیشتر نكنید. از طرف دیگر باید این اطمینان را برایش فراهم كنید كه حرف‌های‌تان تنها در محدوده این اتاق باقی می‌ماند، پس او می‌تواند هر آن‌چه كه در دلش دارد را با شما در میان بگذارد. هر آدمی داستان خودش را دارد و این‌كه بخواهید داستان‌های همه آدم‌ها را بشنوید و مشكلات و شرایط‌شان را به‌طور كامل درك كنید اتفاقی غیرممكن است. تنها كاری كه در این مواقع می‌توانید انجام دهید، این است كه ذهنی باز و روشنفكرانه داشته باشید و سعی كنید خودتان را در شرایط دوست‌تان فرض كنید.



    حقیقت را پنهان نكنید

همان‌طور كه گفتیم ممكن است، آدم‌ها گاهی افسردگی را با ناراحتی یا بدخلقی اشتباه بگیرند. اگر شما متوجه تغییرات جدی و طولانی مدت در دوست‌تان شده‌اید اما فكر می‌كنید كه او خودش از این روند آگاهی ندارد، سعی كنید در این زمینه آگاهش كنید.

 از او بخواهید كه از حرف‌های‌تان نرنجد و با صداقت و آرامش به او بگویید كه به تازگی متوجه تغییرات جدی در رفتارش شده‌اید. دلیلش را بپرسید و به او اطمینان دهید كه برای گذراندن این شرایط هر كمكی كه لازم باشد را در اختیارش می‌گذارید.



    افكارتان را به او غالب نكنید

به دوست‌تان نگویید كه در اشتباه است، زندگی با تمام مشكلاتش زیباست و ارزش رنج كشیدن را دارد. به او نگویید كه زیاد سخت می‌گیرد و واقع گرایانه برخورد نمی‌كند. این جملات شاید از نظر شما منطقی به‌نظر برسد اما برای قطع ارتباط شما و دوست‌تان و ایجاد بی‌اعتمادی در او كافی خواهد بود. همچنین سعی نكنید مثل یك دانا با دوست‌تان برخورد كنید. ممكن است در بعضی موارد اطلاعات‌تان درست یا كامل نباشد و دوست‌تان را بیشتر از این به اشتباه بیندازید.





    به‌علت دلیل افسردگی بگردید

دلیل افسردگی دوست‌تان را پیدا كنید. آیا به تازگی یك شكست عاطفی را تجربه كرده است یا كارش را از دست داده؟ شاید با خانواده‌اش دچار مشكل شده یا وضعیت تحصیلی‌اش با مشكلی جدی روبه‌رو شده باشد. با آرامش و زیركی سعی كنید دلیل این موضوع را بشناسید. بعضی آدم‌ها دیرتر از دیگران درددلشان را مطرح می‌كنند پس لازم است برای فهمیدن این دلیل صبور باشید. شاید هم هیچ كدام از این اتفاقات در زندگی دوست‌تان نیفتاده باشد و او به یك افسردگی جدی‌تر و نیازمند درمان دچار شده باشد. این‌جا وظیفه شماست كه او را راهنمایی كنید و نگذارید كه هنگام روبه‌رو شدن با این حقیقت دچار هراس شود.



    او را به مطب روان‌شناس ببرید

از او بخواهید كه برای رسیدگی به مشكلش با یك متخصص صحبت كند. یك روان‌شناس خوب را پیدا كنید و به او معرفی كنید. حتی اگر لازم است خودتان برایش وقت بگیرید و او را تا مطب همراهی كنید. شاید دوست شما به كمك جدی‌تری نیاز داشته باشد و ابراز همدردی و شنیدن مشكلاتش نتواند او را كاملا آرام كند.





مقاومت داشته باشید

ساختن با یك دوست افسرده و همیشه حاضر بودن برایش آسان نیست. اگر مراقب نباشید افسردگی او به راحتی به شما منتقل می‌شود و بعد از مدتی از هر تلاشی كه برایش كرده‌اید خسته خواهید شد. سعی كنید با آگاهی جلو بروید و مقاوم‌تر از قبل باشید. از طرف دیگر تا جایی برای كمك كردن به دوست‌تان آماده باشید كه به شما آسیب نزند. اگر او دوست دارد نیمه شبی كه خوابش نمی‌برد با یك تماس تلفنی خودش را آرام كند اما شما از این‌كه نیمه شب با زنگ تلفن از خواب بیدار شوید آزرده می‌شوید، این دسترسی را برایش فراهم نكنید و وقتی كه می‌خوابید صدای موبایل‌تان را قطع كنید. به دوست‌تان تاجایی كه در توان‌تان است اطمینان دهید و نگذارید او حساب نامحدودی روی شما باز كند.



اتفاقات را پیش‌بینی كنید

اگر می‌بینید كه دوست‌تان امیدی به زندگی ندارد و مدام به مرگ یا خودكشی فكر می‌كند، آسان از این نشانه‌ها نگذرید. سعی كنید با یكی از اطرافیانش كه او را درك می‌كند و می‌تواند رویش تاثیر بگذارد صحبت كنید. به او در این مورد هشدار دهید اما قبل از این كار از این فرد بخواهید كه واكنش شدیدی به این اتفاق نشان ندهد و اعتماد دوست‌تان به شما را از بین نبرد. قرار نیست تمام درد دل‌های دوست‌تان را به خانواده‌اش منتقل كنید. بگذارید بعضی چیزها رازی میان شما باشد اما اگر در مورد بعضی موضوعات احساس خطر جدی می‌كنید با درنظر گرفتن عواقب این گفت‌وگو آن‌ها را مطرح كنید.


ویدیو مرتبط :
‫چگونه بفهمیم که افسردگی داریم و دلایل افسردگی چیست ؟‬‎

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ورود افسردگی به دنیای کودکان



خیلی‌ها دوران کودکی را شادترین دوران زندگی می‌دانند و هر از گاه آرزو می‌کنند که برگردند به همان دوران شاد و رها و بی‌‌غم و غصه، به همان دوران کودکی. ولی پزشکان می‌گویند در همان دوران شاد و رها و بی‌غم و غصه هم گاهی اوقات، افسردگی سراغ آدم می‌آید. یعنی کودکان هم افسرده می‌شوند؟ این،‌ پرسشی است که با دکتر نسرین امیری، فوق‌تخصص روان‌پزشکی کودک و نوجوان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی، در میان گذاشته‌ایم و ماحصل سوال‌ ما و جواب‌های ایشان، شده است گفتگویی که پیش رو دارید.

 

افسردگی

 

آیا ممکن است بچه‌ها هم افسرده شوند؟


بله، افسردگی در کودکان هم رخ می‌دهد. حتی افسردگی در شیرخواران هم ممکن است رخ ‌دهد. در گذشته می‌گفتند شیرخوار دچار بیمارستان‌زدگی شده است، برای اینکه می‌دیدند بچه‌هایی که بنا به دلایل جسمانی به ناگهان از والدین‌شان جدا می‌شوند و در بخش‌های ویژه مراقبت می‌شوند، به مرور زمان نگاه‌شان فرق می‌کند، میزان خواب، غذا خوردن و گریه کردن‌شان تغییر می‌کند و بعدها که این بچه‌ها پیگیری شدند، متوجه شدند که دچار نوعی افسردگی شده‌اند. افسردگی در بسیاری از موارد با علایم جسمانی و روانی همزمان دیده می‌شود. افسردگی در کودکان یک بیماری جدی محسوب می‌شود و از طرفی در هر سنی ممکن است رخ دهد؛ حتی در دوران نوزادی.

 


افسردگی در کودکان بیشتر دیده می‌شود یا نوجوانان؟


البته افسردگی بیشتر در نوجوانان دیده می‌شود اما به هر حال میزان آن در کودکان هم قابل توجه است. ما آمار خیلی دقیقی در این رابطه نداریم اما آمارهایی که از کشورهای آمریکایی و اروپایی داریم، گواه آن است که پنج درصد کودکان مبتلا به افسردگی می‌شوند و این، آمار بسیار قابل توجهی است که البته در کشورهای در حال توسعه، از جمله کشور خودمان، احتمالا بیشتر هم هست.



چه عواملی در ایجاد این افسردگی موثر است؟


افسردگی می‌تواند یک بیماری ژنتیکی باشد، یعنی اگر افسردگی در خانواده وجود داشته باشد می‌تواند انتقال پیدا کند. به جز عوامل ژنتیکی، تغییرات اجتماعی مانند جنگ، بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله و یک‌سری عوامل روان‌شناختی، مثل بچه‌هایی که فقدان را تجربه کرده باشند، به خصوص فقدان پدر یا مادر و یا عزیزانشان، بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی هستند.

 

تحقیقات نشان داده است که اگر پسربچه‌ها زیر سن ۱۳ سالگی پدر خود را از دست بدهند، برای ابتلا به افسردگی مستعدتر هستند. عامل دیگر، از دست دادن سلامت جسمانی کودک است؛ مثل قطع عضوهایی که در حوادث رانندگی رخ می‌دهد که متاسفانه در کشور ما زیاد هم است.

 

از دیگر عواملی که به بروز افسردگی کمک می‌کنند و برای پیشگیری، باید به آنها توجه کرد. عبارت اند از: جدا شدن از خانواده و حامیان عاطفی، تعویض مدرسه یا مهدکودک و از دست دادن دوستان، مهاجرت یا اسباب‌کشی، تبعیض بین فرزندان، به رخ کشیدن نکات منفی کودک و ابراز نکردن صفات مثبت او، دوری یا مرگ عزیزان، شکایت والدین از ناراحتی‌های جسمانی که کودکان را نگران از دست دادن آنها می‌کند، مطرح کردن مسایل و مشکلات اقتصادی در حضور فرزندان .

 

افسردگی


آیا تنبیه کودکان هم می‌تواند سبب ایجاد افسردگی در آنها شود؟


بله؛ تنبیه و بدرفتاری با کودک به‌عنوان یک عامل محیطی در ایجاد افسردگی در کودکان موثر است ولی توجه کنید که جدیت را نباید با بدرفتاری اشتباه بگیرید. ما توصیه‌هایی داریم در رابطه با بچه‌ها که گاهی جدیت‌هایی را به کار ببریم. جدیت در مورد بچه‌ها کاربرد دقیق دارد و با خشونت متفاوت است.

 


علایم و نشانه‌های بیماری افسردگی در کودکان چه چیزهایی است؟


اندوه، اشک و گریه مداوم، ناامیدی به آینده، از فعالیت‌هایی که در گذشته انجام می‌داده و از آنها لذت می‌برده است لذتی نمی‌برد، بی‌حوصله و کم انرژی می‌شود، از نظر اجتماعی منزوی می‌شود و دوست ندارد در جمع دوستان یا در مهمانی‌ها شرکت کند، اعتماد به نفس او پایین آمده و دایم احساس گناه می‌کند، دایم به دلیل کارهایی که می‌کند عذرخواهی می‌کند و یا خودش را مقصر چیزهایی می‌داند که به او ربطی ندارد.

 

علامت دیگر اینکه به صورت مشخصه حساس شده است، به خصوص اگر طرد شده باشد، تحریک‌پذیر و پرخاشگر شده است و مثل این است که کودک دایم از چیزی شاکی است و در درونش حرصی دارد، به راحتی ارتباط برقرار نمی‌کند و سخت دوست پیدا می‌کند، شکایت‌های مکرر از بیماری جسمی مانند سردرد، شکم درد، پادرد و... بدون علت پزشکی دارد، غیبت‌های مکرر از مدرسه و یا انجام ندادن تکالیف، کاهش تمرکز، صحبت کردن درباره فرار از خانه و یا تلاش در جهت آن، اختلالات عمده در خواب و خوراک و صحبت از خودکشی از دیگر علایم است که در صورت دیدن این علایم باید به یک روان‌پزشک کودک مراجعه کرد زیرا افسردگی یک بیماری جدی است و سریعا باید درمان شود.

 


خانواده چه نقشی در درمان افسردگی کودکان دارد؟


خانواده و فضای روانی آن نقش بسیار مهمی در پیشگیری از افسردگی و درمان این اختلال دارد. البته در صورتی که افسردگی، ناشی از عوامل درونی باشد، درمان آن باید حتما توسط روانپزشک انجام شود اما برای درمان افسردگی‌های ناشی از عوامل محیطی، ساختن فضایی دوستانه و صمیمانه که کودک در آن احساس کند همه دوستش دارند و نیازهایش را به موقع و به جا برآورده می‌کنند، موثر است. والدین باید بدانند که ارتباطات منفی و عاری از عشق و پذیرش آنها می‌تواند موجب افسرده شدن کودکان شود بنابراین وجود محیطی سرشار از عشق و محبت و روابطی سالم و صمیمی برای کودکان ضروری است و نباید آنان را از این نعمت محروم کنیم.

 

باید اجازه بدهیم کودک افسرده صحبت کرده و احساس خود را بیان کند. به احساس او احترام بگذاریم و سعی کنیم با تغییر رفتار خودمان تفسیر کودک از وقایع پیرامونش را عوض کنیم. گاهی نیز لازم است محیط کودک را قدری تغییر دهیم. کودکان، خودشان بهترین منابع اطلاع‌رسانی به بزرگسالان هستند.

 

یعنی می‌توانیم از خود کودک اطلاعاتی در مورد این که چرا غمگین است به دست آوریم. در بسیاری موارد، افسردگی کودک به نوع رابطه او با عزیزانش به خصوص مادر مربوط می شود. گاهی نیز رفتار خشونت‌بار پدر و عدم ابراز عشق و محبت توسط او، به بروز حالات غم‌زدگی و افسردگی در کودک می‌انجامد. در این صورت، آموزش والدین برای این که چگونه با فرزندشان رفتار کنند می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد.