سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
رابطه داشتن، بهترین هدیه زندگی
داشتن روابط خوب با دیگران و حفظ آن مهم ترین کار در زندگی شماست، درست در ابتدای لیست کارهایتان!
شما هم موارد مختلفی در زندگیتان هست که میخواهید به آنها دست پیدا کنید؛ کارهای مختلفی هست که میخواهید انجام دهید؛برای دست یافتن به اهداف خود قبل از هر چیز باید الویتبندی کنید و هر کاری را در زمان خاص خودش انجام دهید.
اهمیت حفظ روابط
من به تجربه دریافتهام که اولویت اول من باید روابطم باشند. باور دارم که اولویت شما نیز چنین است، هیچ چیز دیگری نیست که از روابط مهمتر باشد. به این دلایل:
1- روابط هدف نهایی مجموع نیاز های شماست
مهمترین چیزی که مردم نیاز دارند چیست؟ نه پول است نه موفقیتهای بزرگ و نه شهرت بین دیگران. مهمترین چیزی که مردم نیاز دارند عشق است. ما همگی نیاز داریم عشق بورزیم و به ما عشق بورزند. متأسفانه، گاهی چنان با مسایل دیگر درگیر میشویم که فراموش میکنیم چقدر زیباست که دوست بداریم و دوست داشته شویم. اجازه ندهید این امر در زندگی شما فراموش شود، دیگران را دوست بدارید و دوست داشته شوید، زندگی را حس کنید، میدانید که چقدر چشیدن طعم عشق فوق العاده است. چگونه میتوان اینکار را انجام داد؟ با ایجاد روابط. این تنها راه است. هیچ راه دیگری برای دوست داشتن و دوست داشته شدن جز ایجاد روابط نیست.
2- بزرگترین لذات شما از روابط نشأت میگیرد
یکی از بخشهای جدایی ناپذیر یک رابطه از خود گذشتگی است. در واقع من باور دارم که هیچ رابطه حقیقی و خالصی نیست که از فداکاری تهی باشد. ممکن است در یک رابطه وقت میگذرانید، توجه میکنید، پول خرج میکنید یا فقط یک لبخند خرج میکنید، اما یک رابطه خالص و واقعی تمام و کمال درباره از خود گذشتگی و فداکاری است. باور داشته باشید یا نه، بزرگترین لذت در از خود گذشتگی است. زندگی وقتی زیباست که ما به فکر دیگران باشیم و نه فقط به خویشتن بیاندیشیم.
3- تنها با داشتن یک رابطه خالص و واقعی است که میتوانید اثر عمیقی روی دیگران داشته باشید
از کدامیک نصیحت شنوی بیشتری دارید؟ کسی که بهدرستی نمیشناسید، یا کسی که عاشقش هستید؟ معلوم است که دومی. ما قدر کسانی که دوست داریم را بیشتر از افراد دیگر میدانیم. حرفهایشان بیشتر در ما اثر دارد، نه فقط در ذهن ما بلکه در قلبمان مینشیند؛ چراکه مؤثرترین راه برای اثر بخشی طولانی مدت روی دیگران ایجاد رابطه با آنهاست. پس با دیگران دوست شده و به آنها اهمیت بدهید. من مطمئنم به شما گوش خواهند داد و به نظرات شما احترام خواهند گذاشت.
4- وجود روابط خالصانه سبب میشود دیگران هنگام مشکلات شما را حمایت کنند
در هنگام مواجهه با مشکلات، به دیگران نیاز داریم تا حمایتمان کنند. هیچ کس به تنهایی نمیتواند خودش مراقب همه چیز باشد، وقتی روزگار تیره و تار گردد و مشکل بزرگی پیش آید، هیچ چیز ارزشمندتر از حمایت افرادی که دوستشان داریم نیست. آنها تشویقمان میکنند که از پس مشکل برآییم، در طول مدت آن مشکل همراهیمان میکنند و نمیگذارند بار سنگین مشکلات را تنهایی به دوش بکشیم. اینگونه است که تحمل سختیها آسانتر میشود.
5- سرانجام، روابط تنها چیزی هستند که اهمیت دارند
انسانها هنگام مرگ به موفقیتها و دست یافتههاشان در طول زندگی نمیاندیشند. اهمیت نمیدهند که ثروتمند بودهاند یا مشهور، همه این چیزها در هنگام مرگ معنی خود را از دست میدهند. تمام چیزی که در آن لحظات میخواهند داشتن عزیزانشان در کنارشان است. گرمای عشق را در اطراف خود در آخرین لحظات میخواهند. هیچ چیز دیگری مهم نیست. درمی یابند که در نهایت روابط تنها مسئله مهم در زندگی است. ما نباید تا آن موقع منتظر بمانیم بلکه بهتر است اکنون این نکته را دریابیم.
منبع:پارسه گرد/برترین ها
ویدیو مرتبط :
هدیه به دوست داران رابطه با آمریکا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
رابطه استرس و موفقیت شما در زندگی
اکنون حدود یک قرن است که از اثر شوک بر موشها آگاه شدهایم. در 1908 دو محقق به نامهای رابرت یرکر و جان دادسون موشهایی را در قفس قرار داده و آنها را در انتخاب بین دو راه مختلف آزاد گذاشتند. هربار که یکی از موشها از راه سیاه عبور میکرد، شوک الکتریکی به او وارد میشد؛ اما راه سفید امن و بیخطر بود.
یرکر و دادسون قدرت شوکها را به درجات متفاوت تنظیم کرده بودند. بر برخی از موشها همیشه شوکهای قوی وارد میشد و بر برخی دیگر شوکهای ضعیف. آنها به این نتیجه رسیدند که موشهایی که سریعتر از همه یاد میگرفتند آنهایی بودند که شدت شوک الکتریکی شان جایی بین این دو در نوسان بود، یعنی شوکهای معتدل. وقتی که انگیزه یادگیری بیش از حد بزرگ بود، اثر معکوس بر جای میگذاشت.
این درباره موشها، اما آیا درباره آدمها و انگیزههای مالی آنها هم وضع چنین است؟ برای پاسخ به این پرسش چهار اقتصاددان به نامهای دن ارایلی، اوری نیزی، جورج لوونشتاین و نینا مازار به مناطق روستایی هندوستان سفر کردهاند. آنها میدانستند که هرچه داوطلبان آزمایش فقیرتر باشند شوکه کردن آنها با پرداختهای مالی آسانتر است.
اگر داوطلبان موفق به غلبه بر برخی چالشهای ذهنی و فیزیکی طراحی شده توسط محققان میشدند، مبالغی به عنوان جایزه دریافت میکردند. این چالشها از پرتاب توپ به یک هدف مشخص، تا اعمالی که به تمرکز بالا نیاز داشتند، متغیر بودند. درست مثل موشهای آزمایشگاهی دادسون و یرکر اینجا هم انگیزش شرکتکنندگان به سه درجه کم، متوسط و زیاد تقسیم شده بود.
شرکتکنندگان میتوانستند مبلغی تا سقف درآمد یک روز، یک هفته یا حتی شش ماه شان را در این آزمایش برنده شوند؛ اما این طور نشد، آنها تحت فشار آزمایش خود را میباختند. آنهایی که برای دریافت مبالغ کم یا متوسط انتخاب میشدند تنها قادر به کسب حدود 35 درصد درآمد اختصاص یافته بودند و کسانی که مبالغ بالاتر برایشان در نظر گرفته شده بود حتی کمتر - فقط حدود 20 درصد جایزه - را به دست میآوردند.
هرچند، لازم نیست که حتما روستاییان هندوستان را شکنجه کنیم تا دریابیم که انسانها تحت فشار خود را میبازند؛ خیلی بهتر است که فوتبالیستهای حرفهای را عذاب دهیم. شکنجهای که این روزها بسیار هم هواخواه دارد ضربات پنالتی است.
در این قبیل ضربات قبل از هر چیز ممکن است همواره فشار مضاعفی بر تیمی که دوم پنالتی میزند، وجود داشته باشد؛ زیرا معمولا اکثر ضربات پنالتی گل میشود و آن وقت تیم دوم با این اضطراب روبهرو است که پیش بودن حریفش را جبران کند.
از سال 1970 تا سال 2003 اینکه چه تیمی اولین ضربه پنالتی را بزند به طور شانسی انتخاب میشد؛ اما از 2003 پرتاب سکه این شانس را به کاپیتانها داده است که انتخاب کنند تیم شان اولین پنالتی زن باشد یا دومی. این تغییر قوانین به دو اقتصاددان به نام ای خوزه آپستوگیا و ایگناسیو هوئرتا این شانس را داد تا اثر استرس را در شرایطی بسیار مخاطره آمیز و جدی بررسی کنند. آنها دریافتند که تا پیش از 2003 تیمی که شانس اول بودن در ضربات پنالتی را بهدست میآورد به احتمال بیش از 60 درصد برنده از زمین مسابقه بیرون میآمد.
این مزیت بزرگی است که حرفهایها به خوبی از آن آگاهند. از زمان تغییر قانون قبلی، اکثر کاپیتانها در پرتاب سکه اولین بودن در ضربات پنالتی را برگزیدهاند. با این حال استثنائاتی هم وجود دارد. ایتالیا اخیرا یک بازی را در ضربات پنالتی به اسپانیا باخت، چون کاپیتان شان جانلوییجی بوفون در پرتاب سکه تصمیم گرفت، تیم شان پنالتی زن دوم باشد.
او شاید به عنوان یک دروازه بان زاویه دید متفاوتی داشته است، چون وقتی هم تیمیهای او دوم پنالتی بزنند، به این معنی است که او ابتدا در دروازه میایستاد. به هرحال این کار هر دلیلی که داشت، انتخاب او همانطور که سوابق نشان میداد، نتیجه خوبی به همراه نداشت.
این دو اقتصاددان از نتایجی که بهدست آوردهاند، بسیار خوشحال هستند. البته دلیل خوشحالی آنها احتمالا مستحکم بودن پیشبینیهای مدل شان است، نه اسپانیایی بودن خودشان.
منبع:تیمهارفورد